در پی خورشید

برچسپ ها: در ، خورشید ، پی

Print Friendly and PDF

نویسنده : غلامرضا گلی زواره                     

 طلوع تابناک

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام یازدهم ذیقعده سال 148 ق. در مدینه دیده به جهان گشود. این رویداد شکوهمند بعد از شهادت امام صادق علیه السلام اتفاق افتاد.[1] 35 سال از ایام حیات پربار آن امام همام با دوران امامت پدرش حضرت امام کاظم علیه السلامتوأم بود و هنگامی که هارون امام را به بغداد انتقال داد آن حضرت نیز شاهد این نیرنگ های هارون الرشید بود. از سال 183 ق. که امام موسای کاظم در بغداد به شهادت رسید دوران بیست سالة امامت امام رضا علیه السلام آغاز شد.

محل سکونت امام ثامن در ناحیه ای به نام عریض واقع در یک فرسنگی مدینه بود و مورخان و جغرافیدانان این موضع را به دلیل دره ای کوچک عریض نامیده اند.[2] امام در این مکان شیعیان و حامیان را به حضور می پذیرفتند و از مشکلات مردم گره گشایی می نمودند و در تابستان بر روی حصیری می نشستند و در زمستان بر پلاسی آرام می گرفتند و لباس های ایشان از جامه های زبر و خشن بود و چون از منزل نزد مردم می آمدند، خود را می آراستند.[3]

امام در مسجدالنبی می نشست و فتوا می داد و خود آن حضرت فرموده اند: در روضة رسول اکرم6می نشستم و دانشمندان در مدینه زیاد بودند و چون یکی از آنان در مسأله ای ناتوان می شد، همگی متوجه من می شدند و مسایل را نزدم می فرستادند و پاسخ آن ها را می دادم.[4] در واقع امام در مدینه دانشگاهی را بنیان نهاد که فریاد رس دانشوران و متفکرین بود. با علمای تفسیر و حکمت و کلام بحث و مناظره می فرمود. بر افراد افراطی و غلات خرده می گرفت. متشرّعین و اهل فقه را مورد تایید قرار می داد و موازین شریعت را تبیین می کرد. از نظر توجیه، تحلیل و همآهنگی آرا و نظریات امام محوریت داشت و مرکزیت نشر معارف و پرتو افشانی به آن وجود مبارک اختصاص یافته و محک و سنجش اصالت، پاکیزگی و سلامت نقطه نظرهای گوناگون به شمار می رفت، کلام آن حضرت به هر نزاع و درگیری پایان می بخشید و افراط گری ها و تفریط ها را تعدیل می نمود.

وقتی امام در مدینه بر مرکبی سوار می گردید و در معابر و کوچه های این شهر مقدس رفت و آمد می نمود. مردم این دیار و دیگر مراجعین گرفتاری ها و ناملایمات خویش را با حضرت در میان می نهادند و امام هم نیازها و خواسته های آنان را با کمال فروتنی و محبت برآورده می ساخت به نحوی که بین آن افراد و حضرت همچون افراد خویشاوند یک نوع انس و صمیمیت برقرار شده بود. به علاوه بین آن وجود معنوی و مردمان جهان اسلام مکاتباتی صورت می گرفت و اهالی شهرهای گوناگون برای نامه های امام احترام ویژه ای قایل بودند و توصیه ها و دستورالعمل های این نوشته های نورانی را از اعماق وجود به کار می بستند.[5]

امام تا سال 201 ق. جز چند سالی که در بغداد به سر بردند، کمتر از سرزمین حجاز خارج شدند، موقعی که امام کاظم علیه السلامبه شهادت رسید. فرزندش امام رضا علیه السلام در مدینه اقامت داشت و در یکی از شب ها به قوّت طی الارض برای تجهیز پیکر مطهر والدش از مدینه به بغداد رفته و سپس با اهل بیت طهارت به مراسم عزاداری و سوگواری اقدام فرمود.[6]

نیمی از دوران امامت امام رضا علیه السلامبا خلافت غاصبانة هارون مقارن بود، برخی افراد قصد داشتند هارون را علیه امام تحریک نمایند ولی وی گفت: بس است آن چه با پدرش کردیم و بدین سبب امام بدون تعرضات از ناحیه این خلیفه در مدینه به کوشش های علمی، فرهنگی و تبلیغی روی آورد. در عین حال زندگی امام در چنین ایامی خالی از رنج و مشقّت نبود.

از آشفتگی تا آرامش

محمد بن جعفر در مدینه قیام نمود و حکومت عباسیان را در معرض تهدید قرار داد. هارون سپاهی به فرماندهی جلِودی برای سرکوب این خیزش به سوی مدینه روانه نمود و به وی دستور داد اگر بر رهبر قیام دست یابد گردنش را بزند. هارون به این مورد اکتفا نکرد و به سردار مذکور فرمان داد تا به خانه های علویان در مدینه یورش ببرد و دارایی ها و امکانات زیور و لباس های بانوان را هم غارت کند و حتی جامه ای برای زنان باقی نگذارد.

امام با گرفتن لباس و تحویل به او دست جلودی را از پرده گیان حرم اهل بیت کوتاه ساخت و این ماجرا قلب لطیف امام را مکّدر ساخت[7]

رافعی نقل کرده است: حضرت امام رضا علیه السلامدر سفری به قزوین تشریف آورده و در خانه داود بن سلیمان غازی، به حالت اختفا زندگی می کرده است. چنانچه اسحاق بن محمد و علی بن مهرویه در نوشته ای از طریق همین داود از امام نقل کرده اند که فرزندی از آن حضرت که حدود دو سال داشته در قزوین مدفون است. مورخان احتمال داده اند این سفر در اواخر فرمانروایی هارون و یا مقارن مرگش و در سال 193 ق. صورت گرفته باشد.[8] در همین سال بود که به هارون گزارش دادند کار انقلاب و جنبش در شهرهای خراسان بالا گرفته و فرماندهان ارتش از خاموش کردن این شعله های خشم و اعتراض عاجز مانده اند. هارون پس از مشورت با اطرافیان صلاح دید به آن ناحیه سفر کند و قدرت خلافت را برای سرکوبی این حرکت ها بیازماید، در این حال فرزندش محمد امین راکه ولیعهد اول بود در بغداد گذاشت و مأمون را با خویش به خراسان برد. او اگرچه موفق شد اوضاع این قلمرو را تا حدودی آرام سازد اما دیگر موفق نگردید به مقر خلافت برگردد و در طوس به هلاکت رسید و پیکرش در سناباد به خاک سپرده شد و در نیمه جمادی الآخر 193 ق. امین به قدرت رسید. در زمان حکومت وی بین مأمورین قدرت مرکزی خلافت و امام برخوردی به وجود نیامد و اختلافات داخلی و مناقشات امین و مأمون فرصت را از این غاصبان برای ایذاء و آزار اهل بیت عموم و امام رضا علیه السلامخصوصاً سلب کرد و سال های 193 تا 198 ایام امنیت و آرامش در مدینه و برخی شهرهای جهان اسلام بود و زمینه ای پدید آمد تا علی بن موسی الرضا علیه السلامشیفتگان مکتب اهل بیت و شاگردان پدرش را به گرد خویش جمع آورد و خاطرة حوزة علمی جدش امام صادق علیه السلامرا در مدینه تجدید نماید و غنی ترین آثار فکری و علمی را بر جای نهند.[9]

خیزش ها و خروش ها

مقارن روی کار آمدن مأمون امام رضا علیه السلام در مدینه به رشد علمی و معنوی علاقه مندان اهتمام می ورزید ولی جهان اسلام شاهد قیام هایی بودکه می توانست برای دستگاه خلافت نگران کننده باشد وقوع این جنبش ها از زمینه های مهمی بود که خلیفه وقت دیگر نمی توانست نسبت به اقامت امام در مدینه و ارتباط با فعالان مذهبی و سیاسی بی تفاوت باشد. محمد بن ابراهیم معروف به طباطبا از نواده های امام حسن مجتبیعلیه السلام در کوفه قیام کرد و با ابوالسّرایا که در سابق یکی از فرماندهان زبر دست هرثمه بود و به دلیل اختلافاتی از وی فاصله گرفت، همدست گردید و کم کم اهالی کوفه و دیگر نواحی به او پیوستند. حسن بن سهل در سرکوبی وی موفق شد اما ابوالسّرای چون خود را در معرض خطر می دید به دلیل طمع در حکومت ابن طباطبا را مسموم کرد ولی دنباله اقدامات او را پیگیری نمود و رهسپار قادسیه شد و از آنجا به سوی خوزستان رفت و در این قلمرو با لشکر مأمون درگیر و دستگیر و در نهایت کشته شد. در بصره زید بن موسی برادر امام رضا علیه السلامکه از سوی ابوالسرایا فرماندار بصره بود، علیه عباسیان شورید و خانه های آنان را آتش زد. حسن بن سهل عده ای را به فرماندهی علی بن ابی سعید به جانب بصره فرستاد و پس از درگیری های خونین این شهر را به حال اول بازگردانید. در یمن هم ابراهیم بن موسی بن جعفر موفق شد بر عوامل حکومتی فایق اید و مأمون ناگزیر گردید ابراهیم را در حکومت یمن آزاد بگذارد. حسین بن هرش نهضت مهمّی را در مرو یعنی مرکز خلافت سامان داد ولی با نقشه فضل بن سهل رهبر این خیزش دستگیر و کشته شد.[10] در حجاز محمد ملقّب به دیباج قیام کرد، محمد بن سلیمان فرزند داود در مدینه بر علیه عباسیان شورید، جعفر بن زید بن علی و حسین ابن ابراهیم بن حسن بن علی هم در واسط حرکت سیاسی خود را سامان دادند، مدائن نیز شاهد خروش محمد بن اسماعیل فرزند محمد بود.[11] این جنبش ها که توسط افرادی از خاندان علوی و یا شاگردان مکتب ائمه صورت می گرفت. حکومت وقت را در معرض تهدیدی جدی قرار می داد و نشانه هایی از رشد پایگاه های مردمی و همدلی اقشار گوناگون را بروز می داد. به علاوه مردم در برخی نقاط حاضر به بیعت با مأمون نبودند، کوفیان بر مخالفت خود اصرار می کردند و مردم شهرهای دیگر حتی در حجاز از اوضاع سیاسی که بنی عباس برنامه ریز آن بودند، احساس ناخشنودی می نمودند و این اوضاع موجب گردید که مأمون وقوع فاجعه ای را علیه خود احساس کند. زیرا مورد اشاره به تحکیم موقعیت و نفوذ امام رضا کمک می نمود.

پایگاه مکتبی امام رضا از مدینه به نقاط دیگر سرایت کرده و بر اساس این تحول و وسعت نفوذ و همراهی و همیاری گروه های گوناگون امام بنا بر مقتضیات عصر خویش فعالیت های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را رهبری می نمود و این تلاش ها آن چنان شکل علنی به خود گرفت که برخی جماعت شیعه از موضع امام نگران شدند و هیأتی را نزد حضرت فرستادند تا آن بزرگوار را از نقشه های دشمنان بر حذر دارند، امام در جوابشان فرمودند مخالفان بیهوده می کوشند و با ما کاری نمی توانند بکنند. برخی هم تلاش کردند امام را قانع نمایند تا تقیه پیشه نماید. حال آن که حضرت شرایط استتار را تایید نمی نمود. این نویدها و امیدواری ها دشمن را در هراسی بزرگ فرو برد و به این نتیجه رسید که اگر حرکتی سریع و اقدامی عاجل صورت نگیرد ارکان قدرتش در باتلاقی عمیق فرو خواهد رفت. و لذا برای رهایی از این ورطه هولناک ضمن آن که قیام ها را در هم کوبید و از علویان برای رسمیت یافتن حکومت عباسیان اعتراف گرفت اما برای محو معضلات نه می توانست از عباسیان کمک بگیرد. زیرا همواره وی را بر قتل برادرش ملامت می نمودند و نه از اعراب که به وی اعتماد نداشتند و شخص با کفایتی هم در دستگاه خود نداشت، ناگزیر شد از علویانی کمک بگیرد که خود هسته اصلی گرفتاری های مأمون را پدید آورده بودند، موضوع ولایتعهدی امام رضا علیه السلام با این هدف صورت می گرفت.[12]

موسم مفارقت

مأمون مصمم گردید امام رضا علیه السلامرا به مرو (مقر حکومت) خود بیاورد و با آن حضرت رنگ دوستی و محبت گیرد و ضمن استفاده از موقعیت علمی و اجتماعی آن فروغ امامت؛ ارتباطات و فعالیت های ایشان را در نظر گیرد و در واقع برای رسیدن به اهداف شوم خویش ابتکار نوینی را در جلوگیری از رشد نهضت علمی و فرهنگی امام به مرحله اجرا بگذارد. مأمون نخست پیشنهاد خلافت به امام کرد ولی آن حضرت شدیداً احتراز نمود و این کوشش ها مدت دو ماه ادامه یافت که امام همچنان امتناع می ورزید و چون نتوانست حضرت را به قبول خلافت متقاعد نماید؛ خواست تا ولایت عهدی را پذیرا باشد این بار نیز امام مخالفت کرد و مأمون برای تحقق این منظور از اطرافیان و یاران کمک خواست و فضل بن سهل و برادرش حسن را از این امر آگاه نمود، آن دو وقتی اصرار مأمون را در این باره دیدند از مخالفت باز ایستادند و به نمایندگی از سوی خلیفه روانه مدینه شدند و با امام مذاکره کردند. حضرت اجتناب فرمود ولی بر اثر اصرار آنان ناگزیر پذیرفت. زیرا آنان از راه تهدید وارد شدند.[13]

سرانجام امام بر خلاف میل باطنی آمادة حرکت به سوی مرو شد. مأمون به جلودی یا رجاء بن ابی ضحاک که مأمور آوردن و همراهی کاروان امام شده بود، دستور داد که به هیچ وجه از تکریم و احترام مهاجران بخصوص امام کوتاهی نکنند اما امام برای آگاهی مردم، آشکارا از این مسافرت اظهار ناخشنودی می فرمود. در عین حال مسیر حرکت کاروان را شخص خلیفه تعیین کرده و مراقبینی را در طول مسیر گمارده بود که مبادا امام از مسیر شهرهای شیعه نشین به مرو برود و موقعیت او را به خطر بیاندازد. رجاء بن ضحاک گفته بود: مأمون توصیه کرده است امام را نه از طریق کرمانشاه و قم و کوفه بلکه از طریق بصره و اهواز و فارس نزد وی ببرم.

امام برای وداع با بارگاه جدش رسول اکرم6 وارد مسجد النبی شد و چندین بار از کنار مرقد بلند می شد و بیرون می رفت و دوباره بر می گشت و خود را بر روی قبر می افکند و هربار صدای مبارکشان به گریه و افغان بلند بود و از مفارقت آن روضة مقدسه بی تابی می نمود. محول سجستانی می گوید: چون حضرت از مرقد جدش جداشد به خدمتشان رفتم و سلام کردم و برای چنین عزیمت و آن مسئولیت تبریک و تهنیت گفتم، فرمود: چه جای مبارک باد گفتن است. از جوار جدم خارج می شوم و در غربت رحلت خواهم نمود و در کنار قبر هارون دفن می شوم. همچنین حضرت دست فرزندش امام جوادعلیه السلام را گرفت و به مسجد پیامبر برد و کنار قبر رسول اکرم6ودایع امامت را به او سپرد و ایشان را از ماجراهای اینده مطلع کرد و سپس آماده عزیمت گشت و در برخی منابع آمده است؛ امام در مدینه خانواده را گرد خویش جمع کرد و دستور داد بر او سوگواری کنند تا صدای گریستن آنان را بشنود. سپس بین آنان دوازده هزار دینار تقسیم فرمود و متذکر گردید که دیگر به سویتان بر نمی گردم و افزود: پس از من فرزندم امام جوادعلیه السلام ، جانشین من است او را به مسجد النبی برده و به قبر جدِّم چسبانده و از نبی اکرم حفظ او را از گزند حوادث خواسته ام و تمام وکیلان خود را به شنیدن و اطاعت فرمانش فراخوانده ام تا او را مخالفت نکنند و بدانها تفهیم کرده ام که با رحلت من، او امامتان خواهد بود.[14]

چنین رفتارهایی می توانست شیعیان را متوجه این حقیقت سازد که امام اجباراً مسافرت مذکور را پذیرفته و این که امام هیچ کدام از افراد خانواده را همراه نبرد دلیل روشنی بود بر این که مسافرت مرو از کوچک ترین ارزشی برخوردار نمی باشد. دعوت مأمون در اواخر سال 200 ق. صورت گرفت و چون موسم حج نزدیک بود امام رضا ابتدا از مدینه عازم مکه شد. موکب مجلّل و شکوهمند امام شامل هودج نقره ای مخصوص خلیفه بود که بر قاطری شهبابسته و امام در آن هودج قرار گرفتند. والی مدینه وگروهی از رجال و اشراف عرب در التزام رکاب امام حرکت کردند. مکه اولین شهری بود که امام بر آن وارد گردید. امام حضرت جوادعلیه السلام را به این دیار برد و هنگام طواف آن کودک بردوش موفق، غلام آن حضرت، قرار گرفت. همین که به حجر اسماعیل رسید از دوش موفق پایین آمد و نشست و به حالت غمگین فرمود: بر نمی خیزم تا وقتی خدا خواهد. موفق به محضر امام رضا آمد و آن اوضاع را به عرض امام رسانید. حضرت نزد فرزندش آمد و فرمود: برخیز ای حبیب من! جواد الائمه عرض کرد: چگونه برخیزم در حالی که خانه کعبه را وداعی کردی چنان که به سوی آن برنخواهی گشت. سپس امام جوادعلیه السلام به دلیل اطاعت از پدر، از جای برخاست و به سوی مدینه بازگشت.[15]

سیرة مسافرت

اگرچه سفر امام رضا علیه السلام به مرو مسیری از پیش تعیین شده داشت و امام مجاز نبود از برخی طرق و شهرها بگذرد؛ اما این طرح اجباری مانع حرکت علمی، فرهنگی و ارشادی حضرت نگردید و مسافرت از مدینه تا مرو فرصت بسیار مهمی را پدید آورد تا امام بتواند به طور مستقیم با پایگاه های مردمی خود دیدار کند و در بارهء برنامه های خود و نقشه های عباسیان با آنان به گفت و گو بپردازد، سنت حضرت بدین گونه بودکه وقتی می خواست به منطقه ای برسد نماینده ای را به آن دیار گسیل می داشت تا اهالی را از ورود مبارکشان آگاه کند و مردم با آمادگی قبلی آماده استقبال و دیدار و طرح مسایل و مشکلات خویش باشند. سپس با اقشار گوناگون اجتماعات گسترده ای بر پا می فرمود و دربارة امامت و رهبری خویش با حاضران گفتگو می کرد. آن گاه از آنان می خواست تا سؤالاتی در زمینه های گوناگون معارف اسلامی بپرسند و حضرت هم جوابشان را می داد. سپس تمایل خود را برای مناظره با دانشوران علم کلام و حکمت و نیز مشاهیر غیر مسلمان اعلام می نمود و با این طبقات نیز بحث هایی ترتیب داده می شد. محمد بن عیسی یقطینی می گوید: مسایلی که از امام می پرسیدند گردآوردم به هیجده هزار مسئله رسید که به این افراد پاسخ گفته بود. ابراهیم بن عباس هم گفته است: هرگز ندیدم از امام سوالی بکنند و او پاسخ آن را نداند. رجاء بن ابی ضحاک که مأمون او را برای حرکت دادن حضرت رضا علیه السلامبه مدینه اعزام نموده بود می گوید: در این مسیر پرهیزگارتر از امام رضا علیه السلام ندیدم. تمام اوقاتش به عبادت و یاد خدا سپری می شد و در هیچ شهری وارد نمی گردید مگر این که مردم از هر سو به او روی می آوردند و مسایل دین را پرسیده و یا استفتاء می نمودند و حضرت به آنان پاسخ می دادند و احادیث بسیاری برای آن ها از پدرانش از حضرت علیعلیه السلام و رسول خدا6 بیان می فرمود که گزارش این دیدار ها و گفتگوها را به مأمون ارائه دادم.[16]

در هر شهری که امام ده روز اقامت می فرمود، روزها روزه دار بود و چون شب فرا می رسید پس از نماز افطار می نمود، نوافل مغرب و عشا، نماز شب، شفع و وتر نافلة صبح را امام در سفر ترک نمی نمود اما نوافل نمازهای ظهر و عصر را به جای نمی آوردند و بعد از به جا آوردن نمازهای مزبور سی مرتبه تسبیحات اربعه را می خواندند و می فرمودند: این به جهت تکمیل نماز است. مردم برای خدمتگزاری و هرگونه تدارکات حاضر بودند اما امام ضمن تایید محبت های آنان می کوشید برای کسی زحمت فراهم نیاورد.[1علیه السلام ]

مأمون توسط مراقبین ویژه پایگاه مردمی امام را در شهرهای گوناگون ارزیابی می نمود و می خواست بداند این نفوذ گسترده تا چه میزان خطر جدی برای دستگاه حکومت او محسوب می شود، دستور ویژه برای این که امام از کوفه، جبل و قم عبور نکند. روی این محاسبه بود که اهالی این نقاط در مهرورزی به علویان و اهل بیت معروف بودند؛ بویژه کوفه که از حساسیت ویژه ای در قلمرو حکومتی برخوردار بود. به علاوه مأمون نمی خواست بر تعداد شیفتگان امام بیفزاید و ارادت علاقه مندان را تقویت کند، برعکس اهل بصره هواخواه عثمان بودند و عباسیان هم در این شهر از موقعیت خوبی برخوردار بودند اما برخی قرائن نشان می دهد که امام در حوالی کوفه به مردم این سامان خبر داده است، به زودی در میانشان خواهد بود. کوفیان هرگز با مأمون دست بیعت ندادند و تا زمانی بر مخالفت خود باقی ماندند که برادر امام رضا علیه السلام، عباس؛ نزدشان گسیل شد و به بیعتشان فراخواند. برخی دعوتش را اجابت کردند و بقیه وی را خطاب قرار دادند و گفتند: اگر آمده ای ما را به اطاعت مأمون فرابخوانی و سپس برای برادرت، ما هرگز به این دعوت نیازی نداریم و اگر ما را به سوی امام رضا علیه السلامیا برخی خاندان علی و یا حتی خودت فراخوانی اجابت خواهیم کرد.[18]

از مدینه تا بصره

از مدینه تا قادسیه، اطلاعی از توقف گاههای امام رضا علیه السلام نداریم؛ اولین ناحیه ای که حضرت در سرزمین عراق بدان رسید، قادسیه نام دارد. ظاهراً حضرت از طریق حجاز و بیابان بادیةالشام (واقع در غرب عراق) به منطقه مزبور گام نهاده اند. قادسیه تا کوفه 15 فرسنگ و تا عذیب چهارمیل فاصله دارد. جنگ معروف مسلمانان و ایرانیان در سال 14 ق. در این ناحیه روی داد. هنگامی که حضرت به قادسیه آمد، مردم فوج فوج به استقبال ایشان آمدند. بزنطی که خود جزء استقبال کنندگان و راوی این ماجراست می گوید: پس از آن که به خدمت حضرت رسیدم فرمود: منزلی برایم در نظر بگیر که دارای دو درب باشد، یکی به سوی حیاط گشوده شود و دیگری به بیرون تا مراجعه کنندگان در زحمت نباشند. سپس امام برایم زنبیلی فرستادند که در آن تعدادی دینار و یک قرآن بود و خادم آن جناب رابط من و حضرت بود و مایحتاج زندگی را تهیه می کردم و می فرستادم. بزنطی در این دیدار از حضرت امام و جانشین پس از ایشان را پرسیده است و در این هنگام امام، حضرت جوادعلیه السلام را معرفی نموده است.[19]

به نظر می رسد حضرت برای رسیدن به قادسیه، از کوفه عبور کرده است، برخی نیز گزارش داده اند امام در عراق، به شهر بغداد وارد گردید و در آن جا مردی حمّامی، رجب نام، از شیعیان با اخلاص که مکرّر در مدینه به زیارت حضرت مشرف می گشت، چون از توجه آن جناب به بغداد با خبر شد، بی اندازه مسرور گشت و تا سه فرسخی به استقبال امام شتافت و در آن جا به زیارت مقدم مبارکشان رسید و سپس حضرت را به خانه خویش نزول اجلال داد، برخی شیعیان نیز با حضرت دیدار نمودند. در حمام این شهر به برکت وجود امام رضا علیه السلام مردی که به بیماری برص مبتلا بود و به همین دلیل کمتر از خانه بیرون می آمد، شفایافت. امام جام آبی بر سرش ریخت و لباس های خود را بر او پوشانید و او را از این ناراحتی و نیز گرفتاری های دیگر رهانید. وقتی مردم ا ز این کرامت با خبر شدند، حدود پانصد نفر حلقه اخلاص آن جناب را به گوش خویش افکندند.[20] ابوالفضل بیهقی از بیعت طاهر ذوالیمینین در بغداد با امام رضا گزارشی ارائه داده است.[21] نباج نام دهکده ای است در بیابان های بصره که در ده منزلی این بندر قرار دارد که رؤیا و جریان دیدار ابوحبیب نباجی با امام در این دهکده واقع شده است.

در استان خوزستان

امام پس از اقامت کوتاهی در بصره، به شهر اهواز یعنی مرکز و معروف ترین شهرهای خوزستان وارد شدند. ابوهاشم جعفری می گوید: رجاء بن ابی ضحاک حضرت را از طریق اهواز می برد همین که خبر تشریف فرمایی ایشان به من رسید، به این ناحیه آمدم و خدمت امام شرفیاب شدم و خود را معرفی کردم و این اولین باری بود که آن بزرگوار را می دیدم. هنگام گام نهادن امام به خوزستان مقارن با اوج گرمای تابستان بود، امام در این شهر به دلیل نامساعد بودن شرایط جوی و خشونت هوا دچار کسالت شدند. به همین دلیل از ابوهاشم خواستند طبیبی حاضر کند، وی چنین کرد و طبیبی به خدمت حضرت آورد. امام گیاهی را برایش وصف کرد که آن پزشک عرض نمود هیچ کسی جز شما سراغ ندارم که چنین گیاهی و خواص آن را بشناسد، چگونه بر آن مطلع شده اید؟ زیرا گیاه در خوزستان نمی روید. امام فرمود: پس نیشکر تهیه کن. پاسخ داد: یافتن آن هم دشوارتر است. زیرا در این وقت سال موجود نمی باشد.

امام فرمود: هردو در همین ایام موجودند. با ایشان (یعنی ابوهاشم) همراه شو و به سوی سد آب بروید و از آن عبور کنید. خرمنی انباشته خواهید یافت. به جانبش بروید، مردی سیاه چهره را می بینید. از وی محل رویش نیشکر و آن گیاه را جویا شوید. ابوهاشم می افزاید: به همان نشانی که امام فرموده بود رفتیم و نیشکر تهیه کردیم و خدمت حضرت آوردیم. طبیب از من پرسید: این مرد کیست؟ گفتم: فرزند سرور پیامبران است. گفت: از علوم و اسرار پیامبران چیزی نزدش می باشد؟ گفتم: آری، این گونه امور را دیده ام ولی او وصی پیامبر است و خود پیامبر نمی باشد. خبر این واقعه که به رجاء بن ابی ضحاک رسید همراهان را با خبر ساخت و هشدار داد اگر امام در این مکان بماند مردم به او روی می آورند. به همین جهت حضرت را از اهواز حرکت داد.[22] به نظر می رسد امام در شوشتر هم توقفی داشته اند و در مسجد این شهر نماز گزارده اند. ابودلف که در نیمه دوم قرن چهارم از این سامان دیدن کرده نوشته است:

رو به روی این سد (شادروان) مسجد علی بن موسی الرضا است. وی هنگامی که در سر راه مدینه به خراسان، به شوشتر وارد شد آن را ترسیم (بنا) نمود.[23] سه بقعه هم در شوشتر به نام حضرت امام رضا علیه السلاموجود دارد. در دزفول نیز نظرگاه یا منزلگاهی منسوب به ایشان وجود دارد.

بعد از آن امام به شهر رامهرمز قدم نهادند و در روستای قنطرة اربق توقف نمودند، در این آبادی جعفر بن محمد نوفلی به محضر امام رسید و عرض کرد: عده ای تصور می کنند پدرتان هنوز در قید حیات دنیوی است. امام در جوابش فرمود: دروغ می گویند و خدا آنها را لعنت کند و این نکته اشاره به گرایش های فرقه واقفیه دارد که حضرت رضا اظهارات آنان را مردود دانسته اند.[24]

شهر بعدی که امام به آن گام نهاده اند ارجان یا بهبهان است. امام در مسجد جامع بکان در شمال این شهر و در کنار رودخانة تاب، نماز گزارده اند و از این روی مسجد مزبور، به قدمگاه حضرت رضا علیه السلام موسوم است.[25]

اعتماد السلطنه هم به نماز گزاردن امام در مسجد جامع ارجان اشاره دارد.[26]

در نواحی مرکزی ایران

مورخین خط سیر امام را از اهواز تا نیشابور به طرق گوناگون نوشته اند. بعضی حرکت امام را از فارس، اصفهان، قم و نیشابور و عده ای از اصفهان، یزد و طبس و گروهی هم از مسیر فارس، اصفهان، سمنان، دامغان، سبزوار، نیشابور، پاره ای راه اهواز، اراک، ری و نیشابور را برای چنین مسافرتی ذکر نموده اند. از آن جا که برابر دستور مأمون حضرت اجازه نداشته اند از کرمانشاه و قم حرکت فرمایند و از طرفی راه کویری سمنان و دامغان در آن روزها وجود نداشته احتمال داده اند امام از اهواز به اصفهان عزیمت نموده اند و از طریق راههای کویری یزد و طبس که اعراب آن را باب خراسان نامیده اند به نیشابور تشریف برده اند.

برخی قرائن تاریخی و منابع جغرافیایی خاطر نشان نموده اند که امام از استان خوزستان به سوی فارس آمده و اولین شهر از این ناحیه ابرقوه یا ابرکوه واقع در منتهی الیه جاده شمالی شیراز به یزد و خراسان می باشد. البته به نظر می رسد امام نخست به شیراز، سپس به دروازه اصطخر که راهی به جانب شمال شرقی است، به این آبادی رسیده اند. در ابرقو قدمگاهی به نام امام رضا علیه السلامموسوم می باشد و هم اکنون مسجدی در حومه این شهر قرار دارد که می گویند امام در آن نماز گزارده اند.[2علیه السلام ]

عادل ادیب از کنترل و مراقبت شدید بر امام در فارس گفته است و افزوده حضرت وقتی بدین ناحیه آمدند خدمتگزاری در رکاب حضرت بود که گویی دین و وجدان خود را به حاکم وقت فروخته بود، زیرا همچون جاسوسی برنامه ها، فعالیت ها و حرکات و روابط امام با دیگران را به مقامات سیاسی وقت گزارش می داد و در واقع مأمون توسط وی، امام را از رفت و آمدها و پایگاه های مردمی دور می کرد و یا آنقدر بر رفتارهای حضرت نظارت مخفیانه نمود که مبادا این روند برای دستگاه حکومت خطرساز گردد.[28]

حضرت رضا علیه السلامدر یزد هم توقفی داشته اند اما در منابع دست اول به صراحت نامی از این شهر نیامده است و صرفاً به عبور حضرت از یک قلمرو بیابانی اشاره شده، در همین نقاط امام و همراهان با تشنگی و کم آبی مواجه شده اند که با معرفی حضرت یکی از غلامان به موضعی مشخص رفته و هم خود آب آشامید و هم حیوانات را سیراب کرده اند. منابع جدیدتر عبور از این بیابان و صحرای خشک را معادل قلمرو یزد و توابع دانسته اند و وجود چندین قدمگاه به نام حضرت رضا علیه السلامدر این شهر، می تواند چنین ادعایی را قوت بخشد.[29]

در محله کلوان نائین جایگاهی به نام قدمگاه وجود دارد که گویند به یاد بود تشریف فرمائی حضرت رضا به این شهر احداث گردیده است. مسجد این محل در واقع محل نمازگزاردن حضرت بوده است. در محله گودالو یا محله سنگ حمامی وجود دارد که به نام آن فروغ هشتم موسوم می باشد و مردم محل عقیده دارند حضرت در این حمام به نظافت پرداخته اند. بین بافران و نائین درختی با عنوان موم رضا بوده که حضرت در سایه آن به استراحت مشغول گشته و از نهری که زیرش جاری بوده آب نوشیده اند. زنی به نام سلطان موصله که اهل موصل بوده و از خدمه آن حضرت به شمار می آمده در نایین فوت نموده و همانجا هم دفن شده است. یکی از یاران امام به نام احمد وقتی مشاهده می کند نائین از ستم عباسیان دور است و نیز مردمانش به اهل بیت: ارادت دارند ترجیح می دهد در این شهر اقامت گزیند و به نشر فرهنگ تشیع بپردازد که پس از رحلت، در نائین دفن می گردد.[30]

در مسیر خرانق و جاده کویری طبس هم نشانه های از عبور امام رضا علیه السلام نقل شده است.

حضرت رضا علیه السلامدر نواحی دامغان به آبادی آهوان واقع در چهل کیلومتری سمنان به سمت امیرآباد رسیده اند و در وجه تسمیه آن گفته اند، چند آهو به خدمت ایشان رسیدند و آن حضرت را از قصد مخالفان مبنی بر کشتن امام خبر دادند. امام برایشان دعای خیر فرمودند.[31]

ورود به سرزمین خراسان

هرچه امام به مرکز حکومت مأمون نزدیک می گردید، کنترل بر رفتار و ارتباطات ایشان افزایش می یافت و این حساسیت ها نشان می داد که خلیفه مزبور نسبت به امام حسن نیت نداشت و سعی می کرد از اقتدار معنوی و اجتماعی امام کم کند، با این وصف امام در شهرهای گوناگون خراسان و مسیرهای حرکت با مردمان و اقشار گوناگون در ارتباط بودند و گوشه هایی از سیرة رضوی را به نمایش نهادند. مردی از اهالی بلخ گفته است که در سفر خراسان با امام رضا علیه السلامبودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران و غلامان حتی سیاهان را بر سر سفره نشانید تا همراه آن وجود مبارک غذا بخورند. عرض کردم، فدایتان شوم، بهتر است اینان بر سر سفره ای جداگانه بنشینند، فرمود: ساکت باش، پروردگار همه یکی است و پدر و مادرشان نیز یکی می باشد و پاداش افراد به اعمال و کردارشان است. این چنین، امام با امتیازات طبقاتی در رفتار عملی مبارزه می فرمود و در راه احیای اخوت و مساوات اسلامی که در زیر یوغ ستم امویان و عباسیان خرد شده بود، تلاش می نمود.[32] امام این گونه عواطف انسانی را بروز می داد و ترویج می نمود و در جمع تمام افرادی که در حضورشان بودند، با تمامشان گفتگو می کرد و از همه دل جویی می نمود و به ابراز احساساتشان پاسخ می گفت؛ اما برخی افراد از این ارتباط نزدیک سوء استفاده نموده و برای برآوردن مقاصد شوم دستگاه خلافت مأمون می کوشیدند. ریان بن صلت روایت کرده است که هشام بن ابراهیم راشدی از نزدیک ترین افراد به امام بود. وی چنان خود را به مأمون نزدیک ساخت که هیچ نکته ای از امام رضا علیه السلامبرایشان پنهان نمی ماند.

بعد از این اطلاع رسانی توأم با خیانت مأمون وی را به پرده داری امام گماشت و او نیز آن چنان بر حضرت تنگ گرفت که برخی نزدیکان و یارانش را از دیدار با وی منع کرد و هرصحبتی را که امام در خانه اش می کرد به اطلاع کارگزاران مأمون می رسانید.[33]

در یکی از مواقف خراسان صوفیان بر امام وارد شدند و گفتند: شما اهل بیت بر همه مردم در امر امامت سزاوارترید ولی جامعه به پیشوایی نیاز دارد که جامه ای خشن در برکند، طعامی ساده بخورد، بر الاغ سوار گردد و از بیمار عیادت کند. امام فرمود: وای بر شما جز این است که از امام، قسط و عدل خواسته شود، و اگر سخن گوید راست باشد و اگر حکمی صادر نماید مطابق عدل باشد، اگر وعده دهد انجام آن را عملی سازد، خداوند در قرآن کریم لباس یا طعامی را حرام نفرموده است.[34]

پی نوشت ها:

 

 

1. اصول کافی، ج 1، ص 486؛ عیون اخبارالرضا، صدوق، ج 1،ص 18؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 366.

2. الامام الرضا، علامه مقرم، ص 35؛ حضرت رضا، فضل الله کمپانی، ص 30.

3. عیون اخبارالرضا، ترجمه محمدتقی اصفهانی، ج2، ص 421.

4. بحارالانوار، ج 49، ص 121؛ الارشاد، ص 291.

5.عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 164؛ سیرة عملی اهل بیت؛ سید کاظم ارفع (امام رضا)، ص 65 و 66.

6. اثبات الوصیه، مسعودی، متن ترجمه محمد جواد نجفی، ص 151.

7. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 5، ص 130؛ زندگگی دوازده امام، هاشم معروف حسین، ترجمه محمد رخشنده، ج 2، ص 387.

8. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 3علیه السلام 5؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، ج 2، ص 66.

9. زندگی دوازده امام، هاشم معروف حسنی، ج 2، ص 388 و 389؛ امام علی بن موسی الرضا، سید علی محقق، ص 60 – 61.

10. الکامل فی التاریخ، ج 6، ص 129؛ منتخب التواریخ، حاج میرزا محمدهاشم خراسانی، ص542؛ ارشاد، شیخ مفید، باب 14، فصل اول، زندگانی علی بن موسی الرضا، عبدالقادر احمد، ترجمه ریاضی، ص 59.

11. زندگی سیاسی هشتمین امام، جعفر مرتضی عاملی، ترجمه سید خلیل خلیلیان، ص 125 – 124.

12. همان، ص 130 – 135؛ پیشوایان ما، عادل ادیب، ترجمه مبشری، ص 226 – 224.

13. مقاتل الطالبیین، ص 3علیه السلام 5؛ اعلام الوری طبرسی، ص 340؛ ینابع الموده، قندوزی حنفی، ص 384.

14. جلاءالعیون، مجلسی، ص 546؛ دلائل الامامه، طبری، ص 1علیه السلام 6؛ تاریخ طبری؛ حوادث سال 200 ق.

15. مسند امام رضا، ج 1، ص 52؛ بحارالانوار، ج 49، ص 120؛ ستارگان درخشان، ج 10، ص 46.

16. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 183 – 180؛ زندگی پیشوایان ما، ص 226 و 22علیه السلام و 228.

17. حضرت رضا، فضل الله کمپانی، ص 24 – 23.

18. الکامل فی التاریخ، ج 5، ص 192؛ تجارب الامم، ج 6، ص 139؛ تاریخ طبری، ج 11، ص 1020.

19. مسند الامام الرضا، عطاردی، ج 1، ص 155؛ قرب الاسناد، ص 221؛ جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ص 28.

20. زندگانی امام رضا، عماد زاده، ص 1علیه السلام 6 – 1علیه السلام علیه السلام ؛ مفاتیح الجنان، ص 658؛ جغرافیای تاریخی ...، ص30.

21. تاریخ بیهقی، ج 1، ص 190.

22. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 2علیه السلام 5؛ الامام الرضا، مقرم، ص 560 – 59؛ بحارالانوار، ج 49، ص 118.

23. سفرنامه ابودلف در ایران، ترجمه سید ابوالفضل طباطبایی، ص 89؛ شوشتر در گذرتاریخ، محمدتقی زاده، ص 187.

24.مسند امام رضا، ج 1، ص 56؛ سیمای رامهرمز، سعید بابائی حائری، ص 67.

25. خوزستان و تمدن دیرینه آن، ایرج افشار سیستانی، ج 1، ص 395.

26. سیمای بهبهان، سید سیف الله نحوی، به نقل از مرات البلدان، ج 2، ص 490.

27.المسالک والممالک، اصطخری، ص 155؛ یادگارهای یزد، ایرج افشار، ج 1، ص 357.

28. پیشوایان ما، عادل ادیب، ص 242.

29. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 464؛ یادگارهای یزد، ص 1علیه السلام 3؛ تاریخ جدید یزد، احمد بن علی کاتب، ص 133.

30. سیمای نائین گوهر کویر، از نگارنده، ص 81 – علیه السلام 8؛ منتخب التواریخ، ص 551؛ تاریخ نائین؛ ص 213.

31. جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ص 116؛ زندگی امام رضا، سحاب، ص 245.

32. روضة کافی، ج 8، ص 230؛ بحارالانوار، ج 49، ص 91 و 101.

33. زندگی دوازده امام، هاشم معروف حسنی، ج 2، ص 400.

34. تحلیلی از زندگی امام رضا، محمد جواد فاضل الله، ترجمه سید محمد صادق عارف، ص 48.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

یک در آهنی برای قلبمان بسازیم!

آیت الله مجتهدی تهرانی در یکی از جلسات خود نقل کردند: «نجاری به محضر آیت الله اراکی رفت و از ایشان خواست موعظه ای کنند. آیت الله اراکی پرسیدند شغل تو چیست؟ مرد گفت نجارم. در و پنجره می‌سازم. آیت الله اراکی گفتند این همه در و پنجره ساختی برای دلت هم در ساخته ای؟ اگر برای دلت در نساختی یک در برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند.»

چرا با در بسته مواجه می شویم؟

گاه مى ‏شود درهاى زندگى به رویمان به كلى بسته مى ‏شود و دست به هر كارى می زنیم با در های بسته رو به رو مى ‏گردیم، از هر جا که حرکت می کنیم، بسته و بسته است.

دکوراسیون آرامبخش در محیط کار

کار شما هر قدر سخت باشد و خسته کننده اگر محیط ان به دل تان بنشیند ، میزان موفقیت تان بالا می رود.

دود گناه ما در چشم نسل بعد از ما

قرآن می گوید: هر گناه یک اثر وضعی دنیایی دارد که نه فقط گناهکار بلکه دامن نسل او را هم می‌گیرد.

درسهایی زیبا در محضر استاد دانا

امام باقر علیه‏السلام در سوم صفر سال 57 هجری قمری در مدینه منوره متولد شد. آن حضرت سه سال و شش ماه با جدّش امام حسین علیه‏السلام و 34 سال با پدرش امام زین العابدین علیه‏السلام زندگی کرده و 19 سال و ده ماه نیز مدت امامت آن حجت الهی به طول انجامید.

خطبه مظلومانه امام عاشورا برای هدایت کوردلان

بررسی حوادث صبح عاشورا به لحاظ اسناد تاریخی دارای اهمیت زیادی است. اگر چه ممکن است برای برخی خوانندگان محترم، مضمون این مباحث تکراری باشد اما توجه به منابع اصلی در گزارش جزئیات حوادث مقطع مذکور ارزش خاص خودش را دارد.

پنجاه نکته جهت حضور در مجلس روضه

برای داشتن حضوری بیشتر و خشوعی بهتر و اشكی ریزان می بایست حداقل از 24ساعت قبل آمادگی روحی و معنوی را در خود ایجاد کنید .

امامت در زندان!

دوران زندگی ائمه علیهم السلام بر آنان سخت بود؛ زیرا اوضاع و احوال اصلا مطابق آرمانهای بلند آنها نبود و حتی در زمان حضرت علی علیه السلام که بهترین وضع ائمه (علیهم السلام) به نظر می آید، چنان بود که آن حضرت شدت ناراحتی خود را با تمثیلی بیان فرمود و گفت که مانند کسی هستم که استخوانی در گلویش گیر کرده باشد که نه بتوان بیرون آورد و نه بتواند فرو ببرد...

مرگ را در آغوش بگیرید

چرا باید از مرگی ترسید که مامور انتقال ما به سرای باقی و وسلیه برای از پوست در آمدن است؟ چرا مرگ را به خاطر رهانیدنمان از قفس تنگ جسم و ماده در آغوش نگیریم؟

جایگاه حضرت فاطمه و مریم علیهماالسلام در آیات و روایات

خداوند متعال دارای تقدس اصیل و ذاتی است و برخی از اشخاص و اشیاء به میزان انتساب خاص به خداوند متعال و تجلی خداوند در آنها و تجلی خدایی آنها از قداست نسبی برخوردارند. از میان مردان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از میان زنان، فاطمه زهرا علیهاالسلام دارای بالاترین تقدس بعد از خداوند متعال می باشند. رفتار و گفتار رمزآلود پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به فاطمه زهرا علیهاالسلام و آیات قرآنی که به کنایه از آن حضرت یاد کرده و یا در شأن ایشان نازل شده و کلمات معصومین علیهم السلام به روشنی تقدس بانوی اسلام را بیان می کند. مقایسه میان حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت مریم(س) نیز روشن می نماید که اگر حضرت مریم(س) به خاطر صفاتی که در قرآن آمده مقدس بود، فاطمه زهرا علیهاالسلام به طریق اولی مقدس تر است. قرآن نزدیک به بیست ویژگی برای حضرت مریم بیان کرده و روایات اسلامی آنها را به نزدیک چهل ویژگی رسانده است. در قرآن، روایات و تاریخ اسلامی همین چهل ویژگی در رتبه بالاتر و شدت بیشتر برای فاطمه علیهاالسلام ثبت شده است.

آیا سرنوشت ما در یک شب تعیین می شود؟

آیا این درست است که سرنوشت همه ما در شب قدر تعیین می¬شود؟ آیا این با عدالت خدا سازگار است؟ پس ما چه اختیاری داریم؟

رقص در برابر مرگ!

شب را در بیمارستان صحرایی امام حسن(ع) که انگار در پناه کوهی ساخته شده، می مانیم. جای عجیبی است؛ انگار هنوز آنجا جنگ است و خیلی چیزها سادگی شان را از دست نداده اند.

پاسخ کودک در کلاس، از علوم مختلف

حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم در ضمن بیانی مفصّل حکایت فرماید:

چت کردن با نامحرم در فضای مجازی چه حکمی دارد؟

حکم شرعی گفتگو با نامحرم در اینترنت و فضای مجازی را بر اساس استفتائات مراجع عظام تقلید در این مقاله بخوانید.

احسان و نیکوکاری در قرآن و سنت

احسان و نیکوکاری یکی از آموزه های وحیانی و از مفاهیم پردامنة قرآنی است. قرآن کریم با امر به «عدل و احسان»[1] به این مهم اشاره می کند؛ چرا که عدم عدالت، بنیان اجتماع را متزلزل می کند،

انفاق در رهنمود قرآن

پیشتر از آثار و انگیزه های انفاق سخن به میان آوردیم. اینک از زوایای دیگر آن را می نگریم.

درختکاری در آموزهای اسلامی

خداوند متعال سرنوشت بشر را به گونه­ای رقم زده که در دامن طبیعت رشد کند و ببالد و به طور کامل به آن وابسته و نیازمند باشد. متقابلاً طبیعت را نیز طوری آفرید که در خدمت انسان قرار گیرد، نیازهای وی برآورد و آرامش، لذّت و شادی را برایش به ارمغان آورد.

در زندانهای هارونی

از بارزترین نکات دردناک در زندگانی امام کاظم(ع) ، زندانی شدنهای مکرر وطولانی آن حضرت در عصر هارون الرشید است.

اهمیت دعا کردن در ماه رمضان

از او هر چه خواسته شود اجابت می شود ، هر چه در توان کسی از بنی بشر نیست از او بر می آید ، و مهمتر از همه اینست که اگر هزاران بار از او درخواست کنیم ، نه تنها ارزشمان را از دست نمی دهیم ، بلکه برای او عزیزتر و محترمت آنست و کسانی که دعایشان مستجاب نمی شود،

برخی از اوصاف شیعیان در کلام باقر العلوم علیه السلام

همانطور که از مفهوم کلمه شیعه بر می آید، پیروی، تبعیّت و الگوپذیری از ائمه معصومین علیهم السلام در تمامی شؤونات زندگی، لازمه شیعه بودن است. در سخنان گهربار معصومین علیهم السلام خصوصیات و ویژگیهای یک پیرو واقعی بیان شده است تا بدین وسیله یادآور شوند که شیعه بودن صرفا با ادّعا و یا نامگذاری محقّق نمی شود؛

درهای رحمت بی انتها

اگر كسى بتواند در روز عرفه خود را به «عرفات» یا به كربلا برساند، بهترین مكانها را براى دعا انتخاب كرده است. و گویا این روز مختص به دعاست.

کارهایی که باید در روز عرفه انجام دهیم!

عرفه روز همراهی و هم صداییِ با «یا ربّ» «یا ربّ» های امام حسین(علیه السلام) است. روز معراجِ دل های کربلایی است که همنوا با کاروان سالار عشق عاشورا، می خوانند: لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ المُستَغفِرینَ ... . روز پالایش وجود از هر گونه تعلّق و شرک و گناه است، روز توبه!

دانشمندی که مربعی در علم پزشکی ایجاد کرد!

ابوعلی، حسین بن عبدالله که در غرب به اوسینا (Avicenna) نیز معروف است، در سال 370 شمسی، مصادف با اول شهریورماه در افشنه، نزدیک بخارا، متولد شد.

امتیازحر دردنیا و آخرت چیست؟

حر ابن یزید ریاحی از شخصیت های بزرگ واقعه عاشورا است. انسانی که در یک لحظه خود را از رذایل و پستی رها کرد و در دریای انسانیت غوطه ور ساخت. آنچه سبب نجات حر شد ادب او بود.

5 کلید طلایی در زندگی پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم)

امروز درحالی برخی سعی دارند در قالب‌ سلبریتیسم خود را نماد زندگی موفق معرفی کنند که بیش از ۱۴۰۰ سال قبل خداوند آب پاکی را روی دست همه انسان‌ها ریخته و پرده از چهره‌ای برداشت که تبعیت و پیروی از او ضامن سعادت، کمال و خوشبختی است.

در سوگ غریب طوس

بیست و نهم صفر سالروز شهادت امام رضا(ع) بر شیعیان تسلیت باد

چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟

در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب می کنند. دلیل چیست؟ خدا می گوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه می کنی؟

چرا این چهار ماه بیشتر می شود

شکی نیست که هر جرمی از هر مجرمی با عمد و اختیار، استحقاق جریمه و مجازات را دارد و از سوی دیگر، همه مجرمان، یکسان نیستند و بدون شک، شرایط زمانی، مکانی، روانی و ویژگی های دیگر آنها تفاوت دارد.

8 تمرین ساده برای مثبت اندیشی در شرایط سخت

با مثبت اندیشی به جای تمرکز بر مشکلات و نقاط منفی فرصت‌هایی را پیش روی خود خواهید دید که شما را به نتایج بهتری سوق خواهد داد.

در زندانهای هارونی

امام کاظم(ع) در شرایط دشوار حکومت عباسیان می زیست که دستگیری و آزار هواداران اهل بیت، سیاست رایج خلفا بود و طبیعی بودکه آن حضرت نیز، از سوی هارون الرشید، دچار زندان و شکنجه گردد.

نوروز در فرهنگ شیعه

نوروز یا روزِ نو در همه تقویم‌ها، دوره‏ها و در میان همه فرهنگ‌ ها، با اسامى گوناگون مطرح بوده و هست. گردش زمین به دور خورشید و پدید آمدن روز و شب و فصول سال و نیز حرکت ماه بر گرد زمین، بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبیعى، تقویم را پدید آورده است.

نوروز اسلامی

مسلمان شیعه همواره در صدد است که ایام و روزهای سالش را بر اساس دستورات و توصیه های دینش برپا دارد. حالا اگر این مسلمان شیعه ایرانی هم باشد روزهای اول سالش را که نوروز است و آمیخته با جشن ها و مراسم های ملی به انجام دستورات و توصیه های دینی متبرک می کند و نوروزش را عیدی حقیقی می گرداند.

متاسفانه ماه شعبان المعظم در حال اتمام است!

شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید. توفیق الهی، قرب الهی، استغنای ناشی از تفضل الهی، رزق مادی، رزق معنوی، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفره ی ماه رمضان گذاشته اند.

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

رابطه انفاق و روزی در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام)

پیشوایان اسلام، سفارش و تأکید زیادی به کسب روزی حلال و انفاق کرده اند. از آن جا که روزی حلال و انفاق، تأثیر فوق العاده ای در تربیت درست افراد جامعه دارد، هر فردی موظف است که در مورد درآمد و به دست آوردن روزی خودش، دقت و حساسیت لازم را به عمل آورد تا تأمین مخارج زندگی اش از طریق حلال باشد و بخشی از آن را انفاق نماید.

رعایت عفاف در نگاه به نامحرم

قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ

نکاتی درباره ی شب قدر

شب قدر از دو جهت برای ما گرامی است. و ما هم غیر از این دو عنصر محوری چیزی نداریم، و این شب می تواند جامع آن دو عنصر محوری باشد. یکی جریان «قرآن» است و دیگری جریان «عترت».

رقص در برابر مرگ!

شب را در بیمارستان صحرایی امام حسن(ع) که انگار در پناه کوهی ساخته شده، می مانیم. جای عجیبی است؛ انگار هنوز آنجا جنگ است و خیلی چیزها سادگی شان را از دست نداده اند.

موجبات قطع رحم در کلام امام هشتم (علیه سلام )

امام رضا (علیه سلام ) مال جز با پنج خصلت در یکجا جمع نمی شود: بخل شدید، آرزوهای دور و دراز، حرص غالب، قطع رابطه با خویشاوندان، مقدم داشتن دنیا بر آخرت.

عمری در جهاد روشنگری

در سالهای حاکمیت جور و ستم، در عصر استبداد و خفقان چه بسیار عزیزانی که در راه احیاء سنت نیاکانشان، زنده نمودن دین محمد(ص) و استمرار نهضت حسین(ع) تا محو هر گونه ظلم و جور، با ایثار جان قدم در راه میدان جهاد گذاردند.

امیرالمومنین علیه السلام از زبان دیگران

یا علی لو وازن ایمانک ایمان اهل السماوات والارض لیزید ایمانک ایمانهم

رسالت در اسارت

روشن­ترین و با شکوه­ترین دوران زندگانی حضرت زینب3 برهه­ای است که همراه و در کنار امام حسین7 کاروان عشق و شهادت را همراهی می­کرد و شکوه و عظمت می­آفرید.

در گزند باد

بررسی موضعگیری های امام باقر (علیه السلام) در برابر فرقه های منحرف عقیدتی

زن در آیینه کربلا

عاشورا; عشق و ایثار و شور و وفاداری و رضا به قضای الهی و ایستادگی در مقابل دشمن است. این واژه ها نمادی از فرهنگ عاشورا را ترسیم می کنند و زمانی مفهوم و معنا پیدا می کنند که عاشورای ما به همراه حضرت زینب کبری علیها السلام، ام الکثوم، رقیه، رباب و دیگر شیر زنانی که در میدان عظیم کربلا قرار گرفته اند باشند.

در اربعین چه گذشت

سید امام رضی الدین علی بن طاووسی حسنی در کتاب لهوف و شیخ فقیه ابن نعا در کتاب مثیر الاحزان آورده اند که خاندان رسالت پس از رهایی از اسارت در خدمت امام زین العابدین(ع) از شام حرکت کرده و در میان راه از شخص همراه خودشان که یزید بر آنها گماشته بود می خواهد که قافله را به عراق ببرد و وی قافله را به عراق برگردانده و وارد کربلای معلی شدند و جابر بن عبدالله انصاری را در آنجا ملاقات نمودند و بعد رهسپار مدینه شدند.

مدینه در ماتم

زمین عربستان، آشنای گام های مردی است از جنس آسمان که در نگاهش ملکوت موج می زد و آیینش مهرورزی بود. اَبَرمردی که خُلق نیکویش مایه مباهات خدای سبحان و سریر شوکتش بر قلب های امتش استوار بود.

چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟

در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب می کنند. دلیل چیست؟ خدا می گوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه می کنی؟

در محضر آفتاب

تاریخ اسلام تاریخی پر فراز و نشیب است. از جمله مهم ترین عوامل آن، تنگناها و چالش هایی است که پیوسته حکم رانان ظالم، جامعه را با آن روبه رو می کردند.

منادی دین مداری در عصر دین ستیزی اموی

اگر تا دیروز با لقب «بیمار کربلا» علی بن الحسین علیه السلام را می شناختیم و این نوع شناخت را ظلم به حضرت می دانستیم، بی گمان امروز نیز شناخت علی بن الحسین علیه السلام تنها با دعاهای او و لقب «سجاد» ظلمی دیگر در حق اوست و شایسته این است که زندگی آن حضرت از ابعاد گوناگون مورد توجه قرار گیرد تا از اظهار نظرهای تک بعدی پرهیز شود.

سرّ روزه سی روز چیست

حضرت حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام فرمودند:

الگوی زن مسلمان

همیشه فرصت هایی ناب برای نگریستن به روشنایی ها وجود دارد؛ برای شنیدن فضیلت های آسمانی رنگ؛ برای رفتن به باغستان های انبوهی که به کلمات آسمانی ختم می شوند. همیشه نشانه هایی هست که انسان، راه «انسان شدن» را گم نکند.

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس

خداوند همیشه سفره خود را پهن کرده است و ما مهمان او هستیم و در این دو زمان و زمین ما را هم به ضیافت دعوت کرده است، هم در ماه مبارک رمضان فرمود شما جزء ضیوف الرحمان هستید برای این زمان، هم در سرزمین وحی فرمود جزء ضیوف الرحمان هستید، حاجیان و معتمران جزء مهمانان خدا هستند اما هر مهمانی، هر دید یک بازدید هم دارد فرمود من شما را به عنوان مهمان دعوت کرده ام؛ ولی شما اگر مرا دعوت کنید من می آیم من منتظر میزبانی شما هستم. این چنین نیست که خدا فقط مهمانی بدهد و مهمان نشود، فرمود اگر میزبانی مرا قبول کردید من مهمان شما می شوم «أَنَا عِندَ المُنکسِرَة قُلُوبهم» کسانی که قلب شکسته دارند، من مهمان او هستم.

بهشتی در خانه

پدرم در برخورد با بچه ها معتقد بود: بچه ها در عین حال که باید پرورش جهت دار پیدا کنند، ولی این پرورش باید در عین احساس انتخاب گری و آزادی در انتخاب باشد. برخورد ایشان با فرزندانشان خیلی ظریف بود. من از ایشان حتی برای یک بار نشنیدم یا ندیدم که به من یا خواهر یا برادرم بگویند: این مسأله باید این طور که من می گویم انجام بشود

در آفاق نگاهها

پیشوایان پاک، طبق شرایط زمانی و مکانی هرکدام به وظیفه الهی زمان خود عمل کردند به گونه ای که اگر هر امام به جای دیگری بود همان وظیفه را دنبال می کرد.

در جستجوی خورشید

در آن شب مهتابی، به ستاره ها خیره می شود . از چشمک زدن آنها لذت می برد . طوفانی از افکار پراکنده به سراغش می آیند و او را با خود می برند . در امتداد همان افکار و اندیشه هاست که نقشه سفری سخت و طاقت فرسا در مغزش نقش می بندد . آهنگ سفر مدینه است; سفری که اراده محکم و دل شیر می طلبد . از کابل تا مدینه راه طولانی و پر زحمتی است . از صحراها و صخره ها گذشتن می باید و کوهها و تپه ها را فتح کردن می خواهد .

آفتاب، در قفس!

ـ بس کن! از سر شب هرچه گفتی، هیچ نگفتم، منتظر شدم تا خسته شوی و زبان به دهان بگیری.

عید در فرهنگ اسلامی

واژه «عید» در اصل از فعل عاد(عود)یعود است و برای آن معانی مختلفی گفته اند: از جمله «خوی گرفته » ، «روزفراهم آمدن قوم » و «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یاحادثه بزرگی باشد.»

حضور دین در نوروز

نوروز این عید باستانی، کهن و ملی که مقارن با تجدید

مسیر کامیابی وسرافرازی در دو جهان چیست

🌸 *راه رسیدن به کامیابی وسرافرازی دو جهان*🌸

رابطه آزادی و امنیت در نظام مردم سالار دینی

آزادی بدون قدرتِ سیاسیِ امنیت بخش منجر به فساد می­شود و قدرتِ سیاسیِ امنیت دهنده بدون آزادی منجر به انحطاط و استبداد می­گردد/دولتی که بخواهد بیشترین سود را به مردم برساند باید از دو رکن اساسی برخوردار باشد/:. محدودیت پذیری/مسئولیت پذیری:

در درون سینه می سوزد دل شیدای من

در درون سینه می سوزد دل شیدای من ای خدا دریای خون شد سینه سینای من

گناهی که در عرفه بخشیده نمی شود چیست

امیر مؤمنان علی(ع) درباره راز وقوف در عرفات فرمود: «عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود».[1] از این رو، شب و روز عرفه دعاهای مخصوصی دارد که جزو فضایل برجسته و آداب مهم روز عرفه است. در حقیقت، خداوند این گونه مهمانان خود را برای ورود به خانه ای که پیامبران به طهارت آن قیام و اقدام کرده اند، تطهیر و پاک می کند؛ زیرا خداوند در خانه پاک، تنها مهمانان پاک را می پذیرد.[

قیام حسینی ، تلاش جهت آگاهی بخشی

وقتی به زمینه اجتماعی موجود در پیشا قیام ابا عبد الله الحسین (ع) می نگریم به بمباران تبلیغاتی بنی امیه بر علیه خاندان علوی واقف می شویم: این که در منابر ومساجد سرتا سر کشوراسلامی علی بن ابی طالب(ع) که اول مرد مسلمان وموثر ترین فرد در پیروزهای بدر و احد و … و داماد پیامبر(ص) و به زعم آنان خلیفه چهارم راشدین بود، رسما مورد لعن وسب قرار گیرد و چندین سال این سنت باطل و ناورا ادامه داشته باشد ،مساله کمی نیست.

حضور امام حسن (ع) در ایران ؟

امام حسن (ع) فرزند بزرگ حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و دومین امام ما شیعیان است که در کودکی و جوانی با سه خلیفه نخستین معاصر بود، موضع ایشان در برابر خلافت ابوبکر، عمر و عثمان و حضور ایشان در فتوح ایران و افریقیه سوالی است که این مقاله در پی پاسخ گویی به آن می باشد. به نظر می رسد که ایشان با وجود این که خلافت را حق پدر خود دانسته در مواردی با سه خلیفه همکاری هایی داشته اند، و در زمان دو خلیفه اول ابوبکر و عمر در فتوحات شرکت نکرده، ولی در زمان عثمان، حسن (ع) با سپاهیان به ایران آمده و در فتح طبرستان شرکت داشتند. برای روشن شدن این مطلب به بررسی موضع ایشان در دوران ابوبکر، عمر و عثمان می پردازیم.

حضور سبز زنان در خانه های خدا

یکی از مسائلی که از دیرباز در میان مسلمانان مطرح بوده و گاه چالشی فکری و اجتماعی محسوب می شده، مسئله حضور زنان در مسجد و عرصه های اجتماعی است . برخی مانع حضور زنان در عرصه های اجتماعی و از جمله حضور در مساجد می شدند و بعضی دیگر آن را تجویز می کردند و در این مورد برای زنان نیز شانی مساوی با مردان در نظر می گرفتند .

محبوب‌ترین انسان‌ها در روش و منش پیامبر

پیامبر برای کامل‌سازی و شکوفایی اخلاق شایسته آمده است، و اخلاق و منش زیبا، در حقیقت حاصل و رهاورد و میوه‌ی هر دین و آیین و نظام و مکتبی است، و واژه‌ باهتوهم و حدیث *مباهته* *هر گز نه چنان است که برخی دوستان در روزنامه‌ی کیهان و مراکز مشابه، معنا و عمل می‌کنند، بلکه به‌مفهوم مبهوت‌ساختن مخالف، با بارش دلیل و برهان خردپسند و دلسوزانه و حکیمانه است و نه باراندن باران تهمت و رفتار دشمنانه بر او.

زنان در سیره پیامبر مهربانیها

هنگام تولد فرزندشان حفره ای می کندند و مادر را بر روی آن حفره می بردند تا نوزادش اگر دختر شد مستقیم زنده به گور شود و اگر پسر شد، نجاتش دهند. وقتی مردی خبردار می شد که نوزادش دختر شده است، صورتش سیاه و خشم ناک می شد و از ننگ این خبر خفت بار خودش را گم و گور می کرد! (نحل: 58 و 59) این تصویری از نوزاد دختر (همان مادر فردا) در حجاز جاهلی بود.

در گزند باد

از آن جا که عصر امام باقر(علیه السلام)، روزگار برخورد اندیشه های اسلامی و غیراسلامی بود، دربارِ بنی امیه، مناظرات زیادی بین دانشمندان ادیان مختلف با امام سازمان دهی کرد و آخرین حکمرانان بنی امیه این سیاست کهنه و شکست خورده را بار دیگر از سر گرفتند.

دو امام در برابر صلح

با شهادت امام علی علیه السلام، مردم کوفه با فرزند شایسته آن حضرت، امام حسن علیه السلام به خلافت بیعت (1) نمودند . آن امام پس از اندک مدتی که معاویة بن ابی سفیان (فرمانروای شام از طرف دو خلیفه قبلی) از فرمانبری سر باز زد، دستور تجهیز سپاه صادر فرمود . مردم نخست جوش و خروشی نشان دادند اما به دلایل چندی، حرارت مردم فرو نشست و امام در وضع دشواری قرار گرفت .

زن در آینه ی دفاع مقدس

«این جانب در طول این جنگ، صحنه هایی از مادران، خواهران و همسرانِ عزیز از دست داده، دیده ام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیری داشته باشد. این عظمت اسلام است که در چهره ی زنان انقلابی ما آشکار شده است و امروز بحمداللَّه آشکار است.» (امام خمینی قدس سره)

دیدار با خورشید در انتهای شب

روزهای پایانی مبارزات بود و خیلی ها بوی اسپند پیروزی را نزدیک تر از همیشه استشمام می کردند. همه ی یاران تأثیرگذار امام در پایتخت بودند اما جای یکی خالی بود. آیت الله خامنه ای که دهه ی چهل و پنجاه را در سراسر ایران مبارزه کرده بود و شرق و غرب میهن، سخنرانی ها، زندان ها و تبعیدهایش را دیده بود، حالا باید به تهران می آمد. هرچند «مشهد» کم از سایر شهرها نداشت و نهضت در آنجا هم گلاویز با مأموران طاغوت بود، اما فرمانی از امام رسیده بود. پس از چندین پیام و چندین انکار، پیام آخر صریح تر بود: «نیامدنت به تهران مخالفت با امر امام است.»

نوروز پاکان

طبیعت با بهار طراوت می یابد و معنویت با بهار رمضان اوج می گیرد. بهار طبیعت با نوروز آغاز می شود و بهار معنویت با ماه رمضان. سردی طبیعت با شکوفه های بهاری و سرود بلبلان رخت بر می بندد و یخهای عصیان و نافرمانی، با زمزمه های نیمه شب رمضان و ترنم دعای رمضانیان آب می شود. در رمضان است که می توان هفت شهر عشق را پیمود و دیو نفس را بر زمین افکند و در عید فطر پیروزی فطرت بر شهوت را، جشن گرفت.

پرتوی از خورشید سامرّا

گاهی آدمی با دیدن یک حقیقت، آن چنان شیفته و شیدا می شود که ناگزیر از راه و رسم و باورهای قبلی خویش دست می کشد و به آن حقیقتی که قلبش را تسخیر کرده، دل و جان می سپارد.

طلوع خورشید از درون کعبه

آسمان جلال و شکوه خاصی داشت. در پهن دشت وسیعش افق و کرانه ای به چشم نمی خورد و سکوت اسرارآمیزی بر همه جا دامن گسترده بود.

فرزندا ن خورشید

نسیمی که، از جانب نخلستان، به سوی شهر می وزید، مانند پرنده ای تازه وارد، در کوچه پس کوچه ها،بال بال می زد و به این سو و آن سو می رفت.مادر، دلش می خواست، با نسیم هم سخن شود و او را میهمان کاشانه اش کند، تا شاید، اندکی، از تب و گرمای فرزندانش کاسته شود.مادر، همچنان به کوچه ها می نگریست، کوچه های خالی مدینه،گویا که کوچه ها و آن خانه های کاهگلی و رنگ پریده نیز،تب داشتند.

پرتوی از خورشید سامرّا

گاهی آدمی با دیدن یک حقیقت، آن چنان شیفته و شیدا می شود که ناگزیر از راه و رسم و باورهای قبلی خویش دست می کشد و به آن حقیقتی که قلبش را تسخیر کرده، دل و جان می سپارد.

مادری مهربان تر از خورشید

در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .

مادری مهربان تر از خورشید

در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .

خورشید دهم، امام هادی علیه السلام

یک نفر شیعه وحشت زده خدمت امام هادی آمد و گفت: یکی از سرکردگان متوکل، نگین انگشتری نزد او آورده است که از آن انگشتری بسازم و این نگین نزد من شکست و دو نیمه شد. می دانم که او مرا می کشد. حضرت فرمودند: امید است که خداوند اصلاح کند. فردا، سرکرده متوکل کسی را فرستاد که میان زنها نزاع است، اگر می شود آن نگین را دو نصف کن و دو انگشتری بساز. او پول فراوانی گرفت و از نگین شکسته دو انگشتری ساخت. این است معنای فرمایش امام هادی(ع):«وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ یطَاعُ» یعنی؛ «پیوند با خدا، پیوند با اهل بیت و توسل به اهل بیت، قطعاً همه کارها را اصلاح می کند.»

سایه ای بر خورشید

این کودکی که از خیمه گاه زنان چون تیری از چله کمان گریخته و به سوی امام و عموی خویش حسین می دود عبدالله نام دارد، عبدالله بن حسن. او که از ابتدای کارزار از پشت پرچین کودکی نظاره گر صحنه بوده است، با به خاک افتادن هر شهید پا بر زمین کوبیده و بهانه میدان را گرفته است اما بزرگترها و به خصوص عمه اش زینب هر بار به علقه ای مادرانه و عاطفه ای ملتمسانه، راه را بر او بسته اند و او را پای بند خیمه ها کرده اند.

خورشید ری

حضرت عبدالعظیم حسنی، در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن علی، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بودکه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسید.

خدیجه(س) گوهری که در مکه درخشید

با نگاهی به تاریخ حیات زن در اعصار گذشته و بررسی و ارزیابی روی¬دادهای جوامع گوناگونی که در آن¬ها بانوان نقشی را عهده¬دار بوده¬اند، این نکته آشکار می¬گردد که هرگاه زنان به¬سوی پاکی درون، صفای قلب و تهذیب نفوس گام بردارند و به عوالم معنوی گرایش یابند چنان منزلت و اراده¬ای به ¬دست می¬آورند که می¬توانند در تاریخ سرزمینی تحول¬آفرین باشند.

در محضر خورشید

علم حقیقی نزد معصومان علیه السلام است. برای افزایش معرفت در زمینه‎های گوناگون دینی و توحیدی، نیازمند دانش ویژه پیشوایان دینی هستیم؛ زیرا هر کدام از سخنان این بزرگواران، جرقه ای است برای ژرف اندیشی. برخی از مسائل هم با معلومات محدود ما همخوانی ندارد و برای رهایی از بن بست فکری، نیازمند انسان های کامل هستیم.

خورشید رهنما

همواره ملازم مسجد بود و میلی به دنیا نداشت. عبادت گری فقیه بود. شب ها را در عبادت به صبح می رساند. با پشمینه ای بر تن و سجاده ای از حصیر زیر پا به نماز می ایستاد.

در جستجوی خورشید

در آن شب مهتابی، به ستاره ها خیره می شود . از چشمک زدن آنها لذت می برد . طوفانی از افکار پراکنده به سراغش می آیند و او را با خود می برند . در امتداد همان افکار و اندیشه هاست که نقشه سفری سخت و طاقت فرسا در مغزش نقش می بندد . آهنگ سفر مدینه است; سفری که اراده محکم و دل شیر می طلبد . از کابل تا مدینه راه طولانی و پر زحمتی است . از صحراها و صخره ها گذشتن می باید و کوهها و تپه ها را فتح کردن می خواهد .

تکه های خورشید

سفره ای بزرگ انداختند تا همه خدمتگزاران با او و همراهانش سر یک سفره غذا بخورند. بندگان سیاه را هم صدا زدند کسی گفت: بهتر نبود برای اینها سفره ای جداگانه می انداختید. امام فرمود : «پروردگار ما یکی است و پدر و مادر همه ما یکی.»

فرزندان خورشید

نسیمی که، از جانب نخلستان، به سوی شهر می وزید، مانند پرنده ای تازه وارد، در کوچه پس کوچه ها،بال بال می زد و به این سو و آن سو می رفت.مادر، دلش می خواست، با نسیم هم سخن شود و او را میهمان کاشانه اش کند، تا شاید، اندکی، از تب و گرمای فرزندانش کاسته شود.مادر، همچنان به کوچه ها می نگریست، کوچه های خالی مدینه،گویا که کوچه ها و آن خانه های کاهگلی و رنگ پریده نیز،تب داشتند.