حضور سبز زنان در خانه های خدا
برچسپ ها: در ، سبز ، زنان ، حضور ، مساجد
نویسنده : مؤسسه مسجد
یکی از مسائلی که از دیرباز در میان مسلمانان مطرح بوده و گاه چالشی فکری و اجتماعی محسوب می شده، مسئله حضور زنان در مسجد و عرصه های اجتماعی است . برخی مانع حضور زنان در عرصه های اجتماعی و از جمله حضور در مساجد می شدند و بعضی دیگر آن را تجویز می کردند و در این مورد برای زنان نیز شانی مساوی با مردان در نظر می گرفتند . آنچه امروز می تواند برای زنان مؤمن و متعهد ما الگوی حقیقی و راهگشای فکری و عملی باشد، سیره و سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و پیشوایان معصوم علیهم السلام است . مسئله حضور زنان در صحنه های اجتماعی و از جمله حضور در مسجد از مسائل مورد ابتلا در عصر معصومین بوده و آن انسانهای الهی رهنمودهای ویژه ای در این مورد داشته اند .
در این مقاله کوشش شده است به صورت مختصر مسئله حضور زنان در خانه های خدا با عنایت به سیره و سخن معصومین علیهم السلام تبیین گردد .
تاریخچه حضور زنان در مسجد
الف) در زمان رسول خداصلی الله علیه وآله
جامعه نبوی از آغاز ظهور، شاهد حضور بانوان در عرصه های گوناگون زندگی بوده است و زنان آن روزگار در صحنه هایی حضورشان به لحاظ سیاسی و غیره، مؤثر می افتاده، همپای مردان به تلاش و کوشش مشغول بوده اند . حضور حضرت خدیجه علیها السلام در مسجد الحرام، پیش از تشرف به اسلام نمونه ای از این حضور است .
ابویحیی بن عفیف از جدش عفیف که تاجر مشهوری بوده نقل می کند: وقتی پای به مسجد الحرام نهادم، با منظره ای شگفت روبرو شدم; سه نفر را دیدم که در حال نماز خواندن بودند . از ابن عباس پرسیدم، اینان کیستند؟ او گفت: نفر نخست کسی است که ادعای نبوت دارد و مرد پشت سرش، علی بن ابی طالب علیهما السلام است و آن زن نیز همسر محمدصلی الله علیه وآله; خدیجه علیها السلام است . و غیر از اینها کسی را بر این آیین سراغ ندارم . (1)
این روند بعد از شکل گیری جامعه مسلمین در مدینه نیز دنبال شد و بانوان همواره برای اقامه نماز در مساجد حاضر می شدند .
امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «کن النساء یصلین مع النبی صلی الله علیه وآله; (2) زنان با پیامبر نماز را به جای می آوردند .»
از روایات دیگری نیز حضور زنان در نماز جماعت استفاده می شود; آنجا که روایات درباره توجه ویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نسبت به کودکان حتی در نماز جماعت سخن می گویند . در ذیل دو نمونه از این روایات نقل می شود .
امام صادق علیه السلام فرمودند: «کان رسول الله صلی الله علیه وآله یسمع صوت الصبی وهو یبکی وهو فی الصلاة فیخفف الصلاة ان تعبر امه فتصیر الیه; (3) رسول خداصلی الله علیه وآله صدای بچه را می شنید که گریه می کرد و او در نماز بود، پس نماز را سبک می کرد تا مادرش به سوی او رود .»
همچنین نقل شده است که روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، نماز صبح را با کوتاهترین سوره خواند . اصحاب از او پرسیدند: ای رسول خدا! چه شد که چنین سریع نماز را تمام کردید؟ فرمود: «انی سمعت صوت صبی فی صف النساء; (4) من در صف زنان صدای کودکی را شنیدم .»
حضور زنان در مسجد به مرور گسترده تر شد تا جایی که مسئله اختلاط زن و مرد و . . . پیش آمد و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دری را مخصوص ورود و خروج آنان قرار داد . (5)
درباره زنان پیامبر نیز وضع به همین صورت بود . از سنتهای آن حضرت این بود که همراه با همسرانش در مسجد معتکف می شد .
حضور زنان از منظر پیامبرصلی الله علیه وآله
دوران ده ساله مدینه، فرصت کافی برای شکل گیری نهادهای اجتماعی و رفتارهای مطلوب دینی بود . در طی این دوره موضوع حضور زنان در مساجد نیز از همین دست موضوعاتی است که شکل گرفته و جایگاه مطلوب خود را یافته است . روایات و گزارشهایی که درباره دیدگاه پیامبر نسبت به حضور زنان در مساجد - در این دوره - ثبت شده، در عنوانهای زیر قابل طرح است:
1 - اختصاص زمانی برای پاسخگویی به آنان
آن حضرت علاوه بر تایید حضور بانوان، پس از نماز، به آنان سرکشی کرده و با آنان سخن می گفت . آن حضرت در جلسات عمومی به پرسشهای آنان پاسخ می داد و برخی از بانوان را که تقاضای وقت خصوصی می کردند می پذیرفت . نقل شده است، زنان می گفتند: «لقد غلبنا علیک الرجال فاجعل لنا یوما وقد فعل رسول الله ذلک; (6) شما را مردان احاطه کرده اند . روزی را هم برای ما اختصاص بده . و رسول خدا چنین کرد .»
2 - نهی از ممانعت توسط مردان
با وجود توصیه ها و تشویقهای پیامبر برای حضور بانوان در مسجد، برخی به دلایل متعددی مانع از حضور آنان در این مکان می شدند . پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مقابل این رفتار نیز می ایستاد و آنان را از این کار نهی می کرد و گاهی برای مخالفین راه حلهایی پیشنهاد می نمود . برخی از سخنان پیامبر گرامی که در کتب روایی و تاریخی ثبت شده، چنین است:
«اذا استاذنت احدکم امراته الی المسجد فلا یمنعها; (7) هرگاه همسر یکی از شما برای رفتن به مسجد اجازه خواست، مانع او نشوید .»
«لا تمنعوا النساء حظوظهن من المساجد اذا استاذنوکم; (8) هنگامی که زنان از شما اذن رفتن به مسجد خواستند، مانع بهره بردن آنان از مسجدها نشوید .»
گاهی هم امر می کرد که به زنان اجازه دهید شبها در نماز حاضر شوند . دلیل این امر شاید شناخته نشدن بانوان در شب بود که موجب دور ماندن آنان از مزاحمتها می شد و شاید هم مردم از حضور زنان در روز مانع نمی شدند ولیکن شبها ممانعت می کردند که پیامبرصلی الله علیه وآله امر به رفع ممانعت کرده اند . دومین روایتی که در ذیل نقل می شود احتمال دوم را تایید می کند .
قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «ائذنوا للنساء بالیل الی المساجد; (9) به زنان اجازه دهید، شبها به مسجدها بروند .»
یا در تعبیر دیگر: «اذا استاذنکم نساءکم بالیل الی المسجد فاذنوا لهن; (10) هرگاه زنانتان شب هنگام، برای رفتن به مسجد اجازه خواستند، به آنها اجازه دهید .»
ب) عصر ائمه علیهم السلام
در دوره ائمه علیهم السلام نیز بانوان همواره مشتاق حضور در مسجد بودند و برای اعمال عبادی به خانه های خدا رو می آوردند . همچنین برای مبارزات سیاسی و مذهبی نیز از مسجد استفاده می شده است . نمونه والای آن را می توان در حضور حضرت زهراعلیها السلام در مسجد و ایراد خطبه فدک دید که آن حضرت از ولایت علی علیه السلام نیز حمایت کرد . (11)
شرایط و آداب حضور
گفته شد که اسلام خواهان انزوای زنان نیست و در حیات اجتماعی; از جمله حضور در مساجد برای آنان حقی قایل است: «لا تمنعوا حظوظهن عن المساجد .» موضوع شرکت مساوی برای مرد و زن در مواردی مانند حج که واجب است و حتی شوهر نیز نمی تواند مانع از چنین حضوری گردد و همینطور در بخشهایی مانند ضرورت تعلیم مرد و زن، اجازه حضور در تشییع جنازه یا حضور در جهاد دفاعی با ضوابط خاصی که عنوان شده است، همگی حکایت از طرفداری اسلام از حضور سالم زنان صالح در عرصه های اجتماعی دارد .
