آغاز سال میلادی 2016
چرا ابتداي سال میلادی اول ماه ژانويه(january) است؟ چرا، آغاز سال میلادی، 25 دسامبر، يك هفته مانده به تحويل سال (آغازسال میلادی) نیست؟ در صورت تمايل به كسب اطلاعات بيش تر و جواب مناسب به نكات ذيل توجّه فرماييد:
بر اساس سنّتي ديرينه، مسيحيان ابتداي سال را اول ژانويه(january) ميدانند.(همان گونه كه ما ايرانيان ابتداي سال خود را روز اول فروردين ميدانيم و اعراب ابتداي سال خود را ماه محرم ميدانند) و شروع سال، غير از مبدأ سال است. مبدا تاريخ نزد مسيحيان تولّد حضرت عيسي مسيح علیه السّلام است كه به طور اتفاق در روز 25ماه دسامبر واقع شده يعني يك هفته مانده به تحويل سال (همان گونه كه مبدا تاريخ شمسي ما ايرانيان و سالهاي قمري: 12ربيع الاول مصادف با هجرت پیامبر صلوات الله علیه از مكّه به مدينه است اما ابتداي سال، فروردين ماه در سال شمسي و محرم در ماههاي قمري است). مسيحيان ابتداي سال میلادی را اول ماه ژانويه(january) ميدانند. امّا چرا، آغاز سال میلادی را، 25 دسامبر، يك هفته مانده به تحويل سال (آغازسال میلادی) نمی دانند؟ در حالي كه محققين به استناد شواهد و اسناد مختلف، حضرت عيسي مسيح علیه السّلام را از 4 تا 12 سال قبل از تاريخ محاسبه شده به وسيله ديونيسيوس ميدانند. زيرا سرآغاز اين تاريخ اول ژانويه سال 754 پس از بناي شهر رم است. و طبق نقل انجيلهاي چهارگانه، مسيح در زمان پادشاهي «هروديس بزرگ» به دنيا آمده است و چون اين پادشاه به سال 750 از بناي شهر رم مرده است ميتوان نتيجه گرفت كه حضرت عيسي مسيح علیه السّلام دستِكم چهار سال پيش از تاريخي كه براي ولادت او پذيرفته شده است، متولد شدهاند.نصرالله هومند، گاهشماري ايراني،ص130. (دقّت كنيد كه: شمارش در سالهاي قبل از ميلاد بر عكس پس از ميلاد است به اين معنا كه هرچه عدد بزرگ تر باشد، سال مورد نظر كمتر ميباشد.) در صورت تمايل به كسب اطلاعات بيش تر و جواب مناسب و برای گاه شماري (تقويم) در كشورهاي اروپايي که فراز و نشيب بسياري داشته است در اين جا به مهمّ ترين نكات آن اشاره ميشود، به نكات ذيل توجّه فرماييد:
- اساس و ريشه اوليه تقويم ميلادي، تقويمي به نام: «سال شمار رومي» است.(زيرا زماني كه مسيحيت به عنوان دين رسمي مردم اروپا پذيرفته شد روميان بر قسمت عمدهاي از اروپا حاكم بودند). لازم به تذكر است كه تقويم روم باستان تقويمي قمري بوده و ماههاي آن با مشاهده هلال ماه نو آغاز ميشد. قدمت اين تقويم نيز به قبل از ميلاد مسيح بر ميگردد.
- در تقويم روميان قديم، اصول شناخته شده تقويمهاي شمسي، شمسي و قمري رايج در قسمت اعظم دنياي متمدّن باستان رعايت نميشد.
- روميها بر خلاف مردم بابل، مصر، ايران و يونان كه از قرنها قبل تقريبا طول دقيق و بسيار نزديك به مقادير مورد قبول امروز را ميدانستند، طول يك سال شمسي را 365 روز و 13 ساعت و يا 366 روز تمام تصور مينمودند. لذا تقويم آنان در مدت كوتاهي شاهد سيرقهقراييِ آغازِ سال بود.
- سالهاي رومي ابتدا ده ماهه بودند.
- در حدود سالهاي 715 قبل از ميلاد مسيح شخصي به نام نوماپومپيلوس (numapompilus) ماههاي ژانويه و فوريه را به عنوان ماههاي يازدهم و دوازدهم به اين تقويم اضافه كرد.
- نارسايي تقويم رومي و عدم كارآيي آن براي مردم و حكومت روم به حدّي بود كه ضرورت اصلاح و يا جايگزين ساختن تقويم ديگري را به جاي آن ايجاب مينمود. لذا در زمان ژوليوس سزار(م.44قبل ميلاد) و پس از فتح مصر توسّط وي، او متوجّه تقويم شمسي مصري گرديد كه از هزاره 4م قبل ميلاد درمصر رواج داشت. تقويمي كه ژوليوس سزار در روم معمول نمود و به تقويم ژولين(معروف به تقويم مسيحي) از تقويم سنّتي مردم روم و اساس آن از تقويم رايج در مصر اقتباس شده است.
