عظمت حضرت عباس و عزای مادر

برچسپ ها: عباس ، مادر ، عظمت

Print Friendly and PDF

چه کم و کسری در زندگی عباس بن علی،همان طوری که مقاتل معتبر نوشته اند، وجود دارد؟قبلا اگر نبود برای ابو الفضل جز همین یک افتخار،با ابو الفضل کسی کاری نداشت.با هیچ کس غیر از امام حسین کاری نداشتند.خود امام حسین هم فرمود اینها فقط به من کار دارند و اگر مرا بکشند به هیچ کس دیگر کاری ندارند. وقتی که شمر بن ذی الجوشن از کوفه می خواهد حرکت کند بیاید به کربلا،یکی از حضاری که در آنجا بود و از طرف مادر[با ابوالفضل علیه السلام]خویشاوندی داشت،به ابن زیاد اظهار کرد که بعضی از خویشاوندان مادری ما همراه حسین بن علی هستند،خواهش می کنم امان نامه ای برای آنها بنویس.ابن زیاد هم نوشت.شمر خودش هم در یک فاصله دور[با ابو الفضل علیه السلام نسبت داشت،]یعنی از قبیله ای بود که قبیله ام البنین با آنها نسبت داشتند.در عصر عاشورا این پیام را شخص او آورد.حالا عظمت را ببینید،ادب را ببینید!این مرد پلید آمد کنار خیمه حسین بن علی علیه السلام فریادش را بلند کرد:«این بنوا اختنا،این بنو اختنا»خواهرزادگان ما کجا هستند؟خواهرزادگان ما کجا هستند؟ابو الفضل در حضور ابا عبد الله نشسته بود و برادرانش همه آنجا بودند.اصلا جوابش را ندادند تا امام فرمود: «اجیبوه و ان کان فاسقا»جوابش را بدهید هر چند آدم فاسقی است.آقا که اجازه داد، جواب دادند.آمدند گفتند:«ما تقول؟»چه می گویی؟شمر گفت:مژده و بشارتی برای شما آورده ام،از امیر عبید الله برای شما امان آورده ام،شما آزادید،الآن که بروید جان به سلامت می برید.گفتند:خفه شو!خدا تو را لعنت کند و آن امیرت ابن زیاد و آن امان نامه ای که آورده ای.ما امام خودمان،برادر خودمان را اینجا رها کنیم به موجب اینکه ما تامین داریم؟!

در شب عاشورا اول کسی که نسبت به ابا عبد الله اعلام یاری کرد،همین برادر رشیدش ابوالفضل بود.بگذریم از آن مبالغات احمقانه ای که می کنند،ولی آنچه که در تاریخ مسلم است،ابوالفضل بسیار رشید،بسیار شجاع،بسیار دلیر،بلند قد و خوشرو و زیبا بود(و کان یدعی قمر بنی هاشم)که او را«ماه بنی هاشم »لقب داده بودند.اینها حقیقت است.شجاعتش را البته از علی علیه السلام به ارث برده است.داستان مادرش حقیقت است که علی به برادرش عقیل فرمود:عقیل!زنی برای من انتخاب کن که «ولدتها الفحولة »از شجاعان به دنیا آمده باشد.«لتلد لی فارسا شجاعا»دلم می خواهد از آن زن فرزند شجاع و دلیری به دنیا بیاید.عقیل،ام البنین را انتخاب می کند و می گوید این همان زنی است که تو می خواهی.تا این مقدار حقیقت است.آرزوی علی در ابوالفضل تحقق یافت. روز عاشورا می شود،بنابر یکی از دو روایت،ابوالفضل می آید جلو،عرض می کند برادرجان،به من هم اجازه بفرمایید،این سینه من دیگر تنگ شده است، دیگر طاقت نمی آورم،می خواهم هر چه زودتر جان خودم را قربان شما کنم.من نمی دانم روی چه مصلحتی-خود ابا عبد الله بهتر می دانست-فرمود:برادرم!حالا که می خواهی بروی،پس برو بلکه بتوانی مقداری آب برای فرزندان من بیاوری.(این را هم عرض کنم:لقب «سقا»(آب آور)قبلا به حضرت ابوالفضل داده شده بود،چون یک نوبت یا دو نوبت دیگر در شبهای پیش ابوالفضل توانسته بود برود،صف دشمن را بشکافد و برای اطفال ابا عبد الله آب بیاورد.این جور نیست که سه شبانه روز آب نخورده باشند،خیر،سه شبانه روز بود که[از آب]ممنوع بودند،ولی در این خلال توانستند یکی دو بار آب تهیه کنند.از جمله در شب عاشورا تهیه کردند،حتی غسل کردند،بدنهای خودشان را شستشو دادند).فرمود:چشم.

