رابطه انفاق و روزی در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام)
برچسپ ها: سیره ، امام ، مجتبی ، حسن ، در ، رابطه ، انفاق ، روزی ، السلام ، علیه ، و
مقدمه
پیشوایان اسلام، سفارش و تأکید زیادی به کسب روزی حلال و انفاق کرده اند. از آن جا که روزی حلال و انفاق، تأثیر فوق العاده ای در تربیت درست افراد جامعه دارد، هر فردی موظف است که در مورد درآمد و به دست آوردن روزی خودش، دقت و حساسیت لازم را به عمل آورد تا تأمین مخارج زندگی اش از طریق حلال باشد و بخشی از آن را انفاق نماید.
انفاق از یک سو، راه کاری برای برطرف کردن فاصله طبقاتی و از بین بردن فقر از جامعه و از سوی دیگر، دستوری برای خودسازی و تزکیه نفس در راه تکامل روح آدمی است. مقوله انفاق، از جمله مفاهیم ارزشمندی است که در آموزه های دینی به ویژه قرآن کریم، به آن توجه ویژه ای شده است. اگر این اصل ارزشمند رعایت و به آن عمل شود، کارکردهای زیادی در عرصه های اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و.. . دارد و یکی از اسباب تعدیل ثروت و کاهش فاصله های طبقاتی در جامعه است. قرآن کریم با تعابیر گوناگون مؤمنان و پرهیزگاران را به انفاق و رسیدگی به امور فقیران و مستضعفان، سفارش نموده است.
ضمن این که انفاق برای فرد نیازمند مفید است و از تنگ دستی و فقر او می کاهد، برای انفاق کننده نیز افزایش روزی را به همراه می آورد.
بسیاری از کارها مانند ایثار و انفاق که در دنیا به خودی خود ارزش محسوب می شوند، در قرآن کریم در صورتی ارزش به حساب می آیند که همراه با ایمان باشند. قرآن کریم، انفاق کافران را ارزشمند نمی داند:
(... وَالَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لا یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیوْمِ الآخِرِ وَ مَنْ یکنِ الشَّیطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاءَ قَرِیناً)[1] و همانان که اموال خود را برای نمایاندن به مردم انفاق می کنند و به خدا و روز واپسین ایمان ندارند؛ و کسی که شیطان هم نشین او باشد، چه بد هم نشینی است.
انفاق در صورتی پذیرفته می شود که از راه حلال به دست و از حلال ترین چیزهایی باشد که روزی انسان شده است. انفاق، خاص مال نیست، بلکه از هر چیزی که خداوند به انسان روزی داده، باید قدری را انفاق کند و به دیگران برساند.
یکی از صفات برجسته امام مجتبی (ع)، انفاق و بخشش بی سابقه ایشان بود. ابوهشام قنّاد می گوید:
من از بصره برای حسن بن علی (ع) کالا می بردم. هنگام خرید با من چانه می زد و متاع را خریداری می کرد ولی گاه من هنوز نشسته بودم که تمام آن را در راه خدا می بخشید و «می گفت: پدرم از پیامبر (ص) نقل کرده است که فرمود: المغبون لا محمود و لا مأجور؛ فریب خورده نه ستوده است و نه دارای پاداش [2]
بیان مسأله
در بیش تر اتفاق مکاتب، معیار و ملاک ارزشمندی رفتار و گفتار، تنها عمل و نتایج آن است و به انگیزه و نیت فرد در انجام دادن آن عمل توجهی نمی شود. اما در قرآن کریم، و سیره عملی معصومان (علیهم السلام) نیت و انگیزه فرد، اهمیت کلیدی در ارزش دادن دارد. مراد از نیت در این جا اراده و انگیزه ای است که انسان بر اساس آن دست به انجام دادن عملی می زند.
در سیره امامان (علیهم السلام) به ویژه امام مجتبی (ع)، کسب روزی حلال و حل مشکلات و تأمین نیازمندی های دیگران، جایگاه ویژه ای دارد و بارها به آن تأکید فرموده اند، به گونه ای که با اندک جست وجو در کتب تاریخ و سیره، به موارد فراوانی برمی خوریم که آنان از طریق نماز، دعا و کمک های مالی، گره از مشکلات مردم گشوده و نیازمندی های آن ها را تأمین نموده اند.
پیشینه پژوهش
تاکنون پژوهشی درباره انفاق و روزی حلال از منظر امام مجتبی (ع) انجام نشده که به خوبی رابطه بین آن ها را نشان دهد. ولی به جهت ارتباط با موضوع، به ذکر چند مورد اشاره می شود که ارتباط بیش تری با بحث ما دارند.
فیض (1379) در پژوهش خود با عنوان بررسی آیات الاحکام انفاق فی سبیل اللّه، آیات مربوط به انفاق در راه خدا را گردآوری و شرح داده که خلاصه مطالب آن به این قرار است: در قرآن از انفاق به عنوان راهی برای تثبیت نفس و احراز شخصیت مستقل، روشی برای حل مشکل فاصله طبقاتی، مانعی برای هلاکت اجتماعی، تکیه گاهی برای پیمودن راه خدا و تجارتی نابودنشدنی یاد شده است. انفاق درصورتی که دور از منت و ریا و از اموال باارزش باشد، یکی از صفات بارز مؤمنان و مایه تقرب به خداوند است. انفاق می تواند به دو صورت آشکار و پنهان انجام گیرد و دارای آثار زیادی است؛ از جمله این که تنها شخص گیرنده از آن بهره مند نمی شود؛ بلکه انفاق کننده به مراتب بیش تر سود می برد. در انفاق شروطی وجود دارد که از جمله آن ها رعایت اعتدال و ملاحظه مراتب خویشاوندی است. پاداش و آینده انفاق کنندگان نیز تضمین شده است؛ زیرا در قرآن از انفاق به عنوان وامی نیکو یاد گردیده که انفاق کنندگان به خداوند می دهند و خداوند پاداشی عظیم در برابر آن به آن ها اعطا می کند.
عزیزی ابرقویی (1383) بر اساس یافته های پژوهش خود، انفاق را یکی از وظایف مهم الهی دانسته که بر عهده مسلمانان و مؤمنان راستین نهاده شده و جنبه های مادی در انفاق مطرح نیست، بلکه نزدیکی به خداوند مهم است. ترویج فرهنگ انفاق نیز از دیدگاه قرآن، با تهذیب فکر و اصلاح اندیشه صورت می گیرد که قرآن از شیوه های گوناگون در جهت نیل به این هدف استفاده کرده است. انفاق در راه خدا، آثار بسیار ارزنده ای به دنبال دارد که برای زندگی دنیوی و اخروی شخص سودمند است، موانع و آفت هایی در مسیر انفاق وجود دارد که هر انفاق پیشه راستینی از آن ها مبراست و به طورکلی انفاق شخصی، می تواند بیان گر رشد یا عدم رشد فردی و اجتماعی انسان ها باشد.
سؤالات پژوهش
سؤالاتی که در این پژوهش بدان ها پاسخ داده خواهد شد، عبارت اند از:
1. روش های انفاق در آموزه های امام مجتبی (ع) کدامند؟
2. از منظر ایشان، چه رابطه ای بین انفاق و روزی حلال وجود دارد؟
3. آثار اخلاقی- دینی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی انفاق و روزی حلال در فرهنگ و آموزه های اسلام به ویژه امام مجتبی (ع) کدامند؟
4. شرایط بهره مندی از آثار انفاق چیست؟
5. راه کارهای اخلاقی- دینی و اجتماعی و اقتصادی کسب انفاق و روزی حلال در فرهنگ و آموزه های اسلام به ویژه امام مجتبی (ع) کدامند؟
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی است که به توصیف روزی حلال و انفاق با بهره گیری از آیات و روایات معصومان (علیهم السلام) به ویژه اندیشه ها و سیره امام مجتبی (ع) پرداخته و سپس اهمیت انفاق و روزی حلال، رابطه آن ها با یکدیگر و تأثیر آن در زندگی.. .. و آثار کسب روزی حلال و انفاق استخراج و عرضه شده است.
اصطلاح شناسی
مفهوم رزق و انفاق
رزق همانند واژه خیر، در فرهنگ قرآنی، دارای معنا و مفهومی گسترده است و به رزق مادی و دنیوی اختصاص ندارد. راغب اصفهانی با توجه به فرهنگ قرآنی، رزق را به عطایای جاری دنیا و آخرت معنا می کند[3] البته این واژه در کاربردهای متعارف و معمول، به معنای طعام، قوت روزانه و ضروریات زندگی [4] و نیز هر آنچه وارد شکم می شود، به کار می رود.[5]
نفق نیز در لغت به معنای گذشتن هر چیزی و از بین رفتن آن یا تمام شدن آن چیز است.[6] انفاق در اصطلاح بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگری است که از طریق صدقه یا بخشش مال در راه دین باشد و هر آنچه خدا به آن فرمان داده است.[7]
الف) روش های انفاق در فرهنگ اسلامی
1. قرض الحسنه
خداوند برای ترغیب مؤمنان به انفاق، تعبیر قرض دادن را به کار برده که همه این موارد را دربرمی گیرد: انفاقات واجب و مستحب مانند زکات، خمس، نفقه واجب النفقه، صدقه مستحب، صله رحم، احسان به فقرا و ایتام و سادات، اعتلای کلمه دین، مصارف حج و زیارت و سوگواری برای اهل بیت (علیهم السلام)، کمک به اهل علم و نشر کتب علمیه و سایر مصارف خیریه که هر یک در حدّ خود، عبادتی بزرگ و دارای ثواب بسیار است.[8]
سر تعبیر به قرض از انفاق، آن است که کار خیر نزد خداوند ضایع نمی شود و همان گونه که ادای قرض لازم است، خداوند در برابر انفاق و کارهای خیر، پاداش عنایت می فرماید.[9]
2. صدقه
امام مجتبی (ع) همه اموال خود حتی کفش های خود را در راه خدا صدقه دادند. ابن عساکر به سندش از عامر نقل کرده که گفت:
>انّ الحسن بن علی قاسم اللَّه تعالی ماله مرّتین حتی تصدّق بفرد نعله[10]
حسن بن علی اموالش را دوبار با خدا تقسیم نمود، حتی این که به یک عدد از نعلینش صدقه داد.
3. وقف
وقف از دیگر روش های انفاق است. وقف یعنی حبس ثروت و قرار دادن منافع آن برای شخص، اشخاص، عناوین یا جهات[11] وقف به دو صورت انجام می شود: وقف خاص و وقف عام. در وقف خاص، موقوف علیهم اشخاص معین و محدودی هستند که در عرض یک دیگر یا در طول هم به ترتیب، از منافع عین استفاده می کنند.
امام مجتبی (ع) فرموده اند: «برای آخرت خود چنان عمل کن که فردا خواهی مرد و برای دنیای خود چنان عمل کن که گویا همیشه زنده هستی». اگر مردم به این حدیث توجه داشته باشند و آن را درک کنند، دل کندن از دنیا برای آن ها آسان می شود. درک این حدیث دل کندن از دنیا و توجه به عمل وقف را برای انسان ها آسان می کند و آن وقت توجه به عمل وقف افزایش خواهد یافت.
امام مجتبی (ع) در حدیثی دیگر فرموده اند: «برای توسعه آخرت خود قبل از مرگ تلاش کنید.» توجه و درک این حدیث نیز در تلاش برای وقف مؤثر است.
4. رسیدگی به محرومان
رسیدگی به محرومان، یکی دیگر از روش های انفاق است که در سیره معصومان (علیهم السلام) زیاد به آن سفارش شده است.
ابن مسعود از پیامبر (ص) نقل می کند:
در شب معراج، دیدم بر سومین در دوزخ نوشته شده: «هر کس می خواهد در روز قیامت عریان نباشد، باید بدن های عریان را بپوشاند و هر کس می خواهد در آن روز، تشنه نماند، باید تشنگان را در دنیا سیراب کند و هر کس مایل است در روز قیامت گرسنه نباشد، باید گرسنگان را در این دنیا غذا دهد.[12]
روزی مردی فقیر از امام مجتبی (ع) درخواست کمک کرد. آن حضرت چیزی در دست نداشتند و چون نمی خواستند آن فرد را ناامید برگردانند، او را به سوی بارگاه خلیفه راهنمایی کردند تا خلیفه را در سوگ دخترش تسلیت بدهد و بدین وسیله، صله ای دریافت دارد. آن حضرت همدرد محرومان، همراه ضعیفان، هم نوای فرشتگان و هم آوای کروبیان بود.
به حضرت عرض شد: چرا هرگز نیازمندی را ناامید برنمی گردانید، اگرچه سوار بر شتر باشید؟» فرمود:
خود من هم نیازمند درگاه خداوند هستم و دوست دارم که خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم درحالی که نیازمند هستم، نیازمندان را ناامید کنم. عادت خداوند این است که نعمت هایش را بر من ارزانی بدارد و عادت من هم این است که نعمت هایش را به بندگانش عطا کنم، می ترسم که اگر از این عادت خود دست بردارم، خداوند هم دست از عادت خود بردارد.[13]
5. میهمان نوازی
میهمان نوازی، یکی از خصلت های خوب انسانی است که در مکتب اسلام به آن سفارش زیادی شده است. پیشوایان دینی ما نیز با برخورد انسانی و عاطفی با میهمانان خود، به ما می آموزند که باید میهمانان را گرامی داشت.
امام مجتبی (ع) همواره از مهمانانش پذیرایی می کرد، حتی اگر آنان را نمی شناخت. امام به پذیرایی از بینوایان علاقه زیادی داشت. ایشان تهی دستان را به خانه خود می برد و به گرمی از آنان پذیرایی می کرد و به آن ها لباس و پول می بخشید.[14]
6. یاری کردن مؤمن
انفاق به مادیات محدود نمی شود، بلکه هر چیزی را در بر می گیرد. که بتواند برای دیگران سودمند باشد امام مجتبی (ع) درباره انفاق دانش می فرمایند:
دانش خویش را به مردم بیاموز و علم دیگران را یاد بگیر؛ زیرا در این صورت، دانش خود را پایدار کرده ای و آنچه را نمی دانستی، فراگرفته ای [15]
7. زکات
زکات یکی از واجبات دین مبین اسلام است که در واقع آزمونی مالی و وسیله ای برای طهارت مادی و معنوی مسلمانان و ابزاری در جهت ریشه کن کردن فقر در جامعه اسلامی محسوب می شود.
در روایات متعددی، بر این نکته تأکید کرده اند که مسیر بی نیازی معیشتی مردم از زکات می گذرد و یکی از علت های اصلی تشریع زکات آن است که رفع نیاز از تهی دستان شود.
امام مجتبی (ع) می فرماید:
زکات دادن هرگز موجب کم شدن مال نمی شود.[16]
ب) رابطه بین انفاق و روزی حلال از منظر امام مجتبی (ع)
1. انفاق و افزایش روزی
صدقه اولین مرتبه انفاق، است که افراد به دلخواه، بخشی از مال خود را به تهی دستان و سائلان می بخشند. صدقه موجب زیادشدن روزی است. امیرمؤمنان (ع) فرمود:
>استنزلوا الرزق بالصدقة[17]
به وسیله صدقه، طلب نزول روزی کنید!
پیغمبر گرامی اسلام فرمودند:
>مَن ایقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه!
کسی که یقین به عوض و جانشین داشته باشد، در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود[18]
2. شرط پذیرش انفاق، به دست آوردن روزی حلال
امام علی (ع) می فرمایند:
اصل الامورفی الانفاق، طلب الحلال لماینفق؛
از شرایط اساسی پذیرش انفاق، به دست آوردن مال حلال برای انفاق است [19]
3. ضرورت واسطه گری در روزی رسانی
کمک به دیگران و بهره مندسازی آن ها از نعمت های خدادادی، مانند پناه دادن به مؤمنان و مهاجران (انفال: 72) و یاری کردن دین و دین داران سبب بهره مندی از روزی آسان و فراوان می شود.
در کنار این عوامل، خودسازی و تقوای الهی داشتن [20] توبه از گناه و خطا،[21] یاد خدا در همه احوال [22] و برپایی نماز[23] نیز بسیار مؤثر است؛ زیرا در جهت تقویت باورهای توحیدی است که خود عامل جلب روزی بی حساب و آسان است.
ج) آثار انفاق و روزی حلال در فرهنگ اسلامی
1. آثار اخلاقی- دینی
از آثار انفاق و روزی حلال در جامعه، آثار اخلاقی و دینی است که به چند مورد از آن ها اشاره می شود:
1- 1 حفظ ایمان
حضرت علی (ع) فرمودند:
«سوسوا ایمانکم بالصدقة»[24]
ایمانتان را با دادن صدقه، اداره و سرپرستی کنید!
2- 1- پاکی نفس
انفاق موجب پاک شدن نفس از بسیاری از رذایل اخلاقی است؛ چنان که وجود این ویژگی برای زکات دادن- که خود یکی از روش ها و مصادیق انفاق به شمار می رود، تصریح شده است: (خُذ مِن اموالِهِم صَدَقَةً تُطَهّرُهُم و تُزَکیهِم بِها وصَلّ عَلَیهِم...) از اموال آن ها صدقه ای (به عنوان زکات) بگیر تا به وسیله آن، آن ها را پاک سازی و پرورش دهی! و (به هنگام گرفتن زکات) به آن ها دعا کن»؛[25]
دنیادوستی، مال دوستی و بخل، از جمله رذایلی است که با انفاق کردن از انسان دور می شود.
3- 1- آرامش روحی
امام مجتبی (ع) در زمینه ضرورت تربیت معنوی انسان و تغذیه روان او می فرماید:
عجبت لمن یتفکر فی ماکوله کیف لا یتفکر فی معقوله، فیجنب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یردیه؛[26]
تعجب می کنم از فردی که در غذای جسمانی خود فکر می کند (که سالم و بهداشتی باشد) اما در غذای روح و جان خویش نمی اندیشد، در نتیجه شکم خود را از غذاهای زیان بخش حفظ می کند، ولی سینه اش را در مقابل آنچه آن را پست می گرداند رها می کند.
4- 1- آسودگی و بصیرت
امام مجتبی (ع) می فرمایند:
در طلب روزی، تقلّا مکن، همانند کسی که برای چیره شدن [بر حریف] تقلّا می کند، و به تقدیر نیز چندان تکیه مکن که از کار و کوشش دست کشی؛ زیرا در جست وجوی فضل [و روزی] خدا رفتن، از سنت است و آرام بودن در طلب روزی، از خویشتن داری و مناعت طبع. نه خویشتن داری و مناعت طبع، روزی را از انسان دور می سازد و نه حرص، روزی را زیاد می کند؛ چه روزی قسمت شده و حرص زدن، موجب افتادن در ورطه گناهان است.[27]
5- 1- جاودانگی در خاطره ها
یکی دیگر از آثار دینی انفاق این است که انسان الهی از خود، چهره ای ماندگار می سازد و همواره کار نیکش با یاد نیک زنده می ماند. کار نیک به ویژه اگر اثرش طولانی باشد و دیگران نیز بهره مند شوند، علاوه بر پاداش اخروی، موجب زنده ماندن نام و یاد صاحب آن در خاطره ها می شود. امام علی (ع) می فرمایند: «شخص نیکوکار زنده است، اگرچه به جایگاه مردگان برده شود»[28]
امام مجتبی (ع) در حدیثی می فرمایند:
به خدا سوگند اگر پرده برگیرند، معلوم می شود که نیکوکار مشغول کار نیک خود است و بدکار گرفتار بدکرداری خود![29]
رهایی از عذاب
از جمله آثاری که برای انفاق می توان در زندگی دنیوی برشمرد، رهایی از عذاب های الهی است که به سبب گناهان بر انسان و یا جامعه سرازیر می شود. هرکس گناهی را مرتکب شود. باید خود را آماده پیامدهای طبیعی دنیوی آن کند. انس بن مالک می گوید:
روزی که رسول خدا (ص) از غزوه تبوک بازمی گشت، سوربن معاذ انصاری، (یا سعد انصاری) به استقبال آن حضرت شتافت و با پیامبر (ص) دست داد. حضرت فرمود: «چه باعث شده که دست هایت این گونه سفت و پینه بسته باشد؟» جواب داد: «با بیل برای کسب نفقه خانواده ام کار می کنم.» حضرت دست وی را بوسید و فرمود: «این دست هرگز آتش جهنم را حس نمی کند.»[30]
2. آثار اجتماعی
در ادامه به تعدادی از آثار اجتماعی انفاق اشاره می شود:
1- 2- پیش گیری از فقر و رفع آن
انسان ها می توانند با انفاق کردن و صدقه دادن، از گرفتار شدن در دام فقر پیش گیری کنند و حتی اگر دچار فقر هستند، بدین وسیله فقر خود را برطرف سازند. در این باره امام باقر (ع) می فرماید:
البر و الصدقه ینفیان الفقر؛
نیکی کردن و صدقه دادن فقر را از بین می برد.[31]
2- 2- رفاه عمومی
امام صادق (ع) می فرماید:
>من لم یستحی مِن طلبِ المعاش خَفَّت مؤونَتُهُ وَرُخی باله و نُعِّمَ عِیالُهُ؛
کسی که از طلب حلال شرم نکند، بارش سبک، سختی هایش آسان و خانواده اش در رفاه قرار می گیرند.[32]
در روایات تأکید شده است که ثروتمندان در خرج کردن برای خانواده سخت گیر نباشند و از تأمین رفاه و آسایش آنان خودداری نکنند.
3- 2- برخورداری از کمک دیگران
کسی که به دیگران نیکی می کند، آنان را مدیون خود کرده، در نتیجه هرگاه به آنان احتیاج داشته باشد، به کمک او می شتابند. اما کسی که به دیگران بدی کرده، همیشه در معرض انتقام است و هرگاه فرصتی به دست آید، دیگران آزارش می رسانند.
امام علی (ع) می فرماید: «از نیکوکار حمایت می شود و به بدکار مورد اهانت!»[33]
4- 2- دوستی و محبت دیگران
امیرمؤمنان علی (ع) می فرمایند: با احسان، دل دیگران به دست می آید.. . احسان و نیکی به دیگران، سبب محبت است.. . آن که احسانش زیاد شود، مردم او را دوست می دارند[34]
3. آثار اقتصادی
1- 3- حفظ اموال
پیامبر اکرم (ص) در جمله کوتاهی به این حقیقت اشاره نموده، می فرماید: «اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید!»[35]
2- 3- از بین برنده فقر
امام باقر (ع) می فرماید:
>البِرُّ وَ الصَّدَقَةُ ینفیانِ الفَقرَ وَ یزیدانِ فِی العُمرِ وَ یدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعینَ میتَةَ سوءٍ[36]
کار خیر و صدقه، فقر را می بَرند، بر عمر می افزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور می کند.
3- 3- افزایش ثروت
امام صادق (ع) می فرماید:
>ثَلاثَةٌ اقسِمُ بِاللّهِ أَنَّهَا الحَقُّ ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ وَلازَکاةٍ وَلاظُلِمَ أَحَدٌ بِظَلامَةٍ فَقَدَرَ أَن یکافِئَ بِها فَکظَمَها إِلّا أَبدَ لَهُ اللّهُ مکان ها عِزّا وَلا فَتَحَ عَبدٌ عَلی نَفسِهِ بابَ مَسأَلَةٍ إِلّا فُتِحَ عَلَیهِ بابُ فَقرٍ[37]
به خدا قسم سه چیز حق است: هیچ ثروتی بر اثر پرداخت صدقه و زکات کم نشد، در حق هیچ کس ستمی نشد که بتواند تلافی کند، اما خویشتن داری نمود مگر این که خداوند به جای آن به او عزت بخشید و هیچ بنده ای درِ خواهشی را به روی خود نگشود مگر این که دری از فقر به رویش باز شد.
4- 3- تعدیل اقتصادی
انفاق به طورکلی، سبب نجات از مفاسد کشنده اجتماعی می شود. اگر انفاق به فراموشی سپرده شود و ثروت ها در دست گروهی معدود جمع گردد و در برابر آنان، اکثریتی محروم و بینوا وجود داشته باشد، دیری نخواهد گذشت که انفجار عظیمی در جامعه به وجود آمده، اموال ثروتمندان نیز در آتش آن خواهد سوخت. بنابراین انفاق، قبل از آن که به حال محرومان مفید باشد، به نفع ثروتمندان خواهد بود؛ زیرا تعدیل ثروت حافظ ثروت است.[38]
4. آثار فرهنگی
1- 4- اصلاح دشمنان
امام مجتبی (ع) در برابر فقیرانِ فرهنگی و فریب خوردگان جاهل نیز قلب مهربان داشتند. گرچه آن ها بر اثر فریب دشمنان با هتاکی و بی حرمتی با امام برخورد می کردند؛ امام هیچ گاه از سخنان بیهوده آنان غضبناک نمی شدند و با لطف و مهربانی آن ها را می نواختند و به رفع نیازهایشان همت می گماشتند. آنان نیز با دیدن برخوردهای خاضعانه امام به حیرت می افتادند و در اندک مدت از گفته های خویش اظهار پشیمانی می کردند. نمونه بارز فروتنی امام با فقر زدگان فرهنگی و دین باختگان بی هویت، ملاقات با آن مرد شامی است که داستانش در متون تاریخی بیان شده است.[39]
2- 4- بزرگی
حضرت علی (ع) می فرماید:
نیکی عین آقایی است... به مردم نیکی کن تا ارج و قَدرت افزون گردد... هرگاه نیکی ها افزون و تحمل زیاد شود، جلالت و بزرگی محقق می شود... بزرگی و بلندی مرتبه، با احسان است [40]
3- 4- پوشاندن بدی ها
هیچ انسانی جز معصومان از لغزش و اشتباه مصون نیست. نیکی به دیگران، لغزش ها را پوشانده، مورد طعن واقع نمی شود. حضرت علی (ع) می فرمایند: «نیکی بدی را می پوشاند»[41]
آثار اخلاقی دینی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی انفاق و روزی حلال در فرهنگ اسلامی به ویژه از منظر امام مجتبی (ع)
د) شرایط بهره مندی از آثار انفاق
برای بهره مندی از آثار ارزشمند انفاق، رعایت چند نکته ضروری است:
1. رضای خداوند
اولین اصلی که در موضوع انفاق باید رعایت شود، توجه به رضای خداوند است. جلب رضایت خداوند در هر کاری، فرع بر چند مسأله از جمله ایمان و اعتقاد به خدا، پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) و رعایت احکام و قوانین الهی است.
اگر انسان در کارهای خیر مثل انفاق، توجه به رضای خداوند نداشته باشد، جز زحمت، چیز دیگری نصیب او نخواهد شد، امام صادق (ع) می فرماید:
اگر مردم از راهی که خداوند به آنان فرمان داده است، کسب درآمد کنند و آن ها را در راهی که خداوند از آن بازشان داشته است انفاق کنند، آن را از ایشان نمی پذیرد و اگر از راهی که آن ها را از آن نهی کرده، درآمد به دست آورند و آن درآمد را در راهی که خداوند بدان فرمانشان داده، به مصرف رسانند، باز هم از آنان نمی پذیرد، مگر این که از راه درست و حلال به دست آورند و در راه درست (و حلال) انفاق کنند[42]
2. پاکیزگی در انفاق
دومین اصلی که در موضوع انفاق، باید رعایت شود، این است که انسان اشیا و اموالی را که پاکیزه و دوست داشتنی است، در راه خدا انفاق کند. خداوند در قرآن می فرماید:
لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شی ء فان الله به علیم؛[43]
هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی رسید مگر این که از آنچه دوست می دارید (در راه خدا) انفاق کنید، و آنچه انفاق می کنید خداوند از آن باخبر است.
امام صادق (ع) در پاسخ سؤالی از آیه (ولاتیمموا الخبیث منه تنفقون)؛[44] و برای انفاق به سراغ قسمت هایی که ناپاک است نروید می فرمایند:
مردم زمانی که اسلام آوردند، درآمدهایی از ربا و اموال حرام در اختیار داشتند و افراد به سراغ این درآمدها در بین دارایی های خود می رفتند و آن ها را صدقه می دادند، اما خداوند آنان را از این کار نهی فرمود. صدقه دادن جز از درآمد پاک و حلال درست نیست [45]
3. انفاق بدون منت
سومین اصلی که در موضوع انفاق باید در نظر گرفته شود، دوری از منت گذاری و پرهیز از آزار و اذیت است. انفاق اگر با اذیت و منت همراه باشد، هیچ سودی به حال انسان نخواهد داشت. خدای سبحان می فرماید: (یا ایهاالذین ءامنوا لاتبطلوا صدقتکم بالمن و الاذی..)؛[46] ای کسانی که ایمان آورده اید! بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید!
از امام صادق (ع) فرمود:
هر کس به مؤمنی خوبی کند، پس از آن او را با سخن ناهنجار خود برنجاند و یا بر او منت گذارد، صدقه خود را باطل کرده است.[47]
ه) راه های کسب روزی حلال در فرهنگ اسلامی
1. روش های دینی
1- 1- خدامحوری
امام مجتبی (ع) که خود خدامحور و سراپا اخلاص بودند، از امت اسلامی و شیعیان خویش انتظار دارند که رضایت الهی را محور فعالیت خویش قرار دهند. این توقع را گاه با بیان زیان مردم محوری و خارج شدن از محور رضایت الهی ابراز می داشتند، آن جا که فرمودند:
>من طلب رضی الله بسخط الناس کفاه الله امور الناس و من طلب رضی الناس بسخط الله و کله الله الی الناس؛
هر کس رضایت خدا را بخواهد هرچند با خشم مردم همراه شود؛ خداوند او را از امور مردم کفایت می کند و هر کس با به خشم آوردن خداوند، دنبال رضایت مردم باشد، خدا او را به مردم وا می گذارد[48]
2- 1- داشتن ایمان و تقوا
داشتن ایمان و تقوا (عمل به واجبات و ترک محرمات)، از مهم ترین عوامل برکت در روزی، است. امام رضا (ع) فرمود:
خدای عزوجل به یکی از پیامبران خود وحی فرمود که: «هرگاه اطاعت شوم خشنود گردم و چون خشنود گردم، برکت دهم و برکت من بی پایان است»[49]
3- 1- نماز
نماز از آیین های دین است و رضای پروردگار در آن. نماز راه پیامبران است. برای نمازگزار، محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و برکت در روزی است.[50]
4- 1- یاری در دین
امام صادق (ع) می فرمایند: «از طلب روزی حلال دست مکش؛ زیرا طلب روزی حلال تو را در دینت یاری می رساند.»[51]
2. روش های اقتصادی
1- 2- برنامه ریزی
امام مجتبی (ع) می فرماید:
>واعمل لدنیاک کانّک تعیش ابداً و اعمل لاخرتک کانّک تموت غداً؛
در دنیا [از نظر اقتصاد و صرفه جویی و...] چنان برنامه ریزی کن، مثل آنکه می خواهی همیشه باشی و برای آخرت به نوعی حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهی مرد.[52]
2- 2- سخاوت
امام مجتبی (ع) دوبار تمامی دارایی خویش را در راه خدا دادند، و سه بار تمام اموال خود را با خدا تقسیم کردند و آن را به مستمندان بخشیدند.[53] ابن صباغ مالکی دراین باره می نویسد:
«الکرم والجود عزیزة مغروسة فیه»
؛ کرم و جود غریزه ای بود که در آن حضرت کاشته شده بود.[54]
3- 2- کمک مالی
کمک مالی به برادران دینی و نیازمندان از راه هایی است که روزی انسان را افزایش می دهد. امام علی (ع) می فرمایند: «کمک مالی کردن به برادر دینی، روزی را زیاد می کند.»[55]
4- 2- پرهیز از اسراف
امام مجتبی (ع) می فرماید:
>سمعت جدی (ص) یقول:
>من وجد لقمه ملقاه فمسحها او غسل ها ثم اکلها اعتقه الله تعالی من النار.[56]
از جدم، پیامبر (ص) شنیدم که فرمود: «هر کس یک لقمه نان را که روی زمین افتاده، بردارد و آن را پاک کند و یا بشوید و سپس آن را بخورد، خداوند تعالی او را از آتش جهنم نجات خواهد داد.
3. روش های اجتماعی
1- 3- ایثارگری
امام مجتبی (ع) ملجأ درماندگان، آرام بخش دل های دردمندان و امید تهی دستان بودند، هیچ گاه نشد فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دست خالی برگردد. در همین مورد نقل کرده اند:
مردی به حضور امام حسن (ع) آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. حضرت دستور دادند تا پنجاه هزار درهم، به اضافةةة پانصد دینار به او بدهند. سائل حمالی را صدا زد که پول هایش را برایش ببرد. امام مجتبی (ع) پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: «این را هم به جای کرایه به آن مرد بده!»[57]
2- 3- رفع نیاز نیازمندان
ابراهیم بیهقی، یکی از دانشمندان اهل سنت،[58] روایت کرده که مردی نزد امام مجتبی (ع) آمد و اظهار نیاز کرد. امام به او فرمود:
اذهب فاکتب حاجتک فی رقعة و ارفعها الینا نقضی ها لک؛
برو و حاجت خود را در نامه ای بنویس و برای ما بفرست ما حاجتت را برمی آوریم! آن مرد رفت و حاجت خود را در نامه ای نوشته، برای امام ارسال داشت و آن حضرت دو برابر آنچه را خواسته بود، به او فرمود. شخصی که در آن جا نشسته بود عرض کرد:
ما کان اعظم برکة الرقعة علیه یابن رسول الله!»
به راستی چه پر برکت بود این نامه برای این مرد ای پسر رسول خدا! امام مجتبی (ع) فرمود:
«برکت ها علینا اعظم حین جعلنا للمعروف اهلا، اما علمتان المعروف ما کان ابتداءا من غیر مسئلة، فاما من اعطیته بعد مسئلة فانما اعطیته بما بذل لک من وجهه»
برکت او زیادتر بود که ما را شایسته این کار خیر و بخشش قرار داد؛ مگر ندانسته ای که بخشش و خیر واقعی، آن است که بدون درخواست باشد، اما آنچه را پس از درخواست بدهی که آن را در برابر آبرویش پرداخته ای!
3- 3- پرهیز از سهل انگاری
امام مجتبی (ع) می فرمایند:
>انّ الله جعل شهر رمضان مضماراً لخلقه فیستبقون فیه بطاعته الی مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا؛
خداوند متعال ماه رمضان را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عده ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خشنودی الهی از یک دیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می بینند[59]
4- 3- پرهیز از بخل
از امام مجتبی (ع) درباره بخل سؤال شد؟ در جواب فرمود:
معنای آن چنین است که انسان آنچه را به دیگری کمک و انفاق کند، فکر نماید که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است، خیال کند برایش می ماند و موجب شخصیت و شرافت او خواهد بود[60]
5- 3- احسان
اگر به زندگی امام مجتبی (ع) بر اساس گزارش های قرآنی، روایی و تاریخی نگاه گذرا شود، به خوبی می توان دریافت که آن امام همام (ع) الگوی کامل انفاق بودند. آن حضرت می فرمایند:
با همسایگان، دوستان و هم نشینان خود نیکی و احسان نما تا مسلمان محسوب شوی.[61]
6- 3- نظافت و پاکیزگی
امام مجتبی (ع) فرمود:
جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل، و شستن ظروف، سبب رفاه و بی نیازی می گردد.[62]
7- 3- سحرخیزی
پیامبراکرم (ص) می فرمایند:
باکروا فی طلب الرزق و الحوائج فان الغدو برکة و نجاح؛[63]
صبحگاهان در جست وجوی روزی و تأمین نیازمندی های زندگی به پاخیزید؛ زیرا برکت و موفقیت در صبحگاه نهفته است.
4. روش های اخلاقی
1- 4- فریادرسی از محرومان
در آیین اسلام، ثروتمندان، مسئولیت سنگینی در برابر تهیدستان اجتماع دارند و به حکم پیوند عمیق معنوی و برادری دینی، باید همواره در تأمین نیازمندی های محرومان کوشا باشند. پیامبر اکرم و پیشوایان دینی ما، نه تنها سفارش های مؤکدی در این زمینه نموده اند، بلکه هرکدام در عصر خود، نمونه برجسته ای از انسان دوستی و ضعیف نوازی به شمار می رفتند. پیشوای دوم شیعیان، در بخشش و دست گیری از بیچارگان، سرآمد روزگار خویش و آرام بخش دل های دردمند و نقطه امید درماندگان بودند. هیچ آزرده دلی نزد آن حضرت شرح پریشانی نمی کرد، جز آن که مرهمی بر دل آزرده او می نهادند و گاهی پیش از آن که مستمندی اظهار احتیاج کند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف می ساختند و اجازه نمی دادند رنج و مذلت درخواست را بر خود هموار سازد! آن حضرت دو بار تمامی دارایی خویش را در راه خدا دادند و سه بار تمام اموال خود را با خدا تقسیم کردند و به مستمندان بخشیدند.[64]
2- 4- صله رحم
پیامبر گرامی اسلام (ص) صله رحم را یکی از روش های کسب روزی معرفی کرده اند. ایشان می فرمایند:
>مَن سَرَّهُ ان ینسَالَهُ فی عُمُرِهِ وَ یوَسَّعَ لَهُ فی رِزقِهِ فَلیتَّقِ اللّه وَ لیصِل رَحِمَهُ[65]
هر کس دوست دارد که عمرش طولانی و روزی اش زیاد شود، تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید.
3- 4- حسن خلق
امام علی (ع) می فرمایند:
حُسنُ الخلاقِ یدِّرُ الرزاقَ وَیونِسَ الرِّفاق[66]
خوش اخلاقی روزی ها را زیاد می کند و میان دوستان، انس و الفت پدید می آورد.
هم چنین فرمودند:
>لا غِنی أَکبَرُ مِنَ الْعَقْلِ وَ لا فَقْرَ مِثْلُ الْجَهْلِ وَ لا وَحْشَةَ أَشَدُّ مِنَ الْعُجْبِ، وَ لا عَیشَ أَلَذُّ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ؛
هیچ بی نیازی بزرگ تر از عقل و هیچ فقری مانند جهل و هیچ وحشتی سخت تر از خودپسندی و هیچ عیشی لذت بخش تر از خوش اخلاقی نیست.
4- 4- استغفار
امام علی (ع) استغفار را یکی از راه های کسب روزی و افزایش آن می دانند.
ألاستِغفارُ یزیدُ فی الرّزقِ[67]
استغفار روزی را زیاد می کند.
5- 4- امانت داری
حضرت علی (ع) امانت داری را یکی دیگر از راه های کسب روزی دانسته اند:
>الامانَةُ تَجُرُّ الرِّزقَ، وَالخیانَةُ تَجُرُّ الفَقرَ؛[68]
امانت داری روزی می آورد و خیانت در امانت فقر.
6- 4- هم نشینی با فقرا
سیوطی چنین روایت می کند: هنگامی امام مجتبی (ع) در مکانی نشسته بودند و چون خواستند از آن جا بروند، فقیری وارد شد. امام (ع) به آن مرد فقیر خوشآمد گفته، با او ملاطفت کردند و سپس به او فرمودند:
آنک جلست علی حین قیام منا افتاذن بالانصراف؟ ای مرد تو وقتی نشستی که ما برای رفتن برخاستیم، آیا اجازه رفتن به من می دهی؟
مرد فقیر عرض کرد: «نعم یابن رسول الله»؛ آری ای پسر رسول خدا.[69]
روش های کسب روزی حلال در فرهنگ اسلامی
نتیجه
1. انفاق یکی از عواملی است که اسلام و قرآن مؤکداً عمل به آن را برای زنده ماندن امت اسلامی، جوان نمودن و پیشرفت و ارتقادادن آن ضروری می دانند. انفاق است. دین اسلام اهمیت زیادی برای انفاق قائل شده و بدین منظور، آیات و روایات بسیاری در فضیلت و ترغیب به آن وارد گردیده است
2. مهم ترین راه کار افزایش انفاق در جامعه، از بین بردن بی توجهی به انفاق به عنوان عمل صالحی است که اگر مطابق آموزه های اسلام به ویژه سنت امام مجتبی (ع) انجام پذیرد، باعث درونی شدن هرچه بهتر فرهنگ و ارزش های اقتصادی اسلامی در نهاد افراد می گردد.
