فرشته ی مهر
برچسپ ها: حضرت ، الله ، سلام ، خدیجه ، مهر ، فرشته ، علیها ، کبری
«کانت خدیجة(س) وزیرة صدقٍ علی الإسلام و کان صلی الله علیه و آله یسکن علیه
خدیجه(س) وزیر و کمک راستین بود برای اسلام و مایهی سکون و آرامش قلب پیامبر(ص) محسوب میشد.»1
پیشتاز در اسلام
«و کان اول من اتبع رسول الله(ص) خدیجه بنت خویلد زوجته...2 نخستین کسی که از رسول خدا(ص) پیروی کرد، خدیجه دختر خویلد همسر آن حضرت بود...» در تاریخ پربار و ماندگار اسلام، کمتر کسی از جامعهی زنان، چون حضرت خدیجه کبری(س) درخشیده است. بانوی بزرگ اسلام، خدیجه(س) که افتخار بزرگ همسری پیامبر اکرم(ص) است را نصیبشان شد،3 چنان ارج و قربی در پیشگاه حضرت رسول داشتند که سالها پس از وفات ایشان نیز هرگاه پیامبر اکرم(ص) نام ایشان را میشنیدند اشک بر گونههایشان جاری میشد. و پیشتازی در اسلام و گرایش به پیام زندگیساز و عدالتآفرین این دین آسمانی از امتیازات برجستهی حضرت خدیجه(س) محسوب میشود و در واقع اسلام آوردن خدیجه(س) بر آغاز دعوت عمومی پیامبر اکرم(ص) مقدم بوده است.4
امیرمؤمنان علی(ع) در خطبهای که به غربت اسلام در آغاز بعثت اشاره دارد میفرمایند: «در آن روزها خانوادهی مسلمانی در اسلام نبود جز خانوادهای که از پیامبر(ص) و خدیجه(س) تشکیل یافته بود و من سومین نفر آنها بودم.»5 او به آراء، نخستین زنی است که اسلام آورد. هفت سال با پیغمبر نماز میخواند که جز او، علی و رسول خدا کسی نماز نمیگزارد.6 خدیجه دختر خویلد عزیزترین و محبوبترین زنان جهان اسلام است، او ایمان و علم و تقوی را به هم آمیخته و با این همه عشق و تواضع، به همسری بزرگترین منجی عالم مفتخر گردیده است. عایشه میگوید آنقدر پیامبر در یاد خدیجه(س) بود که دامن صبرم از دست رفت و گفتم: «او پیرزنی بود که خداوند بهتر از او را به شما داد.» رسول خدا سخت دلتنگ شده، فرمود «لا والله بهتر از او را ندیدهام زیرا وقتی که همهی مردم کافر بودند او مؤمن بود و زمانی که همه مرا تکذیب مینمودند او مرا تصدیق میکرد و تسلیت میداد و تسکین دل من بود و معین و مدد و یار و یاور من به جان و مال و زبان خودش بود.»7
پیشرفت ظاهر اسلام به نیروی اموال خدیجه(س) بود که خود و اموالش را در اختیار پیغمبر نهاد و پیغمبر فرمود: «خدیجه(س) با جان و مال در حق من مواسات نمود.» خدیجه(س) در سال دهم بعثت، سه سال قبل از هجرت - وفات نمودند. خدیجه(س) زنی عاقل، با تدبیر، خوشبخت، متمول، متمکن و متشخص بود که محسود زنان اشراف مکه قرار گرفت.8
نقش حضرت خدیجه(س) در رسالت پیامبر(ص):
مهمترین فراز زندگانی حضرت خدیجه(س) حمایتهای بی دریغ و همه جانبهی او از رسول گرامی اسلام در امر رسالت بوده است دربارهی نحوهی حمایت حضرت خدیجه(س) از رسول خدا، به روایتی از ابن هشام میپردازیم که فرمودند: «حضرت خدیجه(س) نخستین زنی بود که به رسول خدا ایمان آورد و همواره او را تأکید و تصدیق کرد و مایهی آرامش خاطر و تسکین قلب پیامبر(ص) بود. هرگاه پیامبر از طعنههای تلخ و آزاردهندهی مشرکان آزرده می-شد و مورد بیمهری روحی و جسمی مشرکان قرار میگرفت، حضرت خدیجه(س) بود که به ایشان دلداری میداد و مایهی آرامش او در برابر سختیها و ناملایمات بود9.» از این رو پیامبر(ص) در توصیف حضرت خدیجه(س) میفرمایند: او زمانی به من ایمان آورد که مردم به من کفر ورزیدند و زمانی مرا تصدیق کرد که مردم مرا تکذیب نمودند و زمانی با اموالش مرا یاری داد که مردم مرا از اموال خود محروم ساختند.10 در روایتی رسول خدا حضرت خدیجه(س) را صدیقهی امت اسلامی نامیدند و این نشان میدهد که تأییدها و تصدیقهای حضرت خدیجه(س) به عنوان یک زن برجسته و شخصیت سرشناس قریش تأثیر به سزایی در پیشبرد اهداف پیامبر(ص) داشته است. اهمیت این تأییدها زمانی روشن میشود که بدانیم او وقتی پیامبر(ص) را تأیید کرد و به رسالتش ایمان آورد که بسیاری از بزرگان قریش که بعدها از اصحاب پیامبر شدند پیامبر(ص) را تکذیب میکردند و به او تهمت جنون و سحر و جادو میزدند.11
حضرت خدیجه(س) در نتیجهی صفا و وفا و ایثار، به مقام والایی رسید. که تا جایی که از حضرت پیغمبر(ص) هنگام مراجعت از معراج به جبرئیل گفت: «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل در پاسخ گفت: «از جانب خداوند و از جانب من به خدیجه(س) سلام برسان» وقتی حضرت سلام خداوند و سلام جبرئیل را به همسر بزرگوارش ابلاغ کرد، او در جواب گفت: ا«ِن الله هو السّلام و منه السلام و الیه السلام و علی جبرئیل سلام، خداوند خود سلام است و سلام از اوست و به جانب او باز میگردد و بر جبرئیل نیز سلام.12»
خدیجهی کبری(س) بانوی بهشتی:
براساس روایاتی که از حضرت رسول اکرم(ص) رسیده است او یکی از چهار زن ممتاز جهان است و آن سه بانوی دیگر، حضرت مریم(س) مادر حضرت عیسی(ع) آسیه همسر فرعون و فاطمه الزهرا(س) هستند.13 نیز حضرت خدیجه(س) از میان همهی دختران و زنان گیتی به عنوان رویشگاه پاکیزهی برترین نسل و شریفترین تبار بشر انتخاب شد و مصداق «و البَلدُ الطیب یخرجُ نباتهُ باذن رَبِّه و الذَّی جَنُتَ لا یخرجُ اِلاَّ نکداً؛ و زمین پاک، گیاهش به اذن پروردگارش برمیآید و آن که ناپاک است جز اندک و بی-فایده برنمیآید» گشت در جایی دیگر پیامبر اکرم(ص) در شکوه و عظمت حضرت خدیجه(س) به عنوان امُ الائمه و سرچشمهی کوثر الهی، خطاب به دخت فرزانهی خویش حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند: «همانا وجود گرانمایهی مادرت به عنوان جایگاه انوار امامت برگزیده گردید.»14
در بیان حضرت رسول اکرم(ص) در روز قیامت و صحرای محشر و چگونگی محشور شدن حضرت زهرا(س) چنین توصیف شده است «آنگاه مادرت خدیجه(س) دختر خویلد- که در میان زنان عالم اول کسی است که به خدا و رسول ایمان آورده است- با هفتاد هزار ملک که عَلَمهای تکبیر در دست دارند به استقبال تو میآیند.15
حضرت خدیجه(س) مادر نمونهی دختری از محمد مصطفی(ص) گردید که در صحنهی کمالات و ارزشهای وجودی آنچنان درخشید که رمز ماندگاری نبوت و جاودانگی هدایت و مهر خاتمیت گردید و خداوند روز جاودانگی اسلام و چشمهسار هدایت را از دامان عصمت او جاری ساخت. او و فرزندانش یکی پس از دیگری در آسمان ولایت و رهبری امت درخشیدند و چون ستارگانی فروزان فرا راه بشریت به سوی سر منزل مقصود قرار گرفتند.16
این بانوی بهشتی که به استناد امام صادق(ع) مورد توجه پروردگار است، در میان ده خصلتی که خداوند تعالی به ده زن عطا فرموده است خصلت رضایت و خشنودی نصیبش میشود و به همین دلیل و دلایل دیگر، سایر همسران رسول الله با ایشان قابل مقایسه نیستند. او ام المؤمنین، سیده نساء العالمین، امُّ الائمه المعصومین است. او زنی است که در فضای آلوده به شعر و شراب و شهوت و شکم بارگی و شمشیر، طاهره خوانده شد و او را سیدهی زنان قریش مینامیدند. ایشان جزء زنان برجستهای به حساب میآمد که برخلاف حاکمیت زر و زور و تزویر، اسوهی طهارت و حرّیت بود.17
خدیجهی کبری(س) اسوه و الگوی مسلمانان:
از همان زمانی که حضرت رسول(ص) در میان امواج مصیبتها و اندوهها و فشارها و سختگیریهای مشرکین و کفار عنود و لجوج واقع گردید، خدیجه(س) با کمال صمیمیت و وفاداری آن قدر که در توان داشت در تسکین دل و تخفیف آلام آن حضرت کوشید و از اموال خود آنچه را که داشت (اموال بسیاری داشت)، در طبق اخلاص نهاد و در راه هدف همسر با عظمت خود نثار کرد و با گفتن این جمله «بیتی و بیتک و أنا جاریتک، خانهی من خانهی تو است و من کنیز تو هستم.»18 مراتب وفا و اخلاص خود را اظهار کرد. حضرت رسول نیز تا آخر عمر گرانمایهی خود، در موارد بسیاری خدیجه(س) را یاد میکرد و هرگز او و خدمات او را فراموش نمی-کرد و خاطرهی محبتها و وفا و صفای او را زنده میکرد و می-فرمود: «اِنَّ حُسنَ العَهد مِن الایمان» وفا به پیمان محبت، جزء ایمان است. گاهی که نام خدیجه(س) را میشنید اشک از چشمانش سرازیر میشد و میفرمود: « خدیجه(س) و اَینَ مِثلُ خدیجه صَدَّقَتنی حینَ کَذَّبنی بین الناس و اَرزقُنی علی دین الله و اعانتی بمالها؛19 و چه کسی میتواند مانند خدیجه(س) باشد او مرا تصدیق کرد هنگامی که مردم مرا تکذیب کردند و در راه پیشرفت دین اسلام در کنار من و یاور من بود و مرا به وسیلهی مال خود کمک می-کرد.»
به راستی زندگی درخشان حضرت خدیجهی کبری(س) عالیترین الگو برای زنان با شخصیت و بافضیلت خواهد بود. بانویی که وقتی پیامبر اعظم قصد ستودن شیرزن کربلا زینب کبری(س) را دارند می-فرمایند حرمت این دختر را پاس بدارید که او همانند خدیجه(س) است.20
انسانهای جویای کمال به ویژه زنان و دختران نواندیش و روشن-فکر و معنویخواه، باید از زندگانی این بانوی خردمند و این مادر ارجمند، درس ایثار، ایمان، خودسازی و پایداری در راه هدایت همنوعان و نظارت بر جامعه را فرا گیرند ایشان را در پیشتازیها و پیشگامیها و انتخابهای تحسین برانگیز، درگیر و دار زندگی، سرمشق خویش سازند تا فرزندان شایستهای برای ام المؤمنین گردند و مایهی مباحات ایشان باشند.
این بانو به عنوان اسوه و الگو برای زنان مسلمان محسوب می-شدند و درسهای فراوانی در زندگی این الگوی بزرگ اسلامی برای بانوان مسلمان وجود دارد که مهمترین آنها به این شرح است.
1- فرهنگ و انصاف در سطح بالا که پیش از همه به حقانیت حضرت پیغمبر(ص) پی برد و ایمان آورد.
2- صفا و ادب و وفا در برابر حضرت رسول(ص) که همواره با وجود آنکه در میان قریش از اعتبار بسیاری برخوردار بود خود را کنیز و همراه پیامبرش قرار داد.
