سه خصوصیت سلمان فارسی
برچسپ ها: سه ، ویژه گی ، فارسی ، سلمان
«عَن مَنصورِ بنِ بَزرَج، قال: قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ الصّادِق(ع): ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنکَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی» راوی می گوید چقدر من زیاد می شنوم از شما که نام سلمان را می برید و از او یاد می کنید...[حضرت فرمود] می دانی چرا؟... سه خصوصیّت در سلمان بود که این موجب می شود که من او را زیاد یاد کنم:
1.میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه می داد
از این معلوم می شود که بیش از یک بار چنین چیزی اتّفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود می خواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را -«هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است.
2.فقرا را دوست می داشت
بعضی ها از طبقه ی مستضعف جامعه اصلاً بدشان می آید؛ حاضر نیستند طرف آنها بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها می دانند؛ او نه؛ فقرا را دوست می داشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح می داد... اینها درس است دیگر. ما طلبه ها، ما جامعه ی روحانیت و علمی، یکی از خصوصیّات مان از اوّل همین بوده است که با ضعفا و طبقه ی ضِعاف نزدیک بوده ایم؛ این خیلی امتیاز بزرگی است... این خیلی چیز مهمّی است؛ این را باید نگه بداریم. حالا که علما و روحانیّت، به یک موقعیّتی در عالم سیاست دست پیدا کرده اند، نباید آنچه را تاریخچه ی ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم.
3.جناب سلمان علم را دوست می داشت، علما را دوست می داشت
این سه خصوصیّت در این بزرگوار، موجب می شود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند.