الگوی زن مسلمان

برچسپ ها: در ، خدیجه ، توحید ، آینه

Print Friendly and PDF

خدیجه در آینه زار توحید

محمدکاظم بدرالدین

همیشه فرصت هایی ناب برای نگریستن به روشنایی ها وجود دارد؛ برای شنیدن فضیلت های آسمانی رنگ؛ برای رفتن به باغستان های انبوهی که به کلمات آسمانی ختم می شوند. همیشه نشانه هایی هست که انسان، راه «انسان شدن» را گم نکند.

پنجره امروز، به یکی از گزاره های روشن قصیده ها گشوده شده است. قصیده هایی که از کوچه های طهارت و عفت می گویند و از نخستین بانویی که در خدمت بهار بود.

«خدیجه» را می گویم؛ بانویی که همه خصیصه های زبانزد، به رنگ نام اوست و موج بزرگی اش روزهای مکه را دریایی کرده بود. هنوز که هنوز است، کوه های مکه در برابر وارستگی های باشکوهش حقیرند.

خدیجه برای عاشقانه زیستن در کنار پیامبر عطوفت آمده بود؛ او برای درنگ کردن در لحظه های زیبای فداکاری آمده بود. به یک باره جانش عجین شد با نام فرستاده خدا و با تمام ثروتش به استقبال ذخایر گران سنگ معنوی رفت.

خدیجه در برابر خشکْ مغزانِ کوته نظر، کاری شگفت کرده بود؛ پیش از این رسم نبود که در یک پیوند، چنین فاصله مادی بیفتد. مسیر نگاه هر متموّل سرشناسی، به ثروت اندوزان ِفراتر از خود منتهی می شد.

در این میان، خدیجه یک تنه در این میدان به پا خاست و در مقابل افکار طعن آلود ایستاد و افق های فکری خویش را برای همه نگاه های پیرامونش به روشنی ترسیم کرد. او دل به آوای عرشی انس بسته بود و گام در آینه زار طربناک توحید گذاشته بود. سر از پا نمی شناخت و مست از باده محمدی، جلالی دیگر یافته بود. می خواست تمام تجارت های بی شمار خود را فدای لحظه ای از این اشتیاق کند و همه آنچه اندوخته بود، به پای برگزیده خدا و جانان خویش بریزد. از اینجا به بعد بود که خدیجه شهرتی دیگر برای خود رقم زد.

اگر تا آن زمان، تنها آوازه او، بازرگانی اش بود، از آن پس، تعریفی تازه از خود پیش روی تاریخ نهاد. خدیجه منتسب به شهرتِ عالم گیر محمد شده بود و لحظه های زندگی اش را از خنکای چشمه فضیلت بهره مند ساخت و دستانش را در دستانِ رستگاری زلال نهاد.

... و روزهایی آمد که برای خدیجه بوی سلام و جبرئیل می داد. روزهایی که وجودش را آکنده از عطر جاری بعثت و دلش را شوقستانی از حمایت بیش از پیش کرد.

 

 

 

 

الگوی زن مسلمان (2)

حضرت خدیجه کبری(س)

محبوبه ابراهیمی

پانزده سال پیش از عام الفیل بود. در خانه خویلد بن اسد و فاطمه بنت زائدة بن اصم،[1] دختری دیده به جهان گشود؛ دختری از خانواده ای اصیل؛ در خاندانی بزرگ از قبیله ای مشهور و طایفه ای بنام.[2] او را «خدیجه» نامیدند و با ارزش ها و فضایل اخلاقی، پرورشش دادند، تا آنجا که در جوانی در میان قوم خود به «طاهره» و «سیده زنان قریش» شهرت یافت. همه او را دوراندیش و خردمند و باشرافت می دانستند.[3]

دختر خویلد به مرحله ای از رشد و بالندگی رسیده بود که یکی از بانوان ثروتمند و معروف مکه به شمار می رفت و با ثروت فراوانش تجارت می کرد و از هر قبیله، عده ای در استخدام تجارتش بودند. کاروان تجاری خدیجه آن قدر بزرگ بود که با تمام کاروان های قریش برابری می کرد.[4] بازرگان بزرگ قریش، با وجود چنین ثروت بی کرانی، به دنبال مردی امین بود تا زمام تجارتش را به او بسپارد. محمد بن عبدالله که در میان مردم به «امین» شهرت داشت، بهترین گزینه برای این کار بود. پس در پی او فرستاد و پیغام داد که راست گویی و امانت داری و اخلاق پسندیده ات مرا شیفته تو کرده است. حاضرم دو برابر آنچه به دیگران می دادم، به تو بدهم و دو غلام همراهت بفرستم که فرمان بردارت باشند.[5]

 

محمد امین پذیرفت و پیشاپیش کاروان بزرگ قریش، رهسپار سفر تجاری شام شد. حاصل نخستین تجربه تجاری او سفری پرسود بود که او را بیش از پیش در ذهن خدیجه بزرگ می نمود.

کاروان بازگشته بود. خدیجه گزارش سفر جوان قریشی را از غلامش میسره جویا شد و او جز وصف کمالات و فضایل امین، چیزی برای گفتن نداشت. جریان راهبی را تعریف کرد که محمد(ص) را در حال استراحت زیر سایه درختی در بصری دیده و نامش را از میسره پرسیده بود. آنگاه خبر نبوت وی را به میسره اعلام کرده و گفته بود: این مرد همان پیامبری است که در تورات و انجیل درباره او بشارت های فراوانی خوانده ام.[6]

 

خدیجه با دقت گوش می داد و میسره همچنان از فضائل محمد امین می گفت. تا اینکه سرانجام، خدیجه که شیفته تر از پیش بود، به میسره خطاب کرد و گفت: کافی است میسره! علاقه مرا به محمد دوچندان کردی، برو. آنگاه او و همسرش را آزاد کرد و دویست درهم و دو اسب و لباس گران بها به او بخشید.[7]

 

نیمه های شب بود. خدیجه در رؤیای شیرین شبانه، خورشید را دید که بر بالای شهر مکه چرخید و در خانه اش فرود آمد. متحیر و سراسیمه از خواب پرید. عمویش، ورقة بن نوفل، از دانایان عرب بود. خوابش را برای او حکایت کرد تا تعبیر آن را بداند. تعبیر خواب چنین بود: با مردی ازدواج خواهی کرد که شهرتش جهانی می شود.[8]

این نخستین بار نبود که عمو چنین بشارتی به خدیجه می داد. او که از کتب عهدین اطلاعات فراوان داشت، بارها از برانگیخته شدن مردی از طایفه قریش برای هدایت مردم خبر داده بود که با یکی از ثروتمندترین زنان قریش ازدواج می کند و چون خدیجه، ثروتمندترین زن قریش بود، گاه وبیگاه او را بشارت می داد که روزی با شریف ترین مرد روی زمین وصلت می کند.[9]

 

تعریف های میسره، پیش بینی راهب، تعبیر خواب و بشارت های عمو و بیش از همه، فضائلی که در محمد(ص) دیده بود، خدیجه را شیفته تر از پیش می ساخت. سرانجام تصمیم خود را گرفت و نفیسه، دختر علیه را که از دوستان نزدیکش بود، نزد جوان قریشی فرستاد. نفیسه مأمور رساندن پیام شد. پس نزد پیامبر رسید.

یا محمد! چرا شبستان زندگی ات را با چراغ همسر روشن نمی کنی؟ اگر تو را به زیبایی و ثروت و شرافت و عزت دعوت کنم، می پذیری؟

منظورت کیست؟

خدیجه دختر خویلد.

با این همه تفاوتی که میان وضع زندگی من و اوست، او به این امر راضی می شود؟

او را راضی می کنم.

 

و این وعده نفیسه، مقدمه ای شد تا محمد(ص)، جریان را با عموی خود، ابوطالب در میان بگذارد. پدر خدیجه در جنگ فجار فوت کرده بود و ازاین رو، در زمان مقرر، جوان قریشی به همراه عموهایش به خانه عموی خدیجه رفت تا وی را خواستگاری کند. مجلس با خطبه خوانی ابوطالب آغاز شد که پس از حمد و ثنای الهی، برادرزاده اش را این گونه معرفی کرد: برادرزاده من، محمد بن عبدالله با هر مردی از قریش موازنه و مقایسه شود، بر او برتری دارد. از هرگونه ثروتی محروم است، ولی ثروت، سایه ای است رفتنی و اصل و نسب چیزی است ماندنی... . عموی خدیجه این گونه پاسخ ابوطالب را داد: کسی از قریش منکر فضل شما نیست. ما از صمیم دل می خواهیم دست به ریسمان شرافت شما بزنیم.

این گونه با رضایت دو خانواده، خطبه عقد جاری شد و خدیجه چهل ساله با مهریه بیست شتر به همسری محمد 25 ساله درآمد.[10]

 

روزها یکی پس از دیگری می گذشت و محمد(ص)، نخستین نشانه های وحی را در عالم رؤیا می دید. این رؤیاها، او را به گوشه گیری و خلوت گزینی در غار حرا کشاند. در این مدت، محمد اسرار قلبی خود را با همسر مهربانش در میان می گذاشت، تا روز بعثتش فرا رسید؛ روز نزول «اقرأ باسم ربک الذی خلق»... .

این بار بازگشت محمد(ص) از غار حرا به خانه، با دفعه های قبل متفاوت بود؛ او رسول حق شده بود و مبعوث به رسالت. به خانه که رسید، وجودش مملو از اضطراب بود و قلبش به شدت در تپش. خدیجه که در این هنگام تنها آرامش دهنده رسول حق بود، او را در جامه ای پوشاند و شرح ماجرا را با دقت شنید. آنگاه رسول خدا(ص) را آرام کرد و گفت: شاد و ثابت قدم باش. سوگند به کسی که جان خدیجه در دست اوست، من امیدوارم تو پیامبر این امت باشی. سپس بی هیچ تردیدی سخنان پیامبر را تصدیق کرد تا نخستین زن ایمان آورنده به اسلام باشد. او بارها بشارت بعثت آخرین پیامبر را از کاهنان یهود و نصارا شنیده و منتظر نزول وحی به شوهرش بود. ازاین رو، هنگامی که خاتم پیامبران، او را به گفتن شهادتین دعوت کرد، با آرامش و اطمینان قلبی، به او ایمان آورد و طنین اسلام آوردنش، فضای خانه را معطر کرد: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله».[11]

 

سرمایه دار بزرگ جزیرة العرب که با عشقی خالصانه با محمد بن عبدالله ازدواج کرده بود، از همان آغاز به همسر بی همتایش گفته بود: خودم و اموالم در اختیار شما هستیم و تمام چیزهایی که متعلق به من است، در اختیار و فرمان شماست.[12] او زندگی مشترکش با محمد(ص) را با شهادت گرفتن از مردم آغاز و اعلام کرده بود: مردم! شاهد باشید که خودم و مالم متعلق به محمد هستیم.[13]

اینک با مبعوث شدن محمد(ص) به رسالت، لحظه تحقق این وعده فرارسیده بود و خدیجه به خوبی به عهد خود وفا کرد و تمام سرمایه اش را به پای رسول خدا(ص) ریخت تا در خدمت اسلام قرار دهد. برکت این ثروت در سال های آغازین بعثت برای رسول خدا(ص) از هر مال دیگری بیشتر بود، تا آنجا که فرمود: «سود هیچ مالی برایم مانند مال خدیجه نبود.»[14] در جای دیگر فرمود: «اسلام فقط بر دو پایه قوام و بقا یافت؛ یکی، شمشیر علی و دیگری، اموال خدیجه».[15]

 

ایام حج بود. رسول خدا(ص) به کوه صفا رفت و ندا داد: مردم! من فرستاده پروردگارم. آنگاه بار دیگر به کوه مروه رفت و سه بار دیگر سخن خود را تکرار کرد. عرب های متعصب و نادان، پاسخش را با سنگ دادند. سنگی که ابوجهل پرتاب کرد، پیشانی حضرت را شکافت و صورت مبارکش را خون آلود کرد. آخرین فرستاده خدا به کوه ابوقیس رفت و مشرکان نیز در پی او... . علی(ع) ماجرا را به خدیجه خبر داد. خدیجه گریه کنان، ظرفی غذا برداشت و همراه علی(ع) برای یافتن رسول حق راهی کوه ها شد، درحالی که نام همسرش را فریاد می زد. جبرئیل بر محمد(ص) نازل شد: این خدیجه است که با چشم گریان دنبال تو می گردد. او را صدا بزن و بگو خدا تو را سلام می رساند و به خانه بهشتی که به نور آراسته است، بشارت می دهد.

خدیجه، آن حضرت را یافت و همراه علی(ع) او را به خانه آورد. مردم به خانه خدیجه حمله ور شدند و آنجا را سنگ باران کردند. خدیجه بیرون آمد و خود را سپر سنگ ها ساخت و فریاد زد: ای قوم! از سنگ باران خانه زنی که نجیب ترین قوم شماست، شرم ندارید؟ مردم از شرم شنیدن سخنان خدیجه، رسول خدا(ص) را رها کردند و پراکنده شدند.[16]

 

زنان قریش که همیشه چون پروانه گرد شمع وجود خدیجه می چرخیدند، بعد از ازدواج او با محمد، رهایش کرده بودند و طعنه اش می زدند. جرمش این بود که همسر محمد(ص) شده بود. بااین حال، خدا این غربت و تنهایی را با هدیه ای آسمانی برایش جبران کرد؛ او حامل گوهری تابناک بود که نسل ائمه(ع) را در پی داشت. این جنین، با خدیجه سخن می گفت و مونس و همدمش بود. او را به صبر و بردباری دعوت می کرد و تنهایی اش را پر می ساخت. در زمانی که او نگران تنهایی و مصیبت های رسول خدا(ص) بود، جنینش در رحم به او دلداری می داد و می گفت: مادر جان! اندوهگین و مضطرب نباش؛ زیرا پروردگار جهانیان یار و یاور پدرم است.[17]

خدیجه دراین باره سخنی به همسرش نگفت، تا اینکه روزی رسول خدا(ص) سرزده وارد خانه شد و خدیجه را در حال سخن گفتن در تنهایی دید. پرسید: با که سخن می گویی؟ پاسخ شنید: با جنینی که در رحم دارم. او با من سخن می گوید و مونس من است. جبرئیل نازل شد: یا رسول الله! این جنین دختر است. اصل و نسب مبارک و پاکیزه تو از اوست و بعد از تو، نسل او، امامان طاهر و خلفای روی زمین خواهند بود.

 

تولد کودک نزدیک بود. خدیجه در پی زنان قریش فرستاد تا او را در وضع حمل یاری کنند، ولی پاسخ منفی شنید. ناگهان چهار زن وارد خانه اش شدند. خدیجه ترسید. گفتند: اندوهگین مباش. ما فرستادگان خداییم؛ ساره، آسیه، مریم و کلثوم خواهر موسی.

کودک، پاک و پاکیزه به دنیا آمد و نوری تمام خانه های مکه را روشن کرد. او را به خدیجه دادند. شادمان، کودک را در آغوش گرفت. او مأمور پرورش کودکی شده بود که «ام الائمه» لقب گرفت.

