نصایح پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر
برچسپ ها: پیامبر ، به ، اکرم ، نصایح ، اباذر
انچه در این نوشتار می آید نصیحت های پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر غفاری است. این حدیث در کتاب «مکارم الاخلاق» اثر رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، فرزند امین الإسلام طبرسی(صاحب تفسیر مجمع البیان) آمده است. ایشان این حدیث را از پدرشان با ذکر سلسه سند ذکر می نماید؛[1] سپس این حدیث در کتاب« تنبیه الخواطر و نزهة النواظر» معروف به« مجموعه ورّام» نوشته ورام بن ابی فراس مالکی اشتری (متوفای 605 هجری) آمده است. [2] مرحوم مجلسی نیز این حدیث را به نقل از کتاب«مکارم الاخلاق» در جلد 74 بحار الانوار آورده است. ایشان پس از نقل این روایت، سندهای دیگری را ذکر می نمایند.[3] این روایت از طریق ابو أسود دؤلی نقل شده است.
در ترجمه این متن از ترجمه آقای سید ابراهیم میر باقری استفاده شده است.
نصایح پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر
أَبُو حَرْبِ بْنِ أَبِی الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِیِّ عَنْ أَبِی الْأَسْوَدِ قَالَ:
یَا اباذر! احْفَظْ مَا أُوصِیکَ بِهِ تَکُنْ سَعِیداً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
یَا اباذر! نِعْمَتَانِ مَغْبُونٌ فِیهِمَا کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ الصِّحَّةُ وَ الْفَرَاغُ،
یَا اباذر! کَمْ مِنْ مُسْتَقْبِلٍ یَوْماً لَا یَسْتَکْمِلُهُ وَ مُنْتَظِرٍ غَداً لَا یَبْلُغُهُ
یَا اباذر! لَوْ نَظَرْتَ إِلَی الْأَجَلِ وَ مَصِیرِهِ، لَأَبْغَضْتَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَهُ،
یَا اباذر! کُنْ عَلَی عُمُرِکَ أَشَحَّ مِنْکَ عَلَی دِرْهَمِکَ وَ دِینَارِکَ
یَا اباذر! مَنِ ابْتَغَی الْعِلْمَ لِیَخْدَعَ بِهِ النَّاسَ، لَمْ یَجِدْ رِیحَ الْجَنَّةِ
یَا اباذر! لَا تَنْظُرْ إِلَی صِغَرِ الْخَطِیئَةِ، وَ لَکِنِ انْظُرْ إِلَی مَنْ عَصَیْتَ
یَا اباذر! إِنَّ الرَّجُلَ لَیُحْرَمُ رِزْقَهُ بِالذَّنْبِ یُصِیبُهُ
یَا اباذر! مَا عُبِدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی مِثْلِ طُولِ الْحُزْنِ
یَا اباذر! حَرْثُ الْآخِرَةِ الْعَمَلُ الصَّالِحُ، وَ حَرْثُ الدُّنْیَا الْمَالُ وَ الْبَنُونَ
یَا اباذر! لِیَکُنْ لَکَ فِی کُلِّ شَیْ ءٍ نِیَّةٌ حَتَّی فِی النَّوْمِ وَ الْأَکْلِ
یَا اباذر! اخْفِضْ صَوْتَکَ عِنْدَ الْجَنَائِزِ وَ عِنْدَ الْقِتَالِ وَ عِنْدَ الْقُرْآنِ
یَا اباذر! یَکْفِی مِنَ الدُّعَاءِ مَعَ الْبِرِّ مَا یَکْفِی الطَّعَامَ مِنَ الْمِلْحِ
یَا اباذر! مَثَلُ الَّذِی یَدْعُو بِغَیْرِ عَمَلٍ کَمَثَلِ الَّذِی یَرْمِی بِغَیْرِ وَتَرٍ
یَا اباذر! إِنَّ الْأَرْضَ لَتَبْکِی عَلَی الْمُؤْمِنِ إِذَا مَاتَ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً
یَا اباذر! مَنْ أَقَامَ وَ لَمْ یُؤَذِّنْ لَمْ یُصَلِّ مَعَهُ إِلَّا مَلَکَاهُ اللَّذَانِ مَعَهُ،
یَا اباذر! الذَّاکِرُ فِی الْغَافِلِینَ کَالْمُقَاتِلِ فِی الْفَارِّینَ
یَا اباذر! اتْرُکْ فُضُولَ الْکَلَامِ، وَ حَسْبُکَ مِنَ الْکَلَامِ مَا تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَکَ،
یَا اباذر! کَفَی بِالْمَرْءِ کَذِباً أَنْ یُحَدِّثَ بِکُلِّ مَا یَسْمَعُ
یَا اباذر! مَا مِنْ شَیْ ءٍ أَحَقَّ بِطُولِ السِّجْنِ مِنَ اللِّسَانِ،
یَا اباذر! مَا عَمِلَ مَنْ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ
یَا اباذر! لَا تَکُنْ عَیَّاباً وَ لَا مَدَّاحاً وَ لَا طَعَّاناً وَ لَا مُمَارِیاً،
یَا اباذر! لَا یَزَالُ الْعَبْدُ یَزْدَادُ مِنَ اللَّهِ بُعْداً مَا سَاءَ خُلُقُهُ
یَا اباذر! مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ أَکْرَمَ النَّاسِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ،
یَا اباذر! أَصْلُ الدِّینِ الْوَرَعُ وَ رَأْسُهُ الطَّاعَةُ
یَا اباذر! کُنْ وَرِعاً تَکُنْ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ خَیْرُ دِینِکُمُ الْوَرَعُ
یَا اباذر! إِنَّ أَهْلَ الْوَرَعِ وَ الزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا هُمْ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ حَقّاً،
یَا اباذر! التَّقْوَی هَاهُنَا التَّقْوَی هَاهُنَا وَ أَشَارَ إِلَی صَدْرِهِ،
یَا اباذر! هُمَّ بِالْحَسَنَةِ وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلْهَا لِکَیْلَا تُکْتَبَ مِنَ الْغَافِلِینَ
یَا اباذر! مَنْ مَلَکَ مَا بَیْنَ فَخِذَیْهِ وَ بَیْنَ لَحْیَیْهِ دَخَلَ الْجَنَّةَ،
قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا لَنُؤْخَذُ بِمَا یَنْطِقُ بِهِ أَلْسِنَتُنَا،
یَا اباذر! مَنْ صَمَتَ نَجَا فَعَلَیْکَ بِالصِّدْقِ وَ لَا تَخْرُجَنَّ مِنْ فِیکَ کَذِبَةٌ أَبَداً،
قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا تَوْبَةُ الرَّجُلِ الَّذِی یَکْذِبُ مُتَعَمِّداً،
فَقَالَ: الِاسْتِغْفَارُ وَ صَلَوَاتُ الْخَمْسِ تَغْسِلُ ذَلِکَ،
قَالَ: ذِکْرُکَ أَخَاکَ بِمَا یَکْرَهُ،
قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ کَانَ فِیهِ ذَاکَ الَّذِی یُذْکَرُ بِهِ.
یَا اباذر! لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ قَتَّاتٌ، قُلْتُ وَ مَا الْقَتَّاتُ قَالَ النَّمَّامُ
یَا اباذر! صَاحِبُ النَّمِیمَةِ لَا یَسْتَرِیحُ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْآخِرَةِ
یَا اباذر! إِیَّاکَ وَ هِجْرَانَ أَخِیکَ فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یُتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ
یَا اباذر! مَنْ حَمَلَ بِضَاعَتَهُ فَقَدْ بَرِئَ مِنَ الْکِبْرِ، یَعْنِی مَا یَشْتَرِی مِنَ السُّوقِ
یَا اباذر! مَنْ رَفَعَ ذَیْلَهُ وَ خَصَفَ نَعْلَهُ وَ عَفَّرَ وَجْهَهُ فَقَدْ بَرِئَ مِنَ الْکِبْرِ
یَا اباذر! مَنْ کَانَ لَهُ قَمِیصَانِ فَلْیَلْبَسْ أَحَدَهُمَا وَ لْیُلْبِسِ الْآخَرَ أَخَاهُ
ترجمه:
ابوذر گفت: روزی در مسجد، خدمت رسول گرامی رسیدم.در مسجد، جز پیامبر اسلام و علی ـ علیهما و آلهما السلام ـ کسی دیگر نبود. خلوت مسجد را مغتنم شمردم و پیش رسول اللّه رفته، گفتم:«ای رسول خدا!پدر و مادرم فدایت. .. مرا وصیت و سفارشی کن، تا خداوند مرا به خاطر آن سود دهد.»
فرمود: چه خوب، ای ابوذر! تو از مایی.تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می کنم که آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه ای که در بردارنده تمام راه ها و روش های خیر و خوبی است. اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی به منزله دو بالی خواهد بود که تو را در پرواز مدد کند.
ای ابوذر!خدا را آنگونه عبادت کن که گویا او را می بینی.اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند. بدان که سرآغاز عبادت و خداپرستی، «معرفت» و «شناخت» است. او قبل از هرچیز، «اوّل» است و چیزی پیش از او نبوده است.او یکتایی است که دوّمی ندارد.پاینده ای است که نهایت ندارد. آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، پدید آمده از قدرت اوست.او«آگاه» و «توانا» است.
پس از توحید، مرحله دوم «بندگی خدا»، ایمان آوردن به من است و اعتراف و اقرار به این که خداوند مرا به سوی تمامی بشریت، به عنوان «بشیر» و «نذیر» فرستاده است، تا این که خلایق را به فرمان خدا به سوی حق (که خداوند است)دعوت کنم.
پس از توحید و اعتراف به رسالت من، دوستی کردن با «اهلبیت من» است، این خانه و خانوادهای که به خواست خدا و اراده او نجس و پلیدی از آن رفته و به «طهارت» رسیده است و بدان ای اباذر! که خداوند خاندان مرا در میان امتم مانند کشتی نوح قرار داده هر کس سوار شد نجات یافت و هر کس دوری کرد نابود شد و مانند باب حطه است در بنی اسرائیل هر کس وارد شد در امان بود.
ای اباذر! وصیت مرا یاد بگیر که خوشبخت دنیا و آخرت باشی.
ای اباذر! دو نعمت است که در آن دو بسیاری از مردم مغبونند تندرستی و آسودگی.
ای اباذر! پنج چیز را پیش از پنج تا غنیمت بشمار: جوانیت را پیش از پیری؛ تندرستیت را پیش از بیماری؛ دارائیت را پیش از ناداری؛ آسودگیت را پیش از سرگرمی؛ زندگیت را پیش از مُردن.
ای اباذر! از این که کاری را به آینده موکول کنی (و کار امروز را به فردا بیفکنی «تسویف») بپرهیز.تو امروز، درمقابل امروزت هستی، از آینده چه خبر داری؟اگر فردایی داشتی، برای فردایت چنان باش که برای امروزت بودی.و اگر به فردا نرسیدی، بر کوتاهی و قصور امروز، اندوه نخواهی داشت.
ای اباذر! چه بسا کسانی که به استقبال روزی می شتابند و در انتظار فردایی هستند ولی هرگز به آن نمی رسند.اگر به اجل و سرنوشت آن بیندیشی، آرزوهای دور و دراز، و مغرور شدن به آنها را دشمن خواهی دانست.
ای اباذر!در دنیا چنان باش که گویی غریبی هستی، یا یک رهگذر، و خود را از اهل گور به حساب آور.
ای اباذر! بامداد که شد وعده ی شام را به خود مده. هر گاه شام کردی سخن فردا را مگو.
ای ابوذر! قبل از بیمار شدن، از سلامتی ات بهره برداری کن و قبل از مرگ، از حیات خود، چرا که، نمی دانی نام و نشان تو در فردا چیست.
ای اباذر! بپرهیز از این که مرگ، در حال لغزش و خطا تو را دریابد، که دیگر نه امکان بازگشتی هست و نه پوزش، پذیرفته می شود و نه تو را برای آنچه به جا نهاده ای می ستایند و نه اشتغالات، عذری به حساب می آید.
ای اباذر! بر عمرت، از درهم و دینارت حریص تر باش.
ای اباذر! هر یک از شما منتظر چیست؟ ثروتی که طغیان آور است؟ فقری که نسیان آور است؟ مرضی که به فساد می کشد؟ پیری و کهولتی که زمین گیر می کند؟ یا مرگی که شتابان به سراغ می آید؟ یا دجّالی که بدترین غایب مورد انتظار است؟ یا فرا رسیدن قیامت را؟ و ساعت قیامت، وحشت بارتر و تلخ تر است.
همانا بدترین مردم در قیامت عالمی است که از علمش بهره نگیرد، و هر که علم را برای جلب خاطر و نظر مردم طلب کند به سوی بهشت راه نیابد.
ای اباذر! هر که علم را برای فریب مردم تحصیل کند بوی بهشت را استشمام نکند.
ای اباذر! چون چیزی از تو بپرسند که ندانی، بگو: «نمی دانم» تا ازعواقب آن آسوده باشی و به آنچه ندانی فتوی مده تا از عذاب قیامت برهی.
ای اباذر! جمعی از بهشتیان بر دوزخیان در آیند و از آنها بپرسند: چرا شما جهنمی شُدید که ما از تعلیم و تربیت شما به بهشت در آمدیم؟ جواب دهند: ما به خوبی ها امر می کردیم و خود خوبی نمی کردیم.
ای اباذر! حقوق خداوند متعال بیش از آن است که بندگان بتوانند حق همه آنها را اداء کنند و نعمت های او بیش از آن است که بندگان شماره توانند کرد؛ ولی صبح و شام در حال توبه باشید.
ای اباذر! حقوق پروردگار، بیش از آن است که بندگانش بتوانند ادا کنند. نعمت های خدا، افزون تر از آن است که بندگان، قدرت شمارش آن را داشته باشند.
ای اباذر! تو، در گذشت شب و روز، در حالی به سر می بری که اَجَل ها کم می شود. کارها دقیقاً محفوظ است. مرگ هم ناگهان می رسد. هر زارع و کشتکاری، آنچه را کاشته درو می کند (گندم از گندم بروید، جو ز جو) هرکس به هر چیزی برسد، خداوند عطا کرده، و هرکه از گزند و شرّی محفوظ مانده، خداوند نگهبانش بوده است.
ای اباذر! پرهیزکاران، سرورانند و فقها، رهبران هستند. همنشینی با اهل تقوا و فقه، سبب فزونی دانش و دین است. مؤمن، گناهش را همچون صخره ای سنگین می بیند که می ترسد بر سرش بیفتد و کافر، گناه خود را همچون مگسی می بیند که بر بینی اش می گذرد.
ای اباذر! هرگاه خداوند، اراده نیکی به بنده ای بکند، گناهانش را همیشه پیش چشمش قرار می دهد و هرگاه خوبی کسی را نخواهد، گناهانش را از یادش می برد.
ای اباذر! به خُردی گناه نگاه نکن و لکن عظمت خدایی را که عصیانش کرده ای توجه کن.
ای اباذر! مؤمن بر گناهی که کرده از گنجشکی که گرفتار قفس شده (و برای آزادی تقلّا می کند) مضطرب تر و پر هیجان تر است.
ای اباذر! هر که عملش با گفته اش یکی باشد نصیب و بهره خویش را برگیرد و هر که عملش خلاف سخنش باشد به خود ستم روا داشته است.
ای اباذر! انسان به واسطه گناهی که می کند از روزی محروم می گردد.
ای اباذر! کاری را که به تو هیچ ارتباطی ندارد رها کن و جز به آنچه تو را سود بخشد سخن مگو و زبانت را نگه دار چنان که زر و سیمت را حفاظت می کنی.
ای اباذر! خداوند متعال گروهی را به بهشت می برد و چندان که ملال یابند به ایشان عطا می کند و قومی دیگر در درجات بالاتر فوق آنها منزل می گیرند، دسته اول وقتی ایشان را می بینند می شناسند و می گویند: خداوندا اینها دوستان ما بودند که در دنیا با هم بودیم چرا آنها را در مقامی برتر نشاندی؟
جواب آید که: آنها در وقتی که شما سیر بودید گرسنه و روزه دار بودند، و در شب که چشمان شما در خواب خوش بود آنها (به عبادت) بیدار بودند.
ای اباذر! خداوند روشنی چشم مرا در نماز قرار داده و نماز را چنان محبوب من ساخته که غذای لذیذ را برای گرسنه و آب گوارا را در کام تشنه؛ اما گرسنه از غذا سیر شود ولی من از نماز هرگز سیر نمی شوم.
ای اباذر! هر که در شبانه روز غیر از نمازهای واجب 12 رکعت نماز مستحب گزارد خانه ای در بهشت حق واجب اوست.
ای اباذر! تو مادام که مشغول نماز می باشی درب پادشاه جبار و پیروزی را می کوبی و هر کس باب سلطانی را بکوبد سرانجام به رویش باز گردد.
ای اباذر! هیچ مؤمنی به نماز نایستد مگر آن که خوبی ها و اجرها بین او تا عرش پراکنده شود و فرشته ای بر او گماشته شود که بگوید: ای پسر آدم اگر بدانی که چه اجری برای تو هست از طرف آن که با او در نماز مناجات می کنی، هرگز از نماز روز نگردانی.
ای اباذر! خوشا به حال پرچمداران در قیامت که آن را برداشته بر مردم به سوی بهشت پیشی می گیرند، آنها کسانی اند که در سَحر و غیر سَحر به مساجد می شتابند.
ای اباذر! نماز ستون دین و زبان بزرگ تر است، و صدقه خطا را می شوید، و زبان بزرگ تر است و روزه سپر از آتش است و زبان بزرگ تر است و جهاد بزرگی و شرف است و زبان بزرگ تر است.
ای اباذر! هر درجه بالاتر بهشت نسبت به درجه پائین تر به اندازه بلندی آسمان برتری دارد و گاه بنده ای سر به آسمان بر می دارد نوری بر او می زند که چشمش را خیره می کند در این وقت به فغان آید که این نور چیست؟ پاسخ شنود که این نور برادر مؤمن تو است، پس گِله آغاز کند که خداوندا در دنیا با هم عمل می نمودیم و چرا مقام او این چنین بر من فزونی دارد، جوابش دهند که عمل او از تو برتر و بهتر بود، بعد به دل وی رضایت داده شود که به مقام خود خشنود باشد.
ای اباذر! دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و هیچ مؤمنی در دنیا صبح نکند مگر آن که حزین باشد و چرا حزین نباشد که خداوند به وی بیم داده است که حتما به دوزخ در خواهد آمد ولی وعده بیرون شدن از دوزخ حتمی نیست و در دنیا دچار گرفتاری ها و مصیبت ها و رنج های جانگاه می شود و ستم می بیند و کمک نمی شود و دل به ثواب خدا بسته و همواره محزون است تا از دنیا جدا شود و آنگاه است که به راحت و مقام ارجمند نایل آید.
ای اباذر! خداوند به هیچ عبادتی که بالاتر از حزن طولانی باشد بندگی نشده است.
یا اباذر! هر که را علمی داده شده که او را به گریه نیاورد حقیقتاً به او دانشی بی سود داده شده، که خداوند علما را چنین مدح می کند: «آنان که پیش از آن دانش داده شده اند چون (قرآن و کلمات حق) بر آنها خوانده شود به سجده می افتند و بینی به خاک می سایند و می گویند: خدای ما منزه است که وعده او انجام پذیر است، و به سجده افتند و بگریند و بر خشوعشان افزوده گردد.»[4]
یا اباذر! هر که می تواند گریه کند بگرید و هر که نمی تواند گریه کند در دل همواره محزون باشد و حالت گریه بر خود گیرد، که آدم سنگدل از خدای متعال دور است؛ ولی نمی فهمند.
ای اباذر! خداوند می فرماید: برای یک بنده، دو بیم و خوف را جمع نمی کنم و نیز وی را دو امن و راحت نمی بخشم. اگر در دنیا از خوف من در امان و فارغ باشد در قیامت گرفتار بیمش سازم و اگر در دنیا از من بترسد از خوف در قیامت در امانش بدارم.
یا اباذر! اگر کسی به قدر هفتاد پیغمبر عمل (صالح) دارد باید آنها را به چیزی نشمرد، و همواره در اضطراب باشد که نکند در قیامت نجات نیابد.
یا اباذر! بنده گناهکاری را در قیامت می آوردند و گناهانش را در برابر دیده اش می نهند، می گوید من در دنیا همواره بر این گناه خود ترسان بودم و در نتیجه همین سخن، بخشوده می گردد.
یا اباذر! مردی که به کارهای خوب خودش تکیه و خاطر جمعی دارد و به نظر خود گناهان صغیره و کوچکی انجام می دهد و (آنها را تا دم مرگ رها نمی کند) در روز قیامت خداوند بر او خشمگین خواهد بود و مرد دیگری که گناه مرتکب می شود ولی بعدا آنها را ترک نماید در قیامت در امان خواهد بود.
ای اباذر! گاه بنده ای گناه می کند و بهشت می رود.
پرسیدم: چگونه یا رسول الله؟
فرمود: گناهش همواره در برابر چشمش می باشد و از آن توبه می کند و به سوی حق باز می گردد تا به بهشت می رود.
ای اباذر! زیرک کسی است که نفس را پَست گرداند و برای پس از مرگ کوشش کند، و عاجز کسی است که از هوای نفس پیروی کند و از خدا آرزوها طلبد.
ای اباذر! اول چیزی که از میان امت من برداشته می شود امانت و خشوع است تا جایی که یک اهل خشوع پیدا نمی کنی.
ای اباذر! قسم به آن کس که جانم به دست اوست، اگر دنیا به قدر بال مگسی نزد خدا قیمت داشت به کافری، شربت آب گوارایی نمی داد.
ای اباذر! دنیا و آنچه در آن است ملعون خداست؛ مگر آنچه را که به وسیله آن رضای خدا به دست آید و برای خدا باشد، و نزد خدا هیچ چیز دشمن تر از دنیا نمی باشد، چون آن را آفرید و از آن روی گردانید و به آن نظر و توجهی نفرمود و تا قیامت نیز نخواهد کرد، و هیچ چیز نزد خدا از ایمان و ترک چیزهایی را که ترک آن را خواسته است محبوب تر نمی باشد.
یا اباذر! خداوند متعال به برادرم عیسی وحی کرد: یا عیسی! دنیا را دوست مدار که من آن را دوست ندارم و دل به آخرت ببند که خانه بازگشت تو است (و ابدی می باشد).
یا اباذر! جبرئیل همه گنجینه های دنیا را بر پشت استری برای من آورد، و به من گفت: که این خزینه های دنیا است، و قبول آن از ثواب و مقام تو در نزد خداوند نخواهد کاست. گفتم: حبیب من جبرئیل! من به این ها نیازی ندارم که چون سیر باشم خدا را شکر می گویم و چون گرسنه شوم از او غذا می طلبم.
یا اباذر! چون خداوند خواهد به بنده ای نیکی کند و خیر و سعادت را نصیب او گرداند به وی بصیرت در دین و زهد در دنیا و آگاهی به عیوب خویش عطا کند.
یا اباذر! هیچ بنده ای در دنیا زاهد نباشد مگر آن که خداوند درخت حکمت را در دلش بنشاند و زبانش را به حکمت گویا کند و او را به عیوب و بیماری های دنیا و آرمان های آن آگاه سازد و او را به سلامت از دنیا بیرون برد و به بهشت برساند.
یا اباذر! چون برادر مسلمان را دیدی که نسبت به دنیا بی رغبت و زاهد است حرف او را گوش ده که به تو حکمت می آموزد.
گفتم: یا رسول الله! زاهدترین مردم کیست؟
فرمود: آن کس که قبر و پوسیدگی تن در خاک را فراموش نکند و زینت های دنیا و اضافه بر ضرورت را رها کند، و جهان باقی ابدی را بر دنیای فانی برگزیند، و فردا را از عمر خود به حساب نیاورد، و هر آن، چنان پندارد که خواهد مُرد و به سر منزل مردگان خواهد رفت.
ای اباذر! خداوند متعال به من وحی نفرموده که مال گرد آورم و لکن وحی فرموده که: خداوند خود را تسبیح گوی و از ساجدین باش، چندان خدا را عبادت کن تا به مقام یقین نایل آیی.
ای اباذر! من جامه خشن می پوشم و بر خاک می نشینم و انگشت هایم را پس از غذا می لیسم و بر الاغ برهنه سوار می شوم و مردم را بر ترک خود می نشانم (که این ها همه علامت تواضع است) هر کس از روش من رو گرداند از من نیست.
ای اباذر! عشق به مال و مقام، از دو گرگ خون خواری که به آغل گوسفندان زنند و تا صبح از آنها بدرند برای دین انسان خطرناک تر است، بنگر که پس از این واقعه ای از گله گوسفند چه خواهد ماند.
پرسیدم: یا رسول الله! مردم خاضع و فروتن که زودتر از دیگران به بهشت می روند کسانی هستند که بیشتر به یاد خدا می باشند؟
فرمود: نه! بلکه فقرای مسلمین، که پای بر دوش مردم می گذارند (و به سوی بهشت می روند). خازنان و نگهبانان بهشت به آنها می گویند که: بمانید تا حساب پس دهید. جواب می دهند که: چه حسابی پس دهیم که به خدا، نه قدرت و منصبی داشتیم که عدل و یا ستم روا داریم و نه مال فراوانی که بخل یا اسراف بکار بریم و لکن خدا را عبادت می کردیم و دعوت او را اجابت نمودیم.
یا اباذر! دنیا دل ها و بدن ها را به خود مشغول می دارد و خداوند از نعمت های حلال ما را باز پرسی می کند تا چه رسد به حرام.
یا اباذر! از خداوند خواسته ام که رزق دوستان مرا به قدر کفاف قرار دهد و به دشمنانم مال و فرزند بسیار ببخشد.
یا اباذر! خوشا به حال زاهدان در دنیا و راغبان به آخرت، آنان که زمین را نشیمن و خاک را بستر و آب را نوشابه خود ساختند، و کتاب خدا را شعار و دعا را دثار(لباس رویین) خود قرار دادند و دنیا را از خود قیچی کردند و خود را از دنیا جدا ساختند.
یا اباذر! کِشت برای آخرت، عمل صالح است و کشت دنیا، مال و فرزند.
یا اباذر! خداوند به من خبر داد، که: قسم به عزّت و جلالم که عابدان اجر و مقام گریه را در نیافته اند که من در اعلای بهشت بر ایشان کاخی خواهم ساخت که هیچ کس را در آن شریک ایشان قرار نمی دهم.
پرسیدم یا رسول الله! زیرک ترین فرد مؤمنان کیست؟
فرمود: آن کس که بیشتر بیاد مرگ باشد و خود را بهتر برای آن آماده سازد.
یا اباذر! چون نور الهی بدل راه یابد دل را وسعت بخشد.
گفتم علامت آن نور چیست؟
فرمود: توجه به جهان ابدی، و کناره گیری از دنیای فریبا، و آمادگی برای مرگ قبل از رسیدن آن.
یا اباذر! از خدا بترس؛ ولی برای این که مردم تو را گرامی دارند تظاهر به خداپرستی مکن در حالی که دلت فاسد باشد.
یا اباذر! بکوش که در هر کار نیّت صالح داشته باشی حتی در خورد و خواب خود.
ای اباذر! خدا را در دل خود بزرگ بدان، نه آنچنان که نادانی، خدا را در نظر می گیرد چون گرفتار سگی شود به یاد او می افتد و می گوید: خدایا این را از من بران، و در پیش خوک می گوید: خدایا! او را رام گردان.
یا اباذر! خدا را فرشتگانی است که از خوف او همیشه در حال قیامند و تا نفخ صور سر بر نمی دارند و همی گویند: پاک و منزّهی و ما آن طور که شایسته مقام تو است تو را نمی پرستیم.
یا اباذر! اگر کسی عمل هفتاد پیغمبر را داشته باشد از هول قیامت، عمل خود را ناچیز می بیند که اگر سطلی از آب جوشان دوزخ در شرق عالم ریخته شود، مغز مغربیان به جوش آید، و اگر دوزخ نفس بر آرَد هیچ مَلک و رسولی نماند مگر آن که به زانو در آید و بگوید: خداوندا! به من رحم کن و قیامت چنان است که ابراهیم، اسحاق را از یاد می برد و می گوید:خداوندا من خلیل توأم، فراموشم مکن.
یا اباذر! اگر زنی از بهشت در شبی تیره سر از آسمان دنیا بر آرَد جهان را بهتر از ماه شب چهارده روشن کند، و بوی خوشش به مشام همه مردم زمین برسد، و اگر جامه ای از بهشت به دنیا آید همه از دیدارش دل از دست بدهند، و چشمان از دیدارش خیره گردد.
یا اباذر! در تشییع جنازه و به هنگام قرائت قرآن و در وقت جنگ و میدان جهاد، خاموش بمان.
یا اباذر! چون به دنبال جنازه ای می روی عقلت مشغول تفکر و خشوع باشد که تو هم به او ملحق خواهی شد.
یا اباذر! نمک نگهدارِ هر چیزی از فساد است؛ ولی اگر نمک فاسد شود چاره و دوایی ندارد، و بدان که دو خوی در شما هست: خنده بی تعجّب و بی جا، و تنبلی بدون فراموشی.
یا اباذر! دو رکعت نماز مختصر و با تفکر بهتر است از یک شب نماز بدون حضور قلب.
یا اباذر! حق، تلخ و سنگین است، و باطل سبک و شیرین، و چه بسا یک ساعت لذّت و شهوت موجب اندوهی دراز شود.
یا اباذر! انسان (در دین خود) کاملا بینا و بصیر نگردد مگر آن که مردم را در راه خدا و انجام وظیفه چون چهارپایان بداند و در عین حال چون بخود می نگرد، بگوید من از همه کوچکترم.
ای اباذر! به حقیقت ایمان نرسی مگر آن که همه مردم را در دینشان، احمق و در دنیاشان، عاقل بدانی.
ای اباذر! پیش از آن که به حسابت برسند خود را محاسبه کن، که این محاسبه برای حساب فردایت بهتر است، و پیش از آن که تو را به میزان سنجش نهند خود را بسنج، و خود را برای روز حساب بزرگ آماده کن؛ روزی که هیچ امر پنهانی بر خدا مستور نماند.
یا اباذر! از خدا شرم داشته باش، که به خدا من هر گاه به مستراح می روم جامه بر سر می کشم و از دو فرشته ای که با من هستند خجالت می کشم
یا اباذر! می خواهی به بهشت بروی؟
گفتم: آری یا رسول الله پدرم فدایت.
فرمود: آرزوهایت را کم کن و مرگ را جلو و در برابر دیده بدار، و آن طور که باید از خدا شرم داشته باش.
گفتم: یا رسول الله همگی ما از خدا می ترسیم.
فرمود: آن شرم را نمی گویم، و لکن حیاء از خدا این است که مرگ را فراموش نکنی، و شکم را (از حرام) نگهداری و فکر خود را (از بد اندیشی) حفظ کنی، و هر که مقام عالی آخرت را می خواهد باید زیور دنیا را رها کند، که اگر چنین باشی به ولایت خدا نایل گشته ای
یا اباذر! دعا برای کار نیک همان قدر کافی است که نمک برای طعام کافی است.
یا اباذر! مَثَل آن کس که بدون عمل، دعا می کند مثل کسی است که بدون کمان، تیر بیندازد.
یا اباذر! خداوند به واسطه خوب بودن بنده ای کار فرزند و نوه او را به اصلاح می آورد و مقام او را در اطرافیان و همسایگان تا زمانی که با آنها است رعایت می نماید.
یا اباذر! خداوند متعال از سه کس به ملائکه می بالد:
کسی که در بیابان بی آب و علفی اذان بگوید و برخیزد و نماز بگزارد، خداوند به ملائکه می فرماید: به این بنده من بنگرید که نماز می خواند و هیچ کس جز من او را نمی بیند، و هفتاد هزار فرشته نازل می شوند و پشت سر او نماز می خوانند و تا فردای آن روز برایش استغفار می کنند،
و مردی که شب بر می خیزد و به تنهایی نماز می خواند و در سجده خوابش می برد، خداوند متعال می فرماید: به بنده ام بنگرید که روحش نزد من است و بدنش در سجده
و مردی که در میدان جهاد است همه همراهانش فرار کرده اند و او می جنگد تا شهید گردد.
یا اباذر! هیچ بنده ای برای سجده من پیشانی بر یکی از نقطه های زمین نمی نهد مگر آن که آن زمین روز قیامت به سجده او شهادت می دهد و هیچ زمینی نیست که مردمی شب در آن فرود آیند مگر آن که صبحگاه آن زمین بر آنها درود یا لعنت فرستد.
ای اباذر! هیچ صبح و شامی نشود مگر آن که نقاط زمین به یکدیگر گویند: ای همسایه من آیا کسی به یاد و ذکر خدا از روی تو گذشته باشد؟ یا سجده کننده ای برای خدا پیشانی بر تو نهاده؟ که قسمت هایی از آن جواب دهند:«آری» و قسمتهایی گویند:«نه» و آن قسمت که جواب می دهد: «آری» به جنبش و شادی می آید که بر همسایه اش برتری یافته.
یا اباذر! خداوند متعال چون زمین و درختان را در آن آفرید هیچ درختی نبوده جز آن که بنی آدم از آن سودی می برده، و زمین و درختان همه بر همین منوال بوده اند تا آن که مردم به این کلام کفر آمیز و زشت تکلم کردند که: (خداوند فرزند اختیار کرده)، زمین از این سخن به لرزه آمد و منفعت بعضی از درختان از بین رفت.
یا اباذر! زمین بر مرگ مؤمن تا چهل روز می گرید.
یا اباذر! چون بنده ای که در زمین خشک و بی آب و علفی باشد وضو یا تیمم بسازد و اذان گوید و به نماز ایستد، خداوند فرشتگان را فرماید که: پشت سر او صفی چنان طولانی از نماز ببندند که دو طرفش ناپیدا باشد، و با رکوع او به رکوع روند و با سجده او، سجده کنند و بر دعای او، آمین گویند.
یا اباذر! هر که اقامه گوید بدون اذان، جز همان دو ملک موکل او با او نماز نخوانند.
یا اباذر! هیچ جوانی نیست که ترک دنیا گوید و جوانی خود را در اطاعت خدا به سر آرَد مگر آن که خداوند اجر هفتاد و دو پیغمبر به او عطا کند.
یا اباذر! آن کس که میان جمعی غافل، ذکر خدا گوید چون کسی است که در میان سربازان فراری به جهاد ادامه دهد.
ای اباذر! همنشین خوب، بهتر از تنهایی است، و تنهایی، بهتر از همنشین بد است، و سخن خوب گفتن، بهتر از سکوت است و سکوت از سخن شرّ، بهتر است.
یا اباذر! جز با مؤمن منشین، و جز آدم متقی غذای تو را نخورد و غذای فاسقان را مخور.
یا اباذر! غذای خود را به کسی ده که برای خدا دوستش داری و غذای کسی را بخور که تو را برای خداوند متعال دوست دارد.
یا اباذر! خداوند نزد هر سخنگویی، حاضر است، و انسان باید از خدا بترسد و او را در نظر گیرد و بداند که چه می گوید.
یا اباذر! زیادی سخن را رها کن و آن اندازه سخن که حاجت تو را انجام دهد و زندگی تو را اداره کند برای تو کافی است.
یا اباذر! برای انسان همین اندازه دروغ کافی است که هر چه می شنود به زبان آرَد.
یا اباذر! هیچ چیز برای زندانی نگهداشتن، بهتر از زبان نیست.
یا اباذر! یکی از بزرگداشت های خدا، احترام به پیرمرد مسلمان است، و احترام به کسانی که به قرآن، عالم و بدان عاملند، و احترام به سلطان عادل.
یا اباذر! کسی که زبانش را نگه ندارد، عملی انجام نداده.
یا اباذر! عیب جوی خَلق و مدیحه گو و طعنه زن و ظاهر ساز، مباش.
یا اباذر! بنده مادام که اخلاقش بد است مرتباً از خدا دور می گردد.
یا اباذر! کلمه طیّبه صدقه است، و هر قدمی که به طرف نماز بر می داری صدقه است.
یا اباذر! هر که ندای دعوت کننده خدا (مؤذن) را جواب گوید (و به نماز شتابد) و مساجد را نیکو آباد کند پاداش عمل او بهشت است.
گفتم: پدر و مادرم فدایت یا رسول الله چگونه مساجد را آباد کند؟
فرمود: صدا در آن بلند نکند، و در باطل فرو نرود، و در آن خرید و فروش ننماید و تا در مسجد است لغو را ترک گوید، و اگر نکند در قیامت جز خود را ملامت منماید.
یا اباذر! تا در مسجد نشسته ای خداوند به هر نفسی درجه ای در بهشت به تو عنایت می کند، و ملائکه با تو به نماز می ایستند، و به هر نفسی، ده حسنه برایت می نویسد و ده گناه از نامه ات محو می سازد.
یا اباذر! می دانی که این آیه در چه باره آمده؟ «شکیبایی پیشه کنید و از خدا بترسید، خدا را در نظر داشته باشید تا رستگار شوید.»[5]
گفتم: نه یا رسول اللَّه پدر و مادرم فدایت.
فرمود: پس از نمازی به انتظار نماز دیگر نشستن.
یا اباذر! وضو کامل و خوب گرفتن در هوای سرد از کفّارات است، و بسیار به مساجد رفتن، جهاد می باشد.
یا اباذر! خداوند متعال می فرماید: محبوب ترین بندگان نزد من کسی است که به خاطر من با مردم دوستی نماید، و دلش به مساجد بسته باشد، و نیمه های شب به استغفار برخیزد، اینانند که چون خواهم به مردم زمین عقوبتی فرستم به یاد آنها عقوبت را از ایشان بر می گردانم.
یا اباذر! هر نشستنی در مسجد بیهوده است؛ مگر برای سه چیز: نماز خواندن، ذکر خدا، فراگیری دانش.
یا اباذر! به عمل با تقوی بیشتر همّت داشته باش تا به عمل (تنها) که عمل با تقوی کاسته نشود و چگونه عمل مقبول کاسته گردد؟ و حال آن که خداوند متعال می فرماید:« فقط خداوند عمل متقیان را می پذیرد.»[6]
یا اباذر! انسان متقی نخواهد بود مگر آن که از خویشتن حساب کِشد دقیق تر از حساب کشیدن شریکی از شریک خود، تا بداند که لباس و غذا و نوشابه اش از چه ممرّی است، از حرام یا حلال.
یا اباذر! هر که خواهد گرامی ترین مردم باشد تقوی پیشه کند.
یا اباذر! هر که در کسب ثروت بی باک باشد و از هر جا (حلال یا حرام) که رسد ابا نکند خداوند نیز باک نخواهد داشت که از کدام در به دوزخش اندازد.
یا اباذر! محبوب ترین شما نزد خدا کسی است که بیشتر به یاد خدا باشد و گرامی ترین شما نزد خداوند متقی ترین شماست، و نجات یابنده ترین شما از عذاب خدا خائف ترین شما است از خدا.
یا اباذر! متقیان کسانی هستند که از چیزهایی که از آنها پرهیز لازم نیست پرهیز کنند که به شبهه ها گرفتار نشوند.
ای اباذر! هر که خدا را اطاعت کند ذکر او را گفته؛ اگر چه نماز و روزه و قرائت قرآن او کم باشد.
یا اباذر! ملاک و اصل دین، ورع و پارسایی است و سَر دین، اطاعت است.
یا اباذر! پارسا باش که عابدترین مردم خواهی بود، و بهترین چیز در دین، ورع است.
یا اباذر! فضیلت علم از عبادت بیشتر است، و بدان که اگر چندان نماز گزارید که خمیده شوید، و آن قدر روزه بگیرید که چون نی، لاغر شوید این اعمال سودی نبخشد؛ مگر آن که با ورع و پارسایی همراه باشد.
یا اباذر! مردم پارسا و زاهد در دنیا، حقیقتاً از اولیاء الله هستند.
یا اباذر! هر که در قیامت بدون سه چیز بیاید زیانکار است.
پرسیدم آنها چیست؟
فرمود: ورع و پارسایی که او را از گناهان حفظ کند، و حلمی که در برابر نادان کاری سفیهان او را نگه دارد، و اخلاقی که به وسیله آن با مردم مدارا نماید.
ای اباذر! اگر خواهی که قوی ترین مردم باشی بر خدای متعال تکیه و توکل کن، و اگر خواهی که گرامی ترین مردم باشی از خدا بترس، و اگر دوست داری که غنی ترین مردم باشی به آنچه نزد خدا است امیدوارتر باش از آنچه در اختیار و در دست تو است.
یا اباذر! اگر همه مردم به این آیه عمل کنند خداوند همه آنها را کفایت کند: «هر که تقوی پیشه کند خداوند گشایشی بر او پدید آرَد و از جای بی گمان به او روزی رساند و هر که به خدا توکل کند خداوند برای او کافی است که خدا هدف و خواسته خود را به انجام می رساند»[7]
یا اباذر! خدای متعال گوید: به عزّت و جلالم هیچ بنده ای خواسته مرا بر خواهش خود مقدم نمی دارد مگر آن که بی نیازیش را در وجودش قرار می دهم و همّتش را متوّجه آخرت می گردانم و آسمان ها و زمین روزیش را به عهده گیرند و تنگی روزی او را بر طرف گردانم، و من برای او برتر از تجارت هر تاجری باشم.
یا اباذر! اگر فرزند آدم از روزی گریزد چنان که از مرگ می گریزد روزی همانند مرگ بی تردید به او خواهد رسید.
یا اباذر! می خواهی کلماتی به تو بیاموزم که خداوند به آنها تو را سود دهد؟
گفتم: آری یا رسول الله!
فرمود: خدا را حفظ کن تا او نیز تو را حفظ کند(یعنی از حدود الهی محافظت نما و آنها را مراعات کن و از حد و مرز الهی خارج نشو) مراقب خدا باش تا همواره او را در جلوی خود بیابی. در راحتی در فکر خدا باش تا در سختی او به یاد تو باشد، و چون حاجتی داری از خدا بخواه و چون یاری می جویی از خدا بجوی، که قلم آنچه را که تا قیامت شدنی است نوشته است، و اگر همه مردم بکوشند تا نفعی به تو رسانند که خدا مقدر نکرده نخواهند توانست، و اگر بکوشند که ضرری به تو وارد آورند که خداوند مقدر ننموده نخواهند توانست و اگر می توانی که با رضا و یقین برای خدای عزّ و جل عمل کنی البته بکن، و اگر نتوانی بدان که در شکیبایی بر ناگواری ها سود نهفته است، و پیروزی در صبر است و گشایش با سختی ها است و به دنبال هر سختی، راحتی است.
یا اباذر! به غنای خدا بی نیازی بجوی تا خدا تو را بی نیاز کند.
گفتم: آن چیست یا رسول الله؟
فرمود: خوراک صبح و شام است. اگر کسی به روزی الهی قانع باشد، بی نیازترین مردمان است.
یا اباذر! خدای متعال فرماید: من از حکیم حرف قبول نمی کنم؛ ولی به همّت و هدف او می نگرم اگر میل و همّ او در چیزی است که من راضی و خشنود باشم، سکوت او را ثواب حمد می دهم.
یا اباذر! خداوند متعال به چهره ها و اموال شما نگاه نمی کند بلکه به دل ها و اعمال شما می نگرد.
یا اباذر! تقوی در اینجا است (حضرت اشاره به سینه فرمود).
یا اباذر! چهار چیز است که غیر از مؤمن به آن نمی رسد: سکوت که اول عبادت است، فروتنی برای خدای سبحان، و در هر جا به یاد خدای متعال بودن، و کمی ثروت.
یا اباذر! همواره در فکر انجام حسنه باش؛ اگر چه به انجام آن نرسی تا از غافلان نوشته نشوی.
یا اباذر! هر که اختیار دامن (شهوت جنسی) و دهانش را داشته باشد به بهشت خواهد رفت.
گفتم یا رسول الله ما به گفته هایمان مؤاخذه خواهیم شد؟
فرمود: یا اباذر! مگر چیزی جز کشته های زبان مردم را به صورت به جهنم می اندازد؟ که تا خاموش هستی در سلامتی و چون زبان به حرف بگشایی چیزی به نفع یا ضرر تو نوشته می شود.
یا اباذر! گاه کسی در مجلسی کلمه ای می گوید که مجلسیان را بخنداند و به واسطه همان به قدر زمین تا آسمان به سوی جهنم سقوط می کند.
یا اباذر! وای بر کسی که سخن های دروغ می گوید تا مردم را بخنداند. وای بر او! وای بر او! وای بر او!
یا اباذر! هر که سکوت کند نجات یابد، بر تو باد به راستگویی، و هرگز کلمه ای دروغ از دهانت بیرون نشود.
گفتم یا رسول اللَّه آن کس که عمدا دروغی گفته توبه اش چیست؟
فرمود: استغفار و نماز پنجگانه گناه آن را می شوید.
یا اباذر! از غیبت بپرهیز، که غیبت از زنا بدتر است.
گفتم چرا یا رسول الله (ص) پدر و مادرم فدایت؟
فرمود: زیرا کسی که زنا می کند و توبه می نماید خداوند او را می بخشد؛ ولی غیبت بخشوده نشود تا کسی که غیبت او شده راضی گردد.
یا اباذر! دشنام به مؤمن، فسق است، و زد و خورد و جنگ با او، کفر است، و خوردن گوشتش از گناهان است، و احترام مال او مثل احترام خون اوست.
گفتم: یا رسول الله (ص) غیبت چیست؟
فرمود: پشت سر برادر مسلمانت چیزی بگویی که بدش بیاید.
گفتم: اگر چه آن چیز در او باشد؟
فرمود: اگر آنچه را که در او است بگویی غیبت است و اگر آنچه در او نیست بگویی تهمت زده ای.
یا اباذر! هر که از غیبت برادر مسلمانی جلو گیرد و از او دفاع کند، بر خداوند عزّ و جل حق است که از آتش نگهش دارد.
یا اباذر! هر که پیش او غیبت مسلمانی شود و بتواند او را یاری کند خدای عزّ و جل او را در دنیا و آخرت مدد نماید، و اگر بتواند و او را یاری نکند و از او دفاع ننماید خداوند در دنیا و آخرت او را خوار و بی یاور گزارد.
یا اباذر! سخن چین به بهشت نمی رود.
یا اباذر! سخن چین در آخرت از عذاب الهی در امان نخواهد بود.
یا اباذر! هر که در دنیا دو زبان و دو رو (منافق) باشد در جهنم نیز دو زبانه باشد.
یا اباذر! آنچه در مجالس می گذرد امانت است، و علنی کردن سرّ مسلمان خیانت می باشد.
یا اباذر! در هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه اعمال مردم دنیا به خدا عرضه می گردد، و برای هر مؤمنی استغفار می شود مگر برای بنده ای که بین او و برادر مسلمانش کینه باشد، و دستور می رسد که عمل این دو تن را رها کنید تا با هم صلح کنند.
یا اباذر! بپرهیز که از برادر مسلمان کناره و قطع رابطه کنی که اعمال تو قبول نخواهد شد.
یا اباذر! تو را از کناره گیری از برادر مؤمن بر حذر می دارم و اگر با وی قهر کردی بیش از سه روز طول نکشد که اگر کسی در این حال بمیرد به آتش سزاوارتر است.
یا اباذر! هر که دوست دارد مردم در برابرش بایستند جایگاه خود را در جهنم قرار داده.
یا اباذر! هر که بمیرد با ذرّه ای تکبر بوی بهشت را نشنود مگر آن که قبل از مرگ توبه کند.
مردی پرسید یا رسول الله من زیبایی و آراستگی را خیلی دوست دارم چنان که می خواهم لباس و کمربند و کفشم قشنگ باشد آیا اشکال دارد؟
فرمود: در دل چگونه ای؟ گفت: دلم به حق عارف است و آرامش دارد.
فرمود: این کبر نیست؛ ولی کبر آن است که حق را رها کنی و روی به غیر حق آوری، و چون مردم را ببینی گمان بری که مال و آبروی هیچ کس به اندازه مال و آبروی تو ارزنده نیست.
یا اباذر! بیشتر کسانی که به دوزخ می روند متکبّرانند.
مردی پرسید: یا رسول الله! ممکن است کسی کاملا از کبر پاک شود؟
فرمود: آری هر که جامه خشن بی ارزشی بپوشد و بر الاغ نشیند، و گوسفند بدوشد و با فقرا مجالست کند.[8]
یا اباذر! هر که وسایل خانه را خود به دوش کِشد از کبر راحت شود.
یا اباذر! هر که از کبر و نخوت، جامه اش به زمین کشیده شود خداوند متعال در قیامت به او نظر نکند.
یا اباذر! شلوار مؤمن باید تا نصف ساق باشد و تا غوزک پا نیز اشکال ندارد.
یا اباذر! هر که دامنش را بالا برد[9]، و کفش خود را وصله زند، و صورت به خاک نهد از کِبر بِرَهد.
یا اباذر! آن که دو جامه دارد، یکی را خود بپوشد و دیگری را به رفیقش دهد.
یا اباذر! مردمی در امت من بیایند و در ناز و نعمت زاییده و بزرگ شوند و همّشان، خور و خواب باشد و چرب زبانی کنند، آنها بدترین امت من هستند.
یا اباذر! هر که به پوشیدن لباس زیبا، قدرت داشته باشد و برای فروتنی در پیشگاه حق آن را نپوشد در صورتی که برای آبرو و حیثیت او مضر نباشد و خود را بی آن که مسکنت داشته باشد خوار بدارد، و مالش را در غیر معصیت خرج و انفاق نماید و به بیچارگان و مسکینان کمک کند و با اهل علم و حکمت مجالست نماید، خوش به حال آن که باطنش صالح و ظاهرش نیکو باشد و مردم از شرّ او در امان بمانند، خوش به حال آنکه به علم خود عمل کند و اضافه مال و در آمدش را انفاق نماید، و اضافه بر ضرورت سخن نگوید.
یا اباذر! آیا لباس خشن و جامه کهنه برای آن نیست که خود خواهی و فخر فروشی به تو راه نیابد؟
یا اباذر! در آخر الزمان مردمی می آیند که در زمستان و تابستان لباس پشمی می پوشند و این را وسیله برتری خود بر دیگران می دانند، که ملائکه زمین و آسمان ها آنها را لعنت خواهند کرد.
یا اباذر! می خواهی از بهشتیان به تو خبر دهم؟
گفتم آری یا رسول الله!
فرمود: ژولیده غبار آلودی که دو جامه کهنه دارد که مورد توجه و شناسایی مردم نباشد، که اگر این کس خدای را قسم دهد خداوند جوابش دهد.
پی نوشت
[1]. رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی؛ مکارم الأخلاق؛ انتشارات شریف رضی، قم، چهارم، 1370 ش.
[2]. ورام ابن ابی فراس؛ مجموعة ورام (تنبیه الخواطر)؛ مکتبه فقیه، قم، اول.
[3]. علامه مجلسی، محمد باقر؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار؛ اسلامیه، تهران.
[4]. اسراء/108- 109.
[5]. آل عمران/200.
[6]. مائده/30.
[7]. طلاق/2-3.
[8]. مراد حضرت این است که کارهایی که تکبر را از بین می برد انجام دهد که در آن وقت آن کارها این گونه چیزها بوده است.
[9]. در جاهلیت مردم متکبر و اشراف لباس بسیار بلندی می پوشیدند که دامن آن به زمین ساییده می شد.
منبع حوزه نت