سفر تاریخی امام حسین(ع) سرآغاز نهضت عاشورا
برچسپ ها: تاریخ ، امام حسین ، محرم ، سفر ، عاشورا
28 رجب مصادف با وداع امام حسین(ع) با حرم جدش رسول خدا(ص) و عزیمت به سوی مکه و سپس کربلای معلاست. حضرت سید الشهدا (ع) هنگام خروج از مدینه می دانست که این سفر بازگشتی ندارد، در شب خروج از مدینه در کنار قبر پیامبر(ص) آمد و عرض کرد:«سلام بر توای رسول خدا(ص)، من حسین پسر فاطمه(س)، فرزند تو و فرزند دختر تو هستم و سبط توام که مرا در میان امتت جانشین خود کردی، بر این مردم گواه باش! مرا تنها گذاشتند و امر مرا تباه ساختند و به تو از دست این مردم شکایت می کنم تا به تو بپیوندم».
برای واکاوی فرازهای این سفر تاریخی گفت و گو کرده ایم با حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی، پژوهشگر تاریخ اسلام، عضو هیأت علمی گروه تاریخ اسلام موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و سرپرست گروه مورخان و نویسندگان کتاب تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا(ع) که در ادامه می خوانید.
جناب پیشوایی! همه ما جسته و گریخته مسایلی را در باب سفر امام حسین(ع) از مدینه به مکه در مسیر کربلا شنیده ایم، راز این سفر چه بود؟
- پس از مرگ معاویه در سال 60 هجری قمری فرزند وی یزید بر مسند حکومت نشست و در اولین اقدام تصمیم گرفت از کسانی بیعت بگیرد که در زمان حکومت پدرش، از بیعت سرپیچی کرده بودند که شاخص ترین آنها امام حسین(ع) بود. یزید بن معاویه به والی خود در مدینه(ولید بن عتبه بن ابی سفیان) نامه ای نوشت و او را امر کرد بدون هر گونه درنگ از امام حسین(ع) بیعت بگیرد.
ولید نیز همان شب حضرت را فراخواند و ضمن اعلام مرگ معاویه، درخواست یزید برای گرفتن بیعت از امام را به ایشان اعلام کرد. امام که می دانستند این درخواست برای مشروع جلوه دادن حاکمیت از سوی یزید مطرح شده است، پاسخ منفی دادند و از آنجا خارج شدند. حاکم مدینه عصر روز بعد از ملاقات امام(ع)، مأموران خود را به خانه حضرت(ع) فرستاد تا جواب ایشان را دریافت کند، امام(ع) آن شب را هم مهلت خواستند که با موافقت ولید همراه بود.
مدینه ناامن شده بود؛ از این رو حضرت(ع) تصمیم به ترک مدینه گرفت و همان شب یعنی 28 ماه رجب ـ مدینه را به قصد مکه ترک کردند. محمد بن حنفیه برادر امام حسین(ع) پس از اطلاع از سفر قریب الوقوع حضرت(ع)، خدمت ایشان آمد تا با حضرت خداحافظی کند. امام(ع) نیز وصیتنامه خود را خطاب به وی چنین نوشتند:... «به درستی که من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، قیام نکردم؛ بلکه برای تحقّق رستگاری و اصلاح امّت جدّم رسول خدا(ص) قیام نمودم. می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره جدّم محمّد(ص) و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار کنم....»
پس از این مساله امام به همراه فرزندان و اهل بیت خویش به جز برادرشان محمد بن حنفیه به سوی مکه حرکت کردند. ایشان هنگام خروج از مدینه این آیه شریفه را تلاوت می کردند: «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین؛ پس ترسان از شهر خارج شد در حالی که نگران [آینده] بود و گفت: پروردگارا! از این قوم ستمکار نجاتم بده.»
و حضرت چه تاریخی به مکه رسیدند و مدت اقامت ایشان در آنجا چقدر بود؟
- کاروان امام حسین(ع) پنج روز پس از خروج از مدینه در سوم شعبان سال شصت هجری، وارد شهر مکه شد و بیش از 4 ماه در این شهر اقامت داشتند. ساکنان مکه و زائران بیت ا... الحرام با شنیدن خبر ورود امام(ع) به مکه بسیار شادمان شدند. مردم، صبح و شام، نزد حضرت(ع) در رفت و آمد بودند و این مساله نگرانی و احساس خطرعبدا... بن زبیر را به همراه داشت، زیرا امید داشت مردم مکه با وی بیعت کنند و می دانست که تا امام حسین(ع) در مکه حضور دارند، کسی با او بیعت نمی کند. بنابراین تلاش کرد تا ضمن بیعت گرفتن از حضرت خوشنامی خود را در برابر یزید دوچندان کند.
زبیر که پایه های حاکمیت خود را سست تر از همیشه می دید و از گرفتن بیعت هم ناامید شده بود، تصمیم گرفت محیط را برای حضرت ناامن کند و حتی نقشه شهادت ایشان را طراحی کرد.
آن حضرت بر همین اساس به خاطر ناامنی مکه و حفظ شان و حرمت خانه خدا، تصمیم گرفتند حج را به عمره مفرده تبدیل کنند. احرام بستند و طواف و سعی و تقصیر انجام دادند و از احرام بیرون آمدند؛ زیرا بیم داشتند در مکه خون ایشان ریخته شود و پس از آن به همراه جمع خانواده راهی عراق شدند.
گویا پس از ورود ایشان به مکه نامه اهل کوفه برای حضرت تنظیم شد، در این زمینه چه نکاتی قابل طرح است؟
- درست است؛ پس از اقامت سیدالشهدا(ع) در مکه خبر بیعت نکردن ایشان با یزید به گوش مردم در اقصی نقاط سرزمین اسلامی از جمله کوفه رسید. دوستداران حضرت در منزل سلیمان بن صرد خزاعی جمع شدند و از مرگ معاویه خدا را شکر گفتند، سلیمان نیز به اهالی کوفه گفت: بدانید که معاویه ستمکار به هلاکت رسید و امام حسین (ع) به یزید بیعت نداده است و به سمت مکه معظمه شتافته و اگر می دانید که ایشان را یاری خواهید کرد و با دشمنان حضرت جهاد خواهید کرد، نامه ای بنویسید و او را بخواهید و اگر ضعف و ترس بر شما غالب است ودر یاری او سستی خواهید ورزید و آنچه شرط نیک خواهی است به عمل نخواهید آورد، او را فریب ندهید و او را به مهلکه نیندازید. اما اهالی کوفه گفتند: با دشمنانش می جنگیم در یاری او کشته خواهیم شد. بر این اساس سلیمان بن صرد خزاعی به نمایندگی از خیل مشتاق مردم نامه ای را با امضای 18 هزار نفر تنظیم و به محضر اباعبدالله الحسین(ع) ارسال کردند. آنها طی این نامه ها از حضرت دعوت کردند که به عراق برود تا زمینه های حکومت اسلامی در این منطقه با کمک آنها فراهم شود. در تمام مدتی که امام حسین(ع) در مکه حضور داشتند، سیل نامه ها همچنان ادامه داشت.
مهمترین پیام سیدالشهدا(ع) در این سفر تاریخی چه بود؟
- سومین پیشوای بر حق شیعه در این سفر تاریخی شایستگی حاکمیت امام معصوم را بر جامعه مسلمین تثبیت کردند و در تمامی لحظات سفر خود علاوه بر اینکه به ظلم و ستم بنی امیه اشاره می کنند، رهبری جامعه را شایسته اهل بیت(ع) می دانند، حضرت حتی در مواجهه با سپاه حر در نزدیکی کربلا پس از اقامه نماز عصر خطبه ای به این مضمون ایراد فرمودند: «ای مردم اگر از خدا می هراسید و حق را برای صاحب حق می دانید کاری کنید که هرچه بهتر و بیشتر خشنودی خدا را بدست آورید و ما آل محمد (ص) شایسته تریم بر امر ولایت(مردم) از عده ای که مدعی امامت و ولایت بر شما هستند، زیرا آنان جز ستم و دشمنی کار دیگری با شما نمی کنند و اگر از امامت ما بر خود کراهت دارید و حق ما را نشناخته و اکنون رأیتان بر خلاف اظهار نامه ها و فرستادگانتان می باشد من از تصمیم خود منصرف می شوم.»
امام در طول سفر تا شهادت خویش، بارها و بارها بر موضوع امامت تاکید داشتند، اگر حلقه اتصال جامعه به امام معصوم محکم شود، قطعا امر به معروف و نهی از منکر و سایر امور دینی که در پرده جهل و غفلت قرار گرفته، محقق خواهد شد.
مکتب انسان ساز حسینی درس های فراوانی برای همه ما دارد، از نگاه شما در شرایط حاضر کدام درس عاشورا ما را از گمراهی و تردید به سرمنزل رستگاری رهنمون می شود؟
- به نکته مهمی اشاره داشتید، زیرا عصر حاضر، دوران هجمه های غرب و استکبار جهانی است. انواع گروه های تکفیری، وهابی و انحرافی در میان مردم فساد می کنند و همه ما با پیروی از امامان معصوم(ع) خواهیم توانست از ورطه نابودی خود را نجات دهیم.
امام حسین(ع) مبنای دین را در یک جمله خلاصه کردند: «هیهات من الذله» یعنی ذلت و خواری از ما اهل بیت دور است. با توجه به این حجت متقن باقی مانده از امام معصوم باید تن به ذلت ندهیم، از کیان و مرزهای اسلام و مسلمین دفاع کنیم و از رهاوردهای قیام کربلا با عمل صالح پاسداری کنیم که قطعا پیروزی از آن سپاه حق است همانطور که قیام کربلا پس از قرنها دلهای عاشق بیشماری را از جای جای جهان به خود فرامی خواند.