شبهای ماه خون

برچسپ ها: ماه ، شبهای ، خون

Print Friendly and PDF

شب اوّل ـ اخلاص

تعریفهای گوناگونی از اخلاص،ارائه شده است؛ چنانکه شیخ بهایی دراین باره می گوید: «تَنْزِیهُ الْعَمَلِ مِنْ اَنْیَکُونَ لِغَیْرِ اللّهِ فِیهِ نَصِیبٌ؛ اخلاص،پاکیزه کردن عمل از این است که در آنبهره ای برای غیر خدا باشد.» ایشان درفرازی دیگر می نگارد: «اَنْ لا یُرِیدُ عامِلُهُعَلَیْهِ عِوَضا فِی الدارَین؛ [اخلاص [ایناست که عمل کننده به آن در مقابل عملخود پاداشی را در دو جهان ارادهنکند.»

خداوند متعال در قرآن کریم،اخلاص را نشانه بندگان موحد و پاکخود می داند و می فرماید: «وَ مَآ أُمِرُوآا إِلاَّلِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَآءَ»؛ «وفرمان نیافته بودند، جز اینکه خدای رابپرستند؛ در حالی که به توحیدگراییده اند، و دین [خود] را برای اوخالص سازند.»

حساسیت و اهمیت اخلاص،بدانجاست که میزان و پذیرش اعمالقرار می گیرد. در نتیجه، بزرگی یاکوچکی صورت ظاهری اعمال درروز حساب ملاک نیست و میزان،برتری اعمال به میزان اخلاص در آناست.

وجود نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دراین باره می فرماید: «اَخْلِصْ دِینَکَ یَکْفِیکَالْقَلِیلُ مِنَ الْعَمَلِ؛ دینت را خالص کن[تا] عملی اندک تو را بسنده باشد.»

یک صبح ز اخلاص بیا بر در مگر کام تو بر نیاید آن گه گله کن

تعداد اندک مخلصان

روزی سدیر صیرفی نزد امامصادق علیه السلام رفت و عرض کرد: «به خداسوگند که خانه نشینی بر شما روانیست؛ زیرا یاران بسیاری دارید.» امام،اندکی ساکت ماند و سپس فرمود: «اگرمایل باشی و زحمتی برایت نداشتهباشد همراه من تا یَنبُع (مزرعه اینزدیک مدینه) بیا!» سپس هر دو سوارمرکب شده، تا نزدیکیهای ظهر، راهپیمودند. پس از نماز، چوپانی همراهتعداد اندکی از گوسفندانش از مقابلآنان گذشت. امام که همچنان پرسشسدیر را در خاطر داشت و موقعیت رابرای پاسخ دادن مناسب دید، به او روکرد و فرمود: «به خدا سوگند ای سدیر!اگر یاران مخلص ما به اندازه تعداد اینگوسفندان بودند، هرگز خانه نشینی وسکوت را برنمی گزیدیم.» سدیر،گوسفندان را شمرد و دید که تعداد آنهاهفده عدد است. او که گویا پاسخ خودرا دریافت کرده بود، سر به زیرانداخت و دیگر هیچ نگفت.

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانیصدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

اخلاص شرط قبولی اعمال

در اواخر عمر مرحوم آیت اللّهبروجردی رحمه الله گاهی ایشان را ناراحتمی دیدند؛ ولی دلیل آن را نمی دانستند.روزی یکی از اطرافیان، دلیلناراحتی شان را پرسید. ایشان آهیکشید و جواب داد: «عمر ما گذشت ونتوانستیم کاری بکنیم و باید با دستخالی از دنیا برویم.»

یکی از حاضران به سرعت شروعبه برشمردن کارهای بزرگ ایشان ازقبیل ساخت مساجد، مدارس علمیهو... کرد و گفت: «آقا این حرفها مال مابیچاره هاست که نه مثل شما شاگردیتربیت کرده ایم ونه مدرسه و مسجدیساخته ایم و نه این همه کتاب به چاپرسانیده ایم.»

آقای بروجردی رحمه الله چهره در همکشید و فرمود: «اَخْلِصِ الْعَمَلَ فَاِنَّ الناقِدَبَصِیرٌ بَصِیرٌ؛ عملت را خالص کن کهحسابرس آگاه است، آگاه.» سپسفرمود: «اینهایی که شما در این دنیامی بینید، صورت ظاهری اعمال استو هیچ تضمینی نیست که این اعمال درپیشگاه خدا هم مقبول باشد و خداستکه می داند کدام عمل پذیرفته می شود وکدام ردّ می شود.»

توسل

آنچه سبب ماندگاری نهضتعاشورا شده، اخلاص عاشوراییاناست. آن هم در روزگاری که همه، امامخویش را تنها گذاشته، به کنج گرمخانه هایشان خزیدند و در فاصله ای نهچندان دور از شهر علی علیه السلام ، پسرعلی علیه السلام را سر بریدند. تاریخ،صحنه های خونین بسیاری به خوددیده است؛ اما آنچه از عاشورا نقشیابدی ساخت، رنگ الهی و خدایی آنبود.

آن گاه که امام حسین علیه السلام برای اینسفر خطیر پا در رکاب کرد، فرمود:

«اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ اَنَّهُ لَمْ یَکُنْ ما کانَ مِنّاتَنافُسا فِی سُلْطانٍ وَلا الْتِماسا مِنْ فُضُولِالْحُطامِ وَلکِنَّ لَنَریَ الْمَعالِمَ مِنْ دِینِکَ وَتَظْهَرُالاِْصْلاحُ فِی بِلادِکَ وَیَاْمَنُ الْمَظْلُومُونَ مِنْعِبادِکَ وَیُعْمَلُ بِفَرائِضِکَ وَسُنَّتِکَوَاَحْکامِکَ؛ بار خدایا! تو می دانی کهآنچه از ما [سر زده] است، هرگز نزاع برسر قدرت و دنبال کالای دنیا رفتننبوده؛ بلکه ما می خواهیم معالم دین راآشکار کنیم و اصلاح در سرزمینهاظاهر شود و همچنین مظلومان در امانباشند و به واجبات و سنن و احکام توعمل شود.»

از آنجا که امام حسین علیه السلام مخلصانه برای عمل به تکلیف گامبرمی داشت، پنددهی و خیرخواهیِهیچ کس در انگیزه او خللی واردنمی کرد؛ از همین روی، در روزعاشورا نیز فرمود: «اَلا وَاِنِّی زَاحِفٌ بِهذِهِالاُْسْرَةِ عَلَی قِلَّةِ الْعَدَدِ وَکَثْرَةِ الْعَدُوِّ وَخَذَلَةِالنّاصِرِ؛ من با همین گروه اندک با آنکهدشمن، بسیار است و یاوران، یاری امرا ترک کرده اند، خواهم جنگید.»

این گونه است که در زیارت حرماو سلام می گوییم: «السَّلامُ عَلَیْکَ یاخالِصَةَ اللّهِ؛ سلام بر تو ای خالصخدا.»

ـ شب دوم ـ قیام برای خدا

قیام برای خدا از اخلاص و پاکینیات سرچشمه می گیرد. آنان که برایخدا قیام می کنند، تمام عزم خود راجزم کرده، هرگز با تنها ماندن وبی وفایی، اطرافیان خسته نمی شوند ومیدان را خالی نمی کنند و خللی به عزمو اراده شان وارد نمی شود.

قرآن کریم قیام فردی برای خدا راضروری می داند و می فرماید: «قُلْ إِنَّمَآأَعِظُکُم بِوَ حِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَیوَ فُرَ دَی »؛ «بگو شما را به یک امرسفارش می کنم و آن اینکه دو به دو یا[حتی] تک تک برای خدا قیام کنید.»

در واقع خداوند متعال سفارشمی کند برای رضای او و در راه او ابتدابه طور گروهی (مثنی) و در غیر اینصورت، به تنهایی (فرادی) برای اوقیام کنید. همان گونه که امام حسین علیه السلام قیام خود را در ابتدا علنی ساخت؛ اماحتی آن گاه که تنها شد، از ادامه قیام،دست برنداشت و تسلیم دشمن نشد.

لذت قیام برای خدا

پس از اینکه از زندان آزاد شدم،نمی دانم به چه انگیزه ای دست به قلمبردم و برای حضرت امام نامه اینوشتم و جریان زندانی شدن و سختیزندان انفرادی را برای امام توضیحدادم. حضرت امام در پاسخ، به طورخلاصه نوشتند: «از گرفتاری شمابی اطلاع بودم. من هم روزگار سختیرا می گذرانم؛ ولی چون همگی اینهابرای خدا است، گوارا است.»

یکی از فقهای شورای نگهبان نقلمی کرد که در سفری همراه حضرتامام به تهران می رفتم. به ایشان عرضکردم: «چه خوب است که دولت عراق،اجازه مسافرت به ایرانیها نمی دهدوگرنه فضلا و طلاب حوزه علمیه قمهمگی به سوی نجف می رفتند وحوزه علمیه قم خلوت می شد.» امام ازاین طرز سخن گفتن من برآشفت و ازقم تا تهران برای من صحبت کردند کهاگر کسی در فکر غیرخدا باشد وبخواهد که یکی از بالا و دیگری ازپایین بیاید، حوزه قم شلوغ شود وحوزه نجف خلوت یا بالعکس وخلاصه اگر کسی جز راه خدا و رضایخدا به فکر تأمین مسئله دیگری باشد،از مدار توحید دور می شود. محور بایدکار برای خدا باشد، نه علاقه ها و نهروابط و تعصبهای محلی و نژادی و نهروابط منطقه ای و قبیله ای و... .

تلاش بی بهره

مردی به نام قزمان در مدینهمی زیست که کارهای شایسته اش، ازوی شخصیتی محترم ساخته بود؛ اماپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره او می فرمود: «اواهل جهنم است.»

مدتی گذشت و آتش جنگ احدبرافروخته شد و قزمان نیز دوشادوشمسلمانان با شجاعت خاصی مشغولپیکار شد. قزمان در نتیجه جنگ،زخمهای زیادی برداشت و پس ازپایان جنگ او را به خانه های «بنی ظفر»بردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله بر بالین اوحاضر شد و حاضران، به تحسین اوزبان گشودند و به او گفتند: «بهشت برتو مژده باد که در راه خدا جانفشانیکردی و از خویشتن گذشتی.» قزمان کههنوز جان در بدن داشت، چهره درهمکشید و با صدای ضعیفی گفت: «مژدهبهشت را برای چه می خواهم! به خداسوگند فداکاری و جنگم تنها برایدفاع از قبیله و بستگانم بوده است واگر برای قوم و قبیله ام نبود، هرگز دراین نبرد حاضر نمی شدم. در اینهنگام، زخمهای بسیار، وی را بی تابکرده بود و از درد به خود می پیچید وبرای پایان دادن به دردهایجسمی اش، خنجرش را کشید و رگگردن خود را زد و به زندگی خویشپایان داد.»

توسل

قیام برای خدا، عامل عظمت قیامعاشورا است. امام حسین علیه السلام تا آخریننفر و آخرین نفس برای خدا قیام کرد.او به برادرش محمّد حنفیه فرمود: «یااَخِی وَاللّهِ لَوْ لَمْ یَکُنْ فِی الدُّنْیا مَلْجَأٌ وَلا مَأْویلَمَا بایَعْتُ یَزِیدَ بْنِ مُعاوِیَة؛ ای برادرم! بهخدا قسم اگر در دنیا هیچ پناهگاهی همنداشته باشم، هرگز با یزید بن معاویهبیعت نخواهم کرد.»

امام عزیز رحمه الله نیز به ایشان اقتدا کردو فرمود: «کشته شدن سید الشهداء ـسلام اللّه علیه ـ شکست نبود، چونقیام للّه بود، قیام للّه شکست ندارد.»

شب سوم ـ توکل

برای مفهوم «توکل» تعاریفگوناگونی وجود دارد که از آن میان،حضرت امام خمینی رحمه الله تعریف ذیل رابرگزیده است:

ظاهر آن است ـ چنانکه مشتقاتآن دلالت بر آن دارد ـ به معنایواگذاری امر به فرد معتمدی است، ازآن باب که خود را در صورت دادن آنامر عاجز می بیند و وکالت و توکیل ازاین باب است.

قرآن کریم، توکل کردن برخداوند متعال را نوعی وظیفه برایمؤمنان معرفی می کند و می فرماید:«اللَّهُ لاَآ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِالْمُؤْمِنُونَ »؛ «خدا است که جز اومعبودی نیست و مؤمنان باید فقط برخداوند اعتماد کنند.»

در روایات معصومان نیز تأکیدفراوانی بر آن صورت گرفته است وگاهدر برخی روایات، از توکل به عدمترس از غیر خدا تعبیر شده است کهمؤمن، کسی را غیر خدا در نظر نداشتهو از غیر او نیز نترسد.

ابو بصیر از امام صادق علیه السلام چنیننقل می کند: «قالَ لِی: ما مِنْ شَی ءٍ اِلاَّ وَلَهُ حَدٌّقالَ: فَقُلْتُ وَما حَدُّ التَّوَکُّلِ؟ قالَ الْیَقِینُ. قُلْتُ:فَما حَدُّ الْیَقِینِ؟ قالَ: اَنْ لا یَخافَ مَعَ اللّهِشَیْئا؛ آن حضرت به من فرمود: هیچچیزی نیست؛ مگر اینکه حدی دارد.ابو بصیر گفت: به امام عرض کردم: حدّتوکل چیست؟ امام علیه السلام فرمود: یقین.پرسیدم: حدّ یقین چیست؟ فرمود:اینکه با [وجود [خدا، از چیزینترسی.»

آیت اللّه حاج شیخ محمّدتقیبافقی رحمه الله نمونه کامل از توکل به خدا ونهراسیدن از غیر خداست. ایشان پساز آزادی از زندان رضاخان به شهر ریتبعید شد. رئیس شهربانی مأمور شد بهنحوی از او دلجویی کند تا دست ازسرسختی بردارد. او به خانه ایشانمی رود. وقتی وارد شد با غرور به آقاعرض کرد: «آقا من مأمور شده ام هرچیزی نیاز دارید برایتان فراهم کنم.»

آیت اللّه بافقی رحمه الله برآشفت و باعصبانیت فرمود: «تو چه کاره هستیکه چنین ادعایی می کنی و می گویی منهر حاجتی داشته باشم می توانیبرآورده کنی؟» رئیس شهربانی باغرورگفت: «من رئیس شهربانی اینشهر هستم.» ایشان پاسخ داد: «خوب،حالا که این طور است الآن دستور بدههوا ابری شود و باران ببارد. اگرمی توانی انجام بده.» ایشان ادامه داد:«مافوق تو چطور؟ او می تواند؟ اصلاًبالاترین مقام مملکت، شخص شاهچطور؟ او می تواند؟» رئیس شهربانیسرش را زیر انداخت و گفت: «نه آقا!معلوم است که نمی تواند.» ایشانفرمود: «پس بلند شو برو و دیگر هم ازاین سخنان شرک آمیز به زبان نیاور!»رئیس شهربانی با شگفتی از توحید وتوکل آن مرد خدا از جایش بلند شد وبا شرمندگی بیرون رفت.»

تکیه بر تقوا و دانش در مسیر کافری استراهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

توسل

توکل بر خدا و تکیه داشتن برنیروی الهی و یاری او، رمزی ناگشودهاز ایمان سرشار اولیای خدا است.توکل، اکسیری روح افزا و نیروییکمال بخش در دل مؤمن است. امامحسین علیه السلام از ابتدای حرکت خویش ودر تمامی مراحل قیام خونین خود، برپروردگار توکل کرد و هر گامی را باتوکل به سوی گستره کربلا برداشت وآن گاه که غریبه و آشنا او را نصیحتکردند و بسیاری از نزدیکان، وی راتنها گذاشتند، امام با قلبی سرشار ازتوکل بر پروردگار به سوی فردایروشن خود حرکت کرد.