3. بحث انفاق فقط به مسأله مالی ختم نمی شود؛ افرادی که بتوانند دانش خود را به دیگران عرضه کنند و باعث ارتقاء سطح علمی افراد شوند در واقع از علم خود انفاق کرده اند و باعث بالا رفتن سطح دانش در جامعه شده اند. نادانی بزرگ ترین عاملی است که باعث بی توجهی و عمل نکردن به انفاق می شود، چون فرد شناخت خوبی از این عمل ندارد، به طور حتم دیدگاه خوبی نیز نمی تواند داشته باشد. اگر فرد اطلاعات کافی در بحث انفاق داشته باشد و دانسته عمل کند به طور یقین پاداش کار خود را خواهد دید، چون کار خود را با هدف انجام داده است و کارهایی که با درک و فهم انجام شود، نتیجه بهتری دارد.
4. ائمه اطهار (علیهم السلام) به ویژه امام مجتبی (ع) برای از بین بردن اختلاف طبقاتی غیرعادلانه ای که بر اثر بی عدالتی های اجتماعی در میان طبقه غنی و ضعیف پیدا شده، راه کارهای زیادی نشان دادند؛ از جمله: وجوب پرداخت زکات و خمس و صدقات و مانند آن ها و تشویق به انفاق، وقف و قرض الحسنه.
5. بین انفاق و روزی حلال، ارتباط نزدیکی وجود دارد. انفاق باید از بین روزی های حلال باشد. انفاق خود نیز موجب افزایش روزی حلال می شود.
پیشنهادها
1. دستگاه های ذی ربط و متولی، ضمن بهره گیری از نتایج این پژوهش، زمینه را برای ترویج آن در جامعه فراهم آورند.
2. برنامه ریزان آموزش وپرورش، این مهم را برای شناخت هر چه بیش تر کودکان و نوجوانان در کتب درسی و متناسب با شرایط سنی و دوره های تحصیلی مختلف منعکس نمایند.
3. صداوسیما از طریق تهیه فیلم هایی در این زمینه، اهمیت و آثار انفاق و روزی حلال را به جامعه منتقل سازند.
4. هر یک از روش های اخلاقی، دینی، اجتماعی و اقتصادی، به صورت مجزا بررسی گردد تا با محدودیت در نشان دادن تمام راه کارها که کاستی هایی را به همراه خواهد داشت، مواجه نگردیم.
5. طرح پژوهشی در این زمینه انجام گردد، زیرا یک مقاله نمی تواند تمام روش ها و آثار را به خوبی نشان داد.
منابع
قرآن کریم.
1. آمدی، عبدالواحد بن محمد، شرح غررالحکم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، بی تا.
2. ابن سعد، محمد، «ترجمه الامام الحسن (ع) من کتاب الطبقات»، پژوهش سیدعبدالعزیز طباطبایی معروف به «محقق طباطبایی»، تراثنا، شماره 11، قم: مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، 1408 ق.
3. ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوعبدالله محمد بن علی، مناقب آل آبی طالب (ع)، ج 2، قم: مؤسسه العلامه للنشر، 1379 ق.
4. ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت: دارالفکر، 1415 ق.
5. ابن واضح، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، نجف: المکتبة الحیدریه، 1384 ق.
6. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1406 ق.
7. بیهقی، ابراهیم بن محمد، المحاسن و المساوی، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1420 ق.
8. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران: انتشارات جاویدان، 1363.
9. جمعی از علماء، کنزالمدفون، قم: نشر شریف رضی، 1379.
10. حرانی، حسن بن علی بن الحسن بن شعبه، تحف العقول، تهران: مکتب الصدوق، 1376 ق.
11. حرعاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1412 ق.
12. حکیمی، محمدرضا و دیگران، الحیاه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1367.
13. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت: دارالفکر، بی تا.
14. خمینی، روح اللّه، تحریرالوسیله، قم، مؤسسه مطبوعات اسماعیلیان، 1410 ق.
15. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران: دانشگاه تهران، 1373.
16. رازی، فخرالدین، تفسیر کبیر، بیروت: داراحیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1422.
17. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، دمشق، دارالعلم، 1412 ق.
18. سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفا، بغداد، مکتبة المثنی، 1383 ق.
19. شریفی، محمود و همکاران، فرهنگ جامع سخنان امام حسن (ع) [ترجمه کتاب موسوعه کلمات الامام الحسن (ع)]، مترجم، علی مؤیدی، تهران: امیرکبیر، 1385.
20. شیرازی، حسن، کلمه الإمامُ الْحَسَن (ع)، ترجمه علیرضا میرزامحمد، تهران: نور، 1358.
21. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بابویه قمی، من لایحضره الفقیه، قم: انتشارات جامعه مدرسین، 1413 ق.
22.-، علل الشرایع، نجف: المکتبة الحیدریه، 1385 ق.
23.-، خصال، قم: مؤسسه انتشارات اسلامی، 1403 ق.
24. طباطبائی، علامه محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، قم: دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، 1363.
25. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، پژوهش محمدجواد بلاغی، تهران: انتشارات ناصرخسرو، 1372.
26. طیب، سیدعبدالحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران: اسلام، 1378.
27. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، پژوهش سیدهاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعیلیان، 1415 ق.
28. عزیزی ابرقویی، ابوالفتح، فرهنگ انفاق در قرآن با تأکید بر جنبه های اخلاقی، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه امام صادق (ع)، 1383.
29. فیض، علیرضا، بررسی آیات الاحکام انفاق فی سبیل اللّه، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکزی، 1379.
30. قاضی نعمان، أبوحنیفه، دعائم الاسلام، مترجم سیدمنصور نادری، قم: مؤسسه آل بیت، 1372.
31. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1414 ق.
32. مالکی، علی بن محمد بن احمد (معروف به ابن الصباغ)، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه، بیروت: مؤسسه الاعلمی، چاپ اول، 1408 ق.
33. متقی الهندی، علاءالدین بن حسام الدین، کنزالعمال فی أحادیث الأقوال و الفعال، بیروت: مؤسسه الرساله، 1409 ق.
34. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: موسسه الوفاء، 1403 ق.
35. محمدی ری شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، قم: دارالحدیث، 1384.
36.-، میزان الحکمه، قم: مکتب الاعلام الاسلامی،1362 ش.
37. مرعشی نجفی، شهاب الدین، ملحقات احقاق الحق، قم: مکتبه آیت الله المرعشی، 1409 ق.
38. مفید، محمد بن محمد، الامالی، تصحیح حسین استادولی و علی اکبر غفاری، قم: جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، 1403 ق.
39. مکارم شیرزای، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1373.
40. نوری، محمدحسین، مستدرک الوسائل، بیروت: انتشارات مؤسسه آل بیت، 1408 ق.
41. ورام، ابن ابی فراس و مایکل اشتری، مجموعه ورّام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظ)، تهران: دارالکتب الاسلامی، 1368.
42. یعقوبی، احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی، تصحیح محمدابراهیم آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1366.
پی نوشت ها
[1] سوره نساء، آيه 38.
