نوری که از افق حرا طلوع کرد

برچسپ ها: از ، افق ، نوری ، تابید

Print Friendly and PDF

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

بدون شک پیش نیاز هر اقدام اساسی و حرکت نجاتبخش، دانش و آگاهی عقل و اندیشه است. آیات آغازین وحی بزرگترین لطف و کرامت پروردگار را پس از خلقت و آفرینش انسان تعلیم به وسیله قلم معرفی نموده چون فکر و اندیشه و علم و دانش به سبب قلم از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد و افکار و اندیشه های گذشتگان از راه نوک قلم به دیگران می رسد. از ظواهر تمدن های بزرگ یونان، روم، مصر، ایران و بابل جز تلی از خاک و بقایای سنگ تراشیده ها به جا نمانده ولی افکار و عقایدشان از دست حوادث روزگار به وسیله قلم حفظ و نگهداری گردیده است و آثار و حوادث ثبت شده با سلطان قلم همواره پایدار مانده است.

بدین جهت خداوند پس از بیان قدرت آفرینش، عظمت و قدرت قلم را یادآور شده و گذشته از آیات نخستین وحی سوره ای را به قلم ویژه نموده و در آغاز آن به قلم سوگند یاد کرده که نشانگر اهمیت خاص قلم در پیشگاه پروردگار است. پیامبر(ص) که نخستین درس آموز وحی بود کسب علم و دانش را برترین عبادت شمرد و تحصیل آن را بر هر زن و مرد مسلمان فریضه دانست و همگان را در هر زمان و نزد هر کس و در هر مکان بدون حد و مرز به فراگیری علم و دانش سفارش کرد و خود عملاً برتری کسب دانش را بر عبادت مستحبی نشان داد. روزی پیامبر(ص) وارد مسجد شد گروهی را به عبادت مشغول دید و عده ای را در حلقه تعلیم و آموزش، حضرت حلقه دانش آموزان را برگزید و در جمع آنان حضور یافت و در نهایت جمله ای که پیام و روح بعثت او را معرفی می کرد در جمع دانش آموزان بیان کرد.

«و بالتعلیم ارسلت.»

در محیطی که داشتن را امر زشت و مذموم می دانستند و خواندن و نوشتن را عیب می شمردند پیامبر(ص) نخستین پیام خود را آموزش معرفی کرد.

عیسی بن عمر می گوید: ذوالرمه به من گفت به این حرف. علامت رفع، بگذار به او گفتم مگر تو نوشتن می دانی؟ در حالی که دستش را به علامت سکوت بر دهان می گذاشت، گفت: این کارم را پنهان بدار زیرا نوشتن پیش ما عیب است.(1)

پیامبر اکرم(ص) در واپسین روز ورود به مدینه عبداللّه بن سعید را مأمور ساخت به مردم مدینه خواندن و نوشتن بیاموزد.(2)

پس از جنگ بدر یکی از راههای آزادی اسیران باسواد را تعلیم خواندن و نوشتن به ده نفر از نوجوانان و جوانان مدینه قرار داد.(3)

و از حقوق فرزند بر پدر تعلیم نوشتن و خواندن مقرر فرمود.(4)

و دستور فهم و تعلیم و فراگیری دانش دین و انتشار آن در بلاد دور را از سوی خدای متعال بر مردم خواند.

«فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذرو قومهم اذا رجعو الیهم لعلهم یحذرون(5)؛ پس چرا از هر فرقه ای از آنان دسته ای کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهی] بترسند.» این فرمان که پایگاه دانش دینی را در مدینه به استادی پیامبر(ص) نهادینه کرد، از آثار و ثمره بعثت پیامبر(ص) بود در شرایطی که جنگ و جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان دینی یکی از دغدغه های اصلی مسلمانان به شمار می رفت، در کنار آن خداوند دانش آموزی را به مسلمانان توصیه کرد تا به جهانیان بفهماند که در این دین جنگ و جهاد اصل نیست؛ اصل پرورش، آموزش و تعالی و بالا آوردن آنان به مرحله ای که روابط قانونمند، عقلانی منطقی و انسانی باشد. این توصیه ها به علم آموزی و تکریم عالمان سبب شد که نهضت علم آموزی در جوامع اسلامی از مهم ترین حرکت های تمدن ساز و جهانی گردد.

همان مردمی که افراد باسوادشان انگشت شمار بودند و به هر چیزی جز علم و دانش می اندیشیدند و دانش و علم را مایه عیب و ننگ می دانستند چنان رو به علم و دانش و کنجکاوی گذاشتند که گروهی از آنان در مدینه چندین زبان آموختند و توانستند پیام اسلام را با زبان های گوناگونی به سراسر جهان ابلاغ نمایند.(6)

در چنین شرایطی بود که پیامبر(ص) با بعثت خود کلید دستیابی تمدن و رشد و شکوفایی و توسعه همه جانبه را به مردم عنایت فرمود و با تلاش فراوان سعی در دانشوری پیروان خود نمود و چنان شد که از فردای اسلام مسلمانان حتی کابین زنان را گاهی تعلیم خط، خواندن و آموزش علم قرار می دادند.

بدون تردید جهان کهن نهضت و انگیزش های مهم و بزرگی به خود دیده ولی هیچ یک از آنها به اندازه بعثت پیامبر(ص) بر شکوفایی عقل و استعدادهای فطری، دانش، بینش، درایت و بصیرت پیروان خود تأکید نداشته اند. عظمت بعثت به آن است که روشنگر جهان به نور علم است و روح بعثت را در حقیقت به انگیزش عقل و فطرت و درخشش نور علم باید شناخت.

«قد جائکم من اللّه نور و کتاب مبین یهدی به اللّه من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم؛(7) از جانب پروردگار شما نور و دستوری بیان کننده آمد. کسانی که خشنودی خدای را پیروی کنند آنها را به راههای صلح و سلامت هدایت شان می کند. و آنها را از تاریکی ها به سوی عالم نور به اذن پروردگار خارج می سازد و پیوسته پیش می برد به راه راست هدایت شان می نماید.»

نوری که از افق حرا، طلوع کرد برای همیشه جهان تاریک را روشن و برنامه حیات طیبه و زندگانی پاک برای بشر به همراه آورد و لذا بعثت روز بیداری از خواب غفلت و شکوفایی ارزش های مدفون در خاک تیره جهل، روز برانگیختن خردهای خردشده زیر چرخ هوا و هوس، خرافات و تعصبات است.

گرچه خداوند برای هدایت بشر فطرت خداجو و عقل درونی را ارزانی داشته است اما به خاطر آنکه بشر نارسایی عقل و انحراف از فطرت را عذر گمراهی خود نیاورد پیامبران را فرستاد تا با باز شدن راه وحی موجب بسته شدن عذر مردمان گردد.

رسلاً مبشرین و منذرین لئلایکون للناس علی اللّه حجة بعد الرسل(8) پیامبرانی که بشارت گر و هشداردهنده بودند تا برای مردم پس از فرستادن پیامبران در مقابل خدا (بهانه) حجتی نباشد.

امیرمؤمنان علی(ع) فرآورده های عقل را به گنجینه ای همانند می کند که در زیر خاک مدفون است و چه بسا دارنده گنج خود از وجود آن بی خبر است از وظایف اصلی پیامبران آن

است که می آیند تا این خاک ها را کنار زنند گنجینه های پنهان انسان را به او نشان دهند.

به عبارت دیگر انبیاء الهی نیامده اند تا عقل را به کنار نهند و وحی را جانشین عقل نمایند و از آنان سر سپردگی بدون دلیل و عقلانیت بخواهند بلکه یکی از مهم ترین اهداف شان شکوفایی و پرده برداری از چهره عقل است.

«فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه لیستادوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروالهم دفائن العقول و یروهم آیات المقدرة؛(9) پس خداوند فرستادگانش را در میان آنان برانگیخت و پیغمبرانش را به سوی مردم پی در پی روانه داشت تا اجرای پیمان های فطرت را از آنان بخواهند و به نعمت های فراموش شده اش یادآورشان کنند و با زبان تبلیغ با آنان احتجاج نمایند و زمینه های عقول (عقل های دفن شده) را برانگیزانند و نشانه های قدرتمندی را به آنان بنمایانند.

بنابراین از اصلی ترین پیام های پیامبر(ص) بیداری و راهنمایی عقل انسان است و دلیل و حجت بیرونی است تا با آیات وحی و هشدارها نور عقل را مشتعل نگهدارد و با راهبری و نشان دادن راه با استفاده از نور عقل او را به سیادت و سعادت دنیا و آخرت برساند.

امام کاظم(ع) در حدیث معروفی خطاب به هشام بن حکم می فرماید:

«یاهشام ان للّه علی الناس حجتین: حجة ظاهرة و حجة باطنة فاما الظاهرة فالرسل و الانبیاء و الائمه(ع) و اما الباطنة فالعقول؛(10) ای هشام خداوند را بر مردمان دو حجت است حجتی بیرونی و حجتی درونی. حجت بیرونی پیامبران و امامانند، و حجت درونی عقل است.

هماهنگی عقل و وحی

علی(ع) از سویی یکی از هدف های اصلی پیامبران را آشکار ساختن گنجینه های عقل می داند و بر خرد ناستیزی معارف وحیانی تأکید می ورزد.

«... و اقرت العقول بدلالته.»(11)

و از سوی دیگر بر ناتوانی های عقل در شناخت کامل خدا و صفات والایش می فرماید:

لم یطلع العقول علی تحدید صفته و لم یحجبها عن واجب معرفته

خردها را بر شناخت کامل صفات خود آگاه نساخته و از شناخت واجب خود، پرده نینداخته است.»

بنابراین همنشینی این دو حجت الهی است که راه راستگاری را به آدمی نشان می دهد. و سیادت و سعادتش را تضمین می نماید.

تا زمانی که مسلمانان و دنیای اسلام به توصیه های قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) بر دانش قلم، تحقیق و پژوهش عقلی و تجربه تکیه داشت و با عقل و دین مدارج شکوفایی و نوآوری علمی را می پیمود، در تمام دنیا سیادت و سروری داشت اما از روزی که علم قلم، دانش و عقل به کنار نهاده شد و جای خود را با فرقه و عرفان مآبی صوفی گرانه عوض کرد، صبر و توکل و رضا و تسلیم به سرسپردگی در برابر ضد ارزش ها تبدیل شد، جهل و تاریکی مجدد بر سر مسلمانان و جهان اسلام سایه گسترد و جاهلیت در لباس جدید رخ نمود.

کمال انسانیت

قرآن کریم، در بیان فلسفه بعثت تزکیه را که به معنای شکوفایی و کمال یابی است با تعلیم همراه ساخته و با مقدم داشتن آن بر تعلیم و دانش اندوزی برتری پرورش و صفای روح و طهارت باطنی را یادآور شده است. خداوند بدین وسیله فهمانده که تحصیل دانش حقیقی بدون تزکیه درون میسر نیست. و در آیات چندی خداوند به این مهم تصریح فرموده است:

«واتقوااللّه ویعلمکم اللّه واللّه بکل شی ء علیم؛(12) و از خدا پروا کنید و خدا (بدین گونه) به شما آموزش می دهد و خدا به هر چیزی داناست.»

«یا ایهاالذین آمنوا ان تتقوااللّه یجعل لکم فرقانا؛(13) ای کسانی که ایمان آورده اید اگر از خدا پروا بدارید، برای شما(نیروی) تشخیص حق از از باطل قرار می دهد.

در آیاتی که اساسی ترین هدف بعثت پیامبر(ص) را بیان فرمود دوبار تزکیه بر تعلیم مقدم آمده است.

«لقد من اللّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین؛(14) به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد که پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را برایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعا پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.»

از اینکه در یک آیه دیگر «یعلمهم» بر «یزکیهم» مقدم آمد برمی آید که علم و تقوا، تزکیه و تعلیم دو رکن اساسی بعثت پیامبر(ص) بود و لازم ملزوم یکدیگرند.

بی جهت نیست که پیامبر اکرم(ص) در حدیث مشهور مهم ترین هدف رسالت خود را تکمیل محاسن و نیکویی های اخلاقی و به کمال رساندن فضائل انسانی معرفی فرموده است.

«بعثتُ لا تمم مکارم الاخلاق»(15)

خود حضرت قبل از هر کس به تزکیه پرداخت و شایستگی ظرف علم الهی و وحی پیدا کرد و برگزیده شد. پیامبر(ص) با ریاضت های مشروع و با تفکر و تعقل و اندیشه و تمرین و با تأیید الهی همه خوی های پسندیده را در خود جمع کرد تا آنجا که مدال «خلق عظیم» را از پروردگار گرفت و با سیرت نیکو و رفتار پسندیده شایسته پوشیدن خلعت رسالت شد.

«انک لعلی خلق عظیم»(16)

مردی از امیرالمؤمنین علی(ع) درخواست کرد تا اخلاق پیامبر اکرم(ص) را برایش برشمرد.

حضرت فرمود: تو نعمت های دنیا را بشمار تا من نیز اخلاق آنجناب را برشمرم.

مرد گفت: چگونه ممکن است نعمت های دنیا را شمارش کنم در حالی که خداوند در قرآن می فرماید:

«اگر نعمت های خدا را بشمارید نمی توانید به پایان رسانید.»(17)

حضرت پاسخ داد: خداوند همه نعمت های دنیا را کم و قلیل می داند. و می فرماید «بگو متاع دنیا اندک است»(18)در حالی که خلاق پیامبر(ص) را در این آیه عظیم شمرده می فرماید:

«تو بر خوی بسیار عظیم استواری»

اینک تو برشمارش چیزی که اندک است توانا نیستی من چگونه خلق عظیم را توصیف کنم(19)

بنابراین پیامبر(ص) از خلق و خوی و منش والا برخوردار بود و با بعثت به رسالت برای گسترش خلق نیکو در میان مسلمانان در تلاش بود و سعی می نمود مردم را با اخلاق پسندیده و آداب اسلامی بار آورد.

امام خمینی(ره) درباره اهداف بعثت پیامبر می فرماید

بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را، تمامی اینها را از ظلمت ها نجات بدهد. ظلمات را به کنار بزند.(20)

... مسئله بعثت یک تحول علمی، عرفانی در عالم ایجاد کرد.

برکات بعثت پیامبر(ص)

در قرآن کریم منابع روایی، تاریخی به ویژه نهج البلاغه به آثار و برکات بعثت پیامبر(ص) به روشنی پرداخته شده است که ما جهت اختصار به گوشه ای از آن از زبان امیرمؤمنان علی(ع) اشاره می کنیم.

علی(ع) می فرماید:

«خداوند با برانگیختن پیامبر(ص) همه مردم روی زمین را از گمراهی به هدایت کشاند و از تاریکی و نادانی رهاند.»(21)

درباره کارکردهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بعثت پیامبر(ص) برای مردم جزیزة العرب در بیان جامع می فرماید:

پس بنگرید که نعمت های خدا چگونه بر آنان فرو ریخت. هنگامی که پیامبری برایشان برانگیخت آنان را به اطاعت خدا درآورد. و با خواندن آنان به سوی او با یکدیگر سازوارشان کرد چسان نعمت، شهپر خود را بر سر آنان گسترد و جویبارهایی از آسایش و رفاه برای ایشان روان نمود.

پس در نعمت شریعت غرقه گردیدند. و لذت زندگی خرم و فراخ آن را چشیدند.

زندگی شان به سامان شد و در سایه دولتی قوی، شأن و عزت یافتند و کارهاشان استوار گردید.

دولت شان نیرومند چنانکه حاکم شدند بر جهانیان و پادشاهان زمین در این کرانه و آن کرانه زیر حکم گرفتند و بر آنان حکومت نمودند و بر کسانی فرمان راندند که فرمانبر آنان بودند.

نه تیرشان بر سنگ می رسید و نه سنگ شان سبک می گردید.(22)

مقام معظم رهبری درباره تأثیر بعثت و برکات آن بر حیات بشر می فرمایند:

«هیچ حادثه ای از قبیل انقلاب های بزرگ، مرگ ها و حیات های ملت ها، پدید آمدن اشخاص بزرگ ... اهمیتش برای بشریت به اندازه بعثت های انبیاء نیست همچنان که امروز شما می بینید ماندگارترین شکل های فکر و ذهن آحاد بشر همان شکل هایی است که ادیان به آنها داده اند و تا ابد هم همین طور خواهد بود اگر چه امروز بسیاری از کسان در عالم هستند که مستقیما خود را در پرتو اشعه بعثت نبی اکرم قرار نداده اند ... اما همان ها هم از برکات این بعثت تاکنون منتفع شده اند.»(23)

پی نوشتها:

1. الشع والشعرا، ابن قتیبه، ص234.

2. الاصابة، ابن حجرعسقلانی، ج1، ص344، ش 1777.

3. اسیرة الطبیه، ج2، ص193.

4. وسائل الشیعه، ج21، ص481، ح 27642.

5. توبه، آیه 122.

6. پیامبر امی، شهید مطهری، ص51، چاپ صدرا.

7. مائده، آیات 16 15.

8. نسا، آیه165.

9. نهج البلاغه ،خطبه1.

10. اصول کافی، کلینی، ج1، ص16، کتاب العقل و الجهل، ح2.

11. نهج السعاه فی مستدرک نهج البلاغه، ج3، ص70.

12. بقره، آیه282.

13. انفال، ص29.

14. آل عمران، آیه164.

15. بحار، ج16، ص287، و ج8، ص373.

16. قلم، آیه 4.

17. ابراهیم، آیه 24.

18. نساء، آیه 77.

19. وقایع الایام، ج3، ص25، سیره عملی اهل بیت سیدکاظم ارفع، ص30.

20. صحیفه نور، ح17، ص252.

21. نهج البلاغه، خ 1.

22. نهج البلاغه، خ 192.

23. سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ 7 آذر 1376.

نویسنده : سیدعباس میری

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

کرامات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از زبان علماء

بعد از فروپاشی شوروی و آزاد شدن جمهوری های مسلمان نشین، مردم شیعه نخجوان تقاضا کردند که عده ای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند.

سه فراز طلایی از دعای ماه رجب

روزی معلی بن خُنَیْس از امام صادق(علیه السلام) درخواست نمودند که دعایی را به او بیاموزد که جامع تمام چیزهایی باشد که شیعه در کتب خود جمع کرده است، امام صادق (علیه السلام) در جواب معلی دعایی را تعلیم فرمودند که در این نوشتار به فراز هایی از این دعا اشاره می کنیم.

نکاتی از لطف خدا !

