وصیت علامه به فرزندش
برچسپ ها: به ، وصیت ، فرزندش ، حلی ، علامه
وصیت علامه حلی به فرزندش
التزام به همدوشى با عالمان و نشست و برخاست با فاضلان داشته باش كه آن براى كسب كمالات زمینه كامل را فراهم مى سازد و برایت ، توان و مهارت در یافتن پاسخ مجهولات را به دنبال دارد.
برخی بزرگان دین ما چنان برکت عمری داشتند که خداوند به واسطه آنها سفره گسترده ای از معارف را برای مردم گشود به طوری که نه تنها یک گروه و یک کشور و یک نسل بلکه نسل بعد از نسل جیره خوار خوان پر برکت آنها شدند.
یکی از این علمای بزرگ و برجسته که در علم و تقوا زبانزد خاص و عام بود علامه حلی است. این بزرگوار از خود آثاری به جای گذاشت که سالیان سال گروه گروه از طلاب و فضلا از درخت وجودی اش خوشه چینی کردند.
حال از عمر او شصت سال می گذرد و می خواهد فرزندش را وصیت کند. وصیت به میوه دلش بعد از گذشت شصت بهار از زندگی پربار و پربرکتش. به درستی که این وصیت نامه می تواند راه را نشان دهد به آنها که طالبند و از آثار علمی او استفاده کرده اند. ره توشه ای دنیوی و اخروی برای تربیت یافتگان حوزه.
او خطاب به فرزندش فرمود: برایت و صیت مى كنم به :
اینكه همدوش با تقوى الهى باشى ، كه آن - بیقین - سنت پایدار و واجب حتمى و سپر نگه دارنده توشه ماندگار است . و (آن ) پر سودتر چیزى است كه انسان براى روزى كه چشمها از هیبت آن روز گشاده و خیره مى ماند(1)
و یار و یاور نیست ، خواهد داشت .
التزام به پیروى اوامر خداوند تعالى و انجام دادن آنچه او مى پسندد و پرهیز از آنچه او ناخوش دارد و دورى از نواهى خداوند تعالى .
كسب فضایل علمى و عروج از پستى نقص به بالاترین نقطه كمال و اوج گیرى در آسمان عرفان و نه سقوط به جایگاه جهال و (و عمرت را با) گرایش عاشقانه به پسندیده ها و یارى برادران دینى و پاسخ دشتخو را به سخن نیكوگفتن و نیكو رفتار را با چهره باز پذیرفتن بگذران !
پرهیز از رفاقت با انسانهاى پست و همنشینى با افراد نادان ، زیرا رفاقت و همنشینى با آنان خلق و خوى ناپسند و باطن پست برجا مى نهد.
التزام به همدوشى با عالمان و نشست و برخاست با فاضلان داشته باش كه آن براى كسب كمالات زمینه كامل را فراهم مى سازد و برایت ، توان و مهارت در یافتن پاسخ مجهولات را به دنبال دارد.
باید، امروزت از دیروزت بهتر باشد.
تو و التزام به صبر و توكل و رضا.
هر روز و شب ، محاسبه نفس كن !
از خداوند بسیار آمرزش بخواه !
از نفرین مظلوم بترس بخصوص از نفرین یتیم و پیرزن ، كه خداوند در مورد شكستن دلشكسته ، گذشت نمى كند.
تو و التزام به نماز شب ، كه رسول الله صلى الله علیه و آله بر آن تشویث كرده و دعوت به اقامه آن كرده و فرموده است : ((من ختم له بقیام اللیل ، ثم مات ، فله الجنه (2) )) : هر كه آخرین عملش ، اقامه نماز شب باشد و بمیرد، بهشت براى او باشد.
تو و التزام به صله رحم ، كه بیقین ، به عمر آدمى مى افزاید.
تو و التزام به خوشرویى . همانا رسول الله صلى الله علیه و آله فرمود: (( انكم لن تسعوا الناس باموالكم ، فسعوهم باخلاقكم ! )) : همانا شما را نرسد كه با اموالتان ، تمامى افراد را در آسایش قرار دهید، لذا آنان را با اخلاقتان خشنود سازید.
تو و التزام به توجه و مراقبت از ذریه پیامبر، كه همانا خداوند همانا در سفارش به آنان تاكید كرده و پادش رسالت و ارشاد مردم را دوستى و مهرورزى به آنان قرار داده است . خداوند تعالى فرموده است : (( قل لا اسالكم علیه اجرا الا الموده فى القربى ... (3) )): بگو در ازاى رسالت ، پاداشى از شما خواستار نیستم ، مگر دوستى در مورد خویشاوندان .
حضرت رسول الله فرموده : (( انى شافع یوم القیامه لاربعه اصناف - و لو جاووا بذنوب اهل الدنیا -: رجل نصر ذریتى و رجل بذل ماله لذریتى عند المضیق ، و رجل احب ذریتى باللسان و القلب و رجل سعى فى حوائج ذریتى اذا طردوا و شردوا.(4) )): بیقین من در قیامت شفاعتگر چهار گروه - هر چند گناهشان به اندازه تمام گناهان مردم باشد - خواهم بود: مردى كه ذریه مرا یارى كند، مردى كه به هنگام تنگدستى ذریه ام ، از مالش به آنها ببخشد، مردى كه به زبان و قلب ، ذریه مرا دوست داشته باشد و مردى كه به هنگام بى سر و سامانى ذریه ام در رسیدگى به حاجاتشان كوشش كند.
تو و التزام به بزرگداشت علما و احترام به آنان ، كه حضرت رسول الله صلى الله علیه و آله فرمود:
(( من اكرم فقیها مسلما، لقى الله تعالى یوم القیامه و هو عنه راض . و من اهان فقیها مسلما لقى الله تعالى یوم القیامه و هو علیه غضبان . (5)))) هر كه ، مسلمان دین شناس را گرامى دارد تا در قیامت ، خدا را راضى و خوشحال از خود خواهد یافت و هر كه مسلمان دین شناس را كوچك شمارد و اهانت كند، در قیامت خدا را ناراضى و خشمگین از خود، خواهد یافت .
حضرت رسول الله صلى الله علیه و آله نگاه به چهره عالمان را، از جمله عبادتها شمرده است و نگاه به در خانه عالمان را عبادت دانسته و رفت و آمد با دانشمندان را عبادت خوانده است .
تو و التزام به كوشش فراوان براى افزودن علمت و ژرف نگرى در دین ، كه حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام به فرزندش فرموده است :
((تفقه فى الدین ، فان الفقهاء ورثه الانبیاء. و ان طالب العلم یستغفرله من فى السماوات و من فى الارض ، حتى الطیر فى جو السماء و الحوت فى البحر. و ان الملائكه لتضح اجنحتها لطالب العلم رضى به . (6) )): در دین ژرف بنگر! زیرا دین شناسان ، جانشینان پیامبران هستند. براى طالب علم ، هر چه در آسمانها و هر چه در زمین هست - حتى پرنده در آسمان و ماهى در دریا - طلب آمرزش مى كنند و فرشتگان به دلیل خوشنودى از طالب علم بالهاى خود را خاك فرش آنان مى كنند.
بپرهیز از كتمان دانش و بازداشتن شایستگان از فراگیرى علمت ، زیرا خداوند تعالى مى فرماید:
((ان الذین یكتمون ما انزلنا من البینات و الهدى من بعد مابیناه للناس فى الكتاب اولئك یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون . (7) )): كسانى كه نشانه هاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستاده ایم ، بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضیح داده ایم . نهفته مى دارند، آنان را خدا لعنت مى كند و لعنت كنندگان لعنت شان مى كنند.
و حضرت رسول الله صلى الله علیه و آله فرمود:
((اذا ظهرت البدع فى امتى ، فلیظهر العالم علمه . فمن لم یفعل ، فعلیه لعنه الله . (8) .)) : هنگامى كه در امتم ، بدعتها آشكار و فراگیر شد، دین شناسان باید علمشان را آشكار كنند و در اختیار همه قرار دهند. كسى كه چنین نكند، لعنت و نفرین الهى بر او خواهد بود.
تو و التزام به تلاوت قرآن عزیز و تفكر در معانى آن و رعایت اوامر و نواهى اش و تتبع در اخبار نبوى و آثار محمدى و جستجو (و فهم ) معانى آن ها و تامل كردن تام در آنها.
البته من ، كتابهاى زیادى در تمامى این زمینه ها برایت نگاشته ام .
این ، آنهایى بود كه وظیفه تو بود. اما آنچه به من مربوط است و نفعش به من بر مى گردد، (عبارت است از):
این كه با طلب رحمت برایم در بعضى از اوقات ، مرا یاد كرده و مورد تفقد قرار دهى .
و این ثواب بعضى از طاعتهایت را براى من بفرستى .
و در یاد كردم ، كم نگذار! كه (اگر چنین كنى ) اهل وفا تو را جفا كار خوانند، و در یاد كردم زیاده روى مكن ! كه (اگر چنین كنى ) آنان كه اهل نیكى اند، تو را به كوتاهى در حق پدر به هنگام زندگانى نسبت مى دهند. بلكه در خلوتهایت و پس نمازهایت یادم كن !
و آنچه از بدهكارى ها و تعهدات واجب بر عهده ام هست (و خود انجام نداده ام ) تو قضا كن !
و در حد توانت ، بر سر مزارم به زیارتم بیا و مقدارى از قرآن تلاوت كن !
و هر كتابى كه نوشته ام ، ولى خداوند براى به پایان رساندنش ، مهلتم نداده است ، تكمیل كن ! و هر چه از خلل و نقصان و خطا و نسیان در آنى مى یابى اصلاح كن !
این وصیت من است به تو. خداوند از جانب من بر تو ناظر است و السلام علیك و رحمه الله و بركاته . و الله اعلم بالصواب .
منابع:
1-اشاره به آیه 42 از سوره 4 (ابراهیم ):.... لیوم تشخص فیه الابصار.
2-فقیه ، ج 1، ص 1373
3-42 (شورا): 23: ترجمه آقاى فولادوند.
4-كافى ، ج 4 ص 60، ح 9
5-فقیهت ج 2 ص 36، ح 3.
6-عوالى اللالى ، ج 1 ص 359، ح 31
7-فقیه ، ج 4، ص 387، ح 5834
8- بقره 159، ترجمه آقاى فولادوند.
9-كافى ، ص 54، ح 2.
تهیه و فرآوری : محمد حسین امین