روح همیشه جاری(شهادت استاد مطهری رحمه الله )
برچسپ ها: شهادت ، مطهری ، الله ، نسل ، ما ، علیه ، استاد ، رحمت
ای روح مطهر!
ای روح مطهر! اکنون در این زمان سراسر نیاز، کویر تشنه عطشناک اندیشه های جستجوگر نسل ما، بیش از همیشه انتظار تو را می کشد و در عصر هجوم «بودن»های کاذب و وجودهای مصنوعی، «نبود» تو را غمگنانه می سراید و بر بام دلش، آوای اندوه سر می دهد.
ای روشنایی خورشید! چه می شد که دیگربار، انفجار فجری روی می داد و تابش سحری از دامان فلق اتفاق می افتاد. چه می شد که نسل شب زده ما، طلوع دانش اصیل تو را بر افق افکار خویش به تماشا می نشست و اسلام را از زبان تو می نیوشید. باغ اندیشه های نسل ما، پر از نیلوفر سؤال است، ای باغبان بیدار و تیزبین! چه می شد که دست های مهربان و صمیمی تو، علف های هرز شبهه ها را می چید و ساقه های تُرد ذهن ما را آبیاری می کرد و گلبوته های شناخت ما را می شکوفاند.
آغاز دوران تحصیل
استاد شهید مرتضی مطهری، در سیزدهم بهمن ماه 1298 هجری شمسی، در قریه فریمان از توابع استان خراسان در خانواده ای اصیل و روحانی به دنیا آمد. حرکات و رفتار استاد از همان اوان کودکی، از آینده درخشان او خبر می داد. استاد شهید، تقوا و پاکی را از همان ایام از پدر آموخت. در حقیقت، نخستین معلم استاد که در ساختن شخصیت روحی و اخلاقی او تأثیر به سزایی داشت، محیط خانواده و به ویژه پدر ایشان بود. او از همان کودکی، تقوا و پاکی را دوست می داشت، از رفتار ناپسند پرهیز می کرد و از سه سالگی شروع به نماز خواندن نمود. عشق و علاقه وافر به قرآن و معارف اسلامی، ایشان را به مکتب کشاند و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، در سیزده سالگی به حوزه علمیه مشهد راه یافت. ایشان مقدمات علوم اسلامی را در آن حوزه به اتمام رسانْد و در سال 1316 هجری شمسی، راهی حوزه علمیه قم شد.
استاد مطهری در حوزه علمیه قم
استاد مطهری در دوران اقامت در حوزه علمیه قم، از استادان معروف این حوزه بسیار بهره برد. از آغاز هجرت به قم، هوش سرشار و استعداد و پشتکار شگفت ایشان در فراگیری معارف اسلامی، نویدبخش آینده درخشان او بود. آن شهید سعید، مدت دوازده سال از محضر پر فیض حضرت امام خمینی رحمه الله بهره های فراوان برد و در درس های اخلاق، فلسفه، عرفان، فقه و اصول ایشان شرکت جست. مطهری، مراتب علمی را چنان با سرعت پیمود که در اندک زمانی، به درجه استادی ارتقا یافت. او که از شاگردان ممتاز حوزه بود، به زودی از استادان مشهور شده، به تدریس کتب و علوم مختلف پرداخت و حوزه و درسش زبانزد اهل دانش گردید.
تشکیل خانواده
استاد مطهری در سال 1329 شمسی، با دختر یکی از علمای مشهور خراسان، مرحوم آیت اللّه روحانی رحمه الله ازدواج کرد و زندگی بی آلایش خانوادگی را آغاز نمود. او پیش از ازدواج، در حجره ای از مدرسه فیضیه سکونت داشت و وضع لباس و زندگی اش حکایت از تنگ دستی ایشان می کرد؛ در حالی که خود با نشاط تمام، بسیاری را از سرمایه های علمی و معنوی خویش بهره مند می ساخت. پس از ازدواج نیز هیچ تغییری در این امر رخ نداد و فقط حجره اش را تغییر داد و بعد از آن، در اتاقی استیجاری سکونت گزید. او با آن که زندگی اش به سختی می گذشت و گاهی مجبور می شد برای امرار معاش، کتاب های خود را بفروشد یا از دوستان خود قرض بگیرد، اما آن چنان بلند طبع بود که حتی همسر خود را از این امر آگاه نمی کرد تا مبادا رنج فقر را احساس کند.