حالا ببینید چه منظره با شکوهی است،چقدر عظمت است،چقدر شجاعت است،چقدر دلاوری است، چقدر انسانیت است،چقدر شرف است،چقدر معرفت است،چقدر فداکاری است!یکتنه خودش را به این جمعیت می زند.مجموع کسانی را که دور این آب را گرفته بودند چهار هزار نفر نوشته اند.خودش را وارد شریعه فرات می کند.اسب خودش را داخل آب می برد.این را همه نوشته اند:اول،مشکی را که همراه دارد پر از آب می کند و به دوش می گیرد.تشنه است،هوا گرم است،جنگیده است،همین طوری که سوار است تا زیر شکم اسب را آب گرفته است، دست می برد زیر آب،مقداری آب با دو مشت خودش تا نزدیک لبهای مقدس می آورد.آنهایی که از دور ناظر بوده اند گفته اند اندکی تامل کرد،بعد دیدیم آب نخورده بیرون آمد. آبها را روی آب ریخت.آنجا کسی ندانست که چرا ابوالفضل آب نیاشامید،اما وقتی بیرون آمد یک رجزی خواند که در این رجز مخاطب خودش بود نه دیگران.از این رجز فهمیدند چرا آب نیاشامید.دیدند در رجزش دارد خودش را خطاب می کند،می گوید:

یا نفس من بعد الحسین هونی

و بعده لا کنت ان تکونی

هذا الحسین شارب المنون

و تشربین بارد المعین

هیهات ما هذا فعال دینی

و لا فعال صادق الیقین (1)

ای نفس ابو الفضل!می خواهم دیگر بعد از حسین زنده نمانی.حسین دارد شربت مرگ می نوشد،حسین با لب تشنه در کنار خیمه ها ایستاده است و تو می خواهی آب بیاشامی؟ !پس مردانگی کجا رفت؟شرف کجا رفت؟مواسات کجا رفت؟همدلی کجا رفت؟مگر حسین امام تو نیست؟مگر تو ماموم او نیستی؟مگر تو تابع او نیستی؟هرگز دین من به من اجازه نمی دهد،هرگز وفای من به من اجازه نمی دهد.ابوالفضل در برگشتن مسیر خودش را عوض کرد،خواست از داخل نخلستان برگردد(قبلا از راه مستقیم آمده بود)چون می دانست همراه خودش یک امانت گرانبها دارد.تمام همتش این است که این آب را به سلامت برساند،برای اینکه مبادا تیری بیاید و به این مشک بخورد و آبها بریزد و نتواند به هدف خودش نائل شود.در همین حال بود که یکمرتبه دیدند رجز ابوالفضل عوض شد.معلوم شد حادثه تازه ای پیش آمده است.فریاد کرد:

و الله ان قطعتموا یمینی

انی احامی ابدا عن دینی

و عن امام صادق الیقین

نجل النبی الطاهر الامین

به خدا قسم اگر دست راست مرا هم قطع کنید،من دست از دامن حسین بر نمی دارم.

طولی نکشید که رجز عوض شد:

یا نفس لا تخش من الکفار

و ابشری برحمة الجبار

مع النبی السید المختار

قد قطعوا ببغیهم یساری (2)

در این رجز فهماند که دست چپش هم بریده شده است.این گونه نوشته اند:با آن هنر فروسیتی که[در او]وجود داشته است،به هر زحمت بود این مشک آب را چرخاند و خودش را روی آن انداخت.دیگر من نمی گویم چه حادثه ای پیش آمد،چون خیلی جانسوز است. ولی اشعاری است از مادرش ام البنین،چون شب تاسوعا معمول است که ذکر مصیبت این مرد بزرگ می شود،آن را هم عرض می کنم.

ام البنین مادر حضرت ابوالفضل در حادثه کربلا زنده بود ولی در کربلا نبود،در مدینه بود.در مدینه بود که خبر به او رسید که در حادثه کربلا قضایا به کجا ختم شد و هر چهار پسر تو شهید شدند.این بود که این زن بزرگوار به قبرستان بقیع می آمد و در آنجا برای فرزندان خودش نوحه سرایی می کرد.نوشته اند اینقدر نوحه سرایی این زن دردناک بود که هر که می آمد گریه می کرد،حتی مروان حکم که از دشمن ترین دشمنان بود.

این زن گاهی در نوحه سرایی خودش همه بچه هایش را یاد می کند و گاهی بالخصوص ارشد فرزندانش را.ابوالفضل،هم از نظر سنی ارشد فرزندان او بود،هم از نظر کمالات جسمی و روحی.

من یکی از دو مرثیه ای را که از این زن به خاطر دارم برای شما می خوانم.به طور کلی عربها مرثیه را خیلی جانسوز می خوانند.این مادر داغدیده در این مرثیه جانسوز خودش گاهی این گونه می خواند،می گوید:

یا من رای العباس کر علی جماهیر النقد

و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد

انبئت ان ابنی اصیب براسه مقطوع ید

ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد

لو کان سیفک فی یدیک لما دنی منک احد (3)

می گوید ای چشم ناظر،ای چشمی که در کربلا بودی و آن مناظر را می دیدی،ای کسی که در کربلا بودی و می دیدی،ای کسی که آن لحظه را تماشا کردی که شیر بچه من ابوالفضل از جلو،شیر بچگان دیگر من پشت سرش بر این جماعت پست حمله برده بودند،ای چنین شخصی، ای حاضر وقعه کربلا،برای من یک قضیه ای نقل کرده اند،من نمی دانم راست است یا دروغ، آیا راست است؟به من این جور گفته اند،در وقتی که دستهای بچه من بریده بود،عمود آهنین به فرق فرزند عزیز من وارد شد،آیا راست است؟بعد می گوید ابوالفضل،فرزند عزیزم!من خودم می دانم اگر تو دست می داشتی مردی در جهان نبود که با تو روبرو بشود.اینکه آمدند چنین جسارتی کردند برای این بود که دستهای تو از بدن بریده شده بود.

و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

پی نوشت ها:

1) بحار الانوار،ج 45/ص 41.

2) همان،ص 40.

3) منتهی الآمال،ج 1/ص 386.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

سالروز وفات مادر مهتاب؛ حضرت ام البنین(س)

نام "فاطمه" و کنیه "امُّ البنین" (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی بن ابی طالب علیه السلام و فرزندانش عباس علیه السلام ، عبداللّه ، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند. آرام گاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.

ماه هاشمیان/ویژگی های فردی حضرت عباس (ع)

حضرت عباس (ع) دارای زیبایی ویژه ای بود و چهره دلربایش، هر بیننده ای را به تحسین وامی داشت. او چون ماه تمام، در میان هاشمیان می درخشید. جدّ او، عبد مناف را «ماه مکه» و عبداللّه، پدر پیامبر اکرم (ص)را «ماه حرم» می خواندند. حضرت عباس (ع) نیز «ماه بنی هاشم» لقب گرفت تا لقب گویایی برای چهره رعنا و دلکش او باشد. گذشته از آن، در بین بسیاری از گزارش های تاریخی در راستای ویژگی های جسمی حضرت عباس (ع) آمده است:

حکایتهای کوتاه

آیت الله حاج سید عباس کاشانی حائری نقل می کرد: «روزی در خانه آیت الله العظمی حکیم (1) بودم که کلیددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل، علیه السلام، تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس ابوالفضل، علیه السلام، را آب گرفته و بیم آن می رود که ویران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نیز آسیب کلی وارد شود، شما کاری بکنید.

مصیبت ام البنین(س) مادر حضرت عباس(س)

امام صادق علیه السلام فرمود:«رحم الله عمی العباس لقد اثر و ابلی بلاء حسنا... » (1) خدارحمت کند عموی ما عباس را،عجب نیکو امتحان داد،ایثار کرد و حداکثر آزمایش را انجام داد.برای عموی ما عباس مقامی در نزد خداوند است که تمام شهیدان غبطه مقام او را می برند.)اینقدر جوانمردی،اینقدر خلوص نیت،اینقدر فداکاری! ما تنها از ناحیه پیکر عمل نگاه می کنیم،به روح عمل نگاه نمی کنیم تا ببینیم چقدر اهمیت دارد.

صفای چشمه مهتاب

در ارزیابی شخصیت افراد، اصولاً مجموعه ای از صفات و ویژگی آن ها مؤثر و تعیین کننده است. البته گاهی اوقات تنها یکی از ویژگی های برجسته یک فرد، می تواند شخصیت او را از دیگران متمایز کند.

دانش و آگاهی عباس(ع)

قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس، روز چهارم شعبان سال 26 ه.ق در مدینه منورّه دیده به جهان گشود و در روز عاشورا، سال 61 هجری قمری در کربلای معلّی در راه حمایت از دین و قرآن، و در راه نصرت اهل بیتع و امام زمان خویش در سن 34 سال و 5 ماه و 6 روزگی به شهادت رسید.

غیرت و حمیت حضرت ابوالفضل علیه السلام

غیرت و حمیت حضرت ابوالفضل علیه السلام

وقتی که قد سرو خم شد

کسانی که حسین علیه السلام خود را به بالین آنها رساند مختلف بودند،هر کس در یک وضعی قرار داشت.وقتی امام وارد می شد یکی هنوز زنده بود و با آقا صحبت می کرد، دیگری در حال جان دادن بود.

ما را به میزبانی صیاد، الفتی است...

اگر این فکر مثل جرقه ای به ذهنش نزده بود، شاید هیچگاه آن راز فاش نمی شد و قطعا من هم امروز آن را برای شما حکایت خدایا، زیر این آسمان کبود، و این گنبد دوار، آیا کسی مثل من نمی کردم.

عظمت حضرت عباس و عزای مادر

چه کم و کسری در زندگی عباس بن علی،همان طوری که مقاتل معتبر نوشته اند، وجود دارد؟قبلا اگر نبود برای ابو الفضل جز همین یک افتخار،با ابو الفضل کسی کاری نداشت.با هیچ کس غیر از امام حسین کاری نداشتند.

نیکی به پدر و مادر

«وقضی ربّک الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما افّ و لا تنهرهما و قل لهما قولاً کریماً؛ پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند، به آنان «وای» مگو و آنان را مران و با آنان [لطیف و سنجیده و] بزرگوارانه سخن بگو».

فنون فرزند پروری

والدین، دارایی های مشترکی به نام فرزندان دارند، اغلب همگی در یک هدف شریک هستند: پرورش فرزندانی خوشبخت، سلامت، مطمئن به خود، همیار و مسئول و... . حال سوا ل این است، آیا به عنوان والدین توانسته اید حرفه ای مهم، به نام فرزند پروری را خوب انجام دهید؟

عملی که عذاب پدر و مادر را کم می کند!

تلاوت قرآن از هر کس و در هر زمان و مکان باشد خوب و با ارزش است اما از بعضى افراد با ارزش تر است. در این باره به حدیثى که از امام صادق علیه السلام وارد شده ، توجه فرمایید.

مادر من فاطمه بود

معصومیت مادرم عصمت خداوند بود، حتی زمین هم رخصت می گرفت . عاشقش بودم مثل هر کودک دیگر .

شکوفاتر از بهار

مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی.

مایه افتخار

بیستم جُمادی الثّانی، چشم ها در انتظار مولودی مبارک، از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله وسلّم بودند. دست ها به سوی آسمان بلند و دل ها در نجوای الهی فرو رفته بودند. حضرت خدیجه علیهاالسّلام هم، میهمان چهار بانوی بزرگ بهشتی بودند.

عرفه در کلام رهبری معظم انقلاب

آنچه که آن وقت برای من مطرح بود و عملاً وجود داشت، این بود که اهل دعا و ذکر و دعاهای مأثور و اعمالی که وارد شده بود، بودم. مثلاً یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت طول میکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع میشود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب - روزهای نه چندان بلند - به طول می‌انجامد.

