چراغ آستان حق

برچسپ ها: حق ، چراغ ، آستان

Print Friendly and PDF

سخنرانی آیت اللّه العظمی وحید خراسانی*

به مناسبت زادروز خجسته امام رضا(ع)

ترجمه: ابوذر یاسری

هر چند وقت تنگ است، اما ناگزیر از طرح هر چند مختصر مسایل مربوط به حضرات ائمه(ع) هستیم. ما نسبت به شناخت هر یک از ایشان، خصوصا، و نسبت به شناخت امامت، عموما قاصر و مقصریم. عذر انسان قاصر پذیرفته است اما عذر مقصر، قابل قبول نیست و پرداختن به این دو موضوع بر ما و بر تمام مردم، لازم است؛ هر چند ادای حق بحث امامت، به معنای عام یا به معنای خاص آن، در مثل این جلسه ممکن نیست.

وجوب شکر منعم، مسأله ای عقلی و فطری است و در نیکویی شکر منعم و لزوم آن و هم چنین زشتی ناسپاسی در برابر منعم و حرمت آن، تردیدی نیست.

منعمی که نعمت عقل، کتاب و سنت را به ما ارزانی داشته، خداوند متعال است و کسی که واسطه میان ما و خداوند تعالی است، حضرت پیامبر اکرم(ص) و پس از ایشان امام معصوم(ع) است.

خداوند متعال (خالق) آغاز کننده نعمتها و پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) واسطه های [نزول و وصول] آن، هستند.

امامت چیست و امام کیست؟

[امامت] دریای معرفتی است که عمق ندارد و منظور از امامت، امامت جماعت نیست بلکه امامت عالم و امامت انسانیت است. پس لازم است عالم و انسانیت را بشناسیم تا بفهمیم که امامت انسانها در این عالم به چه معناست. و تمام بحثها حول این موضوع، به مقدار [فهم] طرح کنندگان و مؤلفان آن ـ که خداوند به آنان جزای خیر دهد، می باشد نه به قدر [شایسته] مطلب تا بتوان پاسخ کاملی به این سؤال داد که: امامت چیست و امام کیست؛ چرا که افق آن بسیار دور است.

به هر حال، مولودی که در مثل فردا متولد گردیده است ـ که صلوات خدا بر او باد ـ یکی از امامان عظیم الشأن عالم است که عقل در [راه شناخت] ایشان متحیر مانده، تحیری نه در مقام قیاس با خطا به بلکه در قیاس با استدلال و برهان!

حضرت امام رضا(ع) پانزده لقب دارند که صاحب بحارالانوار، برخی از آنها را ذکر کرده ولی بقیه را بیان نکرده است. اولین عنوانی که ایشان برای آن حضرت ذکر نموده، «سراج اللّه » است.1

سراج اللّه ... واژه ای است که فقیه ژرف اندیش در فقه دین و حکیم کاوشگر در اعماق حکمت را کافی است تا به فکر فرو برد که چه ویژگی خاصی امام رضا(ع) را ممتاز به ملقب «سراج اللّه فی خلقه» نموده است؟

سراج دو خصوصیت دارد: نور و حرارت و خداوند متعال خورشید را به سراج توصیف نموده و فرموده است:

تَبارَکَ الَّذی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُروجَا وَ جَعَلَ فیها سِراجا وَ قَمَرا مُنیرا.2

[فرخنده] بزرگوار است آن کسی که در آسمان برجهایی نهاد و در آنها چراغ و ماهی نوربخش قرار داد.

همچنین پیامبر اکرم(ص) را نیز به سراج تشبیه نموده و فرموده است:

یا أیَّهُا النَّبیُ إنّا أَرسَلناکَ شاهِدا وَ مُبَشِّرا وَ نَذیرا وَ داعِیا إِلی اللّه ِ بِإِذنِهِ وَ سِراجا مُنیرا.3

ای پیامبر ما تو را [به سِمَت] گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم و دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او چراغی تابناک.

همان طور که منظومه مادی کاینات دارای چراغی مانند خورشید است که به آن نور و حرارت می دهد، منظومه انسانیت و بشریت هم چراغی دارد ـ حسرت می خورم که ما تا کنون به نکات دقیق و لطایف عظیم قرآن نرسیده ایم. عمرمان گذشت و چیزی از آن را نفهمیدیم ـ چقدر رابطه میان چراغ منظومه کاینات و منظومه انسانیت عمیق است و چقدر خداوند متعال، از این طریق، خصایص حضرت سیدالمرسلین(ع) را برای ما تبیین فرموده است!

به واسطه نور و حرارتی که خورشید می تاباند، طبیعت به مقدار استعداد خود، تغذیه کرده و رشد می یابد. همچنین به واسطه اعطای نور و حرارت از سوی نبی اکرم(ص) به معادن [وجودی] بشریّت، افراد بشر به مقدار استعداد خود رشد و کمال می یابند. [وجود] افراد بشر معادنی است، همانند معادن طلا و نقره و آهن... .

خورشید نبوی پس از رحلت حضرتش غروب نکرد و تابش آن ادامه یافت... و امام رضا(ع) امتداد نبوت در زمین است و او خورشید زمین است و این خصوصیتی است که خداوند متعال از میان اهل بیت(ع) تنها به آن حضرت اختصاص داده است.

و نکته مهم، اضافه شدن سراج به لفظ جلاله أللّه از میان اسماء حسنای خداوند متعال است. امام رضا(ع)، چراغ مادی و معنوی منسوب به خداوند متعال است و همین عنوان برای نیل به رفعت مکان و علوّ جایگاه آن حضرت(ع) کافی است.

می دانیم که اضافه، گاهی مغلبه [غلبه بخش] و گاهی مغیره [تغییر دهنده] است. یک شی تا هنگامی که به چیز دیگری اضافه نشده است در حد خود باقی است و از عنوان خود فراتر نمی رود اما هنگامی که اضافه شود، دارای دو حیثیت می گردد: یکی ذات مضاف و دیگری آنچه به واسطه اضافه شدن پذیرفته است. حال نوبت به مضاف الیه می رسد که آن چیست و او کیست؟

مسأله آن است که امام رضا(ع)، خود چراغ است؛ یعنی روح مقدس و نفس قدسی اش منبع نور و حرارت است. او آن نفس مقدسه ای است که:

یَکادُ زَیتُها یُضی ءُ وَلَولَم تَمسَسُه نارٌ.4

روغنش روشنی بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد.

و هنگامی که لفظ جلاله أللّه جلّ جلاّله اضافه و به منبع کن فیکون متصل می شود، متصف به صفت:

نُورٌ عَلی نُورٍ، یَهدی اللّه ُ لِنُورِهِ مَن یَشاءُ.

نوری افزون بر نور دیگر. خداوند هر کس را که بخواهد بدان نور ره می نماید.

این اضافه شدن، آن نفس قدسی را دارای نسبتی از مضاف الیه می نماید. مضاف الیه در اینجا لفظ «أللّه » است نه اسم علیم یا رحمن یا وهاب! خصوصیت لفظ «أللّه » آن است که هزار اسم از اسماء حسنای باری تعالی در آن جمع است و این چراغ از اشعه آن هزار اسم، اکتساب می نماید. [یعنی] از اشعه اسمای علیم، رحمن، رحیم و... و این امری است که عقل را در تفهم و ادراک آن متحیر می سازد.

ارزش کلام، از خود کلام و از شخصیت گوینده آن آشکار می شود. پس در این صورت، ارزش کلامی که از لحاظ مرتبه، بلافاصله پس از کلام خداوند و گوینده آن رسول خدا(ص) می باشد، چه مقدار است؟ و آن کلامی است که رسول اللّه (ص) به فرزند بزرگوار خود، حضرت امام موسی بن جعفر(ع) در خصوص فرزند ایشان، حضرت علی بن موسی، امام رضا(ع) فرموده اند و ادراک آن احتیاج به تفکری طولانی دارد. ما امیدواریم که از میان این مطالب دقیق چیزی از آن را بفهمیم.

