از مشک خوشبوتر
برچسپ ها: علیه ، علامه ، رحمت الله ، امینی
علامه عبدالحسین امینی، در سال 1320 ق . در شهر تبریز متولد شد و مقدمات علوم را در آن شهر آموخت . سپس رهسپار نجف گردید و در اوان جوانی اجازه اجتهاد دریافت داشت . آن گاه به زادگاهش بازگشت و به مشاغل علمی پرداخت . اما این وضعیت دیری نپایید . به زودی سمت نجف اشرف رهسپار شد . چون این بار به نجف رسید، سر اخلاص به اقامت در آن آستان سود و به تالیف و تحقیق پرداخت . برجسته ترین رهاورد این هجرت معنوی کتاب باارزش الغدیر است . این مجموعه گرانسنگ که در واقع دائرة المعارف ویژه ولایت امیرمؤمنان علی - علیه السلام - به شمار می آید، در پرتو عشق به اهل بیت رسول خدا (ص) و مطالعه هزاران جلد کتاب روایی، تفسیری و تاریخی فراهم آمده است . دکتر سید جعفر شهیدی می گوید: «مرحوم علامه امینی می فرمود: برای تالیف «الغدیر» ده هزار جلد کتاب خوانده ام .»
به منظور نشان دادن آثار عمیق «الغدیر» در جهان اسلام، درنگ در گوشه ای از نامه یکی از علمای اهل سنت جناب آقای شیخ محمد سعید دحدوح شایسته است . او به علامه امینی چنین نگاشت:
«آقای من! کتاب «الغدیر» را دریافت و مطالعه کردم . . . قبل از آن که در امواج انبوه معانی آن وارد شوم، نیروی اندیشه ام در آن شناور گشت و شمه ای از آن را با ذائقه روحی خود چشیدم . احساس کردم این همان یگانه سرچشمه و منبع آب گوارایی است که هرگز دگرگون نمی شود . این منبع جوشان معانی، از آب باران صاف تر و گواراتر و از مشک خوشبوتر است . آری، اگر این حقیقت تابناک [غدیر خم] با دست نخستین عناصر قرون اولی در پس پرده اغراض مستور نمی شد و راه وصول به آن مسدود نمی گشت; تمام خلق خدا از نتایج و آثار مهم آن بهره مند می شدند! ! چه ایستگاه بزرگی است این غدیر که پیغمبر معظم (ص) در آن جا به پاخاست و یاران و امت خود را به شخصیت پسر عمویش علی (ع) وصیت کرد و آنان را تحریص و تاکید فرمود که در پرتو راهنمایی او، از سیره و روش آن بزرگوار که همسر دخترش زهرا (س) و پدر دو دردانه اش حسن و حسین - سلام الله علیهما - است پیروی کنند .
ولی چه می توان کرد؟ ! اموری در گذشته رخ داد . آنان که مرتکب آن امور شدند، گروهی بودند که اکنون در گذشته اند و ما اینک وجود داریم . ما اگر بر آن گروه نخستین خرده گیریم، سزاوار است; اما آنان که بعد از آن گروه آمدند و از ابراز حقایق سر باز زدند، به خرده گیری و عتاب سزاوارترند! همچنین بر تاریخ نویسان معاصر اهل سنت که دیده حقیقت بین خود را بر هم نهادند، مؤاخذه و عتاب ما باید سخت تر و بیش تر و دامنه دارتر باشد! !
شگفتا، استادان و معلمان ما، آن ها که عهده دار گرد آوری حقایق و نشر و تعلیم آن بوده و هستند، چنین به ما آموختند و ما از آن ها این طور شنیدیم که: داستان غدیر ساخته شیعیان است و بزرگان و سلاطین شان به مقتضای نیاز سیاسی از آن پشتیبانی کردند!
بلی، تا کنون پایه و مبنای اطلاعات ما و آن ها همین بود; ولی اکنون، در این هنگام که من بعضی از فصول و مطالب مجلدات «الغدیر» را مورد مطالعه قرار داده ام، دیگر آن سان که کوته نظرانه (مغرضانه) تصور می شد نیست . من اکنون خود را در برابر دریایی بی پایان می بینم که در آن انواع گوهرهای نفیس و خیره کننده و بی نظیر وجود دارد . . . . دلایل کافی و رسا، برهان صریح، علم زیاد و مزایای بی شمار دیگر، آن قدر در این مجموعه گرانبها هست که قادر بر شمارش آن نیستم . همه این مزایا گویای این حقیقت است که: اگر بخواهند نورانیت را با ابرهای تیره اشتباه و عناد و عوامل فریبنده از انظار بپوشانند، نمی توانند; زیرا شخصیت مرتضی علی (ع) پیروانی چون شما را برای زمان بعد از خود پرورانده که این چنین صمیمانه تمام لذائذ زندگی را رها ساخته، عمر خود را با تمام قوا در راه یاری حق و اظهار حقیقت و راهنمایی گمراهان صرف می کنید . . . چه نیکو سلفی و چه پسندیده خلف هایی .
آری، من در برابر منظره بدیع [الغدیر] ایستادم . سپس در اعماق آن غوطه ور شدم و نیروی اندیشه و درک خود را در آن شناور ساختم . دیدم مشاهد تاریخ، سوانح زمان، سخنان و آثار مؤلفان، فصول کتب، فنون شعر و ادب و دیگر آثار نیکو [که از الغدیر استفاده کردم] همه و همه دلالت قطعی دارند بر این که غدیر حق و مسلم است [نه افسانه و پندار] و آنچه پیشینیان در این باره گفته و پنداشته اند و به دیگران تلقین و تعلیم داده اند، یا از روی نادانی بوده یا به منظور فتنه انگیزی یا برای تقرب جستن به سلاطین و امرای ستمکار و یا از ابراز سخن حق ترسیده اند .» (1)
پی نوشت:
1 . ترجمه الغدیر، ج 1، ص 15- 19 .