امام محمد بن علی التقی علیه السلام نهمین پیشوای شیعیان در سال 195ق. در مدینه دیده به جهان گشود. مادرش سبیکه نام داشت که از نوادگان ماریه قبطیه به شمار می آمد که حضرت رضا علیه السلام نام ایشان را «خیزران» نهادند. مهم ترین لقب آن حضرت، جواد بود. امام جواد علیه السلام در سال 220ق. در سن 25 سالگی به تحریک معتصم، هشتمین خلیفه عباسی و به دست همسرش، به شهادت رسید.
حضرت علی بن محمد علیهما السلام ملقب به هادی دهمین امام شیعیان است که بنا به روایت ثقة الاسلام کلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی و نیز ابن اثیر، در نیمه ذی الحجه سال 212 هجری و بنا به نقل دیگر-که خطیب بغدادی و جمعی دیگر آن را روایت کرده اند-در سال 214 چشم به جهان گشود. آن حضرت و فرزند گرامیش امام حسن بن علی علیهم السلام به عسکریین شهرت یافتند؛ زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرّا(عسکر)برده و تا آخر عمر پر برکتشان در آنجا تحت نظر گرفته بودند. امام هادی(ع)به لقبهای دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیّب شهرت داشته و کنیۀ مبارکش ابو الحسن است. از آنجا که کنیۀ امام موسی کاظم و امام رضا(ع)نیز ابو الحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابو الحسن اول به امام کاظم، ابو الحسن ثانی به امام رضا و ابو الحسن ثالث و یا ابو الحسن ماضی به حضرت هادی(ع)اختصاص یافته است. مادر ایشان ام ولدی به نام سمانه از اهالی مغرب بود. نقش انگشتر امام هادی(ع)بنا به روایت ابن صبّاغ مالکی «اللّه ربّی و هو عصمتی من خلقه»بوده است. آن حضرت چنانکه مفید و دیگران روایت کرده اند در ماه رجب سال 254 پس از بیست سال و نه ماه اقامت در سامرا رحلت کرد
بدون تردید برجسته ترین زن در میان خاندان رسالت، فاطمه زهرا (س) است، و بدون شک، پس از او دخترش زینب کبری دختر علی بن ابی طالب (ع) از این جایگاه برخوردار است. زینب کبری، همسر عبدالله بن جعفر، فرزند جعفر بن ابی طالب است که پس از شهادت پدرش، سخت مورد توجه و علاقه رسول خدا (ص) بود. رسم روزگار و عرف جاری، بر آن نبوده است تا اخبار زنان، حتی زنان بزرگی مانند فاطمه و زینب (س)، سرزبانها و در اخبار راویان باشد، با این حال، نسبت به این دو بانو، یکی به سبب ماجرای حق کشی در سقیفه و دیگری به به علت فاجعه عظیم کربلا، فرصت بروز و ظهور پاره ای از اخبار آنان برای تاریخ فراهم آمده است.
آن هنگام که بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله همچون آذرخشی، کویر ظلمانی جامعه بشری را پرتو افشانی نمود و سرزمین حجاز را مرکز تابش انوار تابناک وحی قرار داد، زنجیرهای اسارت که افکار مردم را در انجماد و تحجر قرار داده بود یکی پس از دیگری از هم گسست و به برکت نور حق و چشمه همیشه جوشان توحید، عداوت و دشمنی رنگ باخت; دلها به هم نزدیک شد; رحمت و برکت بر انسانها بارید و بالاخره این انقلاب معنوی و تحول ملکوتی با خود، آرامش، امنیت، الفت و حسن تفاهم را به ارمغان آورد .
از امام صادق گزارش شده است که: واپسین خطبهی انگیزاننده یا آخرین سخن عدالتآفرین و حقوق بشری پیامبر با مردم، این خطبهی اندیشاننده و درسآموز و هشداردهنده است که با مخاطبساختن یاران ونسلهای آینده، به ویژه زمامداران جامعه و صاحبان قدرت و امکانات، هفت سفارش حکیمانه را از فراز منبر به گوش همگان رساند و خدا را بر رساندن آن گواه گرفت، و پس از آن بود که جهان را بدرود گفت.*
از دائى ام هند بن ابي هاله كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله را خوب وصف مىنمود درباره رفتار رسول خدا با اصحاب خود سئوال کردم. در پاسخ گفت:«پیامبر همیشه گشاده رو، نرم خو و آسان گیر بود. (دیگران به آسانی به او نزدیک می شدند.) پرخاش نمی کرد، فحش نمی داد، عیب جو نبود و تعریف و تمجید زیاد نیز نمی کرد. از آن چه خوش نداشت با تغافل می گذشت (آن را نادیده می گرفت) و کسی را ناامید نمی فرمود.
نهم ربیع الاول هر سال هجری قمری، مصادف با آغاز امامت خورشید درخشانِ جهانِ بشریّت و مرواریدِ فروزانِ اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام احیاگر معالمِ دین و نابود کننده ی ظلم و ستم و شوکتِ تجاوزکاران و برقرار کننده ی حکومت عدل در سرتاسر جهان و بزرگ منادی توحید و عدالت و وارث راستین پیـامبر اعـظم صلی الله علیه و آله و ائمـه معصـومین علیهم السلام حضرت حجت بن الحسن العسکری، مهدی موعود علیه السلام است.
مفاهیمی چون آزادی و استبداد، در ادبیات سیاسی، به مقولات و مفاهیم متضاد شناخته شده اند، امروزه در مقابل آزادی، به ویژه حکومت های مردم سالاری که تداعی کننده آزادی هستند، از واژه اقتدارگرایی و دیکتاتوری استفاده می شود، و با وجود تفاوت اندک میان رژیم های دیکتاتوری، اقتدارگرایی، سلطانیسم و...، همه آنها کار ویژه مشترک دارند که همان سلب آزادی از افراد و شهروندان است. بدین سان از باب «تعرف الاشیاء باضدادها» به مفهوم آزادی پرداخته می شود.
یکی از ایام الله به یاد ماندنی و زنده نگه داشتنی ویژه مذهب تشیع ، یوم الله مقدس اربعین است که مکمل و متمم جریان خونبار عاشوراست زیرا شهادت یاران خدا در روز عاشورا بود و مراسم تدفین پیکرهای پاک آنان در روز سوم ، و مراسم تدفین سر مطهر اباعبداللّه الحسین در روز اربعین به وسیله خاندان اطهرش در کربلا. مراسم اربعین مشتمل بر چهار برنامه است که هر یک از نظر تأیید و مقبولیت تاریخی و مذهبی در مراحل مختلفی قرار دارند.
روز آزادگان روز تجلیل از بزرگانی است که سال ها برای حفظ امنیت و آرامش مردم اثار و فداکاری کردند. امام خمینی: فرزند بسیار عزیزم! از نامه دل سوزانه شما بسیار متأثر گردیدم. من ناراحتی شما عزیزان در بند را احساس می کنم، شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند، احساس کنید. عزیزان من! سیّد و مولای همه ما حضرت موسی بن جعفر بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای اسلام عزیزش صبر کنید. خداوند فرج را ان شاءاللّه نزدیک می نماید و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد می فرماید. به همه عزیزان در بند اسلام سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمی کنم. خداحافظ شما باشد.
موضعگيرى سيد العابدين عليه السلام در برابر اين جريان بزرگ اجتماعى بسيار شفاف جلوهگر است. زين العابدين گرچه دستهايش به زنجير كشيده شده است، ليكن زبان على عليه السلام در كام وى وديعه نهاده شده است! اينك بايد زبان گشايد در پايتخت ظلم و ستم كه هزاران تريبون سالهاى متمادى على و اولاد على عليه السلام را سب و نفرين نموده، با در اختيار گرفتن يك تريبون و يك سايت اطلاعرسانى همه را رسوا سازد. و رشتههاى چهل ساله آنان را پنبه نمايد. فرياد رساى شهيدان كربلا را به گوش زمان برساند.
مختار بن ابی عبیده ثقفی ، پنج سال پس از حادثه کربلا و یک سال پس از نهضت توابین ، در سال 66 هجری در کوفه قیام کرد . هدف نهضت او خونخواهی حسین (ع) و انتقام از قاتلان شهدای کربلا و جنایتکارانِ حادثه عاشورا بود . قیام او و خونخواهی اش موجب خرسندی ائمه بود . از امام باقر (ع) روایت شده که : « لاتَسُبوا الُمخْتارَ فَاِنهُ قَدْ قَتَلَ قَتَلَتَنا وَ طَلَب بِثأرِنا » .(414) مختار را ناسزا نگویید ، چرا که او قاتلان ما را کشت و به خونخواهی ما برخاست . خلاصه ای از قیام او ( طبق نفس المهموم ) چنین است :
نهضت امام حسین علیه السلام یک نهضت چند مقصدی و چند جانبه و چند بعدی است، و علت اینکه تفاسیر و تعابیر مختلفی در مورد این نهضت شده است محاذی بودن عناصر دخیل در آن است. ما وقتی که از جنبه بعضی عوامل و عناصر به این نهضت نگاه می کنیم، می بینیم صرفا جنبه تمرد و عدم تسلیم در مقابل قدرتهای جابره و تقاضاهای ناصحیح قدرت حاکم وقت دارد. از این نظر این نهضت یک نفی، «نه» و عدم تسلیم است. همه می دانیم بعد از مردن معاویه و جانشین شدن یزید و پس از آنهمه توطئه هایی که برای این کار چیدند، یزید لازم دید از چند نفر از شخصیتهای بزرگ جهان اسلام و در راس آنها وجود مقدس حسین بن علی علیه السلام، کسی که از او خیلی حساب می برد، بیعت بگیرد تا این بیعت سبب خاموشی همه مردم بشود و در واقع تعهدی از حسین بن علی علیه السلام در مورد خودش بگیرد.
فرضیه اصلی بحث این است که میان فتوحات اسلامی و آن چه که در صدر اسلام بعد از رحلت پیامبر (ص) رخ داد و واقعه ی عاشورا یک ارتباط مستقیم و ارگانیک وجود دارد. اتفاقاتی که در فتوحات مسلمین افتاد و دانشی که در فتوحات تولید شد و ارزش ها و منطقی که در فتوحات تولید و بازتولید شد، به گونه ای در واقعه کربلا متجلی شد و از منظر این بحث، یکی از عوامل مهم واقعه کربلا مسئله فتوحات است. بنابراین وقتی به بن مایه ها اشاره می کنم، تلاش می کنم منطقی را که در فتوحات تولید شد، ارائه و بازبینی کنم و این نکته که این منطق چگونه خود را در واقعه کربلا بروز داد.
آن گاه نطفه را خون بسته ساختیم و از خون بسته، گوشت نرم آفریدیم و آن گاه از گوشت نرم، استخوان ها ساختیم و پس از آن استخوان ها را به گوشت پوشاندیم و سرانجام خلقتی دیگر آغاز کردیم. آفرین بر خداوند که بهترین آفرینندگان است، این آیه به همین مطلق اشاره دارد. به زیبایی و لطافت ساخته سازنده با حکمت نیک بنگر، که چگونه کودک را از نطفه آفرید و همچون زارعی که کِشته اش را آبیاری می کند، آن را با خون درآمیخت.
«وَ یطعمونَ الطَّعامَ علی حُبّهِ مسکیناً وَ یتیماً و اَسیراً. اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللّهِ لا نُریدُ مِنکم جَزاءً وَ لا شُکُوراً؛ آنان که به عشق خدا مسکین و یتیم و اسیر را غذا میدهند، [میگویند]: ما به خاطر خدا به شما غذا میدهیم و از شما تشکر و پاداشی نمیطلبیم». (سوره انسان، ایه 8 و 9)
نسیمی که، از جانب نخلستان، به سوی شهر می وزید، مانند پرنده ای تازه وارد، در کوچه پس کوچه ها،بال بال می زد و به این سو و آن سو می رفت.مادر، دلش می خواست، با نسیم هم سخن شود و او را میهمان کاشانه اش کند، تا شاید، اندکی، از تب و گرمای فرزندانش کاسته شود.مادر، همچنان به کوچه ها می نگریست، کوچه های خالی مدینه،گویا که کوچه ها و آن خانه های کاهگلی و رنگ پریده نیز،تب داشتند.
امام کاظم علیه السلام دارای القابی نیک است که نشان از شخصیت والای ایشان دارد. یکی از القاب مشهور ایشان باب الحوائج است. باب الحوائج، بیشتر در لسان مردم تکرار شد و در زمان خود امام به این صورت نبوده است و بعدها در زبان مردم زیاد شد به دلیل اینکه امام از همان زمان به بعد به گونه ای ملجأ حاجات شیعیان و اهل تسنن شده بود که افراد مختلف، با توسل به ایشان حوائج شان مرتفع می شد. امام هفتم بیش از هر لقبی به این لقب یاد می شود و از همه القاب آن بزرگوار مشهورتر و معروف تر است. به مناسبت ولادت امام کاظم علیه السلام به شرح مشهورترین لقب امام موسی کاظم علیه السلام اشاره می شود.
حضور امام حسن (ع) در ایران؟؟؟
حسن بن علی (ع) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه متولد شد[1] دوران کودکی را در کنار پدر و مادر و پیامبر (ص) گذراند. وی از نظر شکل ظاهری و هم چنین اخلاق بسیار شبیه به رسول خدا (ص) بود، هفت سال و شش ماه از عمر خود را در کنار پیامبر (ص) زندگی کرد، [2] و مورد محبت خاص پیامبر قرار داشت، [3] پس از درگذشت رسول خدا (ص) (صفر سال ١١ هجری\٦٣٣میلادی) در مورد جانشینی آن حضرت اختلاف رخ داد و علی (ع) به همراه گروهی از مردم به مخالفت با جانشینی ابوبکر پرداخته، اما به زودی به خاطر مصالح مسلمانان سکوت کرده و مخالفتی نشان نداد، تا این که در سال ٣٥ هجری مردم شورش کردند و عثمان به قتل رسید، و به اصرار، علی بن ابی طالب (ع) را به خلافت برگزیدند، و سپس موضع حسن بن علی (ع) بزرگ ترین فرزند علی (ع) و سیاست و خط مشی اهل بیت در برابر مسایل سیاسی مشخص می شود.
اعتکاف مکتب خود سازی
هیچ گنجی بی دد و بی دام نیست جز به خلوتگاه حق، دل رام نیست
فجر صادق
لباس قیراندود شب، مدینه را در برگرفته و سکوتی مبهم بر شهر سایه افکنده است. در آن شب زنی تنها، نگران و شتابان در کوچه پس کوچه های شهر به پیش می رود. بر در چند خانه می کوبد و پس از لختی درنگ و رساندن پیام خویش دوباره با همان حال راهش را در پیش می گیرد.