مهاجرت به تهران
متفکر شهید استاد مطهری، در سال 1331 به تهران مهاجرت کرد و در آن جا به فعالیت های مختلف فرهنگی مشغول شد. از جمله این فعالیت ها می توان به این موارد اشاره کرد: تدریس در مدارس علمیه و دانشکده الاهیات و معارف اسلامی تهران؛ ایراد سخنرانی در دانشکده ها و دانشگاه های تهران و نیز انجمن اسلامی پزشکان و بسیاری از مسجدهای مهم تهران؛ انتشار کتاب ها و مقالات مختلف علمی، سیاسی، اخلاقی و تاریخی.
تأسیس حسینیه ارشاد
استاد مطهری از سال ها پیش، در فکر تأسیس مرکزی علمی و تحقیقی برای آموزش معارف اسلامی بود. این فکر تا حدودی با تأسیس حسینیه ارشاد تهران برآورده شد. خود استاد در تأسیس حسینیه نقش بسیار مهمی داشت و از اعضای هیئت مدیره آن بود. آن بزرگوار امید داشت که این مرکز اسلامی بتواند در شناساندن اسلام و ایدئولوژی اسلامی، توفیق مطلوبی یابد. از این جهت، با عشق و علاقه بسیار، قسمتی از وقت خود را صرف اداره آن نمود و تمام امور را با کنجکاوی خاص زیر نظر گرفت و خود نیز سخنرانی های بسیار مهمی در این حسینیه ایراد فرمود. سه عنوان اصلی این سخنرانی ها عبارت بود از: تحریفات واقعه تاریخی عاشورا، حماسه حسینی و جاذبه و دافعه علی علیه السلام .
ویژگی های آثار استاد مطهری
استاد مرتضی مطهری در عمر پر برکتش، آثار بسیار ارزنده ای از خود بر جای گذاشت و به فرموده مقام معظم رهبری، آثار او مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی است.
به طور کلی با مطالعه و بررسی آثار استاد، ویژگی های مهم زیر را در همه آثار ایشان به روشنی می بینیم: اسلامی بودن؛ انقلابی و حماسه آفرین بودن؛ هماهنگی با نیازهای روز؛ تنوع و نوآوری؛ آگاهی به زمان؛ به کار بردن تعبیرات نو و ابتکاری؛ تحقیقی بودن؛ و داشتن سبک مناسب.
مهم ترین رسالت استاد
مقام معظم رهبری حضرت آیت اللّه خامنه ای، در تشریح شخصیت کم نظیر استاد مطهری می فرماید: «استادشهیدمطهری، تعلیم و تربیت را مهم ترین رسالت خود می دانست. او فقط در کلاس درس معلم نبود؛ بلکه در خانه، در میان دوستان و در اجتماع نیزمعلمی توانا به حساب می آمد. با تقوا، طاهر، اهل قرآن، اهل نماز شب و گریه در پیش خدا و یک الگوی معلمی بود. به علم و معلومات و فراگیری اهمیت می داد. او تا آخر عمر پربرکت خود، علی رغم دریای علم مواجی که داشت، در فکر یادگیری بود».
مطهری از معماران نظام جمهوری اسلامی
مقام معظم رهبری درباره نقش سترگ استاد مطهری در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی می فرماید: «مطهری، یکی از معماران نظام جمهوری اسلامی بود و یکی از کسانی بود که طرح اصلی نظام اسلامی با مغز قوی و دلِ آگاه و هوشمندی علمی او شکل گرفت؛ لذا وجود مطهری، یک وجود مستمر است. تا جمهوری اسلامی و دل های تپنده مخلص و فداکار این ملت وجود دارد، مطهری زنده است. مطهری در وجود تک تک افرادی است که برای انقلاب و نظام مقدس خدمت می کنند و آینده این انقلاب، تجلیگاه مطهری هاست».
مبارزه با انحراف
از آن جا که استاد مطهری به اعماق فرهنگ پربار اسلامی پی برده بود و به متون اولیه اسلام تسلط داشت، تحریفاتی را که از سوی شیاطین در فرهنگ اسلام به وجود می آمد، به خوبی می شناخت. حساسیت بسیار شدیدی که آن بزرگوار به الحاد و التقاط داشت، از شناخت عمیق او از اسلام سرچشمه می گرفت و او که اهل قلم و اندیشه و فکر بود، ناگزیر می بایست در میدان مبارزه فکری، اسلام را از خطراتی که آن را تهدید می کرد، حفظ می کرد و هر جا که لازم می دید، زنگ خطر را برای مسلمانان به صدا درمی آورد. آن استاد گران مایه به مکاتب مادی آگاهی کامل داشت و التقاط های فکری و زیرکانه منحرفان را به خوبی درک می کرد و در برابر آنها می ایستاد؛ چنان که درکتاب علل گرایش به مادی گری، به مبارزه با طرز تفکر الحادی و التقاطی پرداخته، مادی گری را ریشه یابی نموده و بی پایگی آن را روشن ساخته است.
تحکیم پیوند حوزه و دانشگاه
مقام معظم رهبری در زمینه نقش سازنده استاد مطهری در تحکیم پیوند حوزه و دانشگاه چنین می فرماید: «به نظر من، مرحوم مطهری با دو ابزار توانستند تفاهم و نزدیکی بین دو قسر روحانی و دانشگاهی به وجود بیاورند؛ یکی تلاش علمی و دیگری غنای شخصیت ایشان».
از لحاظ تلاش علمی، ایشان در دانشگاه تدریس می کردند و با دانشجویان انس و الفتی داشتند. آن بزرگوار از موفق ترین چهره های روحانی در میان محیط های دانشگاهی بودند. تحصیلکرده های جدید می دیدند که یک روحانی عالم، متفکر و فاضلی در بین خود دارند که می تواند به شبهات آن ها درباره اسلام پاسخ درست و قانع کننده ای بدهد. این خود عامل بسیار مهمی بود که دانشجویان به سمت حوزه های علمیه و قشر روحانیت تمایل پیدا کنند. آری، مطهری فاصله هایی را که رژیم پهلوی بین حوزه و دانشگاه به وجود آورده بود، باتیزبینی تشخیص داد و به از بین بردن آن همت گماشت.
تهجد و نماز شب
مقام معظم رهبری، درباره حالات معنوی استاد مطهری چنین می فرماید: «ایشان هنگامی که به مشهد می آمدند، گاهی اوقات به منزل ما وارد می شدند. البته ایشان در مشهد آشنا داشتند و جا و مکان هم داشتند، منتهی به خاطر علاقه ای که من به ایشان داشتم و خودشان هم این علاقه من را می دانستند، مستقیما به منزل ما می آمدند. اتاقی که ایشان شب ها می خوابیدند، با یک در فاصله داشت با اطاقی که من شب می خوابیدم. ایشان همیشه وقت خواب مقید بود به خواندن قرآن. نیمه شب، صدای ایشان را می شنیدم که در هنگام تهجد و نماز شب خواندن گریه می کردند. البته نماز شب خوان زیاد داریم، اما نماز شب خوانی که در آن نیمه شب با آن حال اشک بریزد و گریه کند، کم داریم».
هدایت نسل جوان
یکی از آسیب پذیرترین و حساس ترین نیروها و سرمایه های با ارزش هر کشور، نسل جوان آن است. استاد شهید مطهری در شمار معدود اندیشمندان اسلامی بود که با آشنایی کامل به زبان و نیاز نسل جوان، به موقع وارد صحنه شد و با سخنرانی ها و کتاب هایش، به هدایت و ارشاد این نسل پرداخت و آگاهی لازم را در مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن به آنان داد. حیات علمی استاد مطهری، حاکی از تلاش خالصانه و عاشقانه برای هدایت نسل جوان بود. امام خمینی رحمه الله در سخنانی درمورد ایشان فرمودند: «مرحوم آقای مطهری یک فرد بود. جنبه های مختلف در او جمع شده بود. خدمتی که به نسل جوان و دیگران کرده، کمتر کسی کرده است».
شهادت استاد
در شب یازدهم اردیبهشت ماه 1358، سنگفرش خیابان «فخرآباد» تهران گلگون شد. آری، درست هشتاد روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پاره تن امام به جاودانگی پیوست. همسر شهید مطهری در این باره می گوید: «ایشان همیشه مورد تهدید گروهک ها بودند؛ به خصوص گروه فرقان که با تلفن و نامه، ایشان را تهدید به مرگ می کرد، و چون شهادت آرزوی او بود، بدون هراس به کار خود ادامه می داد». با شهادت این استاد فرزانه، رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله و بسیاری از شخصیت های سیاسی کشور، پیام های تسلیت جداگانه ای صادر کردند و هم چنین مجالس سوگواری استاد در شهرهای مختلف کشور و حتی برخی از کشورهای خارجی، از جمله بحرین، مکزیک، بیروت، شوروی سابق، کویت، چین، ترکیه، ایتالیا و... برگزار شد.
پس از شهادت
با شهادت استاد مطهری، فصل نوینی در تاریخ انقلاب اسلامی گشوده شد و از آن به بعد، این خود استاد نبود که در کرسی درس فلسفه، منطق، فقه، تفسیر، حدیث و تاریخ تدریس می کرد؛ بلکه کتاب ها و نوارهای او، مدرسه ها، خانه ها و دل ها را به کلاس درس تبدیل کرد. با شهادت استاد، تحوّلی شگرف در زمینه کتاب ها و نوارهای ایشان به وجود آمد. این کتاب ها، یکّه تاز میدان فرهنگ شده و آن چه می بایست در زمان حیات استاد پدید می آمد،پدید آمده بود. رادیو، روزنامه ها، مجله ها و کتاب خانه ها از نوارها و کتاب های استاد پرشد. مطهری اگر قبل از شهادت فقط در محافل علمی، مذهبی و سیاسی حضور داشت، پس از آن در همه جای ایران و در قلب همه عاشقان علم و عرفان حضور دایم یافت و حضورش نه به عنوان یک شخص، بلکه به عنوان یک مکتب و انقلاب مداوم شد و شاید کمتر کسی بود که نیاز خویش را به درخشش این ستاره گلگون احساس نمی کرد.
سیری در سخنان استاد مطهری رحمه الله
مبارزه علما با تحریفات
در جامعه اسلامی، علما رسالت بسیار مهمی دارند؛ چرا که آنان با معرفی چهره واقعی اسلام و تبیین صحیح مسایل و اصول اساسی مکتب، نه تنها پایه های اعتقادی و دینی افراد را محکم تر می کنند؛ بلکه جلو تحریفات و کج روی ها را در جامعه می گیرند. استاد مطهری در سخنانی راجع به وظیفه علما چنین می گوید: «اولین وظیفه علما این است که با نقاط ضعف مردم مبارزه کنند، نه آن که از آن ها استفاده کنند. علما باید با عوامل پیدایش تحریفات مبارزه کنند، جلو تبلیغات دشمنان را بگیرند، دست دشمنان را کوتاه کنند و با اسطوره سازی ها مبارزه کنند. علما باید متن واقعی احادیث معتبر، سیمای واقعی شخصیت های بزرگ و متن واقعی حوادث تاریخی را در اختیار مردم بگذارند و به دروغ بودن دروغ ها اشاره و تصریح کنند».
شرط تداوم انقلاب اسلامی
به طور کلی تحقق عدالت اجتماعی در متن جامعه، یکی از اصول حفظ و تداوم حکومت اسلامی است؛ چرا که با عدالت اسلامی، فاصله طبقاتی در جامعه کم رنگ تر خواهد شد و طبقه های ضعیف و کم درآمد که بخش عمده ای از اجتماع را تشکیل داده اند، به انقلاب و آرمان های آن امیدوارتر خواهند شد. در سخنانی از استاد مطهری رحمه الله ضمن توجه به این اصل مهم، چنین آمده است: «این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد که قطعا و حتما مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد؛ یعنی دولت های آینده واقعا و عملاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف های طبقاتی اقدام کنند، تبعیض ها را واقعا از میان بردارند و برای برقراری یک جامعه تولیدی به مفهوم اسلامی آن... تلاش کنند».
وظایف مربیان دینی
متفکر شهید استاد مطهری رحمه الله در مورد وظایف اصلی مربیان دین چنین می گوید:«مربیان دین باید اول بکوشند خودشان عالم و محقق و دین شناس بشوند و به نام دین،مفاهیم و معانی نامعقولی در اذهان مردم وارد نکنند که همان معانی نامعقول، منشأ حرکت های ضد دینی می شود. ثانیا در اصلاح محیط بکوشند و از آلودگی های محیط تا حد امکان بکاهند. ثالثا از همه مهم تر و بالاتر این که به نام دین و به اسم دین، با فطریات مردم معارضه و مبارزه نکنند. آن وقت است که خواهید دید مردم یَدخُلونَ فی دینِ اللّه ِ افواجا».
شرق باید بیدار شود
بیداری، آگاهی و بصیرت بعد از ایمان، مهم ترین اسلحه مسلمانان در برابر ابرقدرت ها و استکبار غرب است و غفلت و نادانی، بهترین روزنه نفوذ بیگانگان در کشورهای اسلامی برای تحقق اهداف پلیدشان می باشد. متفکر شهید استاد مطهری رحمه الله در مورد این مسأله مهم چنین می فرماید: «قوی ترین حربه دفاعی این انقلاب و مؤثرترین اسلحه پیشرفت آن، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزش های اصیل اسلام است. ابرقدرت ها از یک چیز وحشت دارند و آن بیداری خلق مسلمان است. اگر شرق بیدار شود و خودِ اسلامی خود را کشف کند، در آن صورت حتی بمب اتمی هم از پس این نیروی عظیم و این توده به پا خاسته برنخواهد آمد. راه این بیداری، آشنایی با تاریخ و فرهنگ و ایدئولوژی خودمان است».
اهمیت حجاب
حجاب زنان، نه تنها به فلج شدن و حبس استعدادهای آنان نمی انجامد؛ بلکه با حفظ حریم ها و ارزش های بانوان، بستر جامعه برای انجام هر چه بیشتر و بهتر فعالیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن ها فراهم می شود. استاد مرتضی مطهری رحمه الله در این باره می فرماید: «برعکس آن چه مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است، بی حجابی و ترویج روابط آزادی جنسی، موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. آن چه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست، حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد، و نه فعالیت اقتصادیِ خاصی را برای زن تحریم می کند».
از نفاق داخلی باید ترسید
متفکر شهید استاد مطهری رحمه الله درباره بروز نفاق داخلی در میان مسلمانان و لزوم هشیاری آنان در برابر منافقان می گوید: «از خارج دنیای اسلام بر اسلام نباید ترسید؛ از داخل باید ترسید. ترس از داخل هم منحصر به این نیست که مردم به علل خاص شهوانی و غیره فسق و فجور کنند، بلکه از نفاق داخلی، از نیروهایی که از مواجهه علنی با اسلام می ترسند و ماسک اسلام به چهره می زنند و هدف های پلید خود را زیر سرپوش شعارهای اسلامی،... عملی می سازند، از این ها باید ترسید و از فریب خوردن ساده دلان مسلمان از این گروه منافق سنگ اسلام بر سینه زن».
ویژگی های رهبر جامعه اسلامی
در جامعه اسلامی، رهبری مهم ترین رکن و اساس اجتماع است. در سایه رهنمودهای رهبرخوب، جامعه مسیر تکامل و رشد را طی می کند و به اهداف و مقاصد عالی خود می رسد. استاد مرتضی مطهری رحمه الله درباره اساس رهبری و ویژگی های رهبر شایسته چنین می گوید:«هر نهضتی نیازمند به رهبر و رهبری است. در این جهت جای سخن نیست، ولی یک نهضت که ماهیت اسلامی دارد و اهدافش همه اسلامی است، به وسیله چه کسانی و چه گروهی می تواند رهبری شود و باید رهبری شود؟ بدیهی است افرادی می توانند عهده دار چنین رهبری ای بشوند که در متن فرهنگ اسلامی پرورش یافته باشند و با قرآن و سنت و فقه و معارف اسلامی آشنایی کامل داشته باشند و از این رو، تنها روحانیت است که می تواند نهضت اسلامی را رهبری نماید».
خسارت جدایی علم و دین
استاد مطهری رحمه الله در مورد پیامدهای و خسارت های جبران ناپذیر جدایی علم و دین چنین می گوید: «برای بشریت هیچ چیز گران تر از جدایی دین و دانش نیست. این جدایی، تعادل اجتماع بشری را از بین می برد. هم دنیای قدیم و هم دنیای جدید، گاه دچار بی تعادلی شده و تعادل خود را از دست داده است. زمانی مردم گرایش های دینی خود را جدا از علم جستجو می کردند و این، بیماری عمده دنیای قدیم بود؛ هم چنان که بیماری عمده دنیای جدید این است که عده ای در جستجوی علم منهای دین هستند. اکثر انحرافات و بدبختی هایی که بشر امروز را تهدید می کند، ناشی از این است که علم را جدا از ایمان می خواهد. همای سعادت آن روز بر سر بشر سایه خواهد گسترد که وی عمیقا پی ببرد که به این هر دو اصل مقدس نیازمند است. بداند مرغی است که به دو بال نیاز دارد؛ بالی از دانش و بالی از ایمان».
تعلیم صحیح مسایل مذهبی
مسایل مذهبی، همواره باید به صورت صحیح و براساس تعالیم قرآن و روایات نورانی اهل بیت علیهم السلام آموزش داده شود و این امر، دقت لازم پدران و مادران و به ویژه مبلغان و مربیان دینی را می طلبد. استاد مطهری رحمه الله در این باره می فرماید: «افرادی مانند من که با پرسش های مردم درباره مسایل مذهبی مواجه هستیم، کاملاً این حقیقت را درک می کنیم که بسیاری از افراد، تحت تأثیر تلقینات پدران و مادران جاهل یا مبلغان بی سواد، افکار غلطی در زمینه مسایل مذهبی درذهنشان رسوخ کرده است. از این رو، کوشش فراوانی لازم است صورت بگیرد که اصول و مبانی مذهبی به صورت صحیح و واقعی خود به افراد تعلیم و القا شود».
نسل جوان را باید شناخت
استاد مطهری رحمه الله درباره نسل جوان و رهبری آن چنین می نویسد:«در رهبری نسل جوان، بیش از هر چیز دو کار باید انجام شود: یکی باید درد این نسل را شناخت و آن گاه در فکر درمان و چاره شد، بدون شناختن درد این نسل، هرگونه اقدامی بی مورد است. دیگر این که نسل کهن، باید اول خود را اصلاح کند. نسل کهن از بزرگ ترین گناه خود باید توبه کند و آن مهجور قرار دادن قرآن است. همه باید به قرآن بازگردیم و قرآن را پیشاپیش خود قرار دهیم و در زیر سایه قرآن، به سوی سعادت و کمال حرکت کنیم».
به غرب هوشیارانه بنگریم
برخی افراد با مشاهده علم، فناوری و صنعت غرب، دنیای غرب را از همه لحاظ تأیید و از آن تقلید می کنند و جاهلانه یا غافلانه از فرهنگ غرب دم می زنند. استاد مطهری رحمه الله در این باره می گوید: «ما باید به زندگی غربی، هوشیارانه بنگریم. ضمن استفاده و اقتباس علوم و صنایع و تکنیک و پاره ای مقررات اجتماعیِ قابل تحسین و تقلید آن ها، باید از اخذ و تقلید رسوم و عادات و قوانینی که برای خود آن ها هزاران بدبختی به وجود آورده است، پرهیز نماییم».
نازپروردگی؛ عامل بدبختی
متفکر شهید استاد مطهری رحمه الله می گوید:«در میان عوامل فساد اخلاق و تضعیف روحیه و در میان عواملی که منجر به بدبختی و ناتوانی در زندگی می گردد، هیچ چیز به اندازه تنعم و نازپروردگی مؤثر نیست.... سختی ها و شداید و مشکلات، روح را ورزش می دهد، نیرومند می سازد و فلز وجود انسان را خالص و محکم می کند. رشد و نمو و بارور شدن وجود آدمی، جز در صحنه گرفتاری ها و مقابله با شداید و مواجهه با مشکلات حاصل نمی شود؛ زیرا تا تعین در هم نریزد و خُرد نشود، تکامل حاصل نمی شود».
ملتی که مکتب دارد، حیات دارد
ملت غیور ایران با پشتوانه مکتب انسان ساز اسلام و تأسیس حکومت اسلامی ایران، حیات حقیقی را به کشور بازگرداند و الگوی یک زندگی واقعی و حقیقی را در سایه نظامی اسلامی به همه ملت ها و کشورها معرفی کرد. استاد مطهری رحمه الله می فرماید:«هر ملتی که از خود مکتبی مستقل و استقلال فکر و رأی داشته باشد و زیر بار مکتب های بیگانه نرود، حق حیات دارد و هر ملتی که مکتب نداشته باشد و بخواهد مکتبش را از بیگانه بگیرد، ناچار تن به بردگی و بندگی بیگانه خواهد داد. این متأسفانه همان بلایی است که در گذشته بر سرما آورده اند».
شخصیت یک ملت
داشتن شخصیت محترم و حفظ آن، بزرگ ترین نیاز ملت است؛ چرا که حیات ملت، به داشتن شخصیت وابسته می باشد؛ شخصیت است که غیرت، عزت و استقلال را برای ملت به ارمغان می آورد. استاد مطهری رحمه الله در این باره می نویسد: «حیات یک ملت، به داشتن ثروت زیاد نیست و حتی به علم هم نیست. علم به تنهایی کافی نیست که یک ملت را زنده بکند؛ بلکه حیات ملت به این است که آن ملت، شخصیتی در خودش احساس بکند. ای بسا ملت های عالِم که شخصیت ندارند و ای بسا ملت های جاهل که شخصیت خودشان را حفظ کرده اند».