شعر و ادب و اخلاق
از رواق چشم یاران
وصف آن گویم که او روح خداست آن که گفتارش همه ذکر خداست
دو دریا، دو تلاطم، یک ساحل
از سمت افقی خونین، در مرکز روحانی هستی. عطر محرم می وزد و دل های مشتاق را به پرواز، گرداگرد محور آفرینش فرا می خواند. اگرچه ظاهر زمین از کعبه گسترش یافت، اما مگر نه این که باید باطن امام را در کعبه جست وجو کرد؟!
او آمد
مردم، در وادی حیرت، سرگشته بودند و در فتنه و فساد، دست و پا می زدند و هوس ها آنان را فریفته و نخوت و کبر، آنها را به لغزش کشانیده بود.1 رشته های مرگ و هلاکت، آنان را می کشید و قفل های گمراهی، بر دل هایشان زده شده بود.
معتکف نمونه
نمونه شدن و نمونه بودن یک معتکف در گرو نوع «مراقبتی» است که او «قبل»، «هنگام» و «بعد از اعتکاف» نسبت به خود صورت می دهد.
برگ هایی از طوبی
گرامی وارثِ محمودِ احمد امام باقری، نامت محمّد
حوراء مدینه
در و دیوار مکه را آیینه بندان کنید . آسمان مکه ار ستاره باران کنید . از عرش تافرش را با گل های یاس بیارایید . امشب خانه محمد ( صلی الله علیه و آله) میهمانی کوچک از آسمان دارد .
دوباره بوی هیزم بوی آتش
مشامم پر ز بوی فاطمیه غلاف و میخ و خون و تازیانه
چشم های هزار ساله آهویی
توده مردم و محققان با توجه به عقاید و مستندات خود امام رضا (ع) را ضامن آهو می نامند. در این زمینه داستان های گوناگونی در کتب تاریخی نقل شده است که عبارتند از:
آرزوی قشنگ «بابا»
می چکند از نگاه ها، پنهان اشک ها، یادگار دریایند
محرم آمد
خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر