یاران خورشید(عبداللَّه بن حسن بن علی بن أبیطالب علیه السلام )

برچسپ ها: ابن ، عبدالله ، خورشید ، الحسن ، یاران

Print Friendly and PDF

مادر عبداللَّه بن حسن بن علی بن أبیطالب علیه السلام دختِ شلیل بن عبداللّه بجلی برادر جریر بن عبداللَّه بود که این دو برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله را درک کرده بودند.

شیخ مفید می گوید: وقتی مالک بن نسر کندی با شمشیر ضربتی بر سر مبارک امام حسین علیه السلام فرود آورد و او را ناسزا گفت! امام علیه السلام کلاهِ خود را انداخت و قطعه ای پارچه و کلاهی دیگر خواست و سر مبارک را با آن پارچه بست و کلاه را پوشید و بر آن عمّامه نهاد، شمر و همراهانش به جای خود بازگشتند.

پس از اندکی درنگ با همراهان خود بازگشت و اطراف حضرت حلقه زدند، عبداللَّه بن حسن که به سن بلوغ نرسیده بود از زنان حرم جدا شد و به سرعت خود را به عمو رساند و کنار حضرت ایستاد.

زینب کبری علیها السلام خود را به او رساند تا از رفتن وی جلوگیری کند، ولی نوجوان نپذیرفت. امام علیه السلام به خواهرش زینب فرمود: «إحْبِسیهِ یا اخَیة؛ خواهرم! عبداللَّه را با خود ببر و نگاه دار»، ولی عبداللَّه به شدت از این درخواست امتناع کرد و گفت: به خدا سوگند! از عمویم جدا نخواهم شد.

بحر بن کعب [1] با شمشیر بر حسین علیه السلام حمله ور شد، عبداللَّه نوجوان بر او بانگ زد: ای فرزند ناپاک! می خواهی عمویم را بکشی؟ بحر، شمشیر را بر حسین علیه السلام فرود آورد و عبداللّه دست خود را سپر کرد و دست مبارکش به پوست آویزان شد، صدا زد: یا امّاه! مادر کجایی؟ حسین علیه السلام، او را در آغوش کشید و فرمود: «یابن أخی إصْبِر عَلی ما نَزَل بِک و احتَسِب فی ذلک الخیر، فإنَّ اللَّه یلحِقُک بآبائک الصالحین». [2]

«برادر زاده عزیزم! در آن چه برایت رخ داده صبر و شکیبایی کن و در انتظار پاداش نیک باش، خداوند تو را به نیای شایسته ات ملحق خواهد نمود».

آن گاه حسین علیه السلام دست های مبارکش را به آسمان بلند کرد و عرضه داشت:

«خدایا! این مردم را از باران رحمت و برکات زمین محروم گردان و اگر به آنان عمر طبیعی داده ای، به بلای تفرقه و پراکندگی مبتلایشان نما و هیچ گاه حُکام و فرمانروایان را از آنان خشنود نگردان، آنان ما را با وعده نُصرت و یاری به این دیار دعوت کردند، ولی سپس به جنگ با ما برخاسته و ما را قتل عام کردند». ابوالفَرَج روایت کرده که: قاتل عبداللَّه، حرملة بن کاهن اسدی بوده است.

پی نوشت ها:

[1]  وى از قبیله تیم بن ثعلبة بن عکابه بود. ابو مِخنَف روایت کرده که در فصل تابستان از دستان او خونابه بیرون مى آمد و در زمستان دستان او مانند چوب، خشک مى شدند. تاریخ طبرى: 3/ 333؛ کامل، ج 4، ص77

[2]  تاریخ الطبرى، ج 5، ص 451.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

محمد بن زكریای رازی

محمد بن زكریای رازی در سال 251 هجری قمری (244 ش) در شهر ری متولد شد.

عبدالله بن حسن بن علي بن ابيطالب

«عبدالله» کودک چند ساله امام مجتبی(علیه السلام) است. مادر عبدالله دختر «شلیل بن عبدالله بجلّی» بوده است. (1)

راز ولادت علی علیه السلام در درون کعبه

در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

... کیست این عبد صالح؟

غروبی دیگر به قادسیه رسیدیم کاروان در کاروانسرایی بزرگ و قدیمی از حرکت باز ایستاد. مسافران خسته از چارپایان فرود آمدند و بارها بر زمین نهادند. من نیز پیاده شدم و باراندکم را کنجی گذاردم. کاروانسرا پر از مسافر بود.

درس هایی آموزنده از زندگانی امام کاظم «علیه السلام»

گاه آدمی پاسخ یک بدی را با مهربانی می دهد و این پاسخ مهرورزانه او سبب تغییر رویه طرف مقابل می شود. امام کاظم «علیه السلام» را به دلیل این ویژگی به چنین لقبی خوانده اند. در مدینه مردی بود که هرگاه امام را می دید زبان به دشنام می گشود. روزی امام به همراه یاران خویش از کنار مزرعه او می گذشتند که او مثل همیشه، ناسزاگویی را آغاز کرد. یاران امام بر آشفتند و از امام خواستند تا آن مرد بد زبان را مورد تعرض قرار دهند. امام به شدّت با این کار مخالفت کرد و آنان را از انجام چنین کاری بازداشت. روز دیگری امام به سراغ مرد رفت تا او را در مزرعه اش ملاقات کند، ولی مرد عرب از کار زشت خود دست بر نداشت و به محض دیدن امام، ناسزا گفت.

مناظرات و گفتگوهای علمی

امامان گرامی ما با دانشی الهی که داشتند در مورد هر سئوالی که از آنان می شد،پاسخی درست و کامل و در حد فهم پرسشگر،می دادند.و هر کس حتی دشمنان،چون با آنان به احتجاج و گفتگوی علمی می نشست،با اعتراف به عجز خویش و قدرت اندیشه ی گسترده و احاطه ای کامل آنان،برمی خاست.

هفتمین اختر تابان سماوات وجود

روزگاری است که من طالب دلدار شدم رهرو مخلص آن قافله سالار شدم

مناجاتی از امام که انجیلیه نام گرفت.

بنا به روایتی از امام محمد باقر(ع)، علی بن الحسین (ع) را از آن رو «ابن الخیرتین»(فرزند دو سلسله برگزیده) می گویند که پدر گرامی شان امام حسین(ع) از برگزیده عرب یعنی هاشم و مادر بزرگوارش شهربانو برگزیده غیرعرب یعنی از فارس است.

روشنترین ستاره شب زنده دارها

روشنترین ستاره شب زنده دارها علی مظلوم تاریخ است و مفهوم شکیبایی

پرواز از بالای برج

غریب تر از سکوت پر از بهانه کوفه قدم می زد کوچه های تنگ بی پناهی را در پناه سایه دیوارها، تا نور ماه فریادش نزند؛ در چشم آن همه خفاشی که چشم می چرخاندند هلاکش را.

اخلاق و رفتار امام موسی بن جعفر (ع)

عبادت و نیایش هر فرد در حدود معرفت و شناسائی پروردگار عالم، اندازه گیری میگردد.مجال است فردی بدون معرفت کافی و لازم نسبت به پروردگار خود، عبادت و ستایش شایسته ای انجام دهد

ابوعلی سینا

ابن سینا در حدود 370 ق در بخارا زاده شد.

شخصیت ابن سینا در متون کهن

درباره شخصیت ابن سینا سخن بسیار گفته اند، از جمله شمس الدین محمد شهرزوری، از حکیمان برجسته و از شارحان معروف حکمة الاشراق؛

مسلم بن عقیل کیست؟

در میان جوانان برومند «بنى هاشم » مسلم، فرزند عقیل یکى از چهره هاى تابناک و شخصیتهاى بارز، به شمار مى رفت. «عقیل » برادر حضرت على(علیه السلام) و دومین فرزند ابوطالب بود.

