راز اشک های بلورین

برچسپ ها: اشک ، راز ، بلورین

Print Friendly and PDF

راز اشک های بلورین

 

جواد نشسته است و با یاران خود و یاران پدرش سخن می گوید.

مردی که دسیسه های فرمانروایان را می شناسد، می پرسد:

ـ ای فرزند رسول خدا! اگر پیک الهی (= ملک الموت) فرا رسد، ما به چه کسی پناه بریم؟

امام غمگنانه پاسخ می دهد:

ـ به پسرم علی. فرمان او، فرمان من است و سخن او، سخن من. فرمان برداری از او، فرمان بردن از من است.

لحظاتی چند، خاموش می ماند. سپس سرش را بالا آورده، می گوید:

ـ زمانی فرا خواهد رسید که حیران می شوی. آن زمان به مدینه برو.

مرد می پرسد:

ـ کدام مدینه؟

امام از یاد مدینه و شوق نیای محبوب و بزرگوارش به لرزه می افتد.

ـ مدینة الرّسول. مگر شهری دیگر نیز مدینه هست؟

مردی که تعداد امامان را در حدیثی از رسول گرامی حفظ دارد، می پرسد:

ـ و پس از علی، به چه کسی پناه بریم؟

ـ پسرش حسن. فرمان او فرمان پدرش و پیروی از وی پیروی از پدرش به شمار می آید. امام ساکت می شود مردی که صفوان نام دارد می پرسد:

ـ ای فرزند رسول خدا! پس از حسن، از چه کسی پیروی کنیم؟

به ناگاه اشک از چشمان امام جاری می شود. کسی راز گریه های آمیخته با واژگان را نمی داند. واژگانی که برگ های آینده پیچ در پیچ است.

ـ پس از حسن، پسرش. او قائم به حق است. او منتظر است.

ـ ای پسر پیامبر گرامی! چرا او را قائم می نامند؟

ـ زیرا او زمانی قیام می کند که مردم فراموشش کرده اند و بسیاری از کسانی که امامتش را پذیرفته بودند از اعتقاد خویش برگشته و عدول کرده اند.

ـ چرا او را منتظر می نامند؟

ـ زیرا او را غیبتی است طولانی. انسان های با اخلاص، چشم انتظار خروج وی هستند. تردیدگران انکار، و منکران ریشخند می کنند. کسانی که برای ظهورش زمان تعیین می کنند، دروغگویند. شتابگران قیامش نابود می شوند و تسلیم گران[فرمان الهی] رهایی می یابند.

امام دست بر دل خود گذارده، از سرد درد ناله می کند. مردی از اهل کوفه می پرسد:

ـ سرورم! از چه رنج می برید؟

امام به یاد دستمالی می افتد که بویی ناشناخته داشت؛ می گوید:

ـ از دلم.

سینی کشمش می طلبد. خود و برخی یارانش، دانه هایی از آن بر می گیرند. مرد کوفی احساس تشنگی می کند و آب می خواهد. امام، کنیزی را فرا می خواند:

ـ از نوشیدنی مخصوصم سیرابش کن!

کنیز با ظرفی مسین در دست، که نوعی آب انگور در آن است، وارد می شود. کوفی ظرف را می گیرد و آرام آرام از آن می نوشد. چون سیراب می شود، می گوید:

ـ از عسل شیرین تر است.

و ادامه می دهد:

ـ همین درونت را تباه ساخت.

امام با مهربانی پاسخ می دهد:

ـ این خرمایی است از نخلستان پیامبر که کنیز آن را در آب خیساند. پس از غذا آن را می نوشم.

مرد کوفی می گوید:

ـ کوفیان نوشیدنش را خوش نمی دارند.

امام می پرسد:

ـ پس نوشیدنی کوفیان چگونه است؟

ـ هسته را از خرما جدا می سازند و بر آن «قعوه» می افزایند.

ـ «قعوه» چیست؟

ـ «قعوه» همان «دازی» است.

ـ «دازی» دیگر چیست؟

ـ دانه ای است که از بصره می آورند. با خرما مخلوط می کنند؛ سپس آن دو را آن قدر می جوشانند تا مست کننده شود و بعد می نوشند.

ـ حرام است.

در کاخ خلافت، معتصم برخی از دولتمردان را می طلبد و از آنان می خواهد تا گواهی دهند که امام جواد برای انقلاب برنامه ریزی می کند. آن هایی که خویش را به ابلیس فروخته اند، نامه های جعلی می نگارند که در آن ها، امام مردم را دعوت به قیام کرده و به سرنگونی خلیفه شورانده است.

امام برای نماز عشا وضو می گیرد که در خانه به صدا می آید. سربازان معتصم از وی می خواهند هر چه زودتر نزد خلیفه حضور یابد.

معتصم با خشونت می گوید:

ـ می خواهی به مخالفت با من برخاسته، قیام کنی؟

ـ سوگند به خدا که چنین نیست.

ـ خیر. چنین کرده ای. کسانی هستند که شاهدند.

ـ آنان کیستند؟

ـ برخی از آن هایی که برایشان نامه نوشته ای.

گواهان دروغین می آیند، بسان مارهایی بیرون آمده از لانه های خویش. می گویند:

ـ آری. این نامه ـ ی دعوت به قیام ـ را از بعضی خدمتکارانت گرفته ایم.

امام، به چهره های رنگ پریده خیره می ماند. از پنجره باز به آسمان آبی می نگرد. ماه پنهان است و ستارگان طلوع کرده اند. دستان اجابت طلبش را به آسمان می گشاید:

ـ خداوندگارا! اگر بر من دروغ بسته اند، خود مجازاتشان کن.

کاخ می لرزد. آسمان، نیایش مظلوم را پاسخ مثبت داده، دعای امام را مستجاب می کند. اینک کاخ چنان ویران خواهد شد، که پیش از این قصر قارون شده بود.

خلیفه هراسان بانگ بر می دارد:

ـ توبه کردم! از خدایت بخواه تا زمین را آرام سازد.

امام به آسمان می نگرد؛ به جایی که فرمان همه چیز آن جاست:

ـ خداوندگارا! تو، دشمن من و خودت را می شناسی. کاخ را آرام ساز.

و بار دیگر زمین آرام می گیرد و آرامش به کاخ باز می گردد؛ امام از جای بر می خیزد.

نگاه های هراسان خلیفه، او را بدرقه می کنند.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

آثار و برکات اشک های معرفتی

گریه و اشک ریزی اختیاری برخاسته از علم به امور و مسائلی چون جلال و جبروت خدا و غضب و خشم الهی، یک امر محبوب و مستحب است. آموزه های قرآنی، برای چنین گریه و اشکی ارزش بسیاری قائل شده است. این گونه گریه ها و اشک ها مانند اشک هایی که مؤمنان برای امام حسین(ع) و امامان مظلوم و مقتول و مسموم دیگر می ریزند، چون برخاسته از معرفت است، آدمی را همانند آب، صفا می دهد و چشم روشنی دیدگان قلب و باطن انسان و عامل رشد و بالندگی اوست.در مطلب حاضر جایگاه اشک معرفتی اختیاری در رشد و تزکیه نفس و رسیدن به کمالات و مقامات معنوی تبیین شده است.

بچه آهوهای اشک

ساعات طوفان، وقت جزر و مد رسیده نبضم چه محکم می زند تا صد رسیده

معجزه های اشک در عزای امام حسین(علیه السلام) !

این کسی که از مجلس عزا بیرون می رود غیر از آنی است که دقایقی پیش وارد شد او گنهکاری بود بی توبه و این انسان پاکی است که توبه اش را خدا پذیرفته است و این سر آرامشی است که در عزاداری و اشک بر سید و سالار شهیدان علیه السلام نصیب عزاداران و گریه کنان می شود و گرنه داغ مصیبت او هیچگاه سرد شدنی نیست.

