راز انکار رحلت پیامبر(ص)

برچسپ ها: پیامبر ، چیست ، راز ، انکار ، پیست

Print Friendly and PDF

رسول اکرم(ص)در آخرین سفرحج(در عرفه)، در مکه، در غدیرخم، درمدینه قبل از بیماری و بعد از آن در جمع یاران یا در ضمن سخنرانی عمومی، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبرداد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا(ص)را آگاه ساخته بود که پیامبرهم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیماری وپیری مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.

در حجه الوداع در هنگام رمی جمرات فرمود: مناسک خود را از من فراگیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم. هرگز مرا دیگردر این جایگاه نخواهید دید.

هنگام بازگشت نیز در اجتماع بزرگ حاجیان فرمود: نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم.

عبدالله بن مسعود گوید:

پیامبراکرم(ص)یک ماه قبل از رحلت، ما را از وفات خود آگاه نمود... عرض کردیم: ای رسول خدا! رحلت شما در چه موقع خواهدبود؟ فرمود: فراق نزدیک شده و بازگشت به سوی خداوند است.

زمانی نیز فرمود: نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق رااجابت نمایم و من دو چیزگران در میان شما می گذارم و می روم: کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم... و خداوند لطیف و آگاه به من خبرداد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود.

روزی به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند. پیامبر در حالی که به فضل بن عباس و علی بن ابی طالب(ع)تکیه داده بود به سوی مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: به من خبر داده اند شما از مرگ پیامبر خود درهراس هستید. آیا پیش از من، پیامبری بوده است که جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد... .

در فرصتی دیگر مردم را به رعایت حقوق انصار سفارش و در خطاب به انصار فرمود: ای گروه انصار، زمان فراق و هجران نزدیک است، من دعوت شده ودعوت را پذیرفته ام... بدانید دو چیز است که از نظر من بین آن دو هیچ تفاوتی نیست. اگر بین آن دو مقایسه شود به اندازه تارمویی بین آن دو فرقی نمی گذارم. هرکس یکی را ترک کند مثل این است که آن دیگری راهم ترک کرده است... آن دو کتاب آسمانی واهل بیت رسالت هستند... سفارش مرا در مورد اهل بیت من رعایت کنیدو...

(نیز فرمود:)آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که اگر بدان چنگ زنید، پس از آن هرگز به ضلالت نیفتید؟ گفتند: بلی، ای رسول خدا. فرمود: آن(چیز)علی است. با دوستی من دوستش بدارید و به احترام و بزرگداشت من، او را محترم و بزرگ بدارید. آنچه گفتم جبرئیل از طرف خداوند به من دستور داده بود.

ابن حجر هیثمی گوید: پیامبر اکرم(ص)در بیماری خود که به رحلتش انجامید، فرمود:

مرگ من به همین زودی فرا می رسد و من سخن خود را به شمارساندم و راه بهانه و عذر را بر شما بستم. آگاه باشید، من کتاب پروردگارم و اهل بیت خود را در میان شما می گذارم و می روم.(سپس دست علی را گرفت و بالا برد و فرمود:)این شخص علی بن ابی طالب است که همراه با قرآن است و قرآن با علی است و از یکدیگر جدانشوند تا روز قیامت که با من ملاقات نمایند.

در روز دوشنبه آخرین روز از زندگی رسول اکرم(ص)آن بزرگوار درمسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: ای مردم! آتش فتنه ها شعله ورگردیده و فتنه ها همچون پاره های امواج تاریک شب روی آورده است.

رسول خدا(ص)در حالی جان سپرد که سر در دامن علی بن ابی طالب(ع)داشت.علی(ع) شیون کنان، رحلت پیامبر(ص) را به اطرافیان خبر داد. در این زمان ابوبکر به محل سکونت خود در«سنح » رفته بود و عایشه به دنبال وی فرستاد تا بی درنگ به شهرآید.

انکار رحلت رسول خدا(ص)

چون خبر وفات پیامبر(ص)زمزمه شد، عمر به نهیب فریاد برآورد: هرگز چنین نیست. این بعضی از منافقانند که می پندارند پیامبرمرده است! مردم بدانید، به خدا سوگند، رسول خدا نمرده است بلکه به سوی پروردگار خود رفته، به همان گونه که موسی به سوی پروردگار خود رفت، او چهل روز از پیروان خود غایب بود و پس ازاین که گفته شد او مرده است به نزد ایشان بازگشت. به خداسوگند، رسول خدا باز می گردد و دست و پای کسانی را که گمان برده اند او مرده است، قطع خواهد کرد.

او بی وقفه مردم را بیم می داد و در هراس و تردید می گذارد و آن کلمات را به قدری تکرار کرد که دهانش کف نمود. می گفت: هرکس بگوید او مرده است با این شمشیر سرش را از تن جدا خواهم کرد. خداوند تا وعده هایش را به دست او عملی نسازد، وی را نزد خودنمی برد.

در آن هنگامه از خانواده حضرت کسی تردید در رحلت رسول گرامی(ص)نداشت و از همین رو جز عباس، شنیده نشد که کسی با عمرسخن گفته و به او توجهی کرده باشد. جز این که برخی چون آشوب آفرینی عمر را دیدند، گفتند: او چه می گوید!! از وی بپرسیدمگر رسول خدا(ص)در این باره به تو چیزی فرموده که این گونه سراسیمه و آشفته سخن می گویی! و او در پاسخ گفت: نه، اصلا.

موضوع رحلت برای خاندان پیامبر و مردم چنان قطعی و بدیهی بودکه ابن ام مکتوم نابینا نیز که جسد مطهر رسول خدا(ص)را نمی دیدهمانند عباس در اعتراض به عمر گفت: تو از خود چه می گویی؟! مگرقرآن نیست که می فرماید:(و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین

محمد جز فرستاده ای که پیش از او هم پیامبرانی(آمده و)گذشتند،نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود(به شیوه جاهلیت)برمی گردید! هرکس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش می دهد.

عباس می افزود: تردید نیست که رسول خدا(ص)مرده است. بیایید اورا دفن کنیم. (با فرض قطعی که وی مرده است.)آیا خداوند شما رایک بار طعم مرگ می چشاند و رسولش را دوبار! او بزرگوارتر از آن است که دوبار بمیرد. بیایید او را دفن کنیم. اگر راست باشد که او نمرده بر خداوند دشوار نیست که خاک را از روی او به یک سوزند و... .

با این حال، عمر بدون کمترین توجه به اعتراض آنان، بر نظرخود پافشاری می کرد تا آن که چند ساعتی بعد ابوبکر از محل سکونت خود در سنح رسید. و چون چشم به جسد مطهر پیامبر(ص)دوخت، همان آیه را که پیشتر دیگران خوانده بودند خواند و عمر را به سکوت فراخواند و او نیز ساکت بر زمین نشست و گفت: گویا این آیه راپیش از این نشنیده بودم. آیا این از قرآن است؟!

انگیزه انکار رحلت

محققان و مورخان اهل تسنن برپایه اعتراف عمر انگیزه او رازمینه سازی برای رسیدن ابوبکر به مدینه یاد کرده اند.

ابن ابی الحدید می نویسد: عمر با این اقدام می خواست فرصتی برای رسیدن ابوبکر به محل فراهم آورده باشد; زیرا او در فردای «سقیفه » قبل از سخنرانی ابوبکر در مسجد، ضمن عذرخواهی ازاظهارات روز گذشته درانکار وفات پیامبر(ص)، گفت: وقتی فهمیدم رسول خدا(ص)از دنیا رفته است، ترسیدم برسر زمامداری، جنجال وآشوب به پا شودو انصار و دیگران، زمامداری را به دست گیرند یااز اسلام برگردند. در حقیقت اظهارات عمر، به منظور حفاظت از دین و دولت بود.(! )تاابوبکر برسد... چنین دروغ مصلحت آمیز در هرآیینی مشروع می باشد.

او مردم را در مورد مرگ حضرت تا حدی به شک انداخت و آن ها رااز فکر در مورد اوضاع بعد از پیغمبر(ص)و حوادثی که انتظار وقوع آن می رود، غافل نمود.

عمر هر چند برای اندیشیدن و چاره جویی به منظور توفیق درتصمیم خود فرصت نداشت، طرح وی جوانب فراوانی را در برداشت:

1- طرح او برای مردم دوستدار پیامبر امیدوار کننده بود. آن ها آرزو می کردند این سخن راست درآید و رهبر خود را بدین زودی از دست ندهند.

2- آن طرح با خود شاهدی از قرآن داشت و نوید می داد که محمدخاتم(ص)نیز چون موسی به ملاقات خدا شتافته و به زودی بازمی گردد.

3- برپایه آن ادعا چون پیامبر زنده است نیازی به کوشش برای تعیین جانشین او نیست.

4- فرد معتقد به مرگ پیامبر، منافق است و اقدام به بیعت باجانشین او علامت نفاق و تلاش برای ایجاد اختلاف میان مسلمانان است.

5- با آن که به مرگ پیامبر اعتقاد یابد و با کسی به عنوان جانشین پیامبر بیعت کند باید دست و پایش را قطع کرد.

6- این که عمر تا پیش از ورود ابوبکر به سخن هیچ کس توجه نکرد و چون ابوبکر رسید و جمله ای می گوید و عمر آرام می گیرد; زیرکانه نقش ابوبکر را بزرگ می نمایاند. این واقعه حتی اگر صحنه سازی از پیش طراحی شده نبود، تا همین جا می توانست مردم را به نقش ابوبکر در رهبری جامعه مسلمانان و آرام ساختن اوضاع متوجه سازد.

بسی جای تعجب و تاسف است که برخی نویسندگان غیر شیعه، گاه در دفاع و توجیه واکنش عمر می نویسند: این رفتار عمر از شدت علاقه اش به پیامبر و به موجب دهشت زدگی او از رحلت حضرت بود! حال آنکه عمر خود در فردای آن روز در حضور مردم در مسجد پیرامون رفتار دیروزش مطالبی گفته است که هیچ این توجیه و جانبداری راتایید نمی کند.

ابن ابی الحدید عذرخواهی عمر را چنین نقل کرده است: وقتی فهمیدم رسول خدا(ص) از دنیا رفته است، ترسیدم برسرزمامداری،جنجال و آشوبی به پا شود و انصار و دیگران، زمامداری را به دست گیرند یا از اسلام بازگردند.

افزون براین، باید پرسید:

1- اگر رفتار او از دهشت وی از مرگ پیامبر(ص)بود، می بایست پس از اعلام قطعی ابوبکر، بردهشت وی افزوده می شد نه این که آرام گیرد و بر زمین نشیند!

2- پس از اطلاع چرا در مراسم عزاداری و تغسیل و تشییع پیامبرشرکت نجست و بی درنگ به سقیفه شتافت؟

3- چرا جز او چنین هراسان و دهشت زده نشد؟ آیا اندوه وی ازدختر گرامی پیامبر بیشتر بود؟ چرا ابوبکر که خشونت و قساوت قلب او را نداشت دچار چنین حالی نشد؟

4- آیا آن رفتار نیز از علاقه به پیامبر بود که درحال حیات حضرت به وی نسبت هذیان و بیهوده گویی داد و به دیگران نیز نهیب زد که گوش به حرف او ندهید، درک و حواس درستی ندارد که چه می گوید؟!

5- چرا شبهه وفات نکردن پیامبر تنها برای عمربن خطاب پیش آمد؟ او از کجا و به کدام آیه و روایت چنین حدس زد که رسول خدا(ص)نمرده است و چون موسی به میقات رفته و به زودی بازمی گردد و دست و پا قطع می کند؟!

6- هنگامی که اسامه برای تاخیر درحرکت سپاه خود عذر می آوردکه نخواستم از مسافران حال تو را جویا شوم، خوب بود عمر می گفت: این بیتابی چرا؟! خداوند برشما منت نهاده است که تا وعده هایش محقق نشود، پیامبر(ص)از دنیا نخواهد رفت. این که عمر خود عذرمی آورد که در این روزهای حساس نباید پیامبر را بدین حال تنهاگذاشت دلیل آن است که آن ها همه می دانستند که به زودی رسول خدا(ص)رحلت خواهد کرد.

7- چرا او پیش از تحقیق و اطمینان، این گونه جنجال برانگیخت؟

8- چه حکمت داشت که تنها با تایید ابوبکر آرام گرفت نه باسخن دیگران؟ «آیاتی که ابوبکر خواند، نباید سبب شود که اوتغییر عقیده دهد، زیرا مفاد آیات جز این نیست که پیامبر(ص)نیزبه سان مردم می میرد، در صورتی که خلیفه منکر امکان مرگ او نبودبلکه می گفت: هنوز وقت مرگ وی فرا نرسیده است، زیرا هنوزکارهایی ناتمام مانده و رسالتهایی انجام نگرفته است.»

به اعتراف ابن ابی الحدید آن جنجال همه بهانه اتلاف وقت برای رسیدن ابوبکر بود و جز این، علتی نداشت.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

وحی، تجلی ویژه الهی

1. جهان آفرینش، جلوه و محل تجلّی ذات مقدس حق سبحانه و تعالی است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه‏» (نهج البلاغه خطبه 107)؛ لیکن وحی الهی که در جامه پرنیانی قرآن ظهور یافته است، تجلّی ویژه و خاص الهی است: «فَتَجَلّى‏ لَهُمْ‏ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه‏» (نهج البلاغه، خطبه 146).

شعر مبعث پیامبر

آفتابِ عالم آرا آفتابی می‌کندبا اشعه رنگِ دلها را شهابی می‌کند

مقامی عظیم در سایه‌‌ی اطاعت حق

در بین صفات و كمالاتی كه یك انسان می تواند پیدا نماید ظاهرا عبودیت و بندگی خدا از همه بالا تر باشد حتی از رسالت و امامت و امثال آن. فلذا ما در نماز، قبل از شهادت به رسالت، شهادت به عبودیت پیامبر صلی الله علیه واله می دهیم و می گوییم: « أشهد أن محمدا عبده و رسوله » گویی پیامبر صلی الله علیه واله قبل از این كه رسول باشد عبد است و اساسا این عبودیت او بوده است كه وی را به مقام رسالت رسانده چنانچه همین مقام عبودیت و بندگی بوده است كه او را به معراج و آسمان برده چرا كه خداوند در همین رابطه می فرماید:

رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليت باد

پيامبر گشاينده و پايان دهنده است. كسى است كه پيامبران عليهم السّلام و كتابهاى آسمانى به پيامبرى او مژده داده‏ اند.

راه حل برطرف شدن گرفتاری هاا

در اسلام هدیه دادن به دوستان و عزیزان سفارش شده است. هدیه دادن باعث نزدیکی قلوب و از بین رفتن کدورت ها و محکم شدن دوستی ها و ایجاد و محکم شدن محبت می شود.

هیئت نجران و داستان مباهله

از جمله هیئتهایی که در این سال به مدینه آمدند هیئت نصارای نجران بودند که به دنبال نامه ای که پیغمبر اسلام به کشیش بزرگ آنجا نوشت و او را به اسلام دعوت فرمود آنها به مدینه آمدند تا از حال آن حضرت از نزدیک تحقیق کنند.

سه تدبیر طلایی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

هر انسانی در زندگی با سختی هایی روبرو می شود و موانعی سر راه زندگی اش قرار می گیرد؛ آنچه اهمیت دارد، تدبیرهایی است که به کار می گیرد، تا مشکلات را پشت سر گذاشته و به هدفش برسد. از میان تمام انسان ها، پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) با بیشترین مشکلات روبرو بودند.

ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن

وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد.

شخصیت زن از دیدگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

رسول خدا در عصری و مکانی به نبوت مبعوث شدند که مردمش برای زن ارزشی قائل نبودند و به او به چشم کالا می نگریستند. دختران را به بهانه فقر و نداری و مایه شرمندگی، زنده به گور می کردند. اما رسول خدا صلی الله علیه و آله با رفتار و گفتار، شخصیت حقیقی زن را به او برگرداند. با محبت بسیار زیاد نسبت به دخترشان حضرت زهرا سلام الله علیها و همسرانش به خصوص حضرت خدیجه عملا الگویی برای سایر مردم شدند.

اخلاق نبوی (رفتار پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله با کودکان)

کودک به دلیل نزدیک بودن به مبدأ فطرت و داشتن ذهن و دلی پاک و بی آلایش، زمینه بسیار مناسبی را برای تربیت پذیری دارد. او هدیه ای است الهی که با سرشت ساده و زلال خویش پا به جهان هستی گذاشته و از هر گونه زشتی و ناپاکی به دور است این والدین و مربیان کودک هستند که با تربیت نادرست خویش، مسیر فطرت پاک و الهی او را منحرف می سازند.

شاه بیت غزل بندگی در بیان حضرت زهرا (علیهاالسلام)

یکی از مشخّصه های ایمان، اعتماد به خداوند در اموری است که برای او پیش می آید. مؤمن، می داند که خداوند متعال او را رها نکرده و آنچه مصلحت است را برایش قرار داده و خواهد داد.

حضرت ابوطالب مربی پیامبر(ص)

او کسی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره اش فرمود: «یاعم! ربّیتَ صغیراً و کفلت یتیماً و نصرت کبیراً فجزاک الّله غنّی خیراً؛[1] عموجان در کودکی تربیتم نمودی در یتیمی کفالتم فرمودی و در بزرگی یاریم کردی، خداوند پاداش خیر این همه زحمت که برایم کشیدی به تو مرحمت فرماید.»

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

در ذکر احوال مهتر عالم

روایت است از ابی عبداللّه جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که او روایت می کند از پدرانش تا به امیرالمؤمنین علی مرتضی علیه السلام که خداوند تعالی (جل جلاله) نور محمدی صلی الله علیه و آله را بیافرید پیش از آفریدن آدم و جمیع انبیا علیه السلام و حق تعالی با وی دوازده حجاب آفرید:

فضائل و کرامات حضرت محمد صلی الله علیه و آله

پیش از بعثت برای خدیجه که بعد به همسری اش در آمد یک سفر تجارتی به شام انجام داد. در آن سفر بیش از پیش لیاقت، استعداد، امانت و درستکاری اش روشن شد. او در میان مردم آنچنان به درستی شهره شده بود که لقب محمد امین یافته بود. امانت ها را به او می سپردند. پس از بعثت نیز قریش با همه دشمنی ای که با او پیدا کردند، باز هم امانت های خود را به او می سپردند؛ از همین رو پس از هجرت به مدینه، علی(ع) را چند روزی بعد از خود باقی گذاشت که امانت ها را به صاحبان اصلی برساند.

باز کن فاطمه­ جان این در را...

در می­زنم تا از تو اذن بگیرم؛ ورود به خانه محمد(ص) را ... و تو جوابم می­کنی؛ ­پنداشتی غریبه­ای هستم که شوق دیدار پیامبر(ص) را دارم و من به حرمت حضور تو، پشت در ایستادم!

پیامبر رحمت و رأفت

از تهمت های بزرگ و نابخشودنی که در طول تاریخ مخصوصاً سالهای اخیر از جانب غربیان و وابستگان و تاریک فکران داخلی آنها نسبت به پیامبر اکرم (ص) روا داشته شده است این امر است که پیامبر خاتم، پیامبر رحمت و رأفت را، پیامبر خشونت و خونریزی و قساوت معرّفی نموده اند.

با پیامبر در آخرین ساعات حیات

اشاره رحلت جانگداز پیامبراکرم صلی الله علیه و آله یکی از اندوه بارترین حوادث تاریخ اسلام به شمار می رود؛ چنان که حضرت علی علیه السلام پس از غسل و کفن بدن پاک آن فرستاده خدا، کفن را از صورتش کنار زد و با قلبی شکسته و اندوهگین، او را مورد خطاب قرار داد

نگاهی به وصیت مهم رسول خدا(ص) در آخرین لحظات عمر

آخرین پیغمبر الهی،اشرف مخلوقات عالمین حضرت محمد بن عبدالله(ص) پس از بیست وسه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بودند، به خاک سپرده شدند.

این چنین بود انفاق پیامبر

شخصی می گوید: روزی بلال1 را در شهر حلب2 دیدم و از او پرسیدم: بلال! به من بگو ببینم انفاق های پیامبر چگونه بود؟ بلال گفت: انفاقی نبود که پیامبر صلی الله علیه وآله انجام دهد

دعای پیامبر(ص) در وقت ازدواج فاطمه(س)

در هنگام ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) ازپیامبر(ص) دعاهایی نقل شده که آن حضرت از ابن عباس و سعد بن معاذ و... روایت شده که پیامبر(ص) شب ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) برای آن دو و نسل و ذریه ایشان دعا کرده و از خدا برایشان جمع شدن پراکندگی، برکت و فرزندان صالح و پاکیزه را طلب کرد.

جوان پیامبر گونه

حضرت علی اکبر علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام در یازدهم شعبان1، سال43 قمری در مدینه، دیده به جهان گشود. مادر بزرگوارش لیلی دختر ابی مرّه بود2.

چهره دوباره پیامبر

تازه نفس ترین حماسه ها در توست. بُرناترین حادثه های دلیری را تو بر پا خواهی داشت. همه جوانی غیرت های مؤمن در توست. سلام بر نام رشید تو که سرفرازترین فرزند عاشوراست.

رافت و محبت

در جریان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تعلیم و تزکیه او مشخص، رأفت او مشخص، محبّت و ایمان او به الله و محبّت و رأفتش نسبت به مؤمنین مشخص و رنجور شدن پیامبر از رنج مردم این هم مشخص، درباره دشمنان دیگر هم فرمود، حضرت و همراهانش ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ﴾ این هم مشخص، راه نفوذ را بستن هم مشخص، راه درون را باز کردن برای مؤمنین مشخص، همه این ها را که وقتی جمع بندی کرد فرمود: ﴿إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ﴾.

لیله المبیت

به مناسبت فرارسیدن ماه ربیع الاول شب لیله المبیت

پیامبر صلی الله علیه و آله و کودکان گرسنه

داستان مردی که در مدینه درخت خرما داشت و شاخه هایش در حیاط همسایه فقیر آویزان بود. وقتی می خواست خرماهایش را بچیند، به داخل حیاط همسایه می افتاد و فرزندان فقیر ایشان خرماها را می گرفتند و می خوردند. صاحب خرما که فردی بخیل بود، بدون اجازه وارد حیاط همسایه شده و خرما را از دهان بچه ها می گرفت تا نخورند.

محبوب پیامبر

بدون شک حضرت حمزه، از محبوب ترین شخصیت هایی است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیشترین محبت و علاقه را به آنان ابراز داشت و پیوسته فضیلت های آنان را برای همگان اعلام کرد.

رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم

همه جا غم است، همه جا ماتم! گویی توفان خاموشی در آسمان ها وزیده و زمین در حوالی رستاخیز است! حتی صدای سکوت، غمگین است! بغضی سنگین بر گلو و داغی شگرف، بر دل سنگینی می کند؛ کم کم نجوای مرثیه هایم سکوت را می شکند:

پیغمبر اکرم(ص)

پیغمبر اکرم حضرت محمد بن عبداللّه (ص) که نبوت به او پایان یافت، در سال 570 بعد از میلاد متولد شد. در چهل سالگی به نبوت مبعوث گشت.

نقش اخلاق پیامبر (ص) در ترویج حقوق شهروندی

حقوق شهروندی از مباحث بسیار مهم عصر حاضر است که غربیان سعی دارند آن را از دستاوردهای خود بدانند، غافل از اینکه در دوران پیامبر (ص) این حقوق پی‏ریزی شد و ایشان با رفتار خود سعی کردند مردم را به رعایت این حقوق، تشویق کنند؛ بنابراین این سوال مهم پیش می‏آید که نقش اخلاق پیامبر در ترویج حقوق شهروندی چه بود؟

سیمای پیامبر

جوانی از یهودیان مدینه بود که همواره بهنزد پیامبر می آمد؛ به طوری که با پیامبر مأنوس شده بود.

جوان پیامبر گونه

حضرت علی اکبر علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام در یازدهم شعبان1، سال43 قمری در مدینه، دیده به جهان گشود. مادر بزرگوارش لیلی دختر ابی مرّه بود2.

نصایح پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر

انچه در این نوشتار می آید نصیحت های پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر غفاری است. این حدیث در کتاب «مکارم الاخلاق» اثر رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، فرزند امین الإسلام طبرسی(صاحب تفسیر مجمع البیان) آمده است.

ویژگی هاى اخلاقى پیامبر اکرم(ص)

پیروزى پیامبر اسلام(ص)، هر چند با تائید و امداد الهى بود، ولى عوامل زیادى از نظر ظاهر داشت، که یکى از مهم ترین آن ها جاذبه اخلاقى پیامبر(ص) بود. آن چنان صفات عالى انسانى و مکارم اخلاق در او جمع بود، که دشمنان سرسخت را تحت تأثیر قرار مى داد و به تسلیم وادار مى کرد، و دوستان را سخت مجذوب مى ساخت. درباره حسن خلق پیامبر(ص) و عفو، گذشت، عطوفت، مهربانى، ایثار، فداکارى و تقواى آن حضرت(ص)، داستان هاى زیادى در کتب تفسیر و تواریخ آمده است.

زنان در سیره پیامبر مهربانیها

هنگام تولد فرزندشان حفره ای می کندند و مادر را بر روی آن حفره می بردند تا نوزادش اگر دختر شد مستقیم زنده به گور شود و اگر پسر شد، نجاتش دهند. وقتی مردی خبردار می شد که نوزادش دختر شده است، صورتش سیاه و خشم ناک می شد و از ننگ این خبر خفت بار خودش را گم و گور می کرد! (نحل: 58 و 59) این تصویری از نوزاد دختر (همان مادر فردا) در حجاز جاهلی بود.

پیامبر مهربان

1. بزرگترین افتخار او این بود که بنده واقعی ربالعالمین بود: <سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ ...> اسراء/1؛ پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد ... .

رفتار پیامبر صی الله علیه و آله با یاران

از دائى‏ ام هند بن ابي هاله كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله را خوب وصف مى‏نمود درباره رفتار رسول خدا با اصحاب خود سئوال کردم. در پاسخ گفت:«پیامبر همیشه گشاده رو، نرم خو و آسان گیر بود. (دیگران به آسانی به او نزدیک می شدند.) پرخاش نمی کرد، فحش نمی داد، عیب جو نبود و تعریف و تمجید زیاد نیز نمی کرد. از آن چه خوش نداشت با تغافل می گذشت (آن را نادیده می گرفت) و کسی را ناامید نمی فرمود.

توکل چیست وچگونه؟؟؟

توکل بر خدا یکی از ارکان ایمان و لازمة توحید افعالی است، اعتماد و توکل انسان بر خداوند، از معرفت به ربوبیت خداوند ناشی می شود؛ زیرا اگر انسان خداوند را مالک و صاحب اختیار و کسی که هستی اش در دست اوست بشناسد دیگر نیازی نمی بیند سراغ دیگری برود و دست نیاز به سوی او دراز کند.

فلسفه بلا و گرفتاری

مطابق آیات قرآن و روایات اسلامی، گرفتاری های مختلفی كه در دنیا به سراغ انسان های مختلف می آید، دلایل متعدّدی دارد كه به برخی از آنها اشاره می كنیم:

سرّ روزه سی روز چیست

حضرت حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام فرمودند:

شیوه های کنترل خشم چیست؟؟؟

برای فرو نشاندن خشم و غضب راهکارهای مختلفی وجود دارد که با انجام آن می توان از ضررهای بعدی عصبانیت جلوگیری کرد.

عوامل آرامش روانی

یکی از عوامل آرامش روان، انس با خداوند است که در مواردی از کلام امام سجاد علیه السلام نیز این نتیجه به دست می آید: «اَنْتَ مَوْضِِعُ اُنْسی فی الْخَلْوَةِ اِذا اَوْحَشَنی الْمَکان»، «یا اُنْسَ کلِ غَریبٍ مُفْرَد»، «سَیدی أَنتَ.... أُنْسی فی کلِ خَلوةٍ و وحدةٍ»، «الهی و من ذا الذی أَنَسَ بِقُرْبِک فَابْتَغی عَنْک حِوَلاً»، «فاذا اَوْحَشَتْنی الْغُربَةُ آنَسَنی ذِکرُک وأِذا کثُرَتْ عَلَی الْهُموم لَجَأتُ اِلی الِأسْتِجارَةِ بک»، «یا أنسی فی کل وحشة» و«و غمی لایزول الا قربک. .. و وسواس صدری لایزیحه الا امرک».

دانش مناظره چیست

مناظره و احتجاج، از دیرباز در مجامع فرهنگی مسلمانان رواج فراوان داشته است، بلکه باید گفت: مناظره از همان روزگاران صدر اسلام، که یهود و نصار، به حضور پیامبر اسلام(ص) می رسیدند، آغاز گشت و رواج یافت.مناظره، موضوعی بسیار با اهمیّت است، ولی امری است بسیار ظریف و حساس و سودمند و گاه زیانبار.

مسیر کامیابی وسرافرازی در دو جهان چیست

🌸 *راه رسیدن به کامیابی وسرافرازی دو جهان*🌸

مهم ترین راز موفقیت در همسرداری چیست؟

از امتیازات یک بانوی مسلمان توفیق او در امر همسرداری است. اگر در میان زن و شوهر، یکی از آنان فداکاری و عفو و گذشت بیشتری داشته باشد، مطمئناً کار به مشاجره و نزاع خانوادگی منجر نخواهد شد. بنابراین، کم توقع بودن، گلایه نکردن و صبر و استقامت در سختیهای زندگی توسط زنان با ایمان می تواند کمک شایانی به استحکام ارکان خانواده بکند. فرازی از زندگی و سخن حضرت زهرا (س) در این زمینه راهکار جالبی برای همسران شایسته می باشد.

معنای «خون بهای خدا» چیست؟

«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معنای انتقام و خون خواهی و نیز به معنای خون آمده است.1 1. برای ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است

حقیقت انتظار فرج چیست

انديشه پيروزى نهايى نيروى حق و صلح و عدالت بر نيروى باطل و ستيز و ظلم و استقرار كامل و همه جانبه ارزش هاى انسانى و تشكيل مدينه فاضله و جامعه ايده آل و بالأخره اجراى اين ايده عمومى و انسانى به وسيله شخصى مقدس و عالى قدر كه در روايات اسلامى از او به عنوان «مهدى» نام برده شده است، انديشه اى است كه كم و بيش همه فرق و مذاهب اسلامى با اختلافاتى بدان مؤمن و معتقدند

رمز و راز مصیبت کربلا

چرا از میان این همه وقایع تلخ تاریخی، این تنها عاشوراست که به عنوان سخت ترین و مصیبت بارترین واقعه مطرح می شود با اینکه به حسب ظاهر در مقایسه با دیگر فجایع تاریخی، هم تعداد کشته های این رخداد کمتر بوده است و هم اینکه کم نبوده اند کسانی که در راه دفاع از ارزش ها و آزادی و حریم وطن خود، خالصانه به کارزار جنگ رفتند و مظلومانه کشته شدند.

راز گره خوردن آغاز ماه رجب با شکافنده علوم

آغاز ماه رجب كه یكی از شهور ثلاثه عبادت و بندگیست، با نام مبارك امام باقر علیه السلام گره خورده است

راز ولادت علی علیه السلام در درون کعبه

در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

راز هزار در زندگی مولا

زندگی 63 ساله امیرمؤمنان علی (علیه السلام) پر از افتخارات است که در زندگی کمتر کسی جز وجود مقدس رسول خدا9 دیده می شود. از جمله مسائل اعجاب انگیزی که در حضرت جلوه خاصی داشت

راز غیبت چیست

در روایتی آمده است: روزی ابن عباس خدمت حضرت مولا امیرالمؤمنین(ع) عرض می کند: یا امیرالمؤمنین مگر ذوالفقارت کُند شده یا اینکه بازویت خسته شده است، چرا در کنج خانه نشسته ای؟ حقّت را گرفته اند و دست به هیچ اقدامی نمی زنی؟

رمز موفّقیت

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند:

مهم ترین راز موفقیت در همسرداری چیست؟

از امتیازات یک بانوی مسلمان توفیق او در امر همسرداری است. اگر در میان زن و شوهر، یکی از آنان فداکاری و عفو و گذشت بیشتری داشته باشد، مطمئناً کار به مشاجره و نزاع خانوادگی منجر نخواهد شد. بنابراین، کم توقع بودن، گلایه نکردن و صبر و استقامت در سختیهای زندگی توسط زنان با ایمان می تواند کمک شایانی به استحکام ارکان خانواده بکند. فرازی از زندگی و سخن حضرت زهرا (س) در این زمینه راهکار جالبی برای همسران شایسته می باشد.

راز گل سرخ

درمورد وقت ظهورحضرت حجت ( عج) و کارهایی که ایشان می‌کند،چگونه حرف بزنیم که منطقی و قابل قبول باشد؟

راز معصومیت

بهار در منظومة زمان، رویش می­گیرد و بار دیگر در سلسله دوار تاریخ، روز میلاد بانوی کرامت از راه می­رسد. دوازده قرن می­گذرد و اینک اهل ولایت، سِری را در این روز دریافته­اند که منتهایش نامیدن روز میلاد دختر ولایت به نام روز دختر بوده است.

مهدی; حقیقتی انکار ناپذیر

سخن از مهدی منتظر سابقه ای دیرینه دارد. و از همان صدر اسلام; یعنی ابتدای رسالت پیامبر اکرم(ص) تاکنون جهت بررسی این امر، صدها زبان به صدا درآمده و هزاران قلم آثاری را آماده و مهیا کرده اند و هیچ جهتی ازجهات زندگی حضرت مهدی نیست مگر این که از آن سخنی به میان آمده و هیچ کلمه و گفتاری در شان ایشان نیامده، مگر آن که مورد بحث و بررسی قرارگرفته باشد. خصوصا این که گروه های زیادی از مسلمانان وحتی پیروان کتاب های آسمانی، کمال و تمام ایمان را متوقف بر اعتقاد به مهدی می دانند.

غدیر، فراموشی یا انکار؟

چرا مردمی که در صدر اسلام، در جمع و حفظ قرآن، این قدر اهتمام داشتند، حادثه غدیر خم را به راحتی فراموش کردند؟

مهدی; حقیقتی انکار ناپذیر

سخن از مهدی منتظر سابقه ای دیرینه دارد. و از همان صدر اسلام; یعنی ابتدای رسالت پیامبر اکرم(ص) تاکنون جهت بررسی این امر، صدها زبان به صدا درآمده و هزاران قلم آثاری را آماده و مهیا کرده اند

مهدی; حقیقتی انکار ناپذیر

سخن از مهدی منتظر سابقه ای دیرینه دارد. و از همان صدر اسلام; یعنی ابتدای رسالت پیامبر اکرم(ص) تاکنون جهت بررسی این امر، صدها زبان به صدا درآمده و هزاران قلم آثاری را آماده و مهیا کرده اند و هیچ جهتی ازجهات زندگی حضرت مهدی نیست مگر این که از آن سخنی به میان آمده و هیچ کلمه و گفتاری در شان ایشان نیامده، مگر آن که مورد بحث و بررسی قرارگرفته باشد. خصوصا این که گروه های زیادی از مسلمانان وحتی پیروان کتاب های آسمانی، کمال و تمام ایمان را متوقف بر اعتقاد به مهدی می دانند.