بعد از مرگ پدر و مادر، باز هم می شود به آن ها احسان کرد؟

خیرات و استغفار و اعمالی مانند این ها احسانی است که پس از مرگشان می توانیم نسبت به والدین مبذول داریم.

مادر ادب

مگر می شود از این مادر سخن نگفت، مادری که با تمام احساسات و علاقه مادری اش، وقتی خبر شهادتِ پسرش را، امیدش را و نور چشمش را شنید، تنها سخنی که گفت این بود: پسرم فدای حسین فاطمه! سلام بر تو، مادر وفا، مادر ادب و مادر عشق!

فاطمه ذات تمام خوبی ها و مادر تمام نیکی ها

فرمود فاطمه مهین بانوی زنان در دو جهان است. فرمود فاطمه پاره ی تن من است. فرمود او جان و دل من است که در سینه قرار دارد. فرمود او نور چشم و میوه ی دل من است. فرمود و هر کس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است. هر گاه فاطمه را دید؛ همه را متوجه دیدار کرد؛ دیدار! دیدار، یعنی شهود! دیدار، یعنی اشراق! دیدار، یعنی عشق؛ یعنی حضور؛ یعنی تجلی؛ یعنی ظهور!

مصیبت ام البنین(س) مادر حضرت عباس(س)

امام صادق علیه السلام فرمود:«رحم الله عمی العباس لقد اثر و ابلی بلاء حسنا... » (1) خدارحمت کند عموی ما عباس را،عجب نیکو امتحان داد،ایثار کرد و حداکثر آزمایش را انجام داد.برای عموی ما عباس مقامی در نزد خداوند است که تمام شهیدان غبطه مقام او را می برند.)اینقدر جوانمردی،اینقدر خلوص نیت،اینقدر فداکاری! ما تنها از ناحیه پیکر عمل نگاه می کنیم،به روح عمل نگاه نمی کنیم تا ببینیم چقدر اهمیت دارد.

روز مادر، نمودی از عمری در خدمت مادر

روز بیستم جمادی الثانی مطابق با ولادت اسوه مادران عالم، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و روز مادر و تکریم از شخصیت والای این موجود مقدس می باشد . به همین مناسبت در این نوشتار نگاهی کوتاه به مقام و منزلت و حقوق مادر در فرهنگ و اندیشه قرآن و اهل بیت علیهم السلام خواهیم داشت .

نذر مادر خلیفه

طبیب نگاهی به زخم پهلوی متوکل انداخت و گفت: «ای خلیفه، این زخم به دلیل عفونت زیادی که در آن جمع شده، روز به روز ورم اش بیشتر می شود».

فاطمه بنت اَسَد، میهمان کعبه

«فاطمه ـ دختر اَسَد و مادر امیرالمؤمنین(ع) ـ نخستین زنی بود که به همراه پیامبر(ص)، پای در مسیر دشوار هجرت نهاد و مهربان ترین مردم، به رسول خدا(ص) بود

مادر مهتاب

خورشید همواره در چشمان مادرانی طلوع می کند که به دور دستها خیره شده اند و برای فرداها مردان و زنانی می پرورانند تا در زمین، این امانت الهی، جانشینی اسمانی باشند.

حوراء مدینه

در و دیوار مکه را آیینه بندان کنید . آسمان مکه ار ستاره باران کنید . از عرش تافرش را با گل های یاس بیارایید . امشب خانه محمد ( صلی الله علیه و آله) میهمانی کوچک از آسمان دارد .

زنان باید به مادر بودن خود ببالند

«مادر» و «مادری کردن» تنها واژه ای است که با شنیدن آن، معنای مهربانی و از خودگذشتگی در ذهن متبادر می شود. بارها و بارها در آیه ها و روایت های دینی بر اهمیت و ارزش مادر بودن تأکید شده است. پیامبر(ص) در روایتی می فرماید: «بهشت در زیر پای مادران است»(نوری طبرسی، باب70)؛ جمله ای که هر زنی با شنیدن آن به مادر شدن و مادر بودن خود می بالد.

مادر نیایشها کیست

دفتر گشوده تاریخ همواره مزین به زرینه ترین برگهای بهشتی است؛ انسانهای وارسته ای که بر بلندای اندیشه آنها حقیقتهای هستی رویش می یابد و سعادت و کمال در ماهتاب نگاه آنها می درخشد. انسانهایی که در دامان خویش تاریخ را پرورش دادند و در گوش نسلهای فردا زمزمه توحید را نجوا کردند و لالایی آنها «لا اِله الاّ اللّه » بود.

بانوی زهد و فضیلت؛ لیلا

لیلا علیها السلام دختر ابومرّة بن عروة بن مسعود ثقفی و میمونه دختر ابوسفیان، مادر حضرت علی اکبر علیه السلام و همسر امام حسین علیه السلام بود. وی یکی از مادران شایسته و برجسته تاریخ اسلام است که در تربیت فرزند برومند امام حسین علیه السلام حضرت علی اکبرعلیه السلام، نقشی بسزا داشت. حضرت علی اکبرعلیه السلام جوانی است که وجود مبارکش در حماسه شکوهمند کربلا با رشادت های قابل تحسینش، لرزه بر قلب سپاه ظلم و ستم می انداخت. لیلا علیها السلام از خاندانی بزرگ و با شرافت بود. جدّش عروه یکی از دو مرد بزرگ و صاحب مقام در نزد قریش به شمار می رفت و جایگاهش چنان بود که اذعان می داشتند چرا قرآن بر کسی مثل او نازل نشده است؟! در این نوشتار، شخصیّت والای لیلاعلیها السلام، با اصل و نسبش معرفی شده و جایگاه شخصیّتی ایشان در منظر بزرگان و اهل بیت علیهم السلام بیان گردیده است. همچنین مسئله حضور ایشان در کربلا مورد کاوش و بررسی قرار می گیرد. شیوه مورد استفاده برای انجام این پژوهش، روش تحقیق تاریخی ـ توصیفی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است.

عظمت حضرت عباس و عزای مادر

چه کم و کسری در زندگی عباس بن علی،همان طوری که مقاتل معتبر نوشته اند، وجود دارد؟قبلا اگر نبود برای ابو الفضل جز همین یک افتخار،با ابو الفضل کسی کاری نداشت.با هیچ کس غیر از امام حسین کاری نداشتند.

سوسن؛ مادر امام

شناخت و معرّفی «اسوه های آسمانی» نقش بسیار تعیین کننده ای در حیات دنیوی و اخروی انسان ها دارد. لذا بایسته است به زوایای گوناگون زندگی و شخصیّت اُسوگان پرداخته و نوع ارتباط و تأثیر آنان با افراد، زمان، مکان و غیره را مورد بررسی قرار دهیم.

عظمت و برکات ماه رمضان

«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناى شدت حرارت گرفته شده و به معناى سوزانیدن مى باشد. چون در این ماه گناهان انسان بخشیده مى شود، به این ماه مبارك رمضان گفته اند.

جود و جبروت

«أللّهُمَّ أهْلَ الکِبریآء وَالعَظَمَة وأهلَ الجُودِ وَالجَبَروتِ وَأهلَ العَفْوِ وَالرَّحْمَة...».

خرین سفر شاهانه

بیست و ششم دی ماه مصادف است با یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران. تقویم را که ورق میزنیم تحت عنوان این روز نوشته است: « فرار شاه خائن در سال 1357 هجری.شمسی»

عظمت شخصیت حضرت عبدالعظیم در نظر امامان(ع) وعالمان بزرگ شیعه

عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب ع ، صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» و «الیوم واللیلة»، مشهور به حضرت عبدالعظیم و شاه عبدالعظیم، از سادات حسنی و از بزرگان این خاندان، و مورد احترام امامان عصر خود و از راویان موثق است.

عظمت حضرت عباس و عزای مادر

چه کم و کسری در زندگی عباس بن علی،همان طوری که مقاتل معتبر نوشته اند، وجود دارد؟قبلا اگر نبود برای ابو الفضل جز همین یک افتخار،با ابو الفضل کسی کاری نداشت.با هیچ کس غیر از امام حسین کاری نداشتند.