راز معصومیت
نویسنده : محبوبه زارع
بهار در منظومة زمان، رویش میگیرد و بار دیگر در سلسله دوار تاریخ، روز میلاد بانوی کرامت از راه میرسد. دوازده قرن میگذردو اینک اهل ولایت، سِری را در این روز دریافتهاند که منتهایش نامیدن روز میلاد دختر ولایت به نام روز دختر بوده است.
دختران شیعه، رو به قبله، گاهی به تماشای حقیقت خود ایستادهاند که سراپا معنویت است و محجوبیت.
وقتی در برابر این وجودِ الگو به ادراک و تامل، زانوی معرفت بزنی، وقتی خود را در جاذبة حرم دلانگیزش به تعلق وا داری و در شکوه ضریحش، هدایت جان خویش را به استغاثه نشینی و دل را دخیل بندی، وقتی بدین باور برسی که خدا برای تکامل دخترانة تو در زمین، منشوری تمام بعدی نازل کرده، کاروان سفر به سوی سعادت، به سوی ادراک مقام دخترانهات، تو را به بطن خود دعوت خواهد کرد و خواهی دید که در ناگهانی، مسافر جادههای بلوغ هستی.
در اسرارنامهای که در دامان باشکوه امام هفتمعلیهالسلام تقریر یافت و به دستان پرتوان امام رضاعلیهالسلام برادری شد، کلیدهای تعالی برای دستیابی تو به حقیقت وجودیات، نهان است؛ یعنی در منشور وجودی کریمه اهل بیت علیهمالسلام.
بیا با هم این منشور را به تورق بنشینیم؛ باشد که فتح قلههای بیداری، ما را میسر گردد.
زنی به تمام معنا زن
فرهنگ معصومیسلاماللهعلیها، ریشه در اصالت مادر اسلام، حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها دارد.
زنی به تمام معنا زن؛ زنی مصداق کامل عفت و پاکدامنی؛ او که جهان خود را وقف گسترش و حمایت از دین نوپای اسلام نمود؛ او که به صیانت از حیثیت زن، قیام کرد؛ در آیینی که دختران را بهایی ویژه بخشیده بود؛ بدان مرتبه که پیامبرشصلیاللهعلیهوآله بر دستان دختر خود بوسه میزد و او را ام ابیها میخواند و در تعبیری عاشقانه، «ریحانه اشمها» را برای هویت دختر تبیین فرمود.
شاگرد مکتب فاطمه
در همین تورق، به اصالت بانوی کرامت در مادری زهرای مرضیه سلاماللهعلیها میرسی؛ همان که از نابینا حجاب گرفت تا حدود الهی را به نحو کامل مراعات کرده باشد؛ تا نگاه خود را حتی بر کوری، به تمرد، وانداشته باشد و بدین ترتیب به جهان اعلام دارد که حجب و غض نظر، دو بال یک پروازند که در حصار جنسیت در نمیآیند که نه حجاب و پوشش تن، مخصوص زنان است و نه پاکی چشم، خاص مردان.
معصومه سلاماللهعلیها شاگرد همین مکتب فرابشری است؛ همین مکتب که در تار و پودش، نقش ولایت، مجسم است؛ نقش تبعیت از متولیان امر خدا که تاریخ، تصویر بالغ زهرای اطهرسلاماللهعلیها را در حراست از دین خدا و در حمایت از امام برحق، به تجلی نشانده است.
نقطة عطف این محجوبیت را باید در عمیقترین وصیت زنانة تاریخ به شهود نشست؛ آن گاه که برای اولین و آخرین بار پس از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله بر خادمهاش لبخند میزند و میفرماید: خدا تو را رحمت کند. برایم از همین تابوتی که گفتی، بساز؛ زیرا من غمناک بودم که پس از مرگم، حجم بدنم در معرض نگاه نامحرم قرار گیرد.
هرچند خود بهتر از دفن شبانه و حضور محرمان حق، خبر دارد.
منادیترین زن تاریخ
در مروری دیگر به وجود منادیترین زن تاریخ، حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها دست مییابی؛ او که پیامهای روشن عاشورا را بر محمل حجب نشاند و تا فراسوی زمان، رهبری کرد.
او که الگوی جاری فاطمه معصومه سلاماللهعلیها در ارسال حقیقت قرار گرفت.
بانویی که در فراز و حضیض اسارت، در شبهایی که نماز نافله را نشسته به جا آورد، در ویرانه نشینی شام، در افشاگری کاخ، در مرثیهسرایی مدینه و در یتیم نوازی قافله، لحظهای از اصل پوشش فاصله نگرفت.
رهبر کاروانی که وقتی برخلاف خواستهاش از دروازة اصلی کوفه به شهر وارد شد و زنی از پشت بام خانهاش آنها را
دید و از سر ترحم نان و پوشیدنیهایی برایشان آورد، آن بانوی بینیازیها کودکان را از گرفتن نان، بازداشت و تاکید کرد که ما اهل بیت، صدقه نمیپذیریم؛ اما پارچهها را پذیرفت؛ تا بر قداست پوشش در گسترة تاریخ، صحه گذاشته باشد.
همنفس کاروان خورشید
در صفحهای دیگر به دختری از تبار عاشورا میرسی که همنفس کاروان خورشید بود و هم قدم پیامهای روشنایی؛ سکینه بنت حسینعلیهالسلام را مییابی که در مجلس یزید بن معاویه، در برابر نگاههای شیطانی مرد عرب، به حریم امن زینب صبوریها پناه میآورد تا خود را از آن بردگی پیشرو، برهاند و وارث انسانیت زن، رو به امیر ناحق، از حیثیت دخترانة سکینه، با احتجاج دینی، به حمایت بر میخیزد.
***
آری در این تورق، یک نقطه اشتراک درمییابی و آن راز یگانه، معنا گرفتن مقام زن است که در سایة حجاب و عفت، تحقق مییابد.
در آیینی مترقی که سردمداران آن، دختران و زنان را بلور میخوانند و در پس این توصیف، توصیه میکنند که آنها را نشکنید.
فاطمه معصومه سلاماللهعلیها از مکتبی سر برآورده که در آن، دختران را حسنات و نیکی شمردهاند و پسران را نعمت و سپس گفتهاند که بر حسنات، ثواب است و از نعمت، سوال میشود.
دینی که پیغمبرش در تبیین ارزش و جایگاه دختر میفرماید: هر کس دو خواهر یا دو دختر داشته باشد و به آنان احسان نماید، من و او در بهشت همانند این دو انگشت [سبابه و وسطی] در کنار هم خواهیم بود.
آری. از این روست که فاطمه معصومه سلاماللهعلیها را باید وارث معانی حقیقت دخترانه دانست و در اهتزاز پرچمهای بارگاهش، به تجلی رازهای این مقام اندیشید؛ به همان سر مشترکی که تمامی زنان اسطورة عالم را به جاودانگی، پیوند داده است؛ سرّ بالغی به نام حجاب و عفاف؛ راز پویایی تحت کلمة عفت؛ همان که مریم را به رتبة مادری عیسی روح الله، ارتقا بخشید.
... اگر راز معصومیت بانوی قم را به خوبی دریافته باشی، باید از این پس، وقتی دردهای عالم را خواهرانه به سوی کریمه اهل بیت میآوری و در پناه مهربانانهاش تسلی میجویی، پیش از آن که مویه کنی و زمزمه سازی که یا معصومه! سلامالله علیک، خواهی گفت و باید بگویی: یا حجاب! یا حیا!
و بدانی او در حق تمامی دخترانی که به اصالتها ایمان دارند و به شاخههای پررونق میاندیشند، از سر عشق، خواهری خواهد کرد؛ زیرا اوست امتداد زهرا سلاماللهعلیها و مصداق کامل حجب؛ اوست قبلة معارف برای نماز بیداری هر دختر در سراسر تاریخ بشری. پس سلام بر او که همانا سلام بر حجب و عفت است!
السلام علیک یا معصومه یا معصومیت و یا محجوبیت! السلام علیک یا حجب یا کریمه اهل بیت!