تندیس استقامت آزادگان
روز 26 مرداد 1369 ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سال های اسارت خود در اردوگاه های عراق، پای به میهن اسلامی گذاشتند و به آغوش خانواده های خود بازگشتند. این رویداد بزرگ، دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه ای به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران، بار دیگر عهدنامه 1975 الجزیره را پذیرفت و به شرائط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب نشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.
اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان، بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود. زیارت مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) و هم چنین بیعت با جانشین خلف وی حضرت آیت الله خامنه ای، از نخستین برنامه ها و اقدامات مشترک آزادگان سرافراز ایرانی بود. مقام معظم رهبری درباره آزادگان چنین فرموده اند: «یکی از چیزهایی که شما را، دل هایتان را زنده نگه می داشت، پر امید نگه می داشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت می شود فهمید.... مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران، از خود آزادمردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند....شما در دوران اسارت، شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب، موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابردشمن شدید.»
فرزندان میهن به عشق دیدار پیر جماران، روزهای سخت هجران را به امید وصال سپری می کردند و هردم به این امید، روزها را لحظه شماری می کردند. آنان در گوشه زندان های تاریک و وحشتناک دشمن، با پدر پیر خود درددل می کردند و آن پیر فرزانه با عشق پدری به آنان پاسخ می داد: «فرزند بسیار عزیزم! از نامه دل سوزانه شما بسیار متأثر گردیدم. من ناراحتی شما عزیزان در بند را احساس می کنم، شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند، احساس کنید. عزیزان من! سیّد و مولای همه ما حضرت موسی بن جعفر بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای اسلام عزیزش صبر کنید. خداوند فرج را ان شاءاللّه نزدیک می نماید و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد می فرماید. به همه عزیزان در بند اسلام سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمی کنم. خداحافظ شما باشد.»
آزادگان، گنجینه های ارزشمندی هستند که در درون آن، فرهنگ انسان ساز دوران اسارت نهفته است. ثبت وقایع اسارت، پلی است برای انتقال فرهنگ اسارت از درون اردوگاه ها به شهرهای میهن اسلامی مان، ایران.
بر حاملان این فرهنگ است که ضمن حفظ آن، چاره ای نیز برای ترویج آن بیندیشند. در زمینه بیان این فرهنگ، از سه ابزار خط، تصویر و انتقال به صورت سینه به سینه می توان بهره گرفت، امّا مهم این است که بیان فرهنگ اسارت، امری حیاتی و کاری بس سترگ برای جامعه جوان ماست. بنابراین، نظام اسلامی باید از همه امکانات موجود در این حرکت ارزشی فرهنگی بهره برداری کند، تا اثر مجاهدت و مقاومت وصف ناپذیر این رسولان انقلاب، به صورت فرهنگ مصوّر و مکتوب و به مثابه کلید راه هدایت برای نسل آینده و همه بیداردلان و آزادگان جهان محفوظ بماند.
تندیس های استقامت
روز 26 مرداد سال 1369، میهن اسلامی شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سال ها اسارت در زندان ها و اسارتگاههای مخوف رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند. آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند. آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی ترین کسان به قضای الهی بودند. اینان سینه هایی فراخ تر از اقیانوس داشتند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته بودند، آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسیات رهایی یافته بودند.
و امروز یادآور بازگشت غرورآفرین مردان و زنان آزاده ای است که پس از تحمل سال ها شکنجه و دوری از عزیزان خویش، به وطن بازگشتند و به انتظار میلیون ها ایرانی پایان دادند. در این روز، شکیبایی مادران، پدران، همسران و فرزندان این آزادمردان به بار نشست و سال های نگرانی و شوق دیدار به پایان رسید و وعده الهی تحقق یافت: «و بشر الصابرین»
نه تنها استقامت آزادگان در اردوگاه های دژخیمانه رژیم بعث، بلکه صبر و پایداری خانواده های این عزیزان ستودنی است. عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان و زنان با ایمانی بود که با پیروی از تعالیم عالیه اسلام و تحت رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی(ره) توانستند حماسه ای به یادماندنی و جاودان از خود به یادگار بگذارند. اینان اگرچه در بازگشت از اسارت، مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وی میعادی همیشگی بستند و بر عهد خویش با خون شهیدان پایبند ماندند. آزادگان دلاور و سرافراز با الهام از مکتب انسان ساز اسلام و سیره ائمه اطهار و با درس گرفتن از زندگی انقلابی و حماسه ساز حضرت زینب(س) که اسوه صبر و پایداری بود، توانستند دوران دشوار اسارت را پشت سر نهند و شکوه مقاومت و سرافرازی را بر صحیفه درخشان ایران اسلامی ثبت کنند. بی شک سال ها محرومیت این سروقامتان تاریخ باعث شد که آنان امروز بیش از هر فرد دیگری در مسیر سبز موفقیت گام بردارند و الگو، اسوه و افتخار میهن خویش باشند.
درباره علاقه شدید آزادگان به امام راحل، می شنویم که: یک روز افسر عراقی از اسیر مجروحی که یک بسیجی پانزده ساله بود، پرسید: تو چه اندازه پدر و مادرت را دوست داری؟ گفت: به اندازه چشمانم. پرسید: خوب تو که بسیجی هستی، رهبرت خمینی را چه قدر دوست داری؟ گفت: امام خمینی قلب من است، او را به اندازه قلبم دوست دارم. انسان بدون چشم می تواند زندگی کند، اما زندگی بدون قلب، زندگی ممکن نیست.
امام راحل چه زیبا و شایسته در توصیف فرزندان خود فرموده اند: «اسرا در چنگال دژخیمان خود سرود آزادی و آزادگان جهان آن را زمزمه می کنند». آری، آنان نه تنها اسیر نبودند؛ بلکه آن ها دور از هرگونه وابستگی ها و دل بستگی ها بودند و ندای آزادمردی را به گوش همه جهانیان رساندند.
آزادگان در کلام مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری نیز چنین می فرماید: «شما ذخیره بزرگ الهی و یک ثروت عظیم انسانی هستید که در دست دشمن غصب شده بودید. خدای متعال شما را به ملّت و به این کشور اسلامی برگرداند.»
ایشان هم چنین می فرمایند: «سازندگی زندان و اسارت، سازندگی مخصوصی است، آن را در جای دیگر نمی شود پیدا کرد»، و نیز در جای دیگری فرموده اند:
شماها ده سال، هشت سال کمتر یا بیشتر سخت ترین دوران را گذراندید. جوانی و زندگی باطراوت دوران شباب را در راه خدا دادید، اما ضرر نکردید؛ چون با خدا معامله کردید. صبر و استقامت شما، به اسلام آبرو بخشید. خانواده های شما با صبر خود اسلام را روسفید کردند و به نظام و جمهوری اسلامی آبرو دادند. در این مدت هشت سال و ده سال و دوران تلخ اسارتِ شما در دست دشمن، ملت ایران با سربلندی از گذرگاه های بسیار سختی عبور کرد. این ملت در جاده آسفالته حرکت نکرد. گردنه های زیادی را طی کرد و با خطرها مواجه شد... ما به شما و به خانواده های شما و به مجاهدت شما افتخار می کنیم.
این که ما به اسرایمان، آزادگان می گوییم، بی وجه نیست. شما که برگشتید، آبرومند و سربلند برگشتید. دین و اعتقاد و دل بستگی تان به امام و اسلام و انقلاب را حفظ کردید. پیش دشمن، آبروی ملت را حفظ نمودید و ملت را سرشکسته نکردید. این ها خیلی ارزش دارد. امروز هم که برگشتید، بحمداللّه پیروز برگشته اید....شما آزادگان و عزیزان زندانی و در بند ما و نیز ملت ایران، حجت را بر مسؤولان و ما تمام کردید.... هیچ کس در نظام جمهوری اسلامی، با داشتن چنین ذخیره های ارزشمندی مثل شماها و مثل بقیه آحاد ملت در مقابل دشمنان، یک لحظه احساس ضعف نخواهد کرد....شما عزیزان مثل گذشته به خدا توکل کنید. با خدا ارتباطتان را حفظ کنید. دستاورد دوران اسارت را مثل ذخیره ارزشمندی برای خودتان نگه دارید.
شماها که آمدید، قدرت این ملت ظاهر شد. امروز، دشمن از دست اندازی به انقلاب مأیوس است، اما از دشمنی پشیمان نیست. ملت ما باید به هوش باشد. اولین وظیفه ما این است که کشورمان را از همه جهت قدرتمند کنیم. امروزه همه برنامه های دولت جمهوری اسلامی، در خط قدرت بخشیدن به ایران اسلامی است. اسلام هم پشتوانه ماست. شما به عنوان عناصر ورزیده، امتحان داده، زجرکشیده و آب دیده که از میدان های خطر عبور کرده اید، جزو درخشنده ترین نگین های این مجموعه می توانید باشید.»
امیدواریم نظام اسلامی بتواند از این سرمایه های ذی قیمت و ارزشمند به بهترین وجه استفاده لازم را برای تعالی و پیشرفت ایران اسلامی ببرد.
در پایان باید یادی هم از سرور آزادگان، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی داشته باشیم که به عنوان مرشد اردوگاه ها نقشی کلیدی در وحدت و انسجام آزادگان، روحیه بخشی و تحمل سختی ها داشتند و به 40 هزار آزاده ایرانی درس حماسه و غیرت دادند.