آری روز جمهوری اسلامی
برچسپ ها: اسلام ، روز ، اسلامی ، جمهوری ، آری
حکومت اسلامی، آری
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، خواست ملت در فروپاشی سلطنت استبدادی تحقق یافت. دولت موقت اسلامی، به فرمان امام خمینی رحمه الله مسئله رجوع به آرای عمومی ملت، درباره تغییر نظام سیاسی کشور را پی گیری کرد تا حکومت اسلامی که یکی از شعارها و خواسته های ملت در دوران مبارزه به رژیم پهلوی بود، شکل گیرد. بر این اساس، کمتر از بیست روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رسما اعلام شد که رفراندوم تعیین نظام سیاسی کشور روز دهم فروردین 1358 برگزار خواهد شد. در این همه پرسی، پاسخ ملت موافقت یا مخالفت با «جمهوری اسلامی» بود؛ پاسخی که به حاکمیت اسلامی بر ایران انجامید.
ایجاد نظام جمهوری اسلامی
همه پرسی دهم و یازدهم فروردین 1358، بارزترین شکل حاکمیت ملی بود. افراد ملت به طور مستقیم به پای صندوق رفتند تا نوع حکومت آینده را مشخص کنند. این حق مردم بود که پاسخ دهند به چه حکومتی علاقه مند هستند. مردم می توانستند با استقرار «جمهوری اسلامی» مخالفت کنند یا دوباره سلطنت را برقرار سازند. اما مسئله این بود که مبارزات مردم در سالیان متمادی بر اساس اسلام، و اصولاً سقوط رژیم شاهنشاهی به علت جنبه غیراسلامی آن بود. همه آمدند و می دانستند که «جمهوری اسلامی» انتخاب شان خواهد بود، البته شاید کسی باور نمی کرد بیش از 98 درصد از رأی دهندگان، خواهان برقراری نظام اسلامی باشند.
نظام اسلامی
جمهوری اسلامی، عنوان رسمی نظامی است که برخاسته از خواست و اراده ملت است؛ نظامی که از یک سو به نابودی رژیم مستبد شاهنشاهی انجامید و از سوی دیگر حاکمیت اللّه را به نمایش گذاشت. به فرموده امام راحل، «جمهوریاسلامی در واقع تحقق وعده حق تعالی است»؛ تجسم عینی همه شعارهای شعور آفرین و نتیجه تمامی خروش و فریاد بر ضد ظلم و بیداد است. جمهوری اسلامی، خون بهای شهیدانی است که با فریادی به رسایی ایمان، به طاغوت و طاغوتیان «نه» گفتند و دین داری و اسلام خواهی خود را عملی کردند. امروز، در صحنه بین الملل، جمهوری اسلامی به نظامی گفته می شود که به صورت رسمی، اجرای احکام اسلام را در نظر دارد.
ضرورت تشکیل نظام اسلامی
با بررسی تاریخ معاصر و اندیشه متفکران اسلامی، به ویژه امام خمینی رحمه الله ، اصلی مسلم و عنصری شگفت جلب توجه می کند؛ نظریه ای که بنیان تفکر سیاسی اندیشمندان را تشکیل می داد و در جهان بینی مذهبی و شناخت اصولی اسلامی ریشه داشت. برای بسیاری از دانشمندان، ضرورت برپایی حکومت اسلامی به عنوان برنامه ای عملی و قابل تحقق، مقدمه ای بر ایجاد حکومت فراگیر اسلامی به دست امام زمان(عج) بود.
در واقع توجه به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امام علی علیه السلام در برپایی حکومت اسلامی، جلوگیری از هرج و مرج و فساد اجتماعی، نظم بخشیدن به امور کشور، مبارزه با حکومت های ضد اسلامی، نجات مردم تحت ستم و نیز گرفتن حق ستمدیدگان از ستمگران، از جمله مسائلی بود که رهبران فکری جوامع اسلامی به عنوان دلایل لزوم ایجاد حکومت مطرح می کردند.
نظام شاهنشاهی؛ نظامی بی منطق
رژیم پهلوی به دلایل گوناگون، با دین مقدس اسلام و عقل و انسانیت مغایرت داشت. امام خمینی رحمه الله به عنوان رهبر انقلاب اسلامی معتقد بود که «رژیم سلطنتی از اول رژیم غلطی بود که بی منطق بود». طبیعی است که چنین رژیمی، از مقبولیت مردمی هم برخوردار نباشد. رهبر کبیر انقلاب ضمن تشریح علت مخالفت خود با نظام شاهنشاهی که با زور سرنیزه بر سرکار آمده بود، می فرمود: «با همین سرنیزه، مقام زمامداری را در خاندان خود به صورت یک حق قانونی بر مردم تحمیل می کند». بدون تردید وقتی حکومتی تحمیلی باشد و خودسرانه در جان و مال مردم دخل و تصرف کند، «هرگز خود را موظف به وضع یا اجرای قوانینی که به نفع مردم باشد، نمی داند».
محتوای حکومت اسلامی
پس از اوج گیری نهضت اسلامی و آشکار شدن تزلزل در پایه های نظام شاهنشاهی، مسئله حکومت جای گزین و مدّنظر رهبران انقلاب مطرح گردید. از همان ماه های قبل از پیروزی، امام خمینی رحمه الله اعلام کرد: «چون ملت ایران، بیش از نود درصد مسلمان اند، باید این حکومت بر پایه موازین و قواعد اسلامی بنا شود». با این حساب، حکومت اسلامی مدّنظر امام، نه استبدادی بود، نه مطلقه؛ بلکه مشروطه ای که حکومت کنندگان در اجرا و اداره کشور مقید به یک مجموعه شرط هستند و آن رعایت اسلامیت در اجرای حاکمیت است. این مسئله در سال های پس از پیروزی انقلاب، همچنان مورد تأکید بنیان گذار جمهوری اسلامی بود. ایشان معتقد بودند چون جمهوری ما اسلامی است، «باید همه نهادهایی که دارد، اسلامی باشد».
ویژگی نظام اسلامی
نظامی که امام خمینی رحمه الله برای برپایی آن می کوشید، حکومتی مبتنی بر اصول و ارزش های اسلامی بود؛ حکومتی که مشروعیت و قانونی بودن خود را از درون اسلام به دست آورده باشد. ساختار این نظام، بر مبنای اصول عالی شرع قرار دارد و حدود قدرت سیاسی، خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی، قوانین و مقررات قضائی و حقوقی، مبانی نظام فرهنگی و اقتصادی و دیگر اجزای چنین حکومتی، همه برگرفته از آموزه های والای قرآن، سنت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم و سیره امامان معصوم علیهم السلام است. چنین نظامی که در تقسیم بندی سیاسی حکومت ها، «حکومت دینی» نامیده می شود، به تجلّی حاکمیت اللّه در زمین و اجرای قوانین الهی در جامعه می انجامد.
امتیاز جمهوری اسلامی
پدید آمدن انقلاب اسلامی در ایران، نشان داد که سمت و سوی حرکت میلیونی ملت، اعم از مرد و زن، پیر و جوان و همه و همه، به سوی عملی کردن نظام اسلامی است. نظامی که از دید بنیان گذار آن، مثل حکومت های دیگر نیست و تفاوت های زیادی با رژیم های دیگر دارد. امام خمینی رحمه الله در تشریح این تفاوت ها می فرماید: «یکی از فرق هایش هم این است که حکومتی اسلام یک حکومت عادل است». در چنین حکومتی، حاکمیت اصلی از آن خداست و در پی تحقق بخشیدن به عدالت و قسط در جامعه است. نظام اسلامی در تلاش است با هدایت انسان ها به سوی صلاح و رستگاری، در بُعدی گسترده تر، جامعه را به سوی معنویات رهنمون سازد. با چنین تفکر و اعتقادی، نظامجمهوری اسلامی، حکومتی دین مدارانه و مذهبی است که می خواهد احکام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اسلام را پیاده کند.
حکومت اسلامی؛ نظام انسان ساز
حکومت اسلامی در اندیشه و تفکر امام خمینی رحمه الله و دیگر مصلحان و اندیشمندان، حکومتی است بر پایه مکتب و بر مبنای ایمان و اعتقاد به آن ایدئولوژی. هدف حکومت اسلامی این است که جامعه را مؤمن و متعهد سازد و مسائل اخلاقی و معنوی را رشد دهد. در این نظام انسان ساز، پست و مقام همواره در انتظار اشخاص متعهد، مسئول و باایمان است. هر گاه شخصی خود را در انجام اموری ناتوان دید یا افراد دیگری را از خود برای تصدی آن صالح تر تشخیص داد، در واگذاری مقام به شخص صالح درنگ نمی کند و نباید بکند. حکومت اسلامی در تمامی سطوح حکومتی، ساده، بی تکلف و بر اساس عدل و انصاف است. در یک کلمه، نظامِ مبتنی بر احکام اسلام، همان حکومت خدایی محرومان است که امام علی علیه السلام سیمای آن را در نامه ها و خطبه های خود بیان کرده است.
چرا جمهوری اسلامی
از فردای پیروزی انقلاب اسلامی، نظام شاهنشاهی در ایران جای خود را به نظامی تحت عنوان «جمهوری اسلامی» داد. این امر برای مردم کاملاً طبیعی بود، ولی رسانه های بیگانه، حتی قبل از پیروزی انقلاب در پی این بودند تا مفهوم حقوقی جمهوری اسلامی را که اصطلاحی جدید بود، از زبان رهبری نهضت بشنوند. پاسخ های امام خمینی رحمه الله همه چیز را روشن می کرد. ایشان در این مصاحبه ها فرمود: «همان مردمی که دست در دست هم دادند و دلیرانه عرصه را بر شاه تنگ کردند، همان ها با هدایت کسانی که همیشه دل سوز آنان بوده اند، نوع حکومت خود را انتخاب می کنند. جمهوری اسلامی برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری می شود، اینها بر اسلام متکی است». سؤال امام خمینی رحمه الله از بیگانگان این بود که: آیا اکثریت یک جامعه نمی توانند جمهوریاسلامی تشکیل دهند؟
جمهوری اسلامی، حکومت الهی
جمهوری اسلامی، نظامی بود که در اندیشه بنیان گذار آن، مسئله «اسلام» به عنوان یک خط قرمز تلقی می شد؛ به صورتی که هیچ کس حق تعرض به آن و حتی تفکر و اندیشه برای ارائه طرح و نظر برخلاف آن را نداشت. امام خمینی رحمه الله از همان ابتدای قیام معتقد بود: «ملت ما اسلام را می خواهند» و «جوان های ما خونشان را برای اسلام دادند». به این ترتیب، از دیدگاه رهبر کبیر انقلاب، خدشه و ایجاد شک و تردید در توانایی اسلام و کامل بودن دستورات آن در اداره جامعه پذیرفتنی نبود. از دید امام خمینی رحمه الله جمهوری اسلامی حکومتی بود که هم دلخواه مردم بود و همه بیعت با حاکم اسلامی در آن، بیعت با خدا تلقی می گردید؛ یعنی در مجموع حکومت جمهوری اسلامی، حکومتی الهی بود.
خاستگاه مردمی جمهوری اسلامی
برپایی جمهوری اسلامی در ایران، به معنای آن بود که این نظام از یک سو به نقش مردم نظر دارد و از سوی دیگر در چهارچوب اندیشه اسلامی قرار گرفته است. مشارکت مردم نیز به عنوان یکی از شاخص های عمده توسعه سیاسی مورد پذیرش رهبر انقلاب نیز قرار داشت. امام خمینی رحمه الله می فرمود: «ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی بر آرای عمومی». ایشان در جایی دیگر فرمود: «تعیین نظام سیاسی با آرای خود مردم خواهد بود. ما طرح جمهوری اسلامی را به آرای عمومی می گذاریم». این تأکید بر نقش مردم در تعیین نظام، تا روز برگزاری انتخابات در فروردین 1358 ادامه داشت.
فقط جمهوری اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی با سرعت شگفت آور آن باعث شد تا از فردای فروپاشی حکومت شاهنشاهی، مسئله نوع حکومت جانشین مطرح گردد. گرچه در شعارهای مردم بارها جمهوری اسلامی اعلام شده بود، ولی کسانی که می اندیشیدند در میان جامعه و توده مردم پایگاهی دارند، گزینه های مختلفی همچون جمهوری دموکراتیک اسلامی را ارائه می کردند. در این میان امام خمینی رحمه الله به صورت قاطع در مورد برپایی جمهوری اسلامی موضع گیری کرد و در مدت یک ماه به برگزاری انتخابات، در بیشتر سخنرانی های خود به آن توجه نمود که نمونه ای از آن چنین است: «ملت ما خون داده تا جمهوری اسلامی وجود پیدا کند نه جمهوری دمکراتیک. جمهوری اسلامی، نه یک حرف زیاد و نه یک حرف کم».
پایه های اساسی در جمهوری اسلامی
از دیدگاه حقوقی، حکومت جمهوری اسلامی، بر این اصل استوار است که حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آنِ خداست. بر این اساس، اصول اعتقادی و زیر بنای حاکمیت در نظام جمهوری اسلامی را می توان این گونه برشمرد: ایمان به خدا، نخستین پایه اعتقادی نظام است که افزون بر توحید نظری، شامل توحید عملی نیز می شود و انسان باید عملاً در مسیر یکتاپرستی قدم بردارد. دومین و سومین پیام نظام جمهوری اسلامی، ایمان به وحی الهی و نقش بنیادین آن در بیان قوانین، و نیز ایمان به معاد است که در زندگی اجتماعی نقشی سازنده دارد. چهارمین پایه نظام، ایمان به عدل خداست و به همین دلیل بر استقرار عدالت در جامعه تأکید می کند. اعتقاد به امامت و ایمان به کرامت و آزادی، همراه با مسئولیت انسان، از دیگر پایه های اعتقادی نظام جمهوری اسلامی به شمار می آید.
جمهوری اسلامی و قانون
یکی از شاخصه های توسعه سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، حاکمیت قانون است. امام راحل رحمه الله در موارد متعددی می فرمود: «ما می خواهیم یک حکومتی داشته باشیم که این حکومت، قانون را ملاحظه بکند. حکومت، قانونی باشد؛ آن هم قانون صحیح. آن هم قانونی که برای رشد بشر است، برای اصلاح بشر است». رهبر کبیر انقلاب در جای دیگر تصریح می کند که: «حکومت اسلام، حکومت قانون است. قانون اسلام یا فرمان خدا، بر همه افراد و بر دولت اسلامی حکومت تام دارد». در جمهوری اسلامی، قرآن قانونی است که باید همه به آن گردن نهند. در کنار آن، آنچه در قول و عمل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و سیره معصومان علیهم السلام دیده می شود نیز حکم قانون دارد.
جمهوری اسلامی، آزادی و دمکراسی
در نظام جمهوری اسلامی، مسئله توجه به توسعه سیاسی به عنوان یکی از راهکارهای رسیدن به جامعه نمونه مدّنظر بوده است. توجه به مردم سالاری و پذیرش نظر اکثریت در اندیشه حاکم بر نظام، امری پذیرفته شده شمرده می شود. بنیان گذار جمهوری اسلامی با بیان این مطلب که قصد تحمیل کردن چیزی بر ملت ندارد و اسلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز اجازه این کار را نداده اند، به شباهت احتمالی مردم سالاری مدّنظر خود با نمونه غربی اشاره کرده، تصریح می کند: «آن دموکراسی که ما می خواهیم به وجود آوریم، در غرب وجود ندارد. دموکراسی اسلام، کامل تر از دموکراسی غرب است». مقوله آزادی نیز به عنوان حق اولیه بشر در این حکومت پذیرفته شده است. امام خمینی رحمه الله معتقد بود: «در اسلام آزادی هست برای همه طبقات. اساس بر آزادی و استقلال کشور است»؛ البته ایشان تصریح می کرد. که: «آزادی، در حدود قانون است. معنای آزادی این نیست که هر کس هر چه دلش می خواهد بگوید». جمهوری اسلامی، حکومتی بر پایه آزادی و مردم سالاری در چهارچوب اسلام است.
جمهوری اسلامی در قانون اساسی
بسیاری از صاحبان اندیشه بر این باورند که بزرگ ترین ثمره جمهوری اسلامی، قانون اساسی است. توجه به مفهوم و ماهیت نظام جمهوری اسلامی در این قانون، به تبیین ارزش نظام اسلامی می انجامد. در اصل اول آمده است که حکومت ایران، جمهوری اسلامی است که ملت ایران بر اساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل، در پی پیروزی انقلاب اسلامی به آن رأی مثبت داد. اصل پنجم، مسئله رهبری نظام را بر عهده کسی می داند که مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته اند یا از سوی خبرگان برگزیده می شود. در اصل هشتم، دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه همگانی دانسته شده و اصل دوازدهم، دین رسمی ایران را اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری معرفی کرده که هیچ گاه تغییرپذیر نیست. بررسی دیگر اصول قانون اساسی، نشان دهنده کارآمدی نظام جمهوری اسلامی است.
مردم و جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی، نظامی نوین و نوخاسته بود که بدون پشتیبانی وسیع مردم استقرار نمی یافت و تداوم آن نیز به انجام وظایفی مشروط است که بر عهده ملت قرار دارد. امام خمینی رحمه الله این نظام را امانتی می دانست که لازم است به صورت شایسته حفاظت شود. ایشان معتقد بود که ملت «باید با تمام قوا از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کنند»؛ چرا که این نظام، حکومتی اسلامی است و حفاظت از آن، حفظ آبروی اسلام است. بنیان گذار جمهوری اسلامی، سالم بودن کشور، استقرار و تداوم نظام، و شکست ناپذیری و پیشرفت آن تا آخر را ناشی از ایفای وظیفه ملت در مقابل نظام می دانست.
اندیشمندان اسلامی و نظام اسلامی
الف) مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری، شکل گیری نظام جمهوری اسلامی را در ایران، ساخت و ارائه الگو از حکومت نبوی صلی الله علیه و آله به جهانیان می داند. ایشان می فرماید: «ملت ایران در صدد است تا برای جهان اسلام، یک الگوی زنده را در دوران حاکمیت اسلام در سرتاسر جهان به وجود آورد و آن را وسیله ای برای هدایت انسان ها قرار دهد. خصوصیت نظامجمهوری اسلامی این است که یک نظام مردمی است. کسی نمی تواند این را منکر شود. مخالفین ما هم نمی توانند منکر بشوند. این نظام، متکی به اشخاص نیست؛ متکی به آحاد ملت و متکی به آن معنویتی است که در میان این ملت وجود دارد». به نظر مقام معظم رهبری، پیشرفت نظام جمهوری اسلامی، جز با آگاهی مردم ممکن نیست.
ب) شهید بهشتی
بدون تردید آیت اللّه شهید دکتر بهشتی، یکی از برجستگان دینی بود که نقشی مهم در شکل گیری انقلاب و نظام اسلامی داشت. ایشان در مورد حکومتی که مردم باید انتخاب می کردند، معتقد بود: «باید در جامعه ما حکومتی سرکار آید که در آن عامل تحمیل وجود نداشته باشد. جمهوری اسلامی، نوع حکومتی است که با پذیرش و انتخاب آزادانه اکثریت ملت به قدرت می رسد». به نظر شهید بهشتی، «مردمی بودن حکومت در جامعه اسلامی، در پرتو مکتبی بودن آن تأمین می شود. در جامعه اسلامی، تمایلات مردم با مصلحت آنها و دیدگاه های مکتبِ موردِ علاقه آنها همسو می شود. جمهوری اسلامی بر پایه اسلام و برادری همه مسلمان به وجود آمده است».
ج) بزرگان حوزه علمیه قم
انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید بود، خواست مشترک بزرگان دین و مراجع تقلید، به ویژه امام خمینی رحمه الله بود. پس از طرح رفراندوم برای نوع حکومت، بار دیگر همدلی و همراهی مراجع بر دلگرمی و اطمینان مردم افزود. در پیام بزرگان حوزه علمیه قم آمده بود: «حکومتی که بتواند آزادی و رفاه عموم ملت را برقرار کند و با الهام گرفتن از تعالیم عالیه اسلام، یکپارچگی و وحدت ملی را استحکام بخشد، حکومت جمهوری اسلامی است. رأی دادن به جمهوریاسلامی، وظیفه دینی و ملی هر فرد مسلمان است. امید است مؤمنین و دوستان اهل بیت علیهم السلام با آرای خود بهجمهوری اسلامی که در آن، نظام حق و عدل قرآنی حکمفرما خواهد بود، بار دیگر اتحاد و اتفاق و هم بستگی خودرا به جهانیان به مرحله ثبوت برساند».
د) شهید صدر
پیروزی انقلاب اسلامی افزون بر آثار داخلی، در سراسر جهان نیز بازتابی گسترده داشت و مسئله برپایی حکومت دینی، شوقی در دل دین داران همه جای دنیا به وجود آورد. آیت اللّه شهید سیدمحمدباقر صدر که یک سال پس از استقرارجمهوری اسلامی ایران، به دست رژیم بعثی صدام به شهادت رسید، در پیامی، جمهوری اسلامی را ناشی از ایمان به توانایی اسلامی دانست و افزود: «طرح جمهوری اسلامی، تعبیر زنده ای است از هدف و شعار اسلامی که از درون جامعه ایرانی برمی خیزد و نتیجه طبیعی این جهاد و ضامن استقرار این ملت در راه نصرتی که خداوند وعده کرده است، می باشد. ملت بزرگ ایران با قیام به برقراری جمهوری اسلامی، در این دوران تاریک، پرتو نجات بخش اسلام بر عالم اسلامی و بر سر تا سر جهان افکند».
جمهوری اسلامی و مبارزه با فساد اجتماعی
یکی از دلایل قیام مردم به رهبری امام خمینی رحمه الله ، وجود فساد در سطح جامعه و در دستگاه حکومتی رژیم پهلوی بود. به همین دلیل، نظام جمهوری اسلامی در پی آن است که با نمادهای غیرشرعی در سطح جامعه مبارزه کند. شهید بهشتی می فرمود: «ما با صراحت می گوییم در جمهوری اسلامی، شرابخواری آزاد نیست، رباخواری آزاد نیست، ظلم و ستم و تجاوز به حقوق دیگران آزاد نیست، دروغ و تهمت و افترا آزاد نیست، نظام جمهوری اسلامی با این گونه فسادها مقابله می کند. در درجه اول با به کار بردن شیوه های تربیتی و در درجه دوم برای گناهان و تخلفات مشهود با قدرت قانون و دستگاه قضایی». مقام معظم رهبری نیز در این باره تصریح می فرماید: «بر خلاف دوران طاغوت که فاسد حاکمیت داشت، مبنای تشکیل نظام اسلامی بر صلاح و درستی است. بنابراین، هیچ گونه فسادی در هیچ جا قابل قبول نیست». این دیدگاه ها، نشان دهنده تلاش جمهوری اسلامی در مبارزه با گناه، فساد و بی بند و باری است.
اهداف نظام جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی، نظامی است که به دنبال رسیدن به اهدافی مشخص حرکت می کند. با توجه به مقدمه قانون اساسی، می توان اهداف بلندی چون تشکیل حکومت و سازماندهی آن به منظور ایجاد تحول در روند حرکت جامعه به سوی خدا، به وجود آوردن و ارائه کردن جامعه ای نمونه، اسوه و الگو با خصوصیات ویژه اش، و سرانجام فراهم ساختن موجبات پیروزی تمام مستضعفان بر مستکبران را از جمله این اهداف برشمرد. از دیگر اهداف این نظام، تحقق عدالت و قسط در جامعه است. اینک در عرصه سیاست خارجی نیزنظام جمهوری اسلامی با توجه به اصول عزت، حکمت و مصلحت، به هدایت از مستضعفان جهان می پردازد.
آثار جمهوری اسلامی
نظام جمهوری اسلامی که از فردای پیروزی انقلاب، جایگزین حکومت دست نشانده پهلوی شد، آثار فراوانی بر سطح جامعه بر جای گذاشت؛ آثاری که می توان به صورت فهرست وار برخی از آن ها را شماره کرد: بیداری و تحول ملت، هم بستگی در برابر قدرت های بزرگ، ایجاد تحول و پیشرفت معنوی، شکوفایی ایمان راسخ، شهادت طلبی، بهره گیری از ایمان و ایثار، تحول روحی و فکری، از خود گذشتن و به خدا پیوستن، خدمت و قیام برای خدا، خلوص نیت، فداکاری و شجاعت، جانبازی در راه دین، به دست آوردن استقلال و آزادی، بی تأثیری تبلیغات سوء، زندگی شرافتمندانه و سرانجام ارائه سرمشق به جهانیان. جمهوری اسلامی، انسان عشرتکده ای را به انسان مجاهد اسلامی تبدیل کرد.