شعر و ادب و اخلاق
آرامش روح
نیمه های شب بود كه اویس پس از یك سجده طولانی سر را به سوی آسمان بلند كرد و ستارههای درخشان را از نظر گذراند. شاید ستارهها نیز او را مینگریستند
بچه آهوهای اشک
ساعات طوفان، وقت جزر و مد رسیده نبضم چه محکم می زند تا صد رسیده
مجذوب وصف لیلا
ما را در این شب ها تمنا می نویسند مجذوب وصف و وصل لیلا می نویسند
شهید مصلوب
خورشید كبود و نیلی و مخمل كوب دیدیم تو را چه دیر در سمت غروب
گل آفتابگردان
پیراهن زرد را نگاه كرد رعنا. آفتاب در آن سوی پنجره می درخشید. هوای بوی گل آفتابگردان می داد و پیراهن بوی پونه های صحرایی.
دزدهای سیبهای سرخ
در زمان غزنویان در نزدیكی كرمان منطقهای بود به نام «رباط دیرگچی» كه بسیار وسیع و دارای كوههای بلند و درّههای عمیق بود. عبور و مرور از این درّهها بسیار سخت و خطرناك بود.
اشعار میلاد حضرت زینب (س)
عاشق شدیم وعاشق حیران ماشدند قومی اسیر زلف پریشان ما شدند
شعر 22 بهمن
در آسمان جان ما، خورشید گل کرد پیش از دعا ،وقت سحر ،خورشید گل کرد
شعر میلاد امام حسن عسکری
لشکر شادی گرفت ملک جهان را کرد مسخّر همه کون و مکان را
نوری به پهنه عرش
وقتی کنار اسم خودت لا گذاشتی قبلش هزار مرتبه الاّ گذاشتی