آیا شب قدر با اختیار سازگاری دارد؟
نویسنده : سید سعید لواسانی
می گویند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از خیر و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آینده با آن مواجه می شوند، تقدیر و معین می گردد . اگر چنین باشد، هر کس سرنوشتش تا سال آینده مشخص است . بنابراین، در دایره همین سرنوشت معین حرکت می کند و اختیاری از خود ندارد; زیرا با توجه به سرنوشتی که در شب قدر برایش رقم خورده، حرکت کرده است . بنابراین، زندگی جبر مطلق است; مخصوصا با عنایت به این که شب قدر هر سال تکرار می شود، انسان از ولادت تا مرگ در سرنوشتی از پیش تعیین شده حرکت می کند; اختیاری از خود ندارد و مانند عروسک خیمه شب بازی، اختیارش دست کسی است که او را به بازی گرفته است . آیا چنین نیست؟
برای پاسخ به پرسش دقیق شما اشاره به چند مساله ضرورت دارد:
1 . منظور از شب قدر چیست؟
شب قدر یکی از شب های دهه آخر ماه رمضان است . طبق روایات ما، یکی از شب های نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیاد بیست و سوم ماه مبارک رمضان، شب قدر است . (1) در این شب که شب نزول قرآن به شمار می آید، امور خیر و شر مردم و ولادت و مرگ و روزی و حج و طاعت و گناه و خلاصه هر حادثه ای که در طول سال واقع می شود، تقدیر می گردد . (2) شب قدر همیشه و هر سال تکرار می شود . عبادت در آن شب فضیلت فراوان دارد و در نیکویی سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است . (3) در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه می شود و وی از سرنوشت خود و دیگران با خبر می گردد . امام باقر - سلام الله علیه - می فرماید: "انه ینزل فی لیلة القدر الی ولی الامر تفسیر الامور سنة سنة، یؤمر فی امر نفسه بکذا و کذا و فی امر الناس بکذا و کذا; در شب قدر به ولی امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل می شود و وی درباره خویش و دیگر مردمان مامور به دستورهایی می شود . " (4)
پس شب قدر شبی است که (1) قرآن در آن نازل شده است، (2) حوادث سال آینده در آن تقدیر می شود، (3) این حوادث بر امام زمان - روحی فداه - عرضه و آن حضرت مامور به کارهایی می گردد . بنابراین، می توان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازه گیری و شب تعیین حوادث جهان ماده است .
2 . معنای قدر و تقدیر چیست؟
قدر در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است . (5) تقدیر نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است . (6) اما معنای اصطلاحی قدر عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن; (7) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیز قدر نام دارد . (8) یعنی در نظام آفرینش هر چیزی اندازه ای خاص دارد و هیچ چیز بی حساب و کتاب نیست . جهان حساب و کتاب دارد، بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده و گذشته و حال و آینده آن با هم ارتباط دارد . استاد مطهری در تعریف قدر می فرماید: " . . . قدر به معنای اندازه و تعیین است . . . حوادث جهان . . . از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آن ها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الاهی است . " (9) پس در یک کلام قدر به معنای ویژگی های طبیعی و جسمانی چیزها است که شامل اندازه و حدود و طول و عرض و موقعیت های مکانی و زمانی آن ها می گردد و تمام موجودات مادی و طبیعی را در بر می گیرد . این معنا از روایات استفاده می شود; چنان که در روایتی از امام رضا - سلام الله علیه - پرسیده شد: معنای قدر چیست؟ فرمود: "تقدیر الشی ء طوله و عرضه; اندازه گیری هر چیز اعم از طول و عرض آن (10) در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معنای قدر فرمود: "هندسة شی ء من طول و العرض و البقاء; اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا . " (11)