او حتی بر تعداد سربازان و یارانخویش هم تکیه نداشت و شبعاشورا همگان را آزاد گذاشت تا هر کهمی خواهد باز گردد؛ چرا که از ابتدایسفر، شعار او این بود: «ما تَوْفِیقِی اِلاَّ بِاللّهِعَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَاِلَیْهِ اُنِیبُ؛ هیچ توفیقیبرای من نیست؛ مگر به خواست خدا.به او توکل می کنم و به سوی او پناهمی آورم.»

اما در گرماگرم نبرد، هرگاهفرصتی می یافت برای اتمام حجت بالشکر دشمن و نیز به منظور بشارت ودلگرمی یاران خود خطبه ای ایراد و روبه اصحاب خود می کرد و می فرمود:«اِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّهِ رَبِّی وَرَبُّکُمْ؛ من برخدایی که پروردگار خودم و پروردگارشما است توکل می کنم.»

آن گاه که اردوگاه امام از هر سربازفداکار خالی شد و اطراف او را بدنهایغرقه به خون برادران و برادرزادگانشفرا گرفته بود، دست از توکل بر خدایخود برنداشت و در واپسین لحظاتکه پیکرش آماج تیرها و نیزه ها قرارگرفته بود، زیر لب می خواند: «اَسْتَعِینُبِکَ ضَعِیفا وَاَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیا؛ من بهسبب ضعف و ناتوانی ام، از تودرخواست یاری دارم و به تو توکلمی کنم؛ در حالی که تو مرا بسندههستی.»

شب چهارم ـ رجا

امیدواری به رحمت و لطفپروردگار در دل مؤمن، نیرویی ایجادمی کند که سبب می شود مشکلاتبرای او آسان شده، تلاشهای او بیش ترمفید واقع شود. انسانی که امیدواراست گام در مسیری می نهد که هر گامآن، پیروزی و سعادت است؛ چرا که اوخود را به نیروی لطف و رحمت خدامتصل می داند، نه موجودی عبث باتلاشهای بی ثمر.

رجا در قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم،سیمای امیدواران را این چنین ترسیممی کند:

«إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُواوَجَـهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَـآلـءِکَ یَرْجُونَرَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ »؛ «آنان کهایمان آورده و کسانی که هجرت و درراه خدا جهاد کرده اند، آنان به رحمتخدا امیدوارند و خداوند آمرزنده ومهربان است.»

از آن زمان که فکندند چرخ را بنیاددری نبست زمانه که دیگری نگشاد

رجا در روایات

امیدواری به اندازه ای ارزشمنداست که طبق روایات، انسان باید حتیبه آن چیزی که بدان امیدی ندارد بهخاطر لطف و بخشش خداوند،امیدوارتر باشد. امیر مؤمنان علیه السلام دراین باره می فرماید: «کُنْ لِما لا تَرْجُوا اَرجیمِنْکَ لِما تَرْجُو، فَاِنَّ مُوسَی بْنِ عُمْرانَ علیهماالسلام خَرَجَ یَقْتَبِسُ لاَِهْلِهِ نارا فَکَلَّمَهُ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّفَرَجِعَ نَبِیّا وَخَرَجَتْ مَلَکَةُ سَبَأ فَاَسْلَمَتْ مَعَسُلَیْمانُ علیه السلام وَخَرَجَ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ یَطْلُبُونَالْعِزَّةَ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِینَ؛ به آنچهبدان امیدی نداری، امیدوارتر باش ازآنچه بدان امیدواری، پس به درستی کهموسی بن عمران علیه السلام خارج شد تا برایخانواده اش آتش بیاورد؛ اما با خداوندبلندمرتبه و بزرگ صحبت کرد و پیامبربازگشت. و ملکه سبأ خارج شد؛ اماهمراه سلیمان علیه السلام اسلام آورد. وشعبده بازان فرعون خارج شدند تابرای فرعون عزت و بزرگی بیاورند؛اما مؤمن بازگشتند.»

غرّه مشو که مرکب مردان مرد ردر سنگلاخ بادیه پیها بریده اند

نومید هم مباش که رندان جرعه نوشناگه به یک ترانه به منزل رسیده اند

حضرت امام خمینی رحمه الله دراینباره می نویسد:

رجا، از فطریّات است، و قنوطبرخلاف فطرت مخموره و ازاحتجاب است، و نیز مبدأ حصولرجاء، حسن ظنّ به خدای تعالی، ومبدأ قنوطِ از رحمت، سوء ظنّ به ذاتمقدّس است.

گاه ممکن است این ویژگیبرجسته و پسندیده در عمل با مفاهیمدیگری اشتباه شود. حضرت امامخمینی رحمه الله در این باره می نگارد:

یکی از اموری که مورد اشتباهاست و انسان به واسطه محجوبیّتگول می خورد، تمییز ما بین غرور وامانی و مابین رجا و وثوق به حق است.و پر معلوم است که غرور ازبزرگ ترین جنود ابلیس است، بهخلاف رجاء که از جنود رحمان عقلاست، با اینکه این دو هم به حسبمبادی و هم به حسب آثار، مختلف ومتمیزند، مبدأ رجاء علم به سعهرحمت، و ایمان به بسط فیض و کمالو اسماء و صفات است. و مبدأ غرور،تهاون به امر الهی، و جهل به عوالمغیب و صور غیبیه افعال و لوازمملکوتیه صفات نفس است.

وعده امید

 

روزی شخصی نزد امام صادق علیه السلام رفت و به دلیل مشکلات توانفرسایمالی از ایشان کمک خواست. امام بامهربانی فرمود: «متأسفانه! امروزچیزی برای کمک به تو در دسترسندارم؛ اما به زودی مالی به دستمخواهد رسید و آن را به شما خواهمداد، ان شاء اللّه.» مرد گفت: «ای فرزندرسول خدا! پس موعدی را مقرر کنیدکه خدمت شما برسم و آن را تحویلبگیرم.» امام هر چند نمی خواست امیدرا از آن مرد بگیرد؛ ولی فهمید که مرد،امیدواری چندانی به رحمت خداندارد؛ از اینرو، به او فرمود: «چگونه بهتو وعده بدهم؛ در حالی که من به آنچهامیدی ندارم، در برابر رحمتپروردگار امیدوار می شوم و مهربانیخدا هر ناامیدی را برایم به امیدواریتبدیل می کند.»

نکته: در قرآن، دوازده بار کلمه«عُسر» آمده؛ ولی کلمه «یُسر» سی وشش بار تکرار شده است. شاید بدانمعنا است که با هر یک عسر، سه راحتیاست و این خود مایه امید در زندگیاست.

چهره نورانی امام رحمه الله

نخستین روزهایی که جنگشروع شده بود، دشمن، تمام مناطقمرزی را درنوردید و تا پشت دیواراهواز و دزفول آمد. خرمشهر و آباداندر تهدید کامل بود. یک روز، یکی ازآقایان گفت: «آقا! تکلیف امام چیست؟از طرفی شما این مطالب را می گویید واز طرفی بنی صدر، همین حالا درخدمت امام رحمه الله است و ضدّ این مطالبرا می گوید. معتقد است حرفهایی کهشما و امثال شما می زنید، اعتبار نظامیندارد.»

شنیدن جملات فوق، مرا مصممکرد که برای انتقال مطالب به ایشان وسایر دست اندرکاران عازم تهران شوم.در آن سفر، مطالب را مفصلاً به بعضیاز بزرگان و نزدیکان حضرت امام رحمه الله ازجمله شهید بهشتی رحمه الله گفتم تا بدینطریق، تکلیف را از گردن خود بردارم.وقتی عازم زیارت حضرت امام رحمه الله شدم. یک نفر روحانی جوان که معلومبود پدرش از علمای کردستان یاباختران است، همراه من بود. بنابررسمی که بود، او را جلو انداختم.

آن روز، چهره مبارک امام را بهحدّی بشاش و نورانی دیدم که قطعا نهقبل و نه بعد از آن ندیده بودم. وقتی آنآقا، نام پدرش را گفت، حضرت امامفرمود: «سلام مرا به پدرتان برسانید وبگویید: «ان شاء اللّه به زودی، کردستانپاکسازی می شود. این قبیل کارها سهلاست و انجام خواهد شد.» من وقتیاین جمله امام را با آن امیدواری وطمأنینه شنیدم، فکرم عوض شد و بهآینده کاملاً امیدوار شدم. نوبت من کهرسید، به طور اجمال گفتم از خوزستانآمده ام؛ ولی تفاصیلی را در نظر داشتمکه گفتن آنها را بی مورد دیدم. امامفرمود: «برگردید و مشغول کار شوید وبدانید که شما پیروزید.» این جملاتامام، هیچ گونه رنگ و بویی از تردیدنداشت و با امید کامل و قاطعیت ازآینده خبر می داد و من با دلی شاد وامیدوار به اهواز مراجعت کردم و باایمان به آینده، به کار مشغول شدم وبحمد اللّه هیچ خطر جدی پیش نیامدو ما هم پیروز شدیم.

توسل

در دعاهای امام حسین علیه السلام اینموضوع به چشم می خورد. آنحضرت با بروز مشکلات عدیده، خدارا این گونه می خواند:

«یا عُدَّتِی عِنْدَ شِدَّتِی وَیا غَوْثِی عِنْدَکُرْبَتِی، اُحْرُسْنِی بِعَیْنِکَ الَّتِی لا تَنامُ وَاکْفِنِیبِرُکْنِکَ الّذِی لا یُرامُ وَارْحَمْنِی بِقُدْرَتِکَ عَلَیَّفَلا اَهْلَکُ وَاَنْتَ رَجائِی؛ ای قدرت وتوان من در هنگام شدت مشکلات وای فریادرس من، هنگام سختی! مرا بهچشمت که خواب در آن راه ندارد،حفظ فرما و به پناهت که بدان تعدینمی شود، پناهم ده. به قدرتت بر من،پناه ده. پس من هلاک نمی شوم، تازمانی که امیدواری ام به تو است.»

حضرت در صبح عاشورا، آن گاهکه دشمن، طبل جنگ می زد، به درگاهالهی عرض کرد:

پروردگارا! تو در هر غم و اندوه،پناهگاه من، و در هر پیشامد ناگوار،مایه امید من هستی و در هر حادثه ای،سلاح و تکیه گاه منی؛ آن گاه غمهایسنگین بر من فرود آید... .

پروردگارا! تو صاحب هر نعمتمن هستی و آخرین امید و آرزویمنی؟»

و یا آن گاه که خود یکه و تنها نبردرا آغاز کرد، به لشکر نگون بخت عمرسعد چنین خطاب کرد:

ای امت بدکار! چه بد کردید که بهخاندان محمد صلی الله علیه و آله پس از او جفا کردید.پس از من، از کشتن بندگان خدا هراسیندارید؛ زیرا کشتن من، کشتن آنان را بر شماهموار خواهد ساخت. من به خدا امیدوارمکه در برابر خواری شما کرامت شهادت رابه من عطا کند و از راهی که گمان نمی برید،انتقام مرا از شما بگیرد.»

امام علیه السلام یاران خود را نیز بر داشتنامید به خدا سفارش می کرد و درگرماگرم نبرد، آن گاه که آنان در آستانهشهادت قرار می گرفتند، ملاقات خدارا به آنان وعده می داد. نوشته اند درروز عاشورا وقتی دو برادر از قبیلهغفاریان با چشمانی گریان نزد امام علیه السلام آمدند تا برای فدا شدن در مقابل اواجازه میدان بگیرند، به گرمی به آنانفرمود: «مَرْحَبا بِکُمْ اَدْنُوا مِنِّی؛ آفرین برشما! نزدیک تر آیید.»

سپس آنان را در آغوش کشید وفرمود: «یا اِبْنَیْ اَخِی ما یَبْکِیکُما؛ فَوَاللّهِ اِنِّیلاََرْجُو اَنْ تَکُونا عَنْ ساعَةٍ قَرِیرَیِ الْعَیْنِجَزاکُمَا اللّهُ یا اِبْنَی یُوجِدُکُما مِنْ ذلِکَوَمُواساتِکُما اِیّایَ بَاَنْفُسِکُما اَحْسَنَ جَزاءِالْمُتَّقِینَ؛ ای برادرزادگانم! چرامی گریید؟ به خدا که من امید دارم تایک ساعت دیگر؛ دیده شما روشنشود. ای برادرزادگانم! خدا به شماپاداش پرهیزگاران را به سبب اینوجدان و همدردی و برادری و ایثار بهمن، عطا فرماید.»

شب پنجم ـ ولایت و دوستیاهل بیت علیهم السلام

از جمله اساسی ترین وبنیادی ترین اصول اسلام، «ولایت»است که به معنای پذیرفتن وگردننهادن به رهبری و سرپرستی رهبرالهی است. ولایت و ولایت پذیریپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت او دارای دوبعد است:

اوّل، جنبه اعتقادی آن است کهگذشت و دوم، بعد عاطفی و درونینسبت به پیشوایان دین است؛ از اینرو،در کنار ولایت، محبت به خاندانعصمت و طهارت علیهم السلام نیز قابل بحثاست؛ به گونه ای که این جنبه با عنوانتولا و تبرّا در ردیف فروع دین قرارمی گیرد. تولا به معنای دوست داشتندوستان خدا، و تبرّا به مفهوم بیزاری ازدشمنان است.

ولایت اهل بیت علیهم السلام در قرآن

قرآن کریم، محبت و ولایتاهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را برترین اجر ومزد برای مشقتهای پیامبر صلی الله علیه و آله در راهرسالت خویش برمی شمارد ومی فرماید: « قُل لاَّآ أَسْـءَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّالْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی»؛ «بگو: هیچ اجر ومزدی از شما نمی خواهم، غیر ازدوستی با خاندانم.»

شاید بتوان گفت برترین اجریهم که خداوند برای دوستی و حجتخاندان پیامبر صلی الله علیه و آله در نظر گرفته استبرخورداری از شفاعت ایشان در روزقیامت باشد؛ آن سان که خود پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «اَلْزِمُوا مَوَدَّتَنااَهْلَ الْبَیْتِ فَاِنَّهُ مَنْ لَقَی اللّهَ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَهُوَیَوَدُّنا دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِنا؛ پیوسته بادوستی ما اهل بیت علیهم السلام همراه باشید.پس به درستی که هر کس، روز قیامت،خدا را ملاقات کند، در حالی که ما رادوست دارد، با شفاعت ما وارد بهشتمی شود.»

فرق شیعه و محبّت اهل بیت علیهم السلام

امام عسکری علیه السلام نقل می کند کهروزی گروهی به درب منزل امامرضا علیه السلام آمدند و خود را گروهی ازشیعیان امیر مؤمنان علیه السلام نامیدند و اجازهورود خواستند. امام علیه السلام به آنان اجازهورود نداد. آنان بازگشتند و روز دیگرآمدند؛ اما امام علیه السلام باز هم آنان را بهحضور نپذیرفت و این کار، روزهایزیادی تکرار شد. پس از گذشت چندروز اجازه یافتند که وارد شوند. امام باناراحتی به آنان فرمود: «وای بر شما!چرا خود را شیعه علی علیه السلام می نامید.شیعه امیر مؤمنان، حسن و حسین علیهماالسلام سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و محمّدبن ابی بکر بودند که هیچ کدام از اینانلحظه ای با پیشوا و امام خود مخالفتنورزیدند و از دستورهای او سرپیچینکردند.»

آنان همچنان سر پا ایستاده بودندو امام علیه السلام با ناراحتی با آنان سخنمی گفت. آنان پاسخ دادند: «ای پسررسول خدا! گناه ما چیست و چرا بایداین گونه تحقیر می شدیم؟ برای ماتوضیح دهید.» امام فرمود: ««وَ مَآأَصَـبَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْوَ یَعْفُوا عَن کَثِیرٍ »؛ «و هر [گونه [مصیبتیبه شما برسد، به سبب دستاورد خودشما است و [خدا] از بسیاری درمی گذرد.» به خدا سوگند که من در اینکار به خدا و رسول و امیر مؤمنان علیه السلام وپدران صالحم اقتدا کرده ام. آنان شما راعتاب کردند و من نیز پیروی کردم.»

