پیروزی بزرگ

برچسپ ها: مباهله ، بزرگ ، نزول ، پیروزی

Print Friendly and PDF

نسیم ملایمی از فراز قلّه کوه ها به سوی دامنه ها می وزید و با عبور از میان شاخه های درختان خرما و سایر درختان به فضای منطقه،طراوت لذّت بخشی می دمید.مردم زندگی عادّی خود را می گذراندند، که با ورود یک هیأت،که حامل نامه ای بود،در منطقه ولوله و هیجانی به وجود آمد.

آن جا،منطقه «نجران» بود که از هفتاد دهکده تشکیل می گردید و در نقطه مرزی «حجاز» و شمال «یمن» قرار داشت و مردم آن،از بت پرستی دست کشیده و آئین مسیحیت را پذیرفته بودند.1

نویسنده نامه پیامبر اسلام(ص) بود، که به موازات نامه نوشتن برای پادشاهان و سران کشورها،به منظور دعوت به پذیرش آئین اسلام،همراه با اعزام گروه های تبلیغی،هیأتی را هم به «نجران»اعزام داشته بود،تا نامه را به دست «ابو حارثه فرزند علقمه» اسقف و عالم بزرگ مسیحی آن سامان برساند و وی و مردم آن نواحی،آئین توحید ناب اسلام را بپذیرند.

عالم بزرگ وقتی نامه را مطالعه کرد و فهمید،که پیامبر(ص) آنان را به دست کشیدن از آئین خویش و گرویدن به آئین خود دعوت نموده، بدون عکس العمل خشن و عجولانه ای«سید» یعنی مقام نظامی و «عاقب» یعنی مقام کشوری و سایر عالمان منطقه و رؤسای قبایل را دعوت نمود و برای برخورد با دعوت پیامبر(ص) و فرمان او،شورایی تشکیل دادند و برای چاره جویی،چند روز به بحث و گفت و گو پرداختند،نتیجه این شد،که هیأتی از عالمان و دانایان و خردمندان،که زبده ترین افراد بودند و تعداد آنان را هشتاد و چهار نفر نوشته اند2 به سرپرستی سه مقام روحانی و نظامی و کشوری به مدینه بروند و سخنان پیامبر(ص) را از نزدیک بشنوند و درباره پیامبری آن حضرت به بحث و گفت و گو بپردازند.

این هیأت،فاصله میان «نجران» و مکه را، که چهار روز راه پیمودن طول می کشید پشت سر گذاشتند و از آن جا راهی مدینه شدند و پس از چند روز راه پیمودن نزدیک مدینه رسیدند آنان؛اگرچه راه طولانی از «نجران» تا مدینه را با اسب های قوی و امکانات فوق العاده پیموده بودند،در عین حال،یک مسافرت حدود ده روزه در بیابان های گرم و خشک حجاز، خستگی و کوفتگی زیادی همراه داشت،به خصوص این که برای ملاقات با شخصیت بزرگی،که ایده و آرمان جهانی ای را مطرح می کرد،اضطراب و هیجان بیشتری هم بر خستگی آنان افزوده بود.بدین جهت،عالم بزرگ مسیحی و همراهان او بیرون مدینه توقّف کردند،به استراحت اندک و نظافت پرداختند،لباس های خود را عوض نمودند و لباس های فاخر گران قیمت پوشیدند،بدن های خود را خوشبو و معطّر کردند،تا با توجّه به صورت های زیبایی که داشتند،به ابّهت و عظمت آنان افزوده گردد!

عالمان مسیحی،بعد از ظهر آن روز به مدینه وارد شدند و در حالی که لباس های ابریشمی به تن، انگشترهای طلا به دست و صلیب ها به گردن داشتند وارد مسجد مدینه شدند به پیغمبر(ص) سلام کردند و جواب شنیدند و چون وقت نماز آنان رسیده بود،به سوی مشرق به نماز ایستادند و آن گاه هم که اصحاب پیامبر(ص) می خواستند از نماز خواندن آنان به سوی مشرق جلوگیری کنند،رسول خدا(ص) یاران را از این کار منع کرد تا آنان عبادت خود را انجام دهند،بعد هدیه های آنان را قبول کرد و به آنان سه روز مهلت داد تا خود را برای بحث و گفتگو آماده کنند.3

پس از سه روز بحث و گفتگو شروع شد و با وجود این که پیامبر(ص) در نامه دعوت خویش آنان را به آئین توحید و نفی شرک فراخوانده بود4 و نیز حضرت عیسی(ع) را که آنان او را خدا یا فرزند خدا می پنداشتند،همراه با سایر پیامبران(ع) مثل حضرت یحیای پیامبر، برادر خویش خوانده بود،آنان برای اثبات نبوّت پیامبر(ص) دلیل می خواستند که آن حضرت دلیل های زیادی آورد،امّا آن ها قانع نشدند و از آن حضرت خواستند «مباهله» صورت گیرد،یا این که به احتمال قوی تر خود پیامبر(ص) پیشنهاد دهنده «مباهله» بود،و منتظر بود که فرشته وحی از سوی خداوند دستور آن را بیاورد.مباهله،در اصطلاح، یعنی در حقّ یک دیگر نفرین کردن و دوری دیگری را برای شکست و رسوایی از خدا خواستن،که میان دو نفر یا دو گروه بر سر یک موضوع مذهبی واقع می شود،و کسی یا گروهی از خدا می خواهند،که طرف مقابل را که دروغگوست،از رحمت خویش دور سازد!

آیه ای که خطاب به پیامبر(ص) در این باره نازل شده،چنین است:

ای پیامبر!هر کس پس از روشن شدن جریان با تو محاجّه (و مجادله) کند،بگو:بیایید تا پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان و خودهایمان  خودهایتان را گرد هم آوریم و لابه و ناله کنیم و لعنت خدا بر دروغگویان قرار دهیم.5

براساس این آیه،پیامبر(ص) دستور آسمانی را به اسقف و سایر عالمان مسیحی اعلام کرد و آنان هم برای مباهله اعلام آمادگی کردند و قرار شد روز بعد در خارج مدینه و در دامنه صحرا مراسم صورت گیرد،امّا آنان پس از رایزنی ها و مشورت زیاد به این نتیجه رسیدند،که اگر پیامبر(ص) افسران و سربازان خود را به میدان «مباهله» آورده و شکوه و عظمت مادّی خویش را نشان دهد،او یک شخص عادّی است و ایمان استواری به نبوّت خود ندارد،ولی اگر با فرزندان و عزیزان خویش به این میدان بزرگ و خطرناک قدم گذارد،به نبوّت و رسالت خویش ایمان محکم دارد تا جایی که حاضر است،جان خود و عزیزانش را در راه آرمان و عقیده اش فدا کند.

روز موعود فرا رسید،آفتاب بالا آمده و دامنه صحرا را فرا گرفته بود،جمعیت زیادی از مهاجران و انصار و قبایل مختلف بودند تا این مراسم عجیب را تماشا کنند و آنان که ایمان داشتند و در این راه جهاد و جانثاری زیادی کرده بودند،از لذّت پیروزی حق بر ناحق بهره مند گردند،عالمان مسیحی در صحنه حاضر شده و همراه با جمعیت انبوه چشم به راه پیامبر(ص) دوخته بودند،که ناگاه مشاهده کردند،آن حضرت،آرام و با گام های استوار قدم بر می دارد و با یک دنیا ایمان و اعتماد به نفس،در حالی فقط چهار نفر همراه داشت،به میدان مباهله قدم گذاشت.6

صحنه ای بی نظیر و تماشایی است،پیامبر(ص) یک دست در دست علی(ع) داماد و پسر عمویش دست دیگر در دست حسن نوه عزیزش حضرت حسین نوه دیگرش از جلو آنان و حضرت فاطمه(س) دختر والامقامش نیز از عقب سر آنان حرکت می کردند به صحنه وارد شدند،و نزد دو درختی،که کنار نخلستان قرار داشتند ایستادند،عبای خود را از دوش برگرفت و به منظور تشکیل سایبان روی آن ها پهن کرد و زیر آن قرار گرفتند و آماده انجام مباهله شدند.

ولی دو تن از بزرگان عالمان مسیحی،که جلو صف آنان قرار داشتند،خطاب به پیامبر(ص) گفتند: این ها چه کسانی هستند،که به وسیله آن ها با ما مباهله می کنی؟!

پیامبر(ص) فرمود:اینان بهترین افراد روی زمین و بزرگترین اشخاص در پیشگاه خداوند متعال هستند.

با شنیدن این سخن و شناختن این افراد،رنگ عالمان مسیحی تغییر کرد،به خود لرزیدند،یکی از آنان که جوان دانشمندی بود،به آنان هشدار داد که با اینان وارد مباهله نشوند،دیگری گفت:بدانید که این مرد دروغگویی نیست و به نبوّت خویش ایمان دارد و صادق است،اسقف نیز به یاران خویش اعلام خطر کرد که من چهره های نورانی را مشاهده می کنم که اگر دست به دعا بردارند و از درگاه الهی بخواهند، کوه ها از جای خود کنده شوند،این کار صورت خواهد گرفت،بنابراین،صلاح ما نیست با این چهره های نورانی و شخصیت های با فضیلت مباهله کنیم،زیرا بعید نیست عذاب الهی نازل بشود و همه نابود شویم و حتی یک مسیحی هم روی زمین باقی نماند،بدین جهت اسقف و عالمان مسیحی از مباهله خودداری کردند،تن به مصالحه دادند تا بنا به پیشنهاد پیامبر(ص) و براساس نامه آن حضرت سالیانه به طور مرتّب مالیات مشخّصی به حکومت اسلامی پرداخت کنند و آن حکومت از جان و مال آنان دفاع کند.7

پیامبر(ص) از این کار خوشحال شد و فرمود:عذاب از سر نمایندگان مردم نجران برطرف شد،اگر مباهله می کردند، آنان صورت انسانی خود را از دست می دادند،آتشی افروخته می شد و دامنه آن به سرزمین «نجران» هم کشیده می شد و یک سال طول نمی کشید،که همه نابود می شدند!8

بدین سان،در این مباهله و مناظره مذهبی تاریخی،که 24 ذی حجّه 9 سال دهم هجرت 10،میان عالمان مسیحی نجران و پیامبر اسلام(ص) واقع شد،رسول خدا(ص) با عزّت و سربلندی اسلام به پیروزی رسید و صفحه درخشان دیگری به اوراق تاریخ اسلام افزوده گردید، در آن نقطه،مسجدی که اکنون تجدید بنا شده ساخته شد،که «مسجد الاجابة» یا «مسجد مباهله» نامگذاری شده است.

1. یاقوت حموی،معجم البلدان،ج5،ص266.

2. سید بن طاووس، الاقبال الاعمال… ص 2 ـ 241.

3. همان،ص243

4. قل یا اهل الکتاب تعالوا إلی کلمة سواء بیننا و بینکم… سوره آل عمران، آیه 64.

5. سوره آل عمران،آیه 61.

6. ابن عبد البرء الاصابة،ج2 ص509،مسلم، صحیح مسلم،ج5،ص24،ذخائر العقبی،ص25، فتوح البلدان ص95،تاریخ الخمیس،ج2، ص196.

7.تاریخ یعقوبی،ج2،ص83،بحار الانوار، ج21،ص322.

8.سید بن طاووس،الاقبال،ج2،ص350،بحار الانوار،ج21،ص322.

9. سید بن طاووس،الاقبال،ج2،ص354.

10.دکتر عباس فیاض،تاریخ اسلام،ص122.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

حق با شماست

چشم‌هایشان را بسته‌اند بر طلوع خورشید؛ زبان منطق و استدلال را در نمی‌یابند، دعوتشان کن به مباهله تا بدانند زمین بر مدار تو می‌چرخد؛ تا بدانند که درختان و سنگریزه‌ها شهادت خواهند داد به حقانیت تو. دعوی تو شک بر نمی‌دارد.

هیئت نجران و داستان مباهله

از جمله هیئتهایی که در این سال به مدینه آمدند هیئت نصارای نجران بودند که به دنبال نامه ای که پیغمبر اسلام به کشیش بزرگ آنجا نوشت و او را به اسلام دعوت فرمود آنها به مدینه آمدند تا از حال آن حضرت از نزدیک تحقیق کنند.

آیه مباهله، سند افتخار

«فمن حآجک من بعد ما جآءک من العلم فقل تعالو ندع ابناءنا وابناء کم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکذبین » پس هر کس بعد از دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده است با تو به ستیز و محاجه بر خیزد (و ازقبول حق شانه خالی کند) بگو:بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم و شما فرزندان خود را وما زنان خود را بخوانیم و شما زنانتان را و ما نفوس خود رابخوانیم و شما نفوستان را پس لعنت خدا را بر دروغگویان قراردهیم.

چهره های آسمانی

یکباره سکوت مسجد،مانند حبابی شکست.چشمان نماز گزاران،از حیرت و تعجب به روی سجاده هایشان خیره ماند.نجواهایی فضای مسجد را پر کرد و صداها درهم شد.هر کس چیزی می گفت.این چه صدایی بود که به گوش می رسید؟ صدای ناقوس ؟ آن هم در مسجد پیامبر؟!

در روز مباهله چه گذشت؟

مباهله، سندی قطعی بر فضیلت و امامت امیرالمومنین(ع)

چهره های آسمانی

یکباره سکوت مسجد،مانند حبابی شکست.چشمان نماز گزاران،از حیرت و تعجب به روی سجاده هایشان خیره ماند.نجواهایی فضای مسجد را پر کرد و صداها درهم شد.هر کس چیزی می گفت.این چه صدایی بود که به گوش می رسید؟ صدای ناقوس ؟ آن هم در مسجد پیامبر؟!

دلالت آیه مباهله بر خلافت بلافصل امیرالمؤمنین

به سبب دلالت روشن و صریح آیه مبارکه مباهله، عالمان شیعه همواره برای اثبات امامت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیه السـلام بـه ایـن آیه استناد و استدلال می کنند؛ چنان که پیـشوای هـشتمِ ایشان حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه آلاف التحیة و الثنا ـ این آیه شریفه را از جهت دلالت بر امامت امیرالمؤمنین علیه السلام بـهترین و روشـن تـرین آیه در قرآن دانسته اند و با استناد به این آیه و عـمل رسول خدا ص پس از نزول آن، ثابت می کنند که امیرالمؤمنین علیه السلام پس از رسول خدا ص بافضیلت ترین خـلقِ خـداوند سـبحان است.

فضیلت و اعمال روز مباهله

روز بیست وچهارم ذیحجه بنابر اشهر روزی است که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله با نصارای نجران مباهله کرد، و پیش از مباهله عبا بر دوش مبارک گرفت، و حضرت امیر المؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را زیر عبا جا داد

مباهله سند برگزیدگی

آیه مباهله یکی از جلوه های خاصّ اصحاب کساء در آیات نورانی قرآن کریم است که در این مقاله گوشه ای از این تجلّیات را با بهره گیری از احادیث معتبر و مستند پیشوایان معصوم(ع) ثبت می کنیم.

روز مباهله

مردان بزرگ مسیحی تازه به شهر مدینه رسیده بودند. آن‌ها 60 نفر بودند و با غرور راه می‌رفتند. بر تن هر کدام لباسی گران‌قیمت با جنس ابریشم و طلا بود

مفهوم انفسنا در آیه مباهله

مفسران شیعی و بسیاری از مفسران اهل سنت، در تفسیر آیۀ مباهله، امام علی(ع) را نفس پیامبر(ص) شمرده اند. البیته این که امام علی(ع) نفس پیامبر(ص) است؛ به معنای حقیقی عینیت ذاتی دو نفس نیست، بلکه مراد از نفسیت امام علی(ع)، مساوات آن حضرت با پیامبر در فضائل و کمالات است. از این تساوی، عصمت امام علی(ع)، نیز استفاده می شود. به زعم برخی از علمای اهل سنت در تفسیر آیه، واژۀ «انفسنا» به شخص رسول خدا(ص) منحصر است و شامل امام علی(ع) نخواهد شد. نگارنده با روش توصیفی تحلیلی، بعد از نقد این دیدگاه، نظریۀ اطلاق «انفسنا» نسبت به امام علی(ع) را اثبات می کند.

تا پای جان استوار (مباهله)

در حالی که شلاقش را محکم بر مرکب فرود می آورد، با عصبانیت با خود حرف می زد. من که تا آن زمان خیال می کردم برای تجارت به یثرب می رود، دچار شک شدم.

ماجرای مباهله در کلام امام صادق علیه السلام

إنّ نَصاری نَجْرانَ لَمّا وَفَدوا علی رسولِ اللّه. صلی الله علیه و آله و کانَ سیّدُهُم الأهْتَمَ والعاقِبَ والسَّیّدَ...فقالوا: إلی ما تَدْعون؟ فقالَ: إلی شَهادَةِ أنْ لا إلهَ إلّا اللّه. وأنّی رسولُ اللّه.

روز به یاد ماندنی در تاریخ اسلام

پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) هم زمان با مکاتبه با سران حکومت های جهان و مراکز مذهبی، نامه ای به اسقف نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که یا اسلام را بپذیرند و یا به حکومت اسلامی جزیه (مالیات) بپردازند و در غیر این صورت، به آنان اعلام خطر می شود. پیامبر گرامی اسلام تنها کسانی را که همراه خود برای مباهله برد: فرزندانش، حسن و حسین (علیهما السلام) (ابناءنا) و دخترش فاطمه (علیها السلام) (نساءنا) و از میان مردان تنها علی بن ابی طالب (علیه السلام) (انفسنا) بودند.

مفهوم انفسنا در آیه مباهله چیست

مفسران شیعی و بسیاری از مفسران اهل سنت، در تفسیر آیۀ مباهله، امام علی(ع) را نفس پیامبر(ص) شمرده اند. البیته این که امام علی(ع) نفس پیامبر(ص) است؛ به معنای حقیقی عینیت ذاتی دو نفس نیست، بلکه مراد از نفسیت امام علی(ع)، مساوات آن حضرت با پیامبر در فضائل و کمالات است. از این تساوی، عصمت امام علی(ع)، نیز استفاده می شود. به زعم برخی از علمای اهل سنت در تفسیر آیه، واژۀ «انفسنا» به شخص رسول خدا(ص) منحصر است و شامل امام علی(ع) نخواهد شد. نگارنده با روش توصیفی تحلیلی، بعد از نقد این دیدگاه، نظریۀ اطلاق «انفسنا» نسبت به امام علی(ع) را اثبات می کند.

فرزندان خورشید

نسیمی که، از جانب نخلستان، به سوی شهر می وزید، مانند پرنده ای تازه وارد، در کوچه پس کوچه ها،بال بال می زد و به این سو و آن سو می رفت.مادر، دلش می خواست، با نسیم هم سخن شود و او را میهمان کاشانه اش کند، تا شاید، اندکی، از تب و گرمای فرزندانش کاسته شود.مادر، همچنان به کوچه ها می نگریست، کوچه های خالی مدینه،گویا که کوچه ها و آن خانه های کاهگلی و رنگ پریده نیز،تب داشتند.

دو نعمت بزرگی که قدرش را نمی دانیم

مهمترین و با ارزش ترین نیازهای هر جامعه انسانی در زندگی فردی و اجتماع استفاده و بهره مندی از عنصر آرامش و امنیت بوده است.

قهرمان علم و جهاد

شهید دکتر مصطفی چمران در اسفند 1311 متولد شد. ایشان دارای مدرک دکترا در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما، از دانشگاه برکلی کالیفرنیا بود. در سال 1349 به دعوت امام موسی صدر و مبارزه با صهیونیسم به لبنان هجرت کرد و گروه «امل» را تأسیس نمود. وی بعد از انقلاب از سوی امام خمینی(ره) به وزارت دفاع منصوب گشت و در دوره اول مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به مجلس راه یافت. با شروع جنگ به جبهه عزیمت نمود و با همکاری مقام معظم رهبری ستاد جنگهای نامنظم را تشکیل دادند. سرانجام در 31 خرداد 1360 در دهلاویه شربت شهادت نوشید.

اعمال ماه رجب

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به پایه آن نمی رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می گردد.»[1]

چهره های آسمانی

یکباره سکوت مسجد،مانند حبابی شکست.چشمان نماز گزاران،از حیرت و تعجب به روی سجاده هایشان خیره ماند.نجواهایی فضای مسجد را پر کرد و صداها درهم شد.هر کس چیزی می گفت.این چه صدایی بود که به گوش می رسید؟ صدای ناقوس ؟ آن هم در مسجد پیامبر؟!

بزرگمردی کوچک

بنا بر آنچه که در منابع اسلامی در رابطه با وقایع مرتبط با حادثه کربلا که در روز پنجم محرم الحرام سال 61 هجری آورده شده است، به موارد ذیل می توان اشاره نمود: - در این روز عبیداللّه‏ بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی" را به همراه یك هزار نفر به طرف كربلا گسیل داد.(1)

15 خرداد، حماسه بزرگ

شاید برخی از عزیزان در خم چنبر زندگی گرفتار آمد ه اند که ناخواسته تیشه به ریشة نهضت می زنند. شاید تصورشان این است که با حذف دو سه مناسبت مذهبی یا تاریخی و ملی از تقویم تعطیلی سالانة کشور، همه مشکلات کشور حل می شود و گرفتار شدن ما در خمگردهای پیچاپیچ مدیریت کشور بی سببی نیست از آنجمله تعطیلی این مناسبتها.

