آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
برچسپ ها: ایران ، جنگ ، علیه ، عراق ، تحمیلی ، آغاز
آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در روز 31 شهریور 1359 با تجاوز گستردۀ نظامى در طول 1280 کیلومتر مرز مشترک از شمالى ترین نقطۀ مرز مشترک با ایران تا بندر خرمشهر و آبادان در جنوب ایران بود.هم زمان هواپیماهاى نظامى عراق فرودگاه مهر آباد تهران و مناطق دیگر را (در ساعت دو بعداز ظهر آن روز) بمباران کردند. ماشین جنگى صدام که از مدتها قبل به کمک دولت فرانسه و کارتلهاى اسلحه سازى امریکایى و انگلیسى و تجهیزات نظامى روسى آماده این تجاوز شده بود به سرعت کیلومترها در خاک ایران پیشروى کرد و مناطقى وسیع از پنج استان ایران را اشغال کرد. دفاع مقدس مرزنشینان در مراحل اوّلیه جنگ به علت عدم اطلاع و آمادگى قبلى و نداشتن تجهیزات و نیروى نظامى با قساوت بعثیها در هم شکسته شد. شهرها و روستاهاى موجود در مناطق اشغالى به سرعت تخریب و به تلّى از خاک بدل شدند و صدها هزار تن از خانه و کاشانه خود آواره گردیدند. ارتش ایران که بر اثر حوادث انقلاب بشدت آسیب دیده و از هم گسیخته بود، دوران اوّلیه بازسازى خود را مى گذراند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى که به فرمان امام خمینى تازه تاسیس شده بود در آغاز راه بود و نیرو، تجهیزات و تجربه کافى را در روزهاى نخست جنگ نداشت. صدام حسین نیز با اطلاعاتى که امریکا و فرانسه و عوامل ستون پنجم در اختیارش گذاشته بودند از این واقعیت ها و نقاط ضعف به خوبى آگاهى داشت و به همین جهت نیز حتى نقشه هاى عراق بزرگ را آماده کرده بود که در آن، استان خوزستان به طور کامل و بخشهایى از استانهاى غربى ایران جزو خاک عراق دیده مى شدند. او مطمئن شده بود که نظام اسلامى توان مقابله در برابر این لشکرکشى را نداشته و بزودى ساقط خواهد شد و دنیاى استکبار نیز از او حمایت خواهد کرد.
پخش خبر آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با همه اهمیتش با سکوت مرگبار تمامى مجامع بین المللى و قدرت هاى مطرح جهان همراه بود. این سکوت معنى دار، و خصومت کینه توزانۀ همان قدرتها با جمهورى اسلامى ایران، و واقعیت هاى موجود در داخل کشور، و توان گسترده نظامىِ به کار گرفته شده از سوى بعثی ها، شرایطى بس دشوار براى تصمیم گیرى پدید مى آورد. ایران در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود و دو راه بیشتر در پیش روى نبود: یا تصمیم به مقاومت در جنگى نابرابر با ابعاد و دورنمایى ـ به حسب ظاهر ـ تیره و مبهم و یا تسلیم شدن در برابر خواست هاى امریکا و پناه بردن به او براى واداشتن صدام به عقب نشینى، و در نهایت دست کشیدن از انقلاب و اسلام.اما این شرایط با همه دشواری هایش کوچکتر از آن بودند که امام خمینى را در تشخیص وظیفه دچار دغدغه و تردید سازد. امام خمینى احکام جهاد و دفاع را در متن رسالۀ عملیه خویش به عنوان تکالیف تخطى ناپذیر الهى آورده بود. اگر کسى با گذشته زندگى و سیر تکامل شخصیت امام آشنایى داشته باشد از قبل مىتواند حدس بزند که او کدام مسیر را در این دوراهى و با چه دورنمایى انتخاب خواهد کرد.
امام خمینى بىدرنگ فرمان مقاومت صادر کرد و طى سخنانى امریکا را عامل اصلى جنگ و حامى و تحریک کننده صدام خواند و با صراحت به مردم اطمینان داد که اگر براى خدا به دفع تجاوز دشمن به عنوان یک تکلیف شرعى بپا خیزید شکست دشمن قطعى است هرچند که همه عوامل ظاهرى خلاف آن را ثابت کنند. فرداى روز نخست تجاوز عراق، امام خمینى طى پیامى به ملت ایران خطوط اصلى نحوۀ ادارۀ امور جنگ و امور کشور در شرایط جنگى را در هفت بند کوتاه ولى بسیار دقیق و جامع ترسیم نمود و متعاقب آن طى چند پیام با ملت و ارتش عراق اتمام حجت کرد و از آن پس نظارت و هدایت امر دشوار دفاع طولانى و هشت ساله ملت را با مدیریتى کم نظیر آغاز کرد.
منبع:
پرتال پژوهشی و اطلاع رسانی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)