شکوفه های اشک

در حوادث گوناگون می توان نشانه هایی از حبّ و بغض؛ دوستی و دشمنی؛ تولاّ و تبرّی را به نظاره نشست و مصادیق هر یک را ـ در محافل و افکار عمومی ـ شناسایی کرد و سنجید.

رمز و راز مصیبت کربلا

چرا از میان این همه وقایع تلخ تاریخی، این تنها عاشوراست که به عنوان سخت ترین و مصیبت بارترین واقعه مطرح می شود با اینکه به حسب ظاهر در مقایسه با دیگر فجایع تاریخی، هم تعداد کشته های این رخداد کمتر بوده است و هم اینکه کم نبوده اند کسانی که در راه دفاع از ارزش ها و آزادی و حریم وطن خود، خالصانه به کارزار جنگ رفتند و مظلومانه کشته شدند.

راز گره خوردن آغاز ماه رجب با شکافنده علوم

آغاز ماه رجب كه یكی از شهور ثلاثه عبادت و بندگیست، با نام مبارك امام باقر علیه السلام گره خورده است

راز ولادت علی علیه السلام در درون کعبه

در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

راز هزار در زندگی مولا

زندگی 63 ساله امیرمؤمنان علی (علیه السلام) پر از افتخارات است که در زندگی کمتر کسی جز وجود مقدس رسول خدا9 دیده می شود. از جمله مسائل اعجاب انگیزی که در حضرت جلوه خاصی داشت

راز انکار رحلت پیامبر(ص)

رسول اکرم(ص)در آخرین سفرحج(در عرفه)، در مکه، در غدیرخم، درمدینه قبل از بیماری و بعد از آن در جمع یاران یا در ضمن سخنرانی عمومی، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبرداد.

راز غیبت چیست

در روایتی آمده است: روزی ابن عباس خدمت حضرت مولا امیرالمؤمنین(ع) عرض می کند: یا امیرالمؤمنین مگر ذوالفقارت کُند شده یا اینکه بازویت خسته شده است، چرا در کنج خانه نشسته ای؟ حقّت را گرفته اند و دست به هیچ اقدامی نمی زنی؟

رمز موفّقیت

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند:

مهم ترین راز موفقیت در همسرداری چیست؟

از امتیازات یک بانوی مسلمان توفیق او در امر همسرداری است. اگر در میان زن و شوهر، یکی از آنان فداکاری و عفو و گذشت بیشتری داشته باشد، مطمئناً کار به مشاجره و نزاع خانوادگی منجر نخواهد شد. بنابراین، کم توقع بودن، گلایه نکردن و صبر و استقامت در سختیهای زندگی توسط زنان با ایمان می تواند کمک شایانی به استحکام ارکان خانواده بکند. فرازی از زندگی و سخن حضرت زهرا (س) در این زمینه راهکار جالبی برای همسران شایسته می باشد.

راز گل سرخ

درمورد وقت ظهورحضرت حجت ( عج) و کارهایی که ایشان می‌کند،چگونه حرف بزنیم که منطقی و قابل قبول باشد؟

راز معصومیت

بهار در منظومة زمان، رویش می­گیرد و بار دیگر در سلسله دوار تاریخ، روز میلاد بانوی کرامت از راه می­رسد. دوازده قرن می­گذرد و اینک اهل ولایت، سِری را در این روز دریافته­اند که منتهایش نامیدن روز میلاد دختر ولایت به نام روز دختر بوده است.

راز هزار در زندگی مولا

مدتی در ین فکر بودم که شید از بررسی موارد آن بتوان به راز و رمز ین عدد در زندگی امیرمؤمنان پی برد، اما به چنین نتیجه ی دست نیافتم. به امید ینکه پژوهشگران بتوانند به چنین چیزی دست یابند؛ اگر چه اطمینان دارم که ین رمز بین علی (علیه السلام) و خدی خود باقی خواهد ماند.