بنابراین، معنای تقدیر الاهی این است که در جهان مادی آفریده ها از حیث هستی و آثار و و یژگی هایشان محدوده ای خاص دارند . این محدوده با اموری خاص مرتبط است; اموری که علت ها و شرایط آن ها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستی و آثار و ویژگی های موجودات مادی نیز متفاوت است . هر موجود مادی به وسیله قالب هایی از داخل و خارج اندازه گیری و قالب گیری می شود . این قالب حدود یعنی طول و عرض و شکل و رنگ و موقعیت مکانی و زمانی و سایر عوارض و ویژگی های مادی آن به شمار می آید . پس معنای تقدیر الاهی در موجودات مادی یعنی هدایت آن ها به سوی مسیر هستی شان که برای آن ها مقدر گردیده است و در آن قالب گیری شده اند . (12)
3 . تعبیر فلسفی قدر، اصل علیت است . "اصل علیت همان پیوند ضروری و قطعی حوادث با یکدیگر و این که هر حادثه ای تحتم و قطعیت ضروری و قطعی خود را و همچنین تقدر و خصوصیات وجودی خود را از امری یا اموری مقدم بر خود گرفته است . (13) اصل علیت عمومی و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرما است و هر حادثی، ضرورت و قطعیت وجود خود را و همچنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستی میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودی و علل متقدمه او هست . " (14) اما علل موجودات مادی ترکیبی از فاعل و ماده و شرایط و عدم موانع است که هر یک تاثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تاثیرها قالب وجودی خاصی را شکل می دهند . اگر تمام این علل و شرایط و عدم موانع کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته می شود و معلول خود را ضرورت و وجود می دهد که از آن در متون دینی به قضای الاهی تعبیر می شود . اما هر موجودی با توجه به علل و شرایط خود قالبی خاص دارد که عوارض و ویژگی های وجودی اش را می سازد و در متون دینی از آن به قدر الاهی تعبیر می شود . پس این که می گویند در شب قدر همه مقدرات تقدیر می گردد، معنایش آن است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده روشن و اندازه گیری می شود . این اندازه گیری حتمی نیست; زیرا در عالم طبیعت رخ می دهد که جهان تغییر است و شرایط و موانعی خاص دارد . در این عالم، وجود اشیا تنها در صورتی قطعیت می یابد که علت تامه شان موجود شود; یعنی تمام شرایط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نیز تاثیر بخشد . (15)
با توجه به مقدمه فوق، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و کردار اختیاری آن ها روشن می شود . قدر یعنی پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر این پیوند دقیقا اندازه گیری می گردد . اولا، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر می شود; و ثانیا، رابطه این پدیده ها با علل خود روشن می گردد . خداوند متعال چنان مقدر کرده است که بین اشیا رابطه ای خاص برقرار باشد; مثلا بین عزت و دفاع از کیان و ذلت و پذیرش ستم . هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز می شود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل می گردد . این تقدیر الاهی است . یا بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترک بعضی گناهان مثل قطع صله رحم و دادن صدقه رابطه بر قرار کرده و فرموده است: هر کس طول عمر می خواهد باید در این قالب قرار گیرد . آن که این شرایط را مهیا کرد، طول عمر می یابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه می گردد . پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه که همان تقدیر الاهی است، رابطه مستقیم وجود دارد . انسان تا زنده است، جاده ای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار کمیل بن زیاد نخعی، که صاحب سر امیر مؤمنان - سلام الله علیه - می گردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعی، قاتل فرزندان مسلم، می شود . دو برادر از یک پدر و مادر، یکی سعید و دیگری شقی . پس معنای صحیح تقدیر الاهی این است: آن که با حسن اختیار خود به جاده صواب رفت، کمیل می شود و آن که با سوء اختیار خود به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث می گردد . بین تقدیر الاهی و اختیار آدمی هیچ منافاتی وجود ندارد، زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است و قدر جانشین اراده و اختیار آدمی نمی شود تا همچون عروسک خیمه شب بازی جلوه کند . در کردار اختیاری، بین کردار و تقدیر رابطه مستقیم از نوع رابطه شرایط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختیاری ما، یکی از عوامل و اسباب و علل، فعل اختیاری انسان است .
دیدیم که جهان بر اساس نظم ریاضی برپا شده است و هر پدیده ای علت و سبب خاص دارد . تاثیر آتش گرما و سوختن است و تاثیر آب سرما و خاموش کردن . ما به دلیل این که در بند زندگانی مادی محصوریم، از گذشته و حال و آینده بی خبریم و جریان حوادث و پدیده ها برایمان نامعلوم است و گرنه تقدیر الاهی بی حساب و کتاب نیست و بر اساس نظمی خاص قرار دارد . آن که با حسن اختیار خود کردار نیک انجام دهد یا مخلصانه دعایی بخواند، نتیجه آن را در این جهان می بیند و آن که بر اثر سوء اختیار گناهی مرتکب شود، نتیجه تلخ آن را می چشد .
پس این که فرموده اند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از مرگ و زندگی و ولادت و زیارت و . . . تقدیر می شود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است که اختیار یکی از علل و شرایط آن به شمار می آید . به این دلیل است که سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده داری و عبادت و دعا سپری کنید، تا این عمل در آن شب خاص که از هزار شب برتر است، شرایط نزول فیض الاهی را فراهم آورد . چنین نیست که اگر کسی در طول سال کاری انجام داد، این تقدیر را تغییر ندهد; زیرا تقدیر تغییرپذیر است و با توجه به مقدمات آن تغییر می کند .
نکته آخر این که خداوند می داند هر چیز در زمان و مکان خاص به چه صورت و با توجه به کدام شرایط و علل تحقق می یابد و می داند که فلان انسان با اختیار خود، کاری خاص انجام می دهد . فعل اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن متعلق علم ازلی خداوند است که در شب قدر و بلکه در تمام زمان ها به امام زمان - سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف - منتقل می شود . این امر با اختیار منافات ندارد و حتی بر آن تاکید می ورزد; مثلا معلم کاردان و مجرب به خوبی می داند کدام یک از دانش آموزانش به دلیل تلاش فردی و استعداد لازم با رتبه بالا قبول می شود و کدام یک به دلیل تلاش یا استعداد کم تر در حد متوسط نمره می آورد و کدام یک به دلیل تنبلی تجدید می شود . علم معلم به دلیل علم او به علت ها است و نفی کننده تلاش دانش آموزانش نیست . در شب قدر همه کردار اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن مقدر و اندازه گیری و قالب بندی می شود . خدای عالم به علت ها، بر اساس نظم خود ساخته، اشیای این جهان را برنامه ریزی می کند و اختیار یکی از مبادی این جهان مادی است . (16)
پی نوشت ها:
1 . اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومی اصفهانی، ج 1، ص 312 و 313 و 374 و 375 .
2 . الکافی، کلینی، ج 4، ص 157 .
3 . المراقبات، ملکی تبریزی، ص، 237- 252 .
4 . الکافی، ج 1، ص 248 .
5 . قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج 5، ص 246 و 247 .
6 . همان، ص 248 .
7 . المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج 12 ص 150 و 151 .
8 . همان، ج 19، ص 101 .
9 . انسان و سرنوشت، شهید مطهری، ص 52 .
10 . المحاسن البرقی، ج 1، ص 244 .
11 . بحار الانوار، ج 5، ص 122 .
12 . المیزان، ج 19، ص 101- 103 .
13 . انسان و سرنوشت، ص 53 .
14 . همان، ص 55 و 56 .
15 . برای مطالعه بیش تر بحث حاضر به ویژه از دیدگاه فلسفی نگا: انسان و سرنوشت اثر متفکر شهید استاد مطهری
16 . درباره علم پیشین خداوند و اختیار انسان، نگا: علم پیشین الاهی و اختیار انسان اثر محمد سعیدی مهر، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی .