شکوه قيام عاشــورا (قسمت اول)
برچسپ ها: عاشورا ، قيام ، شكوه
شکوه قيام عاشــورا (قسمت اول)
نويسنده:حجت الاسلام محسن قرائتی
زيبايي هاي قيام عاشــورا
حضرت زينب كبري(سلام الله علیها) پس از قیام عاشورا در جمله اي زیبا فرمودند (ما رأيت إلا جميــــلا)، من هر چه مي بينم زيبايي مي بينم اين يعني چه؟ زيبائي هاي كربلا چيست؟ (ما رأيت إلا جميــــلا) من در كربلا جز زيبايي نديدم، ما از كربلا هر چي مي بينيم تشنگي و دود و عطش است آنها سختي هايش است اما گاهي توي سختي زيبائي است يعني يك خانمي كه توي آشپزخانه زحمت مي كشد سخت است اما توي همين سختي برايش لذيذ است درد زايمان سخت است اما همين سختي را زنها آرزو مي كنند كه بچه دار شوند آنهايي كه بچه دار نمي شوند يك وزنه بردار يك وزنه اي را كه بلند مي كند خيلي سخت است به او فشار مي آيد اما همين وزنه برداشتن برايش لذيذ است يعني در عمق دردسرها... زيبائي ها در لابلاي سختي هاست شركت در كنكور سخت است وزنه برداشتن سخت است زايمان سخت است عمل جراحي سخت است دويدن سخت است بالا رفتن از كوه سخت است منتهي لابلاي سختي ها زيبائي است ما مي خواهيم منظور حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) از زيبائي های کربلا را بگوئيم.
اخلاص در حركت و تلاش
1- اخلاص، درباره امام حسين (عليـــه الســـلام) داريم كه مي گويد (دعوت إلي الله) دعوتت بسوي خدا بود (وفيت لله) براي خدا وفا كري (قمت لله) براي خدا قيام كردي (جاهدت في سبيل الله) در راه خدا جهاد كردي، يعني هر چي ديدم از برادرم خلوص ديدم براي اينكه رأي جمع كند براي اينكه مشهور شود، (چند وقت قبل يك دوستي از استاني آمد كه ده ميليون بودجه اي به من داده فلان تشكيلات و فلان وزارت خانه بروم تحقيق كنم كه عوامل ايجاد موج چيه؟! چه كنيم كه توي مملكت موج ايجاد كنيم، گفته اند برو پهلوي قرائتي حالا از آن استان آمده بود كه چطوري موج ايجاد كنيم؟! به او گفتم اين چه تحقيقي است؟ گفت به من ده ميليون داده اند گفتم بيخود داده اند، وزارت داده، وزارت هم بيخود كرده ما يكي از وظائف مان ايجاد موج نيست.) اگر مي بينيد كه امام حسين (عليـــه الســـلام) موج انداخت براي خدا قيام كرد خدا كار او را موجي كرد يعني بر موج قرار داد امام خميني نمي خواست كه موج ايجاد كند مي خواست كه به وظيفــه شرعي اش عمل كند منتهي حركت الهي او ايجاد موج كرد اصل موج به خودي خود ارزشي ندارد ما بايد براي خدا قيام كنيم حالا براي خدا گاهي وقتها مثلاً شما توي يك جلسه اي نشسته اي بعد مي بيني كه در اين جلسه دارند حرفهاي بدي مي زنند جلسه گناه است براي اينكه فكر مي كني خدا از نشستن شما راضي نيست بلند مي شوي و مي روي منتهي وقتي بلند شدي و رفتي ممكن است جلسه به هم بخورد و موجي هم ايجاد بشود اما شما به قصد موج اين كار را نكردي.
( حضرت امام مي فرمود من رفتم مكه كتاب بخرم از كتابفروشي كتاب را خريدم تا رفتم به او پول بدهم صداي اذان بلند شد پول را نگرفت گفتم پول را بگير گفت مگر نمي بيني كه اذان است وقت اذان معامله ممنوع است گفتم بابا اين پول را بگير گرفتن پول دو ثانيه طول مي كشد گفت نه، باشد براي بعد خوب عمل يك كتابفروش در مكه در مغز امام ايجاد موج مي كند بعد امام مي آيد اينرا نقل مي كند در زندگي خودش هم چه بسا تحت تاثير قرار مي گيرد گاهي يك حركت ايجاد موج مي كند وظيفــه ما ايجاد موج نيست. خلاصه نشست يك نواري هم گذاشت ما حدود چهل دقيقه صحبت كرديم كساني كه در تاريخ ايجاد موج كرده اند و موج آنها هم ثابت مانده است اينها هيچكدام براي هوي و هوس ايجاد موج... ابراهيم ايجاد موج كرد تبر برداشت رفت توي بتخانه و بت ها را كوبيد آتش افتادن ابراهيم ايجاد موج بود. حضرت ابراهيم مامور مي شود كه بچه اش را بخواباند چاقو بگذارد تا چاقو را گذاشت خدا گفت نمي خواهم كشته بشود مي خواستم دل از بچه بكني ديدم دل كندي آفرين اين حركت ايجاد موج كرد الان همه حاجي ها كه گوسفند مي خوابانند به ياد ابرهيم گوسفند مي كشند. ما بايد به فكر خدا باشيم آنوقت كار خدايي را خدا به آن بركت مي دهد نبايد حساب كنيم يك خانه اي بسازم كه هر كس مي آيد يك سوت بكشد اين خانه اي ما به قصد جلوه مي سازيم اين خانه ها فكر مي كنيم كه به قصد ايجاد موج است در دل افراد فحش مي دهند مي گويند از كجا آورده؟ مي خواهد چه كند؟ چقدر غافل است؟ كي چي، در كنار اين كاخ ها چه فقرايي هستند، يك موتور سوار چرخ جلويش را... تك چرخ مي زند يا مي رود؟ مي زند، تك چرخ مي زند، خوب اين توي دنياي خيال ذهن ها را به خودش متوجه مي كند، توي دنياي خيال هر كس او را مي بيند مي گويد اين الان مي افتد و خون ريزي مغزي مي كند يك خانواده اي را فلج مي كند خودش را هم بدبخت مي كند يعني عقلا به او فحش مي دهند عقلا كارش را توبيخ مي كنند ولي توي دنياي خودش دارد ايجاد موج مي كند يك خانمي كه خودش را آرايش مي كند و مي آيد توي خيابان به نظر خودش همه چشم ها به او هستند اما همين امروز يعني حدود دو ساعت پيش بحث ازدواج شد يكي گفت آقا من اين دخترهايي كه توي خيابان آرايش مي كنند را نمي خواهم به اينها... كسي كه مي خواهد كه نگاهش كنند يك افرادي هم به او نگاه مي كنند و وقتي به او نگاه كردند معلوم نيست كه حالا چه جوري مي شود من مي خواهم دختري بگيرم كه كسي به او نگاه نكرده باشد يا حداقل به او نگاه كرده باشد يا اگر نگاه به او كرده اند به قصد لذت نگاهش نكرده باشند يعني اين دختر به نظر خودش با اين لباس آمد ايجاد موج كرد) اجمالاً رمز اينكه كربلا موج افتاد آن خلوص بود.
تشكر از نعمت هاي الهي
2- تشكر از خداوند، بعضي از اين سرداران و بزرگاني كه توي جبهه بودند و الان شيميايي هستند يا شهيد شده اند با آنها كه مصاحبه مي كردند مي گفتند الحمدلله رب العالمين، هر كاري كردند كه شكايت كند شكايت نكرد.
(اللهم إني احمدك) خدايا من تو را حمد مي كنم (علي أن اكرمتنا بالنبوه علمتنا القرآن) به ما كرامت دادي به ما قرآن ياد دادي (فهمتنا في الدين) دين را به ما فهماندي، اينها جزو مقتل ابي مخنف است، درست است كه ما تكه تكه شديم بدنمان سوراخ سوراخ شد اما كرامت داريم علم قرآن داريم فهم دين داريم آنكه سوراخ شد پوست بدنم شد اما دين و عزت من سوراخ نشد.
يك دعا داريم كه مي گويد (لا تجعل مصيبتنا في ديننا) مصيبت من را در دينم قرار نده، شخصي از يك بزرگواري مشورت كرد يا استخاره كرد برود فلان سفر گفت نرو رفت و سود خوبي پيدا كرد برگشت گفت آقا شما گفتي نرو اما ما رفتيم و پولدار هم شديم آقا گفت خوب شما توي اين سفر يادت هست كه فلان روز نمازت قضا شد؟ گفت بله، گفت كل سود تو به نماز قضايت نمي ارزد گاهي وقتها آدم دروغ مي گويد يك چيزي هم گيرش مي آيد اما چه از دست داد و چه گرفت؟ بايد ديد كه چي داديم و چي گرفتيم.
يك كسي هر جا مي رسد راحت مي خورد انگار مال پدرش است بعد هم مي گويد خدا خلق كرده پهلوي خودش فكر مي كند كه خوشرويي است اما وقتي مردم به او نگاه مي كنند مي گويند بردار قايم كن الان مي آيد و مي خورد يعني... گاهي يك بازاري فكر مي كند تاريخ را به روزي بزند كه به جمعه بيفتد كه بانك ها تعطيل بشود يك روز هم يك روز است خوب وقتي دو تا چك اش را به جمعه انداخت مي گويد مواظب باش كه چك را به چه تاريخي مي نويسد تاريخ را تطبيق كن ما گاهي فكر مي كنيم كه زرنگي است اما اعتبارمان و زرنگي مان سخاوتمان... بدن تكه تكه شد علم قرآن فهم دين اينها مهم است.
صداقت در گفتار و عمل
3- هماهنگي گفتار و رفتار: فطرت هر انساني بدش مي آيد كه گفتار و رفتار از هم جدا باشد (قلت صادقا قتلت صديقا) به به، به به، حسين جان حرف كه مي زني راستش را مي گويي شهيد شدي (صديقا) يعني كسي كه حرفش و قلبش و مغزش و عملش ظاهرش و باطن اش يكي باشد، بيان صداقت دارد... هماهنگي خيلي زيبا است شما كسي را كه ظاهر و باطن اش يكي است مي گويي من اينرا خيلي دوست دارم اين همين است كه هست پس و پيش ندارد تاب ندارد هر انساني از آدم صادق خوشش مي آيد زيبائي ها...
استقلال در عقيده و عمل
4- جو ناپذيري: آمدند پهلوي پيغمبر گفتند آقا چي مي خواهي؟پول مي خواهي به تو پول مي دهيم مي خواهي ازدواج كني، بهترين دخترهاي مكه را به تو مي دهيم پُست مي خواهي؟ مي خواهي تو را كليد دارد كعبه كنيم فرمود خورشيد را يك دست من بدهيد و ماه را در دست ديگر دست از هدفم برنمي دارم اينطور نيست كه عقربك روح من با پول بالا و پائين برود.
(در جلسه اي بودم خيلي هم جلسه اي مهمي بود خيلي جلسهي باعظمتي بود خيلي باعظمت بود خيلي جلسهي مهمي بود آيت الله صافي از علما و مراجع قم توي آن جلسه بودند براي افتتاح آن جلسه سرود جمهوري اسلامي زده شد همه بلند شدند آيت الله صافي گفت حالا بلند شدن به احترام سرود خوب است اما حالا من پيرمرد حالا دليلي ندارد... نشست، البته ايشان با انقلاب مسئله اي ندارد منتهي گفت من يك پيرمرد هشتاد ساله بخاطر اين سرود با اين درد پا بلند شوم چون پايش هم درد مي كند در همان جلسه يك كسي مقاله خواند توي مقاله اش دو بار اسم امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) را برد با زحمت خودش را بلند كرد و ايستاد همه نشسته بودند اين تنهايي بلند شد من خيلي از اين رفتار... اين پيرمرد دو بار به سختي بخاطر امام زمان بلند شد گفت من براي امام زمان بلند شوم ثواب دارد براي سرود ايستادند كار خوبي است كار ملي است خوب است اما به قيمتي كه من پيرمرد بلند شوم... اما امام زمان مي ارزد كه آدم خودكشي كند اينكه همه ديدند اين تنهايي بلند شد و ايستاد جلسه هم حدوداً دو هزار نفر توي آن بودند دو هزار نفري كه همه مسئولين بودند از همه ايران جمع شده بودند من ديدم عجب! پيرمرد ذره اي جو او را تكان نمي دهد همه نشسته اند اين تنهايي بلند شد همه بلند شدند اين تنهايي نشست اينكه مي گوئيم همه اين فيلم را مي بينند من هم ببينم بابا تو امتحان داري بلند شو برو كسي كه فردا امتحان دارد مي نشيند و فيلم مي بيند ضربه علمي به خودش مي زند و ضربه علمي به سرنوشتش مي زند اين فيلم ها هميشه هست اين جو ناپذيري....)
قرآن مي فرمايد حسين جان! (لم تأخذك) نگرفت تو را (في الله) در راه خدا (لومـــ( لائم) يعني ملامت ملامت كنندگان در تو اثر نكرد. رهبر جو ناپذير خود امام بود امام در يكي از بياناتش گفت اگر خميني تنها بماند سر آشتي با آمريكا خم نخواهم كرد خيلي ارعاب به وجود آوردند من خودم از امام شنيدم كه فرمود والله نترسيدم با اينكه جو يك جوي بود كه همه مي ترسيدند اين جو ناپذيري خيلي مهم است نه اينكه خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو سيگار بده بكشيم برويم ترياك بياوريم اين فيلم را ببينيم بابا همه فُكلي شدند ما هم فكلي مي شويم بابا مهريه پانصد سكه است ما چي كمتر از پانصد سكه داريم؟ امروز يك كسي آمده بود نهضت سواد آموزي مي گفت والله من حاضرم دخترم را به چهارده سكه بدهم به فاميل بدهم ولي... (صلواتي بفرستيد) حاضرم دخترم را به چهارده سكه بدهم داماد را قبول دارم پسنديده ام اما همه مي گويند همه فاميل چند صد سكه مي گويند ما چي از او كمتر داريم همينطور موج او را مي برد اگر همه هم مهر را بالا بردند شما روي پاي خودت بايست اگر همه هم دروغ گفتند شما راست بگو اگر همه حرام خور شدند شما به فكر لقمــه حلال باش اين جو ناپذيري يك ارزش است.
چهل و سه تا راديو به امام جسارت مي كرد ذره اي در روح امام اثر نكرد در اندونزي داشتم مي رفتم وارد يك پاساژي شدم پاساژ به نظرم هفت هشت طبقه بود ده روز من آنجا بودم روز آخر گفتند اينجا يك ديدني هايي دارد برويم ببينيم رفتيم خيابانها و پاساژها يك باغ وحش داشت گفتند اينجا ديدني است تا وارد شدم ديدم يك خانم اندونزي جلوي ما يك مرتبه نگاه به ساعتش كرد كيف اش را باز كرد يك سجاده انداخت و مشغول نماز شد وسط پاساژ... من هر چه فكر كردم آقاي قرائتي تو كه تبليغ نماز مي كني در ايران مردش هستي يكمرتبه متوجه شده اي نمازت دارد قضا مي شود وسط پاساژ نماز بخواني گفتم نه من وسط پاساژ نماز نمي خوانم من ممكن است بگويم آقا اين پشت ها چيزي نيست... مثل آنهايي كه مي خواهند ترياك بكشند قايم مي شوند يعني من شهامت اينكه وسط پاساژ نماز بخوانم را ندارم ماشاءالله اين خانم اندونزيايي. اين زيباست كه آدم صحنه هايي را ببيند كه تنهايي قيام مي كند همه پاي فيلم مي نشينند من بروم كتابخانه همه اين حرف را بزنند من نمي زنم همه غيبت كرديد من غيبت نمي كنم همه اين غذا را خورديد من نمي خورم جو ناپذيري يك ارزش است.
اعتماد و توكل به خداوند
5- توكل و اعتماد: از چيزهايي كه در كربلا جلوه داشت اين بود چون امام حسين (عليـــه الســـلام) روز عاشورا فرمود (إني توكلت علي الله ربي و ربكم) سيل مشكلات در محاصره اقتصادي آب، در محاصره نظامي هفتاد و دو نفر در محاصره سي هزار نفر، خودش را نباخت توكل كرد.
6- قاطعيت: ما بايد خيلي كربلا را... منتهي حالا هيئت هاي عزاداري فقط با يك مراسمي يك طبلي و دهلي و مدحي و سينه زني، نمي گويم اينها نباشد اينها باشد ولي ببينيم زيبائي ها چيه، قاطعيت، فرمود (لا اُجيبهم إلي شيء مما يريدون) من هرگز به خواستــه اينها تن در نمي دهم اينها مي خواهند من تسليم بشوم محال است كه تسليم بشوم حسين تسليم يزيد بشود؟ محال است، (حتي ألقي الله تعالي و أنا مخضب بدمي) تا اين ريشم را با خونم رنگ نكنم جواب نخواهم داد يعني وقتي اينها مي خواهند كه من سرم بريده بشود و خونم با ريشم قاطي بشود امكان ندارد تسليم بشوم يعني سر مي دهم تن به ذلت نمي دهم زير سم اسب مي روم زير بار زور نمي روم.
7- شهامت: درباره شهامت در فروع كافي داريم حسين جان! (اشهد انك قد بلغت ان الله) تا جايي كه مي گويد (و لم تخش احداً) از احدي نترسيدي. موج مي آيد اما من تسليم موج ها نمي شوم خودم را به غير خدا نمي فروشم فقط اخلاص اينها گوشه هايي از زيبايي كربلا است.
خدايا، من تقاضا مي كنم از عزاداران عزيز اين عزاداري سرمايه اي است اينرا هيچ كشوري ندارد يك يا حسين بگو پنجاه ميليون مي ريزند توي خيابان نه تبصره مي خواهد نه آئين نامه مي خواهد نه اضافه كار مي خواهد نه حق مأموريت مي خواهد با وجودشان پنجاه ميليون مي آيند همين پنجاه ميليون براي سالگرد جد و پدرشان حاضر نيستند سالگرد بگيرند ولي هزار و سيصدمين سالگرد امام حسين (عليـــه الســـلام) را مي گيرند اين خيلي سرمايه است از آن استفاده كنيد مردم از پوست پرتغال مربا درست مي كنند ما از اين عاشورا خيلي مي توانيم سرمايه گذاري كنيم بعد همه خطوط با هم هستند يكي نمي گويد آقا تو چپي هستي يا راستي مدرك تو ليسانس است يا دكترا قصاب و نانوا و آيت الله همه با هم مي گويند حسين حسين يعني همه خطوط يكي مي شوند يك سرمايه است بدون تشريفات همه مي ريزند توي خيابان يك سرمايه است محور همه حسين (عليـــه الســـلام) است يك سرمايه است شعارهاي حسين (عليـــه الســـلام) امروز بشر را نجات مي دهد (هيهات منّا الذلــــ() شعاري است كه امروز جامعه را نجات مي دهد اخلاص جامعه را نجات مي دهد توكل جامعه را نجات مي دهد قاطعيت جامعه را نجات مي دهد شهامت جامعه را نجات مي دهد جو ناپذيري جامعه را نجات مي دهد يعني تمام كارهاي امام حسين (عليـــه الســـلام) الان نجات بخش است ما اين مكتب نجات بخش را با يكسري مراسم خشك پوكِ پوچ قانع نباشيم ولذا هم منبري ها به جاي سخنراني حرفهايشان را جمع و جور كنند بيشتر آيه و حديث بخوانند هم مداح ها شعرهايشان پر محتوا باشد هم جلسات عزاداري تشريفاتي نشود كه هر كس پول دارد برود بالا بنشيند هر كس بچه است راهش ندهند زن و مرد با هم باشند من بسياري از جلسات ديده ام كه مردها را مي برند تو و به زنها مي گويند كه توي كوچه بنشينيد قالي زير پاي مردها است به زنها مي گويند بعداً شام بخوريد تحقير نبايد باشد زن و مرد بايد يك جور باشد بچه و بزرگ يك جور باشد جلسه ها تا آخر شب طول نكشد بلندگوها همسايه ها را اذيت نكند عزاداري مستحب است مردم آزاري حرام است اگر بلندگوي ما همسايه ها را اذيت كند حرام است اين دقتها بايد بشود. مراعات بهداشت را بكنيد نگوئيد آقا من نذر كرده ام يك شتر وسط راه بكشم قربانت بروم اين نذر تو درست نيست شتري كه توي راه مي كشي خون آن ترشح پيدا مي كند همه مردم يا نجس مي شوند يا بچه ها مي ترسند يا شتر رم مي كند اصلاً اين نذر تو شرعاً واقع نمي شود مثل اينكه آدم بگويد نذر مي كنم سرم را بزنم به ديوار من قسم خورده ام كه سرم را بزنم به ديوار اگر شما قسم خوردي كه سرت را بزني به ديوار كه نمي تواني سرت را به ديوار بزني هويدا مي گفت ما قسم خورده ايم كه نسبت به شاه وفادار باشيم كار بد را قسم هم بخوري فايده اي ندارد نذر هم بكنيد فايده اي ندارد مراعات بهداشت مراعات همسايه محتواي سخنراني و مداحي توي مجالس امام حسين (عليـــه الســـلام) سيگار نكشيم هوا مال همه است حق همه را از بين مي بريم اين دقت ها بايد بشود تا از اين گنج فضائل ما استفاده بكنيم.
منبع: درسهایی از قرآن