امام کاظم(ع) می فرماید:

رسول خدا(ص) را در خواب به همراه حضرت امیرالمؤمنین(ع) مشاهده کردم در حالی که انگشتر، شمشیر، عصا، کتاب و عمامه ای با ایشان بود. به آن حضرت(ص) عرض کردم: اینها چیست؟ فرمودند: عمامه، سلطنت؛ شمشیر، عزّت؛ کتاب، نور؛ عصا، قدرت خداوند متعال و انگشتر، شامل تمام این امور است. آنگاه رسول اللّه (ص) فرمودند: آن امر به سوی فرزندت علی خارج می شود (به آن حضرت می رسد).

آنگاه امام کاظم(ع) می فرماید:

سپس پیامبر خدا(ص) او را اینگونه برایم توصیف فرمودند:

علی، فرزند تو، کسی است که به واسطه نوراللّه می نگرد؛ با تفهیم او می شنود؛ با حکمت او سخن می گوید؛ [همواره] بر راه صواب است و خطا از او سر نمی زند؛ داناست و جهل در او راه ندارد و لبریز از علم و حکمت است. چقدر حضور تو در کنار او اندک است؛ آنقدر که چیزی به حساب نمی آید. پس همین که از سفر بازگشتی، امورت را به صلاح و آنچه اراده نموده ای به انجام رسان که همانا از آن [جایگاه] انتقال خواهی یافت. فرزندانت را جمع کن و خدا را میان آنها شاهد بگیر و خداوند برای شهادت کافی است.5

هر یک از فرازهای [این سخن] در ذکر صفات حضرت امام رضا(ع) محیرالعقول است. در آن دقت کنید تا معنی سراج اللّه را از آن بفهمید.

والاترین این صفات، این سخن حضرت(ص) است که:

[همواره] بر راه صواب است و خطا از او سر نمی زند؛ داناست و جهل در او راه ندارد.

در اینجا به ایجاب اکتفا ننموده مگر آنکه نفی را نیز به آن افزوده است. و آن را در نهایت (علوّ) با این صفت بلیغ به پایان رسانده است که:

لبریز از علم و حکمت است.

این چه جمله ای است که ادراک آن دشوار است؛ زیرا هر کس که با خلقت بشر آشناست می داند که انسان [اساسا] هر چه از علم بیاموزد، پر نمی شود و هر چه از حکمت و کمالات علمی بیندوزد، لبریز نمی گردد. انسان، اندوزنده ای اشباع ناپذیر از علم و طالبی اقناع ناپذیر از کمال است؛ بر حسب آنچه برای نفس خود از کمال می فهمد.

اما آن انسان انباشته از علم که دیگر علمی برای آموختنش وجود ندارد و لبریز گشته ای از حکمت که دیگر حکمت و کمالی برای فراگیری اش وجود ندارد، آن سراج اللّه در میان بندگانش علی بن موسی الرضا(ع) است.

حال چطور تصور کنیم که ما [شأن و مقام] امام رضا(ع) را ادراک کرده ایم؟ چطور ادعا کنیم که امام رضا(ع) را شناخته ایم. آن کسی که پیامبر اکرم(ص) به شخصی که اسم او را برد، فرمودند:

قل: صلّی اللّه علیه، قل: صلّی اللّه علیه، قل: صلّی اللّه علیه.

بگو: درود خدا بر او؛ بگو: درود خدا بر او؛ بگو: درود خدا بر او.

