میلاد حضرت عبد العظیم حسنی سلام الله
برچسپ ها: میلاد ، حضرت ، عبدالعظیم
ایران، این سرزمین پرگهر بر خود می بالد که در دل خود، یادگارانی از نوادگان پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم و اولاد امام علی علیه السّلام دارد که مزارشان، مرکز شیفتگان و زائران کوی ولاست. حریم کبریایی حضرت رضا علیه السّلام در خراسان، بارگاه ملکوتی حضرت معصومه علیها السّلام در قم، بارگاه قدسی حضرت احمد بن موسی علیه السّلام در شاهچراغ شیراز از جمله این مقابر پر از عطر معنویت و قرب به آستان اهل بیت علیه السّلام است. در این میان ری که قبله تهران نامیده شده است، خطّه ای که از دیرباز مهد پرورش و فروغ گستر چهره های نورانی به ساحت علم و دین بوده، از این موهبت بی نصیب نبوده است و مفتخر است که سالیان طولانی، آشیانه و قرارگاه نوادگان رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم بوده است. این نگین معروف در جنوب تهران، سیّدالکریم، عبدالعظیم حسنی علیه السّلام است.مهر و محبت سیّدالکریم در دل ارادتمندانش هر روز شعلهورتر میشود. او بزرگ مردی از تبار آل محمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم است كه همگان او را به عنوان سیدی فرزانه، دانشمندی فرهیخته و محدثی امین میشناسند. نام حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نزد همگان آشناست. سال 173ه.ق در مدینه منوّره ستارهای درخشان در خانه «عبدالله بن علی» درخشید و كودكی بر سلاله نبوی افزوده گشت، فرزندی كه در آیینه زندگی او اخلاص و ارادت به امامان دین و پیروی از فرامین پیشوایان معصوم علیهمالسّلام دیده میشد. «عبدالعظیم» علیه السّلام كنیهاش ابوالقاسم است و از آن سبب كه نسبتش با چهار واسطه به حضرت امام حسن مجتبی علیهالسّلام منتهی میشود به «حسنی» معروف است.از آن حضرت علیه السّلام به عنوان «سیدالكریم» نیز یاد میشود. پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبی بن قیس. جد اول او «علی بن حسن» ملقب به سدید بود كه همراه پسر عمویش عبدالله محض و گروهی دیگر از سادات بر ضدّ عبّاسيّان قیام كردند. ماموران منصور دوانیقی جمعی از آنان را دستگیر كرده و به بغداد فرستادند علی هم از آن جمله بود كه به زندان افتاد و تا پایان عمر محبوس بود. عبدالعظیم حسنی علیه السّلام، نواده امام مجتبی علیه السّلام از جمله این گهرهای پاک و نورانی در دیار ری است. نسب وی به چهار واسطه به امام دوم شیعیان، امام حسن مجتبی علیه السّلام می رسد. پدر او عبدالله فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند حسن بن علی بن ابی طالب علیه السّلام است. از تاریخ ولادت این گوهر درخشنده اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی آن چه که برخی از مورخان می گویند، گواه بر این است که وی در زمان امام موسی بن جعفر علیه السّلام حیات داشته است.از افتخارات عبدالعظیم حسنی علیه السّلام این است که وی محضر پنج امام معصوم را درک کرده و از امام جواد علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام روایاتی را نقل کرده است.از وی یک پسر به نام محمد و یک دختر به نام امّ سلمه به یادگار ماند که قبر محمد در یک فرسخی سامرا واقع است.با نگاهی به اخبار درباره وی، این نکته به دست می آید که وی مورد مهر و علاقه و محل اعتماد و اطمینان ائمه بوده است، چنان که در روایتی امام هادی علیه السّلام به ابوحامد رازی می فرماید: اگر برای تو مشکلی در دین پیش آمد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی علیه السّلام بپرس و سلام مرا به او برسان. دلیل این علاقه و محبت امامان معصوم علیهم السّلام به او این بوده که وی بر خلاف بعضی از اسلاف و بنی اعمام خود در مقابل امامان معصوم علیهم السّلام زمان خویش بسیار خاضع و خاشع و اطاعت از ایشان را واجب می دانسته و سرپیچی نمی کرد.