انسان خوبی بود، چه جوری شد این طوری شد؟

برچسپ ها: انسان ، خدا ، آدم ، تعجب

Print Friendly and PDF

بعد از سال ها دیدمش ، خیلی تعجب کردم ... نسبت به سال های دبیرستان که با هم بودیم خیلی تغییر کرده بود ... بعد که کمی بیشتر با هم حرف زدیم و به حرف هایش فکر کردم دیدم که این تغییرات نتیجه یک سری بی احتیاطی هایی است گاهاً همه ما به آن بی توجه هستیم...

 

عاقبت بخیری

ظاهرش که اصلاً توصیف نشدنی بود ... نوع حرف زدنش حتی حالت جویدن آدامس در دهانش ... نوع نشستن ، راه رفتن و حتی نگاه کردنش به دیگران ... در همین چند دقیقه ای که با هم حرف زدیم همه کلامش مملو بود از تمسخر، فحش، عیب جویی، غیبت، تهمت و... 

تلفنش زنگ می زند ... بدون اینکه من بخواهم می زند روی آیفون و یواش بهم می گوید ببین طرفو چه جوری سرکارش میذارم ...  

از تعجب هاج و مبهوت دهانم باز مانده بود ... همان طور که داشت با قهقه هایش خیلی کریه و چندش آور طرف را به قول خودش سر کار می گذاشت و با او قرار می گذاشت، یک مرتبه ذهنم به دوران دبیرستان برگشت ... با خودم مرور کردم و دیدم چیزی جز رفتارهای خطای به ظاهر کوچکی چون "کارای من همش درسته" " من از همه بهترم" " نه بابا ، اینو که خدا می بخشه" " تو انجام بده گناهش پای من" " انقدر مردم کارای بدتری می کنند که رفتار من جلوی رفتار اون ها هیچه" و امثال این ها که در بین حرف های روزمره زیاد می شنویم و من هم در دوران خودمان از این دوست زیاد می شنیدم موجب نمی شود دختری در کمال پاکی فطری این گونه فطرتش غبار آلود شود و این طور رفتارهای گستاخانه داشته باشد ...

این رفتارها درست مثل این است که کسی که دست به کارهای به ظاهر جزئی می زند، مثلاً سیگار می کشد، یک دفعه مواجه با یک خطر کلّی می شود که آثار همان سیگارهای جزئی است مانند تنگی نفس و از کار افتادن قلب، بیمارستان، و خیلی اوقات مرگ ...

این ظلم اقسام مختلفی دارد که یکی از آن ها که می تواند بی ارتباط با موضوعمان نباشد ظلم به نفس و خود است چرا که سوء عاقبت و بد عاقبتی ظلمی است که خودمان با رفتارهایمان آن را ایجاد می کنیم... پس مراقب باشیم

بعد از اینکه خواستم ازش جدا شوم و داشتیم صحبت می کردیم تا خداحافظی کنیم برگشت بهم گفت از این شکل و قیافه بیرون بیا و لذت زیبایی هاتو ببر... حجاب و پوششو این حرف ها را این آخوندها از خودشان در آوردن و من هیچ کدامش را قبول ندارم ...

بماند که حالا من چگونه پاسخش را دادم ولی به واقع پاسخ یکی از سؤالات مهم ذهنم را امروز پیدا کرده بودم؛ اینکه چرا بعضی ها بد عاقبتمی شوند، آدم خوبی بود اما چه شد که این طور شد؟

قرآن کریم چه زیبا می فرماید: کسانی که پی در پی کار بد انجام می دهند (و به فکر توبه و جبران نیستند) سرانجام آیات الهی را تکذیب می کنند و حقّ را به تمسخر می گیرند: «ثمّ کان عاقبة الّذین أساوا السّوی أن کذبوا بآیات الله و کانوا بها بیستهزون» (سوره روم، آیه 10) و به عذاب الهی گرفتار می شوند: «کان عاقبة الّذین من قبلهم دمر الله علیهم» (سوره محمّد، آیه 10)

این جا است که جایش هست این آیه قرآن کریم را مدام بر لب داشته باشیم که رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (اعراف / 47)

این ظلم اقسام مختلفی دارد که یکی از آن ها که می تواند بی ارتباط با موضوعمان نباشد ظلم به نفس و خود است چرا که سوء عاقبت و بد عاقبتی ظلمی است که خودمان با رفتارهایمان آن را ایجاد می کنیم... پس مراقب باشیم.

کلام آخر

بد شدن مراحلی دارد ... اول با یه گناه پرده حرمت ها پاره می شود ... بعد کم کم زمینه گناهان بعدی فراهم می شود ... گناهان آدمی را احاطه می کند و گناه کردن عادی می شود وآدمی به جایی می رسد که همه چیز را انکار می کند حتی خدا و پیامبر و قرآن و همه حقیقت ها را ...

مراقب رفتارهایمان باشیم... مراقبت عاقبت هایمان باشیم ... ما میان عاقبت بخیری و عاقبت بشری مختاریم ... عاقبت هایمان را خودمان با رفتارهایمان می سازیم ... خدایی ناکرده اگر دچار گناه شدیم سریع کنیم و برگردیم که ان شاء الله کارمان به جاهای باریک و سخت کشیده نشود و سرانجام بد عاقبت نشویم ...


منابع:

رادیو قرآن

بیانات حجت الاسلام قرائتی؛ کتاب پرسش و پاسخ

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

جنگ انسان و شیطان

اگر او از یکی از راه‌های گمراه کردن انسان که در پیش گرفته، ناامید شود راه دیگری بر می‌گزیند و آنقدر در هدف خود که همانا به گمراهی کشاندن افراد می‌باشد، مداومت می‌کند تا به هدفش نایل شود.

ایا انسان حتماً باید ازدواج کند؟ اگر ازدواج نکند چه مشکلاتی ممکن است پدید بیاید؟

ازدواج، اقتضای طبیعت انسان است. زوجیت در تمام موجودات عالم (حیوانات، گیاهان و حتی جمادات) وجود دارد.سبحان الذی خلق الأزواج کلها مما تنبت الارض و من أنفسهم و مما لایعلمون1منزه است خدایی که تمام موجودات عالم، از جمله گیاهان و انسانها و آنچه را نمیدانند، به صورت زوج آفرید.انسان به طور طبیعی به سوی زوج خود میرود.اریک فروم ( (Erich Fromma روانشناس آلمانی میگوید:انسان از لحظهای که به دنیا میاید تا لحظه مرگ، هر کاری میکند، برای رفع احساس تنهایی خویش است.2ازدواج برای رسیدن به کمال است. بر اساس گفتهای از افلاطون، انسان به دنبال نیمه گمشده خویش میگردد

بالاترین مدال واقعی برای انسان های خاص !

ورزشکاران وقتی وارد میدان مسابقه می شوند همه تلاش آنها برای به دست آوردن بالاترین مدال می باشد چون انسان ها دوست دارند همیشه بالاترین باشند، و بالاترین مدال واقعی و درجه براى، برای این گروه خاص است.

انسان ممکن الخطا است یا جایز الخطا؟

به نظر شما آیا انسان جایز الخطا است یا ممکن الخطا؟ مگر می شود به انسان جواز خطا کردن را داد اگر این گونه نیست پس معنای این جمله چه چیز می تواند باشد که نقل خیلی از محفل ها شده است؟

فرشته‌اي به صورت بشر

حضرت امام، از همان سال‌هاي جواني به درس و بحث حوزوي بسيار اهميت داده وپس از فراگيري درس خارج و ورود به عرصه تدريس، محل‌هاي تدريس ايشان، مجمع طلاب، علما و فضلاي بزرگ بود...

ویژگی هایی از انسان های دو چهره

مسئله نفاق و منافقان مخصوص عصر رسول ‌خدا (صلی الله و علیه وآله) نبوده است؛ بلکه هر جامعه‌ای با آن رو بروست. به همین دلیل باید تحلیل ‌ها و موشکافی ‌های قرآن به عنوان یک مسئله تاریخی صرف و بلکه به عنوان یک موضوع مورد نیاز فعلی مورد بررسی دقیق قرار گیرد و از آن در مبارزه با روح نفاق و خطوط منافقان در جوامع اسلامی الهام گرفت.

توجه به لقمه مساله ای مهم

طهارت قلب از ناپاكی های هوای نفس و معصیت به سبب توجه، یقین و تقوا از ویژگی های اساسی برای رقت، خشوع و نورانی شدن قلب به نور الهی است. اما گاهی قلب انسان، خشن و بدل به خانه ی تاریك می شود كه در آن نور وجود ندارد و سینه انسان تنگ می گردد و در این حالت انسان توانایی اجابت دعوت پروردگار را از دست می دهد.

لذت یک رابطه ی عاطفی خوب را بچشید!

رابطه عاطفی داشتن و لذت بردن از کاری که انسان انجام می دهد خیلی نکته مهمی است ... یعنی همان طور که انسان ها برای زنده ماندن و داشتن آرامش نیاز به داشتن رابطه عاطفی با دیگران هستند، داشتن رابطه عاطفی با معبود و خالق خود یکی از مهمترین نیازها بوده که نباید مورد غفلت قرار بگیرد.

مومنین با نشاط هستند!!

انسانی كه به خدا توكل می كند، با قدرت تمام در مقابل مشكلات می ایستد و هرگز احساس شكست و نگرانی نمی كند.

گنجی که تمامی ندارد

همانطور که گنج و ثروت انسان را از سائر افراد جامعه بی نیاز می کند قناعت پیشگی هم فرد را از طوق بندگی همه انسان ها رها کرده و او را بی نیاز از خلق می کند و به عزت کرامت و انسانی را معنا می بخشد.

بهترین هدیه الهی برای انسان

در مورد ارزش گذاری نعمت هایی که در اختیار انسان است این سوال مطرح می‌شود که کدام یک از جایگاه برتری برخوردار می‌باشند؟

کلید حفظ کرامت انسان چیست

اگر کسی عاقل است، رازش را به کسی نمی گوید؛ چون قاعدتا وقتی که انسان رازش را می گوید، اطمینان می کند که طرف مقابل آن را فاش نکند؛ اگر ما توقع داریم که یک کسی راز ما را نگه دارد، چرا خودمان آن را نگه نمی داریم؟

انتظار، مکتب انسان ساز

دیدگاه قرآن در باره سرانجام بشر، دیدگاهی خوش بینانه است و قرآن پایان دنیا را روشن و سعادت بار دانسته شده است. سرانجامِ سعادتمند جهان، همان تحقق کامل غرض از آفرینش انسان هاست که چیزی جز عبادت خداوند نخواهد بود. امید به ظهور مهدی«عج» در مکتب اسلام با امیدی که برخی متفکران به پیروانشان در طول تاریخ داده اند، متفاوت است. مسلمانان امید به چیزی موهوم و دور از واقعیت ندارند، بلکه امیدوار به واقعیتی هستند که کاملاً تحقق پذیر است

فضه

خداوند متعال لباس های بهشتیان را از جنس پارچه نازک حریر و ابریشم توصیف می کند در سوره کهف، آیه31 و حج،آیه23 در مقام تزئین غلمان بهشتی می فرماید:«من أساور من ذهب» دست بندهای آنان از طلاست و در سوره فاطر می فرماید

*سه ویژگی عدالت‌ساز و انسان‌پرور/ به مناسبت روز خبرنگار

امام جواد در بیانی بس سازنده و بیدارگر و بشردوستانه – که عدالت‌ساز است و انسان‌پرور و تضمین‌کننده‌ی کرامت و حقوق بشر – چنین فرمود: المُؤمِنُ یَحتَاجُ* الَی تُوفِیقِِ مِنَ‌الله،* *وَوَاعِظِِ مِن نَفسِهِ،* *وَ قَبُولِِ مِمّّن یَنصَحُهُ* *انسان با ایمان و پروا، در راه دشوار زندگی، هماره به سه گوهر سازنده و هشدار‌دهنده نیازمند است:*

کیفیت خلقت انسان

آن گاه نطفه را خون بسته ساختیم و از خون بسته، گوشت نرم آفریدیم و آن گاه از گوشت نرم، استخوان ها ساختیم و پس از آن استخوان ها را به گوشت پوشاندیم و سرانجام خلقتی دیگر آغاز کردیم. آفرین بر خداوند که بهترین آفرینندگان است، این آیه به همین مطلق اشاره دارد. به زیبایی و لطافت ساخته سازنده با حکمت نیک بنگر، که چگونه کودک را از نطفه آفرید و همچون زارعی که کِشته اش را آبیاری می کند، آن را با خون درآمیخت.

وحی، تجلی ویژه الهی

1. جهان آفرینش، جلوه و محل تجلّی ذات مقدس حق سبحانه و تعالی است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه‏» (نهج البلاغه خطبه 107)؛ لیکن وحی الهی که در جامه پرنیانی قرآن ظهور یافته است، تجلّی ویژه و خاص الهی است: «فَتَجَلّى‏ لَهُمْ‏ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه‏» (نهج البلاغه، خطبه 146).

مقامی عظیم در سایه‌‌ی اطاعت حق

در بین صفات و كمالاتی كه یك انسان می تواند پیدا نماید ظاهرا عبودیت و بندگی خدا از همه بالا تر باشد حتی از رسالت و امامت و امثال آن. فلذا ما در نماز، قبل از شهادت به رسالت، شهادت به عبودیت پیامبر صلی الله علیه واله می دهیم و می گوییم: « أشهد أن محمدا عبده و رسوله » گویی پیامبر صلی الله علیه واله قبل از این كه رسول باشد عبد است و اساسا این عبودیت او بوده است كه وی را به مقام رسالت رسانده چنانچه همین مقام عبودیت و بندگی بوده است كه او را به معراج و آسمان برده چرا كه خداوند در همین رابطه می فرماید:

گرانبهاترین هدیه خدا به دوستانش

یك ساختمان اگر پایه ‌هاى محكمى داشته باشد، مى ‌تواند سال‌هاى طولانى پا برجا بماند. چنین خانه ‌اى در گذر زمان ممكن است ظاهرش كثیف و سیاه و در و دیوارش خراب شود، اما چون پایه ‌هایش محكم است، با كمى تعمیر و رنگ و تزیینات مى ‌توان آن را تمیز و مرتب كرد. اما اگر پایه و اساس محكمى نداشته باشد، هرچه هم رنگ بزنیم فایده ‌اى ندارد و با باد و باران یا سیلابى فرو خواهد ریخت

خدا به چه کسانی محل نمی‌گذارد؟

خداوند در قرآن می‌فرماید من به آدم‌های عهدشکن و سوگندفروش محل نمی‌گذارم، نه می‌بینم‌شان و نه هم‌کلا‌مشان می‌شوم!

«ساعت زنگى» خدا

در میان تمام ملل و امم اسلامی، تنها شیعه است که علاوه بر ثقل اکبر(قرآن) به ثقل اصغر(اهل بیت) چنگ آویخته و بر سفره سرّ و شهادت حقایق دین زانو زده است.

تكيه‌گاه

خدایا! مرا تكيه‌گاه باش.

شما با چه انگیزه ای خدا را عبادت می کنید؟

امام علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شکرانه نعمت هایش نافرمانی نشود.

حاجت خواستن از غیر خدا در قرآن

قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ ‏هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ «یوسف آیات 97 و 98‏» ؛ «گفتند: «اى پدر! براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما ‏خطاكار بودیم. گفت: به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏خواهم كه او، ‏همانا آمرزنده مهربان است»

شما با چه انگیزه ای خدا را عبادت می کنید؟

امام علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شکرانه نعمت هایش نافرمانی نشود.

شما در دعاهایتان از خدا چه می خواهید؟

پیامبر صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «رزق و روزی به عدد قطرات باران از آسمان بر زمین نازل می شود تا هر كس به اندازه خود دریافت كند، لكن خداوند زیاده دهنده است پس از فضل خداوند نعمتهای بیشتری درخواست كنید.»

عزیز شدن چه گونه

"قرآن در دنیای امروز می تواند فعّال ما یشاء باشد؛ می تواند کار بکند، می تواند پیش برود ... برکات قرآن برکات بی انتهایی است ... در قرآن و با قرآن عزّت هست، قدرت هست، پیشرفت هست..."

تمام عالم کتاب خداوند است

عزیزترین فرد این عالم، پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله است و ایشان سحاب حریص بود. خود می فرمود: انا حریصُ علی رُشدکم: من به رشد شما حریصم ...

نکاتی از لطف خدا !

بعضی گیاهان رونده اند یعنی یک گوشه باغچه می کاری، اما خیلی طول نمی کشد که تمام باغچه را پر می کند.کار خوب و صواب درست مثل گیاه رونده است و رشد کرده و پیش می رودکار بد و خلاف و ناصواب هم از همین دست است؛ درست مثل قطره ای از جوهر سیاه که روی صفحه سفید کاغذ و یا پارچه ای فرو می افتد، اما همانجا نمی ماند بلکه پیشروی کرده و جلو می رود. فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان لطف خدا این یک حقیقتی است که رفتارهای خوب و بد، عوامل و حقایقی ثابت نیستند بلکه درست مثل یک گیاه رونده اند؛ رشد می کنند و پیشروی کرده و جلو می روند؛ حقیقتی که در سورهیوسف به زیبایی تمام می توانی تماشا کنی. برادرها روزی یوسف را با خود به تفریح بردند و به چاه افکندند و نتیجه آن این شد که امروز برادر دیگر خود بنیامین را از دست دادند، پس این اتفاق ریشه در آن اتفاق ناگوار دارد. و به همین خاطر بود که تا یعقوب ماجرای بنیامین را شنید همان سخنی را تکرار کرد که در وقت از دست دادن یوسف گفته بود. آن روز:قَالَ بَل سَوَّلَتْ لَکمْ انفُسَکمْ أَمْراً: نفس شما کاری را در نظرتان بیاراست و امروز نیز همان را می گوید در حالیکه این بار به ظاهر آنان هیچ تقصیری نداشته اند اما یعقوب می خواهد بگوید: این ماجرا ریشه در همان ماجرا دارد. این سنتی است ثابت و همیشگی این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) براین اساس مطابق قوانین تكوینی که خداوند متعال بر جهان هستی حکم فرما کرده است، کار خوب و بد ما حتی در همین جهان نیز بر جسم و جان ما تأثیر می گذارد. رنج ها و مصیبت ها به رفتارهای خود انسان باز می گردد: «و ما أصابَکُم مِن مصیبةٍ فَبِما کسبت أیدیکم و یعفو عن کثیر» (شوری43)، آیه ی30) و حاصل نیکی و بدی برای خود انسان است: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»(الاسراء(17)، آیه ی7) وصول به لقای الهی و یا محرومیت از آن، در گرو انجام اعمال صالح و پرهیز از شرک است: «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»(کهف(18)، آیه ی110) حتی میانجی گری در اعمال حسنه و سیئه در زندگی تأثیر خودش را دارد: «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَكُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها» (نساء(4)، آیه ی85) این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) حتی داریم که در روز واپسین هر کسی، خودِ اعمال نیک یا ناپسندی را که انجام داده است، می یابد: «یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْس مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا...» (آل عمران (3)، آیه ی30) یعنی محل انژاس خوبی ها و بدی ها، نفس انسان است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا» (جاثیه (45)، آیه ی15). هرچند مقدار آن اعمال، اندک باشد: «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره * و من یعمل مثقال ذرة شراً یره» (الزلزله (99)، آیات 7-8) کلام آخر بازگشت اعمال و به معنایی دیگر رشد و نمو اعمال هر انسانی به سوی خود اوست و انسان ها ، بازتاب اعمال خویش را در دنیا و آخرت خواهند دید و چشید. البته ناگفته نماند که شرایط دنیا به سبب محدودیت هایش اجازه نمی دهد تا انسان ها همه بازتاب ها و پیامدها و آثار اعمال خویش را در دنیا ببینند ، از این روست که آخرت به عنوان جایگاه بهره مندی کامل انسان از کرده ها و اعمال خویش معرفی می شود. نحل آیه 111 و زمر آیه 70) منابع: سایت آیت الله احمد بهشتی کتاب باران حکمت؛ بیانات حجت الاسلام رنجبر رادیو قرآن

تا حالا خدا غافلگیرتان کرده است؟

گرچه در هر یک از نعمت های خدا، دنیایی از اعجاب و شگفتی نهفته است؛ امّا شکل اختصاص بعضی رزق ها، شگفتی مضاعف دارد و کاملاً غافلگیر کننده و خارج از محاسبات عادّی، نصیب انسان می شود. آری! روزی های غافلگیرکننده!

تا به حال خدا را امتحان کرده اید؟

آدم های دنیا این گونه اند؛ اگر بخواهیم آن ها را از خودمان راضی نگه داریم یا خیلی سخت است و یا اصلا نشدنی است و جز درگیری ذهنی و آشفتگی روحی چیزی برایمان ندارد.

بازگو کردن نعمت، شکر نعمت است

نعمت پروردگار، هر نوع بهره مادی و معنوی را شامل است و بازگو کردن نعمت به قصد یادآوری و ستایش نعمت ـ نه برای غرور و فخر فروشی ـ خود، شکر نعمت محسوب می شود و بخشش آن به دیگران، نوعی بازگو کردن نعمت الهی است.

مکر و حیله از جانب خدا، یعنی چه؟

یکی از فرازهایی که ما در شب های ماه رمضان در دعای ابوحمزه خواندیم این جمله بود که «الهی لا تمکر بی فی حیلتک» «خدایا به مجازات عَمَلَم به مکر و حیله ات مرا غافلگیر و مبتلا مگردان». حال کیفیت حیله و مکری که امام از آن سخن به میان می آورد چیست؟ که در ادامه و به تدریج به توضیح آن خواهیم پرداخت.

کارهای خدا برعکسه!

آفریدگار یکتایی که مظهر تمام خوبی ها و درستی هاست سعادت مخلوقاتش را در هم سویی هرچه بیشتر با خالقشان قرار داده است. هرچند که خداوند یکتا؛ بی همتاست و هیچ کس را یارای همتایی با او نیست اما نزدیک شدن به صفات خالق و پیاده سازی هرچه بیشتر صفات الهی در وجود انسان، سعادت آدمی را بدنبال دارد.

شما هم می‌توانید در خانه خدا باشید

این تصور، تصور صحیحی نیست که خانه ی خدا را تنها مکانی برای خواندن نماز و برگزاری چند برنامه بدانیم؛ در این مکان انجام انواع عبادات امکان دارد و باید که صورت بگیرد ...

خدا خود علی علیه السلام را معرفی می کند

فردی که یتیم نوازی او، عبادت او، خدمت او، شمشیر او، قیام و قعود او، صبر او، عفو او و لحظه لحظه وجود او جانبازی و ایثار برای بقا و پویایی اسلام و مسلمین بود. فردی که پدر یازده امام راستین است و سر منشأ هدایت و سعادت. فردی که برادر رسول خدا و اولین یاور و مؤمن به اوست. آری مگر می‌شود فضیلت‌های چنین فردی را شمرد و او را شناخت؟

دست خدا

به همراه امام رضا (ع) در مکه بودم. به حضرت عرض کردم می خواهم به مدینه بروم، نامه ای برای ابی جعفر بنگار تا با خود ببرم.

دعا، سلاح مؤمن در برابر دشمنان

آیا ما که در اسلحه‌سازی و تجهیزات نظامی از کفار عقبیم، باید در دعا هم مؤخر باشیم؟! در روایات آمده است: «أَلدعآءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ؛ دعا، اسلحه مؤمن است».

زمان مشلات چه کنیم که از رحمت خدا ناامید نشویم؟

ناامیدی از رحمت خدا یعنی چه؟ یعنی خدایا تو دیگر نمی‌توانی ما را اداره کنی. در مدیریت رزق و روزی این مخلوقات مانده‌ای؛ می گویی چرا؟ نشانه‌اش این‌همه کم و کاستی!

تقرب به خداوند با دعا و نیایش

اسلام راه‌های فراوانی را برای تقرّب بنده به خدا مقرر کرده است. اوّل راه علمی است که فرمود: «طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ؛ طلب علم بر هر مسلمانی لازم است».

جنگ با خدا

ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: هیچ كس گناه نمی‌كند مگر اینكه با یك شرك مرموز و مستور و شرك خفیّ همراه است ﴿وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِكُونَ﴾

ماه رمضان به مهمانی خدا برویم!

آیه قرآن کریم می فرماید: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.

دل هـای نـور باران

یکی از موضوعات بایسته پژوهش، بررسی نقاط اشتراک و افتراق قیام امام حسین(ع) و امام زمان(عج) است. این دو قیام در برخی عناصر و مؤلّفه ها، مشترک و در برخی شاخصه ها متفاوت هستند. یکی از نقاط اشتراک قیام امام حسین(ع) و امام زمان(عج)، ویژگی های مشترک یاران این دو امام است که ما در اینجا به آن می پردازیم.

جنگ با خداوند

ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: هیچ كس گناه نمی‌كند مگر اینكه با یك شرك مرموز و مستور و شرك خفیّ همراه است ﴿وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِكُونَ﴾

آشتی با خدا

هرکدام از ماههای خدا خصوصیتی دارند که شاید ماه دیگری نداشته باشد؛ اعمال خاصی که برای هرکدام ذکر شده، دلیل این ادعاست. مثلاً برای سه ماه رجب و شعبان و رمضان بیشترین دعاها، زیارت ها و اعمال عبادیِ مستحب و واجب وارد شده است.

... کیست این عبد صالح؟

کاروان در کاروانسرایی بزرگ و قدیمی از حرکت باز ایستاد. مسافران خسته از چارپایان فرود آمدند و بارها بر زمین نهادند. من نیز پیاده شدم و باراندکم را کنجی گذاردم. کاروانسرا پر از مسافر بود.

رابطة شب قدر با حجت زمان و امام عصر، ارواحنافداه

خداوند متعال در چهارمین آیة سورة مبارکة قدر می فرماید:

رؤیت خدا

قرآن مجید، هرگاه به موضوع رؤیت خدا می رسد، به شدت آن را ردمـی کند و کمـتر مـوضوعی مانند رؤیت خدا مورد نقد و ردّ قرار گرفته است. آن گاه که حضرت موسی (ع) زیر فشار برگزیدگان خود در میقات، از خـدا درخواست رؤیت کرد، با پاسخ مأیوس کننده ای روبه رو شد. زیرا خطاب آمد «لَن ترانِی»[1]: هیچ وقت مـرا نمی توانی ببینی.

اهمیت ذکر و یاد خدا در خودسازی

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿۴۱﴾ ای اهل ایمان! خدا را بسیار یاد کنید، (۴۱)

ذکر و یاد خدا

ياد خداوند تنها با زبان و گفتار نيست، بلكه در هر فكر، كار و حركتى رضايت خداوند را در نظر داشتن است.

تقرب الهی و قرب معنوی در مناجات شعبانیه

ملاک در قرب به خدا که از تزکیه نفس حاصل می شود زدودن موانع به انضمام رشد دادن نفس به سوی کمال با افعال اختیاری به کمک همین بدن و جسم برای توجه دل و قلب به سوی خداست و هر چه دل انسان بیشتر متوجه خدا باشد و از خود غافلتر باشد او به خدا مقربتر است تا آن جا که دیگر غیر از خدا کسی دیگری را نمی بیند مثل پیامبران و اولیای معصومین که تنها توجه ایشان به خدا بوده است و بس، و غیر از خدا را نمی بینند.

به خانه خدا خوش آمدی

اینجا، خانه خدا، ارتفاع عشق است؛ دور از همه برج و باروها؛ کنگره ها و آهن ها؛ پرچین ها و سیمان ها... اینجا باغ نیایش و مناجات است که نجوای زیبای فرشتگان را می توانی بشنوی...

معنای «خون بهای خدا» چیست؟

«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معنای انتقام و خون خواهی و نیز به معنای خون آمده است.1 1. برای ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد و آنچه از قربانی به خدای سبحان می رسد، گوشت و خون نیست، بلکه روح کردار و جان عمل (تقوا) است و حاجی وارث ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام است که اسماعیل نفسش را به قربانگاه می برد و آن را ذبح می کند و به لقاء الله می رسد. این سخن رهبر فقیدمان است که فرموده است:

مکر با خدا

نفاق از پدیده های شوم و خطرناک جوامع انسانی، بویژه جوامع اسلامی است که میتواند بر اثر کوچکترین غفلت، زمینه تحقق توطئههای دشمنان را برای نابودی آن جوامع فراهم سازد. خداوند تبارک و تعالی در آیات فراوانی در قرآن مجید خطر منافقین را گوشزد نموده و ضمن کوبیدن شخصیت آنها سخت تحقیرشان کرده و رسوایشان ساخته است تا در جامعه جرأت خودنمایی نداشته باشند

برای آن که آدم خوش صحبتی باشید چه باید کنید؟

صحبت؛ بازی دلنشینی است به شرط آن که از قواعد آن پیروی کنید. شما با رعایت چند دستور ساده می توانید فردی خوش صحبت و مورد توجّه باشید. انسان باید در روابطی که با هم نوعان خود برقرار می کند؛ از هرگونه برخورد بی جهت؛ ناسازگاری و عدم توافق دوری کند و علّت این برخوردها و ناسازگاری ها هرچه باشد باید از آن پرهیز کرد و هیجان عصبی و دل تنگی و خودخواهی و مسخره بازی نباید در این روابط تاثیر داشته باشد. در این جا برخی از این قواعد و قوانین شرح داده می شود:

برای آن که آدم خوش صحبتی باشید چه باید کنید؟

صحبت؛ بازی دلنشینی است به شرط آن که از قواعد آن پیروی کنید. شما با رعایت چند دستور ساده می توانید فردی خوش صحبت و مورد توجّه باشید.