محبوبترین انسانها در روش و منش پیامبر
برچسپ ها: روش ، در ، ترین ، و منش ، آدمها ، محبوبر
محبوبترین انسانها در روش و منش پیامبر
علی کرمیفریدنی
اگر این پرسش به صورت آزاد در جامعه طرح گردد و از مردم بپرسند که: محبوبترین انسانها در نظر شما کیست؟ چه پاسخی خواهیم شنید؟
هر پاسخ و نظری بیان شود و نشانگر نظر فرد و دریافت او از گوهر آیین و زندگی پیامبر و منش و اخلاق او باشد، به نظر نویسنده، بیشتر نظرها در انجام مناسک و شعائر پرسر و صدا، یا انجام کار نیک و شایسته در حق همدینان و در دایرهی مسلمانها و شیعهها و در نظر برخی، ولاییها و خودیها دور خواهد زد، و نه فراتر از گرد خود و در گسترهی جهانی انسان و انسانیّت، چراکه شوربختانه ما کمتر با روح قرآن و بُعد بشردوستانه و صلحساز و آزادیبخش و کرامتآفرین و حقوق بنیادین آنسان آشناییم – که فرمود: راستیکه ما به فرزندان آدم کرامت و ارجمند و ارزش دادیم… *”وَلَقَد کَرَّمنَا بُنِی آدُم”* – و هنوز هم در چنبرهی گونهای تبعیضخواهی و فرقهگرایی اسیریم و ما را چنین میخواهند و میکوشند تا چنین بپرورند و جز این سبک حقارتبار را میرانند تا خالصسازی کنند و جامعهای یکدست بسازند!! و به همین دلیل هم، برخی از ما در راه زندگی، همهی کاستیها و ناکامیها و گرفتاریها و عقبماندگیهای خود و جامعه و حکمرانی خود را، نه در اندیشه و رفتار و روش و اخلاق سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ناکارآمد و عقبافتادهی خود، که بافرافکنی بهتآوری، در جایی دیگر میبینیم و ناله و نفرین و مرگ نثار دیگران مینماییم، در حالی که هرچه هست، نیک یا بد، پیشرفت یا عقبگرد، فقر و ناکامی یا موعقیت، اخلاق و بیاخلاقی، عدالت و استبداد، رعایت حقوق بشر یا نقض رسوای کرامت بشر را، پیش از هرچیز و هرکس و هر کجا، باید در نگاه معیوب خود و روش و منش فردی و جمعی و سیاسی خودخواهانهی و انحصارگر و دیگرستیز خود جستجو کنیم، چراکه به بیان قرآن *” برای انسان چیزی جز آنچه خود بکوشد وبخواهد نیست، لَیسَ لِلاِنسَانِ اِلَّا مَا سَعَی”* ۱
و یا بیگمان خدا آنچه را ویژهی هر جامعه و مردم و هر حکومتی ساخت، آن را دگرگون نخواهد کرد، مگر آنگاه که آنان آنچه را که در مغز و دل خود دارند، دگرگون سازند، اِنَّ اللهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَومِِ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِاَنفُسِهِم”* ۲
پس، توطئهگر و بداندیش و بدخواه و بدرفتار پنداشتن دیگران و همهی ناتوانیها و ندانمکاریها و بحرانهای دنیای خود را برسر دیگران آوار کردن، یا از کمیمطالعه و پژوهش و دین و دنیاناشناسی و بیگانگی با روانشناسی و جامعهشناختی است و یا از کجاندیشی ناخواسته و یا خواسته و مصلحتپنداری ظالمانه.*
این نظر برخی از ما، امّا نگاه پیامبر بشردوست و کرامتآفرین و آزادمنش را بنگرید که چگونه است و نظر و سخن و روش و منش او چیست؟
آن حضرت در این راستا فرمود:
الخَلقُ کُلُّهُم عِیَالُاللهِ، فَاَحَبُّهُم اِلَیاللهِ عَزَّ وَ جَلُّ اَنفَعُهُم لِعِیَالِهِ”*
*همه آفریدههای خدا و همهی انسانها، نانخور و خانواده و خلق خدا هستند، پس محبوبترین انسان نزد خدای بشردوست، کسی است که برای خلق خدا سود بیشتری برساند و دلسوزتر و مفیدتر و خدرمندانهتر بکوشد.*
و نیز در گسترش گوهر صلح و صفا و روح زندگی مسالمتآمیز و اندیشهسازیِ نگاه به انسان و کرامت و حقوق جهانی انسان فرمود:
لُّکُم عِیَالُاللهِ، وَالله سُبحَانَهُ کَافِلُ عِبَادِهِ”* ۴
همهی شما انسانها خانواده و نانخور خدا هستید، و خدای پاک از هر ظلم و کاستی و حقکشی، کفیل و ضامن و تامینکنندهی زندگی خانوادهی خود خواهد بود.*
امام صادق نیز در همین راه و راستای احیای کرامت ذاتی انسان و حقوق جهانی بشر فرمود:
قُالَاللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: الخَلقُ عِیَالِی، فَاَحَبُّهُم اِلَیَّ، اَلطَفُهُم بِهِم، وَ اَسعَاهُم فِی حَوَائِجِهِم”*
خدای شکوهمند و مهربان فرمود: همهی آفریدگان، به منزلهی عیال و خاندان من هستند، پس محبوبترین آنان نزد من آن کسی است که نسبت به خلق خدا یا آفریدههای او مهرورتر و مهربانتر باشد و در جهت زدودن نیازمندیهای آنان و تامین حقوقشان کوشندهتر بکوشد.
اینک باید اندیشید که ما در این راستا چه نسبتی با منش و روش و رفتار و سیاست پاک و پاکیزه و محبوب خدای خود و پیامبر و امام صادق داریم؟
کسانی که شوربختانه بر طبل آشوبانگیز فضای بسته و تکصدایی میکوبند و جز خودیها، همه را حتی دانشگاهیان و متخصصان کارآمد و حوزویان دلسوز و منتقد و زنان و مردان آگاه و حقجو و نسلنوخاستهی معترض و مسالمتجو و عدالتخواه را با نسبت دادن وصف و ویژگیهای نداشته و کارهای ناکرده به آنان، میکوبند و تخریب آنان را لازم و بلکه واجب میپندارند و با سبک رسواییبرانگیزی هم آن را اعلام میکنند، با روش و سیاست و مدیریت مطلوب و محبوب خدا و پیامبر و امام صادق چه نسبتی دارند؟**و این روش و رفتار نا انسانی در حالی است که پیامبر برای کاملسازی و شکوفایی اخلاق شایسته آمده است، و اخلاق و منش زیبا، در حقیقت حاصل و رهاورد و میوهی هر دین و آیین و نظام و مکتبی است، و واژه *باهتوهم* و حدیث *مباهته* *هر گز نه چنان است که برخی دوستان در روزنامهی کیهان و مراکز مشابه، معنا و عمل میکنند، بلکه بهمفهوم مبهوتساختن مخالف، با بارش دلیل و برهان خردپسند و دلسوزانه و حکیمانه است و نه باراندن باران تهمت و رفتار دشمنانه بر او.*
افزون بر آن، با پذیرش این تفسیر از این واژه و حدیث، دیگر چه چیزی از آموزههای خدا و پیامبران خواهد ماند؟*
بماند که اگر ملل و نحل دیگر گیتی هم در این بیراههی تباهگر، به برخی از ولاییها و حزبالله و جندالله و اصولگراهای مدافع و عامل این روش تباهگر اقتدا کنند و نسبت دادن کارهای ناکرده به مخالف را واجب شمارند، آن وقت دیگر چنین جهانی جای زندگی خواهد بود یا به دوزخی سوزان تبدیل خواهد شد که خود بحث و فرصت دیگری میطلبد.؟*
*با تسلیت شهادت جانسوز امام رضا (ع).*
۱. سورهی نجم/ آیهی ۳۹.
۲. رعد/ آیهی ۱۱.
۳.بحار/ ج ۹۶/ ص ۱۱۸ از الحیات/ ج ۱/ ص ۶۹۰.
۴.همان.
۵. همان به گزارش از اصول کافی/ ج ۲/ ص ۱۹۹.