باب الحوایج

امام هفتم، شب زنده دار و مطیع اطاعت پروردگار است. کراماتی از او نقل است که شب را تا به صبح به عبادت می پرداخته؛ به سجده بوده؛ به نماز می ایستاده؛ و روز را به روزه و اعانت به دیگران به پایان می رسانیده است. لقب آن بزرگوار کاظم بوده است. نسبت به افرادی که به او بد می کرده اند، گذشت و احسان داشت، و لقب او عبدصالح نیز بوده است. به خاطر کثرت عبادت و حال عبودیتی که داشته است، لقب باب الحوایج نیز داشته است. هر کس به او متوسل شود، حاجتش داده می شود. کرامات موسی بن جعفر به قدری فراوان است که عقلها در تحیر است

شهادت حضرت مسلم علیه السلام سفیر شهادت

سلام بر حسین علیه السلام ، سلام بر زیبایی و ستایش خوبی و گشودن پنجره ای رو به بهشت و هم نوایی با فرشتگان آسمانی است.

غربت مظلومانه مسلم

کوفه که به خاطر نهضت برای مسلم « وطن » شده بود ، اینک به غربت تبدیل شده است و مسلم ، غریبی در وطن ! مسلم برای یافتن خانه ای که شب را به روز آورد و در پناه آن ، مصون بماند ، در کوچه ها غریبانه می گشت و نمی دانست به کجا می رود .

صفای چشمه مهتاب

در ارزیابی شخصیت افراد، اصولاً مجموعه ای از صفات و ویژگی آن ها مؤثر و تعیین کننده است. البته گاهی اوقات تنها یکی از ویژگی های برجسته یک فرد، می تواند شخصیت او را از دیگران متمایز کند.

برشی از رمان واره عشق هشتم

سال جدید هجری فرا رسید. دویست و سه سال از هجرت آخرین پیام آور وحی می گذشت. آفتابِ تیرماه می تابید و نور و آتش می پراکند. سرزمین خراسان، با آن بیابان ها، تپه ها، رمل ها و نمکزارش در زیر آفتاب خفته بود. کاخ حمید بن قحطبه در میان باغ بزرگی می درخشید. درختان انار در قسمت شرقی، پرچینی ساخته بودند. آن روز، امام به عادت همیشه به مناسبت آغاز محرم روزه بود. ابری از اندوه عاشورایی بر چهره گندمگونش نشسته بود. درونش از یادآوری صحنه های کربلا آرامش نداشت. صحنه هایی همچون لحظه ای که حسین(علیه السلام) تشنه از اسب بر کرانه فرات، میان نواویس و کربلا بر زمین غلتید. امام به همنشینش ـ که اشعری قمی بود ـ فرمود: «ای سعد! از ما نزد شما قبری است؟»

ویژگی های اخلاقی و تلاش های مسلم بن عقیل علیهما السلام

رعایت اخلاق و کسب ویژگی های اخلاقی، عامل بزرگی در تاریخ ساز بودن بشر است. این ویژگی های اخلاقی انسانهاست که تاریخ را می سازد و نام آنها را جاودانه می کند. حضرت مسلم(ع) از جمله شخصیتهای برجستۀ تاریخ اسلام است که در آستانۀ قیام جاوید عاشورا دست به حرکتی بزرگ زد. این مقاله، نیم نگاهی به ویژگی های اخلاقی و تلاشهای ارزندۀ ایشان پیش از قیام عاشورا دارد.

مسلم بن عقیل(ع)

جناب مسلم بن عقیل بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علی علیه السلام است. مسلم همسر رقیه دختر حضرت علی علیه السلام است که مادرش کلبیه بود. وی به سال 60 ه.ق شهید گشت و از اجله بنی‌هاشم و کسی است که سید الشهداء او را به لقب ثقه ملقب فرموده. وی صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت.

باب الحوائج

می گویم یا بابَ الحوائج!

اخلاق و رفتار امام موسی بن جعفر (ع)

عبادت و نیایش هر فرد در حدود معرفت و شناسائی پروردگار عالم، اندازه گیری میگردد.مجال است فردی بدون معرفت کافی و لازم نسبت به پروردگار خود، عبادت و ستایش شایسته ای انجام دهد از اینرو آنانکه شناسائی کامل از مبداء غیبی دارند و مراحل ایمان و عقیده را طی کرده اند، عبادت و ستایش یکی از لذات بخش ترین مراحل زندگی آنان را تشکیل میدهد و لذتی را بالاتر از آن حالت نمیدانند و نمیتوانند احساس کنند.

