زمان مشلات چه کنیم که از رحمت خدا ناامید نشویم؟
برچسپ ها: خدا ، الهی ، رحمت ، نامیدی
زندگی فشار میآورد و روزگار تنگترش میکند؛ مشکلات گره میزند و سختی محکمترش میکند و در این میانه ما گاهی از دست خدا ناراحت میشویم که چرا کاری نمیکند یا چرا چنین رقمزده است، اما باید حواسمان باشد که ناامیدی از رحمت خدا خط قرمز است. یک خط قرمز پررنگ و جدی.
ناامیدی از رحمت خدا یعنی چه؟ یعنی خدایا تو دیگر نمیتوانی ما را اداره کنی. در مدیریت رزق و روزی این مخلوقات ماندهای؛ می گویی چرا؟ نشانهاش اینهمه کم و کاستی! اینهمه فقدان و نقص و کمبود! اینهمه چیزهای سادهای که ما دلمان میخواهد اما به هیچ وجه جور نمیشود! اینهمه ظلمی که به آدمها میکنند، اما ظالم همچنان راستراست راه میرود! امیدی به درست شدن اینهمه نابسامانی نیست!
در پس ناامیدی، قدرت و مهربانی خدا نسبت به مخلوقاتش زیر سؤال رفته است.
با واکاوی این تفکر، معلوم میشود که در پس این ناامیدی، قدرت و مهربانی خدا نسبت به مخلوقاتش زیر سؤال رفته است. درحالیکه اگر زاویهی نگاه کمی جابجا شود، و لنز این دوربین از کادر بستهی مشکلات کمی عقبتر رود، فضا کاملاً عوض میشود.
ذهن انسان اگر رها شود، عادت میکند که روی منفیها زوم کند و آنوقت در این اشتباه محاسباتی بماند؛ اما باید تکانش داد؛ ویژگی شگفتانگیز انسان این است که توانایی دارد بر خودش اثر بگذارد و ذهن و دل خود را مدیریت کند و از اشتباه محاسباتی دربیاورد.
برای برونرفت از محاصرهی تفکری که شرح دادیم و ممکن است انسان را به ورطهی ناامیدی از رحمت خدا بکشاند، چند راهکار پیشنهاد میدهیم:
بگرد مثالهای فراوان زندگی خودت را پیدا کن و بشمار. خسته میشوی اما تمام نمیشود. این یعنی در کنار همهی مشکلات و کمبودهای زندگی، همچنان غرق نعمتی. و این یعنی خدا همچنان مهربان است
1-نعمتهای فعلی را بشمار و مرور کن
صبح که از خواب برخاستی، پیش از آنکه چالشهای روزمره سراغت بیایند، به دستهایت نگاه کن؛ به پاها، این یعنی امروز هم هنوز سالم هستی هنوز حرکت میکنی؛ یا حتی اگر در اثر حادثهای خداینکرده نقصی در دستوپا داری، امروز هنوز زندهای، هنوز فرصت زندگی کردن داری؛ و این یعنی اگر اراده کنی میتوانی دنیا را تکان دهی.
به نوری که از کنار پرده، اتاق را به رنگ صبح کرده نگاه کن! این یعنی امروز هم خورشید با همهی عظمتش در خدمت توست [1]؛ بیدریغ و بیمنت و بیمزد میتابد و یک روز آفتابی دیگر را به تو بخشیده است؛ بلند شو امروز را دریاب!
به سقف بالای سرت نگاه کن! این یعنی هنوز بیسرپناه نشدهای؛ به کودکی که آرام و معصوم خوابیده نگاه کن! این یعنی هنوز لیاقت و فرصت مادر بودن یا پدر بودن را از دست ندادهای!
اینها همه مثال بود. بگرد مثالهای فراوان زندگی خودت را پیدا کن و بشمار. خسته میشوی اما تمام نمیشود. [2] این یعنی در کنار همهی مشکلات و کمبودهای زندگی، همچنان غرق نعمتی. و این یعنی خدا همچنان مهربان است و یعنی:"انّ مع العُسر یُسراً"[3] اگر این آیه را معنا کرد باشند که پس از دشواری و سختی، آسانی و راحتی از راه میرسد، معنای دیگر و شاید نزدیکتری هم دارد؛ و آن اینکه درست در همین معرکهی دشواری و عُسر، اگر خوب نگاه کنی، آسانیها، خوشیها و نعمتهایی میبینی و تأکید آیه و تکرار آیه نشان میدهد که حتماً همراه هر سختی، آسانی هم هست.
باورمان نمیشود که هرکدام برای خدا دردانهایم؛ اگر نبودیم اینهمه برنامهی اختصاصی نداشتیم. این یعنی خدا خیلی مهربان است.
2- با دیدن جای خالی نعمتهایت در زندگی دیگران بر شکرگزاری خود بیفزا
در دعای جوشن صغیر، امام کاظم (ع) به ما یاد میدهد که توجه کنیم در همین لحظه که اینجا نشستهایم، بسیاری از بندگان خدا هستند که گرفتار حوادث سختی شدهاند؛ در بستر بیماری از درد به خود میپیچند؛ در سفر، دور از وطن و اهلوعیال ماندهاند، گرفتار حاکمی ظالم شدهاند؛ با سکرات موت دستوپنجه نرم میکنند و ما در این لحظه از آن گرفتاری در عافیت به سر میبریم پس جای شکر دارد پس خدا هنوز دوستمان دارد. اگرچه در قسمت بعد خواهیم گفت که خدا همان بندگان گرفتار را هم دوست دارد و شاید بیشتر.
ما در این لحظه از آن گرفتاری در عافیت به سر میبریم پس جای شکر دارد پس خدا هنوز دوستمان دارد.
3- ناملایمات دنیا را آزمون و امتحان بدان
مگر خودش مؤکد و محکم نفرموده است که امتحانتان میکنیم؟ مگر مورد به مورد نام نبرده است که چگونه امتحان میکنیم؟[4] پس جای تردید نمیماند که خداوند برای این مشکلات برنامهریزی اختصاصی کرده است؛ برای هرکس مطابق امکاناتش، عرضه، جربزه و ظرفیتش. ما مدام در حال مقایسه کردن خود با دیگرانیم درحالیکه خدا ما را منحصربهفرد میبیند؛ چون منحصربهفرد و تک آفریده است. باورمان نمیشود که هرکدام برای خدا دردانهایم؛ اگر نبودیم اینهمه برنامهی اختصاصی نداشتیم. این یعنی خدا خیلی مهربان است.
ما عزیزکردههای خداییم. نشان به آن نشان که وقتی کمترین ناملایماتی میرسد و کوچکترین باد مخالفی میوزد، شاکی میشویم که چرا فراموشمان کرده یا چرا صدای ما را نمیشنود؛ انگار از وقتی گفتهاند که گل سرسبد هستی ما هستیم، کسی حق ندارد بگوید بالای این چشمها ابروست. اما ناامیدی از رحمت خدایی که "سبقت رحمته غضبه" صفت اوست، تهمت بزرگی است؛ برای همین گناه کبیره محسوب میشود و همنشین کفر و ضلالت است [5].
پینوشتها:
[1] - "و سخر لکم الشمس و القمر دائبین و سخر لکم اللیل و النهار" (ابراهیم، 33)
[2] - "و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها" (ابراهیم، 34)
[3] - سوره انشراح، آیه 5و6
[4] - "ولنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین" (بقره، 155)[5] - "انه لا ییأس من روح الله الا القوم الکافرون" (یوسف، 87) "و من یقنط من رحمة ربه الا الضالون" (حجر، 56)
فاطمه حسینی مجرد