سردار شجاع اسلام
برچسپ ها: اسلام ، شجاع ، سردار



اشاره
یکی از شهدای بزرگ جنگ اُحُد حضرت حمزه(ع) -عموی پیامبراکرم(ص)- سردار رشید، شجاع و جان برکف اسلام بود که پشتوانۀ نیرومندی برای آن حضرت به شمار می رفت.[1]
برگزاری کنگره بینالمللی تکریم و بزرگداشت حضرت حمزه(ع) توسط جامعةُالمصطفی در بهمن ماه 1400، نشان از اهمیت مطالعۀ شخصیت ایشان و ضرورت الگوگیری از وی دارد.
یادداشت پیش رو به مناسبت 15 شوّال، سالروز جنگ احد و شهادت حضرت حمزه(ع) ضمن بیان گزارشی از کنگره بینالمللی حضرت حمزه(ع)، به هدف الگوسازی از شخصیت ایشان به گوشه هایی از فضایل وی اشاره می کند.
کنگرۀ بین المللی حضرت حمزه(ع)
پیش از شیوع کرونا با استقبال رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) و تشکیل شورای سیاست گذاری با حضور نخبگان حوزوی و دانشگاهی، تدارک کنگرۀ بینالمللی تکریم و بزرگداشت حضرت حمزه(ع) را در دستور کار مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی جامعةُالمصطفی قرار گرفت و پنجشنبه ۱۴ بهمن 1400 شمسی با پیام رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) و سخنرانی حضرت آیت الله نوری همدانی و آیت الله علیرضا اعرافی- مدیرحوزه های علمیه - در سالن همایش های قدس مرکز جامع امام خمینی(ره) برگزار شد.
اعضای همایش بین المللی حضرت حمزه سیّد الشّهدا (ع) در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۰ با حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) دیدار کردند. ایشان در این دیدار، منابع علمی و تحقیقیِ این همایش را زمینۀ مناسبی برای «فرهنگ سازی» و «الگوسازی» از آن شخصیت بزرگ اسلام دانستند و فرمودند: «این اقدام شما و این بزرگداشت جناب حمزه(ع) یک زمینه سازی و منبع سازی برای کارهای بعدی است... جناب حمزه(ع) یکی از اصحاب غریب رسول اللّه( است، آن هم با آن نقشی که ایشان داشته است... خود پیغمبر اکرم(ص) به نظر می رسد که از همان لحظۀ اوّل که ایشان شهید شد، خواستند از او الگو درست کنند؛ اینکه پیغمبر به او لقب «سیّدالشّهدا » دادند؛ و بعد [وقتی] وارد مدینه شدند، پیغمبر غوغا درست کرد همۀ مدینه را برای جناب حمزه(ع). معنای این چیست؟ این [یعنی] پیغمبر می خواهد حمزه را برجسته کند. او سیّدالشّهدا است، و کسی است که همه باید بر او گریه کنند. این الگوسازی است و برای آن روز هم فقط نیست؛ برای همیشۀ تاریخ است و برای همۀ مسلمین است. »[2]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی - رئیس کنگره بین المللی حضرت حمزه(ع) - در گفت و گویی که با خبرگزاری فارس داشتند ابراز داشتند که این همایش از دو سال قبل کلید خورد. اولین بار من این موضوع را خدمت رهبر انقلاب(حفظه الله) و در حضور شهید سلیمانی(ره) در سال 1398 مطرح کردم و آقا هم فرمودند کار خوبی است و تأیید کردند. برای همایش حضرت خدیجه(ع) خدمت حضرت آقا رسیدیم و ایشان مختصر صحبتی کردند. در همایش های دیگر هم ایشان صحبت های مختصری کردند؛ اما این بار حضرت آقا طولانی صحبت کردند و دو مرتبه به گریه افتادند و اشک ریختند. یکی آنجایی که فرمودند حمزه شهید شد و امیرالمؤمنین ( فرمود من هم منتظر شهادتم. حضرت آقا روی واژه شهادت حساسیت دارند. یک جای دیگر هم باز اشک ریختند و سه مرتبه فرمودند: حمزه واقعاً غریب است.[3]