ویژگی های اخلاقی و تلاش های مسلم بن عقیل علیهما السلام

رعایت اخلاق و کسب ویژگی های اخلاقی، عامل بزرگی در تاریخ ساز بودن بشر است. این ویژگی های اخلاقی انسانهاست که تاریخ را می سازد و نام آنها را جاودانه می کند. حضرت مسلم(ع) از جمله شخصیتهای برجستۀ تاریخ اسلام است که در آستانۀ قیام جاوید عاشورا دست به حرکتی بزرگ زد. این مقاله، نیم نگاهی به ویژگی های اخلاقی و تلاشهای ارزندۀ ایشان پیش از قیام عاشورا دارد.

عبداللَّه بن حسن بن علی بن أبیطالب علیه السلام

شیخ مفید می گوید: وقتی مالک بن نسر کندی با شمشیر ضربتی بر سر مبارک امام حسین علیه السلام فرود آورد و او را ناسزا گفت! امام علیه السلام کلاهِ خود را انداخت و قطعه ای پارچه و کلاهی دیگر خواست و سر مبارک را با آن پارچه بست و کلاه را پوشید و بر آن عمّامه نهاد، شمر و همراهانش به جای خود بازگشتند.

دو الگوی ناب و شایسته اما هنوز ناشناخته

حضرت علی اکبر و حضرت قاسم علیهماالسلام، به عنوان تجلی عینی فضیلت ها و مکارم اخلاقی، بهترین الگوهای نسل جوان هستند و جوانان می توانند باورهای ذهنی و امیدهای نویدبخش خود را در این آیینه های اخلاص مشاهده و به ایشان اقتدا کنند. نسل نوخاسته، به طور فطری به چنین وجودهای مبارکی نیاز دارد و نمی تواند بی آنان به قله های کمال گام نهد.

به بهانة شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام)

صدای ساز و آواز و تنبور و رقص داخل خانه، فضای کوچه را پر کرده بود و رهگذران را به خود مشغول می کرد. از قضا گذر امام کاظم(ع) در همان ساعت به همان کوچه افتاد.

ستاره نجمه

آینه تاریخ همواره حقیقتهایی را به تصویر می کشد که چونان فانوسی فرا راه آدمی قرار گرفته و جدا کننده راه سعادت از شقاوت هستند. این حقایق، اگر چه گاه تلخ و جانکاه و گاه شیرین اند؛ برای اهل بینش و بصیرت که در ژرفای وجود خویش جز حقیقت نمی جویند

ده درس از مسلم بن عقیل علیه السّلام

وصلت با خوبان به نیت قرارگرفتن در مسیر رشد و کمال، توفیقی الهی است.[1] قرآن کریم می فرماید: (الطَّیباتُ لِلطَّیبینَ وَ الطَّیبُونَ لِلطَّیبات)؛[2] «زنان پاک از آنِ مردان پاک، و مردان پاک از آنِ زنان پاکند!».

ده درس از مسلم بن عقیل علیه السّلام

حضرت مسلم بن عقیل بن ابی طالب(ع) مجاهدی مخلص، مهاجری پُرتلاش، سفیری امین، محدثی باتقوا، فقیهی بصیر، مبارزی شجاع و درخشان ترین شهید خاندان عقیل بن ابی طالب در میان 18 شهید آل عقیل در حماسه کربلاست. با توجه به موقعیت و شخصیت والای جناب مسلم بن عقیل، در این مقاله به بررسی ویژگی های درس آموز شخصیت ایشان در پرتو آیات قرآن کریم پرداخته شده است

حضور امام حسن (ع) در ایران؟؟؟

حسن بن علی (ع) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه متولد شد[1] دوران کودکی را در کنار پدر و مادر و پیامبر (ص) گذراند. وی از نظر شکل ظاهری و هم چنین اخلاق بسیار شبیه به رسول خدا (ص) بود، هفت سال و شش ماه از عمر خود را در کنار پیامبر (ص) زندگی کرد، [2] و مورد محبت خاص پیامبر قرار داشت، [3] پس از درگذشت رسول خدا (ص) (صفر سال ١١ هجری\٦٣٣میلادی) در مورد جانشینی آن حضرت اختلاف رخ داد و علی (ع) به همراه گروهی از مردم به مخالفت با جانشینی ابوبکر پرداخته، اما به زودی به خاطر مصالح مسلمانان سکوت کرده و مخالفتی نشان نداد، تا این که در سال ٣٥ هجری مردم شورش کردند و عثمان به قتل رسید، و به اصرار، علی بن ابی طالب (ع) را به خلافت برگزیدند، و سپس موضع حسن بن علی (ع) بزرگ ترین فرزند علی (ع) و سیاست و خط مشی اهل بیت در برابر مسایل سیاسی مشخص می شود.

ویژگی های اخلاقی و تلاش های مسلم بن عقیل علیهما السلام

رعایت اخلاق و کسب ویژگی های اخلاقی، عامل بزرگی در تاریخ ساز بودن بشر است. این ویژگی های اخلاقی انسانهاست که تاریخ را می سازد و نام آنها را جاودانه می کند. حضرت مسلم(ع) از جمله شخصیتهای برجستۀ تاریخ اسلام است که در آستانۀ قیام جاوید عاشورا دست به حرکتی بزرگ زد. این مقاله، نیم نگاهی به ویژگی های اخلاقی و تلاشهای ارزندۀ ایشان پیش از قیام عاشورا دارد.

عبدالله بن حسن بن علي بن ابيطالب

«عبدالله» کودک چند ساله امام مجتبی(علیه السلام) است. مادر عبدالله دختر «شلیل بن عبدالله بجلّی» بوده است. (1)

سایه ای بر خورشید

این کودکی که از خیمه گاه زنان چون تیری از چله کمان گریخته و به سوی امام و عموی خویش حسین می دود عبدالله نام دارد، عبدالله بن حسن. او که از ابتدای کارزار از پشت پرچین کودکی نظاره گر صحنه بوده است، با به خاک افتادن هر شهید پا بر زمین کوبیده و بهانه میدان را گرفته است اما بزرگترها و به خصوص عمه اش زینب هر بار به علقه ای مادرانه و عاطفه ای ملتمسانه، راه را بر او بسته اند و او را پای بند خیمه ها کرده اند.

دیدار با خورشید در انتهای شب

روزهای پایانی مبارزات بود و خیلی ها بوی اسپند پیروزی را نزدیک تر از همیشه استشمام می کردند. همه ی یاران تأثیرگذار امام در پایتخت بودند اما جای یکی خالی بود. آیت الله خامنه ای که دهه ی چهل و پنجاه را در سراسر ایران مبارزه کرده بود و شرق و غرب میهن، سخنرانی ها، زندان ها و تبعیدهایش را دیده بود، حالا باید به تهران می آمد. هرچند «مشهد» کم از سایر شهرها نداشت و نهضت در آنجا هم گلاویز با مأموران طاغوت بود، اما فرمانی از امام رسیده بود. پس از چندین پیام و چندین انکار، پیام آخر صریح تر بود: «نیامدنت به تهران مخالفت با امر امام است.»

نوروز پاکان

طبیعت با بهار طراوت می یابد و معنویت با بهار رمضان اوج می گیرد. بهار طبیعت با نوروز آغاز می شود و بهار معنویت با ماه رمضان. سردی طبیعت با شکوفه های بهاری و سرود بلبلان رخت بر می بندد و یخهای عصیان و نافرمانی، با زمزمه های نیمه شب رمضان و ترنم دعای رمضانیان آب می شود. در رمضان است که می توان هفت شهر عشق را پیمود و دیو نفس را بر زمین افکند و در عید فطر پیروزی فطرت بر شهوت را، جشن گرفت.

پرتوی از خورشید سامرّا

گاهی آدمی با دیدن یک حقیقت، آن چنان شیفته و شیدا می شود که ناگزیر از راه و رسم و باورهای قبلی خویش دست می کشد و به آن حقیقتی که قلبش را تسخیر کرده، دل و جان می سپارد.

طلوع خورشید از درون کعبه

آسمان جلال و شکوه خاصی داشت. در پهن دشت وسیعش افق و کرانه ای به چشم نمی خورد و سکوت اسرارآمیزی بر همه جا دامن گسترده بود.

فرزندا ن خورشید

نسیمی که، از جانب نخلستان، به سوی شهر می وزید، مانند پرنده ای تازه وارد، در کوچه پس کوچه ها،بال بال می زد و به این سو و آن سو می رفت.مادر، دلش می خواست، با نسیم هم سخن شود و او را میهمان کاشانه اش کند، تا شاید، اندکی، از تب و گرمای فرزندانش کاسته شود.مادر، همچنان به کوچه ها می نگریست، کوچه های خالی مدینه،گویا که کوچه ها و آن خانه های کاهگلی و رنگ پریده نیز،تب داشتند.

پرتوی از خورشید سامرّا

گاهی آدمی با دیدن یک حقیقت، آن چنان شیفته و شیدا می شود که ناگزیر از راه و رسم و باورهای قبلی خویش دست می کشد و به آن حقیقتی که قلبش را تسخیر کرده، دل و جان می سپارد.

مادری مهربان تر از خورشید

در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .

مادری مهربان تر از خورشید

در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .

خورشید دهم، امام هادی علیه السلام

یک نفر شیعه وحشت زده خدمت امام هادی آمد و گفت: یکی از سرکردگان متوکل، نگین انگشتری نزد او آورده است که از آن انگشتری بسازم و این نگین نزد من شکست و دو نیمه شد. می دانم که او مرا می کشد. حضرت فرمودند: امید است که خداوند اصلاح کند. فردا، سرکرده متوکل کسی را فرستاد که میان زنها نزاع است، اگر می شود آن نگین را دو نصف کن و دو انگشتری بساز. او پول فراوانی گرفت و از نگین شکسته دو انگشتری ساخت. این است معنای فرمایش امام هادی(ع):«وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ یطَاعُ» یعنی؛ «پیوند با خدا، پیوند با اهل بیت و توسل به اهل بیت، قطعاً همه کارها را اصلاح می کند.»

سایه ای بر خورشید

این کودکی که از خیمه گاه زنان چون تیری از چله کمان گریخته و به سوی امام و عموی خویش حسین می دود عبدالله نام دارد، عبدالله بن حسن. او که از ابتدای کارزار از پشت پرچین کودکی نظاره گر صحنه بوده است، با به خاک افتادن هر شهید پا بر زمین کوبیده و بهانه میدان را گرفته است اما بزرگترها و به خصوص عمه اش زینب هر بار به علقه ای مادرانه و عاطفه ای ملتمسانه، راه را بر او بسته اند و او را پای بند خیمه ها کرده اند.

خورشید ری

حضرت عبدالعظیم حسنی، در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن علی، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بودکه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسید.

خدیجه(س) گوهری که در مکه درخشید

با نگاهی به تاریخ حیات زن در اعصار گذشته و بررسی و ارزیابی روی¬دادهای جوامع گوناگونی که در آن¬ها بانوان نقشی را عهده¬دار بوده¬اند، این نکته آشکار می¬گردد که هرگاه زنان به¬سوی پاکی درون، صفای قلب و تهذیب نفوس گام بردارند و به عوالم معنوی گرایش یابند چنان منزلت و اراده¬ای به ¬دست می¬آورند که می¬توانند در تاریخ سرزمینی تحول¬آفرین باشند.

در محضر خورشید

علم حقیقی نزد معصومان علیه السلام است. برای افزایش معرفت در زمینه‎های گوناگون دینی و توحیدی، نیازمند دانش ویژه پیشوایان دینی هستیم؛ زیرا هر کدام از سخنان این بزرگواران، جرقه ای است برای ژرف اندیشی. برخی از مسائل هم با معلومات محدود ما همخوانی ندارد و برای رهایی از بن بست فکری، نیازمند انسان های کامل هستیم.

خورشید رهنما

همواره ملازم مسجد بود و میلی به دنیا نداشت. عبادت گری فقیه بود. شب ها را در عبادت به صبح می رساند. با پشمینه ای بر تن و سجاده ای از حصیر زیر پا به نماز می ایستاد.

در جستجوی خورشید

در آن شب مهتابی، به ستاره ها خیره می شود . از چشمک زدن آنها لذت می برد . طوفانی از افکار پراکنده به سراغش می آیند و او را با خود می برند . در امتداد همان افکار و اندیشه هاست که نقشه سفری سخت و طاقت فرسا در مغزش نقش می بندد . آهنگ سفر مدینه است; سفری که اراده محکم و دل شیر می طلبد . از کابل تا مدینه راه طولانی و پر زحمتی است . از صحراها و صخره ها گذشتن می باید و کوهها و تپه ها را فتح کردن می خواهد .

در پی خورشید

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام یازدهم ذیقعده سال 148 ق. در مدینه دیده به جهان گشود. این رویداد شکوهمند بعد از شهادت امام صادق علیه السلام اتفاق افتاد.[1] 35 سال از ایام حیات پربار آن امام همام با دوران امامت پدرش حضرت امام کاظم علیه السلامتوأم بود و هنگامی که هارون امام را به بغداد انتقال داد آن حضرت نیز شاهد این نیرنگ های هارون الرشید بود. از سال 183 ق. که امام موسای کاظم در بغداد به شهادت رسید دوران بیست سالة امامت امام رضا علیه السلام آغاز شد.

تکه های خورشید

سفره ای بزرگ انداختند تا همه خدمتگزاران با او و همراهانش سر یک سفره غذا بخورند. بندگان سیاه را هم صدا زدند کسی گفت: بهتر نبود برای اینها سفره ای جداگانه می انداختید. امام فرمود : «پروردگار ما یکی است و پدر و مادر همه ما یکی.»

فرزندان خورشید

نسیمی که، از جانب نخلستان، به سوی شهر می وزید، مانند پرنده ای تازه وارد، در کوچه پس کوچه ها،بال بال می زد و به این سو و آن سو می رفت.مادر، دلش می خواست، با نسیم هم سخن شود و او را میهمان کاشانه اش کند، تا شاید، اندکی، از تب و گرمای فرزندانش کاسته شود.مادر، همچنان به کوچه ها می نگریست، کوچه های خالی مدینه،گویا که کوچه ها و آن خانه های کاهگلی و رنگ پریده نیز،تب داشتند.

شیرین تر از عسل

شب است. چیزی به عاشورا نمانده است. امام حسین علیه السلام قلم ولایت به دست گرفته است و با جوهر وحی، سرنوشت صحابی را در عاشورا و جایگاهشان را در بهشت یکی یکی ترسیم می کند. اما پیش از آن چراغ خیمه را خاموش کرده است. نگاه مهربانش را بر زمین پهن کرده و آرام فرموده:

پرپر شدن گل سیزده ساله

قاسم، فرزند امام حسن علیه السلام است. مادرش كنیز بود و نرجس نام داشت. چهره او چون پاره ماه بود. به گزارش خوارزمى، وى هنگام شهادت، به سنّ بلوغ نرسیده بود؛ ولى مؤلّف لباب الأنساب، او را شانزده ساله مى داند.

دو الگوی ناب و شایسته اما هنوز ناشناخته

حضرت علی اکبر و حضرت قاسم علیهماالسلام، به عنوان تجلی عینی فضیلت ها و مکارم اخلاقی، بهترین الگوهای نسل جوان هستند و جوانان می توانند باورهای ذهنی و امیدهای نویدبخش خود را در این آیینه های اخلاص مشاهده و به ایشان اقتدا کنند. نسل نوخاسته، به طور فطری به چنین وجودهای مبارکی نیاز دارد و نمی تواند بی آنان به قله های کمال گام نهد.

از رواق چشم یاران

وصف آن گویم که او روح خداست آن که گفتارش همه ذکر خداست