شهید مطهری مردی برای همیشه
برچسپ ها: شهادت ، معلم ، شهید ، مطهری
در سی امین سالگرد شهادت آیت اللّه استاد شهید مرتضی مطهری و روز معلم، ضمن دیدار از خانه موزه استاد مطهری، خدمت همسر مکرمه ایشان رسیدیم و گفتگویی با این بانوی فاضله داشتیم، در بخش های مختلف این نوشتار نیز به یاد استاد شهید، از قلم زیبا و توانای این اندیشمند متفکر جهان اسلام بهره گرفته ایم و امیدواریم تلاش ما، هدیه ای هر چند اندک، بر روح بلند این عالم دلسوز بشریت باشد.
خانه موزه استاد مطهری، واقع در خیابان شهید کلاهدوز تهران، منزل سابق ایشان دایر می باشد که استاد حدود ده سال در آنجا زندگی کرده است. در این موزه، تعدادی از عکس ها، دست نوشته ها و برخی متعلقات شخصی استاد مطهری نگهداری می شود، همچنین به منظور ترویج فرهنگ و اندیشه آیت اللّه مطهری، بخشی از فضای ساختمان به کتابخانه عمومی اختصاص داده شده است که بازدیدکنندگان و علاقمندان می توانند ضمن آشنایی با نوشته های استاد، کتب ایشان را مورد مطالعه قرار دهند.
اندیشه های شهید مطهری آنقدر ناب و ارزنده اند که هنوز و پس از گذشت سی سال از شهادت ایشان، به عنوان بهترین منابع علمی مورد استفاده قرار می گیرند. مقام معظم رهبری نیز، در فرمایشات خود ویژگی های خاصی را برای آیت اللّه مطهری برشمرده اند و او را اهل تهجد و شب زنده داری، دارای توفیقات الهی، احیاگر تفکر اسلامی، مرد جامع الاطراف، دارای بینش سیاسی عمیق، مبارز در راه خدا، مؤید من عنداللّه ، فیلسوف، عارف، حکیم، فقیه، تیزبین، مأنوس با قرآن، دارای قدرت اجتهاد، اهل عبادت و کسی که برای پدر احترام زیادی قائل بوده است، نامیده اند.
در ادامه بخشی از کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» نوشته استاد مطهری را با هم می خوانیم:
«اسلام بزرگترین خدمت ها را نسبت به جنس زن انجام داد، خدمت اسلام به زن تنها در ناحیه سلب اختیارداری مطلق پدران نبود. به طور کلی به او حریت داد، شخصیت داد، استقلال فکر و نظر داد، حقوق طبیعی او را به رسمیت شناخت. اما گامی که اسلام در طریق حقوق زن برداشت با آنچه در مغرب زمین می گذرد و دیگران از آنها تقلید می کنند دو تفاوت اساسی دارد. اول در ناحیه روانشناسی زن و مرد: اسلام در این زمینه اعجاز کرده است، تفاوت دوم اینکه اسلام در عین آنکه زنان را به حقوق انسانی شان آشنا کرده و به آنها شخصیت و حریت و استقلال داد هرگز آنها را به تمرد و عصیان و طغیان و بدبینی نسبت به جنس مرد وادار نکرد.
نهضت اسلامی زن، سفید بود، نه سیاه و نه قرمز و نه کبود و نه بنفش. احترام پدران را نزد دختران و احترام شوهران را نزد زنان از میان نبرد، اساس خانواده ها را متزلزل نکرد، زنان را به شوهرداری و مادری و تربیت فرزندان بدبین نکرد. برای مردان مجرد و شکارچی اجتماع که دنبال شکار مفت می گردند وسیله درست نکرد، زنان را از آغوش پاک شوهران و دختران را از دامن پر مهر پدران و مادران تحویل صاحبان پست اداری و پولداران نداد. کاری نکرد که از آن سوی اقیانوس ها ناله ها به آسمان بلند شود که ای وای کانون مقدس خانواده متلاشی شد، اطمینان پدری از میان رفت، با این همه فساد چه کنیم؟ با این همه بچه کشی و سقط جنین چه کنیم؟ با چهل درصد نوزاد زنا چه کنیم؟ نوزادانی که پدران آنها معلوم نیست و مادران آنها چون آنها را در خانه پدری مهربان به دنیا نیاورده اند علاقه ای به آنها ندارند و همین که آنها را به یک مؤسسه اجتماعی تحویل می دهند هیچ وقت به سراغ آنها نمی آیند. در کشور ما نیازمندی به نهضت زن هست، اما نهضت سفید اسلامی نه نهضت سیاه و تیره اروپایی. نهضتی که دست جوانان شهوت پرست از شرکت و دخالت در آن کوتاه باشد، نهضتی که به راستی از تعلیمات عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد، نه اینکه به نام تغییر قانون مدنی، قوانین مسلم اسلامی دستخوش هوا و هوس قرار گیرد، نهضتی که در درجه اول به یک بررسی عمیق و منطقی بپردازد تا روشن کند دراجتماعاتی که نام اسلام بر خود نهاده اند چه اندازه تعلیمات اسلامی اجرا می گردد ... آن وقت زن ایرانی خواهد دید می تواند نهضتی به پا کند که هم نو و دنیاپسند و منطقی باشد و هم از فلسفه مستقل چهارده قرنی خودش سرچشمه گرفته باشد، بدون اینکه دست دریوزگی به طرف دنیای غرب دراز کرده باشد.»(1)
در کشور ما نیازمندی به نهضت زن هست،
اما نهضت سفید اسلامی
نه نهضت سیاه و تیره اروپایی.
نهضتی که دست جوانان شهوت پرست
از شرکت و دخالت در آن کوتاه باشد،
نهضتی که به راستی از تعلیمات
عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد،
نه اینکه به نام تغییر قانون مدنی،
قوانین مسلم اسلامی
دستخوش هوا و هوس قرار گیرد،
نهضتی که در درجه اول
به یک بررسی عمیق و منطقی بپردازد
تا روشن کند دراجتماعاتی که
نام اسلام بر خود نهاده اند
چه اندازه تعلیمات اسلامی اجرا می گردد ...
آن وقت زن ایرانی خواهد دید
می تواند نهضتی به پا کند که
هم نو و دنیاپسند و منطقی باشد
و هم از فلسفه مستقل چهارده قرنی خودش سرچشمه گرفته باشد،
بدون اینکه دست دریوزگی
به طرف دنیای غرب دراز کرده باشد.
ایشان همیشه و به طور دائم با وضو بودند
و با وضو هم به شهادت رسیدند.
خدا رحمت کند مادرشان بارها گفته بود
که ایشان از یازده سالگی
همیشه با وضو بوده است.
مطهری خود همیشه به یاد خدا بود
و به ما هم می گفت:
«همیشه و در همه حال چه روز روشن
و چه شب تاریک، چه در خلوت
و چه در جمع، به یاد خدا باشید
و بدانید که کسی همیشه
ناظر بر اعمال شماست
و آن خدای تبارک و تعالی است.»
همسر فاضله آیت اللّه مطهری سرکار خانم «روحانی»، بانوی شاعره ای هستند که از دوازده سالگی شعر می گفتند، پس گفتگوی خود را با یکی از اولین سروده های ایشان آغاز می کنیم:
«کس در این دنیا به فکر خویشتن نائل نشدخرم آن کو یک نفس از ذکر حق غافل نشد
جامه تقوا لباس اهل دین باشد و لیکبر تن ناقابلان این جامه قابل ها نشد
لطف و نیکی کن به مردم تا شوی محبوب خلقنام نیک از دفتر اسماء حق زائل نشد
چون وجودی خُسر وارد آورد بر مردمانکاش مادر این چنین فرزند را حامل نشد
تا توانی کذب را ورد زبان خود مسازهیچ کس بر شخص کاذب ارزشی قائل نشد»
خانم روحانی لطفا از معیارهای ازدواج شهید مطهری برایمان بگویید.
ایشان به اینکه همسر از خانواده ای اصیل باشد بسیار اهمیت می دادند و خیلی هم مشکل پسند بودند حتی سه برادر کوچکتر از خودشان، زودتر از ایشان ازدواج کردند و خودشان در سن سی سالگی ازدواج کردند. انتخاب من به توصیه مادرشان بود، هنگام ازدواج، من فقط سیزده سال داشتم و کلاس هفتم بودم، ایشان با اختلاف سن زیاد مخالف بودند، اما پدر من که از روحانیون مشهد بودند به دلیل شناختی که از مطهری داشتند، به این ازدواج بسیار تمایل داشتند و مادر ایشان هم به این امر اصرار داشتند. تحصیلات همسر نیز برای ایشان از اهمیت خاصی برخوردار بود و خودشان هم عاشق درس و علم بودند.
با توجه به اینکه اختلاف سن تان زیاد بوده آیا مشکلی نداشتید؟
ابدا، می دانید مطهری نظیر نداشت، او یک بشر عادی نبود، برای مادرش بهترین پسر، برای من بهترین همسر و برای بچه هایش بهترین پدر بود. در زندگی مشترک با وجود حقوق طلبگی سعی می کرد، تا حد توان زندگی خوبی برای ما فراهم کند، او اصلاً اهل مریدبازی و ریاکاری نزد مردم نبود و تنها رضای خدا را مدنظر داشت.
از حالات شخصی ایشان برایمان بگویید.
ایشان همیشه و به طور دائم با وضو بودند و با وضو هم به شهادت رسیدند. خدا رحمت کند مادرشان بارها گفته بود که ایشان از یازده سالگی همیشه با وضو بوده است. مطهری خود همیشه به یاد خدا بود و به ما هم می گفت: «همیشه و در همه حال چه روز روشن و چه شب تاریک، چه در خلوت و چه در جمع، به یاد خدا باشید و بدانید که کسی همیشه ناظر بر اعمال شماست و آن خدای تبارک و تعالی است.»
دیگر اینکه به ما توصیه می کردند روزی یک حزب قرآن بخوانیم و آن را به روح حضرت محمد(ص) هدیه کنیم و به این ترتیب هر چهار ماه یک دور قرآن را ختم کنیم و این را باعث برکت عمر و رستگاری آخرت می دانستند. چیزی که بسیار بر آن تأکید داشتند این بود که هر بیست و چهار ساعت یکبار، محاسبه ای از نفس مان داشته باشیم، چون عمر که می گذرد محال است دیگر برگردد و تکرار شود، پس باید ببینم در این ساعت ها چه کرده ایم؛ اگر کارها همگی خیر و الهی بود که چه بهتر، اما اگر خطایی در این بیست و چهار ساعت گذشته ما رخ داده مثلاً غیبت کرده ایم یا باعث آزار فردی شده ایم، انشاءاللّه فردا و در بیست چهار ساعت بعدی ما، چنین لغزشی نباشد، چرا که خود را محاسبه و ادب کرده ایم. به این ترتیب بر نفس مان حاکم می شویم و آن را مهار می کنیم لذا دیگر نفس نمی تواند سرکشی کند و پس از مدتی ممارست براین کار، کم کم به خودسازی می رسیم.
مطهری یک انسان بیدار بود، او بیست سال جلوتر از زمان را می دید، گاهی می خندید و می گفت: «بله آنچه که شما در آینه نمی بینید من در خشت خام می بینم، آینده این طور می شود ...» آیت اللّه مطهری عجیب بود.
روح بلند شهید مطهری همواره با ما بوده و هست، الان پس از گذشت سی سال از شهادت شان دهها بار به خوابمان آمده اند، در شرایط مختلف زندگی، وقتی مهمی پیش می آید، به خوابمان می آیند و راهنمایی مان می کنند. من سه پسر و چهار دختر دارم، برای ازدواج تک تک آنها به خوابم می آمدند و نظرشان را می گفتند. نوه ها که به دنیا می آیند، خودشان اسم شان را در خواب می گذارند، پس از شهادت ایشان خدا به ما شش نوه دختر از دخترها و پسرها عطا کرده، که برای همه آنها، مطهری به خوابمان آمدند و گفتند نام آنها را «فاطمه» بگذارید، لذا برای مشخص شدن فاطمه ها، آنها را با نام مادرانشان می خوانیم.
آیا فرزندان تان هم در مسیر پدر گام برداشته اند؟
بله، الحمداللّه من خودم را از خوشبخت ترین زنان دنیا می دانم. چرا که همه فرزندانم در مسیر الهی هستند، حتی گاهی به دخترها غبطه می خورم و با خود می گویم کاش من هم در جوانی مانند اینها بودم. دخترها و پسرها از لحاظ تقوا و دخترها بخصوص از لحاظ حجاب بسیار خوب هستند و خدا را شکر تا حالا نگرانی نداریم و نسل های بعدی را هم به خدا می سپاریم. به یاد دارم در قم، روزی بعد از نماز، وقتی در حال دعا خواندن بودم، شهید مطهری به منزل آمدند و در کنار من نشستند و گفتند: «من دعایی می گویم شما بعد از نمازهای
چیزی که بسیار بر آن تأکید داشتند این بود که هر بیست و چهار ساعت یکبار، محاسبه ای از نفس مان داشته باشیم، چون عمر که می گذرد محال است دیگر برگردد و تکرار شود، پس باید ببینم در این ساعت ها چه کرده ایم؛ اگر کارها همگی خیر و الهی بود که چه بهتر،اما اگر خطایی در این بیست و چهار ساعتگذشته ما رخ داده مثلاً غیبت کرده ایم یا باعث آزار فردی شده ایم، انشاءاللّه فردا و در بیست چهار ساعت بعدی ما، چنین لغزشی نباشد، چرا که خود را محاسبه و ادب کرده ایم.
به این ترتیب بر نفس مان حاکم می شویم و آن را مهار می کنیم لذا دیگر نفس نمی تواند سرکشی کند و پس از مدتی ممارست براین کار، کم کم به خودسازی می رسیم. وقت مطهری، برکت الهی داشت، او خیلی پر تلاش و پرکار بود، درس می خواند، درس می داد، برای تک تک فرزندانمان وقت می گذاشت و مسائل تربیتی آنها را به دقت یر نظر داشت، خلاصه هم در جهت رشد معنوی خود کار می کرد و هم از فعالیت های اجتماعی، سیاسی، علمی غافل نبود.
فریضیه ات آن را بگو دعا کن اگر خداوند فرزند یا فرزندانی به ما داد و یا اگر من توفیق نوشتن پیدا کردم، بعد از مرگم اثرات و ثمرات من طوری نباشد که از خداوند متعال تقاضا کنم دوباره مرا به دنیا برگرداند تا بچه هایم را تربیت کنم و یا نوشته هایم را اصلاح کنم.» آن موقع ما هنوز بچه نداشتیم و ایشان جز چند مقاله، کتاب یا نوشته ای نداشتند. لذا من هم همیشه این دعا را داشتم، حالا نوشته ها در دست مردم است و خودشان قضاوت می کنند.
همراهی استاد با تحصیل و فعالیت های اجتماعی شما به عنوان همسر، چگونه بود؟
ایشان با وجود مشغله کاری خودشان، هنگامی که من برای دیپلم گرفتن درس می خواندم، خیلی به من کمک می کردند، از من می خواستند سر درسم بنشینم و می گفتند: من غذای بچه ها را می دهم. من فکر می کنم وقت مطهری، برکت الهی داشت، او خیلی پر تلاش و پرکار بود، درس می خواند، درس می داد، برای تک تک فرزندانمان وقت می گذاشت و مسائل تربیتی آنها را به دقت زیر نظر داشت، خلاصه هم در جهت رشد معنوی خود کار می کرد و هم از فعالیت های اجتماعی، سیاسی، علمی غافل نبود. او حتی برای تدریس به من هم وقت می گذاشت و دروس حوزوی تا سیوطی را خود به من تعلیم دادند. آیت اللّه مطهری خیلی کم می خوابید، دو ساعت به اذان صبح بیدار بود، هر شب نماز شب می خواند و با همان وضو نماز صبح اش را هم می خواند و آماده رفتن برای تدریس به مدرسه و دانشگاه می شد. واقعا صد حیف از فراق وجود پر تلاش او. من بیست و شش سال و چند ماه با ایشان زندگی کردم، در این مدت یکبار ندیدم غیبت کسی را بکند و یا موجب رنجش مسلمانی شود.
فکر می کنیم بسیاری از مادران فهیم ما دوست دارند، در مورد شیوه های تربیتی استاد مطهری برای فرزندان مطالبی بدانند، لطفا در این مورد برایمان صحبت کنید و بگویید به خصوص در تربیت دختران چه نکاتی را مدنظر داشتند؟
در بیست و هفت سالگی، هفت فرزند داشتم و هر کدام با دیگری حدود یک سال و نیم فاصله داشتند. شهید مطهری می گفتند بچه های کوچک، حتی بچه شش ماهه را غسل جمعه بده، آن وقت ما در خانه حمام نداشتیم، خودشان در خانه می ماندند و می گفتند ناهار با من، شما بچه ها را برای غسل دادن ببر.
بعدها هم که بچه ها بزرگتر شده بودند، صبح هنگامی که می خواستند به مدرسه بروند، مطهری با خوشرویی و مهربانی خاصی با عزت و احترامی که در نامیدن هر یک بکار می برد، بچه ها را در انتخاب ذکری که تا رسیدن به مدرسه زمزمه می کردند راهنمایی می کرد و از آنها می خواست تا با وضو از خانه خارج شوند و می گفت وقتی با وضو هستید در حال عبادتید و برایشان ذکرهایی مانند «سبحان اللّه ، لا اله الا اللّه » و غیره را انتخاب می کرد. آیت اللّه مطهری به بچه ها بسیار احترام می گذاشت و آنها را بسیار نیکو صدا می زد. بچه ها را به تحصیل تشویق می کرد.
دخترهایمان با اینکه در سنین پایین ازدواج کرده اند، اما همگی درس شان را ادامه داده اند و واقعا ذیل توجهات خداوند و تربیت شهید مطهری فرزندان صالح و خوبی دارم.
الان من می بینم که بعضی ها یکی دو تا بچه بیشتر ندارند، اما از حال آنها با خبر نیستند، مثلاً دقیق نمی دانند که بچه شان کلاس چندم است! اما شهید مطهری با دقت، علاقه و توجه زیادی، برنامه های آموزشی و تربیتی بچه ها را دنبال می کرد. مواقعی که در منزل بود یعنی سفر یا زندان نبود، در هر بیست و چهار ساعت یک یا دو ساعت از وقت خود را با وجود مشغله بسیار، به فرزندان شان اختصاص می داد. می توان گفت استاد مطهری در درجه اول برای خانواده و فرزندان خود یک معلم اخلاق بود و اخلاق را آنچنان با ظرافت و هنر به بچه ها می آموخت، که آنها را مشتاق آموزه های دیگر می ساخت. صبحت هایش لحن نصیحت نداشت بلکه با مهربانی، زیبایی و شیرینی خاصی، مفاهیم اخلاقی و تربیتی را تفهیم می کرد. حتی یکی از شاگردان خودشان به نام آقای محقق در حوزه علمیه قم می گفتند استاد مطهری درس اسفار که از دروس سنگین حوزوی است را آنقدر شیرین و شیوا بیان می کنند، که همه طلاب سریعا یاد می گیرند. او عجیب بود و از بس با خدا بود، خدا خودش همه امورش را اصلاح می کرد. ایشان پیش از تولد بچه ها، یعنی موقع بارداری هم توصیه هایی داشتند. می گفتند مادران بهتر است همت کنند و در این دوران با وضو باشند، به یاد خدا بوده و اذکاری را زمزمه کنند مثلاً توصیه می کردند بعد از هر نماز پنج گانه دو دور تسبیح باز ذکر «لا اله الا...» گفته شود که در شبانه روز هزار مرتبه می شود یا سفارش می کردند که مادران باردار در این دوران هر کجا نروند و غیبت نکنند و برای خوش اخلاق شدن بچه های سوره محمد(ص) را زیاد بخوانند و بسیار توصیه های دیگر.
فکر می کنید اگر استاد شهید مطهری زنده بودند چه توصیه ای به زنان داشتند؟
حفظ تقوا مهم ترین توصیه ای بود که ایشان همیشه برای همه بخصوص زنان داشتند. زنان ما باید در تمام کارها و فعالیت های خود حفظ تقوا را در رأس امور قرار دهند. چرا که دنیا به گونه ای است که هر چه در آن بدوی آخر به آنچه می خواهی نخواهی رسید و باید شکرگزار خداوند به معنای واقعی بود و از او خواست که بتوانیم دین مان را حفظ کنیم و سپس طلب عافیت از او داشته باشیم و به آنچه خداوند می خواهد قانع و راضی باشیم و کسی که اینگونه زندگی کند همواره در آرامش و راحتی است و آنکه دائما در پی دنیا برود، هرگز روی آرامش را نخواهد دید. در واقع کسی که به فکر آخرت خود است، دنیا هم نصیبش خواهد شد. اما کسی که تنها به فکر تکمیل دنیاست، هم به دنیا نخواهد رسید و هم آخرت خود را از دست می دهد. درس و تحصیلات برای خانم ها بسیار خوب است، اما بسیاری از خانم ها به هر سختی می خواهند مدارک بالای علمی بگیرند در حالی که تمام این
آیت اللّه مطهری خیلی کم می خوابید،
دو ساعت به اذان صبح بیدار بود،
هر شب نماز شب می خواند
و با همان وضو نماز صبح اش را هم می خواند
و آماده رفتن برای تدریس به مدرسه
و دانشگاه می شد. واقعا صد حیف
از فراق وجود پر تلاش او.
من بیست و شش سال و چند ماه
با ایشان زندگی کردم،
در این مدت یکبار ندیدم
غیبت کسی را بکند
و یا موجب رنجش مسلمانی شود.
مدرک ها تنها برای این دنیاست، الهی نزد خداوند دارای مدارک و اعتبار باشیم، و آن چیز دیگری است آیت اللّه شهید مطهری بسیار طرفدار حقوق خانم ها بود و معتقد بود اگر خانم ها درست باشند تمام خانواده ها تربیت خواهند شد، او زن را محور تربیت می دانست و می گفت اگر مادر تربیت شده باشد، و تقوا را درک کند، بچه ها نیز خوب تربیت می شوند و به قول پروین اعتصامی:
«دامن مادر نخست آموزگار کودک است
طفل دانشور کجا پرورده نادان مادری»
ایشان طبقه نسوان را بسیار عزیز و گرامی می داشتند و به علم آموزی همراه با تقوای بانوان بسیار اهمیت می دادند و همیشه به آقایان توصیه می کردند که با خانم ها رفتار شایسته داشته باشند. واقعا حیف شد که او زود رفت. او پنجاه و هفت سال عمر با برکت داشت، با سرعت می نوشت و نسبت به سن خود، نوشته های زیادی از خود باقی گذاشته است و هنوز هم چندین کتاب چاپ نشده از او باقی است. انضباط و تنظیم وقت او هم زبانزد بود. در سخن گفتن بسیار محتاط بود و کلام غیر واقعیت و کذب از دهانش خارج نمی شد. او به یاد خدا بود و واقعا در زندگی همت کرد.
ایشان پیش از تولد بچه ها،
یعنی موقع بارداری هم توصیه هایی داشتند.
می گفتند مادران بهتر است
همت کنند و در این دوران با وضو باشند،
به یاد خدا بوده و اذکاری را زمزمه کنند
مثلاً توصیه می کردند بعد از هر نماز پنج گانه
دو دور تسبیح باز ذکر «لا اله الا...»
گفته شود که در شبانه روز هزار مرتبه می شود
یا سفارش می کردند که مادران باردار
در این دوران هر کجا نروند
و غیبت نکنند و برای خوش اخلاق شدن
بچه های سوره محمد(ص) را زیاد بخوانند
و بسیار توصیه های دیگر.
لطفا برایمان خاطره ای از استاد بگویید.
یادم می آید زمانی که ایشان در دانشکده الهیات درس می دادند، گاهی در برگشت به خانه سه یا چهار جعبه پرتقال ریز یا متوسط می خریدند،یکی را به خانه می آوردند و بقیه را به چند خانواده نیازمند می دادند، ما به ایشان می گفتیم، این پرتقال ها خیلی ریزند و جلوی مهمان خجالت می کشیم و ایشان می گفتند: «من با پول یک پرتقال درشت، چهار پرتقال کوچک خریده ام، اگر بزرگ ها را خودمان مصرف کنیم و به مردم ندهیم باید از خدا خجالت بکشیم.» او روز و شب در خدمت انسان ها بود و برای همه خیرخواهی می کرد.
شما از نوجوانی شعر می گفتید، و حتما تا به حال شعرهای زیادی دارید، آیا آنها را به چاپ رسانده اید؟
نخیر مایل نیستم تا وقتی در قید حیات هستم، مجموعه اشعارم چاپ شود، بچه ها می توانند پس از مرگم آنها را چاپ کنند. اما یکی از آنها که در مورد امام زمان(عج) می باشد برایتان می خوانم:
نجات هر دو سرایی خدا کند که بیایی
تو عشق و مهرو صفایی خدا کند که بیایی
شتاب کن به ظهورت که، غم فزون ز فزون است
تو چون نسیم بهاری خدا کند که بیایی
تو نور چشم محبان، حبیب باده پرستان
تو سرور علمایی خدا کند که بیایی
تو غصه ها ز غم ما خوری به لیل و نهاران
تو نور عرش خدایی خدا کند که بیایی
بیا که جان به لب آمد کجا برم غم دل ر
تو یار عقده گشایی خدا کند که بیایی
ببین چگونه ستم چیره گشته بر همه عالم
تو منتقم به جهانی خدا کند که بیایی
بیا ز پرده غیبت برون به حق امامان
بگو کنون تو کجایی خدا کند که بیایی
قسم به ساقی کوثر قسم به زهره اطهر
تو رمز و راز الهی خدا کند که بیایی
ز نور معرفت خود بتاب بر شب یلد
تو مروه ای تو صفایی خدا کند که بیایی
بیا به نور جمالت سحر نما شب ما ر
تو منجی فقرایی خدا کند که بیایی
به صبح جمعه نگاهی به کعبه کردم و گفتم
نجات هردو سرایی خدا کند که بیایی
با تشکر از خانم «روحانی»، در بخش دیگری از کتاب «حقوق زن در اسلام» می خوانیم:
«... ببینیم دنیای امروز با تشکیل حرمسرا چه کرده است؟ دنیای امروز رسم حرمسرا را منسوخ کرده است. دنیای امروز حرمسراداری را کاری ناپسند می داند و عامل وجود آن را از میان برده است. اما کدام عامل؟ آیا عامل ناهمواریهای اجتماعی را از میان برده است؟ و در نتیجه همه جوانان رو به ازدواج آورده اند و از این راه زمینه حرمسراسازی را از میان برده است؟ خیر، کار دیگری کرده است، با عامل اول یعنی عفاف و تقوای زن مبارزه کرده و بزرگترین خدمت را از این راه به جنس مرد انجام داده است. تقوا و عفاف زن به همان نسبت که به زن ارزش می دهد و او را عزیز و گرانبها می کند برای مرد مانع شمرده می شود.
دنیای امروز کاری کرده است که مرد عیاش این قرن نیازی به تشکیل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت ندارد. برای مرد این قرن از برکت تمدن غرب همه جا حرمسرا است. مرد این قرن برای خود لازم نمی داند که به اندازه هارون الرشید و فضل بن یحیی برمکی پول و قدرت داشته باشد تا به اندازه آنها جنس زن را در نوع های مختلف و رنگ های مختلف مورد بهره برداری قرار دهد.
برای مرد این قرن داشتن یک اتومبیل سواری و ماهی دو سه هزار تومان درآمد کافی است تا آنچنان وسیله عیاشی و بهره برداری از جنس زن را فراهم کند که هارون الرشید هم در خواب ندیده است. هتل ها و رستوران ها و کافه ها از پیشتر آمادگی خود را به جای حرمسرا برای مرد این قرن اعلام کرده اند. جوانی مانند عادل کوتوالی در این قرن با کمال صراحت ادعا می کند که در آن واحد بیست و دو معشوقه در شکل ها و قیافه های مختلف داشته است، چه از آن بهتر برای مرد این قرن. مرد این قرن از برکت تمدن غربی چیزی از حرمسراداری جز مخارج هنگفت و زحمت و دردسر از دست نداده است. اگر قهرمان هزار و یک شب سر از خاک بردارد و امکانات وسیع عیش و عشرت و ارزانی و رایگانی زن امروز را ببیند، به هیچ وجه حاضر به تشکیل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت نخواهد شد. و از مردم مغرب زمین که او را از زحمت حرمسراداری معاف کرده اند تشکر خواهد کرد و بی درنگ اعلام خواهد کرد تعدد زوجات و ازدواج موقت ملغی، زیرا اینها برای مردان در برابر زنان تکلیف و مسئولیت ایجاد می کند!؟
اگر بپرسید برنده این بازی دیروز و امروز معلوم شد، پس بازنده کیست؟ متأسفانه باید بگویم آنکه هم دیروز و هم امروز بازی را باخته است، آن موجود خوش باور و ساده دلی است که به نام جنس زن معروف است.»(2)
در پایان، باز هم زیباتر از کلام استاد نیافتیم که گفته است:
«آدمی کمتر توجه دارد که متاع سعادت جز عمل چیزی نیست، سرمایه خوشبختی در دنیا و آخرت جز عمل نیک چیزی نیست.»
پی نوشتها:
1. نظام حقوق زن در اسلام، بخش سوم، زن و استقلال اجتماعی، ص90.
2. حقوق زن در اسلام، ص78 و 79.