به منظور تببین هر چه بیشتر این کنگره بین المللی، تعداد ۳۰ پیش نشست در شهر های قم، مشهد، اصفهان، گلستان، تبریز و ترکیه برگزار شد که تمام این نشست ها پیاده سازی و با آثار سفارشی ارائه شده به دبیرخانه کنگره - که بیش از ۹۰ مقاله با تنوع ملیتی و زبانی به دبیرخانه این همایش رسیده است که ۲۵ مقاله سفارشی و به همت استادان تدوین شده و در کنار آن، پنج جلد کتاب نیز آماده چاپ است - منتشر خواهد شد. قابل یادآوری است که چاپ مقالات منتخب این همایش در مجلات علمی پژوهشی، به صورت تخصصی، ناظر به «حوزه تاریخ»، «قرآن و سنت »، «ادبیات و رسانه» و نیز «منبع شناسی» دسته بندی شده است.[4]
نظر مراجع دربارۀ همایش بین المللی حضرت حمزه(ع)
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی - رئیس کنگره بین المللی حضرت حمزه (ع) -، اعضای شورا با حضرات مراجع معظم تقلید صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی و سبحانی و... دیدار داشته و از بیانات ایشان بهره برده اند. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره) پس از ارائه گزارش فرایند برپایی کنگره به بیان اشعاری مفصل پیرامون حضرت حمزه(ع) از حفظ پرداختند و حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی آرزوی برپایی چنین کنگره هایی با موضوع تکریم شخصیت های تراز اول صدر اسلام را داشتند که امروز تحقق پیدا کرد و حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی ساعت ها درباره حضرت حمزه(ع) مطالعه و بیش از ۲۰۰ صفحه پیرامون ایشان فیش برداری کرده بودند و آیت الله العظمی سبحانی و آیت الله العظمی جوادی آملی خواستار ادامه چینن برنامههایی در سطح بین المللی با قوت بیشتر شدند.[5]
تبار پاک حضرت حمزه(ع)
حضرت حمزه(ع) فرزند عبدالمطلب(ع)، عموی پیامبر اسلام(ص)، یکی از شجاع ترین مردان عرب و از قهرمانان رشید و افسران دلیر اسلام بود که دوشادوش برادرزاده خود، رسول گرامی خداوند، اسلام را یاری کرد و در سخت ترین شرایط دست از دفاع آیین پیامبر و رسالتی که بر دوش نهاده بود، بر نداشت. سران قریش و بزرگان آن قبیله از ابهّت و شجاعت او در بیم و هراس بودند. او بود که با قدرت هر چه تمام تر، پیامبراکرم(ص) را در لحظات حسّاس در مکه از شرّ بت پرستان حفظ کرد و برای گرفتن انتقام از ابوجهل که به پیامبراکرم(ص) توهین و جسارت کرده بود، سر او را شکست، اما کسی قدرت مقاومت در برابر او نداشت. حمزه در جنگ بدر، بزرگ ترین قهرمان قریش یعنی «شیبه» را از پای در آورد، گروهی را مجروح کرد و عده ای را به دیار باقی فرستاد. مادر حمزة بن عبدالمطلب بن هاشم، که سلمی نام داشت، دختر عمروبن زید بن لبید بود. از میان برادران او می توان عبدالله، عباس، ابوطالب، ابولهب و... نام برد. خواهران او نیز عبارت بودند از عاتکه، امیمه، صفیّه و برّه.[6]
فضایل حضرت حمزه(ع)
رسول خدا(ص) فرمود: «پروردگار من، مرا با سه نفر از اهل بیتم برگزید: علی بن ابی طالب، جعفر بن ابی طالب و حمزه بن عبدالمطلب». همچنین از حضرت امام محمد باقر(ع) روایت کرده اند که بر ساق عرش نوشته شده است: «حمزه، شیر خدا و سید شهداست».[7]
از امام محمد باقر(ع) در تفسیر آیۀ «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً)[8] ؛ نقل شده که مراد از (مَنْ قَضی نَحْبَهُ)، حمزه و جعفر و منظور از (مَنْ ینتَظِرُ)، علی بن ابی طالب(ع) است.[9]
اسلام آوردن حضرت حمزه (ع)
پس از مبعوث شدن حضرت محمد(ص) به پیامبری، حمزه(ع) نیز به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) شهادت داد و به دین برادرزاده اش ایمان آورد. پس از اسلام آوردن حضرت حمزه(ع) بود که پیشنهادهای قریش یکی پس از دیگری به رسول خدا(ص) شروع شد؛ زیرا آنان دیدند که شجاع ترین فرد، به پیامبر ایمان آورده است و دیگر امیدی به پشتیبانی حمزه(ع) از خویش نداشتند، اما پیامبر(ص) هیچ یک از پیشنهاد های آنها را نپذیرفت. پس از سخنرانی ابوجهل در میان قبیله قریش، آنها تصمیم به کشتن پیامبر گرفتند. روزی ابوجهل، رسول خدا(ص) را در صفا دید و به او ناسزا گفت. پیامبر(ص) بدون اعتنا به او راهی منزل شد. کنیز «عبدالله بن جدعان» که این جریان را مشاهده کرده بود، همان روز ناسزاگویی ابوجهل را به حضرت حمزه(ع) اطلاع داد. سخنان او تأثیر عجیبی بر حضرت حمزه(ع) گذاشت. از این رو، بدون تأمل در عواقب کارش تصمیم گرفت انتقام برادرزاده اش را بگیرد. به همین دلیل، از همان راه که آمده بود برگشت و ابوجهل را دید که در میان اجتماع قریش نشسته است. او بدون اینکه با کسی حرف بزند، به طرف ابوجهل رفت و با کمان شکاری خود محکم بر سر او کوبید. سر ابوجهل شکست. سپس حضرت حمزه(ع) گفت: «به پیامبر ناسزا می گویی؟! من به او ایمان آورده ام و به راهی که او رفته است، می روم. اگر قدرت داری با من ستیزه کن! ». ابوجهل رو به اجتماع قریش کرد و گفت: «من در حق محمد(ص) بد رفتاری کردم. حمزه(ع) حقّ دارد ناراحت شود. »[10]
نماز پیامبر اسلام(ص) بر پیکر حضرت حمزه(ع)
وقتی مشرکان از اُحُد رفتند، مسلمانان به کنار کشتگان خود آمدند. رسول خدا(ص) حمزه(ع) و دیگر شهدا را غسل نداد و فرمود: «آنها را همچنان خون آلود و بدون غسل دفن کنید. من بر اینان گواه خواهم بود »، جسد حمزه(ع)، اولین پیکری بود که رسول خدا(ص) بر آن چهار تکبیر گفت. سپس اجساد شهیدان دیگر را آوردند و کنار جسد حمزه(ع) گذاشتند. پیامبر(ص) بر هر شهیدی که نماز می گزارد، بر حمزه هم نماز می گزارد؛ چنان که هفتاد مرتبه بر حمزه(ع) نماز خواند. به دستور پیامبر(ص)، حمزه(ع) را همراه «عبدالله بن جحش» که او هم از شهدای احد بود و گوش و بینی او را هم بریده بودند، در یک قبر به خاک سپردند.[11]
گریۀ پیامبر اکرم(ص) در شهادت حضرت حمزه(ع)
شهادت مجاهدان فداکار به ویژه شهادت دردناک حضرت حمزه برای مسلمانان و پیامبراسلام (ص) بسیار گران بود به طوری که زمانی که رسول گرامی اسلام پس از بازگشت به مدینه از کنار خانه انصار می گذشتند، صدای نوحه و گریۀ زنان انصار را که بر شهدای خود می گریستند شنیدند، چشمان مبارکشان پر از اشک شد، آنگاه فرمودند: «... لَکنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاکی لَهُ[12]؛ لیکن حمزه، برای او گریه کنندگانی نیست».
ابن مسعود می گوید: «مَا رَأَیْنا رَسُولَ اللّه(ص) باکِیَاً أَشدَّ مِنْ بُکائِهِ عَلَی حَمْزَةَ وَضَعَهُ فِی الْقِبْلَةِ ثُمَّ وَقَفَ عَلَی جِنازَتِهِ وَ انْتَحَبَ حَتَّی نَشَقَ یقُول: یا عمَّ رَسُولِ اللّه! وَ اَسَدَاللّه! وَ اَسَدَ رَسُولِ اللّه! یَا حَمْزَةُ! یَا فَاعِلَ الْخَیْراتِ، یَا حمْزَةُ! یا کاشِفَ الْکُرُبَات، یَا ذابُّ، یَا مانِعُ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللّه»؛[13] ما ندیدیم که پیغمبر خدا (ص) بیشتر از حمزه بر کسی بگریند، بعد از شهادت، جنازه را رو به قبله قرار دادند و در مقابل جنازه ایستادند، با صدای بلند گریه سر دادند تا این که بیهوش شدند و پس از آن فرمودند: ای عموی رسول خدا! ای شیر خدا و شیر رسول خدا! ای حمزه، ای انجام دهنده کار خیر! ای حمزه! ای برطرف کنندۀ سختی ها از پیامبر! ای کسی که دشمن را از برابر رسول خدا دور کرده، وجود او را نگهداری نمودی!
فرازهایی از زیارت حضرت حمزه(ع)
«السَّلامُ عَلَیکَ یا عَمَّ رسول الله، صلَّی الله علیه و آلِه، اَلسَّلام عَلَیکَ یا خَیرَ الشُّهَداء، السَّلامُ عَلَیکَ یا اَسَدُالله وَ اَسدُ رَسولِه، اَشهَدُ اَنَّکَ قَد جاهَدتَ فِی الله عزَّ وَجَلَّ، وَحُدتَ بِنَفسِکَ، وَ نصَحتَ رَسولَ الله وّ کُنتَ فیما عِندَاللهِ سُبحانَهُ راغباً، باَبی اَنتَ وَ اُمّی»؛[14]
سلام بر تو ای عموی رسول خدا که درود خدا بر او آلش باد! سلام بر تو ای بهترین شهید راه اسلام! سلام بر تو ای شیر خدا و شیر رسول خدا! گواهی می دهم که تو در راه دین خدای عزّ وجلّ به جهاد پرداختی و جان خود را نثار و رسول خدا را یاری کردی و به آنچه نزد خداست، مشتاق بودی، پدر و مادرم به فدای تو باد!
پی نوشت ها:
[1] جنگ اُحُد، یکی از جنگ های بسیار مهم عصر پیامبر گرامی اسلام(ص) است که پس از پیروزی اولیه، در نهایت به شکست نسبی مسلمین انجامید و در آن، در حدود ۷۰ کشته از سپاه اسلام بر جای ماند و بر وجود پیامبر اکرم(ص) نیز آسیب وارد شد.
[2] بیانات رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) در دیدار اعضای همایش بین المللی حضرت حمزه سیّد الشّهدا (، مورخ: 5/11/1400.
[3] خبرگزاری فارس، مورخ: 16/11/1400، http: //fna. ir/6n7kw.
[4] خبرگزاری رسمی حوزه، مورخ: 30 /10/1400، https: //hawzahnews. com/xbxSg.
[5] جهت اطلاعات بیشتر و موضوعات مقالات و مباحث همایش، بنگرید به http: //hamayesh. miu. ac. ir/hhamza/fa
[6] إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تقی الدین احمد مقریزی، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، بیروت - لبنان، چاپ اول، 1420 ق، ص6.
[7] کلیات منتهی الامال؛ در زندگانی و شرح احوال چهارده معصوم(ع)، شیخ عباس قمی، آدینه سبز، ص 138.
[8] احزاب/23؛ «از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نایل شدند] و برخی از آنان [شهادت را] انتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی [در پیمانشان] نداده اند».
[9] تفسیر اهل بیت(ع) ج۱۲، ص۱۲۲؛ بحار الأنوار، ج۳۵، ص۴۰۸، المناقب، ج۳، ص۹۲.
[10] فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام(ص)، جعفر سبحانی، موسسه فرهنگی هنری مشعر، قم، 1394ش، ص 114.
[11] کلیات منتهی الامال؛ در زندگانی و شرح احوال چهارده معصوم(ع)، شیخ عباس قمی (ره)، آدینه سبز، ص 77.
[12] «وَ لَمَّا انْصَرَفَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مِنْ وَقْعَةِ أُحُدٍ إِلَی الْمَدِینَةِ سَمِعَ منْ کلِّ دَارٍ قتِلَ مِنْ أَهْلِهَا قَتِیلٌ نَوْحاً وَ بُکاءً وَ لَمْ یسْمَعْ مِنْ دَارِ حَمْزَةَ عَمِّهِ فَقَالَ ص لَکنَّ حمْزَةَ لَا بوَاکی لَه... »(من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی ابن بابویه، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ دوم، 1413 ق، ج1، ص183).
[13] أعیان الشیعة، سید محسن امین حسینی عامِلی، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1421 ق، ج 2، ص 258؛ السیرة الحلبیة، علی بن ابراهیم حلبی، مصحح عبدالله محمد خلیلی، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1427 ق، ج2، ص 335.
[14] کلیات مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی(ره)، زیارت حضرت حمزه(ع).