مقامی عظیم در سایهی اطاعت حق
برچسپ ها: امام خمینی ، پیامبر ، حق ، اطاعت ، کمال ، خدا
مقامی عظیم در سایهی اطاعت حق
در بین صفات و كمالاتی كه یك انسان می تواند پیدا نماید ظاهرا عبودیت و بندگی خدا از همه بالا تر باشد حتی از رسالت و امامت و امثال آن. فلذا ما در نماز، قبل از شهادت به رسالت، شهادت به عبودیت پیامبر صلی الله علیه واله می دهیم و می گوییم: « أشهد أن محمدا عبده و رسوله » گویی پیامبر صلی الله علیه واله قبل از این كه رسول باشد عبد است و اساسا این عبودیت او بوده است كه وی را به مقام رسالت رسانده چنانچه همین مقام عبودیت و بندگی بوده است كه او را به معراج و آسمان برده چرا كه خداوند در همین رابطه می فرماید:
« سبحان الذی أسری بعبده لیلا ... » (1) .
پاك و منزه است آن خدایی كه بنده خود را در شب به سمت مسجد الحرام سیر داد!
و عبودیت و بندگی نیست چیزی جز اطاعت محض از مولی و ربّ به همین خاطر ما در زیارتنامه مأثور حضرت عباس علیه السلام اولین چیزی را كه نسبت به آن حضرت بیان می كنیم عبودیت است كه تفسیر آن همان اطاعت از خدا و رسول و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم می باشد .
« السلام علیك أیها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیرالمومنین و الحسن و الحسین » (2) .
فلذا امام خمینی رضوان الله علیه در مورد مقام عبودیت می فرمایند:
« كدام شخصیت مىتواند ادعا كند كه عبد اللَّه است و از همه عبودیتها بریده است، جز انبیاى عظام و اولیاى معظم ... » (3) .
حال اگر فقط انبیاء عظام و اولیای معظم می توانند ادعای عبودیت نمایند چگونه خواهد بود حال و مقام كسی كه همان انبیا و اولیای معظم برای او مقام عبودیت و بندگی را ادعا كنند ؟!
حضرت عباس علیه السلام كسی است كه ائمه معصوم ما صلوات الله علیهم این مقام را برای او ذكر نموده اند!
گفتیم كه تفسیر عبودیت همان اطاعت محض از اوامر و دستورات است و دیدیم كه این معنی در زیارتنامه اباالفضل علیه السلام نیز مورد اشاره واقع شد چرا كه بعد از این كه فرمود: عبد صالح، فرمود: مطیع خدا و رسول ! در اینجا قصد داریم كمی در این رابطه بنگاریم.
اطاعت بدون چون چرا از دستورات هر كسی ، بندگی نسبت به او محسوب می شود حال اگر آن شخص خدا بود یا از طرف خدا دستور می داد آن بندگی ، بندگی خداست و اگر آن دستور دهنده از طرف شیطان و هواهای نفسانی و بر اساس آن دستور می داد ، اطاعت از او ، بندگی و پرستش آن شخص و بندگی شیطان می باشد !
اطاعت خدا یا شیطان
خداوند در قرآن، یهود و نصارای را مورد سرزنش قرار داده است كه چرا علمای خود را كه همان احبار و راهبان باشند ، مورد پرستش قرار داده اند و آنها را به عنوان رب اتخاذ كرده و برایشان ربوبیت قائل شده اند:
« قاتلهم الله أنی یۆفكون اتخذوا أحبارهم و رهبانهم أربابا من دون الله ... » (4) .
خداوند آنها را بكشد چرا دروغ می گویند ؟! آنها احبار و رهبان خود را به عنوان رب اتخاذ نموده اند!!
در چند حدیث از امام باقر و صادق علیهما السلام در ذیل این آیه آمده است كه : « والله ما صلوا لهم و لاصاموا ولكن أطاعوهم فی معصیة الله » یا « ولكنهم أحلوا لهم حراما و حرموا لهم حلالا فاتبعوهم » یا « فعبدوهم من حیث لا یشعرون » (5) .
یعنی به خدا قسم كه یهود و نصاری علمای خود را نمی پرستیدند به این شكل كه برای آنها نماز بخوانند یا روزه بگیرند یا در مقابلشان سجده یا ركوع بكنند. پس چرا خداوند فرمود: آنها علمای خود را رب پنداشتند ؟
به این دلیل كه بدون چون و چرا از آنها اطاعت و تبعیت كردند مثلا حلالها را بر آنها حرام نمودند یا حرامها را بر آنها حلال نمودند و آنها اطاعت كردند و در حقیقت آن احبار و رهبان را كه غیر از خدا بودند بدون آن كه متوجه شوند پرستیدند!
نتیجه این كه اطاعت بدون چون چرا از دستورات هر كسی، بندگی نسبت به او محسوب می شود حال اگر آن شخص خدا بود یا از طرف خدا دستور می داد آن بندگی، بندگی خداست و اگر آن دستور دهنده از طرف شیطان و هواهای نفسانی و بر اساس آن دستور می داد، اطاعت از او، بندگی و پرستش آن شخص و بندگی شیطان می باشد!
چنانچه در حدیث امام باقر علیه السلام آمده است:
« من أصغی إلی ناطق فقد عبده فإن كان الناطق یۆدی عن الله عز و جل فقد عبد الله و إن كان الناطق یۆدی عن الشیطان فقد عبد الشیطان » (6) .
عبودیت و بندگی نیست چیزی جز اطاعت محض از مولی و ربّ به همین خاطر ما در زیارتنامه مأثور حضرت عباس علیه السلام اولین چیزی را كه نسبت به آن حضرت بیان می كنیم عبودیت است كه تفسیر آن همان اطاعت از خدا و رسول و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم می باشد
هر كس كه به سخن گویی گوش فرا دهد به حقیقت او را پرستیده است حال اگر آن سخن گو از طرف خدا ادا می نماید و سخن می گوید گوش دهنده خدا را پرستیده و اگر سخنگو از طرف شیطان سخن می گوید و حرفهایش شیطانیست گوش دهنده شیطان را پرستیده و در واقع نهی خداوند از پرستش شیطان در سوره یس همان نهی از پیروی از دستورات شیطان است!
باز در مورد شأن و جایگاه عبودیت و اطاعت و فرمانبرداری خوب است به این حدیث قدسی توجه نماییم:
« یابن آدم أنا حی لا أموت أطعنی فیما أمرتك حتی أجعلك حیا لاتموت یابن آدم أنا أقول للشیء كن فیكون أطعنی فیما أمرتك أجعلك تقول للشیء كن فیكون » (7) .
ای فرزند آدم من زنده ای هستم كه مرگ ندارم اگر مرا در اوامرم اطاعت كنی تو را مثل خودم حی لا یموت قرار خواهم داد و من هر چرا كه اراده كنم به صرف اراده تحقق میابد تو نیز اگر از دستوراتم اطاعت كنی به گونه ای می شوی كه اگر اراده كنی به صرف اراده ات اشیاء موجود می شوند!
حال معنای این جمله در زیارتنامه عباس علیه السلام را بهتر می فهمیم :
« السلام علیك أیها العبد الصالح المطیع لله ... » !!
پی نوشت ها:
1-سوره اسراء / آیه اول .
2- كامل الزیارات ص441 .
3- صحیفه امام ج14 ص348 .
4- سوره توبه /31 .
5- محاسن برقی ج1 ص246 .
6- كافی ج6ص434.
7- مستدرك الوسائل ج11ص258و259 .