روز کار و کارگر
برچسپ ها: زندگی ، روز ، کار ، کارگر ، تامین ، ش
روایاتی به مناسبت روز کار و کارگر
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: در تأمین مایحتاج زندگی خودتان سستی نکنید.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بهترین کارها آن است که دوامش بیشتر باشد، هرچند اندک باشد.
رسول خدا فرمودند: کار امروز را به فردا میفکن که هر روز کاری معین دارد.
حضرت علی علیه السلام : فرمودند دانا بر کار خود و نادان بر آرزوی خویش تکیه می کند.
حضرت علی علیه السلام : هر کس چیزی بجوید و دنبال آن برود، حتما به همه و یا برخی از آن خواهد رسید.
حضرت امام حسین علیه السلام : جز به اندازه کاری که کرده ای پاداش طلب نکن.
حضرت علی علیه السلام : با پاداش دادن به نیکوکار، بدکار را بیازار.
پیام هایی به مناسبت روز کار و کارگر
ضرورت کار و کوشش
قرآن کریم راجع به ضرورت کار و کوشش می فرماید: «همین که نماز به پایان رسید در روی زمین پراکنده شوید و از کرم خداوند روزی بجویید و خدا را بسیار یاد کنید، شاید رستگار شوید». آری، اسلام بین تلاش و کوشش در راه زندگی مادی و عمل در راه تهذیب نفس و به دست آوردن مواهب معنوی، توازن برقرار می کند. این آیه که می فرماید: «به آنچه خداوند به تو مرحمت فرموده سرای آخرت را تحصیل کن و نصیب خود را نیز از این دنیا فراموش مکن» به همین معنی دقیق نظر دارد. اسلام همان گونه نمی خواهد که راضی نیست انسان تمام نیروی خود را صرف تأمین زندگی مادی کند و به طور کلی از یاد خدا غافل شود، همچنان نمی خواهد که انسان تنها متوجه جهان دیگر شود و زندگی مادی خود را مختل کند؛ بلکه روش اسلام این است که انسان هم برای دنیای خود بکوشد و هم آخرت خود را فراموش نکند.
کار شرافت است.
کار هرچند ساده و سبک باشد، موجب شرافت و کرامت است و بهتر از آن است که انسان دست نیاز پیش دیگران دراز کند و سربار آنان باشد. درحدیث آمده است: «اگر انسان طنابی برداردو سر به کوه گذارد و هیزم بر پشت بکشد، بهتر از آن است که دست نیاز پیش دیگران دراز کند». اسلام راضی نمی شود که مسلمان سربار دیگران باشد و به او اجازه نمی دهد که از کار دست بکشد و به دعا اکتفا کند و از خدا بخواهد که بدون کار و تلاش او را روزی دهد. در حدیث آمده است که خداوند از بنده ای که فقط دهانش را باز کند و بگوید خدایا مرا روزی بده، بدش می آید.
کار جهاد است.
اسلام کار را نوعی جهاد در راه خدا می داند. تلاشی که مسلمان در راه اداره زندگی خود و خانواداش انجام می دهد از بهترین عبادت هاست. در همین باره از امام هشتم علیه السلام روایت شده که فرمود: «پاداش کسی که مخارج خود و خانواده اش را از فضل خداوند می جوید، از پاداش کسی که در راه خدا جهاد می کند، بیشتر است».
نقل می کنند که روزی رسول خدا با جماعتی از یارانش از جایی عبور می فرمود. به مردی برخوردند که مشغول کار بود. یاران آن حضرت از کوشش و تلاش آن مرد تعجب کردند و خدمت رسول خدا عرض کردند: یا رسول اللّه ، چه خوب بود که این تلاش و کوشش در راه خدا بود حضرت فرمود: «اگر منظورش خدمت کردن به خود و خانواده یا پدر و مادرش باشد، کوشش او در راه خدا شمرده می شود». آری کار و کوشش اگر به منظور اراده کردن زندگی خود و پدر و مادر، و هم چنین همسر و فرزند باشد، بدون شک جهاد در راه خدا حساب می شود و از بهترین عبادت ها به شمار می رود.
کار کردن شیوه انبیاست.
هیچ پیغمبری از طرف خداوند برانگیخته نشد مگر این که کارهای شخصی اش را خود انجام می داد و کارگر و زحمتکش بود. در شرافت و افتخار کارگر، همین نکته کفایت می کند که خاتم پیامبران، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ، پیش از بعثت، چوپانی، و با پول حضرت خدیجه علیهاالسلام تجارت می کرد. بعداز بعثت نیز با اصحاب کار می کرد و در کارها و گرفتاری ها با آنان تشریک مساعی می فرمود و به هیچ گونه تفوّق و برتری نمی جست. هنگامی که مسجد بزرگ مدینه را می ساخت مانند کارگر ساده همراه اصحاب کار می کرد و طایفه انصار این شعر را مکرر می خواندند: اگر ما بنشینیم و پیغمبر کار می کند برای ما بسیار زشت و ناپسند است. حضرت موسی علیه السلام نیز چوپانی می کرد و حضرت ابراهیم علیه السلام چوپانی و بنّایی. لقمان و ادریس، خیّاط بودند و شیخ الانبیا حضرت نوح علیه السلام نجّار بود. سایر انبیا نیز هر یک شغلی داشتند که با آن امرار معاش می کردند.
دعای شخص بیکار مستجاب نمی شود.
اسلام مردم بی کار را مذمت کرده و دعایشان را در طلب روزی، مستجاب نمی داند. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: «دعای چند صنف از امت من مستجاب نمی داند، یکی از آنها دعای مردی است که در خانه بنشیندو در پی روزی از خانه بیرون نرود و بگوید: خدایا روزی مرا برسان...». هم چنین علی بن عبدالعزیز روایت کره که امام صادق علیه السلام از من سئوال کرد که عمر بن مسلم چه می کند؟ عرض کردم فدایت شوم، کمر به عبادت بسته و تجارت را ترک کرده است. امام از شنیدن این سخن ناراحت شد و فرمود: «وای بر او! آیا نمی داند کسی که به دنبال کار نرود، دعایش مستجاب نمی شود؟».
جلوگیری از سستی و تنبلی
اسلام سستی و تنبلی را که باعث ایستادن چرخ اقتصاد و خشکیدن چشمه نیروی آدمی و فساد جامعه می شود، نهی کرده است؛ زیرا این کار ضررهای جبران ناپذیری به دنبال دارد. بیکاری، باعث فقر و انحطاط و ریختن آبروی افراد می شود و آدمی را در انتظار دیگران کوچک و خوار می سازد. معاذ بن کثیر خدمت امام جعفر صادق علیه السلام آمد و با آن حضرت در این باره مشورت کرد که آیا دست از کار بکشد و به همان مقدار مالی که دارد اکتفا نماید. حضرت او را از آن کار نهی کرده، فرمود: اگر چنین کردی آبروی تو می ریزد و دیگر در هیچ کاری از تو یاری نخواهند جست. در دعاهایی که از اهل بیت علیهم السلام وارد شده است، می بینیم که از بیکاری و کسالت و سستی به خدا پناه برده اند. هم چنین اخبار بسیاری وارد شده که از سستی و تنبلی نهی می کند؛ از جمله امام صادق علیه السلام به بعضی از یاران خود فرمود: «از کسالت و اندوه بترس زیرااین دو، کلید تمام بدی هاست. کسی که کسالت بورزد حقی را ادا نمی کند و کسی که اندوه به خود راه بدهد بر هیچ حقی شکیبا نمی شود».
کارگران، دوستان خدا
اسلام نسبت به طبقه کارگر اهمیت فراوان داده و آنان را با بهترین و شریف ترین صفات ستوده و «دوست خدا» نامیده است. آیا کارگران عزیز ما بهتر از این تقدیر و تحسین راانتظار دارند؟ در شرافت و افتخار کارگران همین بس است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آنان را بزرگ داشته و احترام فرموده است. می گویند روزی آن حضرت بر کارگری به نام سعدانصاری می گذشت پینه های دست او رادید و سبب آن را پرسید. کارگر انصاری عرض کرد: اثر بیل زدن است که بدان مخارج خانواده ام را تأمین می کنم. حضرت دست او را تکان داد و بنا به روایتی بوسید و او را پیش روی اصحاب گرداند و فرمود: «این دستی است که خدا آن را دوست می دارد. در روایت دیگری فرمود: این دستی است که آتش به آن نمی رسد. آیا این تقدیر که پیامبر از طبقه کارگر فرموده است، در هیچ مکتبی سابقه دارد؟ هرگز، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله نه تنها در این عالم کارگران را مورد تفقّد قرار داده، بلکه درجهان دیگر نیز گرامی و محترم داشته و ضامن شده است که آتش جهنم به دستشان اصابت نکند.
عابد در دیدگاه امام صادق(ع)
نقل می کنند که روزی حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از حال مردی سئوال کرد، عرض شد وی فقیر و بینواست. حضرت فرمود: این روزها چه می کند؟ عرض کردند: در خانه مشغول عبادت خداست. فرمود: معاش او از کجا تأمین می شود؟ عرض کردند: بعضی از برادرانش زندگی او را اداره می کنند. فرمود: به خدا سوگند کسانی که زندگی او را تأمین می کنند از او عابدترند.
آری، از نظر اسلام مسلمانان مکلفند که هم برای دنیا و هم برای آخرت تلاش کنند. آنان حق ندارند به کلی از دنیا کناره گیری کنند و فقط به امور آخرت بپردازند، همچنان که نباید تنها به امور دنیوی بپردازند و آخرت خود را فراموش کنند.
امام صادق(ع) و کار و کوشش
امام ششم رهبر نهضت علمی جهان اسلام، خود در بعضی از باغستان هایش کار می کرد. در همین ارتباط ابوعمر شیبانی می گوید: امام صادق رادیدم در حالی که عبایی بر دوش و بیلی در دست داشت و عرق از پیشانیش می چکید، مشغول کار بود. عرض کردم: فدایت شوم بیل را به من بدهید تابه جای شما کار کنم. فرمود: «من دوست می دارم انسان برای به دست آوردن روزی از حرارت خورشید، اذیت ببیند»
نکوهش تکدّی
رهبران دینی و پیشوایان معصوم علیهم السلام پیوسته در سخنان گوهربارشان تکدّی گری و دست نیاز پیش دیگران دراز کردن را نکوهش کرده و حتی در برابر آن وعده آتش داده اند. به عنوان نمونه از حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل شده که به محمد بن مسلم فرمود: «ای محمد اگر گدا می دانست که در خواهش کردن چه هست و چقدر زشت و ناپسند است، هرگز کسی ازدیگری چیزی درخواست نمی کرد و اگر احسان کننده به این نکته آگاهی می داشت که در بذل و بخشش چه اجری هست و چه اندازه ثواب و پاداش دارد، هیچ فردی را از پیش خود نمی راند و هیچ درخواست کننده ای را دست خالی و ناامید برنمی گرداند... ای محمد هر کس بی پروا با پشت محکم گدایی کند و دست نیاز به سوی مردم دراز کند، روز قیامت با صورت خراشیده و زخمی با پروردگار ملاقات خواهد کرد».
کشاورزی
زراعت از پایه های اساسی زندگی است و اسلام بدان اهمیت فراوان داده و مردم را به امور کشاورزی تشویق کرده است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شخصا درخت خرما غرس می کرد هم چنین حضرت علی علیه السلام و فرزندان آن حضرت به شغل کشاورزی بسیار علاقه مند بودند. در نامه تاریخی که امیرالمومنین علی علیه السلام به استاندارمصر مالک اشتر می نویسد، چنین می فرمایند: «لازم است به آباد کردن زمین از گرفتن خراج بیشتر اهمیت بدهی؛ زیرا خراج گرفتن در سایه عمران و آبادی میسر است و کسی که بدون ایجاد عمران و آبادی، از ملت تقاضای خراج کند، وسیله خرابی کشور و بیچارگی ملت را فراهم ساخته است». آری درباره زراعت و فضیلت آن، روایات فراوانی وارد شده است. نقل می کنند که مردی خدمت امام صادق علیه السلام عرض کرد: فدایت شوم، از گروهی شنیده ام که می گویند زراعت مکروه است. حضرت فرمودند: «زراعت کنید و درخت بکارید. به خدا سوگند که کاری از آن حلال تر و بهتر نیست».
منزلت کشاورزان
اسلام کشاورز را ستوده و او را در دنیا و آخرت، شرافتمند معرفی کرده است. یزیدبن هارون می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: کشاورزان گنج های ملتند که با کمال میل و رغبت زراعت می کنند و خداوند کشت آنها را می رویاند. مقام آنان از همگان برتر است و آنان طبقه بابرکتی هستند.» آیا رتبه ای از این بالاتر هست که انسان گنج نهفته ملت و رتبه اش از همگان برتر و از بندگان با برکت خداوند باشد؟ در اهمیت کشاورزی و منزلت کشاورز، همین نکته بس است که شغل بیشتر پیامبران الهی، کشاورزی بوده است.
مایه سعادت
نابرده رنج گنج میسر نمی شود | مزد آن گرفت جان برادر کار کرد |
حیات انسان درجامعه با کار عجین شده است؛ چرا که کار مایه سعادت جامعه است. امروز اگر بخوایم از بن بست عقب ماندگی و وابستگی رهایی یابیم ونیازهای مان را با اتکا به خود و حفظ استقلال و حیثیت ملی و دینی خود برآورده سازیم، چاره ای جز آن نداریم که تلاش های خود را مضاعف سازیم و با گسترش دامنه کار و فعالیت علمی و پژوهشی و توسعه اقتصاد ملّی و با برنامه ریزی های اساسی و دراز مدت راه پیشرفت را برای نسل آینده هموار سازیم.
ارزش فرهنگی کار
اگر فرهنگ خود را بکاویم و اشعار، ضرب المثل ها و داستان ها را بررسی کنیم، گنجینه پایان ناپذیری می یابیم که اهمیت و ارزش فرهنگی کار را در آیین و تاریخ ما نشان می دهد. از غزالی تا فیض کاشانی و از فردوسی و ناصرخسرو تا مولوی و سنایی و از سعدی و جامی تا دیگران همه جا به اشعار و عبارات نغزی بر می خوریم که با تعبیرات بدیع و زیبا انسان را به کار و کوشش و پرهیز از تضییع وقت و کسالت و بیکاری فرا می خواند و به تدبر و تامل در آثار و نتایج کوشش دعوت می کند. فرهنگ و سنت های ما بر رعایت اخلاق کار، اجتناب از علم بی عمل، لزوم سپردن کار به کاردان و کسب تجربه برای کار نیکو کردن تأکید می کند و نسبت به عار ندانستن از کار و به کار گرفتن ابزار و کوشش در راه معیشت و قبول رنج کار پندهای نیکویی به ما می آموزد.
بزرگ ترین عامل موفقیت
بزرگ ترین عامل موفیت در امور دین و دنیا، سعی و کوشش است. تردیدی نیست که با تنبلی و تن آسانی ممکن نیست انسان به کوچک ترین آرزوهای خود در امور دنیا و آخرت نایل شود. امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: پدرم به یکی از فرزندانش می فرمود: از کسالت دور باش؛ زیرا تبنلی و ملال، انسان را از بهره های دنیا و آخرت باز می دارد. در حدیث دیگر زُراره از امام صادق علیه السلام روایت می کند که آن حضرت فرمود: هر کس در اصلاح امور معاش و دنیای خویش تنبل باشد، دنیای او هیچ خیری ندارد. بنابراین بیکاری و تنبلی، مایه بدبختی، و کار و تلاش مایه خوشبختی و بزرگ ترین عامل کامیابی افراد است.
کوشش های بوعلی سینا
نابغه نام آور شرق، فیلسوف بزرگ اسلام و ایران، بوعلی سینا در شرح حال خود چنین می گوید: در دوران جوانی که مشغول تحصیل بودم برای مطالعه در اتاقی تنها می نشستم و در را به روی خویش می بستم و مشغول مطالعه می شدم و هر وقت خسته می شدم، پاره نانی می خوردم یا جرعه آبی می نوشیدم و دوباره مشغول کار می شدم. گاهی چند شبانه روز می گذشت و من جز برای رفع ضرورت از خانه بیرون نرفته بودم و مدت ها می گذشت که خواب به چشمم راه نیافته بود.»
ثمرات کار و کوشش
دانشمندانی که به مقامی رسیده اند و توانسته اند به جامعه خدمت کنند، موفقیت شان بر اثر تصادف و شانس نبوده است، بلکه بر اثر کار و تلاش به جایگاه عالی دست یافته اند. درباره ابن سینا نقل می کنند که وی برای درک بعضی از نوشته های فلسفی معلم دوم «فارابی» گاه می شد که مطلبی را چهل بار مطالعه می کرد. «ادیسون» دانشمند و مخترع بزرگ می گوید: «نبوع یعنی یک درصد الهام گرفتن و 99 درصد عرق ریختن». او می فهمید که کار یعنی چه؛ و لذا روزی 16 ساعت کار می کرد و غالبا در محل کارش روی صندلی می خوابید. متفکر و فیلسوف بزرگ اسلامی «ابن رشد اندلسی» تا آنجا که به یاد داشت، حتی یک روز را بدون مطالعه و تفکر سپری نکرد. امید که مانیز اینان را الگوی خویش قرار داده، لحظه ای از کار و کوشش غفلت نکنیم.
از تاریخ بیاموزیم
با نگاهی گذرا به تاریخ ملت های گذشته و حال به این نتیجه می رسیم که هر ملتی که برای سعادت دنیا و آخرت خود کوشید موفقیت و پیروزی نصیب اش شد، و هر جمعیتی که تن پروری پیشه کرد از کاروان سعادت و سالاری باز ماند. مسلمانان صدر اسلام در نتیجه ایمان به پروردگار و سعی و کوشش و پشتکار توانستند پرچم اسلام را در کشورهای بزرگ و امپراطوری های وسیع آن روز به اهتزاز درآورند. آن روز مسلمانان به زندگی پرتجمل و ناز و نعمت عادت نکرده بودند، غذا و لباسشان ساده بود، اما به گاهِ کار، سخت کوش و پرطاقت و فعال بودند.