معنویت و دینداری
برچسپ ها: معنویت ، امام ، خمینی ، دینداری
اما در کنار این نظرات،نظر دیگری وجود دارد که خود ما نیز موافق آن هستیم.در اینجا کوشش می کنیم تا حد امکان نظر اخیر را تشریح کنیم.انقلاب ایران به اعتراف بسیاری یک انقلاب مخصوص به خود است یعنی برای آن نظیری در دنیا نمیتوان پیدا کرد. در مورد یگانه بودن انقلاب گروهی که بوجود سه عامل مستقل معتقدند میگویند ما در دنیا هیچ انقلابی نداریم که این سه عامل در آن دوش بدوش یکدیگر حرکت کرده باشد. ما نهضت های سیاسی داریم ولی طبقاتی نبوده اند،نهضت های طبقاتی داریم اما سیاسی نبوده اند.و بالاخره اگر هر دو این عامل وجود داشته اند،از عوامل معنوی و مذهبی خالی بوده اند.باین ترتیب این گروه نیز نظر ما را در مورد منحصر بفرد بودن این انقلاب بنحوی می پذیرند.از نظر ما این انقلاب اسلامی بوده است،اما منظور از اسلامی بودن باید روشن گردد.بعضی ها فکر میکنند مقصود از اسلام تنها همان معنویتی است که در ادیان بطور کلی و از جمله در اسلام وجود دارد.گروه دیگر میپندارند اسلامی بودن بمعنای رواج مناسک مذهبی و آزاد بودن انجام عبادات و آداب شرعی است.اما با وجود این تعبیرات،لا اقل بر ما روشن است که اسلام معنویت محض، آن چنان که غربیها درباره مذهب میاندیشند، نیست.این حقیقت نه تنها درباره انقلاب فعلی،بلکه در مورد انقلاب صدر اسلام نیز صادق است.
انقلاب صدر اسلام در همان حال که انقلابی مذهبی و اسلامی بود،در همان حال انقلابی سیاسی نیز بود،و در همان حال که انقلابی معنوی و سیاسی نیز بود،انقلابی اقتصادی و مادی نیز بود یعنی حریت،آزادگی،عدالت،نبودن تبعیضهای اجتماعی و شکاف های طبقاتی در متن تعلیمات اسلامی است.در واقع هیچ یک از ابعادی که در بالا بآنها اشاره کردیم،بیرون از اسلام نیستند.راز موفقیت نهضت ما نیز در این بوده است که نه تنها به عامل معنویت تکیه داشته،بلکه آندو عامل دیگر-مادی و سیاسی -را نیز با اسلامی کردن محتوای آنها،در خود قرار داده است. فی المثل، مبارزه برای پر کردن شکافهای طبقاتی،از تعالیم اساسی اسلام محسوب می شود، اما این مبارزه با معنویتی عمیق توام و همراه است.