مقامی عظیم در سایه‌‌ی اطاعت حق

برچسپ ها: امام خمینی ، پیامبر ، حق ، اطاعت ، کمال ، خدا

Print Friendly and PDF

مقامی عظیم در سایه‌‌ی اطاعت حق

 

حضرت عباس

در بین صفات و كمالاتی كه یك انسان می تواند پیدا نماید ظاهرا عبودیت و بندگی خدا از همه بالا تر باشد حتی از رسالت و امامت و امثال آن. فلذا ما در نماز، قبل از شهادت به رسالت، شهادت به عبودیت پیامبر صلی الله علیه واله می دهیم و می گوییم: « أشهد أن محمدا عبده و رسوله » گویی پیامبر صلی الله علیه واله قبل از این كه رسول باشد عبد است و اساسا این عبودیت او بوده است كه وی را به مقام رسالت رسانده چنانچه همین مقام عبودیت و بندگی بوده است كه او را به معراج و آسمان برده چرا كه خداوند در همین رابطه می فرماید:

« سبحان الذی أسری بعبده لیلا ... » (1) .

پاك و منزه است آن خدایی كه بنده خود را در شب به سمت مسجد الحرام سیر داد!

و عبودیت و بندگی نیست چیزی جز اطاعت محض از مولی و ربّ به همین خاطر ما در زیارتنامه مأثور حضرت عباس علیه السلام اولین چیزی را كه نسبت به آن حضرت بیان می كنیم عبودیت است كه تفسیر آن همان اطاعت از خدا و رسول و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم می باشد .

« السلام علیك أیها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیرالمومنین و الحسن و الحسین » (2) .

فلذا امام خمینی رضوان الله علیه در مورد مقام عبودیت می فرمایند:

« كدام شخصیت مى‏تواند ادعا كند كه عبد اللَّه است و از همه عبودیتها بریده است، جز انبیاى عظام و اولیاى معظم ... » (3) .

حال اگر فقط انبیاء عظام و اولیای معظم می توانند ادعای عبودیت نمایند چگونه خواهد بود حال و مقام كسی كه همان انبیا و اولیای معظم برای او مقام عبودیت و بندگی را ادعا كنند ؟!

حضرت عباس علیه السلام كسی است كه ائمه معصوم ما صلوات الله علیهم این مقام را برای او ذكر نموده اند!

گفتیم كه تفسیر عبودیت همان اطاعت محض از اوامر و دستورات است و دیدیم كه این معنی در زیارتنامه اباالفضل علیه السلام نیز مورد اشاره واقع شد چرا كه بعد از این كه فرمود: عبد صالح، فرمود: مطیع خدا و رسول ! در اینجا قصد داریم كمی در این رابطه بنگاریم.

اطاعت بدون چون چرا از دستورات هر كسی ، بندگی نسبت به او محسوب می شود حال اگر آن شخص خدا بود یا از طرف خدا دستور می داد آن بندگی ، بندگی خداست و اگر آن دستور دهنده از طرف شیطان و هواهای نفسانی و بر اساس آن دستور می داد ، اطاعت از او ، بندگی و پرستش آن شخص و بندگی شیطان می باشد !

اطاعت خدا یا شیطان

خداوند در قرآن، یهود و نصارای را مورد سرزنش قرار داده است كه چرا علمای خود را كه همان احبار و راهبان باشند ، مورد پرستش قرار داده اند و آنها را به عنوان رب اتخاذ كرده و برایشان ربوبیت قائل شده اند:

« قاتلهم الله أنی یۆفكون اتخذوا أحبارهم و رهبانهم أربابا من دون الله ... » (4) .

خداوند آنها را بكشد چرا دروغ می گویند ؟! آنها احبار و رهبان خود را به عنوان رب اتخاذ نموده اند!!

در چند حدیث از امام باقر و صادق علیهما السلام در ذیل این آیه آمده است كه : « والله ما صلوا لهم و لاصاموا ولكن أطاعوهم فی معصیة الله » یا « ولكنهم أحلوا لهم حراما و حرموا لهم حلالا فاتبعوهم » یا « فعبدوهم من حیث لا یشعرون » (5) .

یعنی به خدا قسم كه یهود و نصاری علمای خود را نمی پرستیدند به این شكل كه برای آنها نماز بخوانند یا روزه بگیرند یا در مقابلشان سجده یا ركوع بكنند. پس چرا خداوند فرمود: آنها علمای خود را رب پنداشتند ؟

به این دلیل كه بدون چون و چرا از آنها اطاعت و تبعیت كردند مثلا حلالها را بر آنها حرام نمودند یا حرامها را بر آنها حلال نمودند و آنها اطاعت كردند و در حقیقت آن احبار و رهبان را كه غیر از خدا بودند بدون آن كه متوجه شوند پرستیدند!

نتیجه این كه اطاعت بدون چون چرا از دستورات هر كسی، بندگی نسبت به او محسوب می شود حال اگر آن شخص خدا بود یا از طرف خدا دستور می داد آن بندگی، بندگی خداست و اگر آن دستور دهنده از طرف شیطان و هواهای نفسانی و بر اساس آن دستور می داد، اطاعت از او، بندگی و پرستش آن شخص و بندگی شیطان می باشد!

