این چنین بود انفاق پیامبر

برچسپ ها: پیامبر ، انفاق ، اکرم

Print Friendly and PDF

شخصی می گوید: روزی بلال1 را در شهر حلب2 دیدم و از او پرسیدم: بلال! به من بگو ببینم انفاق های پیامبر چگونه بود؟ بلال گفت: انفاقی نبود که پیامبر صلی الله علیه وآله انجام دهد، مگر آن که مرا در انجام آن مأمور می کرد. همواره روش پیامبر صلی الله علیه وآله این گونه بود که هرگاه مسلمانی به نزدش می آمد و پیامبر، او را برهنه و فقیر می یافت، قبل از این که او چیزی بخواهد، پیامبر اگر چیزی آماده داشت که به او بدهد، می داد و اگر چیزی آماده نداشت، به من می فرمود: بلال! برو پولی قرض کن و برایش لباس و غذا تهیه کن؛ من هم می رفتم مقداری پول قرض می کردم و با آن، قدری غذا، لباس و سایر لوازم تهیه می کردم و آن شخص را با این پول، هم می پوشاندم و هم غذا می دادم.

 روزی یکی از مشرکان مدینه، جلوی مرا گرفت و گفت: بلال! من از تو تقاضایی دارم. گفتم: بگو. گفت: من فردی ثروتمندم و دلم می خواهد از امروز به بعد، فقط از من پول قرض بگیری. هرگاه خواستی چیزی تهیه کنی، به نزد من بیا تا پول در اختیارت بگذارم. چون پیشنهاد از طرف او بود، من هم پذیرفتم و از آن روز به بعد، هر وقت به پول نیاز داشتم، به سراغ او می رفتم؛ از او پول قرض می گرفتم و حاجت نیازمندان را با آن برآورده می کردم تا این که یک روز، وضو گرفته بودم و خود را آماده می کردم که به مسجد بروم و اذان بگویم که ناگهان، آن مشرک را با جمعی از دوستان تاجرش که در حال عبور بودند، دیدم. آن مشرک تا چشمش به من افتاد، با لحنی تند و بی ادبانه، فریاد زد:

 هی حبشی! هیچ می دانی تا اول ماه چقدر مانده؟

 گفتم: بله می دانم، خیلی نمانده.

 گفت: خواستم یادت بیاورم که بدانی تا اول ماه، چهار شب بیشتر نمانده؛ حواست جمع باشد که حتماً سر ماه به سراغت خواهم آمد و طلبم را خواهم گرفت.

 من از سخنان آن مشرک، بُهتم زده بود و سخت متعجب شده بودم؛ او هم یکسره جسارت و بلندپروازی می کرد و می گفت: من این پول ها را به خاطر بزرگی دوستت (پیامبر) و یا بزرگی خود تو قرض نداده ام؛ بلکه می خواستم با این کار، تو بنده من باشی تا مثل قبل از اسلام آوردنت، تو را به گوسفند چرانی بفرستم.

 هرچه با خود فکر کردم که چه پاسخی به او بدهم، دیدم بهتر است با بی اعتنایی از آن بگذرم.

 آنها رفتند و من هم به سوی مسجد روان شدم؛ اما خیلی ناراحت بودم و لحظه ای از فکر آن مشرک و حرف هایش غافل نمی شدم؛ گویی شهر مدینه روی سرم می چرخید و افکار رنگارنگ، رهایم نمی کردند؛ به مسجد که رسیدم، اذان گفتم؛ نماز عشا را به جای آوردم و صبر کردم تا همه متفرق شدند. پیامبر صلی الله علیه وآله از مسجد به سوی منزل حرکت کرد و داخل خانه شد. دنبالش روان شدم و اجازه ورود خواستم؛ پیامبر اجازه فرمودند. داخل شده، سلام کردم و در کمال خضوع، گفتم: ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدای شما باد! همان مشرکی که قبلاً به شما گفته بودم از او پول قرض می کنم، امروز مرا در مسیر مسجد دید و با من این گونه رفتار کرد. در حال حاضر، نه شما پولی داری و نه من؛ او هم که بنای آبروریزی دارد. لطفاً اجازه دهید به میان محله های مسلمانان سری بزنم بلکه خداوند عنایتی کند و بتوانیم بدهی خود را بپردازیم.