چطور شناخته ایم این تربتی را که او در آن مدفون گشته و کیست آنکه در آن آرمیده است؟ و کدام روضه از باغهای بهشت در آن بوستان عظیم نبوی جای گرفته است؟

شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) نقل کرده است:

مردی از صالحان، راجع به آنچه که در حال خواب رسول اللّه (ص) را رؤیت کرده بود، چنین گفت که از آن حضرت(ص) پرسیدم: به زیارت کدام یک از فرزندان شما بروم؟

آن حضرت(ص) فرمودند: بعضی از فرزندان من مسموم و بعضی مقتول به سوی من آمدند!

و گفت که به ایشان عرضه داشتم: ای رسول خدا(ص) به زیارت کدام یک از ایشان بروم در حالی که مزارهای ایشان از هم متفرق و جدا می باشد؟

فرمودند: آن که نزدیک تر است و همسایه اش می باشی و در سرزمین غربت مدفون گشته است.

به ایشان عرض کردم: ای رسول خدا منظورتان [حضرت] رضا(ع) است؟

فرمودند: بگو صلی اللّه علیه، صلی اللّه علیه، و سه بار این جمله را تکرار نمودند.6

صلوات خدا بر او باد به تعداد آنچه در علم خدا موجود است، صلواتی ابدی و دایمی تا وقتی فرمانروایی خداوند پایدار است.

پی نوشتها :

*متن عربی سخنرانی برگرفته از: علی، کورانی، ألحقّ المبین فی معرفة المعصومین(ع)، صص495-489 (سخنرانی در تاریخ 10 ذی القعده 1421ق مصادف با 16/11/1379 ایراد شده است).

1 .محمد بن جریر طبری شیعی، دلائل الإمامة، ص359؛ بحارالانوار، ج49، ص10 به نقل از مناقب ابن شهر آشوب: القاب آن حضرت(ع): سراج اللّه ، نورالهدی، قرّة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفؤالملک، کافی الخلق، ربّ السّریر، ربّ التّدبیر، الفاضل، الصّابر، الوفیّ، الصّدیق، الرّضیّ.

2 .سوره فرقان(25)، آیه 61.

3 .سوره احزاب(33)، آیه 46-45.

4 .سوره نور(24)، آیه 36.

5 .عیون اخبارالرضا(ع)، ج2، ص33.

6 .همان، ج1، ص313.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

مقامی عظیم در سایه‌‌ی اطاعت حق

در بین صفات و كمالاتی كه یك انسان می تواند پیدا نماید ظاهرا عبودیت و بندگی خدا از همه بالا تر باشد حتی از رسالت و امامت و امثال آن. فلذا ما در نماز، قبل از شهادت به رسالت، شهادت به عبودیت پیامبر صلی الله علیه واله می دهیم و می گوییم: « أشهد أن محمدا عبده و رسوله » گویی پیامبر صلی الله علیه واله قبل از این كه رسول باشد عبد است و اساسا این عبودیت او بوده است كه وی را به مقام رسالت رسانده چنانچه همین مقام عبودیت و بندگی بوده است كه او را به معراج و آسمان برده چرا كه خداوند در همین رابطه می فرماید:

11 حق برای زنان در قرآن !

آیا زن الگوی مردها است یا الگوی زن‌ ها؟ قرآن کریم می ‌فرماید: الگوی هر دو . و یک مثل و نمونه بیان می کند «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ» (تحریم 11) خدا برای تمام زنان و مردان تاریخ نمونه بیان کرده است. این نمونه «زن فر عون » است.

حق با شماست

چشم‌هایشان را بسته‌اند بر طلوع خورشید؛ زبان منطق و استدلال را در نمی‌یابند، دعوتشان کن به مباهله تا بدانند زمین بر مدار تو می‌چرخد؛ تا بدانند که درختان و سنگریزه‌ها شهادت خواهند داد به حقانیت تو. دعوی تو شک بر نمی‌دارد.

علی کعبه آمال حق جویان

ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم .

حق الناس یعنی چه؟

حق‌الناس یعنی حساب و کتابی که در آن با مردم طرفیم. بدهی که به مردم داریم. حق‌الناس مصادیق مختلفی دارد. یکی از مصادیق حق‌الناس همسایگان می‌باشد که شاید از نظر ما خیلی پیش‌پاافتاده باشد. ما لازم نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب در بحث حق‌الناس باشیم. اگر این سه شب احیا، مناجات کردیم و نماز خواندیم و اگر این روزهای ماه مبارک را روزه می‌گیریم، اثر این روزه و نماز باید در زندگی ما مشخص شود.

علی کعبه آمال حق جویان

«ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم . اوست که بت ها را در خانه ام (کعبه) خواهد شکست و اوست که بر فراز خانه ام بالا رفته اذان خواهد گفت و اوست که مرا بسیار تقدیس و تمجید کند، پس خوشا به سعادت کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای به حال کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانیش کند .»

علی کعبه آمال حق جویان

ای فاطمه بنت اسد! آن نوزاد را «علی » نام گذار زیرا او والا و برتر است و خدای علی اعلی می فرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و به ادب خود او را ادب کردم و بر دشواری های علمم آگاهش ساختم .

چراغی که در مواقع گرفتاری روشن می شود!

شخصی خدمت امام صادق علیه السلام عرض کرد: دلیلی بر وجود خداوند متعال بیان کنید. حضرت فرمودند: آیا هنگامی که کشتی دچار موج دریا شده، در حال سفر با آن بوده‌ای؟ گفت: آری. آنگاه پرسیدند: آیا در آن لحظه، قلب تو به جایی متوجه شد، ناله و دعا کردی؟ گفت: آری. حضرت فرمودند: خداوند همان کسی است که در آن لحظه به آن متوجه شدی. (تفسیر کبیر/ ج 17/ ص 67)

چند چراغ از چهل چراغ امام

انسان اگر خُلق باطن و ملکه و سریره اش انسانی باشد، صورت ملکوتی او نیز صورت انسانی است؛ ولی اگر ملکاتش غیر ملکات انسانی باشد، صورتش انسانی نیست و تابع آن سریره و ملکه است؛ مثلاً اگر ملکه شهوت و بهیمیت [حیوانیت ] بر باطن او غلبه کند و حکم مملکت باطن حکم بهیمه شود، انسان صورت ملکوتی اش صورت یکی از بهائم [چهارپایان ] است؛

چند چراغ از چهل چراغ امام

یکی از اسرار بزرگ عبادات و ریاضات شرعیه، آن است که بدن و قوای طبیعی و جنبه مُلک، تابع و مطیع روح گردد و اراده نفس در آنها مؤثر شود و ملکوت نفس بر مُلک غالب شود

چرا شاه چراغ؟

ﺷﻪ ﭼﺮاﻏﯽ و ﻣﺸﮑﻮه ﻣﺸﮑﻮی ﺗﻮﺣﯿﺪ ﻣﻪ ﻣﻀﯿﺌﯽ و ﻣﺮآت ﺟﻠﻮه ﯾﺰدان

چند نکته خواندنی درباره شاه چراغ

1. ﺣﻀﺮت اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﺑﺮادر ﺣﻀﺮت اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام اﺳﺖ و ﺑﻌﺪ از ﺷــﻬﺎدت ﭘﺪرش، ﻣﺮدم ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮای ﺑﯿﻌﺖ ﻧﺰد او آﻣﺪﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﺸﺎن ﻫﻤﻪ را ﺑﻪ اﻣﺎﻣﺖ اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام دﻋﻮت ﮐــﺮد و اﻣﺎم رﺿﺎ در ﺣﻖ او دﻋﺎ ﮐــﺮده ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﺣﻖ را ﭘﻨﻬﺎن ﻧﮕﺬاﺷــﺘﯽ ﺧﺪاوﻧﺪ در دﻧﯿﺎ و آﺧﺮت ﺣﻖ ﺗﻮ را ﺿﺎﯾﻊ ﻧﮕﺬارﻧﺪ.