بعضی گیاهان رونده اند یعنی یک گوشه باغچه می کاری، اما خیلی طول نمی کشد که تمام باغچه را پر می کند.کار خوب و صواب درست مثل گیاه رونده است و رشد کرده و پیش می رودکار بد و خلاف و ناصواب هم از همین دست است؛ درست مثل قطره ای از جوهر سیاه که روی صفحه سفید کاغذ و یا پارچه ای فرو می افتد، اما همانجا نمی ماند بلکه پیشروی کرده و جلو می رود. فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان لطف خدا این یک حقیقتی است که رفتارهای خوب و بد، عوامل و حقایقی ثابت نیستند بلکه درست مثل یک گیاه رونده اند؛ رشد می کنند و پیشروی کرده و جلو می روند؛ حقیقتی که در سورهیوسف به زیبایی تمام می توانی تماشا کنی. برادرها روزی یوسف را با خود به تفریح بردند و به چاه افکندند و نتیجه آن این شد که امروز برادر دیگر خود بنیامین را از دست دادند، پس این اتفاق ریشه در آن اتفاق ناگوار دارد. و به همین خاطر بود که تا یعقوب ماجرای بنیامین را شنید همان سخنی را تکرار کرد که در وقت از دست دادن یوسف گفته بود. آن روز:قَالَ بَل سَوَّلَتْ لَکمْ انفُسَکمْ أَمْراً: نفس شما کاری را در نظرتان بیاراست و امروز نیز همان را می گوید در حالیکه این بار به ظاهر آنان هیچ تقصیری نداشته اند اما یعقوب می خواهد بگوید: این ماجرا ریشه در همان ماجرا دارد. این سنتی است ثابت و همیشگی این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) براین اساس مطابق قوانین تكوینی که خداوند متعال بر جهان هستی حکم فرما کرده است، کار خوب و بد ما حتی در همین جهان نیز بر جسم و جان ما تأثیر می گذارد. رنج ها و مصیبت ها به رفتارهای خود انسان باز می گردد: «و ما أصابَکُم مِن مصیبةٍ فَبِما کسبت أیدیکم و یعفو عن کثیر» (شوری43)، آیه ی30) و حاصل نیکی و بدی برای خود انسان است: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»(الاسراء(17)، آیه ی7) وصول به لقای الهی و یا محرومیت از آن، در گرو انجام اعمال صالح و پرهیز از شرک است: «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»(کهف(18)، آیه ی110) حتی میانجی گری در اعمال حسنه و سیئه در زندگی تأثیر خودش را دارد: «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَكُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها» (نساء(4)، آیه ی85) این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) حتی داریم که در روز واپسین هر کسی، خودِ اعمال نیک یا ناپسندی را که انجام داده است، می یابد: «یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْس مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا...» (آل عمران (3)، آیه ی30) یعنی محل انژاس خوبی ها و بدی ها، نفس انسان است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا» (جاثیه (45)، آیه ی15). هرچند مقدار آن اعمال، اندک باشد: «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره * و من یعمل مثقال ذرة شراً یره» (الزلزله (99)، آیات 7-8) کلام آخر بازگشت اعمال و به معنایی دیگر رشد و نمو اعمال هر انسانی به سوی خود اوست و انسان ها ، بازتاب اعمال خویش را در دنیا و آخرت خواهند دید و چشید. البته ناگفته نماند که شرایط دنیا به سبب محدودیت هایش اجازه نمی دهد تا انسان ها همه بازتاب ها و پیامدها و آثار اعمال خویش را در دنیا ببینند ، از این روست که آخرت به عنوان جایگاه بهره مندی کامل انسان از کرده ها و اعمال خویش معرفی می شود. نحل آیه 111 و زمر آیه 70) منابع: سایت آیت الله احمد بهشتی کتاب باران حکمت؛ بیانات حجت الاسلام رنجبر رادیو قرآن

گره روی گره دیگران نیندازید!

خدمت به خلق خدا، در فرهنگ تعالیم قرآن و عترت، ارزش و ثواب فراوانی دارد. حتّی در روایات، دستگیری از دیگران و گره گشودن از مردم، نسبت به برخی اعمال عبادی نظیر حج یا عمره مستحب، از ثواب والاتری برخوردار است.

14سکانس از زندگی امام خمینی

این اولین باری است که شاه، اسم «روح‌الله خمینی» را می‌شنود. هر چه فکر می‌کند او را به خاطر نمی‌آورد.در این حال رئیس ساواک به یادش می‌آورد

برگی از درخت فضیلت

زندگی افتخارآمیز امام حسن مجتبی علیه السلام را می توان به دو بخش کلّی زیر تقسیم کرد:

فضایل امام مجتبی (علیه السلام) از نگاه دیگران

برترین و والاترین ویژگی جانشینان پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) دوری از هر گونه گناه و اشتباه و فراموشی است و داشتن این ویژگی برای او ضروری است؛ زیرا پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) او پاسدار شریعت و نگهبان قرآن و حجت بالغه خداوند در عالم هستی است و کسی که چنین وظیفه سنگینی بر عهده دارد، باید از همه آلایش های مادی و معنوی پاک باشد.

گره‌های زندگی از این جا شروع می‌شوند!

زندگی بافتن یک قالی است نه هر آن نقش و نگاری که خودت میخواهی، نقشه از پیش مشخص شده است تو در این بین فقط می بافی، نقشه را خوب ببین، خوب بباف، نکند آخر کار قالی بافته ات را نخرند.

3دستور اخلاقی امام علی علیه السلام

اى کمیل! هر روز را با یاد خدا آغاز کن و ذکر «لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ» را هر روز فراموش نکن، و توکّل بر خدا بکن (هر روز «تَوَکَّلت عَلَى الله» بگو) و همه روز یادى از ما کن (و صلوات بر ما بفرست). سپس به خودت و خانه ات و خانواده ات فوت کن. (با انجام این اعمال) به فضل خداوند از شرّ آن روز ایمن خواهى بود.

جرعه ای از زلال دریایی!

جوانی از اهل شام در جلسات علمی امام باقر(ع) ، زیاد حاضر می شد. روزی پس از پایان جلسه از میان جمع برخاست و گفت: سوگند به خدا من به جهت محبت شما در جلسه حاضر نمی شوم بلکه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست که در این محفل حاضر می شوم. امام لبخند زد و سکوت کرد. چند روز گذشت و خبری از جوان نشد. حضرت جویای حال او شد. یکی از یاران گفت: جوان شامی به شدت بیمار است.

سیدی از تبار آفتاب

آیت الله عبدالحسین دستغیب شیرازی» در عاشورای سال 1332 هجری قمری،1 در یکی از محله های قدیمی شیراز، به دنیا آمد.2خاندان او بیشتر از چهار قرن پیاپی به نام «دستغیب» شهرت داشتند3 و همواره مورد احترام و بزرگداشت مردم بودند

رنج های فاطمه علیها السلام از زبان علی علیه السلام

فاطمه و علی علیهما السلام دو یار همراه و دو ستاره آسمانی اند که برای نشان دادن راه آسمان چند روزی به زمین آمدند و سپس به آسمان بازگشتند . آن دو یار مهربان، نامهربانی ها و بی مهری های بی حسابی از خاکیان دیدند و بزرگوارانه از کنار مزاحمت های شب پره های مزاحم گذشتند . از این بی مهری ها و مزاحمت ها، حکایات فراوانی گفته اند و شنیده ایم، اما در این اوراق معدود، برآنیم تا از زبان تنها همتای زهرا، گوشه ای اندک از تلخی های رفته بر آن عزیز را بخوانیم و بدانیم . پیش از ذکر این تلخی ها، جملاتی چند در بلندای مقام آن زهره درخشنده را از زبان علی علیه السلام نقل می کنیم و سپس به بیان رنج های حضرت زهرا علیها السلام می پردازیم .

هدف از خلقت انسان در قرآن

از نظر قرآن جهان آفرينش بيهوده خلق نشده است؛ بلكه تمامى اجزا و عناصر آن براى هدف و غرض مشخصى خلق شده ‏اند.

مادری مهربان تر از خورشید

در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .

گوشه ای از ویژگی های شخصیتی امام هفتم علیه السلام

امام موسی بن جعفر علیه السلام در سپیده دم روز یکشنبه یا سه شنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 هجری قمری در «ابواء» - محلی میان مکه و مدینه - از کنیزی از سرزمین بربر (مغرب) یا اندلس (اسپانیا) به نام «حمیده » معروف به «حمیده بربریه، حمیده مغربیه، حمیده مصفاة » زاده شد و شهادت آن حضرت بنا بر قول مشهور در 25 رجب سال 183 ه . ق و به نقلی 186 ه . ق در بغداد در زندان هارون الرشید و به دستور وی بوده است .

آداب معاشرت از دیدگاه امام باقر علیه السلام

بهترین مردمان کسى است که بیشترین خیر را به هم نوعان خود برساند گرچه هیچ خیرى به او نرسیده باشد؛ و خود را از تمام افراد بى نیاز بداند و چشم داشتى به کسى نداشته باشد.

جرعه ای از زلال دریایی!

جوانی از اهل شام در جلسات علمی امام باقر(ع) ، زیاد حاضر می شد. روزی پس از پایان جلسه از میان جمع برخاست و گفت: سوگند به خدا من به جهت محبت شما در جلسه حاضر نمی شوم بلکه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست که در این محفل حاضر می شوم. امام لبخند زد و سکوت کرد. چند روز گذشت و خبری از جوان نشد. حضرت جویای حال او شد. یکی از یاران گفت: جوان شامی به شدت بیمار است.

قطره ای از علوم رضوی

جامی از شربت «سَویق»1 می نوشد و ذکرگویان، راه می افتد. سیمایش مصمم است و گام هایش استوار. آرام و مطمئن قدم برمی دارد. به محلّ ملاقات می رسد.

فقط یک زن بود که هم کفوش بود؛ فاطمه!

فاطمه، خیلی زود رفت و وصیت کرد که: «پس از من ازدواج کن»!

مادری مهربان تر از خورشید

در هر مرحله از مراحل زندگی وی، لایه ها و درسهای بزرگی نهفته است و با کالبدشکافی و موشکافیهای عمیق، می توان درسهای بزرگی آموخت و باید هم آموخت .

درسی از باغبان 110 ساله

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان خاطره زیبایی از یکی از سفرهای تبلیغی خود در خصوص پیرمردی یکصد و ده ساله نقل می کند.

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

برخی از اوصاف شیعیان در کلام باقر العلوم علیه السلام

همانطور که از مفهوم کلمه شیعه بر می آید، پیروی، تبعیّت و الگوپذیری از ائمه معصومین علیهم السلام در تمامی شؤونات زندگی، لازمه شیعه بودن است. در سخنان گهربار معصومین علیهم السلام خصوصیات و ویژگیهای یک پیرو واقعی بیان شده است تا بدین وسیله یادآور شوند که شیعه بودن صرفا با ادّعا و یا نامگذاری محقّق نمی شود؛

بانویی از حرم

قیام امام حسین (علیه السلام) و نهضت عاشورا سرلوحه بسیاری از نیكی ها، فضایل و افتخارات است.حادثه عظیم کربلا در طول تاریخ در جهات و ساحت های مختلف مورد مطالعه واقع شده و مواجه با ابهامات و پرسش هایی از سوی مورخین و اهل نظر بوده است.

سایه ای بر خورشید

این کودکی که از خیمه گاه زنان چون تیری از چله کمان گریخته و به سوی امام و عموی خویش حسین می دود عبدالله نام دارد، عبدالله بن حسن. او که از ابتدای کارزار از پشت پرچین کودکی نظاره گر صحنه بوده است، با به خاک افتادن هر شهید پا بر زمین کوبیده و بهانه میدان را گرفته است اما بزرگترها و به خصوص عمه اش زینب هر بار به علقه ای مادرانه و عاطفه ای ملتمسانه، راه را بر او بسته اند و او را پای بند خیمه ها کرده اند.

شیرین تر از عسل

شب است. چیزی به عاشورا نمانده است. امام حسین علیه السلام قلم ولایت به دست گرفته است و با جوهر وحی، سرنوشت صحابی را در عاشورا و جایگاهشان را در بهشت یکی یکی ترسیم می کند. اما پیش از آن چراغ خیمه را خاموش کرده است. نگاه مهربانش را بر زمین پهن کرده و آرام فرموده:

برشی از رمان واره عشق هشتم

سال جدید هجری فرا رسید. دویست و سه سال از هجرت آخرین پیام آور وحی می گذشت. آفتابِ تیرماه می تابید و نور و آتش می پراکند. سرزمین خراسان، با آن بیابان ها، تپه ها، رمل ها و نمکزارش در زیر آفتاب خفته بود. کاخ حمید بن قحطبه در میان باغ بزرگی می درخشید. درختان انار در قسمت شرقی، پرچینی ساخته بودند. آن روز، امام به عادت همیشه به مناسبت آغاز محرم روزه بود. ابری از اندوه عاشورایی بر چهره گندمگونش نشسته بود. درونش از یادآوری صحنه های کربلا آرامش نداشت. صحنه هایی همچون لحظه ای که حسین(علیه السلام) تشنه از اسب بر کرانه فرات، میان نواویس و کربلا بر زمین غلتید. امام به همنشینش ـ که اشعری قمی بود ـ فرمود: «ای سعد! از ما نزد شما قبری است؟»

جلوه ی از سیمای امام حسن عسکری

آنچه می خوانید، طرحی است از سیمای امام حسن عسکری یازدهمین مظهر ولایت الله بر جهانیان که به صورت گزیده و انتخابی از بحارالانوار و اصول کافی گردآوری شده است.

چگونه از راه دور به زیارت اهل‌قبور برویم؟

امسال به‌منظور پیشگیری از شیوع بیماری کرونا ، باید جز در موارد خاص و ضروری از خانه خارج نشده و زیارت حضوری اهل قبور را به زمان بعد از رفع این بیماری موکول کنیم. بهترین کار در این شرایط این است که هدایای خود را از خانه‌های خود برای اموات بفرستیم.

پرهیب عطوفت

گاه آدمی پاسخ یک بدی را با مهربانی می دهد و این پاسخ مهرورزانه او سبب تغییر رویه طرف مقابل می شود. امام کاظم «علیه السلام» را به دلیل این ویژگی به چنین لقبی خوانده اند

حساب رسی انسان از اعمال خویش

وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً «13»

برتر از هزار ماه

«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است 1 و «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است؛2 اما معنای اصطلاحی «قدر»، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن 3 و به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیزی «قدر» نام دارد.4

مردی در قله های رفیع نور

او را با ابهت و صلابتش می شناسیم، همان ابهت و صلابتی که کفار مکه همین که او را سوار بر اسب و در حال نزدیک شدن می دیدند، دست از آزار مسلمین بر می داشتند

شمه ای از کرامات امام صادق (ع)

در هفدهم ربیع الاول سال 83 ه . ق در مدینه منوره فرزندی پاک از سلاله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دیده به جهان گشود. نام او جعفر و کنیه اش ابا عبدالله بود، پدر ارجمندش امام محمدباقر علیه السلام پیشوای پنجم شیعیان و مادر گرامی اش ام فروة می باشد. (1) ایشان که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، سرپرستی و امامت شیعیان را به عهده داشتند، به القابی همچون صادق، صابر، فاضل و طاهر مشهور بودند.

دختری از بهشت

برای خانواده ی امام صادق (ع) روزهای قشنگی بود. یکی از نورانی ترین ستاره های خدا در خانه ی امام (ع) متولد شده بود. یکی از شیعیان که مهمان امام (ع) بود با کمال تعجب دید که امام (ع) در کنار گهواره نشسته و با نوزادی گفت وگو می کند. امام (ع) وقتی حیرت او را دید، لبخندی زد و فرمود: می خواهی تو هم با او سخن بگویی؟

پرواز از بالای برج

شب به نامردی کمین کرد مردی را که آمده بود تا بوی وفا را در کوچه های بی وفای کوفه تقسیم کند. مردی که پاسخ آمده بود نامه های بی صبری کوفیان را. کوفیانی که طاقتشان طاق شده بود.

تنها سفیر بازمانده از مردان

حضرت علی بن الحسین، امام سجاد علیه السلام در روز 5 شعبان یا 15 جمادی الاولی سال 38 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود و در 12 یا 18 و بنابر مشهور در 25 محرم سال 95 ه.ق در سن حدود 56 سالگی مسموم شده و به شهادت رسید، آن حضرت در واقعه کربلا 23 سال داشت، مرقد شریفش در مدینه در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی علیه السلام است.

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

واقعیت بعثت از دیدگاه شیعه

ماجرای بعثت بدان گونه که قبلا گذشت موضوعی نبود که یک فرد مسلمان معتقد به آن باشد، و پی برد که خاتم انبیا چگونه به مقام عالی پیغمبری رسیده است. ما پس از بررسی های لازم از مجموع نقل ها به این نتیجه رسیده ایم که آنچه در منابع شیعه و احادیث خاندان نبوت رسیده

عید قربان روز از خود گذشتن

برای روز عید نیز. اعمالی در نظرگرفته شده است که مسلمان را بیش از پیش در مسیر دریافت رحمت و مغفرت الهی قرار می دهد. این اعمال عبارتند از: طهارت (غسل) نماز عید، دعاهای مخصوص مانند دعای چهل و هشت و چهل و شش صحیفه سجادیه، دعای ندبه و قربانی کردن، خواندن تکبیر و...

پرواز از بالای برج

شب به نامردی کمین کرد مردی را که آمده بود تا بوی وفا را در کوچه های بی وفای کوفه تقسیم کند. مردی که پاسخ آمده بود نامه های بی صبری کوفیان را.

سری از اسرار

به محضر امام حسن عسکری، علیه السلام، مشرف شدم. می خواستم که از ایشان سؤال کنم که جانشین پس از آن امام همام، علیه السلام، کیست؟ بدون اینکه سؤال خود را مطرح کنم، حضرت، علیه السلام، خود فرمودند:

رنج های فاطمه علیها السلام از زبان علی علیه السلام

فاطمه و علی علیهما السلام دو یار همراه و دو ستاره آسمانی اند که برای نشان دادن راه آسمان چند روزی به زمین آمدند و سپس به آسمان بازگشتند .

فروغی از سیمای نهمین آفتاب

حکیمه خاتون دختر امام کاظم علیه السلام می فرمود:

دختری از بهشت

برای خانواده ی امام صادق (ع) روزهای قشنگی بود. یکی از نورانی ترین ستاره های خدا در خانه ی امام (ع) متولد شده بود. یکی از شیعیان که مهمان امام (ع) بود با کمال تعجب دید که امام (ع) در کنار گهواره نشسته و با نوزادی گفت وگو می کند.

چند چراغ از چهل چراغ امام

یکی از اسرار بزرگ عبادات و ریاضات شرعیه، آن است که بدن و قوای طبیعی و جنبه مُلک، تابع و مطیع روح گردد و اراده نفس در آنها مؤثر شود و ملکوت نفس بر مُلک غالب شود

حکایاتی از حیکم

زندگانی حضرت امام رضا علیه السلام پر است از لحظاتی نورانی و شگفت انگیز که دل شیفتگان را می برد. از کتاب «دیوان خدا» نوشته نعیمه دوستدار که براساس منابع موثق تدوین یافته چند داستان برگزیده ایم که تقدیم عاشقان اهل بیت علیهم السلام می کنیم:

غدیر از نگاه چهارده خورشید

اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذاری شده است: یکی حدیث ثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به مردم گوشزد کرد; دیگری حدیث غدیر. می توان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است.

چهل حدیث از امام حسن مجتبی (ع)

«خداوند متعال وجودی است که همه موجودات در نیازمندی و سختیها به او پناه می برند، بویژه هنگامی که امید از غیر او قطع گردد و همه وسائط و اسباب را ناچیز ببیند. ] یعنی فطرت خداشناسی، انسان را در تنگناها به سوی واجب الوجود هدایت می کند [این که می گویی: «بسم الله. . »؛ یعنی یاری و کمک می خواهم در همه کارهایم از خداوندی که عبادت (خضوع و کرنش) برای غیرش سزاوار نیست، او فریادرسی است که به هنگام دادخواهی دستگیری می نماید، و اگر کسی بخواندش پاسخ می گوید. »

طلوع خورشید از درون کعبه

آسمان جلال و شکوه خاصی داشت. در پهن دشت وسیعش افق و کرانه ای به چشم نمی خورد و سکوت اسرارآمیزی بر همه جا دامن گسترده بود.

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

ستاره ای در افق تاریک مغول

دورانی را در نظر بگیرید که در اثر حمله قومی فاقد فرهنگ به یکی از قدیمیترین و پیشرفته ترین تمدن های بشری، به وجود آمده است. عصری که در آن شمشیر حکم می راند و کتاب های علمی تا حد هیزم تنزل یافته،

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.

نوری که از افق حرا طلوع کرد

در ایام اللّه عید بزرگ مبعث، گذشته از جشن و سرور مهم ترین وظیفه، شناخت روح و پیام بعثت است. روح بعثت را در همان نخستین آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شد باید جستجو نمود و از کلیت آن طرح و برنامه سیادت و سعادت بشر را مهندسی کرد.