آنان پرسیدند: «برای چه ای فرزندرسول خدا؟!» امام علیه السلام فرمود: «برایاینکه شما ادعا کردید و خود را ازشیعیان نامیدید؛ در حالی که شما دربیش تر اعمال و کردارتان، با آنانمخالفت می ورزید. در واجبات خودکوتاهی می کنید. درباره حقوق برادراندینی خود سهل انگارید و از آناندوری می جویید. آن گاه که تقیه واجباست، تقیه نمی کنید و آن گاه که تقیهواجب نیست، تقیه می کنید. کاشمی گفتید که ما از دوستداران شماهستیم که با شما دوست و با دشمنانتاندشمن هستیم. در این صورت سخنتاننادرست نبود که این نیز خود مرتبه ایشریف است.» آنان شرمنده پاسخدادند: «ای پسر رسول خدا! پس هماناما از گفته خود استغفار و توبه می کنیمو می گوییم: همان گونه که مولایمان بهما یاد داد، ما دوستدار شما هستیم ودوستدارانتان را نیز دوست داریم و بادشمنانتان دشمنیم.» امام علیه السلام به رویآنان لبخندی زد و فرمود: «پس آفرینبر شما برادرانم و دوستدارانم! بالاتربیایید و نزد من آیید.» سپس آنان را بهبالای مجلس فرا خواند.

خواجه دشوار پسند است و مرا روی سیاهترسم از نوکری خویش رهایم سازد

نکته: محبت عبارت است ازدوستی قلبی اما مودّت عبارت است ازآن نوع دوستی که به دست و زبانجاری شود و ثمره آن دیده شود. بههمین دلیل در قرآن آمده است « قُل لاَّآأَسْـءَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی»؛پیامبر خواسته که مردم محبت بهخاندانش را ابراز کنند.

نسیم محبت علوی

وقتی علامه طباطبایی رحمه الله با دستخالی برای تحصیل به نجف رفت،ابتدا مستقیم به زیارت امیر مؤمنان علیه السلام شرفیاب شد. ایشان در نخستین نگاه بهگنبد حرم امام با چشمانی اشکبارعرض کرد: «یا علی! من برای تحصیلعلم به محضر شما شرفیاب شده ام؛ولی نمی دانم چه روشی را در پیشگیرم و چه برنامه ای را برای درسانتخاب کنم. شما آنچه را صلاح استپیش روی من قرار دهید.» او در همانروزهای نخست در منزل محقر واجاره ای خود در نجف به سر می برد ونگران آینده تحصیل خود بود که درخانه به صدا در آمد و سیدی، باجذبه ای خاص با او سلام واحوالپرسی کرد. سید به علامهخیر مقدم گفت و به او فرمود: «اگرطالب تحصیل هستی بدان که در اینمدت نباید از نفس خود غافل باشی.»این را گفت و رفت. علامه از آن روز،شیفته و مرید آن سید بزرگوار شد. آنسید، مرحوم قاضی طباطبایی عارفبزرگ بود.

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری استمی رود حافظِ بی دل به تولاّی تو خوش

توسل

در بلندترین فراز از زیارتعاشورا که اوج شعر و شعورعاشوراییان است، می خوانیم: «اِنِّی سِلْمٌلِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَوَلِیٌّ لِمَنْوالاکُمْ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ.» همچنین درزیارت اربعین ـ که از جمله نشانه هایشیعه است ـ می خوانیم: «اللّهُمَّ اِنِّیاُشْهِدُکَ اِنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ؛پروردگارا من تو را گواه می گیرم که مندوستدار کسی هستم که با او (امامحسین علیه السلام ) ولایت داشته باشد ودشمنم با آن کسی که با او (حضرت اباعبد اللّه علیه السلام ) دشمنی داشته باشد.»

سالار شهیدان کربلا در زمانه ایکه دوستی با دشمنان اهل بیت علیهم السلام ازجمله خاندان اموی، رایج بود، آشکارافریاد برآورد: «وَنَحْنُ اَهْلُ الْبَیْتِ اَوْلیبِالْوِلایَةِ هذَا الاَْمْرِ عَلَیْکُمْ مِنْ هذَا الْمُدَّعِینَ مالَیْسَ لَهُمْ؛ ما خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله برتصدی این امر (خلافت و حکومت)بر شما از این مدعیانِ ناحق،سزاوارتریم.»

شب عاشورا آن گاه که امام علیه السلام تکلیف خود را از عهده همگانبرداشت و فرموده بود تا هر کسمی خواهد تاریکی هوا را مرکب خودقرار دهد و از صحنه پیکار دور شود،«بریر بن خضیر» که از دوستداران وشیعیان راستین امام علیه السلام بود از ایشانخواست، تا با کوفیان سخن گوید. اوضمن تجدید میثاق با امام خویش، درپایان سخنانش، کوبنده گفت: «اللّهُمَّ اِنِّیاَبْرَءُ اِلَیْکَ مِنْ فِعالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ؛ پروردگارا!من از کار این گروه به پیشگاه تو تبریمی جویم.» در این هنگام، باران تیر بهسویش روانه شد.

شب ششم ـ ورع

در ادبیات اسلامی ورع به معنایپرهیزگاری، خداترسی و یا همان تقوااست. حضرت امام در توضیح این معنامی نویسد: [ورع] به معنای تقوا و کمالپرهیزکاری است... [و یا] به معنای «ردّ»مأخوذ باشد... زیرا که نفس را ردمی کنی از مشتهیات خود و ارتکابآنها.»

این لغت در قرآن کریم نیامدهاست؛ اما مترادفهای زیادی از قبیلتقوا، خشیت و... دارد که با اندکیتفاوت به همان معنا هستند.

ورع، کشتی نجات

در حدیث معراج آمده است کهورع، همچون یک کشتی، افراد زاهد رانجات می دهد: «یا اَحْمَدُ! عَلَیْکَ بِالْوَرَع فَاِنَّالْوَرَعَ رَاْسُ الدِّینِ وَوَسَطُ الدِّینِ وَآخِرُ الدِّینِ...اِنَّ الْوَرَعَ رَاْسُ الاِْیمانِ وَعِمادُ الدِّینِ اِنَّ الْوَرَعَمَثَلُهُ کَمَثَلِ السَّفِینَةِ کَما اَنَّ فِی الْبَحْرِ لا یَنْجُو اِلاَّمَنْ کانَ فِیها کَذلِکَ لا یَنْجُوا الزاهِدُونَ اِلاَّبِالْوَرَعِ؛ ای احمد! بر تو باد ورع. پسبه درستی که ورع، اوّل دین، وسط دینو آخر دین است. همانا ورع، رأسایمان و ستون دین است و به تحقیق کهمَثَلِ ورع، مَثَلِ کشتی است؛ همان گونهکه در دریا نجات نمی یابند، مگرکسانی که در آن کشتی هستند، افرادزاهد نیز جز با پرهیز گاری نجاتنمی یابند.»

هر آن جانی که بر تقواست پابندرهاند از هوا جانش خداوند

هلا تقوا و ترس از خداوندرها سازد به محشرتان ز هر بند

پرهیز از هوای نفس

شخصی به نام «حبه عرنی» که یارنزدیک و دوست صمیمیامیر مؤمنان علیه السلام بود، ظرفی فالوده،مقابل ایشان گذاشت تا آن حضرت ازآن بخورد. امام، نگاهی به ظرفانداخت و سپس انگشت خود را درگوشه ای از آن فرو کرد و بدون آنکهمقدار زیادی از آن بردارد، در کام خودگذاشت. حبه عرنی پرسید: «چرا میلنمی فرمایید؟» آن حضرت فرمود: «اِنَّالْحَلالَ طَیِّبٌ وَما هُوَ بِحَرامٍ وَلکِنِّی اَکْرَهُ اَنْاُعَوِّدَ نَفْسِی ما لَمْ اُعَوِّدْها؛ به درستی کهحلال خداوند گوارا است و هرگزحرام نیست؛ ولی من خوش ندارم کهنفسم را به چیزی که هنوز به آن عادتنکرده، وابسته سازم.» سپس امام به حبهعرنی فرمود: «آن را از جلوی منبردار!»

هر آن کاخی که از تقواست محکمنسازد گردش دوران از آن کم

ورع در ارتباط با غیرمسلمانان

یکی از سفیران نوشته بود که دربعضی مجالس، مشروبات الکلیوجود دارد و اگر ما نپذیریم و نخوریم،حمل به چیزهای دیگر می شود ومشکلاتی در روابط پیش می آید.»حضرت امام فرمود: «به جهنم! نباید ازاین چیزها بترسند، نباید بروند، دلیلشرا هم باید بگویند تا آنها هم بفهمندبرای چیست.»

روزی پلیس نوفل لوشاتو عکسیاز امام خمینی رحمه الله در حال قنوت نمازبرای امضا آورد. امام عکس را گرفتندو امضا کردند. وقتی به امضا توجهکردم، دیدم مثل سایر امضاهای ایشاننیست و کلمه ای از اسمشان جا افتادهاست. عرض کردم: مثل اینکه اینامضای شما مثل سایر امضاها نیست؛فرمود: «چون مسیحی هستند ورعایت وضو را نمی کنند، اسم روحاللّه را ننوشتم، مبادا دستشان کلمة اللّهرا مسح کند.»

وقتی که بنیانگذار انقلاب درپاریس بودند، اگر مردی داخل اتاقمی شد و مثلاً انگشتر طلا به دستشبود، فورا از او می خواستند که انگشتررا دربیاورد.

توسل

همان گونه که از زبان پیامبراعظم صلی الله علیه و آله گفته شد، جهاد با نفس، جهاداکبر و بسی بزرگ تر از جهاد اصغراست؛ چرا که این کار، سنگ بنای ستیزبا دشمن بیرونی است. جهاد اصغربدون پیروزی در جهاد اکبر، پیامدیجز غرور، فساد، ظلم، ریا، عجب وبی تقوایی به دنبال ندارد. کسی که درجبهه درونی و غلبه بر هوای نفسپیروز شود، در صحنه های گوناگونبیرونی نیز پیروز خواهد شد.

صحنه عاشورا بدیع ترین وچشم نوازترین صحنه آزمون برایپیروزشدگان در جهاد اکبر وپیشی گیرندگان در جهاد اصغر است وستارگان آسمان آن، هر یک از دیگریدرخشان تر و چشم نوازتر بودند. ازجمله آنان «نافع بن هلال» بود. او جوانرشیدی بود که همراه خانواده وهمسرش که تازه با او ازدواج کرده بود،در کربلا حضور یافت. گیرودارِ قیام،هنوز به او اجازه عروسی نداده بود.نافع در کنار امام و رهبر خویش گام بهگام حرکت کرد. حتی شبی از شبهاییکه آب را بر خیمه ها بسته بودند، باجمعی از سپاهیان و فداییان امام بهشریعه فرات یورش برد. نگاهبانفرات، وی را شناخت و هنگامی کهبرق شمشیر و چهره درهم کشیده ومصمم نافع به هلال را دید، به او گفت:«تو خود می توانی آب بخوری؛ ولیحق نداری برای امام آب ببری.» نافعپاسخ داد: «محال است که حسین بنعلی علیهماالسلام و یاران و فرزندانش تشنهباشند و من آب بنوشم.» وی موفقشد به خیمه ها آب برساند.

صبح روز عاشورا، هنگامهجدایی نافع از همه علایق وخواسته های درونی بود. صبحعاشورا، جهاد اکبر او با جهاد اصغرهمراه شد؛ آن هنگام که لباس رزمپوشید و برای خداحافظی نزد عروسخود آمد. همسر جوانش با زاری از اوخواست که به میدان نرود؛ اما نافع،مصمم تر از آن بود که نگاه مهرآمیزفرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله را در واپسینلحظه زندگانی به نگاههای نگرانهمسرش بفروشد. همین صحنه کافیبود که هر جوانی را در انگیزه جهادمتزلزل کند؛ اما وی با بی اعتنایی ازخیمه بیرون رفت.

امام حسین علیه السلام متوجه موضوعشد و کریمانه از او خواست کهشادمانی همسرش را بر میدان رفتنترجیح دهد. اشک از چشمان نافعسرازیر شد و با دیدن این رأفت وبزرگواری امام علیه السلام عرض کرد: «ایپسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله اگر امروز تو رایاری نکنم، فردا چگونه پاسخ جدترسول خدا صلی الله علیه و آله را بدهم!» آن گاه بااصرار اجازه طلبید و در جهاد اصغرنیز پیروز شد و بر بستر سرخ شهادتآرمید.

شب هفتم ـ دعا و نیایش

دعا در لغت به معنای خواندن وصدا زدن است در اصطلاح به این معنااست که بنده خدای خویش را برایطلبیدن حاجتی بخواند. دعا پل ارتباطعاشقانه با معبود محسوب می شود واین ارتباط، همان روح عبودیت وبندگی است.

دعا و اعتناء پروردگار

دعا علاوه بر برآورده شدنحاجات، کارکردهای دیگری نیزدارد.اگر دعای بنده به درگاه پروردگارنباشد، خدا توجهی به بنده اش نمی کندو می فرماید: «قُلْ مَا یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَدُعَآؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامَاً »؛«بگو اگر دعای شما نباشد، پروردگارمهیچ اعتنایی به شما نمی کند. درحقیقت، شما به تکذیب پرداخته اید وبه زودی [عذاب بر شما] لازم خواهدشد.»

دعا کردن کلید گشایش در کارهااست و اگر آدمی توان بر انجام کاریهم داشته باشد باید آن کار را با دعاشروع کند تا روحیه تعبد نیز در اوتقویت شود و خدا را منشأ انجام امورببیند؛ چرا که خداوند، دعا را پلی برایارتباط بندگان با خود قرار داده است؛نه اینکه فقط هنگام گرفتاری، از او یادکند. امام صادق علیه السلام در این بارهمی فرماید: «مَنْ تَقَدَّمَ فِی الدُّعاءِ اُسْتُجِیبَ لَهُاِذا نُزِلَ بِهِ الْبَلاءُ وَقالَتِ الْمَلائِکَةُ: صَوتٌمَعْرُوفٌ وَلَمْ یُحْجَبْ عَنِ السَّماءِ وَمَنْ لَمْیَتَقَدَّمْ فِی الدُّعاءِ لَمْ یُسْتَجَبْ لَهُ اِذا نُزِلَ بِهِالْبَلاءُ وَقالَتِ الْمَلائِکَةُ: اِنَّ ذا الصَّوْتِ لانَعْرِفُهُ؛ هر کس دعا را [بر دیگر کارها[مقدم بدارد، هنگامی که بلایی بر اونازل شود، دعایش مستجاب می شود وملائکه می گویند: [این [صدایی آشنااست، و از آسمان پوشیده نمی شود وهر کس دعا را مقدم نکند، هنگامی کهبلایی بر او نازل شود، دعایشمستجاب نمی شود و ملائکه می گویند:ما صاحب این صدا را نمی شناسیم.»

دعای صبح و آه شب، کلید گنج مقصود استبدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی

امیدواری در دعا

روزی «احمد بن محمّد» ازنزدیکان امام رضا علیه السلام ، نزد ایشانشرفیاب شد و عرض کرد: «چند سالیاست که حاجتی دارم و آن را از خداخواسته ام؛ ولی دعایم مستجابنمی شود؛ به گونه ای که دیگر در دلمشک و تردید از استجابت آن راه یافتهاست و به تنگ آمده ام.»

امام رضا علیه السلام به او به تندی نگاهکرد و فرمود: «ای احمد! مراقب باشکه شیطان بر تو چیره نشود و تو رامأیوس و ناامید از رحمت پروردگارنسازد. بدان که جدم امام باقر علیه السلام فرمود: «مؤمن، نیاز خود را از خدامی خواهد؛ ولی خداوند، برآوردن آنرا به تأخیر می اندازد؛ به این سبب کهناله و زاری او را دوست دارد.» سپسامام فرمود: «سوگند به خدا تأخیر دربرآوردن نیازهای دنیوی مؤمنان ازسوی پروردگار، برای آنها بهتر ازتعجیل در برآوردن نیاز آنان است.مگر دنیا چه ارزشی دارد؟» جدم امامباقر علیه السلام فرموده است: «سزاوار است کهدعای مؤمن در حال آسایش، ماننددعای او در حال سختی باشد و اگردعایش به اجابت نرسید، سست نشودو باز هم دعا کند.» پس ای احمد! هرگزاز دعا کردن خسته نشو؛ زیرا دعا درپیشگاه خدا دارای منزلت والاییاست. صبر، پیشه ساز و بدان، کسی کهدر این دنیا از نعمتهای الهی برخورداراست، اگر درخواستی از خدا بکند ودعایش مستجاب شود، بر اثر حرص،باز هم درخواست دیگری می کند و درنتیجه، نعمتهای خدا در نظرشبی ارزش جلوه می کنند؛ چرا که او سیرنمی شود و در صورتی که نعمتهای اوفراوان شود، وی در این راه به سببحقوقی که بر او واجب است،نمی تواند از عهده همه آنها برآید و درفتنه قرار می گیرد. اکنون بگو بدانم اگرمن چیزی به تو بگویم، آیا به درستی آناطمینان می کنی؟»

احمد، سرش را بلند کرد و گفت:«البته! اگر به شما اطمینان نکنم، پس بهچه کسی اطمینان داشته باشم. شماحجّت خدا هستید و حتما سخن شمادرست است.»

امام فرمود: «پس حال که به سخنمن اطمینان داری، باید به گفتارخداوند بیش تر اطمینان داشته باشی؛چرا که خداوند به وعده خود وفامی کند؛ مگر خود نفرموده است: «وَإِذَاسَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَالدَّاعِ إِذَا دَعَانِ »؛ «هنگامی که بندگان مناز تو درباره من سؤال کردند، بگو مننزدیکم و دعای دعاکننده را به هنگامیکه مرا می خواند، پاسخ می گویم.» و نیزمگر نفرموده است: «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِاللّهِ»؛ «از رحمت پروردگار ناامیدمشوید.» همچنین می فرماید: «وَاللّهُیَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً»؛ «و خداوند بهشما وعده آمرزش از جانب خودش وفزونی می دهد.» بنابراین باید اعتمادتبه خدا بیش تر از دیگران باشد و دربخانه دل خود را به راه یافتن چیزی جزخوبی مگشای که در این صورت، شماآمرزیده اید.»

گر دعا جمله مستجاب شدیهر دمی عالمی خراب شدی

نسیم فیض الهی

نوشته اند روزی مرحوم میرزاجواد آقای ملکی تبریزی رحمه الله پس ازپایان درس به اتفاق برخی شاگردانشبه حجره یکی از طلبه ها رفت. اندکیآنجا نشست و سپس برخاست، خداحافظی کرد و بیرون رفت. این رفتارایشان برای شاگردانشان مایه شگفتیشد. از ایشان پرسیدند: «هدفتان از سرزدن به حجره آن طلبه چه بود؟»مرحوم میرزا در پاسخ فرمود: «شبگذشته هنگام سحر، فیض الهی شاملحالم شد. فهمیدم که این از دعایخودم نیست. وقتی دقت کردم پی بردمکه این طلبه در نماز شبش مرا دعا کردهو فیضی که به من داده شد، به برکتدعای او بوده است. خواستم با این کاراز او سپاسگزاری کرده باشم.»

توسل

تنها از مادری همچون فاطمهزهرا علیهاالسلام است که فرزندی چونحسین علیه السلام ، تربیت شده، این همهافتخارات می آفریند. فاطمه زهرایی کهدر نیایش و دعا نیز برترین الگو است؛هم او که از مردم مدینه بسیار بی وفاییو جفا دید؛ اما همچنان آنان را دعا کردو زمزمه دعای او برای همسایگان درنیمه شب قطع نشد و فرمود: «اَلْجارُ ثُمَّالدّارُ.» اسماء بنت عمیس نقل می کندکه در روزهای پایانی عمر شریفحضرت فاطمه علیهاالسلام در محضر او بودم.او روزی غسل کرد و لباسهای تمیزپوشید و به راز و نیاز با خدای خودمشغول شد. جلوتر رفتم، دیدم که روبه قبله نشسته و با آن حالت زار و بیماردست به دعا برداشته است و می گوید:«اِلهِی وَسَیِّدِی اَسْئَلُکَ بِالَّذِینَ اصْطَفَیْتَهُمْوَبَبُکاءِ وَلَدَیَّ فِی مُفارَقَتِی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِشِیعَتِی وَشِیعَةِ ذُرِّیَتِی؛ معبودا! بزرگا! بهحق آن کسانی که آنان را برگزیدی و بهحق گریه های دو فرزندم (حسن علیه السلام وحسین علیه السلام ) هنگام از دنیا رفتنم، از تومی خواهم که از گناهکاران شیعیان منو شیعیان فرزندان من درگذری.»

او بی توجه به دردها و رنجهاییکه از دست گناهکاران امت پیامبر صلی الله علیه و آله دیده بود، همه را دعا کرد و با قلبیمالامال از آرامش به سوی خدا پرکشید. ایشان در آخرین لحظات بهجانب پروردگار خویش دست بلندکرد و تنها برای خود یک دعا کرد و آناینکه خداوند، او را ببخشاید. امامباقر علیه السلام فرمود: «فاطمه، دختر رسولخدا شصت روز پس از رحلتپیامبر صلی الله علیه و آله به شدت بیمار شد و چندروز بعد درگذشت.» او در دعای خودفرمود: «یا حَیُّ یا قَیُّوم! بِرَحْمَتِکَ اَسْتَغِیثُفَاَغِثْنِی اللّهُمَّ زَحْزِحْنِی عَنِ النّارِ وَاَدْخِلْنِیالْجَنَّةَ وَاَلْحِقْنِی بِاَبِی مُحَمَّد؛ ای خدایزنده و توانا! پناه می آورم به رحمت تو.پس به من پناه ده و مرا از آتش دوزخ،دور فرما و وارد بهشت نما و مرا بهپدرم، محمّد ملحق کن!»

امام علی علیه السلام خطاب به اومی فرمود: «خداوند به تو عافیت دهد وتو را زنده نگه دارد»؛ اما فاطمهزهرا علیهاالسلام در پاسخ می فرمود: «ای ابوالحسن! بسیار نزدیک است که من باخدای خود ملاقات کنم.»

در کربلا نیز امام حسین علیه السلام هرگامی را با مناجات و نیایش با معبودبرمی داشت. او در بحرانی ترینلحظات به خدا پناه می برد و مناجاتمی کرد. آن حضرت در لحظه آغاز نبردسر به جانب آسمان بلند کرد و عرضهداشت: «اللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کَرْبٍ...؛خدایا تو در هر سختی و شدّتیتکیه گاهم هستی.» در مناجاتهایعاشقانه ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام درگودی قتلگاه نیز پیوند عارفانه او درقالب دعا دیده می شود.

شب هشتم ـ گذشت

گذشت در لغت عربی «عفو» استو به معنای خرده نگرفتن و درگذشتنو چشم پوشی از اشتباه دیگری است.گذشت، دارای پیامدهای مثبت فردیو اجتماعی است و سبب می شودظرفیت و تحمل فرد بالا رفته و در بعداجتماعی نیز سبب تقویت حلهمزیستی سالم و در نهایت، نشاط وبالندگی جامعه می شود.

پاداش گذشت کننده

باید گفت گذشت و چشم پوشیاز خطای دیگران در درجه اوّل، صفتپروردگار است. اوست که ستارالعیوب است و از خطا می گذرد و اینصفت را دوست دارد و می فرماید:«وَ جَزَ آؤُا سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَفَأَجْرُهُو عَلَی اللَّهِ إِنَّهُو لاَ یُحِبُّ الظَّــلِمِینَ »؛«و جزای بدی، مانند آن بدی است.پس هر کس درگذرد و نیکوکاری کند،پاداش او بر [عهده [خدا است. بهراستی که او ستمگران را دوستنمی دارد.»

از اینرو پروردگار متعال،گذشت کنندگان را برترین آفریدگانخود در دنیا و آخرت برمی شمارد:رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:«اَلا اَخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ خَلائِقِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ؟الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَتَصِلُ مَنْ قَطَعَکَوَالاِْحْسانُ اِلی مَنْ اَساءَ اِلَیْکَ وَاِعْطاءُ مَنْحَرَمَکَ؛ آیا به شما خبر ندهم بهبهترین آفریدگان در دنیا و آخرت؟ آنعفو و گذشت از کسی است که به توستم کرده است و پیوستن به کسیاست که از تو بریده و قطع رابطه کردهو نیکی کردن به کسی که به تو بدیکرده و بخشش کسی است که تو رامحروم کرده است.»

ارزش گذشت

همگان نشسته بودند و پس ازساعتی سخن گفتن با رسول خدا صلی الله علیه و آله بهچهره ایشان می نگریستند. ناگاه دیدندلبخندی ملیح بر چهره ایشان نقشبست؛ به گونه ای که دندانهای ایشاننمایان شد. اصحاب، دلیل خنده ایشانرا پرسیدند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «دو نفراز امت خود را دیدم که در پیشگاهپروردگار حاضر شدند. یکی از آنهامی گفت: «خدایا! حق مرا از این مردبگیر!» پروردگار بزرگ فرمود: «حقبرادرت را بده!» او گفت: «پروردگارا!دیگر چیزی از اعمال نیک من باقینمانده است که بخواهم حق او رابدهم.» سپس صاحب حق به پروردگارگفت: «حال که چنین است، پس خدایا!از گناهان من بردار و به گناهان اوبیفزا.»

در این لحظه، اشک در چشمانپیامبر حلقه زد و فرمود: «آن روز،روزی است که مردم احتیاج دارند،گناهانشان را کسی حمل کند.پروردگار به آن کس که حقش رامی خواهد، می فرماید: «چشمت رابرگردان و به سوی بهشت نگاه کن وببین چه می بینی؟» و او صورتش را بهسوی بهشت برمی گرداند و آنچهنعمت در آن مهیا شده، می بیند. سپس باتعجب می پرسد: «خدایا! اینها برایکیست؟» می فرماید: «تو می توانی به آندست یابی.» باز او می پرسد: «چگونهمی توانم به آن دست یابم؟» خداوندمی فرماید: «با گذشت از برادرت.» اونیز می گوید: «خداوندا! از او گذشتم.»سپس خداوند به وی می فرماید:«اکنون، دست برادرت را بگیر و هر دووارد بهشت شوید.» سپس پیامبر اشکرا از چشمانش پاک کرد و فرمود: «پسشما نیز پرهیزگار باشید و از همدیگربگذرید و گذشت کنید.»

برخورد رئوفانه

در زمان بنی صدر یک بار یکی ازبستگان، خدمت امام رحمه الله آمد. تابستانبود و ما در حیاط بودیم. آن شخص بهبرخی مسائل اعتراض داشت ونظریات خاص خودش را خیلی بلند وتند با امام خمینی رحمه الله مطرح کرد. وی بهامام رحمه الله می گفت: «شما باید بگذاریدبیایند در منزلتان تا مرگ بر فلانبگویند»؛ اما با اینکه من در قیافه ایشانناراحتی را می دیدم، با او برخوردیملایم داشتند و به او گفتند: «چرا دادمی کشید؟ بیایید با هم صحبت کنیم.حالا یک جوری با هم کنار می آییم. منکه نگفتم کسی نیاید و جلوی کسی راهم نگرفته ام. همه در صحبتهایشانآزاد هستند. امام با او خیلی ملایمبرخورد کردند و این در حالی بود کهکسالت هم داشتند و من نگران قلبایشان بودم.

توسل

حسین علیه السلام فرزند برومند علی علیه السلام و پرورده در دامان اوست. پهنه کربلانیز آزمون شاگردان ابا عبد اللّه علیه السلام است که در مکتب او گذشت ومواسات را آموخته اند. امام با گذشت ومواسات خود درباره حر، بدو اینسجیه را آموخت. امام فرموده بود: «مَنْواسانا بِنَفْسِهِ کانَ مَعا غَدا فِی الْجَنانِ نَجِیّا مِنْغَضَبِ الرَّحْمنِ؛ هر کس با جانش با مامواسات کند، در فردا[ی قیامت] دربهشت با ما خواهد بود، در حالی که ازخشم خدا نجات یافته است.» حر نیزآن گاه که اذن میدان خواست عرضکرد: «مُواسِیا لَکَ بِنَفْسِی؛ از جان خویشبرایت گذشته ام.»

شب نهم ـ تواضع

تواضع به معنای افتاده حالی ودوری از خودبرتربینی است و نقطهمقابل آن تکبر است. انسان موحد کهخدای تعالی را سرچشمه هستی وکمال می داند هر نعمتی را از جانبخدا برمی شمارد. همین موضوع،سبب می شود که هیچ چیز را عاملبزرگی و فخر خود نسبت به دیگریمحسوب نکند. البته تواضع هرگز بهمعنای عجز و زبونی نیست؛ بلکهمؤمن در عین خاکساری و افتادگی،غزتمند و توانمند است؛ اما در برابردیگران، جانب فروتنی را برمی گزیند.خداوند متعال می فرماید: «وَلاَ تُصَعِّرْخَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لاَ تَمْشِ فِی الاْءَرْضِ مَرَحًا إِنَّاللَّهَ لاَ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ »؛ «از مردم[از روی خودپرستی] رخ برمتاب و بهنخوت، روی زمین راه مرو! به درستیکه خداوند هیچ گردن فراز خودستا رادوست نمی دارد.»

بنی آدم سرشت از خاک دارداگر خاکی نباشد آدمی نیست

نشانه های تواضع

افرادی که دارای این صفتبرازنده یک مؤمن خداجویند دارایویژگیهایی برای حفظ آن هستند امامصادق علیه السلام در این باره می فرماید:«التَّواضُعُ اَنْ تَرضی مِنَ الْمَجْلِسِ بِدُونِشَرَفِکَ وَاَنْ تُسَلِّمَ عَلی مَنْ لاقَیْتَ وَاَنْ تَتْرُکَالْمِراءَ وَاِنْ کُنْتَ مُحِقّا وَرَاْسُ الْخَیْرِالتَّواضُعُ؛ تواضع این است که به جاییکه نشسته ای راضی باشی؛ حتی اگرپایین تر از منزلت تو باشد و این که بههر کس می رسی، سلام کنی و این کهجدال را ترک کنی؛ حتی اگر حق با توباشد و رأس همه خیرها تواضع است.»

شاخ بی میوه کشد سر به قیامشاخ پرمیوه شود خم به سلام

فرزندان یک پدر و مادر

امام رضا علیه السلام با گروهی بهمسافرت رفتند. هنگام ظهر برایخواندن نماز و خوردن غذا توقفکردند. وقتی سفره پهن شد، آنحضرت، همه همراهان، حتیخدمتگزاران و سیاهان را هم بر سرسفره نشانید و خود نیز در کنار آناننشست. مردی از اهالی «بلخ» با دیدناین رفتار امام علیه السلام پیش آمد و گفت:«فدایت شوم! بهتر است برای اینان،یک سفره جداگانه بیندازیم.» امام ازاین سخن مرد بلخی ناراحت شد وفرمود: «ساکت باش! خداوند همگی مایکی است و همگی ما نیز از یک پدر ومادر هستیم و پاداش هر کس نیز بهعمل او است.»

ای برادر! چو عاقبت خاک استخاک شو پیش از آنکه خاک شوی

اجابت دعوت تنگدستان

روزی امام حسین علیه السلام از کوچه ایدر مدینه عبور می کرد که دید تعدادیاز فقیران و تهیدستان در گوشه ایحلقه زده و عبای خود را پهن کرده اندو مشغول خوردن مقداری نان خشکهستند. وقتی امام به آنان رسید، سلامکرد. آنان پاسخ سلام را دادند و ازحضرت خواستند تا با آنان همسفرهشود. امام با نهایت تواضع در کنار آنهاروی خاک نشست و با مهربانی به آنانفرمود: «برادران! [صدقه بر ما حراماست] اگر این نان از صدقه نبود، حتمامی خوردم.» سپس از ایشان دعوتکرد که همگی به منزل ایشان بروند وپذیرایی شوند. آنان دعوت امام رااجابت کردند و همگی برخاستند و بهخانه ایشان رفتند. آن حضرت باغذاهای خوب از آنها پذیرایی کرد وهنگام بازگشتن به همه آنها لباس ومقادیری درهم داد.

زائر متواضع

در احوال مرحوم مقدساردبیلی رحمه الله آورده اند: ایشان همراهگروهی از مردم به زیارت می رفتند.کاروان آنها در محلی برای استراحتتوقف کرد. او مردی متین با سر ووضعی ساده و چهره ای فروتن بود ومتواضعانه نیز راه می رفت. یکی اززائران با دیدن رفتار ایشان، جلو آمد ولباس خود را به او داد و گفت که آن رابرایش بشوید.

مرحوم مقدس اردبیلی رحمه الله باتواضع تمام قبول کرد. لباس مرد راگرفت و آن را تمیز شست. وقتیبرگشت اطرافیان متوجه شدند. آنهاشروع به سرزنش آن مرد کردند که چرابه این عالم بزرگ، جسارت کرده است.مقدس اردبیلی رحمه الله از برخورد آنانناراحت شد و گفت: «طوری نشدهاست! حق و حقوق مؤمنان به یکدیگربیش از اینهاست. من که کارینکرده ام.»

از تواضع گرامیت سازندوز تکبر به خاکت اندازند

توسل

تواضع، هنر مردان خدا و سرّنهفته در ضمیر عاشقان الهی است کهخود را در پیشگاه او هیچ می انگارندودر برخورد با خلق و اولیای خدا نیزفروتن و خاکسارند. برتریناسطوره ای که در بین فرزنداناهل بیت علیهم السلام نمادی از فروتنی است،حضرت عباس علیه السلام است که هرگز دیدهنشد در جایی که در محضر امام بنشیندویا آن جناب را برادر خطاب کند؛بلکه همواره وی را با برترین القابصدا می زد و فروتنانه درخدمتگزاریبه ایشان آماده بود. دیگران هر حاجتیاز امام داشتند، برای برآورده شدن آن،ابتدا مشکل خویش را با حضرت اباالفضل علیه السلام بازگو می کردند و این گونهشد که او را در مدینه باب الحوائجخواندند. با این حال، وی تنها یکمرتبه، امام خویش را برادر صدا زد وآن در هنگامه ای بود که تیرها بر بدن اوفرود آمدند و از مرکب بر زمین افتاد.در این حال، بانگ برآورد: «اَدْرِکْنِیاَخاکَ یا اَخاهُ؛ ای برادر! برادرت رادریاب!» امام خود را بالای سر اورسانید و فرمود: «اَلانَ اِنْکَسَرَ ظَهْرِی وَقَلَّتْحِیلَتِی وَشَمَّتْ بِی عَدُوِّی؛ اکنون کمرمشکست و بیچاره شدم و دشمنم نسبتبه من دلیر شد.»

امام، دست زیر بدن او برد تا ویرا به خیمه بازگرداند؛ اما عباس علیه السلام مانع شد و فرمود: «یا اَخِی! بِحَقِّ جَدّکَرَسُولِ اللّهِ عَلَیکَ اَنْ لا تَحمِلْنِی وَدَعْنِی فِیمَکانِ هذا؛ برادرم! به حق جدت رسولخدا تو را قسم می دهم که مرا نبری ودر همین مکان رها کنی.» امام، علت راپرسید و او جواب داد: «لاَِنِّی مُسْتَحٍ مِنْاِبْنَتِکَ سُکَینَة وَقَدْ دَعَوتُها بِالْماءِ وَلَمْ آتِ بِهِ؛چون من از روی دخترت سکینهشرمگین هستم؛ چرا که به او وعده آبدادم، ولی نیاوردم.» امام ناله زد: «واعباساه» و او را در همان جا گذاشت وبازگشت.

شب دهم ـ دوستی و همنشینی

در لسان عربی دوست به معنای«صدیق یا خلیل»، و همنشین به معنای«قرین» به کار رفته است. اسلام بهدوستی به دلیل حساسیت آن درتأثیرگذاری بر افراد، بسیار توجه کردهاست؛ چه اینکه دوست انسان، معرفشخصیت، امیال، اندیشه ها وخواسته های اوست؛ زیرا فرد هرگونهتمایل و گرایشی داشته باشد، تلاشمی کند آن را در افراد دیگر جستجوکند و به نوعی کمال در آن برسد؛ خواهاین ویژگی پسندیده باشد یا ناپسند.این دوستی و همنشینی به اندازه ایمهم است که در روز قیامت برخی بهخاطر دوستی با برخی دیگر عذابمی شوند و آرزو می کردند که ای کاشاو را به عنوان دوست خودبرنمی گزیدند؛ «یَـوَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْفُلاَنًا خَلِیلاً »؛ «ای وای! کاش فلانی رادوست [خود] نگرفته بودم!»

دوستی در روایات

در روایات به دوستی و همنشینیبا برخی سفارش شده است کههمنشینی با آنان سبب عاقبت به خیریو رستگاری می شود. از آن دسته،دانشمندان پرهیزگار هستند کههمنشینی با آنان سبب فضل می شود.امیر مؤمنان علیه السلام در این باره می فرماید:«عَجِبْتُ لِمَنْ یَرْغَبُ فِی التَکَثُّرِ مِنَ الاَصْحابِکَیْفَ لا یَصْحَبُ الْعُلَماءَ الاَْلِبّاءَ الاَْتْقِیاءَ الَّذِینَیَغْنِمُ فَضائِلَهُمْ وَتَهْدِیهِ عُلُومُهُمْ وَتَزَیَّنَهُصُحْبَتَهُمْ؛ در شگفتم از کسی که میل بهزیاد کردن یاران خود دارد، چگونههمنشین علمای دانای پارسا نمی شودکه فضایل آنان را به دست می آورد وعلومشان او را هدایت می کند وگفتارشان او را زینت می بخشد.»

تو اوّل بگو با کیان زیستیمن آن گه بگویم که تو کیستی

همچنین در روایات اسلامی ازهمنشینی و دوستی با برخی افراد نهیشده است. از جمله آنان دوری ازهمنشینی با فرد خائن، ستمکار وسخن چین است. آن سان که آمده است:قالَ الصادِقُ علیه السلام : «اَحْذِرْ مِنَ النّاسِ ثَلاثَةً:الْخائِنُ وَالظَّلُومُ وَالنَّمامُ لاَِنَّ مَنْ خانَ لَکَخَانَکَ وَمَنْ ظَلَمَ لَکَ سَیَظْلِمُکَ وَمَنْ نَمَّ عَلَیْکَسَیَنَمُّ عَلَیْکَ؛ از دوستی با سه تن ازمردم بپرهیز: خائن، جفاپیشه وسخن چین. به درستی که هر کس برایتو [به کسی] خیانت بکند، به تو نیزخیانت خواهد کرد و هر کس برای تو[به کسی] ظلم کند، به زودی به خود توهم ستم روا می دارد و هر کسسخن چینی [دیگری را] پیش تو کند،به زودی سخن چینی تو را هم خواهدکرد.»

نخست موعظت پیر می فروش این استکه از معاشرت ناجنس احتراز کنید

حقوق دوستی

امام علی علیه السلام روزی در بازگشت ازسفر، آرام آرام به کوفه نزدیک می شد واز سفر دور خود به سوی خانهبرمی گشت؛ اما هنوز راه زیادی تا کوفهمانده بود. در بین راه، مردی یهودی رادید که او نیز به سوی کوفه حرکتمی کرد؛ اما مقصدش اطراف و حومهکوفه بود. مرد یهودی وی رانمی شناخت و نمی دانست که امیرمؤمنان علیه السلام است؛ ولی چون راهشانیکی بود، با او همراه شد و با هم به راهخود ادامه دادند و در بین راه به گفتگوپرداختند تا اینکه به یک دو راهیرسیدند که یکی به کوفه ودیگری بهحومه آن می رفت.

امام به جای اینکه راه کوفه راانتخاب کند، راه دیگر را برگزید وهمچنان مرد یهودی را همراهی کرد.مرد یهودی که می دانست او می خواهدبه کوفه برود، از وی پرسید: «مگرنگفتی که می خواهی به کوفه بروی؟»امام پاسخ داد: «آری، گفتم.» مردیهودی با تعجب پرسید: «توکه راهکوفه را می دانی، پس چرا با منمی آیی؟» امام علیه السلام فرمود: «ما در اینمسیر با هم دوست شدیم و این کار،برای نیکو پایان دادن به این همسفریاست؛ چرا که انسان برای احترام،همسفرش را هنگام جدایی، چندقدمی دنبال، و او را بدرقه می کند. این،دستور پیامبر ما است.» مرد یهودیپرسید: «آیا پیامبر شما به راستی اینچنین دستور داده است؟» امام پاسخداد: «آری.» مرد یهودی به سبب همیناخلاق نیکو و رفتار پسندیده حضرت،مسلمان شد.

به عنبر فروشان اگر بگذریشود جامه تو همه عنبری

همدردی با دوستان

حضرت امام [خمینی رحمه الله ] با همه مابسیار صمیمی و رفیق بودند. البتهتظاهر ایشان به دوستی کم بود؛ ولیوقتی که آنها نبودند یا تأخیر داشتندموضوع را با حساسیت دنبال می کردندتا مبادا آنها گرفتاری داشته باشند.دوستان امام در نجف که از طلابایرانی بودند و بعد هم همراه ایشان ازنجف هجرت کردند، همه بر اینمطلب اتفاق نظر داشتند. امامخمینی رحمه الله از این خدمتگزاران، به«رفقای من» تعبیر می کردند. امام واقعابه فکر دوستان خود بودند. به همینجهت، چون طلبه ها و دوستانشانکولرنداشتند، تقریبا از وسایلخنک کننده در نجف استفاده نکردند وحتی برای استراحت به کوفه نرفتند وبا اینکه کوفه نزدیک نجف است و بهدلیل داشتن شطّ و آب فراوان، هوایبهتری دارد و همه به آنجا می رفتند؛ولی امام می فرمودند: «دوستان من دروضعیت بدی هستند.» امام جز یکسفر که در ابتدای ورود به نجف، بهکوفه رفتند و در مسجد کوفه اعمالانجام دادند، هرگز به کوفه نرفتند و ازکولر هم استفاده نکردند و فقط ازسرداب و پنکه های معمولی استفادهمی کردند و شبهای تابستان را هم بهپشت بام می رفتند؛ در حالی که وقتیحتی صبح هم انسان به آجرها دستمی گذاشت، هنوز داغ بودند.

امام این گونه، آن شرایط را تحملمی کردند و می فرمودند: «دوستان مندر وضع بدی هستند» و می فرمودند:«من وقتی به حرم مشرف می شوم،برای دوستان گرفتار خیلی دعامی کنم.»

توسّل

کربلا بارزترین نماد دوستیها ودشمنیها بود؛ به ویژه در شب عاشوراکه دوستان راستین و دوستدارانواقعی بر سر پیمان مودت خود با امامباقی ماندند. در آن شب تاریخی «نافع»برخاست و به امام گفت: «من با هر آنکهبا تو دوست باشد، دوست هستم و باهر کس که با تو دشمن باشد دشمنم.»

همان گونه که در بلندترین فراز اززیارت عاشورا نیز بر همین نکتهپافشاری می کنیم که با دوستان امامدوست و با دشمن او، دشمن هستیم:«اِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْوَ وَلِیٌ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ» شعاردوستی با دوستان خدا و دشمنی بادشمنان خدا والاترین نماد و نمودایمان است؛ همان گونه که در روایاتبسیاری از امامان معصوم علیهم السلام دین ودینداری، شالوده ای جز دوستی ودشمنی ندارد.

شب یازدهم ـ انس با قرآن

قرآن کریم به عنوان ثقل اکبر،بزرگ ترین میراث هدایت الهی برایبشر است. چه بسیار آثار روحی وروانی عمیقی که از تلاوت آیاتنورانی آن و تدبر و تأمّل در این آیاتحاصل می شود. متأسفانه در بسیاریموارد به قرآن، به عنوان وسیله ای برایرسیدن به ثواب تلاوت نگاه می شود؛در حالی که این کتاب آسمانی،مشحون از مضامین و اندیشه عالی واهداف بزرگ خلقت است کهبی توجهی به این نکات ارزنده، سببمهجوریت آن می شود. قرآن کریمخود را زیباترین سخن می خواند ودرباره آثار آیات نورانی خود بر دلهامی فرماید: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَـبًامُّتَشَـبِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلَیذِکْرِ اللَّهِ »؛ «خداوند زیباترین سخن را[به صورت] کتابی متشابه، متضمنوعده و وعید نازل کرده است. آنان کهپروردگارشان را می شناسند، پوستبدنشان از آن به لرزه می افتد. سپسپوستشان و دلشان به یاد خدا نرممی شود.»

همچنین قرآن از نظر آثار روحی،خود را مایه درمان و رحمت قلمدادمی کند و می فرماید: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِمَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَ لاَ یَزِیدُالظَّــلِمِینَ إِلاَّ خَسَارًا »؛ «و ما آنچه رابرای مؤمنان، مایه درمان و رحمتاست، از قرآن نازل می کنیم؛ [ولی[ستمگران را جز زیان نمی افزاید.»

صبح خیزی و سلامت طلبی چو حافظهر چه کردم همه از دولت قرآن کردم

این آثار روحی و روانی تااندازه ای است که حتی گوش دادن بهآیات نورانی آن دارای حسنه است. اینخود به خوبی نشان می دهد که این آثارمورد نظر پروردگار متعال بوده استکه چنین حسناتی را حتی برای گوشدادن به آن لحاظ فرموده است. درحدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است:«مَنِ اسْتَمَعَ اِلی آیَةٍ مِنْ کِتابِ اللّهِ کُتِبَتْ لَهُحَسَنَةٌ مُضاعَفَةٌ وَمَنْ تَلا آیَةً مِنْ کِتابِ اللّهِکانَتْ لَهُ نُورا یَوْمَ الْقِیامَةِ؛ «هر کس به آیه ایاز کتاب خدا گوش فرا دهد، بر او حسنه ایچند برابر نوشته می شود و هر کس آیه ای ازکتاب خدا را تلاوت کند، روز قیامت [آنآیه [برای او نور خواهد شد.»

ما دلبردگان پی قرآن و عترتیمهر راه دعوت دگری جز فریب نیست

قاری ولایت ناپذیر

شبی «کمیل بن زیاد»، امیر مؤمنان علیه السلام را به سوی منزل ایشان همراهی می کرد. ازکنار خانه ای گذشتند که از آن صدایتلاوت قرآن، بلند بود. صوت او بهاندازه ای دلنشین و زیبا بود که کمیل بهحالش غبطه خورد و در دل خویش بر اوآفرین گفت؛ ولی سخنی بر زبان نیاورد.امام متوجه حالت کمیل شد و بدون مقدمهبه او فرمود: «ای کمیل! قرآن خواندن او تورا گول نزند؛ زیرا او اهل دوزخ است. چهبسیارند قرآن خوانانی که قرآن آنها را لعنتمی کند. به زودی آنچه درباره او گفتم، بر توآشکار خواهد شد.» کمیل شگفت زده شد وبه فکر فرو رفت.

مدتی از این ماجرا گذشت و اینپرسش در ذهن کمیل باقی ماند تا اینکهخوارج بر ضد امیر مؤمنان علیه السلام شورشکردند و در جنگ بسیاری از ایشانکشته شدند؛ در حالی که در بین آنهاحافظان قرآن نیز بودند. آتش جنگ کهفرو نشست، امام علی علیه السلام کمیل را فراخواند و با شمشیرش، به سر یکی ازکشتگان خوارج اشاره کرد و فرمود:«ای کمیل! این همان کسی است که درآن شب، قرآن می خواند و تو بر حالخوش او و تلاوت زیبایش غبطهمی خوردی.» کمیل که گویی به دریاییاز ایمان به خدا و رهبر خویش دستیافته بود، دست رهبر فرزانه خویش رابوسید و از گفته خود استغفار کرد.

همنشین دائمی قرآن

 

یکی از برنامه های روزانه زندگیو همیشگی امام خمینی رحمه الله که نظمخاصی هم داشت، تلاوت قرآن بود. مادر طول روز که خدمت ایشان بودیم،شاهد بودیم که ایشان روزی چهار بارقرآن می خواندند.

وقتی حاج آقا مصطفی رحلت کردهبودند، قرار شد جمعی به اتفاق حاج احمدآقا خدمت امام رحمه الله برسند و به صورتتدریجی خبر را به ایشان برسانند. یکیگفت: «از حاج آقا مصطفی چه خبر؟» آقایمیرزا حبیب اللّه اراکی گفت: «الآن ازبیمارستان تلفن کردند که ایشان را مثلاینکه باید زودتر به بغداد برسانند.» احمدآقا جلوی صدای گریه اش را نتوانستبگیرد؛ ولی رویش را برگرداند که امام نبیند.حضرت امام صورتش را برگرداند و گفت:«احمد چیه؟ مگر حاج آقا مصطفی مرده؟اهل آسمانها می میرند و از اهل زمین کسیباقی نمی ماند. همه می میریم. آقایانبفرمایید سر کارتان!» خودشان هم بلندشدند و وضو گرفتند و در این شرایطسخت، مشغول خواندن قرآن شدند.

حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تارتا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

توسل

قرآن، به عنوان ثقل اکبر،بزرگ ترین میراثی بود که رسولخدا صلی الله علیه و آله آن را همراه اهل بیت گران قدرخویش در بین مردم به یادگار گذاشتو از آنان خواست که این هر دو راگرامی بدارند؛ اما پس از رحلت آنبزرگوار، مردم هر دو را مهجورگذاشتند. ابتدا اهل بیت او را کنار زدندو در ظاهر به قرآن تمسک جستند وبعد از مدتی، قرآن را نیز به فراموشیسپردند؛ تا آنجا که تمامی سنتهایاسلامی و ارزشهای آن فراموش شد وامام حسین علیه السلام به ناچار برای احیایکتاب خدا قیام کرد. ایشان، دفاع ازقرآن و دعوت به سوی آن را شعاربلندی از شعارهای قیام خود قرار داد.آن حضرت به مردم بصره نگاشت:

«وَاَنَا اَدْعُوکُمْ اِلی کِتابِ اللّهِ وَسُنّةِنَبِیِّهِ علیهاالسلام فَاِنَّ السُّنَّةَ قَدْ اُمِیتَتْ وَاِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْاُحْیِیَتْ؛ و من شما را به سوی کتابخدا و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله دعوتمی کنم؛ چرا که سنت مرده و بدعتزنده شده است.»

امام علیه السلام در مسیر راه به طرف کوفهوقتی به «فرزدق» شاعر معروف برخوردکرد و درباره انگیزه قیام خود با ایشانسخن گفت، به او فرمود: «ای فرزدق! اینجماعت، اطاعت خدا را واگذاشته اند وپیرو شیطان شده اند. در زمین به فسادمی پردازند؛ حدود الهی را تعطیل کرده و بهمیگساری پرداخته و اموال فقیران وتهیدستان را از آن خویش ساخته اند. منسزاوارترم که برای یاری دین خدا به پاخیزم و برای عزّت بخشیدن به دین او جهادکنم؛ تا آن جا که سرانجام، کلام خدا برترییابد.»

اگر چه سر از بدنش جدا کردند؛ اماتوانست آن کند که فرموده بود و توانستدوباره مردم را به سوی قرآنی که فراموششده بود، توجه دهد و آن نیز روزی بود کهسر بریده او را وارد شهر شام کردند. سرمبارکش را پیشاپیش کاروان از دروازه شهروارد کردند و مردم با دیدن سرهای بریده واسیران در بند و پیروزی یزید شادی کنان بهسوی سرها دویدند؛ اما آن گاه که آنان راخارجی و خروج کننده از دین خواندند، بهناگاه از سر بریده او این صدا برخاست: «أَمْحَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَـبَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کَانُوامِنْ ءَایَـتِنَا عَجَبًا »؛ «مگر پنداشتیاصحاب کهف و رقیم [خفتگان غارلوحه دار] از آیات ما در شگفتبودند؟»

این صدا به طوری بود که همهمتوجه سر بریده شدند.

 

 

نویسنده : طه تهامی

 

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

شبی که دستها به آسمان نزدیکتر است

آرام آرام نسیم خوش آغاز ماه پرفیض الهی (رجب المرجب) فرا می رسد این الرجبیون... گو اینکه با گوش دل نوای خوش دعای سحرماه خدا و طنین ربنای هنگامه افطار از هم اکنون گوش دل و جان مؤمنان را می نوازد، آری ماه رجب با تمام شکوهش آمد، و «لیله الرغائب» شبی به بزرگی تمامی آسمانها، شبی که خداوند به ملایک فخر می کند و مناجات بندگان خوبش را به رخ فرشتگان می کشد...! این شب بزرگ را از نظرگاه سالکان طریق الهی بررسی می کنیم.

فضائل ماه رجب

هفتمین ماه از سال هجری قمری رجب نام دارد که نباید فضیلت آن را به بوته فراموشی سپرد زیرا در میان ماههای دوازده ‏گانه تنها و بدون ائتلاف با ماههای دیگر از حرمت و قداست ‏برخوردار می ‏باشد، در واقع چهار ماه در قرآن کریم با تعبیر «حرم‏» یعنی برخوردار از حرمت ‏یاد شده است که یکی از آنها فرد است که رجب نام دارد و در آن قتال و کشتار حرام می ‏باشد.

آداب و اعمال ماه صفر

ماه صفر دومین ماه قمری است که برای نامگذاری آن دو دلیل ذکر می شود:

برکات و اعمال ماه ربیع الاول

ماه "ربیع الاول" همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماه ها می باشد؛ به جهت اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویداست. در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهای زیبایی او بر زمین فرود آمده است. زیرا میلاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است و می توان ادعا کرد از اول آفرینش زمین رحمتی مانند آن به خود ندیده است.

توصیه ای برای استفاده بیشتر از فرصت معنوی ماه رجب

بزرگان و اهل معنا و اهل سلوک، ماه رجب را مقدمه‌ى ماه رمضان دانسته‌اند. ماه رجب ماه شعبان، یک آمادگی است براى اینکه انسان در ماه مبارک رمضان - که ماه ضیافت الهى است - بتواند با آمادگى وارد شود.

بهترین ماه برای استجابت دعا

چند روز پیش یکی از دوستان قدیمی ام را دیدم در حالی که خیلی پریشان و آشفته بود ... انگار سال های سال بود که غبار غم و اندوه وجودش را گرفته بود و او نتوانسته بود این غبار را از خود بزداید.

تقویم ماه شعبان

ماه شعبان ماه سرور و روشنی چشم شیعه به قدوم مبارک امامان معصوم (ع) است.

اهمیت ذکر صلوات در ماه شعبان!!

خیلی از ما با شنیدن نام امام حسین علیه السلام یا امام علی علیه السلام دلمان می لرزد با امام رضا علیه السلام که انس مدام داریم گاه گاهی هم دعایی برای فرج آقا امام زمان (عج) می کنیم خلاصه هر کدام از ما با یکی از ائمه عزیزمان مأنوسیم طلب حاجت می بریم و متوسل می شویم و انتظار عنایت داریم.

عظمت و برکات ماه رمضان

«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانیدن مى باشد. چون در این ماه گناهان انسان بخشیده مى شود، به این ماه مبارك رمضان گفته اند.

پیشواز ماه میهمانی و ضیافت الهی "میهمانی فرشتگان"

ماه خیر و بركت، ماه نزول رحمت، ماه میهمانی و ضیافت الهی، بار دیگر ما را به یك فضای معنوی غیرقابل وصفی می‌‌كشاند،

رمضان در فرهنگ مردم ایران

آغاز ماه شعبان، آغاز دگرگونی های قابل توجه است. بعد از نیمه شعبان و جشن های آن نوبت استقبال از ماه رمضان می شود. چیزی که سبب برتری این ماه نسبت به دیگر ماه هاى سال می شود، آیین ها و سنت هاى ویژه آن، روزه دارى و لطف بی نهایت خداوند در این ماه است.

اذکار، اعمال و برکات ماه ذی الحجه

ماه ذی الحجه یکی از ماه‌های شریفی است که عبادت در آن و ذکر و یاد خدا اثرات عمیقی به همراه دارد . این ماه در نهایت برکت و عظمت است و از رسول خدا مروی است عمل خیر و عبادت خدا در هیج ایامی نزد حق تعالی محبوبتر از این دهه نیست. از همین روست که یکی از بزرگترین ارکان دین یعنی حج خانه خدا، در این ایام جای گرفته است.

وقایع و مناسبت های ماه ذی الحجه

وقایع و مناسبت های ماه ذی الحجه

بچه ها را برای ماه مهر تقویت کنید

بوی مهر و درس و مدرسه می آید. باید ریتم زندگی را تغییر داد و برای فصلی جدید آماده شد. بچه ها و بخصوص سال اولی ها نیاز به کمک شما دارند تا بتوانند خود را با این تغییرات وقف دهند.

راز گره خوردن آغاز ماه رجب با شکافنده علوم

آغاز ماه رجب كه یكی از شهور ثلاثه عبادت و بندگیست، با نام مبارك امام باقر علیه السلام گره خورده است

با آرزوها در ليلة الرغائب

سرشار است، آنان که در وادي مراقبه و شهود در محضر خداي متعال گام برمي دارند به خوبي قدر چنين ايامي را دانسته و بسيار سخت تر، هوشيارتر و جدي تر از دنيا طلبان در پي بهره گيري از اين فرصت ارزشمند هستند .

اهمیت زیارت امام حسین(علیه السلام) در ماه رجب

یکی از زیباترین و شریف ترین ماههای سال ماه رجب ماه مغفرت الهی است. در متون و منابع روایی اعمال عبادی و ارزشمندی همچون دعا، استغفار و روزه، برای این ماه مبارک ذکر شده است.

سه فراز طلایی از دعای ماه رجب

روزی معلی بن خُنَیْس از امام صادق(علیه السلام) درخواست نمودند که دعایی را به او بیاموزد که جامع تمام چیزهایی باشد که شیعه در کتب خود جمع کرده است، امام صادق (علیه السلام) در جواب معلی دعایی را تعلیم فرمودند که در این نوشتار به فراز هایی از این دعا اشاره می کنیم.

شعبان، ماه استقبال از ضیافت الهی

ماه های رجب، شعبان و ماه مبارک رمضان فضل های سبز عبادت و پرستش اند. هریک از این سه ماه موقعیت ممتازی در عرصه بندگی و عبودیت خداوند دارد. ماه شعبان که ماه منتخب رسول اعظم اسلام است از ویژگی های معنوی منحصر به خود برخوردار است. پیامبر این ماه را برای خویش برگزید.

ماه شعبان و صلوات شعبانیه !

این ماه برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. از مقام این ماه همین بس که ماه رسول خدا صلوات الله علیه بوده و حضرتش صلی الله علیه و آ له و سلم فرمودند: «شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد.»

سه ماه ویژه، سه شب ویژه

ماه شعبان ماهی است که قدر و منزلت آن را فقط خدا می‌داند و آنان که برگزیده و تربیت یافته اویند. ما شاگردان این مکتب مفتخریم که می‌توانیم با تواضع در برابر آموزش و پرورش الهی این خاندان، گوش جان به کلام ملکوتی آنان بسپاریم تا واگویند آنچه پروردگارشان به آن‌ها گفت و بشنویم اسراری را که در پس این آداب و احکام و مستحبات بر ما پوشیده است.

ماه نزول قرآن

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ ...

آغاز ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و غفران، مبارک

مژده که شد ماه مبارک پدید به عاصیان وعده ی رحمت رسید

قشنگ ترین رسم دنیا

خیلی از آدم ها رسم های قشنگی رو پایه گذاری می کنن که حتی سال ها بعد از مرگشون هم این رسم ها انجام می شه و برای صاحبش، رحمت و مغفرته.

هدیه الهی

میلاد آفتاب نیمه رمضان گرامی باد

قدرِ شب، اندر شب قدر است و بس!

امام کاظم علیه السلام، غسل و احیاء در شب قدر را برای خروج از گناهان توصیه نموده است.گویی زنده نگاه داشتن این شب،خزان گناهان خواهد بود.

شهید بهشتی، اسطوره ایثار و مقاومت

در هر عصر و نسلی، پرتو مشعشع ستارگانی از تبار خورشیدیان، هدایتگر گمرهانی می شود و قلم شیوا و زبان مرهم گونه شان، غبار جهل و غفلت را از چهره آنان می زداید

ادعیه ی قرآنی با گل واژه ربنا

خود قرآن نازل، در بردارنده ی قرآن صاعد است؛ یعنی خداوند متعال دعاهای زیادی را در خود قرآن به سوی ما نازل فرموده، تا دست بندگانش را بگیرد و آن ها را به سوی ملکوت خدا صعود دهد. بعضی از این دعاهای قرآنی با گل واژه ی «ربَّنا» آغاز می شوند.

عید زیبای بندگی

روز عید فطر روز عید زیبایی های معنوی است. عیدی که زمین و زمان غرق در شادی و سور است و ساکنان زمین و کسانی که این لیاقت را یافتند تا بتوانند یک ماه، زیبایی های بندگی معبود را درک کنند اینک به شکرانه این بندگی زیبا، جشنی با شکوه به پا کنند...

از فاطمه ای که معصومه بود

تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می اید و شمیم دلنوازی، خانه ی خورشید را فرامی گیرد. خنکای حضور دوباره ی فاطمه (س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن می گیرد

ذی الحجه ، یکی از بهترین ماه های سال !

ماه ذی الحجه برای خودسازی خیلی مهم است ماه، ماه دعا است، ماه راز و نیاز با خدا است و یک قدری بیشتر نه فقط روز عرفه، نه فقط دهه اول اصلاً این ماه، ماه دعا، ماه رابطه، ماه خودسازی است .

اعمال ماه رجب

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به پایه آن نمی رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می گردد.»[1]

اکسیر حیات

دعاء شستشوی دل در چشمه یقین است و «نیایش»، عطرآگین ساختن جان به بوی خوش یاد حق و اما نماز، هم «دعا» ست و هم «ذکر خدا».

شعبان دهلیز ماه رمضان

ماه شعبان از ایام الله بندگان و مومنان حقیقت جو است. شعبان تنها ماهی است كه در آن، شهادت هیچ یك از ائمه معصوم واقع نشده است. ماه سرور اهلبیت علیهم السلام و عاشقان است.

ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام)

پیشوایان معصوم(ع)، مصداق تمام زیبایی های اخلاقی و الگوی جاودانه پاکی و انسانیتند. امام حسین ـ علیه السلام ـ سبط پیامبر، فرزند دختر رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع)، نیز مظهر شجاعت و الگوی فروتنی و تسلیم به درگاه ایزدی است. گرامی­داشت ولادتش با یاد و خاطره شهادتش گره خورده است. در این گفتار، مطالبی راجع به فضایل امام حسین(ع) و مقاطع درخشان حیات ایشان گردآوری شده است.

شمه ای از فضائل امام حسین علیه السلام

خداوند متعال در میان مخلوقات خود، انسان های کاملی را به عنوان الگو قرار داده است. این الگوها دارای امتیازات و فضیلت های ویژه ای هستند. امام حسین علیه السلام نمونه ای برجسته از این اسوه های پاک است. در این مقاله به مناسبت اربعین شهادت امام حسین علیه السلام برخی از فضائل آن حضرت را بر می شمریم.

ماه هاشمیان/ویژگی های فردی حضرت عباس (ع)

حضرت عباس (ع) دارای زیبایی ویژه ای بود و چهره دلربایش، هر بیننده ای را به تحسین وامی داشت. او چون ماه تمام، در میان هاشمیان می درخشید. جدّ او، عبد مناف را «ماه مکه» و عبداللّه، پدر پیامبر اکرم (ص)را «ماه حرم» می خواندند. حضرت عباس (ع) نیز «ماه بنی هاشم» لقب گرفت تا لقب گویایی برای چهره رعنا و دلکش او باشد. گذشته از آن، در بین بسیاری از گزارش های تاریخی در راستای ویژگی های جسمی حضرت عباس (ع) آمده است:

چگونه برای ورود به رمضان آماده شویم؟

هوشیار باش! که شاید این ماه شعبان آخرین شعبان عمر تو باشد، شاید این رمضان آخرین رمضان عمر تو باشد. چه کسی می‌‏داند چه پیش خواهد آمد؟ زندگی ما به گونه‌‏ای است که نسبت به هیچ یک از عوامل متزلزل کننده و بر هم زننده زندگی اختیار و کنترلی نداریم و هر لحظه ممکن است در معرض مرگ قرار بگیریم.

شرح دعای روز اول ماه مبارک رمضان

اگر در ماه رمضان همه کار ها برای خدا باشد؛ این روزه خاص الخاص هست و اینکه در دعا از خدا می خواهی اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیامِی فِیهِ صِیامَ الصَّائِمِینَ یعنی روزه مرا روزه خاص الخاص قرار بده.

چگونه در دام شیطان گرفتار نشویم؟

به خواست و لطف خداوند، امسال هم توفیق درک ماه مبارک رمضان برایمان حاصل شده است و چه خوب است که ان شاءالله با رعایت نکات اخلاقی و بالا بردن معارف اسلامی هرچه بهتر بتوانیم از این ماه بهره مند شویم. ان شاء الله

بااستغفار زیاد چه بدست می اوریم

كسي كه زياد استغفار كند چهار چيز بدست مي آورد ؛ كسي كه استغفار مي كند و اهل استغفار است خدا غم و غصه را از دل و جان او بر مي دارد ...

عید فطر ماه پیروزی بر طاغوت نفس

واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده و به معنای بازگشت است، و واژه «فطر» از فطرت گرفته شده و به معنای سرشت است. بنابراین عید فطر; یعنی بازگشت به فطرت و سرشت.

یک ماه برای یک سال

چه کنیم تا آثار و برکات ماه رمضان را در خود حفظ کنیم؟

طلیعه انس

رجب، هفتمین ماه سال قمری است که در اسلام به آن اهمیت ویژه ای داده شده و در شمار ماه های پرفضیلتْ و یکی از چهارماه برخوردار از حرمت و قداست ویژه است. رجب، ماهی است که در آنْ بندگان و مؤمنان و ره پویان، خود را برای شرکت در مهمانی بزرگ خداوند آماده می کنند. ماهِ زدودن غبار تیرگی از روح و جان، ماهِ تمرین حضور و توجه به بیشتر به معنویات، و ماه بندگی و فرمان بری و در نهایتْ سرآغاز اُنس و الفتی جانانه به پروردگار هستی بخش است.

ماه شعبان را غنیمت بدانیم

امام صادق علیه السلام فرمود: "کسى که سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار مى کند.

ماه شعبان فرصت اطاعت و بندگی

آگاه باشید به درستی که اگر شما واقف شوید بر آنچه مهیا فرموده پروردگار عزّوجلّ برای مطیعین از بندگانش در امروز هر آینه باز خواهید داشت خود را از آنچه در او هستید و شروع خواهید کرد در آنچه امر کردند شما را به آن. چون روز اوّل ماه شعبان می شود امر می کند به درهای بهشت پس باز می شود و امر می کند درخت طوبی را پس نزدیک می کند شاخه های خود را براین دنیا آنگاه ندا می کند منادی پروردگار عزّوجلّ ای بندگان خدا این شاخه های درخت طوبی است پس در آویزید به او که بلند کند شما را بسوی بهشت و این شاخه های درخت زقوم است پس بترسید از او که شما به سوی دوزخ هدایت نکند.

با فضیلت ترین ذکر در ماه شعبان

فرستادن صلوات به اندازه ای ارزش دارد که از معصوم علیه السلام نقل شده است که سنگین ترین عمل(مستحبی) در ترازوی قیامت، صلوات است. حال اگر این ذکر شریف در ماه باعظمتی مثل شعبان باشد، ارزش آن بیشتر خواهد شد. بر این اساس خواندن صلوات شعبانیه در این ماه توصیه شده است و امام سجاد(علیه السلام) به خواندن این صلوات، در ماه شعبان مداومت داشتند. این صلوات، کلاسی برای معرفت به اهلبیت است. اهلبیتی که مانند کشتی نجات در دریاهای متلاطم هستند.

اعمال وداع با شعبان و آغاز ماه مبارک رمضان

یک تالار عظیم که اگر کسی وارد آن شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آن جا خدای متعال آماده کرده، به خودش بهره ای برساند، بهره فراوانی خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماه‌های دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است.

اعمال وداع با شعبان و آغاز ماه مبارک رمضان

گویی همین دیروز بود که وارد ماه عظیم الشأن رجب شده بودیم، با خودمان قرار گذاشتیم که امسال از دو ماه رجب و شعبان که به پیشواز ماه مبارک رمضان آمده‌اند، نهایت استفاده را ببریم و ماه رمضان امسال را با معنویت بیشتر و حال و هوای بهتری آغاز کنیم.

ماه رمضان ماه توبه و انابه

این «شهر التّوبة و الانابه» است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی می گوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت می کنیم؛ توجه نمی کنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد.

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس

خداوند همیشه سفره خود را پهن کرده است و ما مهمان او هستیم و در این دو زمان و زمین ما را هم به ضیافت دعوت کرده است، هم در ماه مبارک رمضان فرمود شما جزء ضیوف الرحمان هستید برای این زمان، هم در سرزمین وحی فرمود جزء ضیوف الرحمان هستید، حاجیان و معتمران جزء مهمانان خدا هستند اما هر مهمانی، هر دید یک بازدید هم دارد فرمود من شما را به عنوان مهمان دعوت کرده ام؛ ولی شما اگر مرا دعوت کنید من می آیم من منتظر میزبانی شما هستم. این چنین نیست که خدا فقط مهمانی بدهد و مهمان نشود، فرمود اگر میزبانی مرا قبول کردید من مهمان شما می شوم «أَنَا عِندَ المُنکسِرَة قُلُوبهم» کسانی که قلب شکسته دارند، من مهمان او هستم.

خطبه پیامبر اکرم (ص) در

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.

چهل حدیث روزه

یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.

بهار خودسازی

با فرا رسیدن ماه پر برکت رجب، بهار خودسازی آغاز می شود . در فرهنگ مؤمنان پارسا و اهل سلوک و معرفت، ماه رجب از فرصت های ارزشمند و ایام گرانقدری است که نسیم رحمت الهی بیش از روزهای معمولی می وزد و باران رحمت الهی بیش از دیگر ایام بر جهان هستی می بارد .

جویباری از بهشت

اگرچه اجزاء زمان همانند یکدیگرند، خداوند متعال برخی امور یکسان را از طریق اعطای حرمت و قداست افزونتری به آنها، از ویژگی خاصی برخوردار ساخته که دیگر امور از این خصوصیت بی بهره اند،

فضیلت ماه رجب

در حکایتی دل نشین از پیامبر گرامی اسلام از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا(ص) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد

اعمال و مراقبات ماه رجب

از مراقبات در این ماه آن است که سالک راهرو معنی ماه حرام را بداند و حق او را بشناسد تا در حرکات و سکنات و قلب خویش مراقب آن باشد و بداند که این ماه موسم عبادت است و طلبکاران علم راست که جهت عبادت را بر جهت تحصیل علم افزون تر نمایند هر چند تحصیل علم نیز از افضل عبادات است.

شعبان دهلیز ماه رمضان

ماه شعبان المعظم ماه نیایشِ عارفانه و دانشگاه ترقی و ماه خودسازی و تهذیب و تزکیه نفس است. ماه رجب و شعبان را برای کسب این آمادگی و درک هرچه بیشتر عظمت ماه رمضان قرار داده اند.

یادداشت رهبر معظم انقلاب درباره مناجات شعبانیه

مقام معظم رهبری فرمودند: یکی از دعاهایی که لحن عارفانه و زبان شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالی همراه است که نظیر آن را در زبانهای معمولی و محاورات عادی نمی توان یافت مناجات شعبانیه است.

از این اعمال در ماه شعبان غافل نشوید

در فضیلت ماه شعبان همین بس كه ماه پیامبر اكرم (ص) نامیده شده و هنگامی‌که آن حضرت هلال ماه را مشاهده می‌کردند، دستور مى‏‌دادند، كسى در سراسر مدینه ندا دهد كه: اى مردم! این ماه، ماه من است، خدا رحمت كند كسى كه مرا بر ماه من یارى دهد، یعنى آن را روزه بدارد.

ماه شعبان و اتصال به ماه رمضان

مناجات و دعا سیره عملی اهل بیت علیهم السلام و بزرگان بوده است. از جمله مناجات ها مناجات معروف شعبانیه است. آخرین جمعه ماه شعبان در روایتى آمده که حضرت رضا(ع) در آخرین جمعه از ماه شعبان به اباصلت فرمود: بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است، در این باقیمانده ماه تقصیرهاى گذشته ات را تدارک کن و بر آنچه به کارت می‌آید همّت کن، در دعا و استغفار و تلاوت قرآن بسیار بکوش و از گناهان خویش به سوى خدا توبه کن تا ماه رمضان فرا می‌رسد بر خدا مخلص باشى.

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

چگونه برای ورود به رمضان آماده شویم؟

هوشیار باش! که شاید این ماه شعبان آخرین شعبان عمر تو باشد، شاید این رمضان آخرین رمضان عمر تو باشد. چه کسی می‌‏داند چه پیش خواهد آمد؟ زندگی ما به گونه‌‏ای است که نسبت به هیچ یک از عوامل متزلزل کننده و بر هم زننده زندگی اختیار و کنترلی نداریم و هر لحظه ممکن است در معرض مرگ قرار بگیریم.

ماه رمضان به مهمانی خدا برویم!

آیه قرآن کریم می فرماید: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.

ماه رمضان ماه توبه و انابه

این «شهر التّوبة و الانابه» است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی می گوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت می کنیم؛ توجه نمی کنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد.

اعمال شب و روز اول ماه رمضان

اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ وَ الْعَافِیَةِ الْمُجَلَّلَةِ وَ دِفَاعِ الْأَسْقَامِ [وَ الرِّزْقِ الْوَاسِعِ] وَ الْعَوْنِ عَلَی الصَّلاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ تِلاوَةِ الْقُرْآنِ اللَّهُمَّ سَلِّمْنَا لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْنَا فِیهِ حَتَّی یَنْقَضِیَ عَنَّا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدْ عَفَوْتَ عَنَّا وَ غَفَرْتَ لَنَا وَ رَحِمْتَنَا

6 فضیلت ویژه ماه رمضان!

رمضان ماهی سراسر خیر و برکت است. لحظه لحظه ی آن مملو از آثار و برکاتی ارزشمند است که همین امر سبب به وجود آمدن فرصتی مغتنم در این ماه می گردد

اهمیت دعا کردن در ماه رمضان

از او هر چه خواسته شود اجابت می شود ، هر چه در توان کسی از بنی بشر نیست از او بر می آید ، و مهمتر از همه اینست که اگر هزاران بار از او درخواست کنیم ، نه تنها ارزشمان را از دست نمی دهیم ، بلکه برای او عزیزتر و محترمت آنست و کسانی که دعایشان مستجاب نمی شود،

سفر به آن سوی زمان

در دو سوره قرآن، از «معراج» سخن به میان آمده است؛ سوره «اسراء»، درباره قسمت اول معراج پیامبر صلی الله علیه وآله (از مسجدالحرام تا مسجد الاقصی) و سوره «والنّجم»، درباره سیر آسمانی آن حضرت از مسجدالاقصی به اوج آسمان ها و ملکوت عالم، سخن گفته است. درباره قسمت دوم، چهار نظر وجود دارد که عبارتند از:

فضیلت و اعمال ماه ذی الحجه

بزرگان دین هنگامی که این ماه وارد می‌شد، به عبادت در آن مخصوصاً در دهه اوّل این ماه اهمیت ویژه‌ای می‌دادند.

چند درس مهم از نماز دهه اول ذیحجه

دهه اول ذیحجه از ایام مهم سال است که عمل خیر و عبادت در آن بسیار مهم است. بیش از ده صفحه در مفاتیح الجنان درباره اهمیت و اعمال عبادی این ایام است.

اعمال و آداب ماه محرم الحرام

کتاب «المراقبات» یا «اعمال السنه» یکی از تألیفات عالِم عامل و فقیه کامل مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی می باشد. این کتاب که در واقع حاصل عمر ایشان می باشد، به یادآوری و ذکر مهمترین اعمال و مراقبات سال و ذکر نکاتی درباره سیر و سلوک می پردازد.

اعمال ماه صفر علت نامگذاری ماه صفر

ماه صفر دومین ماه قمری است که برای آغاز آن اعمالی ذکر شده از جمله نماز، روزه و خواندن قرآن . در نامگذاری این ماه دو جهت ذکر شده است، یکی اینکه از "صُفْرَة(زردی)" گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است. دلیل دیگر اینکه از "صِفْر(خالی)" گرفته شده، زیرا مردم پس از پایان ماههای حرام، روانه جنگ می‌شدند و شهرها خالی می‌شد.

فضیلت ماه رجب الاصب

اعمال این ماه به دو دسته تقسیم می شود: الف- اعمال و عبادات مشترک بین تمام روزها و شب های این ماه ب- اعمال ویژه که مختص روزها و شب های خاص این ماه است. امام صادق (ع) به شخصی تعلیم داد که در هر صبح و شام و بعد از هر نماز، این دعا را بخواند: یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیَّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الْأخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الْأخِرَةِ فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ یا ذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ یا ذَاالنَّعْمآءِ وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النَّارِ!

چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟

در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب می کنند. دلیل چیست؟ خدا می گوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه می کنی؟

گوهر فضیلت

امیرالمؤمنین علیه السلام این ماه را روزه داشتی و گفتی: رجب، ماه منست و شعبان ماه رسول خداست و ماه رمضان، ماه خدای تعالی است جل و جلاله. و امام صادق علیه السلام فرمود: رسول اللّه صلی الله علیه و آله فرمود: هر که از رجب سه روز روزه دارد خدای تعالی وی را به هر روزی روزه سالی بنویسد و هر که هفت روز روزه دارد، هفت در دوزخ ازو در بندند و هر که هشت روز روزه دارد هشت درِ بهشت از برای او بگشایند و هر که پانزده روز روزه دارد خدای تعالی حساب وی آسان کند و هر که همه ماه رجب روزه دارد خدای تعالی وی را خشنود کند و خشنودی خود بنویسد و از هر که خشنود باشد، وی را عذاب نبود.

آشتی با خدا

هرکدام از ماههای خدا خصوصیتی دارند که شاید ماه دیگری نداشته باشد؛ اعمال خاصی که برای هرکدام ذکر شده، دلیل این ادعاست. مثلاً برای سه ماه رجب و شعبان و رمضان بیشترین دعاها، زیارت ها و اعمال عبادیِ مستحب و واجب وارد شده است.

چرا این چهار ماه بیشتر می شود

شکی نیست که هر جرمی از هر مجرمی با عمد و اختیار، استحقاق جریمه و مجازات را دارد و از سوی دیگر، همه مجرمان، یکسان نیستند و بدون شک، شرایط زمانی، مکانی، روانی و ویژگی های دیگر آنها تفاوت دارد.

فرصت پرواز

ماه رمضان نزدیک است. فقط یک ماه دیگر تا ضیافت بزرگ الهی فرصت داریم، چقدر خود را برای آن مهمانی بزرگ آماده کرده ایم؟ در ماه رجب چه توشه ای کسب کردیم و برای استفاده بهتر از ماه شعبان چه فکری داریم؟ مبادا شعبان هم بگذرد و ما بدون تحول روحی و با آلودگی به مهمانی خداوند وارد شویم. مبادا بر زنگارهای دل غلبه نکنیم و دیو درونمان را بیرون نرانیم که در این صورت جایی برای محبوبمان نخواهد ماند.

گوهر فضیلت

این ماهی است که در آن بهشت را بیارایند و روزهای مؤمنان را منشعب سازند و بیفزایند و از این جهت آن را شعبان خوانند.