[2] محمود شريفى و همكاران، فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، ترجمه على مؤيدى، ص 262، تهران: اميركبير، 1385.
[3] راغب اصفهانى، مفردات، ص 351، ذيل واژه رزق، دمشق، دارالعلم، 1412 ق.
[4] علىاكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ج 8، ص 10894، ذيل واژه روزى، تهران: دانشگاه تهران، 1373.
[5] مفردات، همان، ص 351.
[6] همان، ص 502.
[7] شيخ طبرسى، مجمعالبيان، تحقيق محمدجواد بلاغى، ص 515، تهران: انتشارات ناصر خسرو، 1372.
[8] سيدعبدالحسين طيب، اطيب البيان، ج 2، ص 498، تهران: اسلام، 1378.
[9] فخر رازى، تفسير كبير، ج 6، ص 142، چاپ چهارم، بيروت: داراحياء التراث العربى، 1422 ق.
[10] ابن عساكر، تاريخ مدينه دمشق، ص 143، بيروت: دارالفكر، 1415 ق.
[11] امام خمينى، تحريرالوسيله، ج 2، ص 62، قم: مؤسسه مطبوعات، اسماعيليان، 1410 ق.
[12] محدث نورى، مستدرك الوسائل، ج 3، ص 317، بيروت: مؤسسه آل البيت، 1408 ق.
[13] جمعىازعلماء، كنزالمدفون، ص 123، قم: نشر شريف رضى، 1379.
[14] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابىطالب، ج 4، ص 16- 17، قم: مؤسسه العلامهللنشر، 1379 ق.
[15] محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 75، ص 111، تهران: مكتبهالاسلاميه، 1396 ق.
[16] قاضى نعمان، دعائم الاسلام، ترجمه سيدمنصور نادرى، ج 1، ص 246- 264، قم: مؤسسه آل البيت، 1372.
[17] عبدالواحد آمدى، شرح غررالحكم، ص 395، قم: دفتر تبليغات اسلامى، بىتا.
[18] عروسى حويزى، تفسير نورالثقلين، تحقيق سيدهاشم رسولى محلاتى، ج 4، ص 340، قم: انتشارات اسماعيليان، 1415 ق.
[19] محمدرضا حكيمى و ديگران، الحياه، ج 4، ص 43، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1367.
[20] سوره بقره، آيه 212؛ سوره مائده، آيه 88؛ سوره يونس، آيه 31؛ سوره طلاق، آيه 2 و 3.
[21] سوره مريم، آيه 60 و 62.
[22] سوره نور، آيه 37 و 38.
[23] سوره انفال، آيه 3 و 4؛ سوره نور، آيه 37 و 38.
[24] آمدى، همان، ص 395.
[25] سوره توبه، آيه 103.
[26] راوندى، همان، ص 144- 145.
[27] محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 4، ص 432، قم: مكتبه اعلام الاسلامى، 1362 ش.
[28] آمدى، همان، ج 1، ص 393.
[29] ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 240، تهران: مكتب الصدوق، 1376 ق.
[30] خطيب بغدادى، تاريخ بغداد، ج 7، ص 342، بيروت: دارالفكر، بى تا.
[31] بحارالانوار، ج 96، ص 119.
[32] همان، ج 67، ص 313.
[33] آمدى، همان، ج 1، ص 53.
[34] همان، ص 385.
[35] راوندى، همان.
[36] شيخ صدوق، علل الشرايع، ص 141، نجف، مكتبة الحيدريه، 1385 ق.
[37] بحارالانوار، ج 78، ص 209.
[38] ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، ج 2، ص 38، بيروت: انتشارات مؤسسه آلالبيت، 1408 ق.
[39] محمدى رى شهرى، منتخب ميزان الحكمه، ص 43، قم: دارالحديث، 1384.
[40] آمدى، همان، ص 385.
[41] همان، ص 216.
[42] كلينى، اصول كافى، ج 4، ص 33، بيروت: دارالتعاريف للمطبوعات، 1614 ق.
[43] سوره آل عمران، آيه 92.
[44] سوره بقره، آيه 762.
[45] شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 9، ص 764، قم: مؤسسه آلالبيت، 1412 ق.
[46] سوره بقره، آيه 662.
[47] علامه طباطبايى، الميزان، ترجمه غلامرضا خسروى، ج 2، ص 816، قم: دفتر انتشارات اسلامى، 1363.
[48] ميزانالحكمه، ج 4، ص 153.
[49] منتخب ميزان الحكمه، ج 1، ح 1700.
[50] شيخ صدوق، خصال، ص 522، ح 11، قم: انتشارات اسلامى، 1403 ق.
[51] شيخ مفيد، امالى، تصحيح حسين استادولى و على اكبر، غفارى، ح 1172، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه، 1403 ق.
[52] آيت الله مرعشى نجفى، ملحقات احقاق الحق، ج 11، ص 20، قم: كتابخانه آيتالله نجفى، 1409.
[53] ابن واضح، تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 215، نجف: مكتبة الحيدريه، 1384 ق.
[54] ابن مالكى، فصول المهمه، ص 157، چاپ اول بيروت، مؤسسه اعلمى، 1408 ق.
[55] بحارالانوار، ج 74، ص 395.
[56] آيت الله مرعشى نجفى، همان، ج 11، ص 153.
[57] ابن سعد، ترجمه الامام الحسن من طبقات، تحقيق سيدعبدالعزيز طباطبايى، ص 182، قم: مؤسسه آل البيت، 1408 ق.
[58] ابراهيم بيهقى، المحاسن والمساوى، ص 55، بيروت: دارالكتب العلميه، 1420 ق.
[59] شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 11، ص 511، ح 1479، قم: انتشارات جامعه مدرسين، 1413 ق.
[60] سيدمحسن امين، اعيانالشيعه، ج 1، ص 577، بيروت: دارالتعاريف، 1406 ق.
[61] ورام، مجموعه ورام(تنبيهالخواطر) ص 79، تهران: دارالكتب الاسلامى، 1368.
[62] حسن شيرازى، كلمه الامام الحسن(ع)، ترجمه على رضا ميرزا محمد، ج 73، ص 318، ح 6، تهران: نور، 1358.
[63] متقى هندى، كنزالعمال، ج 4، ص 48، بيروت: مؤسسه الرساله، 1409 ق.
[64] احمد يعقوبى، تاريخ يعقوبى، تصحيح محمدابراهيم آيتى، ج 2، ص 215، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، 1366.
[65] بحارالانوار، ج 74 و 102، ح 56، تهران: 1396 ق.
[66] ابوالقاسم پاينده، نهجالفصاحه، ح 781، تهران: انتشارات جاويدان، 1363.
[67] بحارالانوار، ج 73، ص 31.
[68] همان، ج 78، ص 60، ح 138.
[69] جلالالدين سيوطى، تاريخ الخلفاء، ص 73، بغداد، مكتبة المثنى، 1383 ق.