چنانچه در حدیث امام باقر علیه السلام آمده است:

« من أصغی إلی ناطق فقد عبده فإن كان الناطق یۆدی عن الله عز و جل فقد عبد الله و إن كان الناطق یۆدی عن الشیطان فقد عبد الشیطان » (6) .

عبودیت و بندگی نیست چیزی جز اطاعت محض از مولی و ربّ به همین خاطر ما در زیارتنامه مأثور حضرت عباس علیه السلام اولین چیزی را كه نسبت به آن حضرت بیان می كنیم عبودیت است كه تفسیر آن همان اطاعت از خدا و رسول و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم می باشد

هر كس كه به سخن گویی گوش فرا دهد به حقیقت او را پرستیده است حال اگر آن سخن گو از طرف خدا ادا می نماید و سخن می گوید گوش دهنده خدا را پرستیده و اگر سخنگو از طرف شیطان سخن می گوید و حرفهایش شیطانیست گوش دهنده شیطان را پرستیده و در واقع نهی خداوند از پرستش شیطان در سوره یس همان نهی از پیروی از دستورات شیطان است!

باز در مورد شأن و جایگاه عبودیت و اطاعت و فرمانبرداری خوب است به این حدیث قدسی توجه نماییم:

« یابن آدم أنا حی لا أموت أطعنی فیما أمرتك حتی أجعلك حیا لاتموت یابن آدم أنا أقول للشیء كن فیكون أطعنی فیما أمرتك أجعلك تقول للشیء كن فیكون » (7) .

ای فرزند آدم من زنده ای هستم كه مرگ ندارم اگر مرا در اوامرم اطاعت كنی تو را مثل خودم حی لا یموت قرار خواهم داد و من هر چرا كه اراده كنم به صرف اراده تحقق میابد تو نیز اگر از دستوراتم اطاعت كنی به گونه ای می شوی كه اگر اراده كنی به صرف اراده ات اشیاء موجود می شوند!

حال معنای این جمله در زیارتنامه عباس علیه السلام را بهتر می فهمیم :

« السلام علیك أیها العبد الصالح المطیع لله ... » !!

 

پی نوشت ها:

1-سوره اسراء / آیه اول .

2- كامل الزیارات ص441 .

3- صحیفه امام ج14 ص348 .

4- سوره توبه /31 .

5- محاسن برقی ج1 ص246 .

6- كافی ج6ص434.

7- مستدرك الوسائل ج11ص258و259 .

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

در دلم بود که آدم شوم، اما نشدم

بود در پیرخرابات نهم روی نیاز تا به این طایفه محرم شوم، اما نشدم هجرت از خویش کنم خانه به محبوب دهم

ده فجر

با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان تنها امید رژیم پهلوی، به عنوان نخست وزیر معرفی و باقی مانده بود.

امام خمینى از نگاه اندیشمندان خارجى

چهره حیات بخش امام خمینى در جهان اسلام، امرى غیر قابل اغماض مى‏باشد و ایشان یکى از بزرگترین شخصیت هاى قرن حاضر محسوب مى‏شوند

وحی، تجلی ویژه الهی

1. جهان آفرینش، جلوه و محل تجلّی ذات مقدس حق سبحانه و تعالی است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه‏» (نهج البلاغه خطبه 107)؛ لیکن وحی الهی که در جامه پرنیانی قرآن ظهور یافته است، تجلّی ویژه و خاص الهی است: «فَتَجَلّى‏ لَهُمْ‏ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه‏» (نهج البلاغه، خطبه 146).

شعر مبعث پیامبر

آفتابِ عالم آرا آفتابی می‌کندبا اشعه رنگِ دلها را شهابی می‌کند

رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليت باد

پيامبر گشاينده و پايان دهنده است. كسى است كه پيامبران عليهم السّلام و كتابهاى آسمانى به پيامبرى او مژده داده‏ اند.

راه حل برطرف شدن گرفتاری هاا

در اسلام هدیه دادن به دوستان و عزیزان سفارش شده است. هدیه دادن باعث نزدیکی قلوب و از بین رفتن کدورت ها و محکم شدن دوستی ها و ایجاد و محکم شدن محبت می شود.

هیئت نجران و داستان مباهله

از جمله هیئتهایی که در این سال به مدینه آمدند هیئت نصارای نجران بودند که به دنبال نامه ای که پیغمبر اسلام به کشیش بزرگ آنجا نوشت و او را به اسلام دعوت فرمود آنها به مدینه آمدند تا از حال آن حضرت از نزدیک تحقیق کنند.

سه تدبیر طلایی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

هر انسانی در زندگی با سختی هایی روبرو می شود و موانعی سر راه زندگی اش قرار می گیرد؛ آنچه اهمیت دارد، تدبیرهایی است که به کار می گیرد، تا مشکلات را پشت سر گذاشته و به هدفش برسد. از میان تمام انسان ها، پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) با بیشترین مشکلات روبرو بودند.

ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن

وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد.

شخصیت زن از دیدگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

رسول خدا در عصری و مکانی به نبوت مبعوث شدند که مردمش برای زن ارزشی قائل نبودند و به او به چشم کالا می نگریستند. دختران را به بهانه فقر و نداری و مایه شرمندگی، زنده به گور می کردند. اما رسول خدا صلی الله علیه و آله با رفتار و گفتار، شخصیت حقیقی زن را به او برگرداند. با محبت بسیار زیاد نسبت به دخترشان حضرت زهرا سلام الله علیها و همسرانش به خصوص حضرت خدیجه عملا الگویی برای سایر مردم شدند.

اخلاق نبوی (رفتار پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله با کودکان)

کودک به دلیل نزدیک بودن به مبدأ فطرت و داشتن ذهن و دلی پاک و بی آلایش، زمینه بسیار مناسبی را برای تربیت پذیری دارد. او هدیه ای است الهی که با سرشت ساده و زلال خویش پا به جهان هستی گذاشته و از هر گونه زشتی و ناپاکی به دور است این والدین و مربیان کودک هستند که با تربیت نادرست خویش، مسیر فطرت پاک و الهی او را منحرف می سازند.

شاه بیت غزل بندگی در بیان حضرت زهرا (علیهاالسلام)

یکی از مشخّصه های ایمان، اعتماد به خداوند در اموری است که برای او پیش می آید. مؤمن، می داند که خداوند متعال او را رها نکرده و آنچه مصلحت است را برایش قرار داده و خواهد داد.

حضرت ابوطالب مربی پیامبر(ص)

او کسی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره اش فرمود: «یاعم! ربّیتَ صغیراً و کفلت یتیماً و نصرت کبیراً فجزاک الّله غنّی خیراً؛[1] عموجان در کودکی تربیتم نمودی در یتیمی کفالتم فرمودی و در بزرگی یاریم کردی، خداوند پاداش خیر این همه زحمت که برایم کشیدی به تو مرحمت فرماید.»

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

در ذکر احوال مهتر عالم

روایت است از ابی عبداللّه جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که او روایت می کند از پدرانش تا به امیرالمؤمنین علی مرتضی علیه السلام که خداوند تعالی (جل جلاله) نور محمدی صلی الله علیه و آله را بیافرید پیش از آفریدن آدم و جمیع انبیا علیه السلام و حق تعالی با وی دوازده حجاب آفرید:

فضائل و کرامات حضرت محمد صلی الله علیه و آله

پیش از بعثت برای خدیجه که بعد به همسری اش در آمد یک سفر تجارتی به شام انجام داد. در آن سفر بیش از پیش لیاقت، استعداد، امانت و درستکاری اش روشن شد. او در میان مردم آنچنان به درستی شهره شده بود که لقب محمد امین یافته بود. امانت ها را به او می سپردند. پس از بعثت نیز قریش با همه دشمنی ای که با او پیدا کردند، باز هم امانت های خود را به او می سپردند؛ از همین رو پس از هجرت به مدینه، علی(ع) را چند روزی بعد از خود باقی گذاشت که امانت ها را به صاحبان اصلی برساند.

باز کن فاطمه­ جان این در را...

در می­زنم تا از تو اذن بگیرم؛ ورود به خانه محمد(ص) را ... و تو جوابم می­کنی؛ ­پنداشتی غریبه­ای هستم که شوق دیدار پیامبر(ص) را دارم و من به حرمت حضور تو، پشت در ایستادم!

پیامبر رحمت و رأفت

از تهمت های بزرگ و نابخشودنی که در طول تاریخ مخصوصاً سالهای اخیر از جانب غربیان و وابستگان و تاریک فکران داخلی آنها نسبت به پیامبر اکرم (ص) روا داشته شده است این امر است که پیامبر خاتم، پیامبر رحمت و رأفت را، پیامبر خشونت و خونریزی و قساوت معرّفی نموده اند.

با پیامبر در آخرین ساعات حیات

اشاره رحلت جانگداز پیامبراکرم صلی الله علیه و آله یکی از اندوه بارترین حوادث تاریخ اسلام به شمار می رود؛ چنان که حضرت علی علیه السلام پس از غسل و کفن بدن پاک آن فرستاده خدا، کفن را از صورتش کنار زد و با قلبی شکسته و اندوهگین، او را مورد خطاب قرار داد

نگاهی به وصیت مهم رسول خدا(ص) در آخرین لحظات عمر

آخرین پیغمبر الهی،اشرف مخلوقات عالمین حضرت محمد بن عبدالله(ص) پس از بیست وسه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بودند، به خاک سپرده شدند.

این چنین بود انفاق پیامبر

شخصی می گوید: روزی بلال1 را در شهر حلب2 دیدم و از او پرسیدم: بلال! به من بگو ببینم انفاق های پیامبر چگونه بود؟ بلال گفت: انفاقی نبود که پیامبر صلی الله علیه وآله انجام دهد

دعای پیامبر(ص) در وقت ازدواج فاطمه(س)

در هنگام ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) ازپیامبر(ص) دعاهایی نقل شده که آن حضرت از ابن عباس و سعد بن معاذ و... روایت شده که پیامبر(ص) شب ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) برای آن دو و نسل و ذریه ایشان دعا کرده و از خدا برایشان جمع شدن پراکندگی، برکت و فرزندان صالح و پاکیزه را طلب کرد.

جوان پیامبر گونه

حضرت علی اکبر علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام در یازدهم شعبان1، سال43 قمری در مدینه، دیده به جهان گشود. مادر بزرگوارش لیلی دختر ابی مرّه بود2.

چهره دوباره پیامبر

تازه نفس ترین حماسه ها در توست. بُرناترین حادثه های دلیری را تو بر پا خواهی داشت. همه جوانی غیرت های مؤمن در توست. سلام بر نام رشید تو که سرفرازترین فرزند عاشوراست.

رافت و محبت

در جریان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تعلیم و تزکیه او مشخص، رأفت او مشخص، محبّت و ایمان او به الله و محبّت و رأفتش نسبت به مؤمنین مشخص و رنجور شدن پیامبر از رنج مردم این هم مشخص، درباره دشمنان دیگر هم فرمود، حضرت و همراهانش ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ﴾ این هم مشخص، راه نفوذ را بستن هم مشخص، راه درون را باز کردن برای مؤمنین مشخص، همه این ها را که وقتی جمع بندی کرد فرمود: ﴿إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ﴾.

راز انکار رحلت پیامبر(ص)

رسول اکرم(ص)در آخرین سفرحج(در عرفه)، در مکه، در غدیرخم، درمدینه قبل از بیماری و بعد از آن در جمع یاران یا در ضمن سخنرانی عمومی، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبرداد.

لیله المبیت

به مناسبت فرارسیدن ماه ربیع الاول شب لیله المبیت

پیامبر صلی الله علیه و آله و کودکان گرسنه

داستان مردی که در مدینه درخت خرما داشت و شاخه هایش در حیاط همسایه فقیر آویزان بود. وقتی می خواست خرماهایش را بچیند، به داخل حیاط همسایه می افتاد و فرزندان فقیر ایشان خرماها را می گرفتند و می خوردند. صاحب خرما که فردی بخیل بود، بدون اجازه وارد حیاط همسایه شده و خرما را از دهان بچه ها می گرفت تا نخورند.

محبوب پیامبر

بدون شک حضرت حمزه، از محبوب ترین شخصیت هایی است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیشترین محبت و علاقه را به آنان ابراز داشت و پیوسته فضیلت های آنان را برای همگان اعلام کرد.

رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم

همه جا غم است، همه جا ماتم! گویی توفان خاموشی در آسمان ها وزیده و زمین در حوالی رستاخیز است! حتی صدای سکوت، غمگین است! بغضی سنگین بر گلو و داغی شگرف، بر دل سنگینی می کند؛ کم کم نجوای مرثیه هایم سکوت را می شکند:

پیغمبر اکرم(ص)

پیغمبر اکرم حضرت محمد بن عبداللّه (ص) که نبوت به او پایان یافت، در سال 570 بعد از میلاد متولد شد. در چهل سالگی به نبوت مبعوث گشت.

نقش اخلاق پیامبر (ص) در ترویج حقوق شهروندی

حقوق شهروندی از مباحث بسیار مهم عصر حاضر است که غربیان سعی دارند آن را از دستاوردهای خود بدانند، غافل از اینکه در دوران پیامبر (ص) این حقوق پی‏ریزی شد و ایشان با رفتار خود سعی کردند مردم را به رعایت این حقوق، تشویق کنند؛ بنابراین این سوال مهم پیش می‏آید که نقش اخلاق پیامبر در ترویج حقوق شهروندی چه بود؟

سیمای پیامبر

جوانی از یهودیان مدینه بود که همواره بهنزد پیامبر می آمد؛ به طوری که با پیامبر مأنوس شده بود.

جوان پیامبر گونه

حضرت علی اکبر علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام در یازدهم شعبان1، سال43 قمری در مدینه، دیده به جهان گشود. مادر بزرگوارش لیلی دختر ابی مرّه بود2.

نصایح پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر

انچه در این نوشتار می آید نصیحت های پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر غفاری است. این حدیث در کتاب «مکارم الاخلاق» اثر رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، فرزند امین الإسلام طبرسی(صاحب تفسیر مجمع البیان) آمده است.

ویژگی هاى اخلاقى پیامبر اکرم(ص)

پیروزى پیامبر اسلام(ص)، هر چند با تائید و امداد الهى بود، ولى عوامل زیادى از نظر ظاهر داشت، که یکى از مهم ترین آن ها جاذبه اخلاقى پیامبر(ص) بود. آن چنان صفات عالى انسانى و مکارم اخلاق در او جمع بود، که دشمنان سرسخت را تحت تأثیر قرار مى داد و به تسلیم وادار مى کرد، و دوستان را سخت مجذوب مى ساخت. درباره حسن خلق پیامبر(ص) و عفو، گذشت، عطوفت، مهربانى، ایثار، فداکارى و تقواى آن حضرت(ص)، داستان هاى زیادى در کتب تفسیر و تواریخ آمده است.

زنان در سیره پیامبر مهربانیها

هنگام تولد فرزندشان حفره ای می کندند و مادر را بر روی آن حفره می بردند تا نوزادش اگر دختر شد مستقیم زنده به گور شود و اگر پسر شد، نجاتش دهند. وقتی مردی خبردار می شد که نوزادش دختر شده است، صورتش سیاه و خشم ناک می شد و از ننگ این خبر خفت بار خودش را گم و گور می کرد! (نحل: 58 و 59) این تصویری از نوزاد دختر (همان مادر فردا) در حجاز جاهلی بود.

پیامبر مهربان

1. بزرگترین افتخار او این بود که بنده واقعی ربالعالمین بود: <سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ ...> اسراء/1؛ پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد ... .

رفتار پیامبر صی الله علیه و آله با یاران

از دائى‏ ام هند بن ابي هاله كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله را خوب وصف مى‏نمود درباره رفتار رسول خدا با اصحاب خود سئوال کردم. در پاسخ گفت:«پیامبر همیشه گشاده رو، نرم خو و آسان گیر بود. (دیگران به آسانی به او نزدیک می شدند.) پرخاش نمی کرد، فحش نمی داد، عیب جو نبود و تعریف و تمجید زیاد نیز نمی کرد. از آن چه خوش نداشت با تغافل می گذشت (آن را نادیده می گرفت) و کسی را ناامید نمی فرمود.

11 حق برای زنان در قرآن !

آیا زن الگوی مردها است یا الگوی زن‌ ها؟ قرآن کریم می ‌فرماید: الگوی هر دو . و یک مثل و نمونه بیان می کند «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ» (تحریم 11) خدا برای تمام زنان و مردان تاریخ نمونه بیان کرده است. این نمونه «زن فر عون » است.

حق با شماست

چشم‌هایشان را بسته‌اند بر طلوع خورشید؛ زبان منطق و استدلال را در نمی‌یابند، دعوتشان کن به مباهله تا بدانند زمین بر مدار تو می‌چرخد؛ تا بدانند که درختان و سنگریزه‌ها شهادت خواهند داد به حقانیت تو. دعوی تو شک بر نمی‌دارد.

علی کعبه آمال حق جویان

ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم .

حق الناس یعنی چه؟

حق‌الناس یعنی حساب و کتابی که در آن با مردم طرفیم. بدهی که به مردم داریم. حق‌الناس مصادیق مختلفی دارد. یکی از مصادیق حق‌الناس همسایگان می‌باشد که شاید از نظر ما خیلی پیش‌پاافتاده باشد. ما لازم نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب در بحث حق‌الناس باشیم. اگر این سه شب احیا، مناجات کردیم و نماز خواندیم و اگر این روزهای ماه مبارک را روزه می‌گیریم، اثر این روزه و نماز باید در زندگی ما مشخص شود.

علی کعبه آمال حق جویان

«ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم . اوست که بت ها را در خانه ام (کعبه) خواهد شکست و اوست که بر فراز خانه ام بالا رفته اذان خواهد گفت و اوست که مرا بسیار تقدیس و تمجید کند، پس خوشا به سعادت کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای به حال کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانیش کند .»

علی کعبه آمال حق جویان

ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم .

چراغ آستان حق

هر چند وقت تنگ است، اما ناگزیر از طرح هر چند مختصر مسایل مربوط به حضرات ائمه(ع) هستیم. ما نسبت به شناخت هر یک از ایشان، خصوصا، و نسبت به شناخت امامت، عموما قاصر و مقصریم.

ماه شعبان فرصت اطاعت و بندگی

آگاه باشید به درستی که اگر شما واقف شوید بر آنچه مهیا فرموده پروردگار عزّوجلّ برای مطیعین از بندگانش در امروز هر آینه باز خواهید داشت خود را از آنچه در او هستید و شروع خواهید کرد در آنچه امر کردند شما را به آن. چون روز اوّل ماه شعبان می شود امر می کند به درهای بهشت پس باز می شود و امر می کند درخت طوبی را پس نزدیک می کند شاخه های خود را براین دنیا آنگاه ندا می کند منادی پروردگار عزّوجلّ ای بندگان خدا این شاخه های درخت طوبی است پس در آویزید به او که بلند کند شما را بسوی بهشت و این شاخه های درخت زقوم است پس بترسید از او که شما به سوی دوزخ هدایت نکند.

توقع اطاعت مردم بعد از وفای حاکمیت به وعده‌ها

در باره حقوق متقابل حاکمیت و مردم امیرمؤمنان ع در خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه فرموده‌اند :

وحی، تجلی ویژه الهی

1. جهان آفرینش، جلوه و محل تجلّی ذات مقدس حق سبحانه و تعالی است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه‏» (نهج البلاغه خطبه 107)؛ لیکن وحی الهی که در جامه پرنیانی قرآن ظهور یافته است، تجلّی ویژه و خاص الهی است: «فَتَجَلّى‏ لَهُمْ‏ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه‏» (نهج البلاغه، خطبه 146).

گرانبهاترین هدیه خدا به دوستانش

یك ساختمان اگر پایه ‌هاى محكمى داشته باشد، مى ‌تواند سال‌هاى طولانى پا برجا بماند. چنین خانه ‌اى در گذر زمان ممكن است ظاهرش كثیف و سیاه و در و دیوارش خراب شود، اما چون پایه ‌هایش محكم است، با كمى تعمیر و رنگ و تزیینات مى ‌توان آن را تمیز و مرتب كرد. اما اگر پایه و اساس محكمى نداشته باشد، هرچه هم رنگ بزنیم فایده ‌اى ندارد و با باد و باران یا سیلابى فرو خواهد ریخت

خدا به چه کسانی محل نمی‌گذارد؟

خداوند در قرآن می‌فرماید من به آدم‌های عهدشکن و سوگندفروش محل نمی‌گذارم، نه می‌بینم‌شان و نه هم‌کلا‌مشان می‌شوم!

«ساعت زنگى» خدا

در میان تمام ملل و امم اسلامی، تنها شیعه است که علاوه بر ثقل اکبر(قرآن) به ثقل اصغر(اهل بیت) چنگ آویخته و بر سفره سرّ و شهادت حقایق دین زانو زده است.

تكيه‌گاه

خدایا! مرا تكيه‌گاه باش.

شما با چه انگیزه ای خدا را عبادت می کنید؟

امام علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شکرانه نعمت هایش نافرمانی نشود.

حاجت خواستن از غیر خدا در قرآن

قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ ‏هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ «یوسف آیات 97 و 98‏» ؛ «گفتند: «اى پدر! براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما ‏خطاكار بودیم. گفت: به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏خواهم كه او، ‏همانا آمرزنده مهربان است»

شما با چه انگیزه ای خدا را عبادت می کنید؟

امام علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شکرانه نعمت هایش نافرمانی نشود.

شما در دعاهایتان از خدا چه می خواهید؟

پیامبر صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «رزق و روزی به عدد قطرات باران از آسمان بر زمین نازل می شود تا هر كس به اندازه خود دریافت كند، لكن خداوند زیاده دهنده است پس از فضل خداوند نعمتهای بیشتری درخواست كنید.»

عزیز شدن چه گونه

"قرآن در دنیای امروز می تواند فعّال ما یشاء باشد؛ می تواند کار بکند، می تواند پیش برود ... برکات قرآن برکات بی انتهایی است ... در قرآن و با قرآن عزّت هست، قدرت هست، پیشرفت هست..."

تمام عالم کتاب خداوند است

عزیزترین فرد این عالم، پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله است و ایشان سحاب حریص بود. خود می فرمود: انا حریصُ علی رُشدکم: من به رشد شما حریصم ...

نکاتی از لطف خدا !

بعضی گیاهان رونده اند یعنی یک گوشه باغچه می کاری، اما خیلی طول نمی کشد که تمام باغچه را پر می کند.کار خوب و صواب درست مثل گیاه رونده است و رشد کرده و پیش می رودکار بد و خلاف و ناصواب هم از همین دست است؛ درست مثل قطره ای از جوهر سیاه که روی صفحه سفید کاغذ و یا پارچه ای فرو می افتد، اما همانجا نمی ماند بلکه پیشروی کرده و جلو می رود. فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان لطف خدا این یک حقیقتی است که رفتارهای خوب و بد، عوامل و حقایقی ثابت نیستند بلکه درست مثل یک گیاه رونده اند؛ رشد می کنند و پیشروی کرده و جلو می روند؛ حقیقتی که در سورهیوسف به زیبایی تمام می توانی تماشا کنی. برادرها روزی یوسف را با خود به تفریح بردند و به چاه افکندند و نتیجه آن این شد که امروز برادر دیگر خود بنیامین را از دست دادند، پس این اتفاق ریشه در آن اتفاق ناگوار دارد. و به همین خاطر بود که تا یعقوب ماجرای بنیامین را شنید همان سخنی را تکرار کرد که در وقت از دست دادن یوسف گفته بود. آن روز:قَالَ بَل سَوَّلَتْ لَکمْ انفُسَکمْ أَمْراً: نفس شما کاری را در نظرتان بیاراست و امروز نیز همان را می گوید در حالیکه این بار به ظاهر آنان هیچ تقصیری نداشته اند اما یعقوب می خواهد بگوید: این ماجرا ریشه در همان ماجرا دارد. این سنتی است ثابت و همیشگی این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) براین اساس مطابق قوانین تكوینی که خداوند متعال بر جهان هستی حکم فرما کرده است، کار خوب و بد ما حتی در همین جهان نیز بر جسم و جان ما تأثیر می گذارد. رنج ها و مصیبت ها به رفتارهای خود انسان باز می گردد: «و ما أصابَکُم مِن مصیبةٍ فَبِما کسبت أیدیکم و یعفو عن کثیر» (شوری43)، آیه ی30) و حاصل نیکی و بدی برای خود انسان است: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»(الاسراء(17)، آیه ی7) وصول به لقای الهی و یا محرومیت از آن، در گرو انجام اعمال صالح و پرهیز از شرک است: «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»(کهف(18)، آیه ی110) حتی میانجی گری در اعمال حسنه و سیئه در زندگی تأثیر خودش را دارد: «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَكُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها» (نساء(4)، آیه ی85) این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) حتی داریم که در روز واپسین هر کسی، خودِ اعمال نیک یا ناپسندی را که انجام داده است، می یابد: «یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْس مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا...» (آل عمران (3)، آیه ی30) یعنی محل انژاس خوبی ها و بدی ها، نفس انسان است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا» (جاثیه (45)، آیه ی15). هرچند مقدار آن اعمال، اندک باشد: «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره * و من یعمل مثقال ذرة شراً یره» (الزلزله (99)، آیات 7-8) کلام آخر بازگشت اعمال و به معنایی دیگر رشد و نمو اعمال هر انسانی به سوی خود اوست و انسان ها ، بازتاب اعمال خویش را در دنیا و آخرت خواهند دید و چشید. البته ناگفته نماند که شرایط دنیا به سبب محدودیت هایش اجازه نمی دهد تا انسان ها همه بازتاب ها و پیامدها و آثار اعمال خویش را در دنیا ببینند ، از این روست که آخرت به عنوان جایگاه بهره مندی کامل انسان از کرده ها و اعمال خویش معرفی می شود. نحل آیه 111 و زمر آیه 70) منابع: سایت آیت الله احمد بهشتی کتاب باران حکمت؛ بیانات حجت الاسلام رنجبر رادیو قرآن

انسان خوبی بود، چه جوری شد این طوری شد؟

بعد از سال ها دیدمش ، خیلی تعجب کردم ... نسبت به سال های دبیرستان که با هم بودیم خیلی تغییر کرده بود ... بعد که کمی بیشتر با هم حرف زدیم و به حرف هایش فکر کردم دیدم که این تغییرات نتیجه یک سری بی احتیاطی هایی است گاهاً همه ما به آن بی توجه هستیم...

تا حالا خدا غافلگیرتان کرده است؟

گرچه در هر یک از نعمت های خدا، دنیایی از اعجاب و شگفتی نهفته است؛ امّا شکل اختصاص بعضی رزق ها، شگفتی مضاعف دارد و کاملاً غافلگیر کننده و خارج از محاسبات عادّی، نصیب انسان می شود. آری! روزی های غافلگیرکننده!

تا به حال خدا را امتحان کرده اید؟

آدم های دنیا این گونه اند؛ اگر بخواهیم آن ها را از خودمان راضی نگه داریم یا خیلی سخت است و یا اصلا نشدنی است و جز درگیری ذهنی و آشفتگی روحی چیزی برایمان ندارد.

بازگو کردن نعمت، شکر نعمت است

نعمت پروردگار، هر نوع بهره مادی و معنوی را شامل است و بازگو کردن نعمت به قصد یادآوری و ستایش نعمت ـ نه برای غرور و فخر فروشی ـ خود، شکر نعمت محسوب می شود و بخشش آن به دیگران، نوعی بازگو کردن نعمت الهی است.

مکر و حیله از جانب خدا، یعنی چه؟

یکی از فرازهایی که ما در شب های ماه رمضان در دعای ابوحمزه خواندیم این جمله بود که «الهی لا تمکر بی فی حیلتک» «خدایا به مجازات عَمَلَم به مکر و حیله ات مرا غافلگیر و مبتلا مگردان». حال کیفیت حیله و مکری که امام از آن سخن به میان می آورد چیست؟ که در ادامه و به تدریج به توضیح آن خواهیم پرداخت.

کارهای خدا برعکسه!

آفریدگار یکتایی که مظهر تمام خوبی ها و درستی هاست سعادت مخلوقاتش را در هم سویی هرچه بیشتر با خالقشان قرار داده است. هرچند که خداوند یکتا؛ بی همتاست و هیچ کس را یارای همتایی با او نیست اما نزدیک شدن به صفات خالق و پیاده سازی هرچه بیشتر صفات الهی در وجود انسان، سعادت آدمی را بدنبال دارد.

شما هم می‌توانید در خانه خدا باشید

این تصور، تصور صحیحی نیست که خانه ی خدا را تنها مکانی برای خواندن نماز و برگزاری چند برنامه بدانیم؛ در این مکان انجام انواع عبادات امکان دارد و باید که صورت بگیرد ...

خدا خود علی علیه السلام را معرفی می کند

فردی که یتیم نوازی او، عبادت او، خدمت او، شمشیر او، قیام و قعود او، صبر او، عفو او و لحظه لحظه وجود او جانبازی و ایثار برای بقا و پویایی اسلام و مسلمین بود. فردی که پدر یازده امام راستین است و سر منشأ هدایت و سعادت. فردی که برادر رسول خدا و اولین یاور و مؤمن به اوست. آری مگر می‌شود فضیلت‌های چنین فردی را شمرد و او را شناخت؟

دست خدا

به همراه امام رضا (ع) در مکه بودم. به حضرت عرض کردم می خواهم به مدینه بروم، نامه ای برای ابی جعفر بنگار تا با خود ببرم.

دعا، سلاح مؤمن در برابر دشمنان

آیا ما که در اسلحه‌سازی و تجهیزات نظامی از کفار عقبیم، باید در دعا هم مؤخر باشیم؟! در روایات آمده است: «أَلدعآءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ؛ دعا، اسلحه مؤمن است».

زمان مشلات چه کنیم که از رحمت خدا ناامید نشویم؟

ناامیدی از رحمت خدا یعنی چه؟ یعنی خدایا تو دیگر نمی‌توانی ما را اداره کنی. در مدیریت رزق و روزی این مخلوقات مانده‌ای؛ می گویی چرا؟ نشانه‌اش این‌همه کم و کاستی!

تقرب به خداوند با دعا و نیایش

اسلام راه‌های فراوانی را برای تقرّب بنده به خدا مقرر کرده است. اوّل راه علمی است که فرمود: «طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ؛ طلب علم بر هر مسلمانی لازم است».

جنگ با خدا

ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: هیچ كس گناه نمی‌كند مگر اینكه با یك شرك مرموز و مستور و شرك خفیّ همراه است ﴿وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِكُونَ﴾

ماه رمضان به مهمانی خدا برویم!

آیه قرآن کریم می فرماید: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.

دل هـای نـور باران

یکی از موضوعات بایسته پژوهش، بررسی نقاط اشتراک و افتراق قیام امام حسین(ع) و امام زمان(عج) است. این دو قیام در برخی عناصر و مؤلّفه ها، مشترک و در برخی شاخصه ها متفاوت هستند. یکی از نقاط اشتراک قیام امام حسین(ع) و امام زمان(عج)، ویژگی های مشترک یاران این دو امام است که ما در اینجا به آن می پردازیم.

جنگ با خداوند

ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: هیچ كس گناه نمی‌كند مگر اینكه با یك شرك مرموز و مستور و شرك خفیّ همراه است ﴿وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِكُونَ﴾

آشتی با خدا

هرکدام از ماههای خدا خصوصیتی دارند که شاید ماه دیگری نداشته باشد؛ اعمال خاصی که برای هرکدام ذکر شده، دلیل این ادعاست. مثلاً برای سه ماه رجب و شعبان و رمضان بیشترین دعاها، زیارت ها و اعمال عبادیِ مستحب و واجب وارد شده است.

... کیست این عبد صالح؟

کاروان در کاروانسرایی بزرگ و قدیمی از حرکت باز ایستاد. مسافران خسته از چارپایان فرود آمدند و بارها بر زمین نهادند. من نیز پیاده شدم و باراندکم را کنجی گذاردم. کاروانسرا پر از مسافر بود.

رابطة شب قدر با حجت زمان و امام عصر، ارواحنافداه

خداوند متعال در چهارمین آیة سورة مبارکة قدر می فرماید:

رؤیت خدا

قرآن مجید، هرگاه به موضوع رؤیت خدا می رسد، به شدت آن را ردمـی کند و کمـتر مـوضوعی مانند رؤیت خدا مورد نقد و ردّ قرار گرفته است. آن گاه که حضرت موسی (ع) زیر فشار برگزیدگان خود در میقات، از خـدا درخواست رؤیت کرد، با پاسخ مأیوس کننده ای روبه رو شد. زیرا خطاب آمد «لَن ترانِی»[1]: هیچ وقت مـرا نمی توانی ببینی.

اهمیت ذکر و یاد خدا در خودسازی

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿۴۱﴾ ای اهل ایمان! خدا را بسیار یاد کنید، (۴۱)

ذکر و یاد خدا

ياد خداوند تنها با زبان و گفتار نيست، بلكه در هر فكر، كار و حركتى رضايت خداوند را در نظر داشتن است.

تقرب الهی و قرب معنوی در مناجات شعبانیه

ملاک در قرب به خدا که از تزکیه نفس حاصل می شود زدودن موانع به انضمام رشد دادن نفس به سوی کمال با افعال اختیاری به کمک همین بدن و جسم برای توجه دل و قلب به سوی خداست و هر چه دل انسان بیشتر متوجه خدا باشد و از خود غافلتر باشد او به خدا مقربتر است تا آن جا که دیگر غیر از خدا کسی دیگری را نمی بیند مثل پیامبران و اولیای معصومین که تنها توجه ایشان به خدا بوده است و بس، و غیر از خدا را نمی بینند.

به خانه خدا خوش آمدی

اینجا، خانه خدا، ارتفاع عشق است؛ دور از همه برج و باروها؛ کنگره ها و آهن ها؛ پرچین ها و سیمان ها... اینجا باغ نیایش و مناجات است که نجوای زیبای فرشتگان را می توانی بشنوی...

معنای «خون بهای خدا» چیست؟

«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معنای انتقام و خون خواهی و نیز به معنای خون آمده است.1 1. برای ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد و آنچه از قربانی به خدای سبحان می رسد، گوشت و خون نیست، بلکه روح کردار و جان عمل (تقوا) است و حاجی وارث ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام است که اسماعیل نفسش را به قربانگاه می برد و آن را ذبح می کند و به لقاء الله می رسد. این سخن رهبر فقیدمان است که فرموده است:

مکر با خدا

نفاق از پدیده های شوم و خطرناک جوامع انسانی، بویژه جوامع اسلامی است که میتواند بر اثر کوچکترین غفلت، زمینه تحقق توطئههای دشمنان را برای نابودی آن جوامع فراهم سازد. خداوند تبارک و تعالی در آیات فراوانی در قرآن مجید خطر منافقین را گوشزد نموده و ضمن کوبیدن شخصیت آنها سخت تحقیرشان کرده و رسوایشان ساخته است تا در جامعه جرأت خودنمایی نداشته باشند