شعبان دهلیز ماه رمضان

ماه شعبان المعظم ماه نیایشِ عارفانه و دانشگاه ترقی و ماه خودسازی و تهذیب و تزکیه نفس است. ماه رجب و شعبان را برای کسب این آمادگی و درک هرچه بیشتر عظمت ماه رمضان قرار داده اند.

ذکر ویژه هفته پایانی شعبان

آیت الله مجتبی تهرانی با اشاره به توصیه امام رضا(ع) به اباصلت در هفته پایانی ماه شعبان گفت: حضرت بر گفتن ذکر «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ» تأکید دارند.

متاسفانه ماه شعبان المعظم در حال اتمام است!

شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید. توفیق الهی، قرب الهی، استغنای ناشی از تفضل الهی، رزق مادی، رزق معنوی، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفره ی ماه رمضان گذاشته اند.

ضیافت الهی

در فرهنگ اسلامی، رمضان این ماه ضیافت الهی؛ آغاز ماه های سال بوده(1) امام صادق علیه السلام می فرماید: «اِذا سَلُمَ شَهرُ رمضانَ سَلُمتِ السّنَةُ»، قال علیه السلام : «و رأس السّنة شهرُ رمضانَ.»(2) سلامت «سال» در گرو سلامت آن است. اگر این ماه انسان مواجه با آفت شود، تمام سال دچار آسیب خواهد شد.

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

ماه رمضان ماه توبه و انابه

رمضان در کلام مقام معظم رهبری: «در دعاهائی که چه در صحیفه ی مبارکه ی سجادیه، چه در بقیه ی دعاهای مأثورِ برای ماه رمضان وارد شده است،

تقوا

4- قرآن، تمام تبعيض‌هاى نژادى، حزبى، قومى، قبيله‌اى، اقليمى، اقتصادى، فكرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مى‌شمارد و ملاك فضيلت را تقوا مى‌داند. «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»

رگی از درخت فضیلت

در تاریخ میلاد خجسته امام مجتبی علیه السلام اندکی اختلاف وجود دارد. طبق قول مشهور، در 15 ماه مبارک رمضان سال سوم هجری، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.1 هفت سال از عمر شریفش مصادف با حیات پربار خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم بود. پدر گرامی اش امام علی بن ابیطالب علیه السلام و مادر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، دختر پیامبر خداست.

برتر از هزار ماه

«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است 1 و «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است؛2 اما معنای اصطلاحی «قدر»، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن 3 و به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیزی «قدر» نام دارد.4

نگاهی فضایل و ویژگی های شب قدر

شب قدر، بر اساس آیات و روایات، از شب های مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سوره ای نیز به نام « قدر» نازل فرموده است. در احادیث اسلامی نیز به صراحت بیان شده که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمی رسد. برای نمونه، در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است:

اعمال پر فضیلت ماه ذی الحجه

امام صادق (علیه السلام) می ‌فرماید: پدرم حضرت امام باقر (علیه السلام) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذی الحجّه، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را ترک مکن: در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را می‌ خوانی، پس از آن این آیه (آیه ۱۴۲ سوره اعراف) را می‌ خوانی: وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ لَیْلَةً، وَ أَتْمَمْنا‌ها بَعَشْر، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً. و ما با موسی سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پروردگارش (با او) چهل شب تمام شد وَ قالَ مُوسی لاَِخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی، وَأَصْلِـحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیـلَ الْمُفْسِـدینَ؛ و موسی به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آن‌ها را) اصلاح کن و از روش مفسدان پیروی منما. اگر چنین کنی، در ثواب حاجیان، و اعمال حجّ آن‌ها شریک می ‌شوی.

جویباری از بهشت

اگرچه اجزاء زمان همانند یکدیگرند، خداوند متعال برخی امور یکسان را از طریق اعطای حرمت و قداست افزونتری به آنها، از ویژگی خاصی برخوردار ساخته که دیگر امور از این خصوصیت بی بهره اند

فضیلت ماه رجب الاصب

اعمال این ماه به دو دسته تقسیم می شود: الف- اعمال و عبادات مشترک بین تمام روزها و شب های این ماه ب- اعمال ویژه که مختص روزها و شب های خاص این ماه است. امام صادق (ع) به شخصی تعلیم داد که در هر صبح و شام و بعد از هر نماز، این دعا را بخواند: یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیَّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الْأخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الْأخِرَةِ فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ یا ذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ یا ذَاالنَّعْمآءِ وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النَّارِ!

بهار خودسازی را گرامی بداریم

با فرا رسیدن ماه پر برکت رجب، بهار خودسازی آغاز می شود . در فرهنگ مؤمنان پارسا و اهل سلوک و معرفت، ماه رجب از فرصت های ارزشمند و ایام گرانقدری است که نسیم رحمت الهی بیش از روزهای معمولی می وزد و باران رحمت الهی بیش از دیگر ایام بر جهان هستی می بارد .

طلیعه انس

رجب، هفتمین ماه سال قمری است که در اسلام به آن اهمیت ویژه ای داده شده و در شمار ماه های پرفضیلتْ و یکی از چهارماه برخوردار از حرمت و قداست ویژه است.

روزه این ۳ روز ماه رجب را از دست ندهید

با مطالعه منابع دینی می بینیم که خداوند متعال دو چیز را به خود نسبت می دهد و برای خود می داند: «ماه رجب» و «روزه»!

این چهار ماه

شکی نیست که هر جرمی از هر مجرمی با عمد و اختیار، استحقاق جریمه و مجازات را دارد و از سوی دیگر، همه مجرمان، یکسان نیستند و بدون شک، شرایط زمانی، مکانی، روانی و ویژگی های دیگر آنها تفاوت دارد.

ماه شعبان در آئینه احادیث

حضرت رسول صلى الله علیه وآله مى‌فرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مى‌کنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود، شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان، براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او می‌ گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.

روزه شعبان

قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص وَ قَدْ تَذَاكَرَ أَصْحَابُهُ عِنْدَهُ فَضَائِلَ شَعْبَانَ قَالَ شَهْرٌ شَرِيفٌ وَ هُوَ شَهْرِي وَ حَمَلَةُ اَلْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ وَ تَعْرِفُ حَقَّهُ وَ هُوَ شَهْرٌ زَادَ اَللَّهُ فِيهِ أَرْزَاقَ اَلْمُؤْمِنِينَ لِرَمَضَانَ

ماه شعبان و اتصال به ماه رمضان

مناجات و دعا سیره عملی اهل بیت علیهم السلام و بزرگان بوده است. از جمله مناجات ها مناجات معروف شعبانیه است. آخرین جمعه ماه شعبان در روایتى آمده که حضرت رضا(ع) در آخرین جمعه از ماه شعبان به اباصلت فرمود: بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است، در این باقیمانده ماه تقصیرهاى گذشته ات را تدارک کن و بر آنچه به کارت می‌آید همّت کن، در دعا و استغفار و تلاوت قرآن بسیار بکوش و از گناهان خویش به سوى خدا توبه کن تا ماه رمضان فرا می‌رسد بر خدا مخلص باشى.

چگونه برای ورود به رمضان آماده شویم؟

هوشیار باش! که شاید این ماه شعبان آخرین شعبان عمر تو باشد، شاید این رمضان آخرین رمضان عمر تو باشد. چه کسی می‌‏داند چه پیش خواهد آمد؟ زندگی ما به گونه‌‏ای است که نسبت به هیچ یک از عوامل متزلزل کننده و بر هم زننده زندگی اختیار و کنترلی نداریم و هر لحظه ممکن است در معرض مرگ قرار بگیریم.

توصیه های رهبر انقلاب برای استفاده از ماه های رجب، شعبان و رمضان

اعتقاد و توجه به نقش عوامل معنوی در موفقیت های یک ملّت در کنار عوامل مادی، از خطوط مورد تأکید دائمی رهبر معظم انقلاب اسلامی است. دعا، مناجات، استغفار، تضرّع، توسّل، تقرّب به ذات پروردگار و تلاش برای خودسازی کلید گشایش درهای رحمت الهی به روی جامعه است. لذا استفاده هر چه بیشتر از فرصت سه ماه پر برکت رجب و شعبان و رمضان به مثابه پنجمین فصل از سال -که گویی خداوند رحمان این فصل مجازی پر برکت و معنویت را در کنار فصول دیگر سال قرار داده- توصیه همیشگی حضرت آیت الله خامنه ای به جامعه مومن و انقلابی است.

ماه رمضان ماه توبه و انابه

این «شهر التّوبة و الانابه» است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی می گوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت می کنیم؛ توجه نمی کنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد.

نام‌ های ماه مبارک رمضان و معانی آنها

همه ماه ‌ها ماه خداست، اما اینکه ماه رمضان را می ‌فرمایند ماه خدا این نشان از عظمت این ماه دارد. اما اینکه ماه خدا را نسبت به ماه رمضان تصریح می کند، نشان از عظمت این ماه دارد. یعنی یک اتفاقی در این ماه می ‌افتد یک آثار و برکاتی در این ماه هست که در سایر ماه ‌ها نیست. ماه رمضان ماهی است که انسان می ‌تواند صفای باطن را تحصیل کند.

زمان دقیق شب قدر چه زمانی هست

بعضی از علما یا بزرگان اهل معرفت یک سال تمام شب ها را بیدار بوده اند تا شب قدر را درک کنند.» آیا این مطلب صحت دارد؟ برای ما هر شب، شب قدر است در خوابیدن. چون در همه شب های سال خواب هستیم! این سید بن طاووس رحمه الله است که این تعبیر را دارد: «إنی لأعرِفُ مَن یَعرِف لَیلَة القدر» یعنی «من کسی را می شناسم که شب قدر را می شناسد!»

رمضان، زمینه ساز آرامش

ماه مبارك رمضان، ماه انس و دوستی با پروردگار و اطاعت از اوست. در این ماه با انجام مجموعه ای از عبادات و طاعات، بستری مناسب برای آرامش و تسكین قلب مهیا می شود.

سرباز شش ماهه

هنگامی که همه یاران و اصحاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، ندای غریبانه امام بلند شد:

ماه هاشمیان

حضرت عباس (ع) دارای زیبایی ویژه ای بود و چهره دلربایش، هر بیننده ای را به تحسین وامی داشت. او چون ماه تمام، در میان هاشمیان می درخشید. جدّ او، عبد مناف را «ماه مکه» و عبداللّه، پدر پیامبر اکرم (ص)را «ماه حرم» می خواندند. حضرت عباس (ع) نیز «ماه بنی هاشم» لقب گرفت تا لقب گویایی برای چهره رعنا و دلکش او باشد. گذشته از آن، در بین بسیاری از گزارش های تاریخی در راستای ویژگی های جسمی حضرت عباس (ع) آمده است

ماه رجب (فضیلت ماه رجب)

در حکایتی دل نشین از پیامبر گرامی اسلام از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا(ص) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد.

چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟

در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب می کنند. دلیل چیست؟ خدا می گوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه می کنی؟

شب آرزوها و لیله الرغائب

در لیله الرغائب هم خداوند می فرماید شما را به آرزوهایتان می رسانم. آنهایی که به خدا ایمان دارند آرزوهایشان را از خدا می گیرند و کسانی که باور ندارند نتیجه نمی گیرند.

دعای امام موسی کاظم علیه السلام بعد از نماز شب در ماه رجب

زندگی مرا زندگی پاک و پاکیزه و مرگم را مرگی معتدل و مستقیم و بازگشتم را بازگشتی گرامی که خواری و رسوایی در آن نباشد خدایا درود فرست بر محمد و آلش آن پیشوایانی که سرچشمه های حکمت و ولی نعمت و معادن عصمتند و بوسیله ایشان مرا از هر بدی محافظت فرما و مگیر مرا در حال غرور و نه در حال غفلت و بی خبری.

ای ماه بنی هاشم

چهارمین روز از شعبان سال 26 ه .ق. عیدی دیگر بر اعیاد شیعه اضافه شد. شادی و سرور صحن دلهای بسیاری را روشنایی عشق بخشید. مردم مدینه به خانه علی علیه السلام رهسپار بودند تا بهترین تبریکات خود را به پدر و مادر طفل نو رسیده بیان کنند.

ماه هاشمیان

حضرت عباس (ع) دارای زیبایی ویژه ای بود و چهره دلربایش، هر بیننده ای را به تحسین وامی داشت. او چون ماه تمام، در میان هاشمیان می درخشید.

تمرین خوب خواستن

رهروان فضیلت، تمرین خوب خواستن و خوب زیستن را در ماه های دعا و عبادت، یعنی ماه رجب و شعبان به انجام می رسانند و روش خوب خواستن را می آزمایند.

ماه رمضان ماه توبه و انابه

ین «شهر التّوبة و الانابه» است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی می گوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت می کنیم؛ توجه نمی کنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد.

سید ماه ها در بیان سید امام ها

حضرت علی علیه السلام در اولین روز ماه رمضان در مسجد کوفه خطبه خواند. پس خدا را به بهترین ستایش و برترین و رساترین ثنا ستود و بر پیامبرش محمد- درود فرستاد. سپس فرمود:

چرا گناه در ماه رجب را دو برابر حساب می کنند؟

آیت الله قرهی درباره ماه رجب گفت: در ماه رجب المرجّب که ماه حرام است گناه را دو برابر حساب می کنند. دلیل چیست؟ خدا می گوید: من این ماه را ماه غفران قرار دادم، آن وقت تو گناه می کنی؟

اعمال ماه رجب

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به پایه آن نمی رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می گردد.»[1]

تقرب الهی و قرب معنوی در مناجات شعبانیه

ملاک در قرب به خدا که از تزکیه نفس حاصل می شود زدودن موانع به انضمام رشد دادن نفس به سوی کمال با افعال اختیاری به کمک همین بدن و جسم برای توجه دل و قلب به سوی خداست و هر چه دل انسان بیشتر متوجه خدا باشد و از خود غافلتر باشد او به خدا مقربتر است تا آن جا که دیگر غیر از خدا کسی دیگری را نمی بیند مثل پیامبران و اولیای معصومین که تنها توجه ایشان به خدا بوده است و بس، و غیر از خدا را نمی بینند.

دعای شب و آه سحر

نیمه شعبان در اذهان شیعیان و محبّان اهل بیت، علیهم السّلام، به عنوان روز میلاد نجات بخش موعود معنا و مفهوم می یابد. روز میلاد بزرگ مردی که انسانیت، ظهور او را به انتظار نشسته و عدالت برای پای بوس قدمش لحظه شماری می کند.

فاطمه زهرا علیهاالسلام سرّ لیلة القدر

فاطمه زهرا علیهاالسلام همچون لیلة القدر، حضوری مستمر، کارآمد و تأثیرگذار در همه عرصه های هستی دارد و ظرف وجودش ظرف تحقق اراده و مشیّت الهی و افاضه فیض ربوبی است. او اگرچه به مثابه «قدر»، قدرش ناشناخته مانده است و باید تأویل حقیقت و کنه وجودش را در قیامت مشاهده کرد،

آتش، خون، لبخند

سنگر را این طور برایمان تعریف کرده اند: محلی برای دفاع از دشمن و پناهگاهی در برابر هجوم او، البته سنگرها، کوچک و بزرگ دارند، که به سنگرهای انفرادی و تجمعی معروفند، سنگر فرماندهی و آموزش و پشتیبانی و امدادرسانی، اطلاعات و سنگرهای انبارمانند برای مهمات و آذوقه هم که متفاوت از دوسنگر قبلی می باشند.

کابین خون

نزدیک بود جنگ صفین پایان یابد و به شکست نهایی سپاه شام منتهی شود که حیله عمرو بن العاص جلو شکست شامیان را گرفت و مبارزه را متوقف کرد.

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه غلاف و میخ و خون و تازیانه

معنای «خون بهای خدا» چیست؟

«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معنای انتقام و خون خواهی و نیز به معنای خون آمده است.1 1. برای ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد و آنچه از قربانی به خدای سبحان می رسد، گوشت و خون نیست، بلکه روح کردار و جان عمل (تقوا) است و حاجی وارث ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام است که اسماعیل نفسش را به قربانگاه می برد و آن را ذبح می کند و به لقاء الله می رسد. این سخن رهبر فقیدمان است که فرموده است: