ذبیح کوی منا
برچسپ ها: عید ، قربان ، سعید ، منا ، کوی ، ذبیح
معشوق، خزانه عشق است وجمال ذخیره اوست.
آن را که قدم در طریقت عشق نهاد، صلح و صلاح به دست معشوق افتد
و صواب از رای او برآید.
نیروی عشق، نیرویی است جاودانی و غیرقابل انکار
نیرویی است شگرف و بی پایان، که در صورت سیر نزولی و میل به مناهی، قادر است بشر را تا حدِّ کمال حیوانی سوق دهد و با میل به کمالات پاکیزگی و با قدرت پر شُکوه آن
«رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند»
و مال و فرزند و دیگر دلبستگیهای دنیا، چیزی نیست که سر را از ارادت درگاه حق بازدارد.
ابراهیم چون از آن خواب سراسر وحی و تکریم، سربرداشت
فرزند دلبندش اسماعیل را فراخواند و قصّه با او در میان نهاد.
ذبیح کوی مِنا، میان همّت بربست و سرِ طاعت در پیش نهاد:
«پدر، به آنچه خدایت امر نموده، قیام کن و فرمان او بپای دار که به خواست او، مرا نیز از صابران خواهی یافت».