3- بذل مال و ثروت خود تا آخرین دینار در راه پیشرفت اسلام. این بانوی بزرگوار در نهایت تواضع و فروتنی در آخرین لحظات زندگی به پیامبر(ص) فرمودند که برای او دعای خیر کند، او را به دست خود در خاک قرار دهد، پیش از دفن در قبر او وارد شود و عبائی را که هنگام وحی بر دوش داشت روی کفن او قرار دهد. جای شگفتی است که حضرت خدیجه(ص) در مقابل بخشش همهی اموال منقول و غیرمنقول، از حبیب خویش تنها یک عبا مطالبه نمود.21
سعی و کوشش فراوان در تسکین آلام و تخفیف مشکلاتی که پیغمبر اسلام(ص) با آنها مواجه بود.22
یاد حضرت خدیجه(س) در سخنان معصومین(ع):
روزی رسول خدا در مسجد در حضور مردم ضمن معرفی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرمودند: ای مردم، آیا شما را خبر ندهم به بهترین انسانها، حسن و حسین(ع) که جدّشان رسول خدا و جدهی آنها خدیجه(س) دختر خویلد اهل بهشت است. حضرت امام حسین(ع) در خطبهی معروفش در روز جاودانهی عاشورا، در برشمردن افتخارات خاندانش برای سپاه مسخ شدهی یزیدیان بر مادربزرگ خود می-بالد و نام الهامبخش او را پس از نام بلند و جاودانهی پیامبر(ص) و فاطمه(س) و علی(ع) بیان میکند و میفرماید همانا من فرزند دختر پیامبر شما هستم و مادربزرگم همسر پیامبر شما خدیجه(س) است... شما را به خدا سوگند آیا میدانید که مادربزرگم خدیجه(س) دختر خویلد نخستین بانوی گروندهی به اسلام و تصدیق کنندهی پیامبر و پیشتاز در یاری و حمایت اوست.»23 تربت و مرقد مطهر خدیجه(س) با وفا، به اندازهای در نظر اهل بیت عصمت مورد احترام بود که کنار آن میآمدند و نماز و دعا می-خواندند. روزی حضرت سید الشهداء(ع) کنار آن مرقد مطهر آمد و اشک ریخت و به نماز ایستاد و با این شعر به مناجات خداوند پرداخت.
یا ربِّ یا ربِّ اَنتَ مولاهُ فاَرحَمُ عُبیداً اِلیک ملَجاةُ
ای پروردگار من، ای پروردگار من، تو مولا و سرور من هستی. به این بنده کوچکت که جز تو پناهی ندارد رحم کن.24
حضرت امام زین العابدین(ع) در بارگاه ستمپیشگان و یزیدیان و در آن شرایط حساس و سرنوشتساز در معرفی خود در برابر مردم شام، ضمن بیانات روشن در مورد نسب شریف و تبار پر افتخار نام پرشکوه و با عظمت جدهی گرانمایهاش حضرت خدیجه(س) را در کنار نام بلند و تاریخ ساز پیامبر(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) میآورد و خود را اینگونه معرفی میکند. «... انا ابن خدیجه الکبری» در زیارتنامهی ائمهی معصومین و برخی از امامزادگان معظم که مأثوره بوده و از زبان معصوم به ما رسیده است، زائرین آن امام یا امامزاده را فرزند خدیجهی کبری(س) خطاب میکنند و به ایشان سلام میدهند تا همواره یاد و نام ایشان تجدید شود و نزد خداوند واسطهی شفاعت قرار گیرند از جمله در زیارت وارث میخوانیم:
السلام علیک یا ابن محمد المصطفی، السلام علیک یا ابن علی المرتضی، السلام علیک یا ابن فاطمه الزهراءِ، السلام علیک یا ابن خدیجه الکبری.
پی نوشتها:
1. اسدالغابه، ج5، ص434.
2. ابن اسحاق، سیرهی ابن اسحاق، ج2 ص120.
3. تاریخ الامم و الملوک، ابن جریر طبری، ص153.
4. ابن سعد، ابوعبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج8، ص13.
5. نهج البلاغه، ترجمهی محمد دشتی، خطبهی 193.
6. زنان پیغمبر اسلام(ص)، عماالدین حسین اصفهانی، ص304.
7. همان، ص305.
8. همان، ص 306.
9. سیره النبی، ج1، ص158.
10. اسدالغابه، ج7، ص84.
11. تصویر خانوادهی پیامبر(ص) در دایره المعارف اسلام، محمود تقیزاده داوری، ص49.
12. سفینه البحار، ج1، ص379.
13. اسدالغابه، ج5،ص433.
14. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت فاطمه(س).
15. بحارالانوار، مجلسی، ج43، ص226.
16. سرور زنان جهان ام المؤمنین حضرت خدیجهی کبری(س)، اکرم السادات هاشمی نژاد، ص165.
17. همان، ص36.
18. سفینه البحار، ج1، ص379.
19. همان، ج1، ص381.
20. ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج3، ص38.
21. بحارالانوار، مجلسی، ج44، ص318.
22. جایگاه بانوان در اسلام، ص244.
23. سرور زنان جهان، اکرم السادات هاشمینژاد، ص190.
همان.
نویسنده : معصومه صفرآبادی فراهانی