 این سخنان را گفتم و از محضر پیامبر صلی الله علیه وآله خارج شدم. پاسی از شب گذشته و شهر کاملاً خلوت شده بود. همه، شام شب را خورده، خوابیده بودند. به سوی خانه ام روان شدم. به خانه که رسیدم، حوصله هیچ کاری را نداشتم. شمشیر، نیزه و کفشم را بالای سرم گذاشتم و طاق باز، روی بام دراز کشیدم که بخوابم. دستانم را زیر سر گذاشتم و به آسمان نیلگون خیره شدم. بسیار سعی کردم که بخوابم؛ اما از فرط ناراحتی کارِ آن مشرک، خواب از چشمانم ربوده شده بود. راستی شبی سخت و سنگین بود.

 سرانجام، سحرگاهان بلند شدم که برای رفتن به مسجد مهیا شوم. دیدم شخصی نفس زنان به سویم می آید و صدا می زند: بلال! بلال! از بالای بام، بی صبرانه فریاد زدم: چه می گویی؟ گفت: زود بیا که پیامبر صلی الله علیه وآله تو را می خواهد.

 فوراً لباس پوشیدم و به سرعت، به سوی خانه پیامبر، حرکت کردم.

 به نزدیک خانه پیامبر که رسیدم، دیدم چهار شتر پر از بار، کنار خانه پیامبر زانو زده، استراحت می کنند. در زدم؛ اجازه خواستم؛ وارد شدم و سلام کردم. پیامبر صلی الله علیه وآله با تبسم فرمود: بلال! خوشحال باش که خداوند، حاجت تو را برآورده کرد. من هم حمد خدای به جا آوردم. پیامبر فرمود: آیا آن چهار شتر را با بار، بیرون خانه ندیدی؟ عرض کردم: چرا یا رسول الله! پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: هم بار شترها و هم خود آنها، برای توست. بار آنها، لباس و طعام است. آنها را یکی از بزرگان فدک3 هدیه کرده است. بارها را برگیر و قرض هایت را با آنها بپرداز.

 خوشحال از شنیدن این خبر، با عجله به سراغ شترها رفتم. اول، بارشان را پیاده کردم و بعد هم خودشان را محکم بستم و برای گفتن اذان، به سوی مسجد رفتم.

 منتظر شدم تا پیامبر صلی الله علیه وآله نماز گزارد. پس از نماز، به طرف بقیع رفتم، آن جا بساط کردم و با صدای بلند فریاد زدم: هر که از پیامبر طلبی دارد، فوراً بیاید و مشغول فروش اجناس و پرداخت بدهی شدم. به بعضی ها پول و به بعضی ها جنس می دادم.

 همه طلب خود را گرفتند و دو دینار هم اضافه آمد. به مسجد رفتم. پیامبر صلی الله علیه وآله تنها در مسجد نشسته بود. سلام کردم. پیامبر فرمود: چه کردی بلال؟ عرض کردم: خداوند آن چه بر عهده پیامبرش بود را ادا نمود. پیامبر فرمود: آیا چیزی هم اضافه آمد؟ عرض کردم: دو دینار. پیامبر فرمود: دلم می خواهد این دو دینار را هم به مستحق بدهی و مرا از وجود آن راحت کنی. بلال! من از مسجد بیرون نمی روم تا تو این دو دینار را هم خرج کنی.

 آن روز، فقیری را نیافتم. پیامبر، شب را در مسجد خوابید و روز هم در مسجد ماند. اواخر روز، دو سوار از دور پیدا شدند. به استقبال آنها شتافتم و به آنها، غذا و لباس دادم. پس از نماز، پیامبر صلی الله علیه وآله مرا صدا زد و فرمود: بلال! چه کردی؟

 عرض کردم: خداوند شما را از فکر آن دو درهم هم راحت کرد.

 پیامبر خوشحال شد؛ تکبیر گفت و حمد خدای به جا آورد و گفت: سپاس خداوند را که نمردم و زنده بودم تا این دو درهم، به اهلش رسید. پیامبر، به سوی خانه حرکت کرد و من هم او را مشایعت می کردم تا داخل خانه شد.

 آری برادر! این بود چیزی که درباره اش از من سؤال کردی. این چنین بود انفاق پیامبر!5

 پی نوشت:

 1. بِلال بن رِباح، از اصحاب خوب پیامبر و از سابقین در پذیرفتن اسلام است. اصل او حبشی است. در مکه، اسلام آورد و در پذیرفتن اسلام، متحمل رنج ها و شکنجه های بسیار شد تا سرانجام به سفارش پیامبر اکرم، ابوبکر، او را خرید و آزاد کرد. او مؤذن پیامبر در سفر و حضر بود. در بیشتر جنگ های پیامبر، شرکت جست. در جنگ بدر، هنگامی که چشم بلال به «امیة بن خلف»، همان کافری که به دست او بارها در مکه شکنجه شده بود، افتاد، با فریاد، توجه مسلمانان را به او جلب نمود و او را به قتل رساندند.

 2. حلب، یکی از شهرهای مهم سوریه است که در شمال این کشور قرار دارد.

 11. فدک، نام قریه ای است آباد و مشهور که دارای آب فراوان و نخلستان های پربار می باشد و بین مکه و مدینه قرار دارد. فاصله آن تا شهر مدینه، دو تا سه روز راه است. این قریه، در اختیار یهود خیبر بود که در سال هفتم هجری، بدون جنگ و خونریزی، به پیامبر بخشیده شد. هنگامی که آیه «فاتِ ذَالْقُربْی حَقَّه» نازل شد، پیامبر، فدک را یک جا به حضرت فاطمه بخشید و همواره در دست او بود تا این که پیامبر از دنیا رفت. سپس با زور، از فاطمه گرفته شد.

 4. بقیع، نام قبرستان مشهور شهر مدینه است که نزدیک مسجدالنبی و در وسط شهر مدینه واقع شده است. قبر مطهر چهار امام معصوم، فرزندان پیامبر، همسران او و بسیاری از اصحاب گران قدر پیامبر، در آن جا قرار دارد.

 5. شرح این ماجرا در کتاب دلائل النبوه بیهقی، ج 1، ص348-350، و البدایة و النهایه، ابن اثیر، ج 6، ص 55 ذکر شده است.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

وحی، تجلی ویژه الهی

1. جهان آفرینش، جلوه و محل تجلّی ذات مقدس حق سبحانه و تعالی است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه‏» (نهج البلاغه خطبه 107)؛ لیکن وحی الهی که در جامه پرنیانی قرآن ظهور یافته است، تجلّی ویژه و خاص الهی است: «فَتَجَلّى‏ لَهُمْ‏ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه‏» (نهج البلاغه، خطبه 146).

شعر مبعث پیامبر

آفتابِ عالم آرا آفتابی می‌کندبا اشعه رنگِ دلها را شهابی می‌کند

مقامی عظیم در سایه‌‌ی اطاعت حق

در بین صفات و كمالاتی كه یك انسان می تواند پیدا نماید ظاهرا عبودیت و بندگی خدا از همه بالا تر باشد حتی از رسالت و امامت و امثال آن. فلذا ما در نماز، قبل از شهادت به رسالت، شهادت به عبودیت پیامبر صلی الله علیه واله می دهیم و می گوییم: « أشهد أن محمدا عبده و رسوله » گویی پیامبر صلی الله علیه واله قبل از این كه رسول باشد عبد است و اساسا این عبودیت او بوده است كه وی را به مقام رسالت رسانده چنانچه همین مقام عبودیت و بندگی بوده است كه او را به معراج و آسمان برده چرا كه خداوند در همین رابطه می فرماید:

رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليت باد

پيامبر گشاينده و پايان دهنده است. كسى است كه پيامبران عليهم السّلام و كتابهاى آسمانى به پيامبرى او مژده داده‏ اند.

راه حل برطرف شدن گرفتاری هاا

در اسلام هدیه دادن به دوستان و عزیزان سفارش شده است. هدیه دادن باعث نزدیکی قلوب و از بین رفتن کدورت ها و محکم شدن دوستی ها و ایجاد و محکم شدن محبت می شود.

هیئت نجران و داستان مباهله

از جمله هیئتهایی که در این سال به مدینه آمدند هیئت نصارای نجران بودند که به دنبال نامه ای که پیغمبر اسلام به کشیش بزرگ آنجا نوشت و او را به اسلام دعوت فرمود آنها به مدینه آمدند تا از حال آن حضرت از نزدیک تحقیق کنند.

سه تدبیر طلایی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

هر انسانی در زندگی با سختی هایی روبرو می شود و موانعی سر راه زندگی اش قرار می گیرد؛ آنچه اهمیت دارد، تدبیرهایی است که به کار می گیرد، تا مشکلات را پشت سر گذاشته و به هدفش برسد. از میان تمام انسان ها، پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) با بیشترین مشکلات روبرو بودند.

ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن

وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد.

شخصیت زن از دیدگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

رسول خدا در عصری و مکانی به نبوت مبعوث شدند که مردمش برای زن ارزشی قائل نبودند و به او به چشم کالا می نگریستند. دختران را به بهانه فقر و نداری و مایه شرمندگی، زنده به گور می کردند. اما رسول خدا صلی الله علیه و آله با رفتار و گفتار، شخصیت حقیقی زن را به او برگرداند. با محبت بسیار زیاد نسبت به دخترشان حضرت زهرا سلام الله علیها و همسرانش به خصوص حضرت خدیجه عملا الگویی برای سایر مردم شدند.

اخلاق نبوی (رفتار پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله با کودکان)

کودک به دلیل نزدیک بودن به مبدأ فطرت و داشتن ذهن و دلی پاک و بی آلایش، زمینه بسیار مناسبی را برای تربیت پذیری دارد. او هدیه ای است الهی که با سرشت ساده و زلال خویش پا به جهان هستی گذاشته و از هر گونه زشتی و ناپاکی به دور است این والدین و مربیان کودک هستند که با تربیت نادرست خویش، مسیر فطرت پاک و الهی او را منحرف می سازند.

شاه بیت غزل بندگی در بیان حضرت زهرا (علیهاالسلام)

یکی از مشخّصه های ایمان، اعتماد به خداوند در اموری است که برای او پیش می آید. مؤمن، می داند که خداوند متعال او را رها نکرده و آنچه مصلحت است را برایش قرار داده و خواهد داد.

حضرت ابوطالب مربی پیامبر(ص)

او کسی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره اش فرمود: «یاعم! ربّیتَ صغیراً و کفلت یتیماً و نصرت کبیراً فجزاک الّله غنّی خیراً؛[1] عموجان در کودکی تربیتم نمودی در یتیمی کفالتم فرمودی و در بزرگی یاریم کردی، خداوند پاداش خیر این همه زحمت که برایم کشیدی به تو مرحمت فرماید.»

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

در ذکر احوال مهتر عالم

روایت است از ابی عبداللّه جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که او روایت می کند از پدرانش تا به امیرالمؤمنین علی مرتضی علیه السلام که خداوند تعالی (جل جلاله) نور محمدی صلی الله علیه و آله را بیافرید پیش از آفریدن آدم و جمیع انبیا علیه السلام و حق تعالی با وی دوازده حجاب آفرید:

فضائل و کرامات حضرت محمد صلی الله علیه و آله

پیش از بعثت برای خدیجه که بعد به همسری اش در آمد یک سفر تجارتی به شام انجام داد. در آن سفر بیش از پیش لیاقت، استعداد، امانت و درستکاری اش روشن شد. او در میان مردم آنچنان به درستی شهره شده بود که لقب محمد امین یافته بود. امانت ها را به او می سپردند. پس از بعثت نیز قریش با همه دشمنی ای که با او پیدا کردند، باز هم امانت های خود را به او می سپردند؛ از همین رو پس از هجرت به مدینه، علی(ع) را چند روزی بعد از خود باقی گذاشت که امانت ها را به صاحبان اصلی برساند.

باز کن فاطمه­ جان این در را...

در می­زنم تا از تو اذن بگیرم؛ ورود به خانه محمد(ص) را ... و تو جوابم می­کنی؛ ­پنداشتی غریبه­ای هستم که شوق دیدار پیامبر(ص) را دارم و من به حرمت حضور تو، پشت در ایستادم!

پیامبر رحمت و رأفت

از تهمت های بزرگ و نابخشودنی که در طول تاریخ مخصوصاً سالهای اخیر از جانب غربیان و وابستگان و تاریک فکران داخلی آنها نسبت به پیامبر اکرم (ص) روا داشته شده است این امر است که پیامبر خاتم، پیامبر رحمت و رأفت را، پیامبر خشونت و خونریزی و قساوت معرّفی نموده اند.

با پیامبر در آخرین ساعات حیات

اشاره رحلت جانگداز پیامبراکرم صلی الله علیه و آله یکی از اندوه بارترین حوادث تاریخ اسلام به شمار می رود؛ چنان که حضرت علی علیه السلام پس از غسل و کفن بدن پاک آن فرستاده خدا، کفن را از صورتش کنار زد و با قلبی شکسته و اندوهگین، او را مورد خطاب قرار داد

نگاهی به وصیت مهم رسول خدا(ص) در آخرین لحظات عمر

آخرین پیغمبر الهی،اشرف مخلوقات عالمین حضرت محمد بن عبدالله(ص) پس از بیست وسه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بودند، به خاک سپرده شدند.

دعای پیامبر(ص) در وقت ازدواج فاطمه(س)

در هنگام ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) ازپیامبر(ص) دعاهایی نقل شده که آن حضرت از ابن عباس و سعد بن معاذ و... روایت شده که پیامبر(ص) شب ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) برای آن دو و نسل و ذریه ایشان دعا کرده و از خدا برایشان جمع شدن پراکندگی، برکت و فرزندان صالح و پاکیزه را طلب کرد.

جوان پیامبر گونه

حضرت علی اکبر علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام در یازدهم شعبان1، سال43 قمری در مدینه، دیده به جهان گشود. مادر بزرگوارش لیلی دختر ابی مرّه بود2.

چهره دوباره پیامبر

تازه نفس ترین حماسه ها در توست. بُرناترین حادثه های دلیری را تو بر پا خواهی داشت. همه جوانی غیرت های مؤمن در توست. سلام بر نام رشید تو که سرفرازترین فرزند عاشوراست.

رافت و محبت

در جریان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تعلیم و تزکیه او مشخص، رأفت او مشخص، محبّت و ایمان او به الله و محبّت و رأفتش نسبت به مؤمنین مشخص و رنجور شدن پیامبر از رنج مردم این هم مشخص، درباره دشمنان دیگر هم فرمود، حضرت و همراهانش ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ﴾ این هم مشخص، راه نفوذ را بستن هم مشخص، راه درون را باز کردن برای مؤمنین مشخص، همه این ها را که وقتی جمع بندی کرد فرمود: ﴿إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ﴾.

راز انکار رحلت پیامبر(ص)

رسول اکرم(ص)در آخرین سفرحج(در عرفه)، در مکه، در غدیرخم، درمدینه قبل از بیماری و بعد از آن در جمع یاران یا در ضمن سخنرانی عمومی، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبرداد.

لیله المبیت

به مناسبت فرارسیدن ماه ربیع الاول شب لیله المبیت

پیامبر صلی الله علیه و آله و کودکان گرسنه

داستان مردی که در مدینه درخت خرما داشت و شاخه هایش در حیاط همسایه فقیر آویزان بود. وقتی می خواست خرماهایش را بچیند، به داخل حیاط همسایه می افتاد و فرزندان فقیر ایشان خرماها را می گرفتند و می خوردند. صاحب خرما که فردی بخیل بود، بدون اجازه وارد حیاط همسایه شده و خرما را از دهان بچه ها می گرفت تا نخورند.

محبوب پیامبر

بدون شک حضرت حمزه، از محبوب ترین شخصیت هایی است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیشترین محبت و علاقه را به آنان ابراز داشت و پیوسته فضیلت های آنان را برای همگان اعلام کرد.

رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم

همه جا غم است، همه جا ماتم! گویی توفان خاموشی در آسمان ها وزیده و زمین در حوالی رستاخیز است! حتی صدای سکوت، غمگین است! بغضی سنگین بر گلو و داغی شگرف، بر دل سنگینی می کند؛ کم کم نجوای مرثیه هایم سکوت را می شکند:

پیغمبر اکرم(ص)

پیغمبر اکرم حضرت محمد بن عبداللّه (ص) که نبوت به او پایان یافت، در سال 570 بعد از میلاد متولد شد. در چهل سالگی به نبوت مبعوث گشت.

نقش اخلاق پیامبر (ص) در ترویج حقوق شهروندی

حقوق شهروندی از مباحث بسیار مهم عصر حاضر است که غربیان سعی دارند آن را از دستاوردهای خود بدانند، غافل از اینکه در دوران پیامبر (ص) این حقوق پی‏ریزی شد و ایشان با رفتار خود سعی کردند مردم را به رعایت این حقوق، تشویق کنند؛ بنابراین این سوال مهم پیش می‏آید که نقش اخلاق پیامبر در ترویج حقوق شهروندی چه بود؟

سیمای پیامبر

جوانی از یهودیان مدینه بود که همواره بهنزد پیامبر می آمد؛ به طوری که با پیامبر مأنوس شده بود.

جوان پیامبر گونه

حضرت علی اکبر علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام در یازدهم شعبان1، سال43 قمری در مدینه، دیده به جهان گشود. مادر بزرگوارش لیلی دختر ابی مرّه بود2.

نصایح پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر

انچه در این نوشتار می آید نصیحت های پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر غفاری است. این حدیث در کتاب «مکارم الاخلاق» اثر رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، فرزند امین الإسلام طبرسی(صاحب تفسیر مجمع البیان) آمده است.

ویژگی هاى اخلاقى پیامبر اکرم(ص)

پیروزى پیامبر اسلام(ص)، هر چند با تائید و امداد الهى بود، ولى عوامل زیادى از نظر ظاهر داشت، که یکى از مهم ترین آن ها جاذبه اخلاقى پیامبر(ص) بود. آن چنان صفات عالى انسانى و مکارم اخلاق در او جمع بود، که دشمنان سرسخت را تحت تأثیر قرار مى داد و به تسلیم وادار مى کرد، و دوستان را سخت مجذوب مى ساخت. درباره حسن خلق پیامبر(ص) و عفو، گذشت، عطوفت، مهربانى، ایثار، فداکارى و تقواى آن حضرت(ص)، داستان هاى زیادى در کتب تفسیر و تواریخ آمده است.

زنان در سیره پیامبر مهربانیها

هنگام تولد فرزندشان حفره ای می کندند و مادر را بر روی آن حفره می بردند تا نوزادش اگر دختر شد مستقیم زنده به گور شود و اگر پسر شد، نجاتش دهند. وقتی مردی خبردار می شد که نوزادش دختر شده است، صورتش سیاه و خشم ناک می شد و از ننگ این خبر خفت بار خودش را گم و گور می کرد! (نحل: 58 و 59) این تصویری از نوزاد دختر (همان مادر فردا) در حجاز جاهلی بود.

پیامبر مهربان

1. بزرگترین افتخار او این بود که بنده واقعی ربالعالمین بود: <سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ ...> اسراء/1؛ پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد ... .

رفتار پیامبر صی الله علیه و آله با یاران

از دائى‏ ام هند بن ابي هاله كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله را خوب وصف مى‏نمود درباره رفتار رسول خدا با اصحاب خود سئوال کردم. در پاسخ گفت:«پیامبر همیشه گشاده رو، نرم خو و آسان گیر بود. (دیگران به آسانی به او نزدیک می شدند.) پرخاش نمی کرد، فحش نمی داد، عیب جو نبود و تعریف و تمجید زیاد نیز نمی کرد. از آن چه خوش نداشت با تغافل می گذشت (آن را نادیده می گرفت) و کسی را ناامید نمی فرمود.

در حال تنگدستی چطور انفاق کنیم؟!

روزى یكى از خدمتكاران امام سجاد علیه السلام در موقع شستشوى سر و صورت آن حضرت، ظرف آب از دستش افتاد و سر امام علیه السلام را زخمى كرد. امام به او نگاهى كرد. او دریافت كه امام ناراحت شده است. بلافاصله گفت: «وَ الْكاظِمِینَ الْغَیْظَ»، امام فرمود: من خشم خود را فرو بردم. او دوباره گفت: «وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»، امام فرمود: ترا عفو كردم. او گفت: «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى.

افرادی که در انفاق اولویت دارند

از تو مى‌پرسند چه انفاق كنند؟ بگو: هر مالى كه مى ‌بخشید [بهتر است‌] به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و تنگدستان و به راه مانده انفاق كنید، و هر كار خیرى كنید بى ‌شك خدا به آن آگاه است.

کارهای خدا برعکسه!

آفریدگار یکتایی که مظهر تمام خوبی ها و درستی هاست سعادت مخلوقاتش را در هم سویی هرچه بیشتر با خالقشان قرار داده است. هرچند که خداوند یکتا؛ بی همتاست و هیچ کس را یارای همتایی با او نیست اما نزدیک شدن به صفات خالق و پیاده سازی هرچه بیشتر صفات الهی در وجود انسان، سعادت آدمی را بدنبال دارد.

انفاق در رهنمود قرآن

پیشتر از آثار و انگیزه های انفاق سخن به میان آوردیم. اینک از زوایای دیگر آن را می نگریم.

ایثار و فداکاری علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهماالسلام

وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً * إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً *إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً[1]

رابطه انفاق و روزی در سیره امام حسن مجتبی (علیه السلام)

پیشوایان اسلام، سفارش و تأکید زیادی به کسب روزی حلال و انفاق کرده اند. از آن جا که روزی حلال و انفاق، تأثیر فوق العاده ای در تربیت درست افراد جامعه دارد، هر فردی موظف است که در مورد درآمد و به دست آوردن روزی خودش، دقت و حساسیت لازم را به عمل آورد تا تأمین مخارج زندگی اش از طریق حلال باشد و بخشی از آن را انفاق نماید.

رابطه انفاق و رزق وروزی در سیره امام حسن مجتبی علیه السلام

بررسی رابطه انفاق و روزی حلال و آثار آن از دیدگاه امام مجتبی (ع) بسیار اهمیت دارد. روش پژوهش حاضر به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی انجام شده است

ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن

وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد.

اخلاق پیامبرگونه در روز مبعث

مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله به عنوان یکی از مهمترین روزهای سال مطرح شده است و شیعیان این روز را گرامی داشته و جشن می گیرند اما چرا شیعیان این روز را یکی از مهمترین روزهای سال می دانند ؟ هدف از بعثت پیامبر در این روز چه بوده است ؟چگونه می توانیم این روز را به یک روز ویژه و خاص برای خود و خانواده هایمان تبدیل کنیم ؟

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

در ذکر احوال مهتر عالم

روایت است از ابی عبداللّه جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که او روایت می کند از پدرانش تا به امیرالمؤمنین علی مرتضی علیه السلام که خداوند تعالی (جل جلاله) نور محمدی صلی الله علیه و آله را بیافرید پیش از آفریدن آدم و جمیع انبیا علیه السلام و حق تعالی با وی دوازده حجاب آفرید:

فضائل و کرامات حضرت محمد صلی الله علیه و آله

پیش از بعثت برای خدیجه که بعد به همسری اش در آمد یک سفر تجارتی به شام انجام داد. در آن سفر بیش از پیش لیاقت، استعداد، امانت و درستکاری اش روشن شد. او در میان مردم آنچنان به درستی شهره شده بود که لقب محمد امین یافته بود. امانت ها را به او می سپردند. پس از بعثت نیز قریش با همه دشمنی ای که با او پیدا کردند، باز هم امانت های خود را به او می سپردند؛ از همین رو پس از هجرت به مدینه، علی(ع) را چند روزی بعد از خود باقی گذاشت که امانت ها را به صاحبان اصلی برساند.

با پیامبر در آخرین ساعات حیات

اشاره رحلت جانگداز پیامبراکرم صلی الله علیه و آله یکی از اندوه بارترین حوادث تاریخ اسلام به شمار می رود؛ چنان که حضرت علی علیه السلام پس از غسل و کفن بدن پاک آن فرستاده خدا، کفن را از صورتش کنار زد و با قلبی شکسته و اندوهگین، او را مورد خطاب قرار داد

رحلت پیامبر گرامی اسلام

در انتظار رهایی، دل به موج های زمان سپرده ای و جان به دست های خدا.

نگاهی به وصیت مهم رسول خدا(ص) در آخرین لحظات عمر

آخرین پیغمبر الهی،اشرف مخلوقات عالمین حضرت محمد بن عبدالله(ص) پس از بیست وسه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بودند، به خاک سپرده شدند.

او آمد

مردم، در وادی حیرت، سرگشته بودند و در فتنه و فساد، دست و پا می زدند و هوس ها آنان را فریفته و نخوت و کبر، آنها را به لغزش کشانیده بود.1 رشته های مرگ و هلاکت، آنان را می کشید و قفل های گمراهی، بر دل هایشان زده شده بود.2

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

5 کلید طلایی در زندگی پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم)

امروز درحالی برخی سعی دارند در قالب‌ سلبریتیسم خود را نماد زندگی موفق معرفی کنند که بیش از ۱۴۰۰ سال قبل خداوند آب پاکی را روی دست همه انسان‌ها ریخته و پرده از چهره‌ای برداشت که تبعیت و پیروی از او ضامن سعادت، کمال و خوشبختی است.

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

دعای پیامبر(ص) در وقت ازدواج فاطمه(س) چه بود

در هنگام ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) ازپیامبر(ص) دعاهایی نقل شده که آن حضرت از ابن عباس و سعد بن معاذ و... روایت شده که پیامبر(ص) شب ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) برای آن دو و نسل و ذریه ایشان دعا کرده و از خدا برایشان جمع شدن پراکندگی، برکت و فرزندان صالح و پاکیزه را طلب کرد.

رافت و محبت

در جریان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تعلیم و تزکیه او مشخص، رأفت او مشخص، محبّت و ایمان او به الله و محبّت و رأفتش نسبت به مؤمنین مشخص و رنجور شدن پیامبر از رنج مردم این هم مشخص، درباره دشمنان دیگر هم فرمود، حضرت و همراهانش ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ﴾ این هم مشخص، راه نفوذ را بستن هم مشخص، راه درون را باز کردن برای مؤمنین مشخص، همه این ها را که وقتی جمع بندی کرد فرمود: ﴿إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ﴾.

مدینه در ماتم

زمین عربستان، آشنای گام های مردی است از جنس آسمان که در نگاهش ملکوت موج می زد و آیینش مهرورزی بود. اَبَرمردی که خُلق نیکویش مایه مباهات خدای سبحان و سریر شوکتش بر قلب های امتش استوار بود.

لیله المبیت

به مناسبت فرارسیدن ماه ربیع الاول شب لیله المبیت

پیامبر صلی الله علیه و آله و کودکان گرسنه

داستان مردی که در مدینه درخت خرما داشت و شاخه هایش در حیاط همسایه فقیر آویزان بود. وقتی می خواست خرماهایش را بچیند، به داخل حیاط همسایه می افتاد و فرزندان فقیر ایشان خرماها را می گرفتند و می خوردند. صاحب خرما که فردی بخیل بود، بدون اجازه وارد حیاط همسایه شده و خرما را از دهان بچه ها می گرفت تا نخورند.

رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم

همه جا غم است، همه جا ماتم! گویی توفان خاموشی در آسمان ها وزیده و زمین در حوالی رستاخیز است! حتی صدای سکوت، غمگین است! بغضی سنگین بر گلو و داغی شگرف، بر دل سنگینی می کند؛ کم کم نجوای مرثیه هایم سکوت را می شکند:

پیغمبر اکرم(ص)

پیغمبر اکرم حضرت محمد بن عبداللّه (ص) که نبوت به او پایان یافت، در سال 570 بعد از میلاد متولد شد. در چهل سالگی به نبوت مبعوث گشت.

نصایح پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر

انچه در این نوشتار می آید نصیحت های پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر غفاری است. این حدیث در کتاب «مکارم الاخلاق» اثر رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، فرزند امین الإسلام طبرسی(صاحب تفسیر مجمع البیان) آمده است.

ویژگی هاى اخلاقى پیامبر اکرم(ص)

پیروزى پیامبر اسلام(ص)، هر چند با تائید و امداد الهى بود، ولى عوامل زیادى از نظر ظاهر داشت، که یکى از مهم ترین آن ها جاذبه اخلاقى پیامبر(ص) بود. آن چنان صفات عالى انسانى و مکارم اخلاق در او جمع بود، که دشمنان سرسخت را تحت تأثیر قرار مى داد و به تسلیم وادار مى کرد، و دوستان را سخت مجذوب مى ساخت. درباره حسن خلق پیامبر(ص) و عفو، گذشت، عطوفت، مهربانى، ایثار، فداکارى و تقواى آن حضرت(ص)، داستان هاى زیادى در کتب تفسیر و تواریخ آمده است.

زنان در سیره پیامبر مهربانیها

هنگام تولد فرزندشان حفره ای می کندند و مادر را بر روی آن حفره می بردند تا نوزادش اگر دختر شد مستقیم زنده به گور شود و اگر پسر شد، نجاتش دهند. وقتی مردی خبردار می شد که نوزادش دختر شده است، صورتش سیاه و خشم ناک می شد و از ننگ این خبر خفت بار خودش را گم و گور می کرد! (نحل: 58 و 59) این تصویری از نوزاد دختر (همان مادر فردا) در حجاز جاهلی بود.