بیعت با عاشورا
برچسپ ها: حسین ، یا ، عاشوراء ، لبیک
الا... ای محرّم!
تو بغض گلوی تمام ستمدیدگانی
تو خون خدایی که با خاک آمیخت،
تو چشم گره خورده سالیانی،
تو یادآور عشق و ایمان.
تو شبرنگ سرخی، تو آتشفشانی!
الا ... ای محرّم!
تو آن کیمیای دگرگونه سازی
که مرگ حیات آفرین را به نام «شهادت»
چو شهدی مصفّا و شیرین
به کام پذیرندگان، می چشانی.
و ... این گونه است که آن حماسه ایمانی و تجلی جوهره نابِ خلیفة الله، ماندگار اعصار و جاودانه روزگار می شود و در توالی اعصار و قرون و نسل های پیاپی، برای عضویت در دانشگاه جهاد و شهادت، داوطلب می پذیرد.
راز قیام و رمز دوام این حماسه چیست؟
زمان ها می گذرد، روزها از پی روزها و سال ها از پی سال ها می اید و می رود، اما حادثه کربلا و حماسه عاشورا، همواره جلوه ای روشن تر و طراوتی روح بخش تر می یابد.
سال هاست که نویسندگان و گویندگان، با زبان و قلم، به پاسخ این سؤال ها پرداخته اند که: چرا این حادثه خون رنگ پدید آمد؟ چه شد که لاله های بوستان رسالت پرپر شدند؟ چرا حسین بن علی علیه السّلام قیام کرد؟ اهداف، انگیزه ها، آثار و دستاورد های آن نهضت چه بود؟ و ما اکنون از آن واقعه، چه درس ها، پیام ها و عبرت ها باید بیاموزیم؟
رمز و راز آن حرکت، در کلام خود سیدالشهدا علیه السّلام هویداست.
حضرت فرموده است: من نه به انگیزه خودپسندی، گردن کشی، فسادآفرینی و بیدادگری، بلکه برای اصلاح در امّت جدم خروج کردم. برای احیای دین و سنّت، برای زدودن تحریف و بدعت، برای بازآفرینی نشانه های دین، برای امر به معروف و نهی از منکر، برای حرکت در مسیر جدّم پیامبر و پدرم علی.
کلام امام، خود روشن تر از هر تحلیلی، هدف قیام را ترسیم می کند.
سخنان ابا عبدالله علیه السّلام در طول سفر کربلا، در نامه ها و خطبه ها، ترسیم روشنی از وضعیت امّت و جامعه در آن روزگارِ یزید زده و حاکمیت اموی است.
قیام برای خدا و شهادت برای احیای دین، در چنان بستری شکل می گیرد، تا سلاح خون و شهادت، پرده های تظاهر و تزویر را بدرد و فریاد مظلومیت، خواب های غفلت را از دیده ها بزداید.
اندر آنجا که باطل امیر است
اندر آنجا که حق، سر به زیر است
اندر آنجا که دین و مروّت
پایمال و زبون و اسیر است
راستی زندگی ناگوار است
مرگ، بالاترین افتخار است
این، همان هشدار ماندگار حسینی است که فرمود: آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل حذر نمی کنند؟
پس مؤمن، در چنین شرایطی باید شیفته دیدار پروردگارش باشد؛ چرا که من مرگ را جز سعادت، و زندگی در کنار ستمگران را جز سیه روزی و ننگ و دل مردگی نمی بینم! ... «لا أری الموتَ الاّ سعادَةً».
هنوز هم شعار عزت آفرین امام حسین علیه السّلام در رواق بلند تاریخ پیچیده است که فرمود: «هیهات منّا الذّله».
از آستان همّت ما، ذلّت است دور
و اندر کُنام غیرت ما نیستش ورود
بر ما گمان بردگی زور برده اند
ای مرگ، همتی! که نخواهیم این قیود
اکنون که دیده هیچ نبیند به غیر ظلم
باید ز جان گذشت، کزین زندگی چه سود؟
همین دعوتِ افتخار آفرین بود که امّت ما را بر ضدّ سلطه طاغوت، خروشان ساخت، انگیزه بخشید، کرامت داد، راه نمود، متحد ساخت، شوق برانگیخت و حیات داد و هنوز هم این راه نورانی استمرار دارد.
شعار ذلّت گریزی حسین بن علی علیه السّلام و فرهنگ بالنده عاشورا، در دل و جان امّت انقلابی ما ریشه دواند و در دوران انقلاب و سال های «دفاع مقدس» سرمایه رزمِ شیر مردان جبهه ها و مقاومت مردم در شهر ها و روستاها بود.
حسین علیه السّلام، معلم مکتب شهادت است.
عزت، کرامت، آزادگی، حق طلبی و باطل ستیزی، درس های پرجاذبه این مکتب است.
حماسه عاشورا یک فرهنگ است.
باید این فرهنگ، به زبان های زنده دنیا ترجمه شود.
پیام های عاشورا، جاذبه های نیرومندی دارد و می تواند آزادی خواهان جهان و ستمدیدگان تاریخ و وجدان های بیدار را علیه سلطه جباران بسیج کند، به شرط آنکه این پیام ها، با زبانی روشن و قابل فهم، برای امروزیان ترجمه و تفهیم شود.
کدام فلسفه مبارزه، به اندازه این کلام حسینی انگیزه ساز است که می فرماید:
«اکنون که بدن ها و پیکر ها، باید طعم مرگ را بچشد و هر حیاتی، مرگ را در پی دارد، پس چه بهتر که انسان در راه خدا کشته شمشیرها شود، تا زنده جاوید بماند... فان تکن الأبدان للموت أنشأت...».
از نگاه حسین علیه السّلام، شهادت، جلوه ای از حیات جاوید است.
هر چند حیات شهید، به ظاهر قطع می شود، لیکن زندگانی و جاودانگی اش در طول زمان، در سایه مرگ خون رنگ، تضمین شده است.
گاهی سکوت،
گویاتر از تکلّم و فریاد است
گاهی «نبودن»،
روشن ترین دلیل حضور است
گاهی بقا و زندگی جاودانه را
با خطّی از حماسه و خون نقش می زنند
گاهی ردای سرخ شهادت
یک آیه است، آیه بودن!
امروز، کدام حرکت و حماسه را می توان نام برد که ریشه در «کوثر عاشورا» نداشته باشد؟
فرهنگ شهادت طلبی و اعتقاد به «إحدی الحُسنَیین»، اگر امروز در ایران، فلسطین و لبنان، نقش آفرین است و سلطه گران را خلع سلاح کرده است، ریشه در «کربلا» دارد.
کربلا و عاشورا، یک «شجره طیبه» است که شاخ و برگ هایش، میوه و ثمر و سایه اش، بسیار گسترده و فراگیر است.
نام حسین علیه السّلام، عشق آموز و شوق انگیز است.
محرم، فضاساز و فرهنگ ساز است.
عاشورا، بوستانی سراسر شکوفه و گلزاری معطّر است.
یادمان نرفته است سال های حماسه و عشق و عرفان در جبهه های جنگ که شعله های خشم مقدس از سینه های بسیجیان و سلاح رزمندگان، به سراپرده دشمنان متجاوز کشیده می شد و بارقه ایمان و شور مکتبی، در سلاح های آن جان برکفان عاشق می درخشید.
عدّه ای به فیض و فوز شهادت می رسیدند، عده ای نیز، داغ پرستو های مهاجر و خونین بال را به دل می گرفتند، برخی هم اسماعیل وار، تا مسلخ عشق پیش می رفتند، اما تقدیر الهی برایشان سرنوشتی غیر از شهادت رقم می زد و به سردوشی جانبازی مفتخر می شدند.
یادمان نرفته است آن جانبازی های عارفانه و سلوک متعالی و عرفانِ سرخ، که همه آموزه های ناب «مکتب عاشورا» بود و اهل دل و دین را شیدای ابدیت و شیفته خلود و جرعه نوش شهادت می ساخت.
رهنمود عاشورا، «اطاعت از ولی خدا» بود، و پیام کربلا، «تعبّد و تسلیم و رضا»! و ماهیت آن نهضت، «عمل به تکلیف».
امروز، چه کسی شاگرد این مکتب و پیام گیر این کانون و مطیع این «مرکزیت ولایت» است؟
چگونه می توان پذیرندگان و پذیرفته شدگان این مَعهد و میقات را شناخت؟
شاخصه عاشوراییان امروز چیست؟
آن روز که جان خود فدا می کردیم
با خون به حسین علیه السّلام اقتدا می کردیم
چون منطق ما، منطق عاشورا بود
با نفی «خود» اثبات «خدا» می کردیم
و همه پیام کربلا همین بود:
خویشتن را وقف دین ساختن،
از سالار شهیدان، درس «فنا» برای «بقا» آموختن،
و در برابر «امر مولا» مطیع بودن.
و این، پیروزی بزرگ است و فتح مبین.
گر چه از داغ لاله می سوزیم
ما همان سربلند دیروزیم
چون به تکلیف خود عمل کردیم
روز فتح و شکست، پیروزیم
این نیز، درسی از عاشورای حسینی است، یعنی اعتقاد به فتحی فراتر از پیروزی نظامی، یعنی رسیدن به مرز «انجام وظیفه»، هر چه که باشد و هر جا و به هر صورت که تصوّر شود.
سخن پایان اینکه:
فرصت محرّم را، که فصل بذر افشانی با قطرات اشک، در مزرعه دل هاست از دست ندهیم و با اشک دیدگان در ماتم سالار شهیدان، به آبیاری بوستان عشق و ولای اهل بیت بپردازیم.
چه زیبا گفته است صائب تبریزی:
بُوَد ده روز، سالی موسم این دانه افشانی
به غفلت مگذران بی گریه، ایام محرم را
دل های ما، نذر اهل بیت و موقوفه اباعبدالله الحسین علیه السّلام است. حرمت این دل های حسینی را پاس بداریم و آنها را به بیگانه از حسین علیه السّلام نفروشیم.
جواد محدثی
منبع:
کوثر، زمستان 1386، شماره 72، صفحه 96