کامیاب در سایه سار خواهر آفتاب
برچسپ ها: حضرت ، شهادت ، الله ، معصومه ، رحلت ، سلام ، علیها
مقدمه
سال های سال است که زائران عارف از راه های دور و نزدیک به زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام می آیند و بر سر سفره کرامت کریمه اهل بیت علیهاالسلام نشسته، دست از گناه شسته و پاک پاک، چالاک و شاداب همانند یک فرشته برمی خیزند، سلامی می دهند و کلامی می گویند، اشکی می ریزند، دعایی می خوانند و با بوسه بر آن آستانه، گرسنگی روح خویش را برطرف می کنند، پیشانی بر تربت غربت آن خواهر آفتاب می سایند، و سبکبار و سبکبال پرواز آغاز می کنند.
بخش اول: آثار زیارت
زائر به قصد «زیارت حرم» حرکت می کند و حرم یعنی خانه، مکان و فضایی محترم که هتک حرمت آن جایز نیست؛ چنان که می گوییم مکه و حوالی آن حرم است، واژه حرم مقابل کلمه «حِلّ» است.[1]
امام علی علیه السلام در باره رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «کرامت نبوت از سوی خداوند سبحان نصیب محمد صلی الله علیه و آله گردید. او را از نیکوترین خاندان ها و عزیزترین دودمان ها برگزید؛ از شجره ای که پیامبرانش را از آن آشکار نموده بود و امینان وحی خود را از آن انتخاب کرده بود. خاندان او، بهترین خاندان ها، و اهل بیتش، نیکوترین اهل بیت هاست. شجره او که بهترین شجره هاست، در «حرم» روییده و در بستان مجد و شرف بالیده است».[2]
بنابراین، خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله، خاندان کرم و خانه آنان، حرم و محترم است. اینجا برای مشخص شدن جایگاه حرم کریمه اهل بیت علیهاالسلام، به کلامی شیرین و دلنشین از پیشوای ششمین، امام صادق علیه السلام، گوش جان می سپاریم:
«خداوند حرمی دارد و آن مکه است، و رسول خدا (ص) حرمی دارد که آن مدینه است، امیر مؤمنان (ع) حرمی دارد و آن کوفه است، ما اهل بیت (ع) نیز حرمی داریم که آن قم است. به زودی بانویی از تبار من در آنجا دفن می شود، و هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود».[3]
از سوی دیگر، هشتمین امام و رهبر، حضرت رضا علیه السلام می فرماید: «هر کس او (حضرت معصومه علیهاالسلام) را در قم زیارت کند، چنان است که مرا زیارت کرده است».[4]
همچنین آن حضرت فرمودند: «هیچ یک از دوستان عارف به حقم مرا زیارت نمی کند، مگر آنکه او را روز قیامت شفاعت خواهم کرد».[5]
زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام، زائر را از شفاعت رضوی و بهشت برین بهره مند می کند. امام رضا علیه السلام می فرماید: «هرکس او (حضرت معصومه علیها السلام) را زیارت کند، بهشت از آن اوست».[6]
باید توجه داشت که آثار زیارت حضرت معصومه علیها السلام منحصر به آثار اخروی نیست، بلکه آثار دنیوی نیز دارد؛ زیرا «دنیای زیبا»، زمینه ساز«آخرت زیبا» می شود.
این دو فراز را با یکدیگر ترکیب کرده و نتیجه را بررسی کنیم:
1.فراز اول: زیارت خواهر آفتاب، یعنی زیارت خود آفتاب. شمس الشّموس و انیس النّفوس، امام رضا علیه السلام می فرماید: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد».[7]
2.فراز دوم: خاک پای زائر امام رضا علیه السلام، توتیای گرانبها.
مرحوم آخوند ملاعلی همدانی در باره استاد بزرگوار، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی گفتند: «مرحوم حاج شیخ عبدالکریم (ره) گفتند: چشم درد شدیدی به من عارض شد، به حدی که توان مطالعه و نوشتن را از من سلب نمود. مطالعه و نگارش را کنار گذاشتم و به معالجه و درمان پرداختم، ولی این ناراحتی همچنان ادامه داشت تا آن که فصل تعطیلی رسید و با قطار عازم زیارت و عتبه بوسی ثامن الحجج حضرت امام رضا علیه السلام شدم و در نیتم بود که از خداوند متعال توسط آن بزرگوار شفای درد چشمم را مسألت نمایم. اتفاقاً با جمعی از زائرین دهات آذربایجان که با شور و شوق فراوانی عازم زیارت بودند، در قطار هم کوپه شدم. بی آن که زبان همدیگر را بدانیم، در بین راه یک مرتبه به نظرم رسید که خوش قلب تر و پاک تر و خالص تر از این زائران کسی را پیدا نخواهم کرد که عازم زیارت آقا باشند. اینان یک سال با تمام زحمات طاقت فرسا کار می کنند و بیل می زنند و شخم می کنند و اندک درآمدی را که پیدا می کنند، گرانبهاتر و ماندنی تر از زیارت آقا ثامن الحجج علیه السلام چیزی برای خود نمی دانند و دسترنج حلال خود را صرف زیارت می نمایند. چه بهتر از غبار خاک پای اینان استشفا نمایم. به همان نیت ذره ای از زیر کفش یکی از این زائرین را به چشم کشیدم؛ بی آنکه او خود توجه داشته باشد. خداوند متعال از عنایت ثامن الحجج علیه السلام از همان لحظه درد چشم را از من برطرف نمود و تا آخر عمر هم نیاز به عینک پیدا ننمودم».
آقای آخوند گفتند: «مرحوم حاج شیخ تا اواخر عمر می توانستند از فاصله دور به مطالعه کتاب بپردازند، بی آن که نیازی به عینک داشته باشند».[8]
از آنچه تاکنون درباره زیارت آفتاب و خواهر آفتاب نوشته ایم، می توانیم یک نتیجه کلی درباره زیارت بگیریم: «زیارت یعنی مسافرت از بهشت زمین به سوی بهشت برین». خیلی به جاست که بخش آثار زیارت را با کلامی زیبا و گویا از امام جواد علیه السلام متبرک نماییم: «هرکس قبر عمه ام (حضرت معصومه علیها السلام) را در قم زیارت کند، بهشت از آن او خواهد بود».[9]
بخش دوم: آداب زیارت
هدیه کریمه اهل بیت علیها السلام به زائران عبارت است از: سعادت دنیوی و سعادت اخروی؛ یعنی رسیدن به آرامش روان، شفاعت بزرگواران و بهشت جاودان. این همه نتایج دل پسند برای زائر حاصل نمی شود، مگر آنکه زائر به آداب زیارت آگاه شود و بدان عمل کند.
در این نوشتار، به سه شرط نه چندان دشوار برای زیارت حضرت معصومه علیها السلام به اختصار اشاره می شود:
الف. معرفت
آن گاه حرکت، سرچشمۀ برکت خواهد شد که سرشار از معرفت باشد، امام علی علیه السلام می فرماید: «ای کمیل! هیچ حرکتی نیست، جز آن که تو در آن به شناخت و معرفت نیازمندی».[10]حرکت یا مسافرت برای زیارت نیز از این قاعدۀ کلّی مستثنا نیست. امام رضا علیه السلام می فرماید: «ای سعد! ما در شهر شما آرامگاهی داریم. سعد می گوید: فدایت شوم آرامگاه دختر موسی بن جعفر علیه السلام را می فرمایید؟ آن حضرت فرمود: «نَعَمْ، مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنةَ؛[11] آری، هرکس با معرفت به مقام او، زیارتش کند بهشت از آن اوست».
بنابراین، زائر حضرت معصومه علیها السلام باید اهل «معرفت» باشد و الاّ از شفاعت و بهشت خبری نیست!. زندگانی بسیار کوتاه حضرت معصومه علیها السلام با خاطرات تلخ و شیرین بسیار توأم است که برای شناخت و معرفت به مقام و منزلت آن بانوی بزرگوار، به برخی از آنها اشاره می شود.
* رابطه خواهر و برادر در فرهنگ برترحرم حضرت معصومه (س)
فراوان اند خواهران و برادرانی که با تمام وجود همدیگر را دوست دارند و در تمام عمر رشته محبت و مودّتشان هرگز گسسته نشده و عشق و علاقه متقابلشان نقل مجالس و زبانزد خاص و عام است. در این میان، افراد نمونه ای پیدا می شوند که کانون مهر و وفا هستند و محبت و مودت زایدالوصف آنان به هم در طول قرون و اعصار، کم نظیر است. بارزترین نمونه این افراد، امام حسین علیه السلام و زینب کبری علیها السلام هستند که همگان با نکات برجسته ای از عشق و علاقه متقابل این برادر و خواهر آشنا هستند و خاطرات تلخ و شیرین این خواهر و برادر را در طول زندگی، به ویژه در سفر کربلا، کم و بیش می دانند. دومین نمونه بارز، خورشید فروزان امامت، حضرت امام رضا علیه السلام و خواهر گرامی اش، ماه تابان برج عصمت، حضرت معصومه علیها السلام هستند.
* ولادت
مدت 25 سال، حضرت رضا علیه السلام تنها فرزند نجمه خاتون بود؛ زیرا از نجمه خاتون فقط دو فرزند در تاریخ ثبت شده است: امام هشتم علیه السلام و حضرت معصومه علیها السلام.
ولادت با سعادت امام هشتم در یازدهم ذیقعده سال 148 هجری و میلاد مسعود حضرت معصومه علیها السلام در اول ذیقعده 173 هجری بود. بی گمان، شیرین ترین خاطره امام هشتم از ماه ذیقعده، در آغاز آن بود که هلال «معصومه» از برج «نجمه» در افق امامت درخشیدن گرفت و کانون زندگی امام هشتم را با انوار درخشانش پر فروغ تر ساخت.
* شخصیت علمی و فقهی
حضرت معصومه علیها السلام ماه تابانی بود که پرتو افشانی را از خورشید فروزان امامت آموخته و از دریای بیکران علوم رضوی کسب فیض می نمود. حضرت معصومه علیها السلام در سنین کودکی به مقامی رسید که به راحتی می توانست به پرسش های فقهی و عقیدتی، پاسخ مناسب بگوید و پاسخ هایش مورد پذیرش و شگفت پدر بزرگوارش قرار بگیرد.
روزی جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند و چند پرسش در نامه ای نوشته، به خاندان امامت بردند. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در سفر بود و امام رضا علیه السلام نیز در مدینه نبود. هنگامی که آن گروه از مدینه قصد عزیمت داشتند، از اینکه خدمت امام علیه السلام نرسیده بودند و با دست خالی به وطن خود برمی گشتند، بسیار اندوهگین بودند. حضرت معصومه علیها السلام که در آن ایام هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، از مشاهده غم و اندوه آنان متأثر شد و لذا پاسخ پرسش های آنان را نوشت و به ایشان عنایت کرد.
شیعیان، مدینه را با سرور و شادی ترک کردند. آنان در بیرون مدینه، با امام کاظم علیه السلام مواجه شدند. هنگامی که داستان خود را گفتند و دستخط حضرت معصومه علیها السلام را ارائه دادند، امام کاظم علیه السلام شادی و ابتهاج خود را با این جمله بیان فرمودند: «فداها ابوها؛ پدرش فدایش».
* پدری مهربان در زندان
در سالهای سخت و جانکاه 183 - 179 هجری که پدر بزرگوار حضرت معصومه علیها السلام در زندان هارون به سر می برد، شفیعۀ روز محشر، در دفاع از حریم ولایت و پاسداری از خط امامت، نقش بسیار مؤثری ایفا نمود.
* دختر در سوگ پدر
بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فروریخت. تنها مایه تسلی ایشان، برادر بزرگوارش، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بود که بعد از پدر، حجّت خدا، دادرس امت و فریادرس مردم مستضعف بود. او نیز در اوج خفقان، با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می کرد.
یورش های بی رحمانه ای که توسط دژخیمان رژیم انجام می شد، دل نازنین حضرت معصومه علیهاالسلام را می آزرد؛ ولی دیدار برادر این غم ها را از دل او می زدود و صفا به کانون زندگی اش می بخشید. جانشین ناشایسته هارون، «مأمون» نیز راه پدر را در پیش گرفت و وجود اقدس امام هشتم (ع) را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار - ولی ظاهراً به صورت محترمانه - به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود.