- برخي از پژوهش گران معتقدند از150سال قبل ميلادمسيح، اول ژانويه، آغاز سال رومی تعيين شد. چون اول ژانويه،نمايندگان منتخب مردم زمام امورمملكت را دست ميگرفتند.بنابراين به تدريج اين روز(آغاز يك تغييروتحول تازه) جاي خود را باعنوان آغازسال باز نمود.
- ابتدا چيزي به نام هفته وجود نداشت بلكه روزهاي ماه را با عدد ميشمردند. مثلا ميگفتند روز نوزدهم اين ماه. براي مدتي هم ايام هر هفته فقط 5روز بود! تا آنكه در زمان كنستانتين(306-337م.امپراطورروم)دريافت ازاحساسات ديني مردم ميتواند براي تحكيم پايههاي حكومت خويش استفاده كند بر نفوذ فزاينده مسيحيت كه ميرفت تا تمامي اروپا را تسخير كند، تكيه كرد و به تعظيم و تكريم ظاهري مسيح پرداخته و دست به كارهاي نمايشي بسياري زد. به طورنمونه با يك فرمان، هفته 7روزه را به عنوان ركني از اركان تقويم قرار داد و اولين روز هفته(يكشنبه) را براي دعا و استراحت اختصاص داد. امّا علي رغم گسترش سريع مسيحيت پس از اين تاريخ پذيرفتن هفته به عنوان ركني از اركان تقويم با تاخير بسيار صورت گرفت و شمارش روزهاي ماه با عدد كما كان تا قرن16ميلادي دربخش وسيع اروپا رواج داشت.
- در آن زمان مبدا مشخصي براي تاريخ وجود نداشت و مبدا تاريخ مرتب در حال تغيير بود. بدين صورت كه با به قدرت رسيدن هر پادشاه جديدي يك مبدا جديد به تاريخ اضافه ميشد. تا آنكه در سال 525 م يك راهب رومي به نام ديونيسيوس اگزيگوس پس از محاسبه و بدست آوردن تقريبي زمان تولد حضرت عيسي مسيح علیه السّلام تقويمي ارائه كرد كه مبدا آن را تولد حضرت عيسي مسيح علیه السّلام قرار داده بود. اين تقويم از طرف كليساي روم پذيرفته شد. انگلستان نخستين كشوري بود كه اين تقويم به تدريج در آن رواج يافت.
- نكته بسيار جالب توجه آن است كه تقويم ميلادي (پس از اعمال اصلاحاتي توسط پاپ گرگوري سيزدهم) در بسياري از كشورهاي اروپايي پس از قرن دهم معمول و مرسوم گرديد. به عنوان نمونه: كشورهاي داراي مذهب كاتوليك اروپا مانند: ايتاليا، اسپانيا، پرتغال، بلژيك، فرانسه، اين تقويم را در سال 1582م پذيرفتند. سوئد و هلند در سال 1583م، آلمان1584م، لهستان1586م و ... . ساير كشورهاي جهان نيز در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم رسما تقويم ميلادي (اصلاح شده) را قبول كردند.!
- در پايان اين بحث براي نشان دادن آشفتگي تاريخ وقايع اروپا به دليل پذيرفتن تقويم ميلادي (اصلاح شده توسط گرگوري) در سالهاي مختلف و شروع سال با ماه هاي مختلف سال نقل چند سطر از كتاب «راهنماي گاهشماري براي دانشجويان تاريخ انگليس» كفايت ميكند.«اگر تصور كنيم يك مسافر در يكم مارس1245م از ونيز به قصد فلورانس خارج شود در شهر فلورانس در مييابد كه هنوز سال 1244م ادامه دارد. پس از يك توقف كوتاه در فلورانس وقتي به شهر پيزا وارد مي شود استنباط مي كند كه سال مجددا در سال 1245م است و در ورود به فرانسه قبل از عيد رستاخيز حضرت عيسي مسيح علیه السّلام (16 آوريل) براي بار دوم در سال 1244م خواهد بود».
جهت مطالعه و كسب اطلاعات بيشتردر مورد مبناي تاريخ ميلادي و چرا عيد كريسمس چند روز قبل از آغاز سال ميلادي است؟ مي توانيد به اين منابع هم مراجعه فرماييد:
- نصرالله هوشمند، گاهشماريهاي ايراني، آمل، انتشارات طالب آملي، 1380ش، ص130 به بعد.
- دكتر رضا عبداللهي، تحقيقي در زمينه گاهشماري هجري و مسيحي، تهران، اميركبير،1365ش.
- فريمن گرنويل،تقويمهااسلامي ومسيحي وجدولهاتبديل آنهابه يكديگر،فريدون بدرهاي،بيجا،نشرقلم1359
- ذبيح بهروز، تقويم و تاريخ در ايران، تهران، نشر چشمه، 1379ش.
- احمد بيرشك، گاهنامه تطبيقي سه هزار ساله، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي،1367ش.