دوباره بوی هیزم بوی آتش

برچسپ ها: فاطمیه ، بوی ، خون ، دوباره

Print Friendly and PDF

مشامم پر ز بوی فاطمیه

غلاف و میخ و خون و تازیانه

خروشد از سبوی فاطمیه

سؤالی بی جواب از کوچه دارم

چرا نیلی است روی فاطمیه

میان کوچه ها بی آبرو شد

تمام آبروی فاطمیه

تمام شعله های خشم تاریخ

هجوم آورده سوی فاطمیه

غم تنهایی مولی نشسته

چو بغضی در گلوی فاطمیه

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

پاسخ به شبهه ای درباره ایام فاطمیه

چرا حضرت زهرا(علیهاالسلام) پشت درب رفتند؟!

«فاطمه بضعه منی»

جایگاه ویژه و گستردگی فضایل حضرت فاطمه زهرا(س) در قرآن و احادیث بسیار چشمگیر است. این مقاله با تبیین، تحلیل و نقد دیدگاه های دانشمندان اهل تسنن و شیعه در زمینه حدیث «فاطمه بضعه منی» که به صورت های گوناگون در جوامع روایی اهل تسنن و شیعه از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است، به اثبات و تبیین گسترده و قلمرو عصمت فاطمه زهرا(س) پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که از میان تفسیرها و خوانش های گوناگون از این حدیث، برمی آید که فاطمه زهرا(س) در تمامی کمالات به جز نبوت و رسالت وارث کمالات نبوی است و با توجه به پس گزاره های متعدد حدیث نه تنها از این حدیث، عصمت فاطمه زهرا(س) از گناه و انجام عمل مکروه و ترک اولی که عصمت آن حضرت از هر گونه تمایل و صفت نفسانی ناپسند که مورد خشنودی خداوند نیست، اثبات می گردد

دوباره بوی هیزم بوی آتش

دوباره بوی هیزم بوی آتش مشامم پر ز بوی فاطمیه

بوی سیب

در چاووش خوانیهای زائران کربلا می گفتند : « زتربت شهداء بوی سیب می آید » . نیز معروف است کسانی که صبح زود به زیارت کربلا بروند ، بوی سیب بهشتی استشمام می کنند . این سخن ریشه حدیثی دارد . در بحار الا نوار چنین آمده است :

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه غلاف و میخ و خون و تازیانه

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه

دوباره بوی هیزم بوی آتش

دوباره بوی هیزم بوی آتش مشامم پر ز بوی فاطمیه

بوی سیب

در چاووش خوانیهای زائران کربلا می گفتند : « زتربت شهداء بوی سیب می آید » . نیز معروف است کسانی که صبح زود به زیارت کربلا بروند ، بوی سیب بهشتی استشمام می کنند . این سخن ریشه حدیثی دارد . در بحار الا نوار چنین آمده است :

نرگس، گلی که بوی مهدی(عج) می دهد

زبان عربی این چنین آشنایی داری؟ می گوید: برای فرزندم آمده ام، که حضرت عیسی نگاهی و نرجس را به عقد امام حسن عسگری(ع) در و این چنین اراده حق برای به وجود آوردن امید است به برکت آنان، حضرت عیسی و رؤیا، نرجس خاتون، حضرت فاطمه(س) و می کند و از اینکه تا کنون به خدمت امام حسن او در عالم رؤیا به وسیله حضرت خواب امام حسن عسگری(ع) را ملاقات خواهرم، این بانو، همان است که گفته بودم. (1)از این پیوند الهی و مبارک، حضرت پرسیدم: این مولود از چه کسی است؟فرمود: از نرجس. امام حسن(ع) فرمود: موضوع همان است نرجس از این سخن بس خجالت این همان مطلبی است در این هنگام امام حضرت هنگام ولادت این آیه را تلاوت فرمود: حضرت بقیة اللّه (عج) از نرجس متولد شد. چون هنگامی که آن حضرت باردار شده بود چون آنان با اعتبار اینکه حضرت نرجس از روم

آتش، خون، لبخند

سنگر را این طور برایمان تعریف کرده اند: محلی برای دفاع از دشمن و پناهگاهی در برابر هجوم او، البته سنگرها، کوچک و بزرگ دارند، که به سنگرهای انفرادی و تجمعی معروفند، سنگر فرماندهی و آموزش و پشتیبانی و امدادرسانی، اطلاعات و سنگرهای انبارمانند برای مهمات و آذوقه هم که متفاوت از دوسنگر قبلی می باشند.

کابین خون

نزدیک بود جنگ صفین پایان یابد و به شکست نهایی سپاه شام منتهی شود که حیله عمرو بن العاص جلو شکست شامیان را گرفت و مبارزه را متوقف کرد.

شبهای ماه خون

تعریفهای گوناگونی از اخلاص،ارائه شده است؛ چنانکه شیخ بهایی دراین باره می گوید: «تَنْزِیهُ الْعَمَلِ مِنْ اَنْیَکُونَ لِغَیْرِ اللّهِ فِیهِ نَصِیبٌ؛ اخلاص،پاکیزه کردن عمل از این است که در آنبهره ای برای غیر خدا باشد.» ایشان درفرازی دیگر می نگارد: «اَنْ لا یُرِیدُ عامِلُهُعَلَیْهِ عِوَضا فِی الدارَین؛ [اخلاص [ایناست که عمل کننده به آن در مقابل عملخود پاداشی را در دو جهان ارادهنکند.»

معنای «خون بهای خدا» چیست؟

«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معنای انتقام و خون خواهی و نیز به معنای خون آمده است.1 1. برای ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد و آنچه از قربانی به خدای سبحان می رسد، گوشت و خون نیست، بلکه روح کردار و جان عمل (تقوا) است و حاجی وارث ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام است که اسماعیل نفسش را به قربانگاه می برد و آن را ذبح می کند و به لقاء الله می رسد. این سخن رهبر فقیدمان است که فرموده است:

چهره دوباره پیامبر

تازه نفس ترین حماسه ها در توست. بُرناترین حادثه های دلیری را تو بر پا خواهی داشت. همه جوانی غیرت های مؤمن در توست. سلام بر نام رشید تو که سرفرازترین فرزند عاشوراست.