همگانی ترین استغفار

برچسپ ها: استغفار ، ترین ، همگانی

Print Friendly and PDF

همگانی ترین استغفار

استغفار

بیماری را باید قبل از اینکه کار از کار بگذرد و درمانش سخت و یا ناممکن شود مداوا نمود. هر درد و مرضی نیز ، علاج و درمانی داشته و هر دارویی هم، خاصیت خودش را دارد.


 

بیماری هر چه خطرناک ‌تر و عوارض آن بیشتر و کشنده ‌تر باشد، دارو و درمانش نیز ارزشمندتر می‌گردد.
یکی از بدترین درد ها و بیماری هاگناه است که هم بسیار خطرناک و متعفن است و هم، عوارضش بسیار زیاد و هلاک کننده است.

دردِ گناه،چراغ عقل را کم سو و رفته رفته خاموش می‌کند تا جایی که صاحبش کوردل شود و راه را از چاه تشخیص ندهد و نتواند مسیرش را از جاده هلاکت به سوی بزرگراه سرسبز زندگی تغییر دهد.

مرض گناه چون با فطرت پاک انسان همخوانی ندارد، باعث می‌ شود که بیماران این دردِ وحشتناک، روز به روز حالشان وخیم‌ تر شده و در تضاد میان زلالی فطرت و لجنزار متعفن گناه، سلامت روحی و روانی خود را نیز از دست دهند.

البته این تنها آثار سوء دنیایی این بیماری است. این درد گریبانگیر هرکس شود، رهایش نمی‌ کند و آخرتش را هم خراب نموده و او را گرفتار عذاب‌ ها وسختی های طاقت فرسای اخرتمی‌ کند. گرفتاری ‌های آن دنیا هم که با سختی ‌های این دنیا اصلاً قابل قیاس نیستند و به مراتب سخت‌ تر و سنگین ‌تر است. 

برای همین باید از این درد به خدا پناه بُرد و برای درمان آن عجله نمود و بهترین دارو و درمان را برای آن به کار گرفت. نسخه علاج این درد را نیز طبیب دل‌ ها، پیامبر رحمت صلّی‌الله ‌علیه‌ و آله برای بشریت پیچیده و فرمودند:

لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ وَ دَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَارُ؛  هر مرضی، دارویی دارد و داروی گناهان، استغفار و طلب عفو از پیشگاه ذات پاک الهی است. (وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج16، ص68)
استغفار و طلب آمرزش، ابر رحمتی است که بر سر هر کس ببارد هم گناهانش را پاک نموده و هم نشاط و سر زندگی را برای او به ارمغان می ‌آورد، از این رو همه به آن نیازمندند.

هر مرضی، دارویی دارد و داروی گناهان، استغفار و طلب عفو از پیشگاه ذات پاک الهی است

استغفار دارویی است که هم آثار مخرب گناه را در زندگی دنیایی انسان از بین می ‌برد و هم عواقب و عوارض اُخروی آن را نابود می‌ سازد.
حال که اینگونه است باید از دیگران هم طلب یاری نمود. باید کاری کرد که دیگران هم برای انسان طلب آمرزش نمایند. چرا که طلب استغفار دیگران، به هدف اجابت نزدیک تر و در نتیجه امید به بخشش و عفو نیز بیشتر می‌ گردد.

اما چگونه می ‌توان طلب آمرزش دیگران را به سوی خود جلب نمود؟ برای این کار راه‌ های زیادی به ذهن می ‌رسد. اما پیامبر اکرم صلّی ‌الله ‌علیه‌ و آله راهی فراگیر و همگانی را بیان نموده و فرمود:
برای معلم قرآن تمام موجودات حتی ماهیان دریا، طلب آمرزش می کند. (مستدرک الوسائل، ج 1، ص 288)

چنانچه در قرآن کریم در آیه 164 سوره مبارکه «آل‌ عمران» آمده است که : به یقین خدا بر مومنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند»، که این آیه مبین مقام معلم قرآن است.
خداوند متعال در آیه دوم سوره مبارکه «جمعه» می‌فرماید که: اوست آن کس که در میان بی‌سوادان فرستاده‏اى از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد و [آنان] قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند».

این آیه نیز می‌گوید که از جمله مهمترین وظایف پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) تعلیم قرآن بوده است.

با استناد به این دو آیه می ‌توان ارزش و جایگاه معلم قرآن را متوجه شد.

استغفار

 

آموزش و یلادادن قران کریم آنقدر فضیلت و ارزش دارد که تمام موجودات عالم برای انسان طلب استغفار می‌کنند. نه تنها انسان ‌ها که حتی ماهیان دریا نیز به معلم قرآن عشق ورزیده و برای او از خداوند مهربان طلب رحمت و مغفرت می ‌نمایند.

در روز قیامت، در میان صف اولین و آخرین، معلم قرآن در صف اولین است، یعنى با ارزش‏ ترین انسان ‏هاى امت، كسى است كه عنوان معلمى دارد.

وقت زیادى لازم ندارد، جلسه قرآن نیز زیاد است. قرآن را یاد بگیریم چون یادگرفتن قرآن آسان است. آسان بودن فرا گرفتن قرآن نیز از جانب خدا قرار داده شده است:

من قرآن را آسان قرار دادم تا با چند جلسه آن را بتوانید یاد بگیرید.(قمر (54): 17)

امیرالمومنین علیه السلام مى‏ فرماید: از زمانى كه قرآن نازل گردید پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله براى ما مرتب جلسه مى ‏گذاشت و آیه ‏ها را به ما یاد مى ‏داد، معنى آنها را مى ‏فرمود و از ما مى ‏خواست كه عمل كنیم.

وقتی كه معلم قرآن از دنیا برود، تمام برزخ و قیامتش غرق در نور است. به قدرى معلم قرآن ارزش دارد كه امیرالمومنین علیه السلام مى ‏فرماید:

اهل قرآن، (معلم، دانش‏ آموز كلاس قرآن و عمل كننده قرآن)، اهل خدا و عبد ویژه خدا هستند. (غرر الحكم: 111، حكمت 1987)

این فرصتى است كه ما مى ‏توانیم از حرف زدن، بیان و گفتار، مقدارى را خرج كتاب خدا كنیم،

حال که معلم کلام خدا بودن اینقدر ارزشمند است، باید فرصت را غنیمت شمرد و از این موقعیت بیشترین استفاده را نمود.

معلمی که تنها به شغل و عنوان نیست، هرکسی می ‌تواند معلم قرآن شود و از این استغفار همگانی بهره ببرد.

کلام را با داستانی از اسلام در باب اهمیت معلم قرآن به پایان می بریم:

عبد الرحمن سُلـّمی در مدینه معلم قرآن بود و به کودکان قرآن می ‌آموخت. امام حسین (علیه السلام) یکی از فرزندان خویش را پیش او فرستاد تا قرآن بیاموزد.(یقیناً این فرزند، امام سجاد (علیه السلام) نبوده است، چرا که امامان احتیاجی به معلم بشری ندارند.)

امیرالمومنین علیه السلام مى‏ فرماید:

از زمانى كه قرآن نازل گردید پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله براى ما مرتب جلسه مى ‏گذاشت و آیه ‏ها را به ما یاد مى ‏داد، معنى آنها را مى ‏فرمود و از ما مى ‏خواست كه عمل كنیم.

معلم، قرائت سوره حمد را به کودک آموخت. هنگامی که کودک به نزد سیدالشهدا (علیه السلام) آمد و سوره حمد را که آموخته بود، برای پدر قرائت نمود، امام (علیه السلام) معلم را احضار کرد و دستور داد تا در حضور جمعیت، هزار دینار (سکه طلا) و هزار حُـلـّه (پارچه گرانبها) به عنوان جایزه به او دادند. اما امام حسین (علیه السلام) به این دو جایزه کلان اکتفا نکرد و آنگونه که نقل گردیده است، دستور داد تا دهان معلم را پر از درّ و جواهر کردند.

بدین سان سید الشهدا (علیه السلام) خواست تا به مردم بیاموزد این دهان و زبانی که تعلیم قرآن نموده است، سزاوار آن است که پر از در و جواهر گردد. 

به هر حال، این سه رقم جایزه گرانبهای امام حسین (علیه السلام) به معلم قرآن برای تعلیم یک سوره حمد، در مدینه مورد توجه همگان قرار گرفت. مردم تعجب کنان می‌پرسیدند: آیا تعلیم یک سوره حمد، این همه جایزه دارد؟

امام حسین (علیه السلام) در پاسخ این ابهام، کلامی فرموده است که اهمیت و ارزش آن برای معلمین قرآن از آن سه جایزه به مراتب بیشتر است.

امام (علیه السلام) فرمود: "این چیزی که من به او دادم کجا و آن چیزی که او به طفل من عطا کرده کجا؟"

آن حضرت از کار معلم تعبیر به "عطا" فرموده و بخشش خویش را در کنار آن عطا، مساله غیر قابل ارزشی به حساب آورده است.(برگرفته از جزوه : "حسین راهنمای بشر، حق پرستان را پدر"، تألیف: آیت الله سید محمد ضیاء آبادی)


منابع:

 

ایکنا

بیانات کتاب مرگ و فرصت ها، نوشته حجت الاسلام انصاریان، ص: 231

جزوه : "حسین راهنمای بشر، حق پرستان را پدر"، تألیف: آیت الله سید محمد ضیاء آبادی

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

می خوام اما نمیشه !

تلقی بیشتر مردم از توبه و اصلاح رفتار این است که تنها در یک شرایط ویژه‌ی عاطفی، احساسی و معجزه‌گونه می شود توبه کرد و پس از آن فوراً به مرتبه عصمت ! می رسند.

مژده به کسانی که استغفار می کنند

پاره اى از امور، امورى حتمى هستند كه ناگزیر واقع مى شوند، و پاره اى دیگر امورى مشروط و موقوفند كه خداوند هر كدام را بخواهد پیش مى اندازد و یا محو مى كند و یا اثبات می نماید...

بااستغفار زیاد چه بدست می اوریم

كسي كه زياد استغفار كند چهار چيز بدست مي آورد ؛ كسي كه استغفار مي كند و اهل استغفار است خدا غم و غصه را از دل و جان او بر مي دارد ...

چگونه استغفار کنیم ؟!

گاهی گناهان، همه وجود حقیقی انسانی را ضایع می‌کنند، از بین می‌برند و یک انسانِ در مرتبه عالی حیاتِ انسانی را به یک حیوان درنده کثیفِ پلیدِ بی‌ارزش تبدیل می‌کنند. گناه، این‌گونه است. خیال نکنید گناه، چیز کمی است. همین دروغ‌گویی، همین غیبت کردن، همین بی‌اعتنایی به شرافت انسان‌ها، همین ظلم کردن -ولو با یک کلمه- گناهان کم و کوچکی نیست.

بعد از مرگ پدر و مادر، باز هم می شود به آن ها احسان کرد؟

خیرات و استغفار و اعمالی مانند این ها احسانی است که پس از مرگشان می توانیم نسبت به والدین مبذول داریم.

حقوق نزدیک ترین ارحام والدین!

دعای پدر و مادر بیش از هر كس دیگر در حق فرزندان مستجاب می‌شود. بنابر روایات متعدد، خداوند متعال با دعای پدر و مادر، گناهان بسیاری را از فرزندان می‌بخشد; از این رو والدین موظفند كه در صورت مشاهده آثار پشیمانی و توبه در رفتار و گفتار فرزندان برای آنان استغفار كرده‌، بخشش گناهان آنان را از خداوند متعال بخواهند. آیات 97 و 98 سوره یوسف درباره تقاضای برادران یوسف از پدر برای استغفار و پذیرش آن از سوی حضرت یعقوب حكایت می‌كند.

با فضیلت ترین ذکر در ماه شعبان

فرستادن صلوات به اندازه ای ارزش دارد که از معصوم علیه السلام نقل شده است که سنگین ترین عمل(مستحبی) در ترازوی قیامت، صلوات است. حال اگر این ذکر شریف در ماه باعظمتی مثل شعبان باشد، ارزش آن بیشتر خواهد شد. بر این اساس خواندن صلوات شعبانیه در این ماه توصیه شده است و امام سجاد(علیه السلام) به خواندن این صلوات، در ماه شعبان مداومت داشتند. این صلوات، کلاسی برای معرفت به اهلبیت است. اهلبیتی که مانند کشتی نجات در دریاهای متلاطم هستند.

ولایت، مردمی ترین نوع حکومت

حرکت عظیمی که طبق روایات متواتر در روز غدیر، به وسیله نبی اکرم صلی الله علیه وآله انجام شد، دارای ابعادی بود. که بُعد اول آن، فضیلت امیرالمؤمنین بود؛

با زلف تو قصه‌ای ست ما را مشکل

طولانی‌ترین شبِ سال در جمع شاعران پارسی‌زبان چگونه گذشت؟

«غدیر» بزرگترین عید اسلامی

شاید برخی گمان کنند که عید غدیر تنها اختصاص به شیعیان دارد و در کلمات پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، اشاره ای به لزوم بزرگداشت آن نشده است. اما باید گفت که عید غدیر نیز چون عید فطر و قربان از اعیاد اسلامی، بلکه از بزرگترین اعیاد است

شبیه ترین افراد به پیامبر

علی اکبر نخستین نفر از بنی هشام بود که به میدان جنگ رفت، او 19 سال یا 18 سال یا 25 یا 27 سال داشت، نزد پدر آمد و اجازه طلبید، امام حسین علیه السلام به او اجازه داد، سپس نگاه مایوسانه به اکبرش کرد و دو انگشت اشاره را به طرف آسمان کرد و گفت:

چه کسی نزدیک ترین فرد به پیامبر بود

روایت شده است که پیامبر در حالی جهان را بدرود گفت که سرش بر دامن عایشه بود. این روایت علاوه بر آنکه با روایت دیگری که از این روایت صحیح تر است و بیشتر نقل شده معارضت دارد، نمی تواند فی نفسه هم صحیح باشد

«همراه ترین بانو»

نشسته بود و می اندیشید. بیست و پنج سال گذشته بود. بیست و پنج سال هر شب، وقتی از نامردمی روزگار به تنگ می آمد و گاه با سر و رویی خونی به خانه بر می گشت، می دانست،

شریف ترین مؤمنان

شخصی از امام صادق(ع) پرسید: آیا ما برای خطاب قرار دادن حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه)، باید ایشان را به نام امیرالمؤمنین بخوانیم؟ حضرت فرمودند:

محبوب‌ترین انسان‌ها در روش و منش پیامبر

پیامبر برای کامل‌سازی و شکوفایی اخلاق شایسته آمده است، و اخلاق و منش زیبا، در حقیقت حاصل و رهاورد و میوه‌ی هر دین و آیین و نظام و مکتبی است، و واژه‌ باهتوهم و حدیث *مباهته* *هر گز نه چنان است که برخی دوستان در روزنامه‌ی کیهان و مراکز مشابه، معنا و عمل می‌کنند، بلکه به‌مفهوم مبهوت‌ساختن مخالف، با بارش دلیل و برهان خردپسند و دلسوزانه و حکیمانه است و نه باراندن باران تهمت و رفتار دشمنانه بر او.