این موضوع در فقه اسلامی نیز جایگاه خاصی به خود، اختصاص داده است . «برای زنان رواست که در مجالس عزا، ادای حقوق مردم، یا تشییع جنازه، بیرون روند و در این کارها شرکت کنند; همان گونه که حضرت فاطمه علیها السلام و زنان ائمه اطهارعلیهم السلام، در آنها شرکت می کردند .» (12)
البته ناگفته پیداست، حضور زنان در عرصه های یاد شده نیز همانند سایر موضوعاتی که مد نظر اسلام بوده دارای آداب و مقررات ویژه ای است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه هدی علیهم السلام بر آنها تاکید کرده اند:
1 . مسئله حجاب
لزوم پوشش برای زنان، در برابر مردان بیگانه، مورد تاکید اسلام است و قرآن کریم نیز به این موضوع صراحت دارد: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم ویحفظوا فروجهم ذ لک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون وقل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ولایبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولایبدین زینتهن الا لبعولتهن » ; (13) «[ای رسول!] به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش فرو گیرند و شرم گاههای خود را بپوشانند . این برایشان پاکیزه تر است . و البته خدا به آنچه انجام می دهند، کاملا آگاه است و به زنان مؤمن بگو چشمها را [از نگاه ناروا] بپوشانند و اندامشان را [از عمل زشت] محفوظ دارند و زینت خود را - جز آنچه قهرا ظاهر می شود - آشکار نسازند . و [اطراف] روسریهای خود را بر سینه خود افکنند، و زینت خود را جز برای شوهرانشان آشکار نسازند .»
بر این اساس، پوشش اسلامی برای زنان - در همه حال - واجب شده است و هر آنچه به این پوشش آسیب رساند باید رفع شود .
در قرآن، آیه دیگری که با آن مسئله حجاب مطرح می گردد، آیه زیر است: «یا ایها النبی قل لازواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذ لک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما» ; (14) «ای پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو که چادرها (یا مقنعه های) خود را فراگیر بپوشند . این کار برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند، مناسبتر است و خدا آمرزنده و مهربان است .»
در تفسیر قمی، در ذیل آیه شریفه، آمده است: سبب نزول این آیه آن بود که زنان به مسجد حاضر می شدند و نماز را به امامت رسول الله به جای می آوردند، ولی شب هنگام که به نماز مغرب و عشا می رفتند، برخی از جوانان بر سر راه آنان می نشستند و آنان را مورد آزار و تعرض قرار می دادند . آنگاه خداوند این آیه را نازل فرمود . (15)
پس از نزول این آیه، زنان برای خروج از خانه، لباس سیاه و بلند می پوشیدند . (16)
2 . پرهیز از اختلاط
حضور زنان در مسجد، توفیقی الهی برای آنان و بهره بردن از حقی است که دین اسلام برای این طیف در نظر گرفته است; با این حال، زن به مقتضای طبیعت خود، آنگاه که در جامعه ظاهر می شود، مورد توجه قرار می گیرد . پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرمود: «المراة عورة فاذا اخرجت استشرقها الشیطان; زن اندامی شهوت انگیز دارد . همین که خارج شد، شیطان او را احاطه می کند .» (17)
با این وصف، آنان موظف هستند، در ادای این عمل مذهبی، مراقب آسیبهای وارده باشند . سیره و روش پیامبر در توجه به این مسئله آموزنده است . پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دستور داد در رفت و آمدها، مسیر زنان و مردان جدا شود . (18)