 

خدیجه، افتخار پرورش فاطمه، نور دیده آخرین فرستاده خدا را یافته بود. او پنج کودک دیگر نیز در خانه پیامبر اسلام پرورش داد. حاصل ازدواج او با جوان قریشی، پسری به نام قاسم و سه دختر به نام های رقیه، ام کلثوم و زینب بود که پیش از بعثت در دامان او پرورش یافتند. پس از بعثت پیامبر نیز پسری از او متولد شد که عبدالله نام گرفت و طیب و طاهر نیز خوانده می شد.[18] قاسم و عبدالله در کودکی از دنیا رفتند. با این اوصاف، تمام فرزندان پیامبر، جز ابراهیم، از خدیجه بودند.[19]

 

سال ها بعد از وفات خدیجه، رسول خدا(ص) از او به نیکی یاد می کرد و می فرمود: «خدا برکت می دهد زنی را که بسیار شوهردوست باشد و بسیار فرزند آورد. خدا خدیجه را رحمت کند. زن پربرکتی بود؛ زیرا برای من شش فرزند آورد».[20]

پیامبر خدا(ص) در میان جمعی نشسته بود. ناگاه چهار خط بر زمین کشید و پرسید: می دانید این خط ها چیست؟ گفتند: خدا و رسول آگاه ترند. حضرت فرمود: بهترین زنان بهشت چهار زن هستند: مریم، دختر عمران؛ خدیجه، دختر خویلد؛ فاطمه، دخترم و آسیه، دختر مزاحم، همسر فرعون.[21]

 

تحریم اقتصادی سه ساله مسلمانان آغاز شده بود. شعب نشینان برای سیر کردن خود و نجات جانشان، اندوخته ای نداشتند. خدیجه که در شعب همراه رسول خدا(ص) بود، حکیم بن حزام، برادرزاده اش را مأمور کرد تا از خانه وی مواد غذایی به آنها برساند.

روزی ابوجهل در بین راه، جلوی حکیم بن حزام را که گندم به شعب می برد، گرفت و مانع رفتنش شد. ابوجهل گفت: اجازه رفتن نمی دهم تا نزد مردم مکه رسوایت کنم که آذوقه برای بنی هاشم می بری. برادر ابوجهل که از راه رسیده بود، به وی گفت: مال عمه اش را نزدش می برد و به این ترتیب ابوجهل را متقاعد کرد. ابوالعاص، داماد خدیجه نیز از دیگر افرادی بود که پنهانی برای شعب نشینان آذوقه می برد. حضور خدیجه در شعب، جان مسلمانان را از گرسنگی و مرگ نجات داد.

یک سال از محاصره شعب می گذشت و چند روزی از رحلت ابوطالب. بیستم رمضان سال دهم بعثت بود. خدیجه 65 ساله در بستر بیماری افتاده بود و از سختی مرگ به رسول خدا(ص) شکایت می کرد. پیامبر گریست و او را دعا کرد: خدیجه تو بهترین مادر مؤمنان و بافضیلت ترین آنها و از بزرگ زنان هستی. تو از نزدم می روی که برایم سخت ناگوار است، ولی خداوند برای هر مؤمنی در ناگواری خیری قرار داده است. در بهشت به مادرت حوا و خواهرت ساره ملحق شو.[22]

 

آرزویی در دل داشت که شرم مانع می شد آن را به پیامبر بگوید. فاطمه را صدا زد و دستان کوچکش را در دستان خود فشرد و گریست: دخترم نزد پدرت برو و بگو مادرم می گوید مرا با همان ردایی کفن کن که موقع نزول وحی به تن داشتی. فاطمه پیام را به پدر رساند و رسول خدا(ص) ردای خود را آماده کرد. جبرئیل نازل شد: یا رسول الله! خدا تو را سلام می رساند و می گوید خدیجه را با آن ردا کفن نکن. او را با این حله بهشتی کفن کن.

خدیجه در حال حلالیت طلبیدن از همسرش بود که روحش به جهان باقی پرواز کرد. پیکر مطهرش را تا قبرستان حجون تشییع کردند. رسول خدا(ص) در قبر خوابید و در حق خدیجه دعا فرمود. سپس جنازه را گرفت و با دست مبارک خود دفن کرد.[23] پیامبر گرامی اسلام، آن سال را عام الحزن (سال اندوه) نامید؛ چون دو یار فداکارش را در آن سال از دست داد.

 

اسماء بنت عمیس در واپسین لحظات زندگی خدیجه، بر بالین او حاضر بود. خدیجه بی وقفه می گریست. اسماء پرسید: شما که بزرگ زنان جهان و همسر پیامبری و از زبان آن حضرت بشارت بهشت را شنیده اید؛ چرا می گریید؟ گریه خدیجه شدیدتر شد و در همان حال فرمود: اسماء! برای دخترم زهرا می گریم. هر دختری در شب زفاف به مادر نیاز دارد و فاطمه من، آن شب مادری ندارد تا در کنارش باشد.

 

اسماء با خدیجه عهد کرد که به جای او در شب زفاف، برای فاطمه مادری کند.[24] قلب خدیجه اندکی آرام گرفت... .

 

دفن خدیجه که به پایان رسید، پیامبر به خانه بازگشت. فاطمه دور پدر می چرخید و ناآرامی می کرد و سراغ مادر را می گرفت. پیامبر مانده بود که چه کند. جبرئیل بار دیگر نازل شد: ای رسول! خدایت می گوید به فاطمه سلام برسان و بگو مادرت در خانه ای است از نی که کعب آن از طلاست و به جای پی، عمودهایش از یاقوت سرخ است. خانه او در میان خانه آسیه و مریم، دختر عمران قرار دارد. فاطمه پیام را که شنید و از آرامش مادر اطمینان یافت، آرام شد.[25]

 

در مراسم خواستگاری علی(ع) از دختر رسول خدا(ص)، ام سلمه و ام ایمن و برخی از همسران پیامبر که برای طرح خواستگاری نزد آن حضرت رفته بودند، نامی از خدیجه آوردند و اظهار داشتند که ای کاش آن مادر یگانه هم در این مراسم حضور داشت تا ازدواج جگرگوشه اش را می دید. پیامبر با صدای بلند گریست. او به یاد فداکاری های خدیجه و همدلی هایش افتاده بود. سبب گریه را که پرسیدند، فرمود: خدیجه! کجاست مانند خدیجه؟ زمانی که مردم تکذیبم کردند، تصدیقم کرد. بر دین خدا یاری ام داد و با مالش کمکم کرد. خدا فرمان داد که به قصری در بهشت، بشارتش دهم.[26]

عایشه نزد پیامبر بود که یادی از خدیجه شد و رسول خدا(ص) با صدای بلند گریست. عایشه طاقت نیاورد و اعتراض کرد: یا رسول الله! چقدر به یاد خدیجه هستی! او پیرزنی بود که خدا بهتر از او را برایت رسانده است. پیامبر از این سخن عایشه ناراحت شد و فرمود: به خدا سوگند، بهتر از خدیجه روزی من نشده است. او وقتی به من ایمان آورد که مردم کافر بودند. وقتی مرا تصدیق کرد که مردم تکذیبم کردند. در زمانی از مالش به من انفاق کرد که مردم خودداری می کردند. خداوند از او فرزندانی به من بخشید و از فرزند غیر او محرومم کرد.[27]

این نخستین بار نبود که حضرت در سوگ خدیجه می گریست؛ تا پایان عمر، بسیار و بسیار از خدیجه یاد کرد و در فراقش گریست... . گوسفند که ذبح می کرد می فرمود: حتماً از گوشتش برای دوستان خدیجه بفرستید. عایشه علت این امر را جویا شد، فرمود: من دوست خدیجه را دوست می دارم.[28]

 

سیدالشهدا(ع) روز عاشورا در خطبه ای که خود را به دشمن معرفی می کرد، فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا می دانید که جده من، خدیجه، دختر خویلد است؟[29]

زین العابدین(ع) در مجلس شاهانه یزید در دمشق، در خطبه معروفش خود را چنین معرفی کرد: من، پسر خدیجه، بانوی بزرگ اسلامم.[30]

زینب کبری(س) در کربلا، در روز یازدهم محرم سال 61 هجری هنگامی که کنار پیکرهای پاره پاره شهیدان قرار گرفت و مطالبی جانسوز گفت، از خدیجه چنین یاد کرد: پدرم به فدای خدیجه، بانوی بزرگ باد.[31]

در عصر امامت امام حسن(ع)، پس از آنکه معاویه بر اوضاع مسلط شد، به کوفه آمد و چند روز در کوفه ماند و از مردم برای خود بیعت گرفت. پس از پایان کار، بر بالای منبر رفت و خطبه خواند و تا آنجا که می توانست به امیرمؤمنان، علی(ع) جسارت کرد. امام حسین(ع) برخاست تا پاسخ معاویه را بدهد. امام حسن(ع) دست او را گرفت و نشاند و خود برخاست و فرمود: ای که از علی(ع) به بدی یاد کردی! من حسنم و پدرم، علی(ع) است و تو معاویه ای و پدرت، ضحر؛ مادر من، فاطمه و مادر تو هند جگرخوار؛ جد من، رسول خدا(ص) و جد تو، حرب؛ جده من، خدیجه، بانوی بزرگ اسلام و جده تو، فتیله (زن زشت کار دوران جاهلیت) است. خداوند لعنت کند از ما آن کس که نامش پلید و حسب و نسبش پست و آمیخته با کفر و نفاق است.[32]

آری، خدیجه فخر تمام ائمه بود.

پی نوشت ها:

 

 

[1]. اعلام النساء، ج 1، ص 326.

[2]. احمد صادقی اردستانی، فاطمه؛ الگوی زن مسلمان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 27.

[3]. حیدر مظفری، مادران چهارده معصوم، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ص 45.

[4]. احمد بهشتی، درس هایی از زندگانی زنان نامدار، قم، سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی، ج 1، ص 22.

[5]. علی شیرازی، زنان نمونه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 115.

[6]. بحارالانوار، ج 16، ص 18.

[7]. جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 161.

[8]. بحارالانوار، ج 16، صص 19 و 104.

[9]. فروغ ابدیت، صص 163 و 164.

[10]. همان.

[11]. منتهی الآمال، ج 1، ص 102.

[12]. بحارالانوار، ج 16، ص 55.

[13]. مادران چهارده معصوم، ص 61.

[14]. اعیان الشیعه، ج 1، ص 220.

[15]. عذرا انصاری، جلوه های رفتاری حضرت زهرا(س)، قم، بوستان کتاب، ص 29.

[16]. مادران چهارده معصوم، صص 53 و 59.

[17]. محمد دشتی، فرهنگ سخنان فاطمه زهرا(س)، نشر برگزیده، ص 164.

[18]. درس هایی از زندگانی زنان نامدار، ص 24.

[19]. مادران چهارده معصوم، ص 44.

[20]. شیخ صدوق، خصال، ص 405.

[21]. بحارالانوار، ج 13، ص 162.

[22]. مادران چهارده معصوم، صص 60 66.

[23]. زنان نمونه، ص 119.

[24]. مادران چهارده مصعوم، ص 67.

[25]. بحارالانوار، ج 43، ص 27.

[26]. سفینة البحار، ج 2، ص 57.

[27]. بحارالانوار، ج 16، ص 8.

[28]. ریاحین الشریعه، ج 2، ص 206.

[29]. بحارالانوار، ج 44، ص 318.

[30]. همان، ص 174.

[31]. همان، ج 45، ص 59.

[32]. خدیجه؛ اسطوره ایثار و مقاومت، ص 201.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

یک در آهنی برای قلبمان بسازیم!

آیت الله مجتهدی تهرانی در یکی از جلسات خود نقل کردند: «نجاری به محضر آیت الله اراکی رفت و از ایشان خواست موعظه ای کنند. آیت الله اراکی پرسیدند شغل تو چیست؟ مرد گفت نجارم. در و پنجره می‌سازم. آیت الله اراکی گفتند این همه در و پنجره ساختی برای دلت هم در ساخته ای؟ اگر برای دلت در نساختی یک در برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند.»

چرا با در بسته مواجه می شویم؟

گاه مى ‏شود درهاى زندگى به رویمان به كلى بسته مى ‏شود و دست به هر كارى می زنیم با در های بسته رو به رو مى ‏گردیم، از هر جا که حرکت می کنیم، بسته و بسته است.

دکوراسیون آرامبخش در محیط کار

کار شما هر قدر سخت باشد و خسته کننده اگر محیط ان به دل تان بنشیند ، میزان موفقیت تان بالا می رود.

دود گناه ما در چشم نسل بعد از ما

قرآن می گوید: هر گناه یک اثر وضعی دنیایی دارد که نه فقط گناهکار بلکه دامن نسل او را هم می‌گیرد.

درسهایی زیبا در محضر استاد دانا

امام باقر علیه‏السلام در سوم صفر سال 57 هجری قمری در مدینه منوره متولد شد. آن حضرت سه سال و شش ماه با جدّش امام حسین علیه‏السلام و 34 سال با پدرش امام زین العابدین علیه‏السلام زندگی کرده و 19 سال و ده ماه نیز مدت امامت آن حجت الهی به طول انجامید.

خطبه مظلومانه امام عاشورا برای هدایت کوردلان

بررسی حوادث صبح عاشورا به لحاظ اسناد تاریخی دارای اهمیت زیادی است. اگر چه ممکن است برای برخی خوانندگان محترم، مضمون این مباحث تکراری باشد اما توجه به منابع اصلی در گزارش جزئیات حوادث مقطع مذکور ارزش خاص خودش را دارد.

پنجاه نکته جهت حضور در مجلس روضه

برای داشتن حضوری بیشتر و خشوعی بهتر و اشكی ریزان می بایست حداقل از 24ساعت قبل آمادگی روحی و معنوی را در خود ایجاد کنید .

امامت در زندان!

دوران زندگی ائمه علیهم السلام بر آنان سخت بود؛ زیرا اوضاع و احوال اصلا مطابق آرمانهای بلند آنها نبود و حتی در زمان حضرت علی علیه السلام که بهترین وضع ائمه (علیهم السلام) به نظر می آید، چنان بود که آن حضرت شدت ناراحتی خود را با تمثیلی بیان فرمود و گفت که مانند کسی هستم که استخوانی در گلویش گیر کرده باشد که نه بتوان بیرون آورد و نه بتواند فرو ببرد...

مرگ را در آغوش بگیرید

چرا باید از مرگی ترسید که مامور انتقال ما به سرای باقی و وسلیه برای از پوست در آمدن است؟ چرا مرگ را به خاطر رهانیدنمان از قفس تنگ جسم و ماده در آغوش نگیریم؟

جایگاه حضرت فاطمه و مریم علیهماالسلام در آیات و روایات

خداوند متعال دارای تقدس اصیل و ذاتی است و برخی از اشخاص و اشیاء به میزان انتساب خاص به خداوند متعال و تجلی خداوند در آنها و تجلی خدایی آنها از قداست نسبی برخوردارند. از میان مردان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از میان زنان، فاطمه زهرا علیهاالسلام دارای بالاترین تقدس بعد از خداوند متعال می باشند. رفتار و گفتار رمزآلود پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به فاطمه زهرا علیهاالسلام و آیات قرآنی که به کنایه از آن حضرت یاد کرده و یا در شأن ایشان نازل شده و کلمات معصومین علیهم السلام به روشنی تقدس بانوی اسلام را بیان می کند. مقایسه میان حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت مریم(س) نیز روشن می نماید که اگر حضرت مریم(س) به خاطر صفاتی که در قرآن آمده مقدس بود، فاطمه زهرا علیهاالسلام به طریق اولی مقدس تر است. قرآن نزدیک به بیست ویژگی برای حضرت مریم بیان کرده و روایات اسلامی آنها را به نزدیک چهل ویژگی رسانده است. در قرآن، روایات و تاریخ اسلامی همین چهل ویژگی در رتبه بالاتر و شدت بیشتر برای فاطمه علیهاالسلام ثبت شده است.

آیا سرنوشت ما در یک شب تعیین می شود؟

آیا این درست است که سرنوشت همه ما در شب قدر تعیین می¬شود؟ آیا این با عدالت خدا سازگار است؟ پس ما چه اختیاری داریم؟

رقص در برابر مرگ!

شب را در بیمارستان صحرایی امام حسن(ع) که انگار در پناه کوهی ساخته شده، می مانیم. جای عجیبی است؛ انگار هنوز آنجا جنگ است و خیلی چیزها سادگی شان را از دست نداده اند.

پاسخ کودک در کلاس، از علوم مختلف

حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم در ضمن بیانی مفصّل حکایت فرماید:

چت کردن با نامحرم در فضای مجازی چه حکمی دارد؟

حکم شرعی گفتگو با نامحرم در اینترنت و فضای مجازی را بر اساس استفتائات مراجع عظام تقلید در این مقاله بخوانید.

احسان و نیکوکاری در قرآن و سنت

احسان و نیکوکاری یکی از آموزه های وحیانی و از مفاهیم پردامنة قرآنی است. قرآن کریم با امر به «عدل و احسان»[1] به این مهم اشاره می کند؛ چرا که عدم عدالت، بنیان اجتماع را متزلزل می کند،

انفاق در رهنمود قرآن

پیشتر از آثار و انگیزه های انفاق سخن به میان آوردیم. اینک از زوایای دیگر آن را می نگریم.

درختکاری در آموزهای اسلامی

خداوند متعال سرنوشت بشر را به گونه­ای رقم زده که در دامن طبیعت رشد کند و ببالد و به طور کامل به آن وابسته و نیازمند باشد. متقابلاً طبیعت را نیز طوری آفرید که در خدمت انسان قرار گیرد، نیازهای وی برآورد و آرامش، لذّت و شادی را برایش به ارمغان آورد.

در زندانهای هارونی

از بارزترین نکات دردناک در زندگانی امام کاظم(ع) ، زندانی شدنهای مکرر وطولانی آن حضرت در عصر هارون الرشید است.

اهمیت دعا کردن در ماه رمضان

از او هر چه خواسته شود اجابت می شود ، هر چه در توان کسی از بنی بشر نیست از او بر می آید ، و مهمتر از همه اینست که اگر هزاران بار از او درخواست کنیم ، نه تنها ارزشمان را از دست نمی دهیم ، بلکه برای او عزیزتر و محترمت آنست و کسانی که دعایشان مستجاب نمی شود،

برخی از اوصاف شیعیان در کلام باقر العلوم علیه السلام

همانطور که از مفهوم کلمه شیعه بر می آید، پیروی، تبعیّت و الگوپذیری از ائمه معصومین علیهم السلام در تمامی شؤونات زندگی، لازمه شیعه بودن است. در سخنان گهربار معصومین علیهم السلام خصوصیات و ویژگیهای یک پیرو واقعی بیان شده است تا بدین وسیله یادآور شوند که شیعه بودن صرفا با ادّعا و یا نامگذاری محقّق نمی شود؛

درهای رحمت بی انتها

اگر كسى بتواند در روز عرفه خود را به «عرفات» یا به كربلا برساند، بهترین مكانها را براى دعا انتخاب كرده است. و گویا این روز مختص به دعاست.

کارهایی که باید در روز عرفه انجام دهیم!

عرفه روز همراهی و هم صداییِ با «یا ربّ» «یا ربّ» های امام حسین(علیه السلام) است. روز معراجِ دل های کربلایی است که همنوا با کاروان سالار عشق عاشورا، می خوانند: لااِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ المُستَغفِرینَ ... . روز پالایش وجود از هر گونه تعلّق و شرک و گناه است، روز توبه!

دانشمندی که مربعی در علم پزشکی ایجاد کرد!

ابوعلی، حسین بن عبدالله که در غرب به اوسینا (Avicenna) نیز معروف است، در سال 370 شمسی، مصادف با اول شهریورماه در افشنه، نزدیک بخارا، متولد شد.

امتیازحر دردنیا و آخرت چیست؟

حر ابن یزید ریاحی از شخصیت های بزرگ واقعه عاشورا است. انسانی که در یک لحظه خود را از رذایل و پستی رها کرد و در دریای انسانیت غوطه ور ساخت. آنچه سبب نجات حر شد ادب او بود.

5 کلید طلایی در زندگی پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم)

امروز درحالی برخی سعی دارند در قالب‌ سلبریتیسم خود را نماد زندگی موفق معرفی کنند که بیش از ۱۴۰۰ سال قبل خداوند آب پاکی را روی دست همه انسان‌ها ریخته و پرده از چهره‌ای برداشت که تبعیت و پیروی از او ضامن سعادت، کمال و خوشبختی است.

در سوگ غریب طوس

بیست و نهم صفر سالروز شهادت امام رضا(ع) بر شیعیان تسلیت باد

چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟

در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب می کنند. دلیل چیست؟ خدا می گوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه می کنی؟

چرا این چهار ماه بیشتر می شود

شکی نیست که هر جرمی از هر مجرمی با عمد و اختیار، استحقاق جریمه و مجازات را دارد و از سوی دیگر، همه مجرمان، یکسان نیستند و بدون شک، شرایط زمانی، مکانی، روانی و ویژگی های دیگر آنها تفاوت دارد.

8 تمرین ساده برای مثبت اندیشی در شرایط سخت

با مثبت اندیشی به جای تمرکز بر مشکلات و نقاط منفی فرصت‌هایی را پیش روی خود خواهید دید که شما را به نتایج بهتری سوق خواهد داد.

در زندانهای هارونی

امام کاظم(ع) در شرایط دشوار حکومت عباسیان می زیست که دستگیری و آزار هواداران اهل بیت، سیاست رایج خلفا بود و طبیعی بودکه آن حضرت نیز، از سوی هارون الرشید، دچار زندان و شکنجه گردد.

نوروز در فرهنگ شیعه

نوروز یا روزِ نو در همه تقویم‌ها، دوره‏ها و در میان همه فرهنگ‌ ها، با اسامى گوناگون مطرح بوده و هست. گردش زمین به دور خورشید و پدید آمدن روز و شب و فصول سال و نیز حرکت ماه بر گرد زمین، بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبیعى، تقویم را پدید آورده است.

نوروز اسلامی

مسلمان شیعه همواره در صدد است که ایام و روزهای سالش را بر اساس دستورات و توصیه های دینش برپا دارد. حالا اگر این مسلمان شیعه ایرانی هم باشد روزهای اول سالش را که نوروز است و آمیخته با جشن ها و مراسم های ملی به انجام دستورات و توصیه های دینی متبرک می کند و نوروزش را عیدی حقیقی می گرداند.

متاسفانه ماه شعبان المعظم در حال اتمام است!

شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید. توفیق الهی، قرب الهی، استغنای ناشی از تفضل الهی، رزق مادی، رزق معنوی، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفره ی ماه رمضان گذاشته اند.

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

رابطه انفاق و روزی در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام)

پیشوایان اسلام، سفارش و تأکید زیادی به کسب روزی حلال و انفاق کرده اند. از آن جا که روزی حلال و انفاق، تأثیر فوق العاده ای در تربیت درست افراد جامعه دارد، هر فردی موظف است که در مورد درآمد و به دست آوردن روزی خودش، دقت و حساسیت لازم را به عمل آورد تا تأمین مخارج زندگی اش از طریق حلال باشد و بخشی از آن را انفاق نماید.

رعایت عفاف در نگاه به نامحرم

قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ

نکاتی درباره ی شب قدر

شب قدر از دو جهت برای ما گرامی است. و ما هم غیر از این دو عنصر محوری چیزی نداریم، و این شب می تواند جامع آن دو عنصر محوری باشد. یکی جریان «قرآن» است و دیگری جریان «عترت».

رقص در برابر مرگ!

شب را در بیمارستان صحرایی امام حسن(ع) که انگار در پناه کوهی ساخته شده، می مانیم. جای عجیبی است؛ انگار هنوز آنجا جنگ است و خیلی چیزها سادگی شان را از دست نداده اند.

موجبات قطع رحم در کلام امام هشتم (علیه سلام )

امام رضا (علیه سلام ) مال جز با پنج خصلت در یکجا جمع نمی شود: بخل شدید، آرزوهای دور و دراز، حرص غالب، قطع رابطه با خویشاوندان، مقدم داشتن دنیا بر آخرت.

عمری در جهاد روشنگری

در سالهای حاکمیت جور و ستم، در عصر استبداد و خفقان چه بسیار عزیزانی که در راه احیاء سنت نیاکانشان، زنده نمودن دین محمد(ص) و استمرار نهضت حسین(ع) تا محو هر گونه ظلم و جور، با ایثار جان قدم در راه میدان جهاد گذاردند.

امیرالمومنین علیه السلام از زبان دیگران

یا علی لو وازن ایمانک ایمان اهل السماوات والارض لیزید ایمانک ایمانهم

رسالت در اسارت

روشن­ترین و با شکوه­ترین دوران زندگانی حضرت زینب3 برهه­ای است که همراه و در کنار امام حسین7 کاروان عشق و شهادت را همراهی می­کرد و شکوه و عظمت می­آفرید.

در گزند باد

بررسی موضعگیری های امام باقر (علیه السلام) در برابر فرقه های منحرف عقیدتی

زن در آیینه کربلا

عاشورا; عشق و ایثار و شور و وفاداری و رضا به قضای الهی و ایستادگی در مقابل دشمن است. این واژه ها نمادی از فرهنگ عاشورا را ترسیم می کنند و زمانی مفهوم و معنا پیدا می کنند که عاشورای ما به همراه حضرت زینب کبری علیها السلام، ام الکثوم، رقیه، رباب و دیگر شیر زنانی که در میدان عظیم کربلا قرار گرفته اند باشند.

در اربعین چه گذشت

سید امام رضی الدین علی بن طاووسی حسنی در کتاب لهوف و شیخ فقیه ابن نعا در کتاب مثیر الاحزان آورده اند که خاندان رسالت پس از رهایی از اسارت در خدمت امام زین العابدین(ع) از شام حرکت کرده و در میان راه از شخص همراه خودشان که یزید بر آنها گماشته بود می خواهد که قافله را به عراق ببرد و وی قافله را به عراق برگردانده و وارد کربلای معلی شدند و جابر بن عبدالله انصاری را در آنجا ملاقات نمودند و بعد رهسپار مدینه شدند.

مدینه در ماتم

زمین عربستان، آشنای گام های مردی است از جنس آسمان که در نگاهش ملکوت موج می زد و آیینش مهرورزی بود. اَبَرمردی که خُلق نیکویش مایه مباهات خدای سبحان و سریر شوکتش بر قلب های امتش استوار بود.

چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟

در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب می کنند. دلیل چیست؟ خدا می گوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه می کنی؟

در محضر آفتاب

تاریخ اسلام تاریخی پر فراز و نشیب است. از جمله مهم ترین عوامل آن، تنگناها و چالش هایی است که پیوسته حکم رانان ظالم، جامعه را با آن روبه رو می کردند.

منادی دین مداری در عصر دین ستیزی اموی

اگر تا دیروز با لقب «بیمار کربلا» علی بن الحسین علیه السلام را می شناختیم و این نوع شناخت را ظلم به حضرت می دانستیم، بی گمان امروز نیز شناخت علی بن الحسین علیه السلام تنها با دعاهای او و لقب «سجاد» ظلمی دیگر در حق اوست و شایسته این است که زندگی آن حضرت از ابعاد گوناگون مورد توجه قرار گیرد تا از اظهار نظرهای تک بعدی پرهیز شود.

سرّ روزه سی روز چیست

حضرت حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام فرمودند:

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس

خداوند همیشه سفره خود را پهن کرده است و ما مهمان او هستیم و در این دو زمان و زمین ما را هم به ضیافت دعوت کرده است، هم در ماه مبارک رمضان فرمود شما جزء ضیوف الرحمان هستید برای این زمان، هم در سرزمین وحی فرمود جزء ضیوف الرحمان هستید، حاجیان و معتمران جزء مهمانان خدا هستند اما هر مهمانی، هر دید یک بازدید هم دارد فرمود من شما را به عنوان مهمان دعوت کرده ام؛ ولی شما اگر مرا دعوت کنید من می آیم من منتظر میزبانی شما هستم. این چنین نیست که خدا فقط مهمانی بدهد و مهمان نشود، فرمود اگر میزبانی مرا قبول کردید من مهمان شما می شوم «أَنَا عِندَ المُنکسِرَة قُلُوبهم» کسانی که قلب شکسته دارند، من مهمان او هستم.

بهشتی در خانه

پدرم در برخورد با بچه ها معتقد بود: بچه ها در عین حال که باید پرورش جهت دار پیدا کنند، ولی این پرورش باید در عین احساس انتخاب گری و آزادی در انتخاب باشد. برخورد ایشان با فرزندانشان خیلی ظریف بود. من از ایشان حتی برای یک بار نشنیدم یا ندیدم که به من یا خواهر یا برادرم بگویند: این مسأله باید این طور که من می گویم انجام بشود

در آفاق نگاهها

پیشوایان پاک، طبق شرایط زمانی و مکانی هرکدام به وظیفه الهی زمان خود عمل کردند به گونه ای که اگر هر امام به جای دیگری بود همان وظیفه را دنبال می کرد.

در جستجوی خورشید

در آن شب مهتابی، به ستاره ها خیره می شود . از چشمک زدن آنها لذت می برد . طوفانی از افکار پراکنده به سراغش می آیند و او را با خود می برند . در امتداد همان افکار و اندیشه هاست که نقشه سفری سخت و طاقت فرسا در مغزش نقش می بندد . آهنگ سفر مدینه است; سفری که اراده محکم و دل شیر می طلبد . از کابل تا مدینه راه طولانی و پر زحمتی است . از صحراها و صخره ها گذشتن می باید و کوهها و تپه ها را فتح کردن می خواهد .

آفتاب، در قفس!

ـ بس کن! از سر شب هرچه گفتی، هیچ نگفتم، منتظر شدم تا خسته شوی و زبان به دهان بگیری.

عید در فرهنگ اسلامی

واژه «عید» در اصل از فعل عاد(عود)یعود است و برای آن معانی مختلفی گفته اند: از جمله «خوی گرفته » ، «روزفراهم آمدن قوم » و «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یاحادثه بزرگی باشد.»

حضور دین در نوروز

نوروز این عید باستانی، کهن و ملی که مقارن با تجدید

مسیر کامیابی وسرافرازی در دو جهان چیست

🌸 *راه رسیدن به کامیابی وسرافرازی دو جهان*🌸

رابطه آزادی و امنیت در نظام مردم سالار دینی

آزادی بدون قدرتِ سیاسیِ امنیت بخش منجر به فساد می­شود و قدرتِ سیاسیِ امنیت دهنده بدون آزادی منجر به انحطاط و استبداد می­گردد/دولتی که بخواهد بیشترین سود را به مردم برساند باید از دو رکن اساسی برخوردار باشد/:. محدودیت پذیری/مسئولیت پذیری:

در درون سینه می سوزد دل شیدای من

در درون سینه می سوزد دل شیدای من ای خدا دریای خون شد سینه سینای من

گناهی که در عرفه بخشیده نمی شود چیست

امیر مؤمنان علی(ع) درباره راز وقوف در عرفات فرمود: «عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود».[1] از این رو، شب و روز عرفه دعاهای مخصوصی دارد که جزو فضایل برجسته و آداب مهم روز عرفه است. در حقیقت، خداوند این گونه مهمانان خود را برای ورود به خانه ای که پیامبران به طهارت آن قیام و اقدام کرده اند، تطهیر و پاک می کند؛ زیرا خداوند در خانه پاک، تنها مهمانان پاک را می پذیرد.[

قیام حسینی ، تلاش جهت آگاهی بخشی

وقتی به زمینه اجتماعی موجود در پیشا قیام ابا عبد الله الحسین (ع) می نگریم به بمباران تبلیغاتی بنی امیه بر علیه خاندان علوی واقف می شویم: این که در منابر ومساجد سرتا سر کشوراسلامی علی بن ابی طالب(ع) که اول مرد مسلمان وموثر ترین فرد در پیروزهای بدر و احد و … و داماد پیامبر(ص) و به زعم آنان خلیفه چهارم راشدین بود، رسما مورد لعن وسب قرار گیرد و چندین سال این سنت باطل و ناورا ادامه داشته باشد ،مساله کمی نیست.

حضور امام حسن (ع) در ایران ؟

امام حسن (ع) فرزند بزرگ حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و دومین امام ما شیعیان است که در کودکی و جوانی با سه خلیفه نخستین معاصر بود، موضع ایشان در برابر خلافت ابوبکر، عمر و عثمان و حضور ایشان در فتوح ایران و افریقیه سوالی است که این مقاله در پی پاسخ گویی به آن می باشد. به نظر می رسد که ایشان با وجود این که خلافت را حق پدر خود دانسته در مواردی با سه خلیفه همکاری هایی داشته اند، و در زمان دو خلیفه اول ابوبکر و عمر در فتوحات شرکت نکرده، ولی در زمان عثمان، حسن (ع) با سپاهیان به ایران آمده و در فتح طبرستان شرکت داشتند. برای روشن شدن این مطلب به بررسی موضع ایشان در دوران ابوبکر، عمر و عثمان می پردازیم.

حضور سبز زنان در خانه های خدا

یکی از مسائلی که از دیرباز در میان مسلمانان مطرح بوده و گاه چالشی فکری و اجتماعی محسوب می شده، مسئله حضور زنان در مسجد و عرصه های اجتماعی است . برخی مانع حضور زنان در عرصه های اجتماعی و از جمله حضور در مساجد می شدند و بعضی دیگر آن را تجویز می کردند و در این مورد برای زنان نیز شانی مساوی با مردان در نظر می گرفتند .

در پی خورشید

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام یازدهم ذیقعده سال 148 ق. در مدینه دیده به جهان گشود. این رویداد شکوهمند بعد از شهادت امام صادق علیه السلام اتفاق افتاد.[1] 35 سال از ایام حیات پربار آن امام همام با دوران امامت پدرش حضرت امام کاظم علیه السلامتوأم بود و هنگامی که هارون امام را به بغداد انتقال داد آن حضرت نیز شاهد این نیرنگ های هارون الرشید بود. از سال 183 ق. که امام موسای کاظم در بغداد به شهادت رسید دوران بیست سالة امامت امام رضا علیه السلام آغاز شد.

محبوب‌ترین انسان‌ها در روش و منش پیامبر

پیامبر برای کامل‌سازی و شکوفایی اخلاق شایسته آمده است، و اخلاق و منش زیبا، در حقیقت حاصل و رهاورد و میوه‌ی هر دین و آیین و نظام و مکتبی است، و واژه‌ باهتوهم و حدیث *مباهته* *هر گز نه چنان است که برخی دوستان در روزنامه‌ی کیهان و مراکز مشابه، معنا و عمل می‌کنند، بلکه به‌مفهوم مبهوت‌ساختن مخالف، با بارش دلیل و برهان خردپسند و دلسوزانه و حکیمانه است و نه باراندن باران تهمت و رفتار دشمنانه بر او.

زنان در سیره پیامبر مهربانیها

هنگام تولد فرزندشان حفره ای می کندند و مادر را بر روی آن حفره می بردند تا نوزادش اگر دختر شد مستقیم زنده به گور شود و اگر پسر شد، نجاتش دهند. وقتی مردی خبردار می شد که نوزادش دختر شده است، صورتش سیاه و خشم ناک می شد و از ننگ این خبر خفت بار خودش را گم و گور می کرد! (نحل: 58 و 59) این تصویری از نوزاد دختر (همان مادر فردا) در حجاز جاهلی بود.

در گزند باد

از آن جا که عصر امام باقر(علیه السلام)، روزگار برخورد اندیشه های اسلامی و غیراسلامی بود، دربارِ بنی امیه، مناظرات زیادی بین دانشمندان ادیان مختلف با امام سازمان دهی کرد و آخرین حکمرانان بنی امیه این سیاست کهنه و شکست خورده را بار دیگر از سر گرفتند.

دو امام در برابر صلح

با شهادت امام علی علیه السلام، مردم کوفه با فرزند شایسته آن حضرت، امام حسن علیه السلام به خلافت بیعت (1) نمودند . آن امام پس از اندک مدتی که معاویة بن ابی سفیان (فرمانروای شام از طرف دو خلیفه قبلی) از فرمانبری سر باز زد، دستور تجهیز سپاه صادر فرمود . مردم نخست جوش و خروشی نشان دادند اما به دلایل چندی، حرارت مردم فرو نشست و امام در وضع دشواری قرار گرفت .

زن در آینه ی دفاع مقدس

«این جانب در طول این جنگ، صحنه هایی از مادران، خواهران و همسرانِ عزیز از دست داده، دیده ام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیری داشته باشد. این عظمت اسلام است که در چهره ی زنان انقلابی ما آشکار شده است و امروز بحمداللَّه آشکار است.» (امام خمینی قدس سره)

شعر وفات حضرت خدیجه(س) – علی صالحی

لحظاتی که نشستی بغل بستر من این قَدَر گریه نکن فاطمه جان در بر من

زندگینامه حضرت خدیجه (س)

پدر او خُوَیلد بن اسد و مادر او فاطمه دختر زائده است.

حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت

سخن از خدیجه ، سخن از یک دنیا عظمت و پایداری و استقامت درراه هدف است . به حق قلمفرسایی در باره کسی که خداوند بر اوسلام و درود فرستاد ، بسی مشکل است . اما به مصداق «مالا یدرک کله لا یترک کله ،» به بررسی گوشه هایی از شخصیت و زندگی این بزرگ بانو می پردازیم :

صدف کوثر

در میان میلیونها بانوی با فضیلت جهان، تنها یک بانو این افتخار را پیدا کرد که دُرِّ شاهوار جهان آفرینش، دُردانه بی همتای خداوند منّان باشد و سرور بانوان عالم، دخت گرانمایه پیامبر خاتم، وجود اقدس فاطمه اطهر علیهاالسلام را در صدف خود بپروراند، و او کسی جز حضرت خدیجه علیهاالسلام نیست.

برگی از فضایل حضرت خدیجه کبری علیها السلام

حضرت خدیجه کبری علیها السلام 68 سال قبل از هجرت در خانواده ای با اصالت در مکّه معظّمه دیده به جهان گشود.

با خدیجه(س) اولین زن مسلمان صدر اسلام

درها را به رویش بسته بودند؛ هیچ یک از زن های قریش نخواسته بودند حتی حرف هایش را بشنوند.

در وصف حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

خدیجه دختر خویلد از نیکوترین و عفیف ترین زنان عرب قبل از اسلام و در دوره اسلامی نخستین زنی که به پیامبر اکرم ( ص )، شوهرش، ایمان آورد و آن چه از مال دنیا در اختیار داشت - در راه پیشرفت اسلام - کریمانه بذل کرد.

بانوی کرامت و احسان

نقش تأثیرگذار زنان در حرکت­ها و جنبش­های انسانی و اجتماعی و نیز گرایش­های فکری آنان منشأ ظهور تحولات مثبت یا منفی در جوامع بوده است. قرآن کریم در آیاتی از سوره تحریم زنان مؤمن و زنان کافر را ضرب المثل برای اهل ایمان ذکر می­کند؛ چرا که زن مؤمن و متقی، خاستگاه و منشأ ظهور جامعه ایمانی و زن کافر و مشرک، منشأ جامعه کفر است.

خدیجه طاهره، به روایتی دیگر

درباره خدیجه، همسر گرامی پیامبر اکرم (ص)، اطلاعات زیادی گزارش نشده است و کاش فقط با کمبود اطلاعات روبه رو بودیم. زیرا همان گزارشاتی هم که واصل شده دارای تناقصات فراوان و شگفت آور است و متأسفانه آن قسمتی که بر سر زبانها جریان دارد، زندگی واقعی آن بانوی بزرگوار را به نمایش نمی گذارد و این مقاله، در پی آن است، تا علاوه بر آنچه که بر افواه جاری است سیمای دیگری از خدیجه کبری عرضه کند.

خدیجه(س) گوهری که در مکه درخشید

با نگاهی به تاریخ حیات زن در اعصار گذشته و بررسی و ارزیابی روی¬دادهای جوامع گوناگونی که در آن¬ها بانوان نقشی را عهده¬دار بوده¬اند، این نکته آشکار می¬گردد که هرگاه زنان به¬سوی پاکی درون، صفای قلب و تهذیب نفوس گام بردارند و به عوالم معنوی گرایش یابند چنان منزلت و اراده¬ای به ¬دست می¬آورند که می¬توانند در تاریخ سرزمینی تحول¬آفرین باشند.

بانوی کرامت و احسان

نقش تأثیرگذار زنان در حرکت­ها و جنبش­های انسانی و اجتماعی و نیز گرایش­های فکری آنان منشأ ظهور تحولات مثبت یا منفی در جوامع بوده است. قرآن کریم در آیاتی از سوره تحریم زنان مؤمن و زنان کافر را ضرب المثل برای اهل ایمان ذکر می­کند؛ چرا که زن مؤمن و متقی، خاستگاه و منشأ ظهور جامعه ایمانی و زن کافر و مشرک، منشأ جامعه کفر است.

فرشته ی مهر

خدیجه(س) وزیر و کمک راستین بود برای اسلام و مایهی سکون و آرامش قلب پیامبر(ص) محسوب میشد.»1

کجا مثل خدیجه می توان یافت

نیست زنی در سخا به پای خدیجه چشم فلک خیره بر وفای خدیجه

نام پر افتخار خدیجه

روزگاری می شد که قریش از مکتب پیامبران دور شده و تحت حاکمیت جاهلیت غوطه ور بود. ناگهان در این محیط تاریک، در خانه خویلد، ستاره ای درخشید؛ دختری که نامش را خدیجه نهادند و در همان فضای مخوف و مکدر، رشد یافت. او به پرسش های مبهمی می رسید و به تازه هایی روشن دست می یافت. از همان ابتدا، از بت ها بی زار بود. روحی سرشار از انسانیت داشت و همواره با مستضعفان، با محبتی خاص رفتار می کرد.

همسر آفتاب

روزهای پایانی دهه اول ماه رمضان یادآور سال حزن و ماتم است سالی که اسلام دویاور بزرگ خود حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه سلام اللّه علیها را از دست داد و انقلاب بزرگ فرهنگی رسول اللّه را با مشکلات فراوان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روبرو ساخت.

خدیجه، ای همه خوبی

خدیجه، ای همه خوبی... درودم بر تو باد ای دختر پاک «خویلد»

خدیجه(س) گوهری که در مکه درخشید

گوهری درخشان* با نگاهی به تاریخ حیات زن در اعصار گذشته و بررسی و ارزیابی روی دادهای جوامع گوناگونی که در آن ها بانوان نقشی را عهده دار بوده اند

فرشته ی مهر

«کانت خدیجة(س) وزیرة صدقٍ علی الإسلام و کان صلی الله علیه و آله یسکن علیه

بانو خدیجه(س) از حضرت رسول اکرم(ص)مستقیم خواستگاری کردند یا با واسطه؟

بر اساس برخی نقل‌ها پیامبر اسلام(ص) با اموال خدیجه(س) و به وکالت از او، سفر تجاری موفقیت‌آمیزی به شام داشت که از آن‌پس، خدیجه دلبسته او شده و شخصی را - بدون آن‌که اعلام کند که او از طرف چه فردی آمده - نزد پیامبر(ص) فرستاد تا ببیند که آیا ایشان نیز تمایل به چنین ازدواجی دارد یا خیر؟

سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) چقدر بوده است؟

بسیاری از مورخین و محدثین سن حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را در حدود 25 تا 28 سال دانسته اند. و در آن زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، نیز 25 ساله بودند، بنابراین تفاوت سنی بین پیامبر اکرم و حضرت خدیجه نبوده و یا حدود سه سال بوده است. حالا سؤال اینجاست که چرا برخی می کوشند، که سن حضرت خدیجه را چهل سال معرفی کنند؟

کجا مثل خدیجه می توان یافت

در حدوده سه، یا فراتر از سه دهه پیش از اسلام، در دامن طبیعت و پاک و سالم حجاز، و در کرانه چاه جوشان زمزم، این یادگار الهام بخش «هاجر» و «اسماعیل» دختری دیده به جهان گشود که در زندگی پر فراز و نشیب و تاریخ سازش نشان داد که دلی به شفافی آینه صاف، اندیشه ای به جوشانی زمزم، و فطرتی به زلالی آبشارهای بلند و زیبا و پاک و دور از دسترس داشت.

امام آینه و عشق

این بوی یاس، از سمت کدام کوچه می وزد که مدینه را اینچنین مدهوش کرده است؟! او می آید و ربیع الثانی، هشتمین روزش را قد راست می کند. آسمان می چرخد و فرشتگان، دف زنان و هلهله کنان به چشم روشنی «حُدیث» می آیند. تو می آیی و خانه «هادی آل محمد صلی الله علیه و آله » را ستارگانی بی شمار، قرق می کنند. خاک، نفس می کشد و پنجره های شهر، دل به آفتابی می سپارند که از چشمان علوی تو می درخشد.