غصب فدک یا غصب عزت و اعتلای شیعه؟
برچسپ ها: حضرت ، شهادت ، زهرا ، فدک ، غصب
غصب فدک یا غصب عزت و اعتلای شیعه؟
شاید مهم ترین هدف غصب فدک موقعیت طلایی اقتصادی و مالی فدک باشد. اگر اهل بیت مالکیت فدک را به دست می گرفتند سالانه اموال و ثروت کثیری به اهل بیت می رسید و این به زعم غاصبین فدک خطری برای حکومت و خلافت غصب شده آن ها بود.
فدک فقط یک سرزمین و منطقه جغرافیایی نیست، فدک ملکی غصب شده و حقی پایمال شده است. گرچه فدک را پیامبر خودش با دستان خود و در منظر شاهدان زیادی به دخترش هدیه داد، باز هم عده ای غاصب و ظالم به نا حق آن را غصب کردند.
اما بانوی با کرامت به دنبال گرفتن حقشان رفتند و خطبه ای در حضور مردم مدینه ایراد کردند که در تاریخ ماندگار شد تا سر لوحه همه ستم دیدگان باشد، حتی اگر به نتیجه ای نرسد.
فدک کجاست؟
فدک نام منطقه ای در 140 کیلومتری مدینه است که امروزه به "الحائط" موسوم است. فدک در زمان رسول الله در تسلط یهودیان بود، اما پس از فتح خیبر مردم ساکن در آن سرزمین ها از ترس اینکه مسلمان ها به سمت آن ها هم لشکرکشی کنند، خودشان پیش قدم شدند و تسلط بر فدک را به پیامبر سپردند. و از آنجایی که این سرزمین بدون جنگ بدست آمد، باید مالکیتش به پیامبر می رسید. آیه ششم سوره حشر بر این موضوع دلالت دارد: «و آنچه را خدا از آنان (= از یهود) به رسولش بازگردانده (و بخشیده) چیزى است که شما براى به دست آوردن آن (زحمتى نکشیدید،) نه اسبى تاختید و نه شترى؛ ولى خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلط مى سازد؛ و خدا بر هر چیز تواناست!»
ادعای غاصبین برای غصب فدک
غاصبین فدک ابتدا هبه فدک توسط پیامبر به حضرت زهرا را انکار کردند، در حالیکه ذیل آیه « وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا »[1] شیعه و سنی [2] گفته اند وقتی آیه مذکور نازل شد، پیامبر حضرت زهرا را فرا خواندند و فدک را به دخترشان هبه کردند.
اما نقشه های غاصبین به همین جا ختم نمی شد. آن ها می دانستند که اگر حتی منکر هبه شدن فدک به زهرای مرضیه شوند، باز هم مشکل حل نمی شود چرا که طبق آیه 6 سوره حشر فدک در مالکیت پیامبر بوده و بعد از رحلتشان به ورثه او یعنی حضرت زهرا به ارث خواهد رسید. به همین دلیل حدیثی را که فقط خلیفه اول ناقل آن است جعل کردند تا بگویند کسی از پیامبر ارث نمی برد. « نَحْنُ مَعاشِرَ الْأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ ما تَرَکْناهُ صَدَقَةٌ » [3]
حضرت زهرا بعد از غصب فدک و ادعاهای واهی غاصبین فدک به مسجد رفتند و در حضور مردم خطبه ای را ایراد کردند که به "خطبه فدکیه" معروف شده است.
پاسخ حضرت زهرا به غاصبین
حضرت در این خطبه به دادخواهی درباره فدک می پردازند و دلیل غاصبین مبنی بر ارث نبردن کسی از پیامبر را رد می کنند.
ایشان در فرازی از این خطبه می فرمایند:
«و انتم تزعمون ان لا ارث لنا» «و شما گمان می کنید که ما از پیامبر ارث نمی بریم؟»
بعد خطاب به ابوبکر می گویند:
«یَابْنَ اَبیقُحافَةَ! اَفی کِتابِ اللَّهِ تَرِثُ اَباکَ وَ لا اَرِثُ اَبی؟» «اى پسر ابی قحافه، آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببرى و از ارث پدرم محروم باشم.»
همچنین حضرت آیاتی از قرآن درباره ارث بردن از انبیاء می آورند:
«اَفَعَلى عَمْدٍ تَرَکْتُمْ کِتابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکُمْ، إذْ یَقُولُ «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ» [4] وَ قالَ فیما اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ زَکَرِیَّا اِذْ قالَ: «فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ الِیَعْقُوبَ» [5] «آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر می اندازید، آیا قرآن نمیگوید «سلیمان از داود ارث برد»، و در مورد خبر زکریا آنگاه که گفت: «پروردگار مرا فرزندى عنایت فرما تا از من و خاندان یعقوب ارث برد»
انگیزه های غصب فدک
شاید مهم ترین هدف غصب فدک موقعیت طلایی اقتصادی و مالی فدک باشد. اگر اهل بیت مالکیت فدک را به دست می گرفتند سالانه اموال و ثروت کثیری به اهل بیت می رسید و این به زعم غاصبین فدک خطری برای حکومت و خلافت غصب شده آن ها بود.
انگیزه دیگری هم شاید بتوان برای غصب فدک ذکر کرد و آن اینکه وقتی پیامبر در زمان حیاتش فدک را به حضرت زهرا هبه کردند، این هبه کردن دلالت بر مقام و منزلت حضرت زهرا و خانواده او داشت و حال آنکه غاصبین خلافت نمی خواستند این تفکر نسبت به آل الله وجود داشته باشد.
سخن پایانی
در این یادداشت به دنبال آن بودیم که بگوییم غصب فدک فقط اغراض شخصی نبوده بلکه اغراض سیاسی در بین بوده است.
اما حقیقتی تلخ که در ورای این ماجرا وجود دارد این است که اگر فدک غصب نمی شد شاید شیعه مسیری هموارتر در تاریخ داشت. شاید به واسطه ثروت هنگفتی که از فدک بدست می آمد دست امامان شیعه برای فعالیت های تبلیغی بازتر می بود، اما چه می شود کرد که بالاتر از فدک یعنی خلافت امیر المومنین را هم غصب کردند.
پی نوشت:
[1] سوره اسراء آیه 26
[2] شواهد التنزیل (:حاکم حَسَکانی)، ج 1، ص 438/ ینابیع المودّه، ص 439/ الجرح و التعدیل (:رازی)، ج 1، ص 257
[3] تفسیر «فخر رازى»، جلد 9، صفحه 210
[4] سوره نمل آیه 16
[5] سوره مریم آیه 6