و نیز شبها، وقتی که نماز تمام می شد، می فرمود مردها، بعد از زنها خارج شوند (19) . در کتاب کافی نیز آمده است که حضرت فرمود: «مردان از وسط و زنان از کنار کوچه بروند . (20) » این مسئله در سنن ابی داود نیز به گونه دیگری آمده است: روزی پیامبر در بیرون مسجد بود که دید، مردان و زنان، از مسجد با هم بیرون می آیند . پس رو به زنها کرد و فرمود: «بهتر است صبر کنید، و پس از رفتن مردان بروید .» (21)
روایات یاد شده، اساس و مبنای ناصواب شمردن اختلاط زن و مرد، از نظر برخی از فقهاست . آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی رحمه الله می نویسد: «یکره اختلاط الرجال بالنساء الا للعجائز; (22) اختلاط زنان با مردان، جز برای پیرزنان مکروه است . »
در حقیقت این احادیث نشان می دهد، رسول خدا متوجه آسیبهای خروج زنان از منزل بوده است . وی بر خلاف خلفایی که بعدها آمده و با پاک کردن صورت مسئله و دستور به عدم خروج، راه آسان را برگزیدند، همواره در تربیت جامعه کوشیده و با تعیین شرایط، جلوی آسیبها را تا حد ممکن گرفته است . این غیر از شیوه ای بود که حاکمان ناصالح و برخی ناآشنایان به احکام اسلام حقیقی انتخاب کرده اند . در همین باره از عایشه نقل است که: «لو ادرک رسول الله ما احدث للنساء لمنعهن من الخروج; (23) اگر رسول خدا می دانست، چه بر سر زنان می آید، حتما خارج شدن آنها را [از خانه] منع می کرد .» این روایت، در حقیقت تئوری و نظریه همان عملکردی است که حکام ناصالح پیش گرفتند .
از اقدامات ترمیمی پیامبر، علاوه بر توصیه های فوق، می توان به موضوع جداسازی و تفکیک درهای ورودی مسجد نیز توجه کرد . (24)
3 . پرهیز از جلب توجه
زنان باید از اموری که موجب جلب توجه نامحرمان می شود پرهیز کنند . در حقیقت این در پی همان اصل کلی حفظ کرامت و شخصیت زن است که اسلام به عنوان گوهری گرانبها به آن اهمیت می دهد . همسر ابن مسعود می گوید: رسول خداصلی الله علیه وآله به ما می فرمود: «اذا شهدت احداکن المسجد فلا تمس طیبا; (25) وقتی یکی از شما به مسجد می آید، از بوی خوش استفاده نکند .» پرهیز از جلب توجه نامحرمان، نه تنها برای مسجد، بلکه شامل تمام اجتماعات مختلفی است که در آن، امکان حضور برای زنان وجود دارد . چنانچه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده است: «المراة اذا خرجت من باب دارها متزینة متعطرة والزوج بذلک راض یبنی لزوجها لکل قدم بیت فی النار; (26) هر زنی که خود را بیاراید و خوشبو کند و از منزل خارج شود; در حالی که شوهرش به این کار راضی باشد، هر قدمی [که زن برمی دارد،] برای شوهرش خانه ای در دوزخ بنا خواهد شد .»
آن حضرت در برخورد با یکی از بانوان عطر فروش (حولاء) فرمود: ای حولاء! زینت خود را برای غیر همسرت آشکار مکن . ای حولا! بر زن جایز نیست که زیباییها و پاهای خود را برای مردی غیر از شوهرش آشکار کند که اگر چنین کرد، همیشه در نفرین و خشم و کینه الهی و فرشتگان خواهد بود و در قیامت برای او عذاب دردناک فراهم است . (27)
جلب توجه، نحوه راه رفتن در رفت و آمدها را نیز شامل می شد که باید نحوه حرکت در راه رفتن عادی و خالی از تحریک دیگران باشد .
4 . چشم پوشی از محرمات
بر پایه فرهنگ قرآنی، همانگونه که مردان باید در مقابل نامحرم چشم فروبندند، زنان نیز باید در موارد لازم، چشم فروبسته و از نگاه کردن به آنچه حرام است، بپرهیزند .
امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمود: «کن النساء یصلین مع النبی صلی الله علیه وآله وکن یؤمرن ان لایرفعن رؤوسهن قبل الرجال لضیق الازر; (28) زنان نماز را با پیامبرصلی الله علیه وآله به جای می آوردند و چون لباس مردان کوتاه بود، به زنان دستور داده شده بود که قبل از مردان سر از سجده برندارند .»
این مشکل، با ایجاد پرده و پوشش بین زنان و مردان - در نمازها - رفع شد، ولی چیزی که مد نظر شرع بوده، این است که بانوان در وقت حضور در مسجد، باید از هر رفتاری که موجب خدشه به حیا، عفت و روحیه پاک آنان شود، پرهیز کنند .
توضیح روایات منع
در مقابل آسیبهایی که ممکن است برای حضور زنان در مسجد پیش آید، اقدامات ترمیمی و اصلاحی عنوان شد و بر خلاف برخی که اصل را در حذف حضور زنان می دانستند، با استناد به روایات، جایز بودن حضور زنان در مساجد روشن گردید . اما در عین حال با وجود این روایات، در طول تاریخ شاهد آن بوده ایم که برخلاف سیره پیامبر و ائمه، گروهی همواره بر منع حضور زنان در مسجد اصرار ورزیده و در آن به روایات متعددی استناد کرده اند . برخی از احادیث مورد استناد چنین است:
1 . شیخ طوسی در تهذیب، به نقل از یونس بن ظبیان از امام صادق علیه السلام روایت می کند: «خیر مساجد نساءکم البیوت; (29) بهترین مسجدهای زنهای شما خانه هاست .»
2 . شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه از هشام بن سالم نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: «صلاة المرئة فی مخدعها افضل من صلاتها فی بیتها وصلاتها فی بیتها افضل من صلاتها فی الدار; (30) نماز زن در پستو [ی خانه] اش بهتر از نماز او در خانه اش می باشد و نماز او در خانه اش بهتر از نماز او در این خانه (مسجد) است .»
در پاسخ استدال به چنین روایاتی باید گفت:
الف) روایت اول به دلیل وجود یونس بن ظبیان که نجاشی و شیخ طوسی او را تضعیف کرده اند، ضعف سند دارد . (31)
ب) با این حال، در دلالت هر دو روایت، احتمالات متعددی داده شده است که جملگی بر حمل روایت بر غیر معنای ظاهری آن است . از جمله اینکه:
1 . زن در حال نماز نباید در تیررس دید نامحرم قرار گیرد و اگر بتواند خود را از نامحرم محفوظ دارد، از نظر علما از جمله امام خمینی رحمه الله حضور او برای نماز در مسجد جایز شمرده شده است: «اگر بتوانند کاملا خود را از نامحرم حفظ کنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند .» (32)
2 . روایتها مربوط به دوره ای است که برای بانوان ناامنی یا موانعی وجود داشته باشد .
3 . روایتها ناظر به زمانی است که شوهران اجازه ندهند .
ج) روایات فراوانی در مقابل این روایات موجود است که این دو دسته روایات قابل جمع هستند; در جائیکه مشکل خاصی وجود ندارد اولویت با حضور در مسجد است و در زمانیکه امنیت برای زنان نیست و یا آسیبهای اخلاقی - اجتماعی مطرح است نماز در منزل اولویت می یابد . و اگر بنا بود حضور زن در مسجد ممنوع باشد، فصل ویژه ای به منع از حضور، اختصاص می یافت، نه اینکه شاهد روایاتی باشیم که آداب و شرایط حضور زنان در مسجد را شرح می دهند .
د) علاوه بر آنچه گفتیم، فهم فقها نیز خلاف ممنوعیت بطور مطلق است . برخی از آنان می نویسند:
«1 . اذن شوهر برای رفتن به مسجد شرط نیست .
2 . گرچه نماز زن در خانه مستحب است، لکن اولی حضور در مسجد است .
3 . حضور زنان در مسجد از باب مقدمه واجب، واجب است .» (33)
وظایف مبلغان و متولیان مساجد
با توجه به آنچه گفته شد، روشن می شود که مبلغ و امام جماعت مسجد، همان وظایفی را که در قبال مردان نمازخوان دارند، باید در برابر بانوان نمازگزار نیز به خوبی و شایستگی انجام دهند، تا هدف تبلیغ در این قشر از مخاطبان نیز برآورده شود . برخی از این وظایف را می توان در سه بعد خلاصه کرد:
1 . مسئولیتها:
همان گونه که مردان در امور مسجد، مسئولیتهایی را می پذیرند، بهتر است به بانوان نیز به تناسب وضعیت و شرایط عرفی و شرعی، مسئولیتهایی در کنترل بخش بانوان و برنامه های تبلیغی آنان به تناسب توانائیشان واگذار شود، مانند سپردن امور نظافت و غبار روبی به آنان و اداره قسمت بانوان .
2 . امکانات:
در این بعد نیز باید نیازهای زنان لحاظ شود، مانند ایجاد مهد کودک; چنانچه در مسجد النبی نیز روضة الصبیان وجود داشته است، در معرض دید بودن منبر برای بانوان، استفاده از فضاهای مناسب و راحت برای نماز
بانوان و . . . .
3 . شئون و شخصیت:
مبلغ و متولیان مسجد به گونه ای باید رفتار کنند که به حریم و شخصیت زنان توهین نشود و آنان احساس تبعیض و تحقیر ننمایند . مبلغ باید مباحثی را مطرح کند که زنان نیز مورد خطاب باشند و متولیان، از اختصاص دادن جاهای نامناسب، مانند بالکن که به دلیل داشتن راه پله موجب اذیت شدن بانوان است، پرهیز کنند و در یکی از دو سمت راست یا چپ مردان برای آنان جایی مناسب در نظر گیرند و در پذیراییها و امور تدارکاتی و تاسیساتی (فرش، تهویه، نور و) . . . از اعمال تبعیض پرهیز کنند .
پی نوشت ها:
1) اسد الغابة، ج 3، ص 414; خصائص امیرالمؤمنین، ص 45 .
2) وسائل الشیعة، ج 5، ص 213 .
3) همان، ص 47 .
4) المسند الجامع، ج 6، ص 237 .
5) احکام المساجد، ج 2، ص 93 .
6) فتح الباری، ج 1، ص 195 .
7) صحیح مسلم، ج 4، ص 161; مستدرک الوسایل، ج 3، ص 446; صحیح بخاری، ج 2، ص 406، باب 555 تا 558 .
8) صحیح مسلم، ج 4، ص 161 .
9) احکام المساجد، ج 2، ص 92 .
10) همان، ص 91 .
11) الاحتجاج، ج 1، ص 134 .
12) وسائل الشیعه، ج 1، ص 376 .
13) نور/30 و 31 .
14) احزاب/59 .
15) المیزان، ج 16، ص 344 .
16) همان .
17) وسائل الشیعه، ج 14، ص 114 .
18) سنن ابی داوود، ج 1، ص 156 .
19) همان .
20) کافی، ج 5، ص 518 .
21) سنن ابی داوود، ج 2، ص 658 .
22) عروة الوثقی، کتاب النکاح، فصل اول، مساله 49، ص 607 .
23) احکام المساجد، ج 2، ص 94 .
24) همان، ص 93 .
25) صحیح مسلم، ج 4، ص 162 .
26) بحارالانوار، ج 3، ص 249 .
27) مستدرک الوسایل، ج 14، ص 242 .
28) وسائل الشیعه، ج 5، ص 413، باب 23 (ابواب صلاة الجماعة) .
29) تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج 3، ص 252; فقیه، ج 1، ص 238 و 374 .
30) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 259 .
31) رجال نجاشی، ص 448; اختیار معرفة الرجال، ص 209 .
32) رساله فارسی امام، مسئله 894 .
33) رساله آیت الله فاضل لنکرانی، مسئله 911; رساله آیت الله مکارم شیرازی، مسئله 817 .