قلب شکسته
برچسپ ها: شهادت ، امام ، حسن ، عسکری
قلب شکسته
افسوس که آئینه نصیبش سنگ است
در کوچهی بی کسی عجب دلتنگ است
هر روز غروب خون شده قلبش که
اینقدر غروب سامرا خونرنگ است
*
یک عمر غریبی و اسیری سخت است
دلتنگی و بغض و سر به زیری سخت است
از چهره ی تو شکستگی می بارد
در اوج جوانی ات چه پیری سخت است
*
امروز که صاحبِ عزایت زهراست
چشم همه از غم تو دریا دریاست
داغ تو شکست قامت عالم را
تو رفتی و «سُرَّ مَن رَأی» بی معناست
*
همچون شب قدر، قدر تو مکتوم است
با تو جلوات چارده معصوم است
گفتند به طعنه حج نشد رزقت! نه
کعبه ز طواف روی تو محروم است
*
با قلب شکسته شرح هجران دادی
یک عمر بهانه دست باران دادی
آنقدر تو «یا حسین عطشان» گفتی
تا آخر کار تشنه لب جان دادی
*
دل را به مقام قرب خود راهی کن
سرشار ز عشق و شور و آگاهی کن
گاهی به نگاه خود مرا هم دریاب
یعنی تو مرا بقیة اللّهی کن