فضایل حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام
برچسپ ها: فضایل ، امیرالمومنین ، السلام ، علیه
شروط خلافت
بدان ای طالب سعادت دارَیْن! که در خلیفه پیغمبر بودنْ عصمت و افضلیّت و منصوص بودن از جانب خدا و رسولْ شرط است و این هر سه شرط در علی بن ابی طالب علیهماالسلام موجود است و در غیر او موجود نیست. و مع ذلک از آن حضرتْ، معجزات و کرامات صادر شده که از غیر نبی و امام نمی تواند صادر شود.
ملکه عصمت
احدی از عقلاء و ارباب فهم، شبهه ای در عصمت علی بن ابی طالب علیه السلام ندارند به چند وجه:
وجه اول: این که دشمنان آن حضرت در غایت کثرت، و عداوت ایشان نسبت به آن عالی شأن در نهایتِ شدت، و دائم در صدد معایب آن حضرت او بودند و در اظهار عیب او کمال جدّ و اهتمام را داشتند، مع ذلک هیچ صفت ناخوشی از آن حضرت نقل نکرده اند، بلکه دوستان و دشمنان او همه متفقند که هرگز از آن حضرت خطایی در علم و عمل سر نزد و شکی نیست که این معنی نمی تواند شد مگر این که ملکه عصمت حاصل شود.
وجه دوم: از ادله عصمتْ آیه تطهیر است که به اتفاق خاصه و عامه در شأن عالی شأن «آل عبا» صلوات الله علیهم اجمعین نازل شده است و آیه مبارکه این است: اِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ و یُطَهِّرَکُم تَطْهیرا. به مقتضای آیه مبارکه، ایشان از هر آلودگی ظاهری و باطنی پاک خواهند بود و آلودگی باطنی نیست مگر معصیت. و علمای فریقَین ذکر کرده اند نزول این آیه اختصاص به پنج تن آل عبا دارد و احتیاج به طُرُق شیعه نیست.
آیه تطهیر
بخاری و مُسْلم که از اعاظم اهل سنت بوده اند هر یک در صحیح خود از عایشه نقل کرده اند که عایشه می گفت: «روزی در وقت صبحْ پیغمبر صلی الله علیه و آله بیرون آمد و عبایی که از موی سیاه بود بر دوش مبارک آن حضرت بود. ناگاه حضرت امام حسن علیه السلام آمد، پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله او را داخل عبا کرد. پس حضرت امام حسین علیه السلام داخل شد، پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله او را هم داخل در عبا کرد. بعد از آن، حضرت امیر علیه السلام داخل شد، او را هم داخل عبار کرد. بعد از آن حضرت فاطمه علیهاالسلام داخل شد، او را هم داخل در عبا کرد و بعد از آن آیه مبارکه تطهیر را بر ایشان خواند.
بُغض دشمن خوف دوست
طریق افضلیت علی بن ابی طالب علیه السلام از آن ظاهرتر است که محتاج به بیان و دلیلی باشد. و اشرفیت اسدُاللّه الغالب از آن باهرتر و لایح تر است که افتقار به بیّنه و برهانی داشته باشد. دشمنان او از راه بُغض و کینه سعی در اخفاء فضایل او داشتند و دوستان او از روی خوف و تقیّه جدّ و اهتمام در عدم اظهار محاسن او نمودند. و با وجود این، مناقب او جمیع خانقین را فرو گرفته، و مفاخر او کل ثقلین را احاطه کرده است. کتب و اساطیر مخالف و موافق به تعداد کمالات و کرامات او ناطق، و بر احصاء معجزات و خوارق عادات او متفق.
سخن ابن ابی الحدید
ابن ابی الحدید که از اکابر اهل سنت است، گفته است که: فضایل آن جناب (امیرالمؤمنین علیه السلام ) به حدی است که متعرّض ذکر و بیانِ او گردیدنْ سماجت است. چه گویم در شأن کسی که دشمنانش اعتراف و اقرار به فضایل او نموده اند و خصمانِ او انکارِ فواضل او نمی توانند نمود. و بنی امیه با وجود این که شرق و غرب عالم را مالک شدند و غایت سعی در اطفای نور او کردند و احادیث بسیار در اظهار عیب و بدی او وضع کردند و در منابرْ لعنْ بر آن حضرت کردند و شیعیان و محبّان او را، بعضی را قتل و غارت و برخی را حبس کرده، و مردم را از روایت فضایل او منع شدید نمودند، حتی حرام کردند بر مردمان که نام آن بزرگوار را بر زبان جاری کنند، و هر چند بنی امیه در این امر بیشتر سعی کردند، نام او بیشتر بلند شد و فضایل او بیشتر منتشر گردید و قدر او رفیع تر شد، مانند مُشک که هرچند آن را مخفی کنند بویش مخفی نمی شود و مثل آفتاب که به کف دست پنهان نمی شود و مثل روز روشن که اگر یک چشم که کور باشد او را نبیند، چندین چشم دیگر آن را مشاهده کنند.
جواب طعن
ابن ابی الحدید در جواب شخصی از اهل سنت که طعن بر آن حضرت زده است که آن بزرگوار بسیار تعریف خود را کرده است، گفته است که اتفاقِ همه فُصَحاء است که آن حضرت افصح جَمیع فُصَحاء و بلغای عالم بوده است و هرگاه جمیع فُصَحای عالم جمع شوند، قدرت ندارند که یک دهم فضایل آن را بیان کنند.
فضایل بی شمارش
خوارزمی، از عالمان بزرگ اهل سنت روایت کرده است که حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند که: اگر همه درختان قلم شوند و همه دریاها مرکب، و همه جنّیان حساب کننده و همه افراد انسان نویسنده شوند قدرت بر احصای شمارش فضایل علی علیه السلام را ندارند.