«غدیر» بزرگترین عید اسلامی

شاید برخی گمان کنند که عید غدیر تنها اختصاص به شیعیان دارد و در کلمات پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، اشاره ای به لزوم بزرگداشت آن نشده است. اما باید گفت که عید غدیر نیز چون عید فطر و قربان از اعیاد اسلامی، بلکه از بزرگترین اعیاد است

ماه نزول قرآن

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ ...

فضه

خداوند متعال لباس های بهشتیان را از جنس پارچه نازک حریر و ابریشم توصیف می کند در سوره کهف، آیه31 و حج،آیه23 در مقام تزئین غلمان بهشتی می فرماید:«من أساور من ذهب» دست بندهای آنان از طلاست و در سوره فاطر می فرماید

آیه ولایت

سیدبن طاووس از کتاب النشر والطی از حذیفة بن یمان نقل می کند: هنگامی که علی علیه السلام از یمن آمد و در مکه با پیامبر صلی الله علیه و آله ملاقات کرد؛ ما در آن جا حاضر بودیم.

چهار راه حل طلایی برای موفقیت در جهان مدرن

هرچه می توانید، درون خودتان را قوی کنید. معنای این استحکامِ ساختِ داخلیِ کشور که بنده مکرّر می گویم، این است، از لحاظ علمی خودتان را قوی کنید، از لحاظ فنّاوری خودتان را قوی کنید، از لحاظ تولید داخلی قوی کنید، از لحاظ نفوذ در بازارهای خارجی خودتان را قوی کنید، از لحاظ کشف ظرفیّت های فراوانی که در این کشور هست و هنوز استفاده نشده است، خودتان را قوی کنید و این ظرفیّت ها را به کار بگیرید.

عید فطر ماه پیروزی بر طاغوت نفس

واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده و به معنای بازگشت است، و واژه «فطر» از فطرت گرفته شده و به معنای سرشت است. بنابراین عید فطر; یعنی بازگشت به فطرت و سرشت.

علل پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی

انقلاب ایران، در نوع خود، و نیز در مقایسه با دیگر انقلابهای جهان، از لحاظ تکوین، حرکت، روند و نتیجه آن دارای ویژگیهای کم نظیری بود.وجه مشترک پیدایش همه انقلابها، کم و بیش یکسان است.همگی ریشه طبقاتی و اجتماعی دارند، هنگامی که ظلم و فساد و بی کفایتی نظام حاکم تحمل ناپذیر شد، توده ها به حرکت در می آیند، طغیان می کنند، نمایندگان سنتی خود را کنار می زنند و موانعی را که بر سر راهشان قرار دارد، درهم می کوبند تا رژیم حاکم را بر اندازند و به جای آن نظام جدیدی که امیال و خواستهای آنها را تامین کند، بر پا سازند.

عوامل پیروزی انقلاب اسلامی

برپایی حکومت بر مبنای اسلام به عنوان دینی کامل و تأمین کنندۀ تمام نیازهای مادی و معنوی بشر یک ضرورت است. مردم ایران با آگاهی به این نکته و با رهبری حکیمانۀ امام خمینی(ره) یکپارچه قیام نموده و بعد از ساقط کردن حکومت دیکتاتوری و وابستۀ رژیم پهلوی، نظام جمهوری اسلامی را در ایران مستقر کردند. در این نوشتار عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران را مرور می کنیم تا با حفظ آنها از انقلابمان حفاظت کنیم و مردم مسلمان کشورهای اسلامی که اخیراً قیامهای ضد استبدادی خود را آغاز کرده اند نیز با توجه به این عوامل بتوانند با عزم مصمم تری به نهضتهای خود پایبند باشند و از آن با تمام وجود حراست کنند.

امام و عوامل پیروزی انقلاب

از سـوی دیگر مبارزه با ایادی شاه به عنوان یک فرهنگ متعالی در اذهـان جـا افـتـاده بود، همکاری با دستگاه جبار طاغوت ضد ارزش قـلـمـداد مـی شـد، خـانواده و فرزندان زندانیان مسلمان همواره مـحـترم بودند و البته هواداران و مبلغان اسلامی نیز فضای جامعه را برای نهضت آماده ساخته بودند.