مأمون دغل باز با نیرنگ فراوان و توسل به زور و تزویر، امام رضا علیه السلام را به پذیرش ولایتعهدی مجبور نمود. امام رضا علیه السلام که با ترفندهای مأمون آشنا بود و می دانست که او برای رسیدن به اهداف خود این موضوع را مطرح نموده، با اکراه تمام و اعلام شرایطی چند، ولایتعهدی را پذیرفت و در روز هفتم رمضان سال 201 هجری، رسماً به عنوان ولیعهد معرفی گردید.
* خواهر در فراق برادر
حضرت معصومه علیها السلام حدود یکسال، فراق برادر را تحمل کرد، ولی طاقتش طاق شد و کاسه صبرش لبریز گردید؛ لذا به اشتیاق دیدار برادر عزیز، مدینه را به قصد «مرو» ترک کرد.
* نامه امام رضا (ع) به حضرت معصومه (س)
حضرت امام رضا علیه السلام نامه ای به حضرت معصومه علیهاالسلام نوشتند و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه منوره ارسال کردند.
امام هشتم به غلام دستور دادند در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نامه را به مدینه برساند. آن گاه نشانی خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را برای او بیان فرمود تا از کسی آدرس نپرسد. غلام، خود را به مدینه رسانید و نامه را به خدمت حضرت معصومه علیها السلام تسلیم نمود. حضرت معصومه علیها السلام به مجرد رسیدن نامه امام هشتم، خود را آماده سفر نمود.
* همراهان حضرت معصومه (س) و عزیمت به ایران حرم حضرت معصومه (س)
بانوی با فضیلتی که در سرا پرده عصمت، در تحت نظارت مستقیم امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام تربیت شده، هرگز بدون همراهان واجد شرایط به مسافرت دور و دراز «مدینه» تا «مرو» - آن هم با وسایل آن روز و نا امنی جاده ها - تن نمی داد.
لذا از برادران و برادرزادگان، هرکدام را که آماده سفر به ایران بودند، گردآورد و به این سفر پرمخاطره به خاطر دیدار برادر اقدام نمود.
در این سفر، پنج تن از برادران حضرت معصومه علیها السلام به نام های: فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید، و تعدادی از برادرزادگان، و تنی چند از غلامان و کنیزان، آن حضرت را همراهی می کردند.
آنان رنج سفر را تحمل کردند تا به شهر «ساوه» رسیدند. مردم ساوه در آن ایام از دشمنان سرسخت اهل بیت علیهم السلام بودند. از این رو، هنگامی که مرکب حضرت معصومه علیها السلام و همراهانش به ساوه رسید، مردم ساوه به دستور مأمون به آنان حمله ور شدند و جنگ سختی درگرفت و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه علیها السلام به شهادت رسیدند.
هنگامی که حضرت معصومه علیها السلام جسدهای غرقه به خون و پیکرهای قطعه قطعه شده 23 تن از عزیزان خویش را نقش بر زمین دید، به شدت اندوهگین شد و به احتمال قوی، به دستور مأمون و توسط مأموران امنیتی در ساوه، به زهر جفا مسموم گردید؛ زیرا مأمون به همه حکام و امرای بلاد که در مسیر کاروان های سادات بودند و قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام را داشتند، دستور داده بود که آنان را دستگیر کنند یا به قتل برسانند.
* عزیمت به سوی قم
اهالی قم که از روز نخست با محبت خاندان عصمت و طهارت خوگرفته بودند و اسلام را با ولایت امیرمؤمنان علیه السلام پذیرفته بودند و هرگز در برابر غاصبان حکومت علوی خضوع نکرده بودند، هنگامی که از این فاجعه دلخراش آگاه شدند، به ساوه رفتند و حضرت معصومه علیها السلام را با احترام تمام به قم آوردند.
حضرت معصومه علیها السلام روز بیست و سوم ربیع الاوّل 201 هجری، در میان استقبال پرشور مردم قم وارد این سرزمین شدند. «موسی بن خزرج» زمام ناقه را به دوش می کشید و عده فراوانی، پیاده و سواره، گرداگرد کجاوه و شمع وجود حضرت معصومه علیها السلام پروانه وار در حرکت بودند تا در محلی که امروز «میدان میر» نامیده می شود، ناقه حامل آن حضرت زانو به زمین زد، و این افتخار بزرگ نصیب موسی بن خزرج شد که 17 روز میزبان کریمه اهل بیت علیها السلام باشد. بانوان با فضیلت قم دسته دسته به دیدار حضرت معصومه علیها السلام شتافته، ایشان را در سوگ عزیزان از دست رفته تسلیت می دادند. خانه موسی بن خزرج به احترام اقامت 17 روزه آن حضرت، به صورت مدرسه درآمد و سالیان بعد، به «مدرسه ستّیة» (مدرسه خانم) موسوم گردید.
محراب عبادت آن حضرت نیز در رو به روی درب ورودی مدرسه، تا امروز محافظت شده، و در طول تاریخ به عنوان «بیت النّور» شهرت یافته و همواره زیارتگاه خاص و عام بوده است.
* شهادت جانسوز خواهر آفتاب
حضرت معصومه علیها السلام 17 روز در خانه موسی بن خزرج به عبادت مشغول بود و سرانجام روز دهم ربیع الثّانی سال 201 هجری پیش از آنکه دیدگانش با دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و در میان اندوه فراوان رحلت نمود و شیعیان قم را در ماتم خود به سوگ نشاند.
* مراسم تشییع پیکر مطهر دختر موسی بن جعفر علیهم السلام
مردم قم با تجلیل فراوان، پیکر پاکش را تشییع کردند و در محل فعلی حرم که آن روز در بیرون شهر بود و به موسی بن خزرج تعلق داشت، با احترام هرچه تمام تر، مهیای دفن نمودند.
هنگامی که قبر مهیا شد؛ در مورد این که چه کسی پیکر پاک آن حضرت را وارد قبر کند، به بحث و مشورت پرداختند. همه در مورد پیرمرد پرهیزگاری به نام «قادر» به اتفاق نظر رسیدند. کسی را به دنبالش فرستادند تا او را برای انجام این مهم فراخواند.
پیش از آنکه «قادر» بیاید، خداوندِ قادر و متعال با قدرت بیکرانش دو تن سواره که نقاب بر چهره داشتند، از جانب ریگزار (محل رودخانه فعلی) نمودار ساخت که به سرعت نزدیک آمدند و به تجهیز آن بانوی مظلومه و معصومه پرداختند.
یکی وارد قبر شد و دیگری جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشته، به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد. آن دو بزرگوار پس از پایان مراسم دفن، بدون این که با احدی سخن بگویند، بر اسب های خود سوار شده، از محل دور شدند.
کسانی که با سیره ائمه علیهم السلام آشنایی دارند، تردیدی ندارند که آن دو نفر وجود مقدس امام هشتم و نور دیده اش جوادالائمة علیهما السلام بوده اند که برای شرکت در مراسم کفن و دفن حضرت معصومه علیها السلام، به اعجاز امامت، از خراسان و مدینه، با طی الارض به این سرزمین تشریف فرما شده بودند.
پی نوشت:
[1] مفردات نهج البلاغة» سید علی اکبر قریشی، ج 1، ص 267.
[2] نهج البلاغة» ترجمه عبدالمحمّد آیتی، خطبه 93، ص 208.
[3] بحارالانوار، ج 48، ص 317.
[4] کامل الزیارات ابن قولویه، ص 334.
[5] بحارالانوار» ج 102، ص 37.
[6] زندگانی «کریمه اهل بیت علیها السلام» علی اکبر مهدی پور، نشر حاذق، 1380، ص 90.
[7] همان، ص 103.
[8] «فقهای نامدار شیعه» عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، دفتر نشر نوید اسلام، قم، چاپ سوم، 1376، ص 506.
[9] بحارالانوار ج 102، ص 265.
[10] همان، ج 77، ص 26.
[11] سفینة البحار شیخ عباس قمی، ج 2، ص 376.
محمد رضا یکتایی