این یکی از ابعاد بزرگ شخصیتی عظیم عبدالعظیم علیه السّلام است که بروز و تجلّی این روحیه، عرضه دین به امام هادی علیه السّلام است. هنگامی که عبدالعظیم حسنی علیه السّلام خدمت امام هادی علیه السّلام شرفیاب می شود، آن حضرت علیه السّلام هنگامی که او را می بیند، می فرماید: مرحبا به تو ای ابوالقاسم؛ تو به حق دوست مایی.عبدالعظیم علیه السّلام عرضه می دارد که می خواهم دین خود را عرضه کنم تا اگر پسندیده است تأیید فرمایید. حضرت علیه السّلام اجازه می فرماید و عبدالعظیم عقاید خود را بیان می کند، سپس امام می فرماید: ابوالقاسم، به خدا این دین خداست که آن را برای بندگانش پسندیده است؛ بر آن پایدار باش. خدایت در دنیا و آخرت بر آن پایدار بدارد.دیگر از افتخارات عبدالعظیم حسنی علیه السّلام فرمایش امام حسن عسکری علیه السّلام درباره شخصیت اوست که حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم نبود، می گفتم هر آینه علی بن حسن بن زید بن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشت.سرشارترین و حساس ترین مقطع حیات عبدالعظیم علیه السّلام، دوران امام هادی علیه السّلام بود که آخرین بار که به دیدار امام شرفیاب شد، حضرت به او دستور داد که از عراق هجرت کند و به ری برود. علت این دستور سختگیری خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر و شیعیان ائمه بود که کار را به جایی رساندند که در دوره متوکل چندین بار مزار سید الشهدا علیه السّلام را ویران کردند و از این رو عبدالعظیم علیه السّلام به دستور امام هادی مخفیانه به ری هجرت کرد.در ری در منزل یکی از شیعیان ساکن شد و در سرداب خانه اقامت کرد. او روزها را روزه می گرفت و شب ها را به نماز می ایستاد و گاهی اوقات از مخفیگاه خود بیرون می آمد و به زیارت قبر حضرت حمزه بن موسی کاظم علیه السّلام می رفت.آن یادگار امام مجتبی علیه السّلام تا آخر عمر در ری ماند و منشأ برکات بسیاری برای ایران شد و بالاخره در 15شوال سال 253ه.ق. رحلت کرد.
عرضۀ اعتقادات حضرت عبدالعظیم بر اهل بیت علیهم السّلام
«عبدالعظیم بن عبداللّه بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام» مشهور به حضرت عبدالعظیم یا شاه عبدالعظیم، از محدّثان بزرگ ابتدای قرن سوم ه.ق است. برای وی دو کتاب «خطب امیرالمؤمنین علیه السّلام» و «الیوم و اللیلة» را بر شمرده اند.تاریخ ولادت، مدت عمر و سال دقیق رحلت ایشان مشخص نیست. از وی احادیث بسیاری در موضوعات مختلف نقل شده است. در میان حدود 120 روایتی که وی نقل کرده است، مسائل فقهی و تاریخی بسیار نحیفی وجود دارد و موضوعات اعتقادی از فربهی و فراخی بیش تری برخوردار بوده، گویی دغدغه و دل مشغولی اصلی شخصیت وی نیز چنین بوده است.از میان حجم بسیار روایاتی که از طریق ایشان رسیده است، حدیث «عرضة دین» از دیگران نامدارتر، درخشنده تر و دُردانه تر است. این روایت، چکیده ای از مهم ترین عقاید ضروری شیعی است. تاکنون کسانی در شرح و تفسیر این حدیث، قلم زده اند و از زاویه ها و روزنه های گونا گونی بدان نگریسته اند. البته می توان گمان برد که غالب این شارحان بر اساس مشرب و نوع اندیشة خویش (فیلسوفانه، عارفانه یا تفکیکانه) به این روایت و شرح آن پرداخته اند.به هر حال اصل روایت چنین است: «عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِی عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السّلام فَلَمَّا بَصُرَ بِی قَالَ لِی مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ أَنْتَ وَلِيُّنَا حَقّاً قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَعْرِضَ عَلَيْكَ دِینِی فَإِنْ كَانَ مَرْضِيّاً أَثْبُتُ عَلَيْهِ حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ هَاتِ يَا أَبَا الْقَاسِمِ قُلْتُ إِنِّی أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ خَارِجٌ مِنَ الْحَدَّيْنِ حَدِّ الْإِبْطَالِ وَ حَدِّ التَّشْبِیهِ وَ إِنَّهُ لَيْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا صُورَةٍ وَ لَا عَرَضٍ وَ لَا جَوْهَرٍ بَلْ هُوَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ وَ خَالِقُ الْأَعْرَاضِ وَ الْجَوَاهِرِ وَ رَبُّ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ مَالِكُهُ وَ جَاعِلُهُ وَ محدّثهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ خَاتَمُ النَّبِيِّینَ لَا نَبِيَّ بَعْدَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْإِمَامَ وَ الْخَلِیفَةَ وَ وَلِيَّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ أَنْتَ يَا مَوْلَايَ [ علیهم السّلام] فَقَالَ علیه السّلام وَ مِنْ بَعْدِی الْحَسَنُ ابْنِی فَكَيْفَ لِلنَّاسِ لِلْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ يَا مَوْلَايَ قَالَ لَا يُرَى شَخْصُهُ وَ لَا يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً قَالَ فَقُلْتُ أَقْرَرْتُ وَ أقول [أَقُولُ ] إِنَّ وَلِيَّهُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ عَدُوَّهُمْ عَدُوُّ اللَّهِ وَ طَاعَتَهُمْ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مُبْغِضَهُمْ مُبْغِضُ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتَهُمْ مَعْصِيَةُ اللَّهِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْمِعْرَاجَ حَقٌّ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَ إِنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِیزَانَ حَقٌ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْفَرَائِضَ الْوَاجِبَةَ بَعْدَ الْوَلَايَةِ الصَّلَاةُ وَ الزَّكَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْجِهَادُ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السّلام يَا أَبَا الْقَاسِمِ هَذَا وَ اللَّهِ دِینُ اللَّهِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثْبُتْ عَلَيْهِ ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَة؛ عبدالعظیم حسنی می فرماید: بر آقا و مولای خود، علی بن محمّد علیهما السّلام وارد شدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمود: مرحبا به تو ای اباالقاسم! به راستی که تو از دوستان ما هستی. عبدالعظیم عرض کرد: ای پسر پیغمبر! می خواهم عقاید دینی خود را بر شما عرضه بدارم؛ اگر پسندیده باشد، بر آن ثابت باشم تا به لقای خداوند برسم.امام علیه السّلام فرمود: بگو ای ابوالقاسم! عرض کردم: من معتقدم که خدا یکی است و مانند او چیزی نیست، و از دو حدّ ابطال و تشبیه بیرون است و جسم، صورت، عرض و جوهر نیست؛ بلکه اوست که اجسام را جسمیّت داده و صورتها را تصویر فرموده و اعراض و جواهر را آفریده است. او خداوند همه چیز و مالک و محدّث اشیاء است. معتقدم که محمد صلی الله علیه وآله بنده و فرستادة او و خاتم پیغمبران است، و پس از وی تا روز قیامت پیغمبری نخواهد بود، و امام بعد از رسول صلی الله علیه وآله امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام است، بعد از او حسن، سپس حسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و سپس شما هستید. امام هادی علیه السّلام فرمود: پس از من فرزندم حسن امام است، لیکن مردم دربارة امام بعد از او چه خواهند کرد؟
عرض کردم: ای مولای من! مگر ایشان چگونه است؟ فرمود: امام بعد از فرزندم حسن، شخصش دیده نمی شود و اسمش در زبانها جاری نمی گردد تا خروج کند و زمین را از عدل و داد پر کند، همان طور که از ظلم و ستم پر شده.
عبدالعظیم علیه السّلام می گوید: عرض کردم: به این امام غائب هم معتقد شدم و اکنون می گویم: دوست شما دوست خدا و دشمن شما دشمن خداست، طاعت شما طاعت پروردگار و معصیت و نافرمانی از شما موجب معصیت خداست. من عقیده دارم که معراج و پرسش در قبر و هم چنین بهشت و دوزخ و صراط و میزان حق اند، و روز قیامت خواهد آمد و در وجود آن شکی نیست، و خداوند مردگان را زنده خواهد کرد و نیز عقیده دارم که واجبات بعد از اعتقاد به ولایت و امامت عبارتند از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر. در این هنگام حضرت هادی علیه السّلام فرمود: ای ابالقاسم! به خدا سوگند اینها دین خداست که برای بندگانش برگزیده است، بر این عقیده ثابت باش و خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد.»
وفات
15 شوال سال 253 ه.ق رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام است. سه قول درباره نحوه درگذشت او در تاریخ وجود دارد:
1. برخی مرگ او را طبیعی دانسته،
2. برخی دیگر آن را بر اثر زلزله برشمرده اند و
3. در قولی دیگر درگذشت وی به وسیله زنده به گور کردنش به وسیله دشمنان رخ داده است.
شیخ صدوق می نویسد: پس از درگذشت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام مردی بر ابوالحسن علی بن محمد هادی علیه السّلام درآمد. امام علیه السّلام از او پرسید کجا بودی؟ گفت: به زیارت امام حسین علیه السّلام رفته بودم. فرمود: اگر قبر عبدالعظیم علیه السّلام را که نزد شماست زیارت می کردی، چون کسی بودی که قبر حسین را زیارت کرده است.حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در اثر بیماری و به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. هنگامی که بدن شریفش را برای غسل دادن برهنه کردند، در جیب ایشان ورقه ای یافت شد که در آن، نسب ایشان تا امیرمؤمنان علیه السّلام نوشته شده بود. در کتاب الشجرة المبارکة در باره سبب وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام آمده: و قتل بالری و مشهده بها معروف و مشهور؛ حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام در ری کشته شده و مزار او در آن جا معروف و مشهور است. شب وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام یکی از مردم ری در عالم رؤیا، پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم را دید که به او فرمود : «مردی از فرزندان مرا فردا از سکة الموالی می آورند و در باغ عبدالجبّار بن عبدالوهّاب ، در کنار درخت سیب ، دفن خواهند کرد» . آن شخص نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و مکان آن را بخرد . صاحب باغ به او گفت : این درخت و مکانش را برای چه می خواهی؟ او جریان رؤیای خود را بازگو کرد . صاحب باغ گفت : من هم چنین خوابی دیده ام و بدین جهت ، محل این درخت و همه این باغ را وقف سادات و شیعیان کرده ام که اموات خود را در آن دفن کنند. بنابراین گزارش ، با عنایت به این که باغ های آن دوران ، معمولاً بسیار بزرگ بوده، می توان حدس زد که تا شعاع قابل توجّهی در اطراف مرقد مطهّر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام وقف دفن سادات و پیروان اهل بیت علیه السّلام بوده است.
معرفی چند کتاب خواندنی برای آشنایی بیشتر با سیره این یاور ائمّه علیهم السّلام:
۱. مروارید ری، ابراهیم حسن بیگی، نشر مدرسه
داستان نویسی مذهبی نوعی از داستان نویسی است که در سال های بعد از انقلاب نمود پیدا کرد. در سال های قبل از انقلاب نویسندگانی مثل محمود حکیمی بودند که به تنهایی می خواستند این عرصه را فعال کنند. اما بعد از انقلاب گرایش شدید مردم به مذهب باعث بروز نویسندگانی شد که محصول انقلاب بودند و گرایش های مذهبی داشتند و تنها شروع کردند به نوشتن داستان هایی در حوزه مسایل مذهبی، البته عمده این نوع گرایش ها به بازآفرینی وقایع تاریخ اسلام و شخصیت های اسلامی و مفاهیم اسلامی مثل نماز، روزه، جهاد و شهادت مربوط می شود. این کتاب داستانی بر اساس زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام است.
۲. سال شمار وقایع دوران حیات حضرت عبدالعظیم حسنی،علی وطن پرست،نشر محیی
ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی علیه السّلام سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمدند. پدر ایشان «عبدالله» و مادرشان «فاطمه» دختر «عقبة بن قیس» بودند. نسبت ایشان با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه السّلام می رسد. به همین علت به نام حسنی شهرت یافتند. تمامی تحولات زندگی در دوران حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در این سال شمار آمده است.
۳. نگین ری، جواد محدّثی، دارالحدیث
آشنایی با فضایل بزرگان و چهره درخشان انسان های وارسته از عوامل موثر در پیشرفت مادی و تعالی روحی و تزکیه نفس بشر است. زیرا پاکیزگی عمل از گفتار در تربیت موثرتر می باشد. از این رو گفته اند:«دو صد گفته چون نیم کردار نیست.». حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام محضر «امام موسی کاظم علیه السّلام»، «امام علیالنقی علیه السّلام» و «امام محمدتقی علیه السّلام» را درک و از «امام رضاعلیه السّلام»، «امام هادی علیه السّلام» و «امام محمدتقی علیه السّلام» روایات و احادیث بسیاری نقل کردهاند. این بزرگوار در نظر ائمه معصومین علیهم السّلام و علمای شیعه به عنوان فردی دانشمند، راوی حدیث، مورد اعتماد(ثقه)، آگاه در مسایل دینی، آشنا به احکام قرآنی، دارای اعتقادات نیکو و صفای باطن شناخته میشدند. کتابچه نگین ری شامل شرح مختصری از زندگی و شخصیت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است که درباره هجرت و اقامت وی در ری، همراه با زیارتنامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و ترجمه آن، به چاپ رسیده است.
۴. عبدالعظیم حسنی علیه السّلام حیاته و مسنده، عزیزاله عطاردی قوچانی، نشر عطارد
حدیث مسند آن است که سلسله سند حدیث به پیامبر یا امامان معصوم علیهم السّلام برسد. این مجموعه که با عنوان مسند عبد العظیم حسنی علیه السّلام تدوین شده، شامل ۱۲۰ حدیث است که با تفحص در مصادر اولیه حدیثی گردآوری شده و ترجمه فارسی هر روایت مقابل آن آمده است. در ابتدای کتاب، شرح حال عبد العظیم حسنی علیه السّلام و چهل تن از مشایخ حدیث او آمده و در پایان نیز فهارس فنی از جمله فهرست موضوعی برای مطالب تهیه شده است.
برخی از منابع آشنایی با زندگانی حضرت عبدالعظیم الحسنی علیهالسلام به شرح زیر است:
1. التّذكره العظیميّه، نوشته محمد ابراهیم كلباسی،تحقیق: علیرضا هزار.
2. مسند حضرت عبدالعظیم علیهالسّلام،نوشته عزیزالله عطاردی،علیرضا هزار.
3. جنت النعیم،روح و ریحان،محمدباقر مازندرانی كجوری،تحقیق:سيّدصادق حسینی اشكوری.
4. شناختنامه حضرت عبدالعظیم علیهالسّلام،به كوشش:علی اكبرزمانینژادومصطفی هدایی.
5. جنات النعیم فی احوال سيّدناالشّریف عبدالعظیم علیهالسّلام،ملامحمّداسماعیل كزازی اراكی، تحقیق: علی اكبر زمانی نژاد.
منابع:
- پایگاه کتابستان
- ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 144.