هدیه الهی
برچسپ ها: میلاد ، امام ، مجتبی ، حسن ، السلام ، الهی ، علیه ، هدیه
در پانزدهم رمضان سال دوم و یا سوم هجرت خداوند سبحان بالاترین هدیه خویش را به بیت نبوت وامامت اهدا کرد.
مولود سعیدی که صورت و سیرتش آیینه تمام نمای سیمای نبوی و علوی بود و امتیازات فاطمی نیز در اندامش درخشش داشت.
این هدیه الهی از بالاترین خیرات و برکات ماه رمضان بعد از هجرت بشمار می رفت.
ولادتش نویدی بر مهاجران سخت کوش و موحد و معتمد بر خدا شد.
تسبیح و تهلیل سبط اکبر رسول خدا(ص) و ثمره رسالت و امامت به هنگام ولادت درنیمه رمضان و قرائت قرآن او برترین تحفه رمضانیه بر روزه داران عصر پیامبرخدا(ص) و نسل های آینده گشت.
این مولود مسعود «حسن بن علی(ع) » است که کره خاکی و همه افلاک بر زاده شدن اوبر خود بالیدند و مدینه منوره حرم دوم الهی در این میان شرفی دیگر یافت.
فرشتگان به یکدیگر تهنیت و تبریک گفتند و انتظار رسیدن به خدمت رسول خدا(ص)را جهت تبریک گویی داشتند که به این فیض نائل گشتند.
بهشت برین سالیان دراز آرزوی بوسه زدن بر گامهایش داشت و بارها در برابر حضرت حق عرضه داشته بود. یا رب الیس قد و عدتنی ان تسکنی رکنا من ارکانک; بارخدایا! آیا وعده نکردی که یکی از پایه های اساسی عالم خلقتت را در من سکنی دهی؟!
بعد از دنیا آمدن امام حسن مجتبی(ع) و برادرش حسین بن علی(ع) خداوند چنین پاسخی داد: اما ترضین انی زینتک بالحسن و الحسین فاقبلت تمیس کما تمیس العروس; آیاخشنود نمی گردی به اینکه زینت دهم تو را با جای دادن حسن و حسین[علیهماالسلام]؟
بهشت به پیش خواهد آمد و همانند داماد آنان را در آغوش خواهد گرفت.
با ولادت سبط اکبر رسول خدا(ص) موجی از سرور و شادمانی اهل بیت علیهم السلام را فرا گرفت زیرا اعطاء کوثر که وعده اساسی حضرت حق بر پیامبر(ص) بوده تحقق یافت و چهارمین مصداق آیه تطهیر پا به عرصه وجود گذاشت. این نوزاد بیشترین شباهت را به جدش پیامبر(ص) داشت. از این رو پدر و مادرش و دیگر یاران پیامبر درپوست خود نمی گنجیدند، آن روز مردم و فرشتگان همانند جبرئیل و میکائیل و ...
بر نبی مکرم بیشترین تهنیت و تبریک را گفتند.
نام گذاری
در سیره پیامبر و اهل بیت(ع) انتخاب نام نیک و پسندیده برای فرزندان از حقوق اولیه آنان شمرده شده و رسول خدا(ص) بدان توصیه نموده بود. از این روبه هنگام ولادت سبط اکبر پیامبر همگی در فکر انتخاب زیباترین نام برای او بودند.
فاطمه(س) چون فرزند را به همسرش داد تا در آغوش بگیرد از او خواست تا برای نوزادنام نیکی انتخاب کند. لیکن امیرالمؤمنین(ع) که برای پیامبر(ص) احترام خاصی می گذاشت رو به فاطمه(س) کرد و فرمود: من در نام گذاری فرزندم بر رسول خدا(ص) پیشی نمی گیرم.
چیزی نگذشت پیامبر خدا(ص) به خانه دخترش آمد، از وضعیت زایمان و سلامتی مادر وچگونگی نوزادش پرسش نمود. «اسماء بنت عمیس » نوزاد را در پارچه ای زرد پیچید وبه پیامبر داد.
حضرت ضمن تبریک و تهنیت به داماد و دختر خویش فرمود: الم اتقدم الیکم ان لاتلفوه فی حرقه صفراء; مگر پیش از این نگفته بودم که نوزاد را در پارچه ای زردنپیچید؟! آنگاه پارچه سفیدی طلبید و آن مولود مسعود را در میان آن نهاد.
پیامبر خدا(ص) او را می بوسید و زبان مبارک را در دهان او می گذاشت و آن طفل زبان جد خویش را می مکید.
رسول خدا(ص) بخاطر آن مولود حمد و ثنای الهی را بجا آورد. اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ وی خواند و سپس از علی(ع) پرسید: چه نامی برای فرزندت انتخاب کرده ای؟
علی(ع) پاسخ داد: «در نام گذاریش بر شما پیشی نگرفتیم ».
پیامبر خدا(ص) فرمود: من نیز در نام گذاری او بر پروردگارم سبقت نخواهم گرفت.
در آن هنگام خداوند فرشته وحی جبرئیل را از ولادت سبط اکبر پیامبرش با خبرساخت و او را جهت تهنیت و تبریک و نام گذاری بر آن حضرت فرستاد.
جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد سلام و درود حضرت حق را بر او ابلاغ کرد و ضمن تبریک و تهنیت گفت:
خداوند به تو فرمان می دهد که نام فرزند هارون برادر موسی(ع) را برای فرزندت انتخاب کن. پرسید: نامش چه بود؟
جبرئیل عرض کرد: شبر. فرمود:
زبان من عربی است. گفت: نامش را «حسن » بگذار. آن گاه نام نوزادش را «حسن »گذاشت.
ابن اثیر مورخ مشهور می نویسد:
«حسن » نامی است که در عرب جاهلیت تا آن روز سابقه نداشت و کسی آن رانمی شناخت.
واژه «حسن » برگرفته از کلمه «محسن » است و این کلمه از نام های مسلم پروردگار است و توبه آدم آن گاه پذیرفته شد که خداوند بزرگ را به نام «محسن »و ... یاد کرد و او را سوگند به «حسن »(ع) داد در تفسیر آیه شریفه:
فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم آمده است: آدم(ع)تضرع بسیار کرد خداوند جبرئیل را فرستاد و فرمود: چنانچه بخواهی توبه ات پذیرفته شود می توانی به کلمات و اسمهایی که در ساقه عرش است توسل یابی رسول خدا(ص)فرمود: آدم بدان هنگام خدای را بحق محمد و علی و فاطمه و حسن وحسین[علیهم السلام] خواند و توبه کرد و توبه اش پذیرفته شد.
در روایت دیگر آمده است: جبرئیل آدم ابوالبشر را بعد از تضرع بسیار چنین تعلیم داد و طریقه توسل را آموخت، فت بگو: یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان...; ای ستوده مطلق بمقام محمد و ای بلندمرتبه والا به مقام علی و ای پدیدآورنده هستی به مقام فاطمه و ای نیکوکار مطلق به مقام حسن و حسین، تو به و بازگشت مرا بپذیر، زیرا احسان وفضل و گذشت از ناحیه توست.
آن گاه خداوند توبه آدم(ع) را پذیرفت و رحمتش را نازل کرد.
القاب و کنیه امام حسن(ع)
مسلمانان آن روز نواده رسول خدا و سبط اکبر را به لقب های زیر می شناختند: امام دوم; ریحانه رسول خدا(ص) ; زکی; سبط اول; سید; طیب;مصلح; نقی و ولی...
ابن شهرآشوب لقب های دیگری را برای آن بزرگوار می شمارد: امین، اثیر; امیر;بر; حجت; زهد; قائم; مجتبی; وزیر.
صاحب مناقب; کنیه امام حسن(ع) را «ابوالقاسم » می نامد و لکن محقق اربلی باتکیه بر یک روایت می نویسد:
رسول خدا(ص) از شدت علاقه ای که به نواده خویش داشت و او را آیینه تمام نمای صفات خود می دانست کنیه اش را «ابومحمد» نامید در حالی که یکی و دو سال ازولادتش بیشتر نگذشته بود.
سیمای امام حسن(ع)
زیبایی صورت و اندام سلاله پیامبر خدا(ص) زبان زد عام و خاص بود هر کس به او نگاه می کرد سیمای محمد و علی(علیهماالسلام) را در او می دید و درجمالش محو می گشت.
امام غزالی در احیاء العلوم می نویسد:
رسول خدا(ص) فرمود: لقد اشبهت خلقی و خلفی; چه بسیار شباهت پیدا کرد فرزندم(حسن) به من از جهت اندام و صورت و سیره و اخلاق.
انس بن مالک در باره امام مجتبی(ع) می گوید: «لم یکن احد اشبه برسول الله صلی الله علیه و آله من الحسن بن علی »; هیچ فردی از امام حسن(ع) شبیه تر به پیامبر(ص) نبوده است.
احمد بن حنبل به نقل از علی بن ابی طالب(ع) می نویسد: کان الحسن اشبه برسول الله(ص) ما بین الصدور الی الراس و الحسین اشبه فیما کان اسفل من ذلک;حسن(ع) از سینه تا سر شبیه ترین فرد به نبی گرامی اسلام بود و حسین(ع) از سینه به پایین بیش ترین شباهت را به آن حضرت پیدا کرده بود.
ابن صباغ مالکی در باره صورت و اعضاء بدن امام حسن(ع) می نویسد:
رنگ چهره اش سفید آمیخته با سرخی بود، چشمانش سیاه، درشت و گشاده; گونه هایش هموار، موی وسط سینه اش نرم، موی ریشش پر و انبوه، گردن آن حضرت کشیده و براق همچون شمشیری از نقره; مفاصلش درشت و دو شانه اش پهن و دور از یکدیگر بود.
چهارشانه و قد میانه و نمکین و خلاصه نیکوترین صورت را داشت.
و خلاصه آنکه واصل بن عطا (80 131) رئیس فرقه معتزله در باره آن بزرگوار گفته است: صورت حسن بن علی(ع) چون سیمای انبیاء و هیات و شکل او همچون هیات ملوک وامرا بوده است.
سنت های ارزشمند
با ولادت سبط اکبر رسول خدا(ص) سرور و شادمانی در میان مسلمانان مهاجر و انصار پیدا شد و از همان ساعات اولیه بر پیامبر(ص) شاد باش وتبریک می گفتند و لکن همگی توجه داشتند که رسول گرامی(ص) چه برخوردی خواهد داشت و سنت های زیبا و بیادماندنی آن حضرت چه خواهد بود همانند اذان و یا صلوات درگوش طفل و تبدیل قماط(قنداق) زرد به سفید و چگونگی انتخاب نام نیک برای فرزند ودیگر سنت های الهی که ما به برخی دیگر از آن ها اشاره خواهیم کرد:
الف) عقیقه فرزند
چون روز هفتم ولادت امام حسن(ع) فرا رسید رسول خدا(ص) دستورداد گوسفندی را تهیه کردند. سپس با دست مبارک خویش برای نوه اش بنام نوزاد ذبح نمود و او را عقیقه نامید. امام صادق(ع) فرمود: جدم رسول خدا(ص) برای عمویم حسن بن علی(ع) عقیقه کرد و در آن هنگام چنین فرمود: بسم الله عقیقه عن الحسن; بنام خداوند، این گوسفند عقیقه از جانب حسن[(ع)]است و به هنگام کشتن گوسفند، این دعا را قرائت کرد:
اللهم عظمها بعظمه و لحمها بلحمه و دمها بدمه و شعرها بشعره اللهم اجعلهاوقاءا لمحمد و آله; بار خدایا استخوانش را به جای استخوان او، گوشتش را به جای گوشت او، خونش را به جای خون او و مویش را به جای موی او عقیقه می کنم. خدایااین عقیقه را حافظ و نگاهبان محمد و آلش قرار ده. و نیز عکرمه نقل می کند: ان النبی(ص) عق عن الحسن بکبش و عن الحسین بکبش; همانا پیامبر(ص) عقیقه کرد برای فرزندش حسن یک گوسفند و برای فرزند دیگرش حسین گوسفندی دیگر.
ب) اطعام
در همان روز هفتم رسول خدا(ص) دستور داد یک ران از گوسفند عقیقه رابرای قابله بردند و بقیه را به اطرافیان و فقراء اطعام نمودند، در روایت آمده است:
ثم قال: کلوا و اطعموا و ابعثوا الی القابله برجل; رسول خدا(ص) فرمود: عقیقه را بخورید و به دیگران اطعام کنید و فرمود یک ران عقیقه را برای قابله آن بفرستید.
امام صادق(ع) در باب اطعام عقیقه حسن بن علی(ع) فرمود: فاکلوا منه و اهدواالی الجیران...; نزدیکان رسول خدا از عقیقه خوردند و برای همسایگان هدیه فرستادند (می شود چنین استفاده نمود که پخت و اطعام کرد و یا مقداری از گوشت عقیقه را هدیه کرد).
ج) تراشیدن موی سر و دادن صدقه
از دیگر سنت های زیبای رسول خدا(ص) این بود که سر فرزند هفت روزه اش را تراشیدند [در بعضی از روایات آمده است: مادرش فاطمه(س)تراشید] و به اندازه وزن آن نقره در راه خدا صدقه دادند، آن گاه سر مبارک حسن(ع) را با ماده ای خوشبو بنام خلوق (نوعی خوشبوکننده است که بیشتر اجزاء آن از زعفران می باشد) آغشته کردند.
این عمل یعنی تراشیدن سر طفل هفت روزه و آغشته نمودن به خلوق; سنت جدیدی بودکه جایگزین فرهنگ اهلیت شد زیرا آنان سر فرزندان خود را به خون آغشته می نمودندپیامبر خدا(ص) به اسماء فرمود: یا اسماء الدم فعل الجاهلیه؟ اسماء آغشته به خون نمودن سر نوزاد از کارهای ناپسند مردمان جاهلیت است.
در روایات دیگر آمده: صدقه هم وزن موها را به اصحاب صفه (فقراء داخل مسجدپیامبر(ص) ) دادند، که مقدار هم وزن طلا بوده و13 دینار شده است. و همچنین مالک بن انس نقل می کند: این سنت الهی در باره «زینب » و «ام کلثوم » دو دختر دیگرفاطمه(س) جاری گشته است.
د) ختنه باز در همان روز هفتم رسول خدا(ص) دستور داد فرزندش «حسن » را ختنه کردند تا این سنت الهی جامه عمل پوشد و به عنوان سیره عملی پیامبر(ص) باقی بماند زیرا خود از قبل فرمود: اختنوا اولادکم فی السابع فانه اطهر و اسرع لنبات اللحم، ان الارض تنجس ببول الاغلف اربعین یوما; نوزادان خود را در روزهفتم ختنه کنید، این عمل برای سلامتی طفل بهتر است و جراحت آن به سرعت بهبودمی یابد. «چنانچه فرد ختنه نشده ای بر روی زمین ادرار کند تا چهل روز آلودگی آن باقی می ماند».
در حدیث دیگری آمده است: عبدالله بن جعفر از امام باقر(ع) پرسید: در شهر ماختنه گر حاذقی وجود ندارد و اینان یهودی هستند و روز هفتم را خوب نمی دانند. آیاجایز است ختنه فرزند را به آنان واگذار کرد؟
حضرت فرمود: سنت و سیره پیامبر خدا(ص) در روز هفتم ولادت نوزاد بوده مخالفت سنت پیامبر(ص) نکنید و آن را انجام دهید.