علی، شبیه علی
زندگی امام سجاد علیه السلام
زندگی امام سجاد علیه السلام را بعد از عاشورا می توان به دو بخش تقسیم کرد:
1. دوره حماسه ساز اسارت؛ امام زین العابدین علیه السلام در دوره اول که دوره ای پر هیجان و عبرت انگیز است، همانند قهرمانی بزرگ، با گفتار و رفتارش، حماسه آفرید و همچون یک انقلابی پر خروش، به دشمنان مقتدر خود در برابر همه، پاسخ های دندان شکن داد. آن حضرت در کوفه در مقابل عبید الله بن زیاد ـ آن وحشی خون خواری که از شمشیرش خون می ریخت و سرمست بادة غرور بود، آن چنان سخن گفت که ابن زیاد دستور داد او را بکشند و اگر دفاع جانانة حضرت زینب علیهاالسلام نبود و این که باید اینها را به عنوان اسیر به شام می بردند، به احتمال زیاد، مرتکب قتل امام سجاد علیه السلام نیز می شدند.
در بازار کوفه، هم صدا و همزمان با عمه اش زینب و با خواهرش سکینه، سخنرانی کرد و مردم را به هیجان آورد و حقایق را آشکار ساخت. در شام، چه در مجلس یزید و چه در مسجد، در برابر انبوه جمعیت، جنایت های دستگاه حاکم و حقانیت اهل بیت برای امامت و خلافت را روشن کرد و به مردم هشدار داد.
2. دوره بعد از اسارت؛ دورة دوم که بسیار طولانی (و بیش از سی سال) است، بنای امام سجاد علیه السلام بر تلاش های زیربنایی و ملایم و حساب شده و آرام بود. این، پرسیدنی است که چرا امام سجاد علیه السلام در دورة اول، انقلابی و پرخاش گرانه ظاهر شد و در دورة دوم، آرام و ملایم و با تقیه؟
پاسخ آن است که دورة بسیار کوتاه و سرنوشت ساز اول، فصلی استثنایی است که باید زمینة تلاش های آینده را برای حکومت الهی و اسلامی، فراهم کند. امام سجاد علیه السلام باید آن چنان تند و برنده و صریح، مسائل را بیان کند که پیام اصلی «عاشورا»، هرگز فراموش نشود و مردم بدانند که چرا امام حسین علیه السلام، به شهادت رسید.
دورة بلند و سرنوشت ساز دوم، هنگامی آغاز شد که امام سجاد علیه السلام در مدینه به عنوان شهروندی محترم، مشغول زندگی شد و کارش را از خانة پیامبر صلی الله علیه وآله و حرم او آغاز کرد.
اگر امام سجاد علیه السلام در آن شرایط، قیام مسلحانه می کرد و آشکارا با بنی امیه به مبارزه می پرداخت، یقیناً ریشة شیعه کنده می شد و هیچ زمینه ای برای رشد مکتب اهل بیت و دستگاه امامت و ولایت در دوران بعد، باقی نمی ماند و به همین دلیل، امام سجاد علیه السلام علناً قیامت مختار را تأیید نکرد؛ بلکه در بعضی روایات آمده که آن بزرگوار، نسبت به مختار، بدگویی کرد؛ تا رابطه ای بین آنها احساس نشود؛ البته اگر مختار پیروز می شد، حکومت را به دست اهل بیت علیهم السلام می داد؛ اما در صورت شکست، اگر بین امام سجاد علیه السلام و او رابطة آشکاری وجود می داشت، یقیناً پیامد آن، امام سجاد علیه السلام و شیعیان مدینه را می گرفت و ریشة تشیع، قطع می شد.
در واقعة «حره» نیز روش حکیمانة امام سجاد علیه السلام باعث شد که بلا از سر ایشان دفع شود و محور اصلی شیعه، باقی بماند.
بدون شک، هدف نهایی امام سجاد علیه السلام، ایجاد حکومت اسلامی بود و برای ایجاد حکومت اسلامی، تأمین شرایط زیر، لازم بود:
1. باید اندیشة درست اسلامی که امامان علیهم السلام حاملان واقعی آن هستند و مبنا و زیربنای حکومت اسلامی است، تدوین، تدریس و منتشر می شد.
2. آشنا کردن مردم نسبت به حقانیت اهل بیت و مصادیق راستین اولی الامر و خلفاء الله که حکومت اسلامی باید به وسیلة آنان اقامه شود.
3. باید تشکیلات منسجم و شایسته ای از شیعیان تشکیل شود؛ تا زمینة تشکیل حکومت اسلامی فراهم شود.
همة موضع گیری ها، روایات، موعظه ها، نامه ها و خلاصه تمامی عملکرد امام سجاد علیه السلام در طول زندگی، برای تحقق این سه امر بود و این سه، برای آن بود که «حکومت اسلامی» ایجاد شود؛ البته امام سجاد علیه السلام در فکر این نبود که در زمان خودش حکومت اسلامی ایجاد کنند؛ زیرا امکان نداشت؛ بلکه آن حضرت برای آینده تلاش می کرد.1
خوف و رجا در نظر امام سجاد علیه السلام
در دعای صحیفة سجادیه، یک جا حضرت سجاد علیه السلام از طرف خودش به خداوند متعال عرض می کند که «تفعل ذلک یا الهی بمن خوفه اکثر من رجائه لا ان یکون خوفه قنوطاً»؛ یعنی من خوفم از رجایم بیشتر است؛ نه این که مأیوس باشم. این، یک اعلان رسمی و دستورالعمل است. خوف را همراه رجاء، حتماً به دل ها بدمید و خوف را بیشتر.2
استغاثة امام سجاد علیه السلام
شما ملاحظه فرمایید که امام سجاد علیه السلام، آن مرکز نورانیت، آن معدن معنویت و کمال، زین همة عابدین عالم، در دعاهای صحیفة سجادیه، با خود چگونه مواجه می شود و خود را چطور در مقابل پروردگار عالم قرار می دهد و استغاثه می کند. در نیمة شب و بعد از نماز شب، آن هم نه نماز شب آدم معمولی و عادی، بلکه نماز شب سید سجاد، آن امام همام به پروردگار عالم رو می کند و می گوید: «پروردگارا! من به خاطر نفس خودم، به خاطر ضعف ها و نقص های خودم، از تو شرمنده ام. بر نفس خود خشمگینم و از تو راضی ام».3
شبیه ترین عبادات به عبادت امیرالمؤمنین علیه السلام
امام صادق علیه السلام می گوید: در تمام اهل بیتمان [اهل بیت و اولاد پیامبر صلی الله علیه وآله] از لحاظ این رفتارها و این زهد و عبادت، هیچ کس به اندازة علی بن الحسین به امیرالمؤمنین علیه السلام شبیه تر نبود. امام سجاد علیه السلام، از همه شبیه تر بود. امام صادق علیه السلام فصلی در باب عبادت امام سجاد علیه السلام ذکر می کند؛ از جمله می فرماید: پدرم، حضرت ابی جعفر باقر یک روز پیش پدرش رفت و وارد اتاق آن بزرگوار شد. نگاه کرد؛ دید پدرش از عبادت، حالی پیدا کرده که هیچ کس به این حال نرسیده است؛ چنین شرح می دهد: رنگش از بی خوابی، زرد شده، چشم هایش از گریه درهم شده، پاهایش ورم کرده و... امام باقر اینها را در پدر بزرگوارش مشاهده کرد و دلش سوخت. می گوید: وقتی وارد اتاق پدرم شدم و او را به این حال دیدم، نتوانستم خودداری کنم؛ بنا کردم زار زار گریه کردن. امام سجاد علیه السلام در حال فکر بود – تفکر هم عبادتی است – به فراست دانست که پسرش امام باقر علیه السلام چرا گریه می کند؛ خواست یک درس عملی به او بدهد؛ سرش را بلند کرد و گفت: پسرم! در میان کاغذهای ما بگرد و آن دفتری که عبادت علی بن ابی طالب را شرح داده، بیاور! امام باقر علیه السلام می فرماید: رفتم آوردم و به پدرم دادم. مقداری به این نوشته نگاه کرد و با حال ملامت آن را بر زمین گذاشت و فرمود: چه کسی می تواند مثل علی بن ابی طالب عبادت کند؟ امام سجادی که آن قدر عبادت می کند که امام باقر دلش به حال او می سوزد. .. امام باقری که خودش هم امام است و دارای آن مقامات عالی است، از عبادت علی بن الحسین، دل تنگ می شود و دلش می سوزد و نمی تواند خودش را نگه دارد و بی اختیار زار زار گریه می کند؛ آن وقت علی بن الحسین با این طور عبادات، می گوید: چه کسی می تواند مثل علی عبادت کند؟4
پی نوشت ها:
1. سید علی خامنه ای، پژوهشی در زندگی امام سجاد علیه السلام، نشر جمهوری اسلامی.
2. دیدار با روحانیان و مبلغان در آستانة ماه محرم، 5/11/1384
3. بیانات در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش، 28/1/1375
4. بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران، 10/10/1378