ویژگیهای بارز استاد مطهری چیست ؟و چرا پس از ۴۰ سال هنوزخلاء وجود او احساس می شود ؟
برچسپ ها: شهید ، مطهری ، های ، ویژه گی
در جهت پاسخگویی به این پرسش باید قبل از هر چیز به ویژگیهای بارز استاد مطهری توجه کرد. . اهم این ویژگیها به زعم حقیر عبارتند از:
۱-استعداد فوق العاده: با این ویژگی زمینه اجتهاد و نظریه پردازی در حوزههای مختلف علوم اسلامی برای ایشان فراهم شد.
۲-گستردگی دانش: استاد به شاخههای اساسی علوم اسلامی چون تفسیر،کلام، فلسفه اسلامی، فقه و اصول، اخلاق و عرفان آشنا بود و در بعضی صاحب نظر و این گستردگی دانش سبب بهرمندی ایشان از ترکیب این مباحث در حوزه نظریه پردازیهای ایشان گردیده بود.
۳-شناخت مسائل و بایسته های پژوهش:حضور جدی و مستمر در متن جامعه و مراوده طولانی ایشان با اقشار مختلف ؛بویژه دانشگاهیان ،در زمینه فهم دقیق پرسشهای نو پدید زمان و فهم دیدگاههای معارض اندیشه اسلامی به ایشان کمک بسیاری نمود.
۴-انسجام فکری و قدرت تحلیل: این ویژگی همراه با قدرت بیان و قلم به ایشان زمینه ارائه گفتار و نوشتار روش مند و منسجم را فراهم ساخته بود.
۵-جدیت و تلاش مستمر: فراغت خاطر و کار فکری مداوم ایشان در جهت نظریه پردازی، ایشان را به انجام فعالیت های پراکنده گرفتار نساخت.
۶-طهارت نفس و آزادگی؛ این ویژگی ایشان را از محافظه کاری ها در جهت کسب اعتبارات موهوم دور ساخته بود و شجاعت آزاد اندیشی را(به رغم خوشامدها و بد آمد های دیگران) به ایشان بخشیده بود.
۷-نواندیشی دینی و نداشتن ملاحظه در نقد دیدگاه های سنتی غیر صحیح و عوام پسند .
به راستی آنچه مطهری را مطهری کرد مجموعه این ویژگیها بود و او را از اقران حوزوی و دانشگاهی خود پیش انداخت و افکار و اندیشههایش را عالمانه ،عمیق و واقعگرایانه ساخت و به راستی او را عالمی ربانی درد آشنا و آگاه به زمان خود ساخت. ( الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِس).
با این مقدمه حال میتوان گفت :دلیل نیاز به مطهری پس از چهل سال آن است که عالمی با ویژگیهای فوق به سادگی ظهور و بروز نمیکند، بعضی استعداد دارند اما گستردگی دانش را به دست نیاوردهاند و اگر هر دو را هم داشته باشند با زمان شناسی آن را جمع نکردهاند و بجای شنیدن مشفقانه دیدگاهها جهت پاسخگویی مناسب با عینک بدبینی هر سئوالی را «شبهه» میبینند که فقط باید به دفع آن اندیشید و همه دغدغه های پرسشگران را نیز ساده و پیشپا افتاده و تکرار شبهات قدیمی می پندارند . متاسفانه عده ای از عالمان تنها به فکر طرد شبهه افکنان و حذف سئوالات جدی آنان و پاسخگویی به سئوالات کلیشهای هستند.
بسیاری از افرادی که هر سه خصوصیت آغازین را جمع کردهاند ،انسجام فکری و قوت تحلیل و قدرت بیان لازم را ندارد و نمیتوانند نظرات خود را مطابق فهم و ادبیات پرسشگران بیان کنید.
و اگر این موهبت را نیز با موهبتهای الهی دیگر جمع کرده باشند فضای نیازهای زمانه پس از انقلاب اسلامی آنها را مبتلا به چند کارگی و امور اجرایی کرد و از وظیفه تفکر و نظریه پردازی دینی باز داشت. در نهایت و با گذشتن از این مانع، عده باقی مانده حریت لازم و خدا ترسی مقدم بر ترس از عوام و خواص را ندارند و خطوط قرمز آشکار و پنهانی که امروزه اگر بیشتر از دوران استاد مطهری نباشد، کمتراز آن دوران نیست ،آنان را به سکوت وا میدارد.تکفیر هایی که هر از چند گاه علیه افراد صورت می گیرد و تظاهرات خود جوش بر علیه اندیشوران گاها به پس گرفتن دیدگاه ها می انجامد.
البته معدود افراد کمتر از انگشتان دست که در این مسیر گام برداشتهاند و تا حدودی به اوصاف پیش گفته نزدیک شدهاند، همچون استاد مطهری که در زمانه خود مهجور و مجهول القدر بود و بعضاً متهم به نسبتهای واهی، در سطح گسترده شناخته شده نیستندو گاه متهم هم می شوند.
آری در زمانی که استاد مطهری مباحث عمیق و عالمانه و نو اندیشانه خود را در یک مسجد کوچک و ناشناخته و یا در یک دانشکده دور دست و برای تعداد محدودی مطرح میکرد ، بعضی از مراکز برگزاری دعای ندبه و بعضی از حسینه ها محل سخنرانی و مرثیه سرایی افراد کم سواد بود. و حضور پر شور مردم در آن مجالس خیابان را بند میآورد..
متأسفانه امروز هم رسانه های عمومی مثل صدا و سیما و مجالس پرجمعیت و تریبونهای عمومی بیشتر در اختیار وارثان همان مرثیه سرایان و سخنرانهاست. و جهت پژوهش به کسانی که افکار افراطی و متحجرانه دارند بها داده می شود و به بهانه پرورش مطهری ، به افکاری که آن شهید از آنها برایت می چست دامن می زنند . و برخی شخصیت مطهری را بدون نگاه نو اندیشی ترویج می کنند و به بدل های نا مرتبط به او استناد می کنند